جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = صبر | | موضوع مرتبط = صبر | ||
خط ۸: | خط ۷: | ||
==واژهشناسی لغوی== | ==واژهشناسی لغوی== | ||
*[[صبر]] نقیض [[جزع]]<ref>ترتیب العین، ج ۲، ص ۹۶۶، «صبر».</ref> = "بیتابی" و در لغت به سه معنا آمده است<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/18/15.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.]</ref>: | * [[صبر]] نقیض [[جزع]]<ref>ترتیب العین، ج ۲، ص ۹۶۶، «صبر».</ref> = "بیتابی" و در لغت به سه معنا آمده است<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/18/15.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.]</ref>: | ||
#حبس و نگهداری<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/18/15.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.]</ref>. | #حبس و نگهداری<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/18/15.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.]</ref>. | ||
#قسمت بالای یک چیز<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/18/15.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.]</ref>. | #قسمت بالای یک چیز<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/18/15.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.]</ref>. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۵: | ||
==روش [[قرآن کریم]] در [[دعوت]] به [[صبر]]== | ==روش [[قرآن کریم]] در [[دعوت]] به [[صبر]]== | ||
*روش [[قرآن کریم]] در [[دعوت]] به [[صبر]] را، بر اساس [[آیات]] این کتاب [[نورانی]] میتوان در این چند بند خلاصه نمود: | *روش [[قرآن کریم]] در [[دعوت]] به [[صبر]] را، بر اساس [[آیات]] این کتاب [[نورانی]] میتوان در این چند بند خلاصه نمود: | ||
#[[قرآن کریم]]، نخست [[مردمان]] را امر میفرماید که از [[صبر]] [[کمک]] گیرند. در اینگونه از [[آیات]]، "آنچه بر آن [[صبر]] میشود" معمولاً حذف شده است، تا بر اساس قواعد زبان [[عرب]]، عمومیّت آن را به اشاره گیرد. از اینرو میتوان از [[صبر]] [[کمک]] گرفت و به واسطه آن [[یاری]] جست، تا در [[سیر و سلوک]]، در حلّ مشکلات و باز شدن دربهای [[مقامات]] [[عالی]]، [[آدمی]] فرونمانده به [[سعادت]] دو جهانی نائل شود. به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۱۵۳.</ref>. | # [[قرآن کریم]]، نخست [[مردمان]] را امر میفرماید که از [[صبر]] [[کمک]] گیرند. در اینگونه از [[آیات]]، "آنچه بر آن [[صبر]] میشود" معمولاً حذف شده است، تا بر اساس قواعد زبان [[عرب]]، عمومیّت آن را به اشاره گیرد. از اینرو میتوان از [[صبر]] [[کمک]] گرفت و به واسطه آن [[یاری]] جست، تا در [[سیر و سلوک]]، در حلّ مشکلات و باز شدن دربهای [[مقامات]] [[عالی]]، [[آدمی]] فرونمانده به [[سعادت]] دو جهانی نائل شود. به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۱۵۳.</ref>. | ||
#زان پس [[وعده]] میفرماید که [[خداوند متعال]] با [[صابران]] است، و تأکید مینماید که این مسأله باعث میشود تا [[عنایت ویژه]] او شامل حال آنان شود. این [[وعده]] در بسیاری از [[آیات]] این کتاب تکرار شده، و برای تحریک جانهای مشتاقْ بهسوی تحصیل [[فضیلت]] [[صبر]] و صبرورزی، بسیار [[نافع]] است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۱۱.</ref>. | #زان پس [[وعده]] میفرماید که [[خداوند متعال]] با [[صابران]] است، و تأکید مینماید که این مسأله باعث میشود تا [[عنایت ویژه]] او شامل حال آنان شود. این [[وعده]] در بسیاری از [[آیات]] این کتاب تکرار شده، و برای تحریک جانهای مشتاقْ بهسوی تحصیل [[فضیلت]] [[صبر]] و صبرورزی، بسیار [[نافع]] است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۱۱.</ref>. | ||
#[[خداوند متعال]] نکتهای لطیف را به یادآوری میگیرد؛ و آن اینکه آزمایشها و ابتلاهای [[دنیایی]]، از لوازم جداییناپذیر موجودات این [[دنیا]] و حیات آن است؛ چه کامل شدن هر موجودی وابسته به همین آزمایشها و [[گرفتاریها]] است. [[آدمی]] در این میان با [[اختیار]] خود به این وسیله [[تکامل]] مییابد، و دیگر موجودات بدون آنکه از اختیاری برخوردار باشند، به چنین کمالی متناسب با نوع وجود خود دست مییابند. به این دو [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}}<ref>«سپس به آسمان رو آورد که (چون) دودی بود و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم» سوره فصلت، آیه ۱۱.</ref>؛ {{متن قرآن|مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«هیچ جنبندهای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.</ref>. [[انسان]]، یگانه موجودی است که در این آزمایشها و [[گرفتاریها]] [[اختیار]] داشته، میتواند روش خود را [[انتخاب]] نماید؛ از اینرو یا در آنها مردود شده به واسطه عدم [[صبر]] کردن بر آنها تنها از گرفتاری بدون اجر و [[ثواب]]، [[رنج]] برَد؛ و یا آنکه در آن امتحانها پیروز شده به درجات بلند و [[مقامات]] رفیع دست یابد. در این صورت این [[بلاها]] او را تصفیه کرده به شفافیت [[روحانی]] میرساند، همانگونه که سنگ طلا نیز در [[آتش]] نهاده میشود، تا [[آتش]] ناخالصیهای آن را زدوده باعث ارزشمند شدنش گردد: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ * الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ * أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ}}<ref>«و بیگمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی داراییها و کسان و فرآوردهها میآزماییم، و شکیبایان را نوید بخش! * همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد میگویند: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}} (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم) * بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافتهاند» سوره بقره، آیه ۱۵۵-۱۵۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۱۲.</ref>. | # [[خداوند متعال]] نکتهای لطیف را به یادآوری میگیرد؛ و آن اینکه آزمایشها و ابتلاهای [[دنیایی]]، از لوازم جداییناپذیر موجودات این [[دنیا]] و حیات آن است؛ چه کامل شدن هر موجودی وابسته به همین آزمایشها و [[گرفتاریها]] است. [[آدمی]] در این میان با [[اختیار]] خود به این وسیله [[تکامل]] مییابد، و دیگر موجودات بدون آنکه از اختیاری برخوردار باشند، به چنین کمالی متناسب با نوع وجود خود دست مییابند. به این دو [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}}<ref>«سپس به آسمان رو آورد که (چون) دودی بود و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم» سوره فصلت، آیه ۱۱.</ref>؛ {{متن قرآن|مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«هیچ جنبندهای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.</ref>. [[انسان]]، یگانه موجودی است که در این آزمایشها و [[گرفتاریها]] [[اختیار]] داشته، میتواند روش خود را [[انتخاب]] نماید؛ از اینرو یا در آنها مردود شده به واسطه عدم [[صبر]] کردن بر آنها تنها از گرفتاری بدون اجر و [[ثواب]]، [[رنج]] برَد؛ و یا آنکه در آن امتحانها پیروز شده به درجات بلند و [[مقامات]] رفیع دست یابد. در این صورت این [[بلاها]] او را تصفیه کرده به شفافیت [[روحانی]] میرساند، همانگونه که سنگ طلا نیز در [[آتش]] نهاده میشود، تا [[آتش]] ناخالصیهای آن را زدوده باعث ارزشمند شدنش گردد: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ * الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ * أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ}}<ref>«و بیگمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی داراییها و کسان و فرآوردهها میآزماییم، و شکیبایان را نوید بخش! * همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد میگویند: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}} (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم) * بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافتهاند» سوره بقره، آیه ۱۵۵-۱۵۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۱۲.</ref>. | ||
#پس از آن، گه گاه اشاره میفرماید که به دست آوردن ملکه [[تقوی]]، در گرو [[صبر]] است. از اینرو هرکس بر [[مصائب]] و [[سختیها]] [[صبر]] نورزد، به [[گناهان]] گرفتار میشود؛ همانگونه که کسی که بر انجام [[طاعات]] [[الهی]] [[صبر]] نکند، سرانجام به [[گناهان]] [[مبتلا]] میشود؛ پر واضح است که این هر دو در مقابل [[تقوی]] قرار دارد. [[آیه]] زیرین در شمار این [[آیات]] قرار دارد: {{متن قرآن|وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> | #پس از آن، گه گاه اشاره میفرماید که به دست آوردن ملکه [[تقوی]]، در گرو [[صبر]] است. از اینرو هرکس بر [[مصائب]] و [[سختیها]] [[صبر]] نورزد، به [[گناهان]] گرفتار میشود؛ همانگونه که کسی که بر انجام [[طاعات]] [[الهی]] [[صبر]] نکند، سرانجام به [[گناهان]] [[مبتلا]] میشود؛ پر واضح است که این هر دو در مقابل [[تقوی]] قرار دارد. [[آیه]] زیرین در شمار این [[آیات]] قرار دارد: {{متن قرآن|وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> | ||
#در مرتبه پنجم نیز، [[راهنمائی]] میفرماید که [[صابران]] مورد [[محبّت]] [[الهی]] هستند؛ و میدانیم که هرکس مشمول [[محبّت]] [[الهی]] گردد، بدون تردید به خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] دست یافته است: {{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ * وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ * فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد * و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاریها که در کار خویش کردهایم در گذر و گامهای ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان * پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶-۱۴۸.</ref>. در برخی از [[آیات]] همین [[کتاب الهی]]، به ثوابهای دو جهانی که برای [[صابران]] فراهم شده، اشاره میشود. در شمار آیاتی که [[ثواب]] این جهانی آنان را روشن میفرماید، میتوان به این [[آیه]] اشاره کرد: {{متن قرآن|إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«چنین است که هر کس پرهیزگاری ورزد و شکیبایی کند بیگمان خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمیگرداند» سوره یوسف، آیه ۹۰.</ref>. درباره [[ثواب]] [[اخروی]] اینان نیز، میتوان گفت که هر عملی در [[قیامت]] از ثوابی معیّن و مشخص برخوردار است؛ [[صابران]] اما ثوابی غیر محدود در مییابند، که بر خلاف دیگر ثوابها از اندازهای مشخص بهرهمند نیست: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«پاداش شکیبایان را بیشمار، تمام دهند» سوره زمر، آیه ۱۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۱۴.</ref>. | #در مرتبه پنجم نیز، [[راهنمائی]] میفرماید که [[صابران]] مورد [[محبّت]] [[الهی]] هستند؛ و میدانیم که هرکس مشمول [[محبّت]] [[الهی]] گردد، بدون تردید به خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] دست یافته است: {{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ * وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ * فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد * و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاریها که در کار خویش کردهایم در گذر و گامهای ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان * پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶-۱۴۸.</ref>. در برخی از [[آیات]] همین [[کتاب الهی]]، به ثوابهای دو جهانی که برای [[صابران]] فراهم شده، اشاره میشود. در شمار آیاتی که [[ثواب]] این جهانی آنان را روشن میفرماید، میتوان به این [[آیه]] اشاره کرد: {{متن قرآن|إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«چنین است که هر کس پرهیزگاری ورزد و شکیبایی کند بیگمان خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمیگرداند» سوره یوسف، آیه ۹۰.</ref>. درباره [[ثواب]] [[اخروی]] اینان نیز، میتوان گفت که هر عملی در [[قیامت]] از ثوابی معیّن و مشخص برخوردار است؛ [[صابران]] اما ثوابی غیر محدود در مییابند، که بر خلاف دیگر ثوابها از اندازهای مشخص بهرهمند نیست: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«پاداش شکیبایان را بیشمار، تمام دهند» سوره زمر، آیه ۱۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۱۴.</ref>. | ||
#در مرتبه ششم نیز، اشاره میفرماید که [[تهذیب نفس]] متوقّف بر [[صبر]] میباشد، و [[پاکیزگی]] [[نفس]] [[انسان]] بدون چنگ انداختن در [[فضیلت]] [[صبر]] به دست نخواهد آمد؛ همانگونه که [[قلب]] سلیم نیز -که به [[شهادت]] [[کتابهای آسمانی]] و [[تصدیق]] [[انبیاء]]{{عم}}، میتواند به [[ایمان]] دست یابد و محلّ آن گردد-، تنها در سایه [[صبر]] به دست میآید و بس: {{متن قرآن|وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ وَمَا لَنَا لَا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَنْ يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و هر گاه آنچه را بر پیامبر فرو فرستاده شده است بشنوند، با شناختی که از حق یافتهاند چشمانشان را میبینی که از اشک لبریز میشود؛ میگویند: پروردگارا! ما ایمان آوردهایم ما را با گروه گواهان بنگار! و چرا ما به خداوند و آنچه از حق به ما رسیده است ایمان نیاوریم در حالی که امید میبریم که پروردگارمان ما را در میان شایستگان در | #در مرتبه ششم نیز، اشاره میفرماید که [[تهذیب نفس]] متوقّف بر [[صبر]] میباشد، و [[پاکیزگی]] [[نفس]] [[انسان]] بدون چنگ انداختن در [[فضیلت]] [[صبر]] به دست نخواهد آمد؛ همانگونه که [[قلب]] سلیم نیز -که به [[شهادت]] [[کتابهای آسمانی]] و [[تصدیق]] [[انبیاء]]{{عم}}، میتواند به [[ایمان]] دست یابد و محلّ آن گردد-، تنها در سایه [[صبر]] به دست میآید و بس: {{متن قرآن|وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ وَمَا لَنَا لَا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَنْ يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و هر گاه آنچه را بر پیامبر فرو فرستاده شده است بشنوند، با شناختی که از حق یافتهاند چشمانشان را میبینی که از اشک لبریز میشود؛ میگویند: پروردگارا! ما ایمان آوردهایم ما را با گروه گواهان بنگار! و چرا ما به خداوند و آنچه از حق به ما رسیده است ایمان نیاوریم در حالی که امید میبریم که پروردگارمان ما را در میان شایستگان در آورد» سوره مائده، آیه ۸۳-۸۴.</ref>. ورنه [[انسان]] لجوج عنادورز، که [[محبّت]] [[مال]] و [[مقام]] را در [[دل]] داشته به واسطه آنها فریفته شده است، هرگز نمیتواند [[حق]] را بپذیرد و آن را در خانه [[قلب]] خود جای دهد: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که گفتند: بار خداوندا! اگر این (آیات) که از سوی توست راستین است بر ما از آسمان سنگ ببار یا بر (سر) ما عذابی دردناک بیاور» سوره انفال، آیه ۳۲.</ref>. بدین ترتیب آشکار میشود، که به واسطه [[تهذیب نفس]] است که برکندن ریشههای این درخت آلوده از [[جان]] [[آدمی]]، ممکن میشود؛ [[حضرت حق]] با اشاره به اهمیّت [[صبر]] در زمینه [[هدایت]] و [[هدایتگری]]، میفرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ}}<ref>«و به راستی موسی را با نشانههای خویش فرستادیم (و گفتیم) که قومت را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون بر و روزهای خداوند را به آنان گوشزد کن، بیگمان در آن نشانههایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است» سوره ابراهیم، آیه ۵.</ref> | ||
#[[قرآن کریم]] به گونه مکرّر یادآوری میفرماید، که [[صبر]] تنها سلاحی است که [[پیامبران]] بزرگوار [[الهی]]{{عم}} در مسیر [[هدایتگری]] و [[تبلیغ]] [[آیین]]، به کار میبردهاند. از همین رو است که او - جلَّ وعلا! - [[پیامبر خاتم]]{{صل}} را نیز امر میفرماید، که با [[پیروی]] از [[پیامبران پیشین]] چنین کند: {{متن قرآن|فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ}}<ref>«بنابراین شکیبا باش همانگونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه» سوره احقاف، آیه ۳۵.</ref>. نیز میفرماید: {{متن قرآن|وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ}}<ref>«و در آنچه بر سرت آید شکیب کن؛ بیگمان این از کارهایی است که آهنگ آن میکنند» سوره لقمان، آیه ۱۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۱۵-۲۱۶.</ref>. | # [[قرآن کریم]] به گونه مکرّر یادآوری میفرماید، که [[صبر]] تنها سلاحی است که [[پیامبران]] بزرگوار [[الهی]]{{عم}} در مسیر [[هدایتگری]] و [[تبلیغ]] [[آیین]]، به کار میبردهاند. از همین رو است که او - جلَّ وعلا! - [[پیامبر خاتم]]{{صل}} را نیز امر میفرماید، که با [[پیروی]] از [[پیامبران پیشین]] چنین کند: {{متن قرآن|فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ}}<ref>«بنابراین شکیبا باش همانگونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه» سوره احقاف، آیه ۳۵.</ref>. نیز میفرماید: {{متن قرآن|وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ}}<ref>«و در آنچه بر سرت آید شکیب کن؛ بیگمان این از کارهایی است که آهنگ آن میکنند» سوره لقمان، آیه ۱۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۱۵-۲۱۶.</ref>. | ||
#[[قرآن کریم]] در حکایت داستان [[حضرت موسی]]{{ع}} و [[عبد]] [[صالح]]، [[تبیین]] میفرماید که تحصیل [[فضائل]] - و از آن جمله [[علوم]] مربوط به [[معرفت]] [[الله]] -، به اموری چند محتاج است. در این شمار است تحمّل سختیهای خاصّ این مسیر، [[صبر]] ورزیدن در تحصیل، رسیدن به محضر بندهای [[صالح]] که خود به [[مرتبت]] استادی رسیده باشد، [[تسلیم]] شدن در مقابل او بعد از عبور از مرتبه [[تواضع]]، تقیُّد به [[شرع]] در تمامی زمینههای آن حتّی زمینههای ظاهریش، [[ثبات]] و [[استقامت]] در تحصیل کمال، [[کمک]] کردن به [[مردم]] در اموری که بر آنان سنگین میآید، درخواست [[یاری]] نمودن از [[حضرت حق]] هم به زبان حال و هم به زبان قال؛ همه این امور - و دیگر اموری که از آن یاد نکردیم-، سخت [[نیازمند]] [[صبر]] است؛ طُرفه آنکه تحصیل [[فضیلت]] [[صبر]] نیز، خود [[نیازمند]] به [[صبر]] است!. در همین حکایت، لطایف دیگری نهفته است، که بسیاری از مشکلات [[علمی]] - که [[علم]]، خود از حلّ آن [[ناتوان]] است - را، باز میگشاید. مسأله [[قضاء و قدر]]، [[جبر و تفویض]]، امر بین الأمرین، مصالحی که در عالم واقع در مورد هر یک از [[احکام شریعت]] نهفته است، منوط بودن [[افعال]] و ارادههای [[الهی]] به همین [[مصالح]]؛ و دیگر مسائلی که در اینجا در صدد تحقیق آنها نیستیم، به وسیله این داستان مورد تحلیل واقع میشود. آنچه با موضوع کتاب ما در پیوند بوده به فصل حاضر مربوط میباشد، آن است که تحصیل [[فضائل اخلاقی]] و [[معارف الهی]]، خود در گرو [[صبر]] بوده بدان [[نیازمند]] است. در این حکایت، [[عبد]] [[صالح]] به وضوح به [[حضرت موسی]]{{ع}} خطاب مینماید که: {{متن قرآن|قَالَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا }}<ref>«گفت: بیگمان تو هرگز همراه من شکیبایی نمیتوانی کرد و چگونه در چیزی که به آن آگاهی فراگیر نداری شکیب میکنی؟» سوره کهف، آیه ۶۷ -۶۸.</ref>؛ و [[موسی]]{{ع}} در پاسخ او میفرماید: {{متن قرآن|قَالَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا}}<ref>«گفت: اگر خداوند بخواهد مرا شکیبا خواهی یافت و از هیچ فرمان تو سرنمیپیچم» سوره کهف، آیه ۶۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۱۶.</ref>. | # [[قرآن کریم]] در حکایت داستان [[حضرت موسی]]{{ع}} و [[عبد]] [[صالح]]، [[تبیین]] میفرماید که تحصیل [[فضائل]] - و از آن جمله [[علوم]] مربوط به [[معرفت]] [[الله]] -، به اموری چند محتاج است. در این شمار است تحمّل سختیهای خاصّ این مسیر، [[صبر]] ورزیدن در تحصیل، رسیدن به محضر بندهای [[صالح]] که خود به [[مرتبت]] استادی رسیده باشد، [[تسلیم]] شدن در مقابل او بعد از عبور از مرتبه [[تواضع]]، تقیُّد به [[شرع]] در تمامی زمینههای آن حتّی زمینههای ظاهریش، [[ثبات]] و [[استقامت]] در تحصیل کمال، [[کمک]] کردن به [[مردم]] در اموری که بر آنان سنگین میآید، درخواست [[یاری]] نمودن از [[حضرت حق]] هم به زبان حال و هم به زبان قال؛ همه این امور - و دیگر اموری که از آن یاد نکردیم-، سخت [[نیازمند]] [[صبر]] است؛ طُرفه آنکه تحصیل [[فضیلت]] [[صبر]] نیز، خود [[نیازمند]] به [[صبر]] است!. در همین حکایت، لطایف دیگری نهفته است، که بسیاری از مشکلات [[علمی]] - که [[علم]]، خود از حلّ آن [[ناتوان]] است - را، باز میگشاید. مسأله [[قضاء و قدر]]، [[جبر و تفویض]]، امر بین الأمرین، مصالحی که در عالم واقع در مورد هر یک از [[احکام شریعت]] نهفته است، منوط بودن [[افعال]] و ارادههای [[الهی]] به همین [[مصالح]]؛ و دیگر مسائلی که در اینجا در صدد تحقیق آنها نیستیم، به وسیله این داستان مورد تحلیل واقع میشود. آنچه با موضوع کتاب ما در پیوند بوده به فصل حاضر مربوط میباشد، آن است که تحصیل [[فضائل اخلاقی]] و [[معارف الهی]]، خود در گرو [[صبر]] بوده بدان [[نیازمند]] است. در این حکایت، [[عبد]] [[صالح]] به وضوح به [[حضرت موسی]]{{ع}} خطاب مینماید که: {{متن قرآن|قَالَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا }}<ref>«گفت: بیگمان تو هرگز همراه من شکیبایی نمیتوانی کرد و چگونه در چیزی که به آن آگاهی فراگیر نداری شکیب میکنی؟» سوره کهف، آیه ۶۷ -۶۸.</ref>؛ و [[موسی]]{{ع}} در پاسخ او میفرماید: {{متن قرآن|قَالَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا}}<ref>«گفت: اگر خداوند بخواهد مرا شکیبا خواهی یافت و از هیچ فرمان تو سرنمیپیچم» سوره کهف، آیه ۶۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۱۶.</ref>. | ||
#این [[کتاب آسمانی]]، یکی از [[سنّتهای الهی]] - که در بسیاری از [[آیات]] بدان اشاره فرموده- را، در این زمینه نیز به [[تبیین]] میگیرد. آن [[سنّت]] آن است که دستیابی به [[هدف]]، تنها پس از تلاش فراوان روی میدهد؛ شیرینی همیشه پس از تلخی، و آسانی پس از [[رنج]] و [[سختی]] قرار دارد؛ به این دو [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا}}<ref>«به راستی با دشواری، آسانی همراه است * به راستی با دشواری، آسانی همراه است» سوره انشراح، آیه ۵-۶.</ref> | #این [[کتاب آسمانی]]، یکی از [[سنّتهای الهی]] - که در بسیاری از [[آیات]] بدان اشاره فرموده- را، در این زمینه نیز به [[تبیین]] میگیرد. آن [[سنّت]] آن است که دستیابی به [[هدف]]، تنها پس از تلاش فراوان روی میدهد؛ شیرینی همیشه پس از تلخی، و آسانی پس از [[رنج]] و [[سختی]] قرار دارد؛ به این دو [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا}}<ref>«به راستی با دشواری، آسانی همراه است * به راستی با دشواری، آسانی همراه است» سوره انشراح، آیه ۵-۶.</ref> | ||
#نیز نشان میدهد که [[حضرت]] [[خلیل]] الرحمن{{ع}}، تنها پس از آنکه مراتبی بینظیر از [[صبر]] را گذرانید، به مرتبه [[امامت]]- که [[برترین]] [[مقام]] ممکن در عالم انسانی است- دست یافت: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>؛ نیز به وضوح در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا}}<ref>«و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی میکردند» سوره سجده، آیه ۲۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۱۷.</ref>. | #نیز نشان میدهد که [[حضرت]] [[خلیل]] الرحمن{{ع}}، تنها پس از آنکه مراتبی بینظیر از [[صبر]] را گذرانید، به مرتبه [[امامت]]- که [[برترین]] [[مقام]] ممکن در عالم انسانی است- دست یافت: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>؛ نیز به وضوح در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا}}<ref>«و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی میکردند» سوره سجده، آیه ۲۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۱۷.</ref>. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۰: | ||
*'''[[صبر]] از اسباب بهرهمندی از [[رحمت]] خاصّ [[خدا]]:''' {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ}}<ref> و بیگمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی داراییها و کسان و فرآوردهها میآزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!؛ سوره بقره، آیه: ۱۵۵.</ref>، {{متن قرآن|أُوْلَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ}}<ref> بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافتهاند؛ سوره بقره، آیه:۱۵۷.</ref>، {{متن قرآن|وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِّنَ الصَّابِرِينَ وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُم مِّنَ الصَّالِحِينَ }}<ref> و اسماعیل و ادریس و ذو الکفل را (یاد کن) که همه از شکیبایان بودند.و آنان را در بخشایش خویش در آوردیم؛ بیگمان آنها از شایستگان بودند؛ سوره انبیاء، آیه: ۸۵ - ۸۶.</ref>، {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنَّا وَذِكْرَى لِأُولِي الأَلْبَابِ وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِب بِّهِ وَلا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ}}<ref> و ما از سر بخشایشی از خویش و پند آموختن به خردمندان، خانوادهاش را- و با آنها، همانند آنان را- به او بخشیدیم.و دستهای گیاه در کف بگیر و با آن (یکبار همسرت را) بزن و سوگند مشکن؛ به راستی ما او را شکیبا یافتیم. نیکو بنده بود که اهل بازگشت (و توبه) بود؛ سوره ص، آیه:۴۳ - ۴۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/18/15.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.]</ref>. | *'''[[صبر]] از اسباب بهرهمندی از [[رحمت]] خاصّ [[خدا]]:''' {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ}}<ref> و بیگمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی داراییها و کسان و فرآوردهها میآزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!؛ سوره بقره، آیه: ۱۵۵.</ref>، {{متن قرآن|أُوْلَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ}}<ref> بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافتهاند؛ سوره بقره، آیه:۱۵۷.</ref>، {{متن قرآن|وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِّنَ الصَّابِرِينَ وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُم مِّنَ الصَّالِحِينَ }}<ref> و اسماعیل و ادریس و ذو الکفل را (یاد کن) که همه از شکیبایان بودند.و آنان را در بخشایش خویش در آوردیم؛ بیگمان آنها از شایستگان بودند؛ سوره انبیاء، آیه: ۸۵ - ۸۶.</ref>، {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنَّا وَذِكْرَى لِأُولِي الأَلْبَابِ وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِب بِّهِ وَلا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ}}<ref> و ما از سر بخشایشی از خویش و پند آموختن به خردمندان، خانوادهاش را- و با آنها، همانند آنان را- به او بخشیدیم.و دستهای گیاه در کف بگیر و با آن (یکبار همسرت را) بزن و سوگند مشکن؛ به راستی ما او را شکیبا یافتیم. نیکو بنده بود که اهل بازگشت (و توبه) بود؛ سوره ص، آیه:۴۳ - ۴۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/18/15.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.]</ref>. | ||
*'''[[صبر]] زمینهساز بهرهمندی از مکان و [[جایگاه]] [[نیکو]] در [[دنیا]]:''' {{متن قرآن|وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ}}<ref> و کسانی را که پس از ستم دیدن در راه خداوند هجرت کردند در این جهان در جایی نیکو جا میدهیم و پاداش دنیای واپسین بزرگتر است اگر میدانستند.همانان که شکیب ورزیدند و بر پروردگارشان توکّل میکنند؛ سوره نحل، آیه: ۴۱ - ۴۲.</ref><ref>طبق احتمالی مقصود از "لَنُبَوِّئَنَّهُمْ" شهر نیکو "مدینه منوّره" است؛ مجمع البیان، ج ۵ - ۶ ، ص ۵۵۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/18/15.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.]</ref>. | *'''[[صبر]] زمینهساز بهرهمندی از مکان و [[جایگاه]] [[نیکو]] در [[دنیا]]:''' {{متن قرآن|وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ}}<ref> و کسانی را که پس از ستم دیدن در راه خداوند هجرت کردند در این جهان در جایی نیکو جا میدهیم و پاداش دنیای واپسین بزرگتر است اگر میدانستند.همانان که شکیب ورزیدند و بر پروردگارشان توکّل میکنند؛ سوره نحل، آیه: ۴۱ - ۴۲.</ref><ref>طبق احتمالی مقصود از "لَنُبَوِّئَنَّهُمْ" شهر نیکو "مدینه منوّره" است؛ مجمع البیان، ج ۵ - ۶ ، ص ۵۵۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/18/15.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.]</ref>. | ||
*'''امکان [[پایداری]] بر [[پاکدامنی]] و اجتناب از آلودگیهای جنسی در سایه صبرپیشگی:''' {{متن قرآن|وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلاً أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنكُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}<ref> و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابینهایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوستهای پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره نساء، آیه:۲۵.</ref>، ###[[313]]###<ref> آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیدهاند پاداش میبرند و در آن با خوشامد و درود روبهرو میگردند؛ سوره فرقان، آیه:۷۵.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَلا يَزْنُونَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا}}<ref> و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمیخوانند و انسانی را که خداوند (کشتنش را) حرام کرده است جز به حقّ نمیکشند و زنا نمیکنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید؛ سوره فرقان، آیه:۶۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/18/15.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.]</ref>. | *'''امکان [[پایداری]] بر [[پاکدامنی]] و اجتناب از آلودگیهای جنسی در سایه صبرپیشگی:''' {{متن قرآن|وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلاً أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنكُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}<ref> و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابینهایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوستهای پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره نساء، آیه:۲۵.</ref>، ### [[313]]###<ref> آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیدهاند پاداش میبرند و در آن با خوشامد و درود روبهرو میگردند؛ سوره فرقان، آیه:۷۵.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَلا يَزْنُونَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا}}<ref> و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمیخوانند و انسانی را که خداوند (کشتنش را) حرام کرده است جز به حقّ نمیکشند و زنا نمیکنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید؛ سوره فرقان، آیه:۶۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/18/15.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.]</ref>. | ||
*'''[[صبر]] در برابر [[ستمگریها]]، موجب [[پیروزی]] بر [[دشمن]] [[ستمگر]]:''' {{متن قرآن|وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُواْ يَعْرِشُونَ}}<ref> و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده میشدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش میساختند و آنچه را بر میافراختند زیر و زبر کردیم؛ سوره اعراف، آیه:۱۳۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/18/15.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.]</ref>. | *'''[[صبر]] در برابر [[ستمگریها]]، موجب [[پیروزی]] بر [[دشمن]] [[ستمگر]]:''' {{متن قرآن|وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُواْ يَعْرِشُونَ}}<ref> و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده میشدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش میساختند و آنچه را بر میافراختند زیر و زبر کردیم؛ سوره اعراف، آیه:۱۳۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/18/15.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.]</ref>. | ||
*'''[[شکیبایی]] درپی دارنده [[پیروزی]] بر [[دشمن]] در میدان [[جهاد]]:''' {{متن قرآن|فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref> و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری میآزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که میدانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است.و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن و گامهای ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان.پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود میخواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمیداشت، زمین تباه میگردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد؛ سوره بقره، آیه: ۲۴۹ - ۲۵۱.</ref>، {{متن قرآن|وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref> و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد.و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاریها که در کار خویش کردهایم در گذر و گامهای ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان.پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۴۶ - ۱۴۸.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ}}<ref> ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز میگردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز میشوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمییابند؛ سوره انفال، آیه:۶۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/18/15.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.]</ref>. | *'''[[شکیبایی]] درپی دارنده [[پیروزی]] بر [[دشمن]] در میدان [[جهاد]]:''' {{متن قرآن|فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref> و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری میآزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که میدانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است.و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن و گامهای ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان.پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود میخواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمیداشت، زمین تباه میگردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد؛ سوره بقره، آیه: ۲۴۹ - ۲۵۱.</ref>، {{متن قرآن|وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref> و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد.و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاریها که در کار خویش کردهایم در گذر و گامهای ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان.پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۴۶ - ۱۴۸.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ}}<ref> ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز میگردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز میشوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمییابند؛ سوره انفال، آیه:۶۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/18/15.htm، فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.]</ref>. | ||
خط ۲۴۰: | خط ۲۳۹: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مدخلهای درجه دو دانشنامه]] | [[رده:مدخلهای درجه دو دانشنامه]] | ||
[[رده:صبر]] | [[رده:صبر]] |