احترام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (removed Category:احترام using HotCat)
خط ۱۳۷: خط ۱۳۷:


[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:احترام]]
[[رده:فضایل اخلاقی]]
[[رده:فضایل اخلاقی]]

نسخهٔ ‏۱۵ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۴

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

احترام به‌معنای حرمت نگه‌داشتن، در اصطلاح به‌معنای تعظیم، گرامی داشت و بزرگداشت است. مصادیق مختلفی برای احترام بیان شده است که شامل انسان‌ها و اشیاء می‌شود. در باب قسم اول می‌توان برخی موارد را نام برد مانند: احترام به انسانیت؛ احترام پیامبر؛ احترام پدر و مادر؛ احترام مؤمنان و پرهیزکاران؛ احترام دانشمندان؛ احترام به زنان؛ احترام مهمان؛ احترام یتیمان و مسکینان؛ احترام به فرزندان و در مورد اشیاء احترام امور مقدس مانند: احترام قرآن؛ احترام خانه خدا؛ احترام و تعظیم اماکن منسوب به امام مهدی قابل ذکر است.

معناشناسی احترام

احترام به‌معنای حرمت نگه‌داشتن است[۱]. حرمت نیز به‌معنای آنچه که هتک و شکستن آن روا نباشد، آمده است[۲] و اصطلاح عرف به‌معنای تعظیم، گرامی داشت و بزرگ‌داشت، بی‌ارتباط با معنای لغوی آن نیست؛ زیرا شخص، شیء، مکان یا زمان محترم، دارای حرمت و حریمی است که حفظ آن لازم و هتک آن نارواست[۳].

احترام انسان

احترام به انسانیت

انسان از بُعد فردی موجودی است که به‌طور ذاتی و فطری دوست‌دار کرامت، شخصیّت، آبرو و نیازمند احترام است. اعطای کرامت از سوی خداوند به انسان‌ها، اختیار و اراده را از آنان سلب نمی‌کند؛ بدین سبب ممکن است انسان به خواسته خود، از دستورهای الهی سر بپیچد و با کفر ورزیدن، کوشش در راه گمراه کردن مردم، سعی در جلوگیری از تحقّق آیین الهی، تحریف دستورهای دینی و تکذیب آیات روشن الهی باعث رسوایی و خواری خود شده، زمینه بی‌احترامی خویش را فراهم سازد؛ چنان‌که می‌تواند با اعمال ناشایست اخلاقی، احترام خویش را از بین برده، حیثیّت و آبروی خود را در دنیا و آخرت هتک کند. تکریم انسان از سوی خداوند، نشان‌دهنده محترم بودن او است: ﴿وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ[۴]. سجده ملائکه‌ای که خود، موجودات محترمی هستند، برای انسان، اعطای مقام خلافت الهی به وی، پیمان گرفتن خداوند از وی و مسخّر ساختن آنچه در آسمان‌ها و زمین است برای انسان نیز حرمت و کرامت انسان را نشان می‌دهد[۵].

احترام پیامبر

قرآن کریم با وصف پیامبر(ص) به "رسول کریم"، شخصیّت عظیم ایشان را یادآوری کرده: ﴿إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ[۶] و مردم و مؤمنان را به رعایت مسائل خاصّی درباره حضرت سفارش کرده است. بخشی از آن در سوره احزاب چنین آمده است: وارد خانه او (رسول‌خدا(ص)) نشوید، مگر آنکه از شما دعوت شده باشد...‌. در آن صورت، پیش از فرا رسیدن زمان پذیرایی بر او وارد نشوید؛ پس از پذیرایی بازگردید و با یک‌دیگر (در محضر او) سرگرم سخن گفتن نشوید، اگر کالایی از همسران رسول خدا می‌خواهید، از پشت پرده بخواهید و ...[۷].

خداوند و فرشتگان او با فرستادن صلوات بر رسول‌اکرم(ص) او را گرامی می‌دارند و مؤمنان نیز دستور یافته‌اند که بر رسول‌خدا سلام و صلوات بفرستند. معنای صلوات خداوند بر رسول خویش همان اعطای کرامت و فضیلت به وی و بالا بردن درجه او و ستایش است و از سوی مردم، دعا در حق ایشان است.

قرآن کریم، اذیّت رسول‌ خدا و بی‌احترامی به حضرت را سبب گرفتار شدن به عذاب دردناک: ﴿وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۸] و لعنت خداوند دانسته است[۹].

احترام اهل بیت

احترام و تکریم یکی از اصول الهی و انسانی در قرآن کریم است. احترام به پیامبر خاتم(ص) و اهل بیت ایشان از بزرگترین موارد این موضوع محسوب می‌شود. براساس روایاتی از پیامبر(ص) در روز قیامت از ثقلین سؤال خواهد شد که اهل بیت(ع) یکی از آنهاست. احترام اهل بیت(ع) مصادیق مختلفی دارد مانند: احترام ذریة ایشان، صله رحم با آنها، زنده نگه داشتن سخنانشان، صلوات بر آنها و...[۱۰].

احترام سادات

احترام صحابه

احترام زائر

احترام همسایگان

احترام زوجه

احترام مسلمان

احترام پدر و مادر

احترام به والدین نزد عقلا امری پسندیده و در احکام دینی نیز از اهم واجبات شرعی است و این احترام به دلیل زحماتی است که پدر و مادر طی دوران تولد و رشد و تربیت او متحمل شده‌اند. چنین احترام و احسانی از سوی قرآن نیز مورد سفارش قرار گرفته: ﴿وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا و امر به احسان به پدر و مادر پس از فرمان به عبادت خداوند واقع شده است که نشانه اهمّیّت آن است. نیکی و احترام به پدر و مادر یکی از اصول اخلاقی بسیار مهم در سیره نبوی و ائمه (ع) نیز بوده است[۱۱].

احترام مؤمنان و پرهیزکاران

قرآن کریم، دستور به سلام کردن به مؤمنان و تواضع در برابر ایشان داده است. شخصیّت بزرگ مؤمن، لزوم احترام به وی و پاداش بزرگ آن، نهی از آزار مؤمن و آثار وضعی و کیفری آن، مورد تاکید آیات و روایات قرار گرفته است. انسان‌های پرهیزکار نیز با احراز برترین ملاک کرامت، یعنی "تقوا" با شخصیّت‌ترین انسان‌ها نزد خداوند شمرده می‌شوند: ﴿ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ[۱۲].

احترام دانشمندان

در قرآن کریم به جایگاه ویژه و درجه برتر دانشمندان اشاره: ﴿يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ و تواضع و احترام نسبت به آنان بیان شده است[۱۳].

احترام به شهیدان

احترام به زنان

احترام به زنان از موضوعاتی است که به طور ویژه در اسلام و سیره و نبی اکرم(ص) بدان پرداخته شده است. رسول خدا(ص) برای ترسیم جایگاه واقعی زنان در جامعه بسیار کوشیدند و سرانجام موفق شدند تا حدودی جایگاه از دست رفته حقیقی زنان را به آنان بازگردانند. اسلام مقام انسانی زن را زنده کرد و برای وی حقوق اجتماعی ویژه‌ای در نظر گرفت. رسول خدا(ص) بهترین افراد امتش را کسانی می‌دانند که با همسرانشان، بهترین و خوش خلق‌ترین فرد باشند و در مورد آن حضرت گفته شده است: "کسی مهربان‌تر از ایشان نسبت به خانواده‌اش نبوده است"[۱۴].

احترام مهمان

در قرآن کریم، داستان برخورد کریمانه حضرت ابراهیم(ع) با مهمانانش بیان شده: ﴿هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ الْمُكْرَمِينَ و احترام به‌مهمان، رعایت اموری همچون: حُسن برخورد و گرم گرفتن با او، نشاندن مهمان در بالاترین و بهترین جای مجلس، هم‌نشین‌شدن با مهمان، سخت نگرفتن و راحت‌گذاشتن او، پذیرایی خوب و بدون فاصله و بدون واسطه از مهمان، در حقّ او دانسته شده است[۱۵].

احترام یتیمان و مسکینان

احسان و نیکویی با یتیمان و مسکینان و رعایت حقوق ایشان در آیاتی از قرآن کریم، مورد سفارش قرار گرفته است: ﴿وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ[۱۶]. برخی مفسّران احترام (احسان) به آنان را برخوردی مناسب با حال آنان دانسته‌اند؛ یعنی کفالت و سرپرستی یتیمان، حفظ اموال آنان، صدقه دادن به مسکینان و مواسات با ایشان و تفقّد احوال آنان[۱۷].[۱۸]

احترام به سالمندان

احترام به سالمندان در معارف دینی و روایات معصومین (ع) مورد سفارش واقع شده است، پیامبر اسلام (ص) در این زمینه می‌فرمود: "احترام به پیرمرد [و پیرزن] مسلمان، بزرگداشت خداوند است" و می‌فرمود: "کهن‌سال در میان خاندانش بسان پیامبر در میان امتش است"[۱۹].

احترام به فرزندان

احترام به فرزندان از مواردی است که در سیره نبوی مورد تاکید قرار گرفته است و آن حضرت می‌فرمود: «أَكْرِمُوا أَوْلَادَكُمْ‏ وَ أَحْسِنُوا آدَابَهُمْ‏ يُغْفَرْ لَكُمْ‏». پیامبر اکرم(ص) به کودکان سلام می‌داد، به بازی آنها احترام می‌گذاشت، کارهای خوبشان را تحسین می‌کرد، با نوجوانان مشورت می کرد و دختران را مورد تکریم قرار می‌داد.[۲۰].

احترام امور مقدس

از نگاه قرآن، اموری شایسته احترام ویژه است: مانند قرآن کریم؛ خانه خدا؛ سرزمین طوی؛ ماه‌های حرام و شعایر الهی.

احترام قرآن

خداوند سبحان قرآن را کتابی دارای عظمت معرفی کرده و هنگام تلاوت شنوندگان را به گوش فرا دادن به آن و سکوت فرا‌خوانده و تماس با آن بدون طهارت شرعی را ممنوع دانسته است. این احترام از امور مستحبّی است، چنان که بی‌احترامی به آن از محرّمات است[۲۱].

احترام خانه خدا

در قرآن کریم از کعبه و حریم آن به بیت و حرم امن و ... یاد‌ شده است. این تعابیر عظمت و احترام آنرا بیان می‌کند؛ چنان‌که در تفسیر بیت الحرام گفته شده: حرمت آن چنان بزرگ است که هتک آن روا نیست و احترام مسجدالحرام از واجبات و ستم به آن از محرّمات خاصّ آن مکان است. کعبه از دیرباز و از زمان حضرت ابراهیم (ع) مورد احترام بوده است[۲۲].

احترام سرزمین طوی

خداوند، وادی طُوی را سرزمین مقدّس دانسته و به حضرت موسی فرمان داده است که در آن سرزمین کفش را از پای خویش درآورد. ممکن است احترام برخی مکان‌های دیگر چون مسجدالاقصی را نیز از تعابیر خاصّ مانند "مبارک" درباره آن استفاده کرد. مشعرالحرام و مقام ابراهیم از دیگر مکان‌های محترم به‌شمار می‌آید[۲۳].

احترام ماه‌های حرام

قرآن کریم در بین ماه‌های سال از چهار ماه با عنوان ماه‌های حرام یاد می‌کند: محرّم، رجب، ذی‌قعده و ذی‌حجّه؛ از‌ جمله ویژگی‌های این ماه‌ها، حرمت قتال، افزایش دیه و بیشتر شدن پاداش و کیفر در این ماه‌ها است. ماه مبارک رمضان نیز که قرآن در آن نازل و روزه گرفتن در آن واجب شده و شب‌های قدر در آن قرار گرفته در اسلام از زمان‌های مقدّس و محترم به‌شمار می‌رود[۲۴].

احترام شعایر الهی

در قرآن کریم از تعظیم شعائر الهی سخن به‌میان آمده است. مفسّران، مقصود از آنرا انجام واجبات و ترک محرّمات و دیگر تکالیف و حدود الهی و‌...، و منظور از تعظیم آن را فراگیری احکام و التزام اعتقادی و عملی به مقتضای آن دانسته‌اند. همچنین قرآن تعظیم شعائر را نشانه تقوا معرّفی کرده است[۲۵].

احترام و تعظیم اماکن منسوب به امام مهدی

یکی از وظایف منتظران احترام و تعظیم اماکن منسوب به امام زمان(ع) است مانند: مسجد سهله، مسجد اعظم کوفه، سرداب، مسجد جمکران و...[۲۶].[۲۷]

احترام به حقوق دیگران

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. لغت‌نامه، ج‌۱، ص‌۸۹۸‌، "احترام".
  2. ترتیب‌العین، ص۱۷۴، الصحاح، ج۵، ص۱۸۹۵، "حرم".
  3. ذبیح‌زاده، محمد هادی، مقاله «احترام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
  4. «و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشته‌ایم » سوره اسراء، آیه ۷۰.
  5. ذبیح‌زاده، محمد هادی، مقاله «احترام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
  6. «که این (قرآن) بازخوانده فرستاده‌ای گرامی است» سوره حاقه، آیه ۴۰.
  7. سوره احزاب، آیه ۵۳.
  8. «و برای آن کسان که به فرستاده خداوند آزار می‌رسانند» سوره توبه، آیه ۶۱.
  9. ذبیح‌زاده، محمد هادی، مقاله «احترام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
  10. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۱۶- ۱۱۹.
  11. ر.ک: فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۶ ص ۴۴۳؛ ذبیح‌زاده، محمد هادی، مقاله «احترام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲؛ اسحاقی، سید حسین، نگین رسالت ص۴۷.
  12. ذبیح‌زاده، محمد هادی، مقاله «احترام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
  13. ذبیح‌زاده، محمد هادی، مقاله «احترام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
  14. پهلوان‌پور، فاطمه و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۹۳ ـ ۱۰۶.
  15. ذبیح‌زاده، محمد هادی، مقاله «احترام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
  16. «و به پدر و مادر و به خویشاوند و یتیمان و تهیدستان» سوره نساء، آیه ۳۶.
  17. تفسیر قرطبی، ج‌۲، ص‌۱۳.
  18. ذبیح‌زاده، محمد هادی، مقاله «احترام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
  19. اسحاقی، سید حسین، کانون محبت ص ۵۴.
  20. دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌، سیره نبوی، ج۴ ص۲۳۰.
  21. ذبیح‌زاده، محمد هادی، مقاله «احترام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
  22. ذبیح‌زاده، محمد هادی، مقاله «احترام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
  23. ذبیح‌زاده، محمد هادی، مقاله «احترام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
  24. ذبیح‌زاده، محمد هادی، مقاله «احترام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
  25. ذبیح‌زاده، محمد هادی، مقاله «احترام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
  26. مکیال المکارم، ج ۲، ص۴۵۴ (ترجمه سید مهدی حائری قزوینی).
  27. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۲۷.