←مقدمه
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
در [[تفسیر]] {{متن قرآن|لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ...}}<ref>«نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> پس از بیان دلالت [[آیه]] بر [[وجوب]] پرداخت [[مال]] [[زکات]] گفته است: در قول [[شعبی]] وجبایی بر وجوب غیر آن - از آنچه سبب وجوبی دارد مانند [[انفاق]] بر کسی که نفقهاش بر او [[واجب]] است و انفاق بر کسی که در وقت [[خوف]] تلف، سدرمق او بر این شخص واجب است و آنچه از نذرها و کفارات که به عهدۀ وی آمده است - نیز دلالت دارد<ref>طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۹۶.</ref>. | در [[تفسیر]] {{متن قرآن|لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ...}}<ref>«نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> پس از بیان دلالت [[آیه]] بر [[وجوب]] پرداخت [[مال]] [[زکات]] گفته است: در قول [[شعبی]] وجبایی بر وجوب غیر آن - از آنچه سبب وجوبی دارد مانند [[انفاق]] بر کسی که نفقهاش بر او [[واجب]] است و انفاق بر کسی که در وقت [[خوف]] تلف، سدرمق او بر این شخص واجب است و آنچه از نذرها و کفارات که به عهدۀ وی آمده است - نیز دلالت دارد<ref>طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۹۶.</ref>. | ||
در [[تفسیر]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! روزه بر شما مقرّر شده است چنان که بر پیشینیان شما مقرّر شده بود، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۱۸۳.</ref> از وی نقل کرده که گفته است: [روزۀ] [[ماه رمضان]] را بر ما [[واجب]] کرد؛ همانگونه که بر [[نصاری]] | در [[تفسیر]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! روزه بر شما مقرّر شده است چنان که بر پیشینیان شما مقرّر شده بود، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۱۸۳.</ref> از وی نقل کرده که گفته است: [روزۀ] [[ماه رمضان]] را بر ما [[واجب]] کرد؛ همانگونه که بر [[نصاری]] [[روزه]] ماه رمضان را واجب کرده است<ref>طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۱۵.</ref>. نمونههای دیگر را در مصادر ذکر شده در پاورقی بنگرید<ref>ر.ک: طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۷ و ج۲، ص۱۵۴، ۲۴۶، ۲۷۴، ۴۴۳، ۵۰۶ و ۵۷۸ و ج۶، ص۱۱۱؛ تفسیر العیاشی، ج۲، ص۷۹، رقم ۲۷؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ص۸۶، ح۱۲-۶۴، ص۸۷، ح۳۸-۶۵، ص۱۰۷، ح۱۳-۱۰۳.</ref>. | ||
[[روایات تفسیری]] وی بسیار اندک و نمونه آن این است که در تفسیر {{متن قرآن|وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ}}<ref>«و آنان را باز دارید، که آنان بازخواست خواهند شد» سوره صافات، آیه ۲۴.</ref> از وی نقل شده که وی از [[ابن عباس]] نقل کرده که گفته است: از [[ولایت]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} | [[روایات تفسیری]] وی بسیار اندک و نمونه آن این است که در تفسیر {{متن قرآن|وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ}}<ref>«و آنان را باز دارید، که آنان بازخواست خواهند شد» سوره صافات، آیه ۲۴.</ref> از وی نقل شده که وی از [[ابن عباس]] نقل کرده که گفته است: از [[ولایت]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} پرسیده میشوند<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص۳۵۵، ح۴-۴۸۳.</ref>. | ||
'''[[وثاقت]]:''' وی در نزد [[اهل تسنّن]] وثاقت او مسلّم است؛ زیرا [[ابن حجر]] او را از [[راویان]] [[صحاح سته]] معرفی و [[ثقه]] بودن او را از ابن معین، [[ابو زرعه]] و برخی دیگر نقل کرده<ref>ر.ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۵، ص۵۷ و ۵۹.</ref> و خود دربارهاش گفته است: «ثقة مشهور»<ref>ابن حجر، تقریب التهذیب، ج۱، ص۴۶۱.</ref>، ولی در نزد [[شیعه]] وثاقت وی ثابت نیست؛ زیرا هیچیک از رجالشناسان شیعه او را توثیق نکردهاند. [[ابن داوود]] او را در قسم اول کتاب رجالش آورده که در بیان افراد [[ممدوح]] (تعریف شده) و کسانی که [[دانشمندان شیعه]] آنان را [[تضعیف]] نکردهاند، میباشد<ref>ر.ک: ابن داوود حلّی، کتاب الرجال، ص۱۱۳، رقم ۸۰۳.</ref>؛ اما [[سید]] تفرشی او را در نزد شیعه [[مذموم]] ([[نکوهش]] شده) دانسته <ref>ر.ک: تفرشی، نقد الرجال، ص۱۷۷.</ref> و [[آیتالله]] [[خویی]] کار [[ابن داوود]] را که او را در قسم اول کتابش آورده، شگفتانگیز دانسته و گفته است: {{عربی|"هو الخبیث الفاجر الکذاب المعلن بعدائه لامیر المؤمنین{{ع}}"}}<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۹، ص۱۹۳، رقم ۶۰۸۵.</ref>؛ او [[خبیث]]، گنهکار، بسیار [[دروغگو]] و آشکارکننده دشمنیاش با [[امیر مؤمنان]]{{ع}} است». | '''[[وثاقت]]:''' وی در نزد [[اهل تسنّن]] وثاقت او مسلّم است؛ زیرا [[ابن حجر]] او را از [[راویان]] [[صحاح سته]] معرفی و [[ثقه]] بودن او را از ابن معین، [[ابو زرعه]] و برخی دیگر نقل کرده<ref>ر.ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۵، ص۵۷ و ۵۹.</ref> و خود دربارهاش گفته است: «ثقة مشهور»<ref>ابن حجر، تقریب التهذیب، ج۱، ص۴۶۱.</ref>، ولی در نزد [[شیعه]] وثاقت وی ثابت نیست؛ زیرا هیچیک از رجالشناسان شیعه او را توثیق نکردهاند. [[ابن داوود]] او را در قسم اول کتاب رجالش آورده که در بیان افراد [[ممدوح]] (تعریف شده) و کسانی که [[دانشمندان شیعه]] آنان را [[تضعیف]] نکردهاند، میباشد<ref>ر.ک: ابن داوود حلّی، کتاب الرجال، ص۱۱۳، رقم ۸۰۳.</ref>؛ اما [[سید]] تفرشی او را در نزد شیعه [[مذموم]] ([[نکوهش]] شده) دانسته <ref>ر.ک: تفرشی، نقد الرجال، ص۱۷۷.</ref> و [[آیتالله]] [[خویی]] کار [[ابن داوود]] را که او را در قسم اول کتابش آورده، شگفتانگیز دانسته و گفته است: {{عربی|"هو الخبیث الفاجر الکذاب المعلن بعدائه لامیر المؤمنین{{ع}}"}}<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۹، ص۱۹۳، رقم ۶۰۸۵.</ref>؛ او [[خبیث]]، گنهکار، بسیار [[دروغگو]] و آشکارکننده دشمنیاش با [[امیر مؤمنان]]{{ع}} است». |