محمد بن بحر اصفهانی در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
[[فخر رازی]] با آنکه با او در [[مکتب]] مخالف است، فراوان از این تفسیر بهره گرفته است. فخر رازی روش او را در تفسیر [[مشکلات]] [[قرآن]] کاملا ستوده است. در [[تفسیر آیه]] ۴۱ [[سوره آل عمران]]- درباره [[حضرت زکریا]]-[[سخن]] او را نقل می‌کند و آن را می‌پسندد و می‌گوید: «این سخن، نیکو و خردمندانه است؛ ابو مسلم در تفسیر نیکو سخن می‌گوید: به ژرفای [[کلام]] پی می‌برد و نکات و دقائق و ظرافت‌های کلام را به دست می‌آورد» <ref>التفسیر الکبیر، ج ۸، ص۴۰ و ۴۱.</ref>.
[[فخر رازی]] با آنکه با او در [[مکتب]] مخالف است، فراوان از این تفسیر بهره گرفته است. فخر رازی روش او را در تفسیر [[مشکلات]] [[قرآن]] کاملا ستوده است. در [[تفسیر آیه]] ۴۱ [[سوره آل عمران]]- درباره [[حضرت زکریا]]-[[سخن]] او را نقل می‌کند و آن را می‌پسندد و می‌گوید: «این سخن، نیکو و خردمندانه است؛ ابو مسلم در تفسیر نیکو سخن می‌گوید: به ژرفای [[کلام]] پی می‌برد و نکات و دقائق و ظرافت‌های کلام را به دست می‌آورد» <ref>التفسیر الکبیر، ج ۸، ص۴۰ و ۴۱.</ref>.


این تفسیر- با این [[عظمت]]- متأسفانه اکنون در دست نیست، تنها نقل‌هایی از آن در کتب تفسیری وجود دارد. «[[سعید انصاری هندی]]» آنچه- از این تفسیر- را که در [[تفسیر کبیر]] [[امام]] رازی آمده است، جمع‌آوری کرده و با نام «ملتقط جامع التأویل لمحکم التنزیل» <ref>نام اصلی تفسیر ابو مسلم: «جامع التأویل لمحکم التنزیل» است.</ref> در جزوه کوچکی به چاپ رسانده است، ولی [[سید محمد رضا غیاثی کرمانی]] در سال ۱۳۷۲ ش زیر نظر نگارنده، سخنان این [[مفسر]] فرزانه را از ۱۰ کتاب معتبر جمع‌آوری و با مختصری شرح و بیان به چاپ رسانده است. <ref>این کتاب با نام «بررسی آراء و نظرات تفسیری ابو مسلم اصفهانی» توسط انتشارات حضور (قم، ۱۳۷۸ش) به چاپ رسیده است.</ref>
این تفسیر- با این [[عظمت]]- متأسفانه اکنون در دست نیست، تنها نقل‌هایی از آن در کتب تفسیری وجود دارد. «[[سعید انصاری هندی]]» آنچه- از این تفسیر- را که در [[تفسیر کبیر]] [[امام]] رازی آمده است، جمع‌آوری کرده و با نام «ملتقط جامع التأویل لمحکم التنزیل» <ref>نام اصلی تفسیر ابو مسلم: «جامع التأویل لمحکم التنزیل» است.</ref> در جزوه کوچکی به چاپ رسانده است، ولی [[سید محمد رضا غیاثی کرمانی]] در سال ۱۳۷۲ ش زیر نظر نگارنده، سخنان این [[مفسر]] فرزانه را از ۱۰ کتاب معتبر جمع‌آوری و با مختصری شرح و بیان به چاپ رسانده است. <ref>این کتاب با نام «بررسی آراء و نظرات تفسیری ابو مسلم اصفهانی» توسط انتشارات حضور (قم، ۱۳۷۸ش) به چاپ رسیده است.</ref>.<ref>[[محمد هادی معرفت|معرفت، محمد هادی]]، [[تفسیر و مفسران (کتاب)|تفسیر و مفسران]]، ج۱، ص۴۳۱ - ۴۳۲.</ref>
 
برخی از نظرات ارزنده ابو مسلم را در بخش سوم از ویژگی‌های تفسیر [[تابعی]] آوردیم.<ref>[[محمد هادی معرفت|معرفن، محمد هادی]]، [[تفسیر و مفسران (کتاب)|تفسیر و مفسران]]، ج۱، ص۴۳۱ - ۴۳۲.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۲ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۳۰

مقدمه

محمد بن بحر اصفهانی تفسیری دارد که آن را بر پایه عقل سلیم بنا نهاده و در آن، از هر گونه تقلید و ظاهرگرایی دوری جسته است. شیخ طوسی در وصف این تفسیر و تفسیر علی بن عیسی رمانی می‌گوید: «آن دو شایسته‌ترین راه را در این زمینه پیموده‌اند؛ نیکو و میانه رفته‌اند و تفسیرهای آنان، بهترین تفسیرهایی است که تا کنون نوشته شده است» [۱].

فخر رازی با آنکه با او در مکتب مخالف است، فراوان از این تفسیر بهره گرفته است. فخر رازی روش او را در تفسیر مشکلات قرآن کاملا ستوده است. در تفسیر آیه ۴۱ سوره آل عمران- درباره حضرت زکریا-سخن او را نقل می‌کند و آن را می‌پسندد و می‌گوید: «این سخن، نیکو و خردمندانه است؛ ابو مسلم در تفسیر نیکو سخن می‌گوید: به ژرفای کلام پی می‌برد و نکات و دقائق و ظرافت‌های کلام را به دست می‌آورد» [۲].

این تفسیر- با این عظمت- متأسفانه اکنون در دست نیست، تنها نقل‌هایی از آن در کتب تفسیری وجود دارد. «سعید انصاری هندی» آنچه- از این تفسیر- را که در تفسیر کبیر امام رازی آمده است، جمع‌آوری کرده و با نام «ملتقط جامع التأویل لمحکم التنزیل» [۳] در جزوه کوچکی به چاپ رسانده است، ولی سید محمد رضا غیاثی کرمانی در سال ۱۳۷۲ ش زیر نظر نگارنده، سخنان این مفسر فرزانه را از ۱۰ کتاب معتبر جمع‌آوری و با مختصری شرح و بیان به چاپ رسانده است. [۴].[۵]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. تفسیر التبیان، ج ۱، ص۱ و ۲ مقدمه.
  2. التفسیر الکبیر، ج ۸، ص۴۰ و ۴۱.
  3. نام اصلی تفسیر ابو مسلم: «جامع التأویل لمحکم التنزیل» است.
  4. این کتاب با نام «بررسی آراء و نظرات تفسیری ابو مسلم اصفهانی» توسط انتشارات حضور (قم، ۱۳۷۸ش) به چاپ رسیده است.
  5. معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران، ج۱، ص۴۳۱ - ۴۳۲.