ابن عبدیالیل: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == == منابع ==' به '== منابع ==')
خط ۴: خط ۴:


==مقدمه==
==مقدمه==
[[مفسّران]] در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ}}<ref>«و گفتند: چرا این قرآن بر مردی سترگ از این دو شهر (مکّه و طائف) فرو فرستاده نشد؟» سوره زخرف، آیه ۳۱.</ref> در تعیین مصداقِ {{متن قرآن|رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ}} در [[طائف]]، از مردی با نام‌های ابن عبدیالیل، [[کنانة بن عبد بن عمرو بن ‌عمیر]]،<ref>جامع‌البیان، مج ۱۳، ج ۲۵، ص ۸۴ و ۸۵.</ref> [[کنانة بن‌ عبدیالیل]]<ref> غرر التبیان، ص ۴۶۸.</ref> و [[عمیر بن‌ عبدیالیل]]<ref>قرطبی، ج ۱۶، ص ۵۶.</ref> یاد کرده‌اند که هر چهار نام، به دو روایتِ [[مجاهد]] و سدّی باز می‌گردد. از مقایسه و بررسی [[روایات]] برمی‌آید که این فرد، کنانه ‌بن عبدیالیل است و به احتمال [[قوی]]، "یالیل" در [[روایت]] سدّی، از [[کنانة بن‌ عبد بن ‌عمرو]] افتاده، و [[قرطبی]] به [[اجتهاد]] خود "عمیر" را به اوّل اسم افزوده است. در [[تفسیر طبری]]،<ref>جامع‌البیان، مج ۷، ج ۱۱، ص ۳۵.</ref> ذیل آیه {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«و کسانی هستند که مسجدی را برگزیده‌اند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند می‌خورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی می‌دهد که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۱۰۷.</ref> از او به ابن‌بالین یاد شده؛ هر چند در [[تاریخ]] [[طبری]]،<ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۰۰.</ref> کنانة بن ‌عبدیالیل آمده است که شاید آن چه در [[تفسیر]] آمده، از خطای مصحّحان بعدی باشد.
[[مفسّران]] در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ}}<ref>«و گفتند: چرا این قرآن بر مردی سترگ از این دو شهر (مکّه و طائف) فرو فرستاده نشد؟» سوره زخرف، آیه ۳۱.</ref> در تعیین مصداقِ {{متن قرآن|رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ}} در [[طائف]]، از مردی با نام‌های ابن عبدیالیل، [[کنانة بن عبد بن عمرو بن ‌عمیر]]،<ref>جامع‌البیان، مج ۱۳، ج ۲۵، ص ۸۴ و ۸۵.</ref> [[کنانة بن‌ عبدیالیل]]<ref> غرر التبیان، ص ۴۶۸.</ref> و [[عمیر بن‌ عبدیالیل]]<ref>قرطبی، ج ۱۶، ص ۵۶.</ref> یاد کرده‌اند که هر چهار نام، به دو روایتِ [[مجاهد]] و [[سدّی]] باز می‌گردد. از مقایسه و بررسی [[روایات]] برمی‌آید که این فرد، کنانه ‌بن عبدیالیل است و به احتمال [[قوی]]، "یالیل" در [[روایت]] سدّی، از [[کنانة بن‌ عبد بن ‌عمرو]] افتاده، و [[قرطبی]] به [[اجتهاد]] خود "عمیر" را به اوّل اسم افزوده است. در [[تفسیر طبری]]،<ref>جامع‌البیان، مج ۷، ج ۱۱، ص ۳۵.</ref> ذیل آیه {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«و کسانی هستند که مسجدی را برگزیده‌اند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند می‌خورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی می‌دهد که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۱۰۷.</ref> از او به ابن‌بالین یاد شده؛ هر چند در [[تاریخ]] [[طبری]]،<ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۰۰.</ref> کنانة بن ‌عبدیالیل آمده است که شاید آن چه در [[تفسیر]] آمده، از خطای مصحّحان بعدی باشد.


[[کنانه]] از بزرگان،<ref>الطبقات، ج ۶، ص ۴۷؛ الاستیعاب، ج ۳، ص ۳۸۶.</ref> [[شجاعان]]،<ref> المغازی، ج ۲، ص ۵۹۸.</ref> [[شاعران]]،<ref>المفصّل، ج ۹، ص ۷۵۲؛ الاعلام، ج ۵، ص ۲۳۴.</ref> و دانایان <ref> المغازی، ج ۳، ص ۸۸۶.</ref> طائف و [[ثقیف]] بود. این [[قبیله]] به دو گروه بزرگ احلاف و [[بنی‌مالک]] تقسیم می‌شد و کنانه از احلاف بود.<ref> المغازی، ج ۳، ص ۹۶۳؛ الطبقات، ج ۱، ص ۲۳۷؛ المفصّل، ج ۴، ص ۱۵۰.</ref> وی در میان آنان، [[نفوذ]] و [[احترام]] بسیاری داشت؛ چنان‌که [[مردم]] در حل [[مشکلات]] گوناگون خود به او مراجعه می‌کردند.<ref>المغازی، ج ۳، ص ۸۸۶.</ref> هنگام حرکت [[قبیله ثقیف]] برای شرکت در [[پیکار]] [[حنین]] بر ضدّ [[پیامبر]]{{صل}}، به پیشنهاد کنانه، [[برج]] و باروی طائف را تعمیر و [[استوار]] کردند.<ref> المغازی، ج ۳، ص ۸۸۶.</ref> وی در [[بخشش]] هنگام [[قحطی]] و کمبود، نام‌دار بود<ref> المفصّل، ج ۹، ص ۷۵۲.</ref>
[[کنانه]] از بزرگان،<ref>الطبقات، ج ۶، ص ۴۷؛ الاستیعاب، ج ۳، ص ۳۸۶.</ref> [[شجاعان]]،<ref> المغازی، ج ۲، ص ۵۹۸.</ref> [[شاعران]]،<ref>المفصّل، ج ۹، ص ۷۵۲؛ الاعلام، ج ۵، ص ۲۳۴.</ref> و دانایان <ref> المغازی، ج ۳، ص ۸۸۶.</ref> طائف و [[ثقیف]] بود. این [[قبیله]] به دو گروه بزرگ احلاف و [[بنی‌مالک]] تقسیم می‌شد و کنانه از احلاف بود.<ref> المغازی، ج ۳، ص ۹۶۳؛ الطبقات، ج ۱، ص ۲۳۷؛ المفصّل، ج ۴، ص ۱۵۰.</ref> وی در میان آنان، [[نفوذ]] و [[احترام]] بسیاری داشت؛ چنان‌که [[مردم]] در حل [[مشکلات]] گوناگون خود به او مراجعه می‌کردند.<ref>المغازی، ج ۳، ص ۸۸۶.</ref> هنگام حرکت [[قبیله ثقیف]] برای شرکت در [[پیکار]] [[حنین]] بر ضدّ [[پیامبر]]{{صل}}، به پیشنهاد کنانه، [[برج]] و باروی طائف را تعمیر و [[استوار]] کردند.<ref> المغازی، ج ۳، ص ۸۸۶.</ref> وی در [[بخشش]] هنگام [[قحطی]] و کمبود، نام‌دار بود<ref> المفصّل، ج ۹، ص ۷۵۲.</ref>

نسخهٔ ‏۱۸ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۲۱

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

مفسّران در ذیل آیه ﴿وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ[۱] در تعیین مصداقِ ﴿رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ در طائف، از مردی با نام‌های ابن عبدیالیل، کنانة بن عبد بن عمرو بن ‌عمیر،[۲] کنانة بن‌ عبدیالیل[۳] و عمیر بن‌ عبدیالیل[۴] یاد کرده‌اند که هر چهار نام، به دو روایتِ مجاهد و سدّی باز می‌گردد. از مقایسه و بررسی روایات برمی‌آید که این فرد، کنانه ‌بن عبدیالیل است و به احتمال قوی، "یالیل" در روایت سدّی، از کنانة بن‌ عبد بن ‌عمرو افتاده، و قرطبی به اجتهاد خود "عمیر" را به اوّل اسم افزوده است. در تفسیر طبری،[۵] ذیل آیه ﴿وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ[۶] از او به ابن‌بالین یاد شده؛ هر چند در تاریخ طبری،[۷] کنانة بن ‌عبدیالیل آمده است که شاید آن چه در تفسیر آمده، از خطای مصحّحان بعدی باشد.

کنانه از بزرگان،[۸] شجاعان،[۹] شاعران،[۱۰] و دانایان [۱۱] طائف و ثقیف بود. این قبیله به دو گروه بزرگ احلاف و بنی‌مالک تقسیم می‌شد و کنانه از احلاف بود.[۱۲] وی در میان آنان، نفوذ و احترام بسیاری داشت؛ چنان‌که مردم در حل مشکلات گوناگون خود به او مراجعه می‌کردند.[۱۳] هنگام حرکت قبیله ثقیف برای شرکت در پیکار حنین بر ضدّ پیامبر(ص)، به پیشنهاد کنانه، برج و باروی طائف را تعمیر و استوار کردند.[۱۴] وی در بخشش هنگام قحطی و کمبود، نام‌دار بود[۱۵]

منابع درباره مسلمانی‌اش، گوناگون سخن گفته‌اند: به روایتی،[۱۶] وی یکی از اعضای بلندپایه هیأت‌ ثقیف بود که در رمضان سال ۹هجری[۱۷] برای گفت‌وگو و مصالحه با پیامبر(ص) به مدینه آمدند و همگی مسلمان شدند؛ ولی ابن‌هشام[۱۸] و واقدی[۱۹] که نام تمام افراد هیأت ثقیف را بر شمرده‌اند، از او یاد نکرده‌اند. مدائنی،[۲۰] او را یکی از افراد هیأت دانسته؛ امّا مسلمانی‌اش را نپذیرفته است؛ زیرا اعتقاد دارد: سروری مردی قریشی را برنتابید و مشرک بازگشت. برابر این خبر، او از طائف به نجران و پس از مدّتی به روم نزد "هرقل" رفت و به ابوعامر راهب، پدر حنظله غسیل الملائکه و علقمة بن علاثه قیسی پیوست [۲۱]. پس از مرگ ابوعامر در روم، کنانه بر سر میراث او با علقمه به‌ نزاع برخاست و هِرْقِلْ در دعوای آن دو به این دلیل که ابوعامر و کنانه هر دو شهرنشین، و علقمه بدوی است، به سود کنانه داوری کرد. بر پایه این روایت، سرانجام کنانه در سرزمین روم، مشرک از دنیا رفت [۲۲]. به نقل طبری،[۲۳]کنانه و علقمه پس از مدّتی به مدینه بازگشته، مسلمان شدند و با پیامبر(ص) بیعت کردند؛ به هر حال از فرجام او اطلاعی در دست نیست؛ هر چند زرکلی مرگ او را حدود سال ۱۵ هجری دانسته است [۲۴].[۲۵]

ابن عبدیالیل در شأن نزول

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. «و گفتند: چرا این قرآن بر مردی سترگ از این دو شهر (مکّه و طائف) فرو فرستاده نشد؟» سوره زخرف، آیه ۳۱.
  2. جامع‌البیان، مج ۱۳، ج ۲۵، ص ۸۴ و ۸۵.
  3. غرر التبیان، ص ۴۶۸.
  4. قرطبی، ج ۱۶، ص ۵۶.
  5. جامع‌البیان، مج ۷، ج ۱۱، ص ۳۵.
  6. «و کسانی هستند که مسجدی را برگزیده‌اند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند می‌خورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی می‌دهد که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۱۰۷.
  7. تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۰۰.
  8. الطبقات، ج ۶، ص ۴۷؛ الاستیعاب، ج ۳، ص ۳۸۶.
  9. المغازی، ج ۲، ص ۵۹۸.
  10. المفصّل، ج ۹، ص ۷۵۲؛ الاعلام، ج ۵، ص ۲۳۴.
  11. المغازی، ج ۳، ص ۸۸۶.
  12. المغازی، ج ۳، ص ۹۶۳؛ الطبقات، ج ۱، ص ۲۳۷؛ المفصّل، ج ۴، ص ۱۵۰.
  13. المغازی، ج ۳، ص ۸۸۶.
  14. المغازی، ج ۳، ص ۸۸۶.
  15. المفصّل، ج ۹، ص ۷۵۲.
  16. الطبقات، ج ۶، ص ۴۷؛ الاستیعاب، ج ۳، ص ۱۲۹ و ۳۸۶.
  17. تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۸۰.
  18. سیره ابن‌هشام، ج ۲، ص ۵۳۹.
  19. المغازی، ج ۳، ص ۹۶۳.
  20. الإصابه، ج ۵، ص ۴۹۶.
  21. جامع‌البیان، مج ۷، ج ۱۱، ص ۳۵؛ اسدالغابه، ج ۴، ص ۴۷۳.
  22. اسدالغابه، ج ۴، ص ۴۷۳؛ الإصابه، ج ۵، ص ۴۹۶.
  23. جامع‌البیان، مج ۷، ج ۱۱، ص ۳۵.
  24. الأعلام، ج ۵، ص ۲۳۴.
  25. الله‌اکبری، محمد، مقاله «ابن عبدیالیل»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.