جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش +رده:پرسش)؛ زیباسازی
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{منبعشناسی جامع}} +{{منبع جامع}})) |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
}} | }} | ||
'''منظور از امور حسبه چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[فقه سیاسی (پرسش)|فقه سیاسی]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[فقه سیاسی]]''' مراجعه شود. | '''منظور از امور حسبه چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[فقه سیاسی (پرسش)|فقه سیاسی]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[فقه سیاسی]]''' مراجعه شود. | ||
== پاسخ نخست == | == پاسخ نخست == | ||
[[پرونده:1100678.jpg|بندانگشتی| | [[پرونده:1100678.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[سید سجاد ایزدهی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید سجاد ایزدهی]]''' در کتاب ''«[[فقه سیاسی امام خمینی (کتاب)|فقه سیاسی امام خمینی]]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید سجاد ایزدهی]]''' در کتاب ''«[[فقه سیاسی امام خمینی (کتاب)|فقه سیاسی امام خمینی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۲۹: | خط ۲۷: | ||
[[حسبه]] در اصطلاح: با توجه به این که [[فقیهان]] در عمده ادوار [[غیبت]] [[قادر]] نبودند به [[اداره جامعه]] در سطح کلان بپردازند و از سوی دیگر تعطیل شدن و بیسرپرستی بسیاری از [[امور شرعی]] را بر نمیتابیدند، از این روی [[تولی]] بسیاری از امور را در قالب حسبه بر عهده گرفته، و بر همین اساس از تعطیلی اموری که [[شارع]] به عدم انجام آنها ناراضی است جلوگیری مینمودند. با توجه به این مسأله باید حسبه را اصطلاحی [[فقهی]] دانست، که از سوی فقیهان و در [[کتب فقهی]] مورد توجه و تعریف قرار گرفته است. تعریف و تبیین برخی از فقیهان در مورد مقوله حسبه، میتواند در راستای فهمی صحیحتر مطلوب واقع شود: | [[حسبه]] در اصطلاح: با توجه به این که [[فقیهان]] در عمده ادوار [[غیبت]] [[قادر]] نبودند به [[اداره جامعه]] در سطح کلان بپردازند و از سوی دیگر تعطیل شدن و بیسرپرستی بسیاری از [[امور شرعی]] را بر نمیتابیدند، از این روی [[تولی]] بسیاری از امور را در قالب حسبه بر عهده گرفته، و بر همین اساس از تعطیلی اموری که [[شارع]] به عدم انجام آنها ناراضی است جلوگیری مینمودند. با توجه به این مسأله باید حسبه را اصطلاحی [[فقهی]] دانست، که از سوی فقیهان و در [[کتب فقهی]] مورد توجه و تعریف قرار گرفته است. تعریف و تبیین برخی از فقیهان در مورد مقوله حسبه، میتواند در راستای فهمی صحیحتر مطلوب واقع شود: | ||
#هر کاری که مربوط به حوزه [[زندگی]] [[دینی]] یا [[دنیوی]] [[مردم]] بوده و انجام آن لازم و غیر قابل اجتناب باشد، خواه بایستگی و اجتناب ناپذیری آن به [[دلیل عقلی]] و یا به اقتضای عرف و [[عادت]] و یا به [[حکم]] [[شریعت]] باشد. انجام چنین اموری تنها در صلاحیت [[فقیه جامع الشرایط]] است<ref>عوائد الایام، ص۳۵۶.</ref>. | # هر کاری که مربوط به حوزه [[زندگی]] [[دینی]] یا [[دنیوی]] [[مردم]] بوده و انجام آن لازم و غیر قابل اجتناب باشد، خواه بایستگی و اجتناب ناپذیری آن به [[دلیل عقلی]] و یا به اقتضای عرف و [[عادت]] و یا به [[حکم]] [[شریعت]] باشد. انجام چنین اموری تنها در صلاحیت [[فقیه جامع الشرایط]] است<ref>عوائد الایام، ص۳۵۶.</ref>. | ||
#هر عمل پسندیدهای که [[یقین]] به [[رضایت]] شارع در تحقق خارجی آن احراز شود<ref>کتاب المکاسب، ص۱۵۴.</ref>. | # هر عمل پسندیدهای که [[یقین]] به [[رضایت]] شارع در تحقق خارجی آن احراز شود<ref>کتاب المکاسب، ص۱۵۴.</ref>. | ||
#از جمله [[قطعیات]] [[مذهب]] ما [[طایفه]] [[امامیه]] این است که در [[عصر غیبت]]، آنچه از [[وظایف]] نوعیه را که عدم رضای [[شارع مقدس]] به [[اهمال]] آن معلوم باشد، وظایف حسبیه نامیده و [[نیابت]] فقهای عصر را در آن [[قدر]] متیقن و [[ثابت]] دانستیم حتی با عدم ثبوت [[نیابت عامه]] در جمیع [[مناصب]]<ref>تنبیه الامة و تنزیه المله، ص۴۶.</ref>. | # از جمله [[قطعیات]] [[مذهب]] ما [[طایفه]] [[امامیه]] این است که در [[عصر غیبت]]، آنچه از [[وظایف]] نوعیه را که عدم رضای [[شارع مقدس]] به [[اهمال]] آن معلوم باشد، وظایف حسبیه نامیده و [[نیابت]] فقهای عصر را در آن [[قدر]] متیقن و [[ثابت]] دانستیم حتی با عدم ثبوت [[نیابت عامه]] در جمیع [[مناصب]]<ref>تنبیه الامة و تنزیه المله، ص۴۶.</ref>. | ||
حسبه از دیدگاه [[امام خمینی]]: امام خمینی نیز که مسائل [[فقه سیاسی]] را مورد [[عنایت]] خود قرار داده و در [[فقه]] استدلالی خود، برای [[ولایت فقیه]] [[استدلال]] مینماید، به مسأله حسبه اهتمام ورزیده و آن را مورد تعریف قرار میدهد. گرچه تعریف ایشان نیز در راستای تعریف [[فقیهان]] دیگر قرار دارد و مطابق تلقی مشهور از مقوله [[حسبه]] است: [[امور حسبیه]] چیزهایی است که احراز شده است [[شارع]] [[اقدس]] در هیچ حالی [[راضی]] به [[اهمال]] و فروگذاری آنها نیست<ref>کتاب البیع، ج۲، ص۶۶۵.</ref>. | حسبه از دیدگاه [[امام خمینی]]: امام خمینی نیز که مسائل [[فقه سیاسی]] را مورد [[عنایت]] خود قرار داده و در [[فقه]] استدلالی خود، برای [[ولایت فقیه]] [[استدلال]] مینماید، به مسأله حسبه اهتمام ورزیده و آن را مورد تعریف قرار میدهد. گرچه تعریف ایشان نیز در راستای تعریف [[فقیهان]] دیگر قرار دارد و مطابق تلقی مشهور از مقوله [[حسبه]] است: [[امور حسبیه]] چیزهایی است که احراز شده است [[شارع]] [[اقدس]] در هیچ حالی [[راضی]] به [[اهمال]] و فروگذاری آنها نیست<ref>کتاب البیع، ج۲، ص۶۶۵.</ref>. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۵: | ||
ایشان که مقوله حسبه را در بحث استدلالی خویش در خصوص [[ولایت فقیه]] مورد [[عنایت]] قرار دادهاند، بر این [[باور]] قرار گرفتهاند که [[دلیل حسبه]] میتواند در عرض سایر [[ادله ولایت فقیه]]، مورد [[استدلال]] قرار گرفته و به [[اثبات]] اختیارات وسیع [[فقیه]] در [[عصر غیبت]] بپردازد. بر این اساس، ایشان پس از استدلال به روش [[عقلی]] و بعد از استدلال به [[روایات]]، استدلال به حسبه را در مرتبه سوم قرار داده و با تبیین حوزه وسیع آن، [[حفظ نظام]]، حراست از مرزها و سرحدات [[کشور]]، [[حفظ]] [[عقاید]]، [[اخلاق]] و [[فرهنگ]] [[جوانان]] از [[تبلیغات]] [[منحرف]] کننده و مقابله با تبلیغات ضد [[اسلامی]] را از آشکارترین مصادیق حسبه نام برده و دستیابی به این اهداف بلند را در سایه [[تشکیل حکومت اسلامی]] میسر دانسته و این گونه نگاشته است: بر فرض [[چشمپوشی]] از ادله ولایت فقیه، بیشک تنها فقهای [[عادل]] کسانیاند که به طور [[یقین]] از نظر شارع صلاحیت [[تصدی]] [[حکومت اسلامی]] را دارند. بنابراین دخالت نظر فقیه و [[لزوم]] [[اذن]] و اجازه او در [[تشکیل حکومت]]، گریزناپذیر است. و با فرض نبود [[فقها]] و یا [[ناتوانی]] آنان، بر [[مسلمانان]] عادل [[واجب]] است که با اجازه فقیه در صورت امکان به تشکیل حکومت اسلامی [[قیام]] و [[اقدام]] نمایند<ref>ر.ک: کتاب البیع، ج۲، ص۶۶۵.</ref>»<ref>[[سید سجاد ایزدهی|ایزدهی، سید سجاد]]، [[فقه سیاسی امام خمینی (کتاب)|فقه سیاسی امام خمینی]]، ص ۲۴-۲۸.</ref> | ایشان که مقوله حسبه را در بحث استدلالی خویش در خصوص [[ولایت فقیه]] مورد [[عنایت]] قرار دادهاند، بر این [[باور]] قرار گرفتهاند که [[دلیل حسبه]] میتواند در عرض سایر [[ادله ولایت فقیه]]، مورد [[استدلال]] قرار گرفته و به [[اثبات]] اختیارات وسیع [[فقیه]] در [[عصر غیبت]] بپردازد. بر این اساس، ایشان پس از استدلال به روش [[عقلی]] و بعد از استدلال به [[روایات]]، استدلال به حسبه را در مرتبه سوم قرار داده و با تبیین حوزه وسیع آن، [[حفظ نظام]]، حراست از مرزها و سرحدات [[کشور]]، [[حفظ]] [[عقاید]]، [[اخلاق]] و [[فرهنگ]] [[جوانان]] از [[تبلیغات]] [[منحرف]] کننده و مقابله با تبلیغات ضد [[اسلامی]] را از آشکارترین مصادیق حسبه نام برده و دستیابی به این اهداف بلند را در سایه [[تشکیل حکومت اسلامی]] میسر دانسته و این گونه نگاشته است: بر فرض [[چشمپوشی]] از ادله ولایت فقیه، بیشک تنها فقهای [[عادل]] کسانیاند که به طور [[یقین]] از نظر شارع صلاحیت [[تصدی]] [[حکومت اسلامی]] را دارند. بنابراین دخالت نظر فقیه و [[لزوم]] [[اذن]] و اجازه او در [[تشکیل حکومت]]، گریزناپذیر است. و با فرض نبود [[فقها]] و یا [[ناتوانی]] آنان، بر [[مسلمانان]] عادل [[واجب]] است که با اجازه فقیه در صورت امکان به تشکیل حکومت اسلامی [[قیام]] و [[اقدام]] نمایند<ref>ر.ک: کتاب البیع، ج۲، ص۶۶۵.</ref>»<ref>[[سید سجاد ایزدهی|ایزدهی، سید سجاد]]، [[فقه سیاسی امام خمینی (کتاب)|فقه سیاسی امام خمینی]]، ص ۲۴-۲۸.</ref> | ||
== [[:رده:آثار فقه سیاسی|منبعشناسی جامع فقه سیاسی]] == | |||
==[[:رده:آثار فقه سیاسی|منبعشناسی جامع فقه سیاسی]]== | |||
{{منبع جامع}} | {{منبع جامع}} | ||
* [[:رده:کتابشناسی کتابهای فقه سیاسی|کتابشناسی فقه سیاسی]]؛ | * [[:رده:کتابشناسی کتابهای فقه سیاسی|کتابشناسی فقه سیاسی]]؛ | ||
خط ۴۹: | خط ۴۵: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:پرسش]] | ||
[[رده:پرسمان فقه سیاسی]] | [[رده:پرسمان فقه سیاسی]] | ||
[[رده:(اا): پرسشهایی با ۱ پاسخ]] | [[رده:(اا): پرسشهایی با ۱ پاسخ]] | ||
[[رده:(اا): پرسشهای فقه سیاسی با ۱ پاسخ]] | [[رده:(اا): پرسشهای فقه سیاسی با ۱ پاسخ]] |