عصمت قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{نبوت}}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخه‌های '''[[عصمت]]''' و مرتبط با بحث '''[[تحریف‌ناپذیری قرآن]]''' است. "'''عصمت قرآن'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[عصمت قرآن در قرآن]] - [[عصمت قرآن در حدیث]] - [[عصمت قرآن در کلام اسلامی]]</div>
| موضوع مرتبط = عصمت
 
| عنوان مدخل  = عصمت قرآن
| مداخل مرتبط = [[عصمت قرآن در کلام اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
}}
'''[[عصمت]]''' به معنای محافظت و ممانعت از امور [[شر]] و ناپسند، در اصطلاح [[قرآنی]] به معنای عدم راهیابی [[باطل]]، کژی و [[تحریف]] در ساحت [[مقدس]] این [[کلام]] است. [[عصمت]] در [[قرآن]] یعنی اینکه این [[کلام]] بدون هیچ تحریفی در [[آیات]] و هیچگونه تعارضی در بین [[آیات]] نازل شده و بر تمام کلام‌های [[دینی]] دیگر مانند [[روایات]]، حجیت و [[برتری]] دارد.
'''[[عصمت]]''' به معنای محافظت و ممانعت از امور [[شر]] و ناپسند، در اصطلاح [[قرآنی]] به معنای عدم راهیابی [[باطل]]، کژی و [[تحریف]] در ساحت [[مقدس]] این [[کلام]] است. [[عصمت]] در [[قرآن]] یعنی اینکه این [[کلام]] بدون هیچ تحریفی در [[آیات]] و هیچگونه تعارضی در بین [[آیات]] نازل شده و بر تمام کلام‌های [[دینی]] دیگر مانند [[روایات]]، حجیت و [[برتری]] دارد.



نسخهٔ ‏۲۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۳۲

عصمت به معنای محافظت و ممانعت از امور شر و ناپسند، در اصطلاح قرآنی به معنای عدم راهیابی باطل، کژی و تحریف در ساحت مقدس این کلام است. عصمت در قرآن یعنی اینکه این کلام بدون هیچ تحریفی در آیات و هیچگونه تعارضی در بین آیات نازل شده و بر تمام کلام‌های دینی دیگر مانند روایات، حجیت و برتری دارد.

معناشناسی عصمت قرآن

عصمت در لغت به معنای محافظت و ممانعت از امور شر و ناپسند به کار برده می‌‌شود[۱] و در اصطلاح قرآنی به معنای عدم راهیابی باطل، کژی و تحریف در ساحت مقدس این کلام است. عصمت در قرآن یعنی اینکه این کلام بدون هیچ تحریفی در آیات و هیچگونه تعارضی در بین آیات نازل شده و بر تمام کلام‌های دینی دیگر مانند روایات، حجیت و برتری دارد چراکه تمام کلام‌های دینی وابسته به قرآن و نقش تبیین و تفسیر قرآن را دارند[۲].

باید توجه داشت عصمت قرآن در برابر تحریف این کلام به کار می‌‌رود و تحریف عبارت است از کنار زدن و کج کردن چیزی از جایگاه اصلی خود و به سوی دیگر بردن آن است و به عبارتی دیگر تغییر و تبدیل آن است[۳].

مراحل عصمت

عصمت قرآن مراحل و مراتبی دارد که به شرح زیر است:

  1. عصمت از ناحیۀ نازل کننده (خداوند
  2. عصمت از ناحیه حاملان وحی و فرشتگان رساننده وحی به پیامبر؛
  3. عصمت در دریافت وحی از سوی پیامبر؛
  4. عصمت در حفظ و نگهداری وحی از سوی پیامبر؛
  5. عصمت در ابلاغ وحی به مردم از سوی پیامبر؛
  6. عصمت در تبیین و تفسیر توسط پیامبر و دیگر حجت‌های الهی و
  7. عصمت در بقا، تا پایان تاریخ بشر[۴].

در نگرش اسلامی، وحی نازل شده بر همۀ پیامبران از عصمت در شش مرحله نخست برخوردار هستند؛ اما مرحله هفتم از اختصاصات وحی قرآنی است.

ابعاد عصمت قرآن

عصمت قرآن به گونه‌های زیر قابل تقسیم است:

  1. عصمت معنوی یا تفسیری: یعنی وجود تفسیر معصومانه از قرآن و دسترس پذیری فی الجمله آن، هر چند در کنار آن باب فهم‌ها و تفسیرهای غیر معصومانه و خطاپذیر نیز باز است.
  2. عصمت لفظی: مصونیت قرآن از به کار گرفتن واژگان و ترکیبات نادرست از ناحیۀ صادر کننده و نیز محفوظ ماندن از هرگونه تحریف لفظی در مراحل پس از صدور است.

تحریف لفظی قرآن به چند نوع تقسیم می‌‌شود که هیچ یک از آنها به ساحت قرآن کریم راه ندارد:تحریف به تغییر کلمات: یعنی، کلمه‌ای را برداشتن و کلمه‌ای دیگر را جایگزین آن ساختن؛تحریف به زیاده: یعنی، افزودن کلمه یا جمله‌ای به آیات قرآن؛تحریف به نقیصه: یعنی، ساقط کردن کلماتی از قرآن و یا اعتقاد به اینکه کلمه، آیه یا سوره‌ای از قرآن کریم ساقط شده است؛تحریف به جابجایی کلمات و ترکیب آنها[۵].

آثار عصمت قرآن

آثار عصمت قرآن از هرگونه تحریفی عبارت است از:

  1. عصمت، سبب قداست قرآن می‌‌شود و مراد از قداستی که نتیجه عصمت است، تنزه کلام وحیانی از هر عیب، کاستی و خطا، نقد ناپذیری و واقع نمایی قرآن است.
  2. عصمتی که موجب صدق و واقع نمایی کلام الهی است، سبب نفی تضاد و تعارض در کلام وحی و در قرائت‌ها و تفاسیر قرآن می‌‌شود، چراکه هیچ واقعیت و حقیقت معصومی از جمله قرآن نمی‌تواند متعارض و یا متضاد از هم باشد.
  3. عصمت در کلام قرآنی همراه با حکمت و هدف نزول قرآن، نشان دهندۀ این است که این کلام سبب هدایتگری انسان‌ها می‌‌شود و لازمۀ شمول هدایتگری قرآن، فهم پذیری عامه مردم از این کلام مقدس است.
  4. عصمت در قرآن همراه با هدف نزول قرآن، حجیت دلالت معنوی و لفظی این کلام را تثبیت می‌‌کند.
  5. عصمت در کلام قرآنی به جهت اینکه هیچگونه تغییر و دگرگونی را وارد بر قرآن نمی‌داند، موجب برتری و تقدم این کلام بر کلام‌های دیگر دینی می‌‌شود، در واقع تمام کلام‌های دینی وابسته به قرآنند و اعتبار و عدم اعتبار خودشان از آیات قرآن را می‌‌گیرند و نقش اصلی آنها تبیین و تفسیر قرآن است؛ چنانکه پیامبر در یکی از خطبه‌های آخر عمر شریف خود فرمودند: «هر سنت و حدیثی اگر مخالف قرآن باشد آن کلام باطل و مردود است»[۶].[۷]

لوازم عصمت قرآن

عصمت قرآن از هرگونه خطا و انحرافی لوازمی را به دنبال دارد:

  1. احتیاج به تفسیر در قرآن: لزوم عصمت در قرآن، ما را بی نیاز از تفسیر آن نمی‌کند؛ چراکه به هیچ عنوان نمی‌توان بدون تبیین و تفسیر توسط پیامبر و جانشینان معصوم به حقیقت واقعی این کلام مقدس دست پیدا کرد[۸].
  2. عامه پسند بودن قرآن: قرآن در عین اینکه یک کلام معصومانه است یعنی بدون خطا و تحریف است اما به صورت عامه پسند و بدون هیچ پیچیدگی ظاهری نازل شده است؛ همین امر عاملی شد تا عده ای به این باور برسند که زبان قرآنی زبان بشری همراه با محدودیت تاریخی ـ فرهنگی آن زمان است، لذا پیامبر به وسیلۀ پیام وحی غیر از باورها و تصورات فرهنگی روزگار خودش، چیز اضافه ای برای بشر نیاورده است[۹]. این ادعا به دو دلیل قابل پذیرش نیست:
    1. با نگاهی به خالق و گویندۀ قرآن روشن می‌‌شود چنین خالق با عظمتی نمی‌تواند کلامش محدود به کلامی بشری و محصور در تنگناهای محیطی، فرهنگی و تاریخی باشد.
    2. براساس آیۀ ﴿لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ[۱۰] در می‌‌یابیم قرآن از عقاید، افکار، آداب و فرهنگ باطل به دور است؛ اما به جهت امکان تفاهم با مردم، از واژگان عرفی آنان استفاده کرده است؛ این امر (کاربست واژگان رایج در میان مردم) لزوماً به معنای پذیرش فرهنگ آنان نیست، بلکه می‌تواند صرفاً از باب هم سویی در کاربرد واژگان رایج در عرف آن زمان و به زبان آن عرف باشد چنانکه چنین امری در همۀ زبان‌ها امری رایج و مرسوم است[۱۱].

تحریف‌ناپذیری قرآن

تحریف به معنای مایل کردن و دگرگون ساختن عبارت از متمایل ساختن معنای کلام از مقصود گوینده به سَمت احتمالی که می‌توان سخن گوینده را بر آن حمل کرد و در نتیجه ایجاد نوعی دگرگونی در مقصود گوینده است. چند احتمال درباره تحریف در قرآن وجود دارد که برخی از آنها واقع شده و برخی نه. ۱. تحریف در معنا: بااینکه در روایات به شدت از ان نهی شده است اما در مورد برخی از آیات قرآن‌ کریم رخ داده است؛ ۲. تغییر در حروف و حرکات قرآن: این قسم تحریف نیز واقع شده است؛ ۳. تغییر کلمات قرآن: این تحریف مردود شمرده شده است؛ ۴. تحریف به معنای افزودن بر الفاظ و آیات قرآن‌ کریم: این قسم از تحریف نه در قرآن واقع شده و نه کسی آن را ادّعا کرده است؛ ۵. تحریف به معنای تبدیل یا کاستن از عبارات و آیات سوره‌هایی از قرآن‌ کریم: این مورد نیز نفی شده است[۱۲].

منابع

پانویس

  1. لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۴؛ مفردات، ص۵۶۹ و ... .
  2. ر.ک: شاکرین، حمید رضا، عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن؛ ص ۴ـ۷.
  3. معرفت، محمد هادی، شبهات وردود، ص ۱۱۰-۱۱۳ و نقد شبهات پیرامون قرآن کریم، ص۱۴۷-۱۴۸.
  4. ر.ک: شاکرین، حمید رضا، عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن؛ ص ۴.
  5. ر.ک: شاکرین، حمید رضا، عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن؛ ص ۵.
  6. «کلَّ سُنَّةٍ وَ حَدَثٍ وَ کلَامٍ خَالَفَ الْقُرْآنَ فَهُوَ رَدٌّ وَ بَاطِلٌ»؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۴۸۶.
  7. ر.ک: شاکرین، حمید رضا، عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن؛ ص ۵ـ۷.
  8. ر.ک: شاکرین، حمید رضا، عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن؛ ص ۵ـ۷.
  9. ابوزید، نصرحامد، مفهوم النص، ص۳۴؛ مفهوم پوشیده و مبهم وحی، ترجمه محمدتقی کرمی، نقد و نظر شماره ۱۲ ص۳۴۵.
  10. «در حال و آینده آن، باطل راه ندارد» سوره فصلت، آیه ۴۲.
  11. ر.ک: معرفت، محمد هادی، شبهات وردود، ص ۱۱۰-۱۱۳ و نقد شبهات پیرامون قرآن کریم، ص۱۴۷-۱۴۸.
  12. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص۲۳۳؛ ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ج۲، ص۱۳۹؛ نجارزادگان، فتح‌الله، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.