جاهلیت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخل‌ وابسته}} +{{مدخل وابسته}}))
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{نبوت}}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخل‌های وابسته به این بحث:</div>
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخل‌های وابسته به این بحث:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[جاهلیت در قرآن]] - [[جاهلیت در حدیث]] - [[جاهلیت در نهج البلاغه]] - [[جاهلیت در معارف دعا و زیارات]] - [[جاهلیت در کلام اسلامی]] - [[جاهلیت در اخلاق اسلامی]] - [[جاهلیت در تاریخ اسلامی]] - [[جاهلیت در فقه سیاسی]] - [[جاهلیت در معارف و سیره نبوی]]</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[جاهلیت در لغت]] - [[جاهلیت در قرآن]] - [[جاهلیت در حدیث]] - [[جاهلیت در نهج البلاغه]] - [[جاهلیت در معارف دعا و زیارات]] - [[جاهلیت در کلام اسلامی]] - [[جاهلیت در اخلاق اسلامی]] - [[جاهلیت در تاریخ اسلامی]] - [[جاهلیت در فقه سیاسی]] - [[جاهلیت در معارف و سیره نبوی]]</div>


'''جاهلیت''' یعنی داشتن [[خلق و خوی]] [[جاهلی]] که آن هم نتیجه عدم کاربست صحیح [[عقل]] در امور [[زندگی]] است که [[خیره]] سری و [[تعصب]]، [[تفاخر]]، [[شرارت]] و... از مصادیق آن هستند و در [[فرهنگ]] عربی به دوران پیش از اسلام گفته می‌‌شود که در آن [[شرک]] و [[کفر]] و سنت‌های زشتِ بسیاری رواج داشت، البته [[خداپرستی]] و سنت‌های پسندیده نیز وجود داشت.  
'''جاهلیت''' یعنی داشتن [[خلق و خوی]] [[جاهلی]] که آن هم نتیجه عدم کاربست صحیح [[عقل]] در امور [[زندگی]] است که [[خیره]] سری و [[تعصب]]، [[تفاخر]]، [[شرارت]] و... از مصادیق آن هستند و در [[فرهنگ]] عربی به دوران پیش از اسلام گفته می‌‌شود که در آن [[شرک]] و [[کفر]] و سنت‌های زشتِ بسیاری رواج داشت، البته [[خداپرستی]] و سنت‌های پسندیده نیز وجود داشت.  

نسخهٔ ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۳

مدخل‌های وابسته به این بحث:

جاهلیت یعنی داشتن خلق و خوی جاهلی که آن هم نتیجه عدم کاربست صحیح عقل در امور زندگی است که خیره سری و تعصب، تفاخر، شرارت و... از مصادیق آن هستند و در فرهنگ عربی به دوران پیش از اسلام گفته می‌‌شود که در آن شرک و کفر و سنت‌های زشتِ بسیاری رواج داشت، البته خداپرستی و سنت‌های پسندیده نیز وجود داشت.

مفهوم جاهلیت

جاهلیت همچون انسانیت و حیوانیت، مصدر جعلی از ریشۀ جهل است و جهل در فرهنگ دینی مقابل عقل است نه مقابل علم، چنانکه بعضی پنداشته‌اند، لذا امام علی(ع) فرمودند: «چه بسا عالمی را که جهلش از پای درآورد و حال آنکه، علمش با او بود و سودش نکرد»[۱]؛ در نتیجه جهل با علم قابل جمع است و فرد می‌‌تواند در عین عالم بودن جاهل باشد[۲] و همچنین آیات فراوانی، برای بیان مفهوم نادانی، ندانستن و بی‌اطلاعی استفاده شده است؛ مانند: ﴿بِغَيْرِ عِلْمٍ[۳]، ﴿لَا عِلْمَ لَنَا[۴]، ﴿مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ[۵] و...[۶]، از این رو ضرورتی برای کاربرد جهل به معنای نادانی وجود نخواهد داشت، مگر آنکه معنایی متفاوت را برساند[۷].

جاهلیت در حوزۀ ادب و فرهنگ عربی به دوران قبل از اسلام اطلاق می‎‌شود و برای اینکه حال مردم عصر جاهلیت با همه جنبه‌‎های شرک‎‌آمیز و اخلاق مبتنی بر عصبیت و انتقام‎‌جویی و خون‎‌خواری و تبه‎ کاری[۸] با حال مردم بعد از بعثت پیامبر(ص) جدا شود این اصطلاح رایج شد[۹].

در بعضی از موارد جاهلیت به زمان فترت (عصر بین دو پیامبر)، دوران کفر، زمان پیش از فتح مکه و عصر بین ولادت و بعثت پیامبر اسلام(ص) نیز اطلاق می‎‌شود[۱۰] و این تسمیه از این باب است که در همه این دوران‌ها مردم به علت دوری از تعلیمات انبیاء بر اساس هوی و هوس خویش زندگی می‌‌کردند نه بر مدار حق. در نتیجه جاهلیت در همه جا به یک معنا بیشتر نیست و آن هم داشتن خلق و خوی جاهلی است و خلق و خوی جاهلی، نتیجه عدم کاربست صحیح عقل در امور زندگی است که خیره سری و تعصب تفاخر، شرارت و... از مصادیق آن هستند[۱۱].

مراد از عصر جاهلی دورۀ زمانی نیست که عده‌ای در مورد طول و عرض آن مناقشه کرده‌اند؛ بلکه مراد فرهنگ و تمدنی با ویژگی‌هایی است که اسلام در مقابل آن قیام کرد و فرهنگ اسلام را جایگزین آن نمود.

در وجه تسمیه جاهلیت آمده است: «مقصود از جاهلیت، نادانی نیست؛ بلکه بر اساس شواهد "جهالت" در برابر "حلم" است.... مقصود از جاهلیت در قرآن عصری است که با تمام موازین و ارزش‌های اخلاقی و دینی و فرهنگی کاملاً در مقابل اسلام بوده است»[۱۲].[۱۳]

جاهلیت در قرآن

واژۀ جاهلیت در چهار آیه از آیات مدنی مطرح گردیده و هر بار دارای مصداق جدیدی است که عبارت‌اند از:

  1. جاهلیت در افکار و سوء اعتقاد: ﴿ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَىٰ طَائِفَةً مِنْكُمْ ۖ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ[۱۴].
  2. جاهلیت در رفتار: ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى[۱۵].
  3. جاهلیت در حکم و تشریع: ﴿أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ[۱۶].
  4. جاهلیت در حمیّت و ارتباط و انتساب: ﴿إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ[۱۷].

البته مشتقات جاهلیت در برخی از آیات دیگر[۱۸] نیز به کار رفته است[۱۹].

خصوصیات عصر جاهلیت

بعد اول: فرهنگ جاهلی

بعد دوم: خانواده جاهلی

بعد سوم: سیاست جاهلی

بعد چهارم: اقتصاد جاهلی

مرگ جاهلی

در روایتی رسول خدا(ص) فرمودند: «هر‎کس بمیرد در حالی که امام خودش را نمی‌‏شناسد به مرگ جاهلی مرده است»[۲۰]. مرگ جاهلی، یعنی مردن بدون شناخت خدا و رسول و کسی که امام زمان خود را نشناسد در واقع از گمراهی زمان جاهلیت که خدا و پیغمبر(ص) را نمی‌‏شناختند، خارج نشده است.

شخصی از امام صادق(ع) پرسید: «منظور از جاهلیت، جهل مطلق و دربارۀ همه چیز است یا نشناختن امام؟ حضرت فرمودند: «جاهلیت، کفر و نفاق و گمراهی است»[۲۱]. پس نتیجه عدم شناخت امام زمان(ع)، نیز کفر و نفاق و گمراهی است و نشناختن امام، اگر در اثر عدم معرفی امام از سوی خدا "بدون کوتاهی خود شخص" باشد، این حالت ضلال نامیده می‏‌شود و مرادف با استضعاف است و در این حالت، شخص مقصر نیست؛ ولی به هرحال از هدایت الهی و دین‎‏داری محروم شده است و حالت کفر و نفاق، مربوط به شخصی است که معرفی الهی برایش صورت گرفته است؛ ولی او در پذیرفتن آن کوتاهی کرده است. این، دو حالت دارد: یا انکار و عدم تسلیم خود را به صراحت ابراز می‏دارد که کفر نامیده می‏‌شود یا آن را مخفی می‏‌کند که نفاق است. در هر سه صورت، شخص، از مسیر عبودیت خداوند سبحانه و تعالی دور افتاده و سرانجام نیک نخواهد داشت؛ پس شناخت و پیروی از امامان(ع)، نه از باب تعبّد بلکه به حکم عقل است؛ زیرا انسان خداشناس راهی به سوی خدا ندارد، مگر از طریقی که خود خداوند قرار داده است و جز از این راه، نمی‏‌تواند از رضا و خشم الهی آگاه شود و مراجعۀ مردم به ائمه اطهار(ع) از باب مراجعۀ نادان به داناست و این حکم عقلی است؛ زیرا همچنان ‏که عاقل در امور مادی و دنیایی خود به دانا و متخصص آن مراجعه می‏‌کند، در امور معنوی و غیر مادی نیز عقل همین‏‎گونه حکم می‎‌کند[۲۲].[۲۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «وَ قَالَ(ع): «رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ، وَ عِلْمُهُ مَعَهُ [لَمْ یَنْفَعْهُ] لَا یَنْفَعُهُ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۰۷.
  2. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۸ـ ۲۳۹.
  3. سوره انعام، آیه ۱۰۰.
  4. سوره بقره، آیه ۳۲.
  5. سوره هود، آیه ۴۶.
  6. المعجم المفهرس، «علم».
  7. ر.ک: نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۰۱ـ۲۰۳.
  8. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۹.
  9. ر.ک: میرزایی، عباس، سلطانی مقدم، سعیده، عصر جاهلیت، فرهنگ‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۸۶.
  10. ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۸.
  11. ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص۲۳۸.
  12. بهاءالدین خرمشاهی، "جاهلیت"، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۱، ص ۸۳۱ ـ۸۳۳.
  13. ر.ک: نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۰۱ـ۲۰۳.
  14. « پس از آن غم، خدا شما را ایمنی بخشید که خواب آسایش، گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی هنوز در غم جان خود بودند و از روی نادانی به خدا گمان ناحق می‌بردندد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.
  15. «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  16. «آیا داوری (دوره) «جاهلیّت» را می‌جویند؟ و برای گروهی که یقین دارند، در داوری از خداوند بهتر کیست؟» سوره مائده، آیه ۵۰.
  17. « آن گاه که کافران در دلها ناموس و حمیّت، آن هم حمیّت جاهلیّت پروردند» سوره فتح، آیه ۲۶.
  18. مانند: سوره اعراف، آیه ۱۹۹؛ سوره فرقان، آیه ۶۳؛ سوره بقره، آیه ۲۷۳ و سوره نساء، آیه ۱۷.
  19. ر.ک: اسماعیلی، مهران، مقاله «جاهلیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص؟؟؟
  20. «مَنْ‏ مَاتَ‏ لَا یَعْرِفُ‏ إِمَامَهُ‏ مَاتَ‏ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً»؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۰۹، ح ۹.
  21. «جَاهِلِیَّةَ کُفْرٍ و نِفَاقٍ‏ و ضَلَال»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۷.
  22. بنی هاشمی، سید محمد، معرفت امام عصر(ع)، ص ۱۱۱.
  23. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‎نامۀ مهدویت، ص ۳۹۱ ـ ۳۹۳.