اخلاق: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
==[[مبانی اخلاق]]== | ==[[مبانی اخلاق]]== | ||
اخلاق از نظر [[اسلام]] بر پایههای [[توحید]]، [[معاد]]، وجود [[روح]] و بقای آن بعد از [[مرگ]] [[استوار]] است؛ بهترین ضامن اجرایی آن، [[ایمان]] است، که اگر در کالبد افراد [[جامعه]] نهادینه شود، [[نهان]] و آشکار جامعه با [[نور ایمان]] [[هدایت]] میگردد و میوههای شیرین این درخت، [[اعتماد]]، [[امنیت]]، [[حیا]]، [[عفت]]، [[راستی]]، [[حقطلبی]] و... خواهد شد. [[زندگی]] در چنین جامعهای مثل زندگی در گوشهای از [[بهشت]] خواهد بود<ref>اخلاق در نهجالبلاغه، ص۲۴.</ref>.<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۷.</ref> | اخلاق از نظر [[اسلام]] بر پایههای [[توحید]]، [[معاد]]، وجود [[روح]] و بقای آن بعد از [[مرگ]] [[استوار]] است؛ بهترین ضامن اجرایی آن، [[ایمان]] است، که اگر در کالبد افراد [[جامعه]] نهادینه شود، [[نهان]] و آشکار جامعه با [[نور ایمان]] [[هدایت]] میگردد و میوههای شیرین این درخت، [[اعتماد]]، [[امنیت]]، [[حیا]]، [[عفت]]، [[راستی]]، [[حقطلبی]] و... خواهد شد. [[زندگی]] در چنین جامعهای مثل زندگی در گوشهای از [[بهشت]] خواهد بود<ref>اخلاق در نهجالبلاغه، ص۲۴.</ref>.<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۷.</ref> | ||
===مبانی اخلاق اسلامی=== | |||
معیار اساسی اتصاف یک عمل به [[نیکی]] و [[بدی]] [[اخلاقی]] چیست؟ این [[پرسش]] کهن و اصلی همه مکاتب کلاسیک اخلاقی بوده و در مکاتب جدید اخلاقی نیز، اگرچه [[منزلت]] گذشته خود را ندارد، همچنان جایگاه خود را به عنوان یکی از مسائل بنیادین اخلاقی [[حفظ]] کرده است. تأثیر فلسفههای جدید، بهویژه [[فلسفه]] تحلیل منطقی و زبانی، بر مباحث [[فلسفی]] [[اخلاق]]، پرسشهای تازهای را در افکنده است؛ پرسشهایی همچون: مناسبات اخلاق و [[دین]]، منشأ و ملاک [[صدق]] و [[کذب]] قضایای اخلاقی و در نتیجه معناداری یا مهمل بودن آنها، انشایی با اخباری بودن [[آموزههای اخلاقی]]، رابطه «باید»های اخلاقی با «هست»ها، مطلق و جهانی و [[جاودانه]] بودن [[تعالیم]] اخلاقی، یا نسبی و منطقهای و موقتی بودن آنها، چگونگی شکلگیری جوهره [[الزام]] در دستور اخلاقی، شرایط [[مسئولیت]] اخلاقی و راهکارهای [[شناسایی]] [[هنجارها]] و [[ناهنجاریهای اخلاقی]] در حوزههای مختلف. | |||
[[اخلاق اسلامی]] در معرفی مصادیق خوبی و بدی و نیز تشخیص هنجارها و ناهنجاریهای اخلاقی، بسیار [[توانمند]] است، و اخلاقپژوهان [[مسلمان]] برای تئوریزه کردن آنها تلاشهای بسیار کردهاند؛ اما بسیاری از پرسشهای بنیادین و جدید اخلاقی در منظومه اخلاقپژوهی [[اسلامی]] جایگاهی ندارد. پرداختن به هر یک از این [[پرسشها]]، محتاج مجال و مقالی ویژه است. بنابراین در این نوشتار تنها به برخی مسائل بنیادین اخلاق پرداخته میشود: [[جاودانگی]] اخلاق، عمل اخلاقی از حیث شرایط [[ارزشمندی]] و راههای شناسایی [[خوبیها]] و [[بدیها]] و همچنین پیشنیازهای مسئولیت اخلاقی از منظر [[امام علی]]{{ع}}..<ref>[[احمد دیلمی|دیلمی، احمد]]، [[مبانی و نظام اخلاق (مقاله)| مقاله «مبانی و نظام اخلاق»]]، [[دانشنامه امام علی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۴، ص ۱۰۳.</ref> | |||
==[[اهمیت اخلاق]]== | ==[[اهمیت اخلاق]]== |
نسخهٔ ۱۰ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۷
اخلاق بهمعنای روش و رفتار عبارت از صفات درونی انسان است که به صورت عادت درآمده است. جایگاه اخلاق در اسلام بدان حد است که هدف بعثت پیامبر اسلام(ص) دانسته شده است. پایههای اخلاق عبارتاند از: توحید، معاد، وجود روح و بقای آن بعد از مرگ و بهترین ضامن اجرایی آن، ایمان است. همچنین قلمرو اخلاق بسیار وسیع است و رابطه با خدا، رابطه با خود، رابطه با مردم و رابطه با جهان (طبیعت) را شامل میشود.
مقدمه
از خصوصیات اساسی انسان که باعث تمایز وی از دیگر موجودات زنده و موجب شرافت او بر حیوانات میشود، درک او نسبت به مفاهیم اخلاقی و پایبندی به اصول اخلاق است[۱]. اخلاق شاخهای از علوم انسانی است که موضوع آن ارزش اعمال آدمی است. اهمیت اخلاق در دین اسلام به حدی است که پیامبر اکرم (ص) علت بعثت خود را در زمینههای بروز و تحقّق کامل مکارم اخلاق در جامعه ذکر میکند و قرآن کریم نیز با عباراتی مانند: ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى ﴾[۲]، ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا﴾[۳] بر اهمیت موضوع اخلاق تأکید ورزیده است[۴].
مفهومشناسی
اخلاق در لغت بهمعنای خوی و طبع[۵] روش، رفتار و خصلت است[۶] و در اصطلاحِ علم اخلاق، عبارت از ملکهای نفسانی است که باعث میشود انسان بدون نیاز به تفکر و درنگ، به آسانی کارهای مناسب با آن را انجام دهد[۷]. به عبارت دیگر اخلاق یعنی دستورهای صریح و قاطعی که وجدان به انسان الهام میکند[۸]. اخلاق از طریق آثار و افعال قابل شناسایی است؛ زیرا رفتار خاصی که به طور مستمر از کسی سر میزند، نشان از ریشۀ درونی است، از این رو میتوان اخلاق یک انسان را از ملاحظۀ رفتار او شناسایی کرد[۹].[۱۰]
اهداف اخلاق
مبانی اخلاق
اخلاق از نظر اسلام بر پایههای توحید، معاد، وجود روح و بقای آن بعد از مرگ استوار است؛ بهترین ضامن اجرایی آن، ایمان است، که اگر در کالبد افراد جامعه نهادینه شود، نهان و آشکار جامعه با نور ایمان هدایت میگردد و میوههای شیرین این درخت، اعتماد، امنیت، حیا، عفت، راستی، حقطلبی و... خواهد شد. زندگی در چنین جامعهای مثل زندگی در گوشهای از بهشت خواهد بود[۱۱].[۱۲]
مبانی اخلاق اسلامی
معیار اساسی اتصاف یک عمل به نیکی و بدی اخلاقی چیست؟ این پرسش کهن و اصلی همه مکاتب کلاسیک اخلاقی بوده و در مکاتب جدید اخلاقی نیز، اگرچه منزلت گذشته خود را ندارد، همچنان جایگاه خود را به عنوان یکی از مسائل بنیادین اخلاقی حفظ کرده است. تأثیر فلسفههای جدید، بهویژه فلسفه تحلیل منطقی و زبانی، بر مباحث فلسفی اخلاق، پرسشهای تازهای را در افکنده است؛ پرسشهایی همچون: مناسبات اخلاق و دین، منشأ و ملاک صدق و کذب قضایای اخلاقی و در نتیجه معناداری یا مهمل بودن آنها، انشایی با اخباری بودن آموزههای اخلاقی، رابطه «باید»های اخلاقی با «هست»ها، مطلق و جهانی و جاودانه بودن تعالیم اخلاقی، یا نسبی و منطقهای و موقتی بودن آنها، چگونگی شکلگیری جوهره الزام در دستور اخلاقی، شرایط مسئولیت اخلاقی و راهکارهای شناسایی هنجارها و ناهنجاریهای اخلاقی در حوزههای مختلف.
اخلاق اسلامی در معرفی مصادیق خوبی و بدی و نیز تشخیص هنجارها و ناهنجاریهای اخلاقی، بسیار توانمند است، و اخلاقپژوهان مسلمان برای تئوریزه کردن آنها تلاشهای بسیار کردهاند؛ اما بسیاری از پرسشهای بنیادین و جدید اخلاقی در منظومه اخلاقپژوهی اسلامی جایگاهی ندارد. پرداختن به هر یک از این پرسشها، محتاج مجال و مقالی ویژه است. بنابراین در این نوشتار تنها به برخی مسائل بنیادین اخلاق پرداخته میشود: جاودانگی اخلاق، عمل اخلاقی از حیث شرایط ارزشمندی و راههای شناسایی خوبیها و بدیها و همچنین پیشنیازهای مسئولیت اخلاقی از منظر امام علی(ع)..[۱۳]
اهمیت اخلاق
قلمرو اخلاق
قلمرو اخلاق بسیار وسیع است به گونهای که رابطه با خدا، رابطه با خود، رابطه با مردم و رابطه با جهان (طبیعت) را شامل میشود. به این ترتیب شاخههای گوناگون علم اخلاق به وجود میآید. به عنوان مثال، اخلاق خانوادگی، اخلاق شهروندی و اخلاق سیاسی شاخههایی از اخلاق است که در بخش رابطه با مردم میتوان به آنها اشاره کرد[۱۴].[۱۵]
دانش اخلاق
دانشی که به بررسی حالتهای مختلف نفس، شناخت بیماریها و کیفیت درمان آنها میپردازد، علم اخلاق نامیده میشود و موضوع علم اخلاق، نفس انسانی است که اصل و حقیقت انسان است. موضوع علم اخلاق، نفس انسان است و هدف علم اخلاق این است که روح انسان که از عالم فرشتگان است نیز بگذرد و به بینهایت برسد[۱۶].
یکی از تقسیماتی که در زمینه اخلاق مطرح شده است، تقسیم به نظری و عملی است. در اخلاق نظری صفات نیک و بد شناسایی و معرّفی میشود و در اخلاق عملی راه تهذیب نفس و رسیدن به کمالات انسانی مطرح میشود[۱۷].
اخلاق اسلامی
نظام اخلاقی اسلام
اخلاق در اسلام و قرآن کریم جایگاهی والا و شایسته دارد. خداوند پیامبرش را به سبب داشتن خُلقی نیکو و عظیم میستاید: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾[۱۸]. در سوره شمس پس از یازده سوگند چنین میگوید: ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا﴾[۱۹]. از نگاه قرآن فلسفه بعثت خاتم پیامبران تعلیم و تربیت و تزکیه انسانهاست[۲۰].
امام علی(ع) میفرماید: «حتی اگر ما به بهشت امیدی نداشته باشیم و از آتش جهنم نهراسیم و به پاداش و مجازات (اخروی) باور نداشته باشیم، شایسته است که در جستوجوی مکارم اخلاق برآییم؛ زیرا آن از جمله چیزهایی است که به راه نجات دلالت میکند»[۲۱]. همچنین فرمودند: «همانطور که کشتزار تشنه آب باران است، افراد عاقل و خردمند نیازمند ادب هستند»[۲۲].[۲۳].
دانش اخلاق اسلامی
اخلاق بندگی
اخلاق فردی
اخلاق اجتماعی
اخلاق زیستمحیطی
حسن خلق
سوء خلق
جستارهای وابسته
عمومی
- مکارم اخلاق
- اخلاق اکتسابی
- اخلاق افلاطونی
- اخلاق پسندیده
- اخلاق جنسی
- اخلاق حدیثی
- اخلاق فلسفی
- اخلاق عرفانی
- اخلاق طبیعی
- اخلاق عالی انسانی
- اخلاق متعادل
- اخلاق مسیحی
- اخلاق منفعتجویی
- اخلاق منهای دین
وابسته دانش اخلاق
- اخلاق نظری
- اخلاق عملی
- آداب
- حکمت عملی
- ضمانت اجرایی اخلاقی
- قلمرو اخلاق
- نظام اخلاقی
- هدف اخلاق
- مکتب اخلاقی
وابسته فلسفه اخلاق
منابع
پانویس
- ↑ خالقیان، فضلالله، مقاله «اخلاق»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۹.
- ↑ سوره اعلی، ۱۴
- ↑ سوره شمس، آیه ۹ ـ ۱۰
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 93- 95.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۰، ص۸۷.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات، ص۲۹۶.
- ↑ محمدمهدی نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۲۶.
- ↑ مرتضی مطهری، فلسفه اخلاق، ص۵۷.
- ↑ ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج۱، ص۱۹.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص 31 ـ ۳۳؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۱؛ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۶۵.
- ↑ اخلاق در نهجالبلاغه، ص۲۴.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۲۷.
- ↑ دیلمی، احمد، مقاله «مبانی و نظام اخلاق»، دانشنامه امام علی، ج۴، ص ۱۰۳.
- ↑ اخلاق و تربیت اسلامی، ص۷-۸.
- ↑ خالقیان، فضلالله، مقاله «اخلاق»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۹.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ج۱، ۳۴-۳۶.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۱.
- ↑ «و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.
- ↑ «بیگمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد، * و آنکه آن را بیالود نومیدی یافت» سوره شمس، آیه ۹-۱۰.
- ↑ ﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾ «اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۲، ص۲۸۳.
- ↑ غررالحکم، ج۱، ص۳۲۴.
- ↑ خالقیان، فضلالله، مقاله «اخلاق»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۹.