آیا امام مهدی ازدواج کرده است؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۱۵
، ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲وظیفهٔ شمارهٔ ۲
جز (جایگزینی متن - 'پژوهشگران مؤسسه آینده روشن' به 'پژوهشگران مؤسسه آینده روشن') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین [[محسن قرائتی]] در کتاب ''«[[جهتنما (کتاب)|جهتنما]]»'' در اين باره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین [[محسن قرائتی]] در کتاب ''«[[جهتنما (کتاب)|جهتنما]]»'' در اين باره گفته است: | ||
« [[عقل]] به ما میگوید دنبال مسائلی برویم که چهار شرط داشته باشد: | «[[عقل]] به ما میگوید دنبال مسائلی برویم که چهار شرط داشته باشد: | ||
#ضروری و [[واجب]] باشد؛ | #ضروری و [[واجب]] باشد؛ | ||
#[[مستحب]] و مفید باشد؛ | # [[مستحب]] و مفید باشد؛ | ||
#مشکل فردی در آن حل شود؛ | #مشکل فردی در آن حل شود؛ | ||
#جامعهای را از خطر و [[انحراف]] [[نجات]] دهد. | #جامعهای را از خطر و [[انحراف]] [[نجات]] دهد. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
*البته در برابر این [[روایات]]، [[روایت]] معارض نیز وجود دارد. ترجمه این [[حدیث]] چنین است: "هر [[امام]] باید [[فرزند]] داشته باشد، جز [[حضرت مهدی]]{{ع}} که [[فرزند]] ندارد".<ref>[[شیخ طوسی]]، الغیبه، ص۱۳۴ </ref> بزرگانی مانند [[محدث نوری]]<ref> میرزا [[حسین نوری]]، النجم الثاقب، ص ۲۲۶</ref>، [[شیخ طوسی]]<ref>[[شیخ طوسی]]، الغیبه، ص ۱۳۷</ref> و [[میر محمد میرلوحی]]<ref> میر محمد میرلوحی، سیمای آفتاب، ص ۴۹۷ </ref> در مسیر رفع این تعارض گام برداشته، چنین گفتهاند: [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} مانند سایر [[پیشوایان]] [[معصوم]]، پسری که [[امام]] باشد ندارد، نه آن که هرگز [[فرزند]] (پسر) نداشته باشد. <ref> میر محمد میرلوحی، سیمای آفتاب، ص ۴۹۷.</ref> | *البته در برابر این [[روایات]]، [[روایت]] معارض نیز وجود دارد. ترجمه این [[حدیث]] چنین است: "هر [[امام]] باید [[فرزند]] داشته باشد، جز [[حضرت مهدی]]{{ع}} که [[فرزند]] ندارد".<ref>[[شیخ طوسی]]، الغیبه، ص۱۳۴ </ref> بزرگانی مانند [[محدث نوری]]<ref> میرزا [[حسین نوری]]، النجم الثاقب، ص ۲۲۶</ref>، [[شیخ طوسی]]<ref>[[شیخ طوسی]]، الغیبه، ص ۱۳۷</ref> و [[میر محمد میرلوحی]]<ref> میر محمد میرلوحی، سیمای آفتاب، ص ۴۹۷ </ref> در مسیر رفع این تعارض گام برداشته، چنین گفتهاند: [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} مانند سایر [[پیشوایان]] [[معصوم]]، پسری که [[امام]] باشد ندارد، نه آن که هرگز [[فرزند]] (پسر) نداشته باشد. <ref> میر محمد میرلوحی، سیمای آفتاب، ص ۴۹۷.</ref> | ||
#'''[[دعاها]] و [[زیارات]]:''' در فرازهایی از [[دعاها]]، [[زیارات]] و [[صلوات]] [[نقل]] شده از [[معصومان]]{{ع}} لاله واژههایی مانند: "ولد"، "ذریه"، "[[اهل بیت]]" و "آلبیت" به چشم میخورد که وجود همسر و [[فرزندان]] آن [[حضرت]] را اثبات میکند؛ برای نمونه، توجه به دو مورد ذیل سودمند است: <ref> برای آگاهی فزونتر درباره این دعاها و زیارتها، به منابع ذیل مراجعه کنید: - [[شیخ صدوق]] ، کمال الدین و تمام النعمه، ص ۵۱۲. - شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۲۸۶ و ۴۰۹ - سید بن طاووس، جمال الأسبوع، ص۳۸ و نیز همو مصباح الزائر مخطوط)، ص۱۷۰ -بحارالانوار، ج ۱۵، ص ۳۳۲، ج ۱۰۲، ص ۲۲۸ - حسن بن سليمان حلی، مختصر بصائر الدرجات، ۱۹۲ - ابراهيم بن علی عاملی کفعمی، مصباح الكفعمي، ص۵۴۸ </ref> | #'''[[دعاها]] و [[زیارات]]:''' در فرازهایی از [[دعاها]]، [[زیارات]] و [[صلوات]] [[نقل]] شده از [[معصومان]]{{ع}} لاله واژههایی مانند: "ولد"، "ذریه"، "[[اهل بیت]]" و "آلبیت" به چشم میخورد که وجود همسر و [[فرزندان]] آن [[حضرت]] را اثبات میکند؛ برای نمونه، توجه به دو مورد ذیل سودمند است: <ref> برای آگاهی فزونتر درباره این دعاها و زیارتها، به منابع ذیل مراجعه کنید: - [[شیخ صدوق]] ، کمال الدین و تمام النعمه، ص ۵۱۲. - شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۲۸۶ و ۴۰۹ - سید بن طاووس، جمال الأسبوع، ص۳۸ و نیز همو مصباح الزائر مخطوط)، ص۱۷۰ -بحارالانوار، ج ۱۵، ص ۳۳۲، ج ۱۰۲، ص ۲۲۸ - حسن بن سليمان حلی، مختصر بصائر الدرجات، ۱۹۲ - ابراهيم بن علی عاملی کفعمی، مصباح الكفعمي، ص۵۴۸ </ref> | ||
##[[امام رضا]]{{ع}} در فرازی از دعای ویژهای که باید در زمان[[غیبت]] خوانده شود، [[خداوند]] را این گونه میخواند: {{عربی|"اللَّهُمَّ أَعْطِهِ فِي نَفْسِهِ وَ أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ وَ أُمَّتِهِ وَ جَمِيعِ رَعِيَّتِهِ مَا تُقِرُّ بِهِ عَيْنَهُ وَ تَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ "}} <ref>خدایا! به او درباره خودش و اهل و فرزندان و امت و همه رعیتش، آنچه دیدهاش را روشن و دلش را شادمان میسازد، عطا فرما ....؛ بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۱۱۴ </ref>. | ## [[امام رضا]]{{ع}} در فرازی از دعای ویژهای که باید در زمان[[غیبت]] خوانده شود، [[خداوند]] را این گونه میخواند: {{عربی|"اللَّهُمَّ أَعْطِهِ فِي نَفْسِهِ وَ أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ وَ أُمَّتِهِ وَ جَمِيعِ رَعِيَّتِهِ مَا تُقِرُّ بِهِ عَيْنَهُ وَ تَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ "}} <ref>خدایا! به او درباره خودش و اهل و فرزندان و امت و همه رعیتش، آنچه دیدهاش را روشن و دلش را شادمان میسازد، عطا فرما ....؛ بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۱۱۴ </ref>. | ||
##در پایان صلواتی که از [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[نقل]] شده است، چنین میخوانیم: {{عربی|"وَ صَلِّ عَلى وليك و ولاة عهدي و ألأئمة من وليه و مُد في أعمارهم و زد في آجالهم؛ "}}<ref>[خدایا!] بر ولی امرت و اولیای عهدش و پیشوایانی که از فرزندانش به شمار میآیند، درود فرست و عمر و مدت زندگی شان را فزونی بخش؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۷۷ و بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۲۲ </ref>»<ref>[[عزالدین رضانژاد|رضانژاد، عزالدین]]، [[[[حیات]] امام مهدی (مقاله)|[[حیات]] امام مهدی]]، ص ۱۰۲ - ۱۰۶.</ref>. | ##در پایان صلواتی که از [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[نقل]] شده است، چنین میخوانیم: {{عربی|"وَ صَلِّ عَلى وليك و ولاة عهدي و ألأئمة من وليه و مُد في أعمارهم و زد في آجالهم؛ "}}<ref>[خدایا!] بر ولی امرت و اولیای عهدش و پیشوایانی که از فرزندانش به شمار میآیند، درود فرست و عمر و مدت زندگی شان را فزونی بخش؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۷۷ و بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۲۲ </ref>»<ref>[[عزالدین رضانژاد|رضانژاد، عزالدین]]، [[[[حیات]] امام مهدی (مقاله)|[[حیات]] امام مهدی]]، ص ۱۰۲ - ۱۰۶.</ref>. | ||
}} | }} | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
:::::'''۲) [[ازدواج]] انجام گرفته، ولی [[اولاد]] ندارد:'''<ref> سید محمّد صدر، تاریخ الغیبة الکبری، مقدمه ص ۲۳.</ref>عدهای به [[دلیل]] مواجهه با اشکالاتی که بر [[زن]] و [[فرزند]] داشتن [[حضرت]] ذکر شده، گمانه وسطی را برگزیدهاند. به این بیان که [[حضرت]] به خاطر عمل به سنّت [[پیامبر]] [[ازدواج]] کرده، ولی به خاطر مصون ماندن از مشکلات [[فرزند]] داشتن، دارای [[فرزند]] نیست. غافل از اینکه اشکالات [[فرزند]] داشتن [[حضرت]]، درباره همسر [[حضرت]] همچنان باقی خواهد ماند. با این بیان که اگر قرار باشد، آن [[حضرت]] شخصی را به عنوان همسر برگزیند، یا باید بگوییم که [[عمر]] او نیز مانند [[عمر]] [[حضرت]] طولانی است- که بر این [[امر]] دلیلی نداریم- یا اینکه بگوییم مدتی با آن [[حضرت]] زندگی کرده و از [[دنیا]] رفته است. در این صورت، [[حضرت]] به سنّت [[ازدواج]] عمل کرده و پس از آن، تنها و بدون [[زن]] و [[فرزند]] زندگی را ادامه میدهد. | :::::'''۲) [[ازدواج]] انجام گرفته، ولی [[اولاد]] ندارد:'''<ref> سید محمّد صدر، تاریخ الغیبة الکبری، مقدمه ص ۲۳.</ref>عدهای به [[دلیل]] مواجهه با اشکالاتی که بر [[زن]] و [[فرزند]] داشتن [[حضرت]] ذکر شده، گمانه وسطی را برگزیدهاند. به این بیان که [[حضرت]] به خاطر عمل به سنّت [[پیامبر]] [[ازدواج]] کرده، ولی به خاطر مصون ماندن از مشکلات [[فرزند]] داشتن، دارای [[فرزند]] نیست. غافل از اینکه اشکالات [[فرزند]] داشتن [[حضرت]]، درباره همسر [[حضرت]] همچنان باقی خواهد ماند. با این بیان که اگر قرار باشد، آن [[حضرت]] شخصی را به عنوان همسر برگزیند، یا باید بگوییم که [[عمر]] او نیز مانند [[عمر]] [[حضرت]] طولانی است- که بر این [[امر]] دلیلی نداریم- یا اینکه بگوییم مدتی با آن [[حضرت]] زندگی کرده و از [[دنیا]] رفته است. در این صورت، [[حضرت]] به سنّت [[ازدواج]] عمل کرده و پس از آن، تنها و بدون [[زن]] و [[فرزند]] زندگی را ادامه میدهد. | ||
:::::'''۳) [[ازدواج]] نکرده است:''' به طور اساسی همسر [[اختیار]] کردن برای [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} با [[فلسفه غیبت]] در تعارض است. و بسیار بعید است آن [[حضرت]] [[ازدواج]] کرده باشد. اگرچه وقتی [[ادله]] قائلین به اثبات [[زن]] و [[فرزند]] داشتن [[حضرت]] ناکافی دانسته شد، نیازی به آوردن [[دلیل]] بر [[زن]] و [[فرزند]] نداشتن نخواهد بود؛ لکن کسانی که احتمال سوم را مطرح کردهاند، به ادلهای نیز [[تمسک]] کردهاند. که از جمله آنهاست: | :::::'''۳) [[ازدواج]] نکرده است:''' به طور اساسی همسر [[اختیار]] کردن برای [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} با [[فلسفه غیبت]] در تعارض است. و بسیار بعید است آن [[حضرت]] [[ازدواج]] کرده باشد. اگرچه وقتی [[ادله]] قائلین به اثبات [[زن]] و [[فرزند]] داشتن [[حضرت]] ناکافی دانسته شد، نیازی به آوردن [[دلیل]] بر [[زن]] و [[فرزند]] نداشتن نخواهد بود؛ لکن کسانی که احتمال سوم را مطرح کردهاند، به ادلهای نیز [[تمسک]] کردهاند. که از جمله آنهاست: | ||
#[[مسعودی]] در "[[اثبات الوصیه]]" [[نقل]] کرده در محضر [[امام رضا]]{{ع}} [[علی بن حمزه]] و [[ابن سراج]] و [[ابن ابی سعید مکاوی]] وارد شدند. [[علی بن ابی حمزه]] آغاز به سخن کرده گفت: برای ما از پدرانتان [[نقل]] شده که تمام [[وظائف]] [[امام]] پس از [[رحلت]] به امامی مانند او منتقل میشود. [[امام رضا]]{{ع}} به او فرمود: خبر بده مرا از [[حسین بن علی]]{{ع}} [[امام]] بود یا نه؟ گفت: [[امام]] بود. [[حضرت]] فرمود: پس چه کسی [[جانشین]] او شد؟ عرض کرد: [[علی بن حسین]]{{ع}}. این پرسش و پاسخ ادامه یافت تا اینکه [[ابن ابی حمزه]] گفت: برای ما [[روایت]] شده که [[امام]] در نخواهد گذشت تا اینکه [[جانشین]] و نسل خود را ببیند. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: آیا در این [[روایت]] بیش از چیزی برای شما گفته نشده؟. گفت: نه. [[حضرت]] فرمود: بله به [[خدا]] [[سوگند]] برایتان [[روایت]] شده مگر [[قائم]] [[ابی حمزه]] با حالتی شبیه اعتراض گفت: این قسمت در [[حدیث]] است؟! [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: وای بر تو چگونه جرأت کردی به چیزی که بخشی از آن را نادیده گرفتهای بر من [[احتجاج]] کنی"<ref> ابو الحسن علی بن حسین مسعودی رحمه اللّه، اثبات الوصیة للامام علی بن ابی طالب علیه السّلام، ص ۲۰۸.</ref>. افزون بر [[مسعودی]]، [[کشی]] در [[رجال]] خود<ref> محمّد بن عمر کشی، رجال کشی، ص ۴۶۵.</ref> و [[شیخ طوسی]] در "[[اختیار]] معرفه الرجال"<ref>[[شیخ طوسی]]، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۷۶۴.</ref> نیز این [[روایت]] را با اندک تفاوتی آوردهاند. روشن است که این [[روایت]] نه فقط داشتن [[فرزند]] برای [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را در [[دوران غیبت]] منتفی میداند، بلکه در تمامی [[عمر]] آن [[حضرت]] چنین میداند. | # [[مسعودی]] در "[[اثبات الوصیه]]" [[نقل]] کرده در محضر [[امام رضا]]{{ع}} [[علی بن حمزه]] و [[ابن سراج]] و [[ابن ابی سعید مکاوی]] وارد شدند. [[علی بن ابی حمزه]] آغاز به سخن کرده گفت: برای ما از پدرانتان [[نقل]] شده که تمام [[وظائف]] [[امام]] پس از [[رحلت]] به امامی مانند او منتقل میشود. [[امام رضا]]{{ع}} به او فرمود: خبر بده مرا از [[حسین بن علی]]{{ع}} [[امام]] بود یا نه؟ گفت: [[امام]] بود. [[حضرت]] فرمود: پس چه کسی [[جانشین]] او شد؟ عرض کرد: [[علی بن حسین]]{{ع}}. این پرسش و پاسخ ادامه یافت تا اینکه [[ابن ابی حمزه]] گفت: برای ما [[روایت]] شده که [[امام]] در نخواهد گذشت تا اینکه [[جانشین]] و نسل خود را ببیند. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: آیا در این [[روایت]] بیش از چیزی برای شما گفته نشده؟. گفت: نه. [[حضرت]] فرمود: بله به [[خدا]] [[سوگند]] برایتان [[روایت]] شده مگر [[قائم]] [[ابی حمزه]] با حالتی شبیه اعتراض گفت: این قسمت در [[حدیث]] است؟! [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: وای بر تو چگونه جرأت کردی به چیزی که بخشی از آن را نادیده گرفتهای بر من [[احتجاج]] کنی"<ref> ابو الحسن علی بن حسین مسعودی رحمه اللّه، اثبات الوصیة للامام علی بن ابی طالب علیه السّلام، ص ۲۰۸.</ref>. افزون بر [[مسعودی]]، [[کشی]] در [[رجال]] خود<ref> محمّد بن عمر کشی، رجال کشی، ص ۴۶۵.</ref> و [[شیخ طوسی]] در "[[اختیار]] معرفه الرجال"<ref>[[شیخ طوسی]]، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۷۶۴.</ref> نیز این [[روایت]] را با اندک تفاوتی آوردهاند. روشن است که این [[روایت]] نه فقط داشتن [[فرزند]] برای [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را در [[دوران غیبت]] منتفی میداند، بلکه در تمامی [[عمر]] آن [[حضرت]] چنین میداند. | ||
#[[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبه]] نزدیک به همین مضمون را در روایتی دیگر آورده است. [[حسن بن علی خزاز]] گفت [[علی بن ابی حمزه]] وارد بر [[امام رضا]]{{ع}} شد. پرسید آیا شما [[امام]] هستی؟ [[حضرت]] فرمود: آری. [[علی بن ابی حمزه]] گفت: از پدر بزرگ شما [[جعفر بن محمّد]] شنیدم که: امامی نیست مگر اینکه فرزندی دارد. [[امام]] فرمود: آیا فراموش کردی یا خود را به [[فراموشی]] زدی؟ اینچنین که گفتی نفرمود. بلکه ایشان فرمود: امامی نیست مگر اینکه فرزندی داشته باشد مگر امامی که [[حسین بن علی]] برای او خارج میشود "[[رجعت]] میکند" پس همانا او فرزندی نخواهد داشت. [[علی بن ابی حمزه]] گفت راست فرمودی اینچنین فرمود جد بزرگوار شما<ref>{{عربی|"يَكُونُ الْإِمَامُ إِلَّا وَ لَهُ عَقِبٌ إِلَّا الْإِمَامُ الَّذِي يَخْرُجُ عَلَيْهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍ {{ع}} فَإِنَّهُ لَا عَقِبَ لَهُ "}}؛ شیخ طوسی رحمه اللّه، کتاب الغیبة، ص ۲۲۴.</ref> | # [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبه]] نزدیک به همین مضمون را در روایتی دیگر آورده است. [[حسن بن علی خزاز]] گفت [[علی بن ابی حمزه]] وارد بر [[امام رضا]]{{ع}} شد. پرسید آیا شما [[امام]] هستی؟ [[حضرت]] فرمود: آری. [[علی بن ابی حمزه]] گفت: از پدر بزرگ شما [[جعفر بن محمّد]] شنیدم که: امامی نیست مگر اینکه فرزندی دارد. [[امام]] فرمود: آیا فراموش کردی یا خود را به [[فراموشی]] زدی؟ اینچنین که گفتی نفرمود. بلکه ایشان فرمود: امامی نیست مگر اینکه فرزندی داشته باشد مگر امامی که [[حسین بن علی]] برای او خارج میشود "[[رجعت]] میکند" پس همانا او فرزندی نخواهد داشت. [[علی بن ابی حمزه]] گفت راست فرمودی اینچنین فرمود جد بزرگوار شما<ref>{{عربی|"يَكُونُ الْإِمَامُ إِلَّا وَ لَهُ عَقِبٌ إِلَّا الْإِمَامُ الَّذِي يَخْرُجُ عَلَيْهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍ {{ع}} فَإِنَّهُ لَا عَقِبَ لَهُ "}}؛ شیخ طوسی رحمه اللّه، کتاب الغیبة، ص ۲۲۴.</ref> | ||
#روایاتی [[حضرت خضر]] را به عنوان کسی معرفی کرده که [[وحشت]] تنهایی [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را در [[دوران غیبت]] برطرف میسازد و در حالی که اگر آن [[حضرت]] [[زن]] و [[فرزند]] داشت، نیازی به ملازم و همراه نبود. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: "[[حضرت خضر]]{{ع}} از [[آب]] [[حیات]] نوشید و او زنده است ... ، [[خداوند]] به واسطه او تنهایی [[قائم]] ما را در دوران غیبتش به انس تبدیل کند و غربت و تنهاییاش را با او مرتفع سازد"<ref>{{عربی|"يإِنَ الْخَضِرَ شَرِبَ مِنْ مَاءِ الْحَيَاةِ فَهُوَ حَيٌ لَا يَمُوتُ حَتَّى يُنْفَخَ فِي الصُّورِ وَ إِنَّهُ لَيَحْضُرُ الْمَوْسِمَ كُلَّ سَنَةٍ وَ يَقِفُ بِعَرَفَةَ فَيُؤَمِّنُ عَلَى دُعَاءِ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيُونِسُ اللَّهُ بِهِ وَحْشَةَ قَائِمِنَا فِي غَيْبَتِهِ وَ يَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُ "}}؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۸۵، ح ۱.</ref> | #روایاتی [[حضرت خضر]] را به عنوان کسی معرفی کرده که [[وحشت]] تنهایی [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را در [[دوران غیبت]] برطرف میسازد و در حالی که اگر آن [[حضرت]] [[زن]] و [[فرزند]] داشت، نیازی به ملازم و همراه نبود. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: "[[حضرت خضر]]{{ع}} از [[آب]] [[حیات]] نوشید و او زنده است ... ، [[خداوند]] به واسطه او تنهایی [[قائم]] ما را در دوران غیبتش به انس تبدیل کند و غربت و تنهاییاش را با او مرتفع سازد"<ref>{{عربی|"يإِنَ الْخَضِرَ شَرِبَ مِنْ مَاءِ الْحَيَاةِ فَهُوَ حَيٌ لَا يَمُوتُ حَتَّى يُنْفَخَ فِي الصُّورِ وَ إِنَّهُ لَيَحْضُرُ الْمَوْسِمَ كُلَّ سَنَةٍ وَ يَقِفُ بِعَرَفَةَ فَيُؤَمِّنُ عَلَى دُعَاءِ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيُونِسُ اللَّهُ بِهِ وَحْشَةَ قَائِمِنَا فِي غَيْبَتِهِ وَ يَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُ "}}؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۸۵، ح ۱.</ref> | ||
#در [[روایات]] فراوانی از آن [[حضرت]] با [[القاب]] [[فرید]] "تک" و [[وحید]] "یگانه" یاد شده است و این با [[زن]] و [[فرزند]] داشتن منافات دارد<ref> پیشین، باب ۲۶، ح ۱۳.</ref> | #در [[روایات]] فراوانی از آن [[حضرت]] با [[القاب]] [[فرید]] "تک" و [[وحید]] "یگانه" یاد شده است و این با [[زن]] و [[فرزند]] داشتن منافات دارد<ref> پیشین، باب ۲۶، ح ۱۳.</ref> | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
«اگرچه از ظاهر بعضی [[روایات]] و [[ادعیه]] [[معصومین]]، چنین [[استنباط]] شده که آن [[حضرت]] دارای همسر و [[اولاد]] میباشد. امّا همانطور که خواهد آمد، برخی [[روایات]] نیز که از درجه اعتبار زیادی برخوردارند، به [[فرزند]] نداشتن آن [[حضرت]] تصریح دارند. و امّا ابتدا به روایاتی که به وسیله آنها میتوان بر [[فرزند]] داشتن [[حضرت مهدی|امام مهدی]] {{ع}} [[استدلال]] نمود، میپردازیم و آنها را مورد بررسی قرار میدهیم: | «اگرچه از ظاهر بعضی [[روایات]] و [[ادعیه]] [[معصومین]]، چنین [[استنباط]] شده که آن [[حضرت]] دارای همسر و [[اولاد]] میباشد. امّا همانطور که خواهد آمد، برخی [[روایات]] نیز که از درجه اعتبار زیادی برخوردارند، به [[فرزند]] نداشتن آن [[حضرت]] تصریح دارند. و امّا ابتدا به روایاتی که به وسیله آنها میتوان بر [[فرزند]] داشتن [[حضرت مهدی|امام مهدی]] {{ع}} [[استدلال]] نمود، میپردازیم و آنها را مورد بررسی قرار میدهیم: | ||
#[[شیخ طوسی]] از مفضّل بن [[عمر]] [[روایت]] میکند که [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: هیچ یک از [[فرزندان]] او و دیگران از محلّ وی اطّلاع ندارند، مگر خدایی که [[اختیار]] او را در دست دارد<ref>{{عربی| لا یطّلع علی موضعه احد من ولده و لا غیره، الّا المولی الّذی یلی امره.}} ( کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص ۱۰۲)</ref> [[استدلال]] به این [[روایت]] از چند جهت صحیح نیست: | # [[شیخ طوسی]] از مفضّل بن [[عمر]] [[روایت]] میکند که [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: هیچ یک از [[فرزندان]] او و دیگران از محلّ وی اطّلاع ندارند، مگر خدایی که [[اختیار]] او را در دست دارد<ref>{{عربی| لا یطّلع علی موضعه احد من ولده و لا غیره، الّا المولی الّذی یلی امره.}} (کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص ۱۰۲)</ref> [[استدلال]] به این [[روایت]] از چند جهت صحیح نیست: | ||
##[[نعمانی]]، همین جمله را چنین [[روایت]] کرده است: {{عربی|لا یطّلع علی موضعه احد من ولی و لا غیره ...}}<ref> کتاب الغیبه، محمد بن ابراهیم نعمانی، باب دهم، ص ۲۵۰.</ref> | ## [[نعمانی]]، همین جمله را چنین [[روایت]] کرده است: {{عربی|لا یطّلع علی موضعه احد من ولی و لا غیره ...}}<ref> کتاب الغیبه، محمد بن ابراهیم نعمانی، باب دهم، ص ۲۵۰.</ref> | ||
##گفته میشود در [[روایت]] [[شیخ طوسی]] [[تحریف]] واقع شده است. زیرا در [[روایت]] ضمیر مفرد به جای ضمیر جمع استفاده شده، و میگوید: از [[فرزندان]] او و دیگری، در حالی که صحیح این بود که بگوید: از [[فرزندان]] او و دیگران. | ##گفته میشود در [[روایت]] [[شیخ طوسی]] [[تحریف]] واقع شده است. زیرا در [[روایت]] ضمیر مفرد به جای ضمیر جمع استفاده شده، و میگوید: از [[فرزندان]] او و دیگری، در حالی که صحیح این بود که بگوید: از [[فرزندان]] او و دیگران. | ||
##بر فرض که بپذیریم، باز هم چیزی در [[روایت]] وجود ندارد که حاکی از زمان و [[فرزندان]] [[امام]] {{ع}} باشد. و شاید پس از چند قرن فرزندانش متولّد شوند. | ##بر فرض که بپذیریم، باز هم چیزی در [[روایت]] وجود ندارد که حاکی از زمان و [[فرزندان]] [[امام]] {{ع}} باشد. و شاید پس از چند قرن فرزندانش متولّد شوند. | ||
#[[روایت]] [[جزیره خضرا]]ء که [[مرحوم مجلسی]] در [[بحار الانوار]] [[نقل]] کرده است، در صورتی که این [[روایت]] دارای [[سند]] معتبر و قابل اعتماد نیست، و بیشتر شبیه یک افسانه و رمان است تا واقعیت. | # [[روایت]] [[جزیره خضرا]]ء که [[مرحوم مجلسی]] در [[بحار الانوار]] [[نقل]] کرده است، در صورتی که این [[روایت]] دارای [[سند]] معتبر و قابل اعتماد نیست، و بیشتر شبیه یک افسانه و رمان است تا واقعیت. | ||
#[[روایت]] پنج شهر [[احمد]] بن [[محمد]] بن یحیی انباری مبنی بر اینکه [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} فرزندانی دارد که [[پنج تن]] از آنان [[حکومت]] پنج شهر و پایتخت را عهده دارند. این [[روایت]] نیز به یک افسانه میماند، ضمن اینکه [[سند]] این داستان بسیار سست و بیاساس است. علّامه محقق، [[شیخ]] [[آقا بزرگ تهرانی]]، در صحّت [[روایت]] مذکور تشکیک کرده چنین مینویسد: این داستان در آخر یکی از نسخههای کتاب تعازی تألیف [[محمد بن علی]] علومی مرقوم بوده است. پس [[علی]] بن [[فتح]] اللّه کاشانی، گمان کرده که داستان مرقوم، جزو آن کتاب است، در صورتی که اشتباه کرده و ممکن نیست داستان، جزء آن کتاب باشد، زیرا یحیی بن هبیره [[وزیر]]، که این قضیه در منزلش اتفاق افتاده، در [[تاریخ]] ۵۶۰ [[وفات]] کرده و مؤلّف کتاب تعازی قریب دویست سال بر وی تقدّم داشته است. علاوه بر آن، در متن داستان نیز، تناقضاتی دیده میشود، زیرا [[احمد]] بن [[محمد]] بن یحیی انباری که ناقل داستان است، میگوید: [[وزیر]] از ما [[پیمان]] گرفت که داستان مذکور را، برای احدی [[نقل]] نکنیم، ما هم به [[عهد]] خود وفا کردیم و تا زنده بود برای هیچکس ابراز ننمودیم. بنابراین باید حکایت آن داستان، بعد از [[تاریخ]] [[وفات]] [[وزیر]] یعنی ۵۶۰ اتفاق افتاده باشد، در صورتی که در متن داستان، [[عثمان]] بن [[عبد]] الباقی میگوید: [[احمد]] بن [[محمد]] بن یحیی انباری داستان را در [[تاریخ]] ۵۴۳ برای من حکایت کرد.<ref> دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص ۲۰۷.</ref> | # [[روایت]] پنج شهر [[احمد]] بن [[محمد]] بن یحیی انباری مبنی بر اینکه [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} فرزندانی دارد که [[پنج تن]] از آنان [[حکومت]] پنج شهر و پایتخت را عهده دارند. این [[روایت]] نیز به یک افسانه میماند، ضمن اینکه [[سند]] این داستان بسیار سست و بیاساس است. علّامه محقق، [[شیخ]] [[آقا بزرگ تهرانی]]، در صحّت [[روایت]] مذکور تشکیک کرده چنین مینویسد: این داستان در آخر یکی از نسخههای کتاب تعازی تألیف [[محمد بن علی]] علومی مرقوم بوده است. پس [[علی]] بن [[فتح]] اللّه کاشانی، گمان کرده که داستان مرقوم، جزو آن کتاب است، در صورتی که اشتباه کرده و ممکن نیست داستان، جزء آن کتاب باشد، زیرا یحیی بن هبیره [[وزیر]]، که این قضیه در منزلش اتفاق افتاده، در [[تاریخ]] ۵۶۰ [[وفات]] کرده و مؤلّف کتاب تعازی قریب دویست سال بر وی تقدّم داشته است. علاوه بر آن، در متن داستان نیز، تناقضاتی دیده میشود، زیرا [[احمد]] بن [[محمد]] بن یحیی انباری که ناقل داستان است، میگوید: [[وزیر]] از ما [[پیمان]] گرفت که داستان مذکور را، برای احدی [[نقل]] نکنیم، ما هم به [[عهد]] خود وفا کردیم و تا زنده بود برای هیچکس ابراز ننمودیم. بنابراین باید حکایت آن داستان، بعد از [[تاریخ]] [[وفات]] [[وزیر]] یعنی ۵۶۰ اتفاق افتاده باشد، در صورتی که در متن داستان، [[عثمان]] بن [[عبد]] الباقی میگوید: [[احمد]] بن [[محمد]] بن یحیی انباری داستان را در [[تاریخ]] ۵۴۳ برای من حکایت کرد.<ref> دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص ۲۰۷.</ref> | ||
#روایتی که [[سید بن طاووس]] [[نقل]] کرده است که [[امام رضا]] {{ع}} در [[مقام]] [[دعا]] عرض کرد: {{عربی| اللّهمّ صلّ علی ولاة عهده و الائمّة من ولده }} <ref> جمال الاسبوغ، سید بن طاووس، ص ۵۱۲</ref> این [[روایت]] نیز قابل اعتماد نیست، زیرا [[سند]] آن ضعیف است. ضمنا بنابر تصریح خود [[سید بن طاووس]]، دارای متن دیگری نیز میباشد که به این شکل است: {{عربی| اللّهمّ صلّ علی ولاة عهده و الائمّة من بعده }}. و همچنین اگر صحّت [[روایت]] را بپذیریم، باز هم در آن نکتهای که حاکی از زمان ولادت [[فرزندان]] [[امام]] باشد، وجود ندارد. روایاتی که در بحث پیش آوردیم، نمیتواند ثابت کند که [[امام زمان]] {{ع}} [[فرزند]] داشته باشد. زیرا دلایلی وجود دارد که میرساند [[امام زمان]] {{ع}} لااقل در حال حاضر [[فرزند]] ندارد. از جمله: | #روایتی که [[سید بن طاووس]] [[نقل]] کرده است که [[امام رضا]] {{ع}} در [[مقام]] [[دعا]] عرض کرد: {{عربی| اللّهمّ صلّ علی ولاة عهده و الائمّة من ولده }} <ref> جمال الاسبوغ، سید بن طاووس، ص ۵۱۲</ref> این [[روایت]] نیز قابل اعتماد نیست، زیرا [[سند]] آن ضعیف است. ضمنا بنابر تصریح خود [[سید بن طاووس]]، دارای متن دیگری نیز میباشد که به این شکل است: {{عربی| اللّهمّ صلّ علی ولاة عهده و الائمّة من بعده }}. و همچنین اگر صحّت [[روایت]] را بپذیریم، باز هم در آن نکتهای که حاکی از زمان ولادت [[فرزندان]] [[امام]] باشد، وجود ندارد. روایاتی که در بحث پیش آوردیم، نمیتواند ثابت کند که [[امام زمان]] {{ع}} [[فرزند]] داشته باشد. زیرا دلایلی وجود دارد که میرساند [[امام زمان]] {{ع}} لااقل در حال حاضر [[فرزند]] ندارد. از جمله: | ||
##مسعودی [[روایت]] کرده است: [[علی]] بن ابی حمزه، ابن السرّاج و ابن سعید مکاری بر [[امام رضا]] {{ع}} وارد شدند. [[علی]] بن ابی حمزه، به آن [[حضرت]] عرض کرد: از پدرانت [[روایت]] کردهایم، تا بدینجا رسید که: [[روایت]] کردهایم که [[امام]] از [[دنیا]] نمیرود تا فرزندش را ببیند؟ [[حضرت]] فرمود: آیا در این [[حدیث]] [[روایت]] کردهاید: الّا القائم عرض کردند: بلی. [[حضرت]] فرمود: آری، [[روایت]] کردهاید، شما نمیدانید که چرا گفته شده و معنای آن چیست؟ ابن ابی حمزه گفت: این مطلب در [[حدیث]] چیست؟ [[حضرت]] به او فرمود: وای بر تو، چگونه جرأت کردی با چیزی بر من [[استدلال]] کنی که بعضی از آن، با بعضی دیگر در هم آمیخته است. و فرمود: [[خداوند متعال]] بزودی فرزندم را به من نشان خواهد داد.<ref> اثبات الوصیه، مسعودی، ترجمه نجفی، ص ۲۰۱</ref> | ##مسعودی [[روایت]] کرده است: [[علی]] بن ابی حمزه، ابن السرّاج و ابن سعید مکاری بر [[امام رضا]] {{ع}} وارد شدند. [[علی]] بن ابی حمزه، به آن [[حضرت]] عرض کرد: از پدرانت [[روایت]] کردهایم، تا بدینجا رسید که: [[روایت]] کردهایم که [[امام]] از [[دنیا]] نمیرود تا فرزندش را ببیند؟ [[حضرت]] فرمود: آیا در این [[حدیث]] [[روایت]] کردهاید: الّا القائم عرض کردند: بلی. [[حضرت]] فرمود: آری، [[روایت]] کردهاید، شما نمیدانید که چرا گفته شده و معنای آن چیست؟ ابن ابی حمزه گفت: این مطلب در [[حدیث]] چیست؟ [[حضرت]] به او فرمود: وای بر تو، چگونه جرأت کردی با چیزی بر من [[استدلال]] کنی که بعضی از آن، با بعضی دیگر در هم آمیخته است. و فرمود: [[خداوند متعال]] بزودی فرزندم را به من نشان خواهد داد.<ref> اثبات الوصیه، مسعودی، ترجمه نجفی، ص ۲۰۱</ref> | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
«با توجه به [[فلسفه غیبت]] و اینکه آن [[حضرت]] به شیوه ناشناس در بین [[مردم]] زندگی میکنند و کسی از مکان وی هیچگونه اطلاعی ندارد در مورد قضیه [[ازدواج حضرت]]، سه نظریه میتواند باشد: | «با توجه به [[فلسفه غیبت]] و اینکه آن [[حضرت]] به شیوه ناشناس در بین [[مردم]] زندگی میکنند و کسی از مکان وی هیچگونه اطلاعی ندارد در مورد قضیه [[ازدواج حضرت]]، سه نظریه میتواند باشد: | ||
#[[حضرت]] [[ازدواج]] نکردهاند. | # [[حضرت]] [[ازدواج]] نکردهاند. | ||
#[[حضرت]] [[ازدواج]] کردهاند، ولی [[اولاد]] ندارند. | # [[حضرت]] [[ازدواج]] کردهاند، ولی [[اولاد]] ندارند. | ||
#[[حضرت]] [[ازدواج]] کردهاند و دارای فرزندانی هستند. | # [[حضرت]] [[ازدواج]] کردهاند و دارای فرزندانی هستند. | ||
اگر بگوییم [[ازدواج]] نکرده و احتمال اوّل را قبول کنیم، لازم میآید که [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} یکی از سنّتهای مهم الهی را ترک کرده باشند، و این با [[شأن]] [[حضرت]] سازگاری ندارد. امّا از طرف دیگر چون مسأله [[غیبت]] اهم است، و [[ازدواج]] مهم؛ ترک [[ازدواج]] با توجه به آن [[امر]] مهمتر، اشکالی ایجاد نمیکند، و گاهی برای [[مصلحت]] بالاتر لازم و [[واجب]] است. | اگر بگوییم [[ازدواج]] نکرده و احتمال اوّل را قبول کنیم، لازم میآید که [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} یکی از سنّتهای مهم الهی را ترک کرده باشند، و این با [[شأن]] [[حضرت]] سازگاری ندارد. امّا از طرف دیگر چون مسأله [[غیبت]] اهم است، و [[ازدواج]] مهم؛ ترک [[ازدواج]] با توجه به آن [[امر]] مهمتر، اشکالی ایجاد نمیکند، و گاهی برای [[مصلحت]] بالاتر لازم و [[واجب]] است. | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
«با توجه به [[فلسفه غیبت]] و اینکه آن [[حضرت]] به شیوه ناشناس زندگی میکنند و کسی از مکان وی [[آگاه]] نیست در مورد قضیه [[ازدواج]] [[امام مهدی]]{{ع}}، در اینجا، سه احتمال وجود دارد: | «با توجه به [[فلسفه غیبت]] و اینکه آن [[حضرت]] به شیوه ناشناس زندگی میکنند و کسی از مکان وی [[آگاه]] نیست در مورد قضیه [[ازدواج]] [[امام مهدی]]{{ع}}، در اینجا، سه احتمال وجود دارد: | ||
#اساسا [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ازدواج]] نکرده است. | #اساسا [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ازدواج]] نکرده است. | ||
#[[ازدواج]] انجام گرفته، ولی [[اولاد]] ندارد. | # [[ازدواج]] انجام گرفته، ولی [[اولاد]] ندارد. | ||
#[[ازدواج]] کرده و دارای فرزندانی نیز هست. | # [[ازدواج]] کرده و دارای فرزندانی نیز هست. | ||
اگر '''احتمال اول''' را بپذیریم، لازمهاش این است که [[امام]]{{ع}} یکی از سنتهای مهم اسلامی را ترک کرده باشد و این با [[شأن امام]] سازگار نیست. اما از طرفی دیگر چون مسأله [[غیبت]] ، اهم است و [[ازدواج]] مهم، ترک [[ازدواج]]، باتوجه به آن [[امر]] مهمتر، اشکالی را ایجاد نمیکند و گاهی برای [[مصلحت]] بالاتر، لازم و [[واجب]] نیز هست. | اگر '''احتمال اول''' را بپذیریم، لازمهاش این است که [[امام]]{{ع}} یکی از سنتهای مهم اسلامی را ترک کرده باشد و این با [[شأن امام]] سازگار نیست. اما از طرفی دیگر چون مسأله [[غیبت]] ، اهم است و [[ازدواج]] مهم، ترک [[ازدواج]]، باتوجه به آن [[امر]] مهمتر، اشکالی را ایجاد نمیکند و گاهی برای [[مصلحت]] بالاتر، لازم و [[واجب]] نیز هست. | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۵۴: | ||
«مطابق نظریه خفای شخص، باید ملتزم به عدم [[ازدواج]] شد؛ زیرا طبق این نظریه او از همه افراد مخفی است، و [[ازدواج]] احتیاج به ارتباط با [[مردم]] دارد و این به نوبه خود با [[حکمت]] و [[فلسفه غیبت]] سازگاری ندارد. و مطابق نظریه خفای عنوان، میتوان ملتزم به [[ازدواج حضرت]] شد، خصوصاً آنکه مطابق با سنّت اسلامی است. آنچه به نظر میرسد ترجیح قول اول است، به جهت: | «مطابق نظریه خفای شخص، باید ملتزم به عدم [[ازدواج]] شد؛ زیرا طبق این نظریه او از همه افراد مخفی است، و [[ازدواج]] احتیاج به ارتباط با [[مردم]] دارد و این به نوبه خود با [[حکمت]] و [[فلسفه غیبت]] سازگاری ندارد. و مطابق نظریه خفای عنوان، میتوان ملتزم به [[ازدواج حضرت]] شد، خصوصاً آنکه مطابق با سنّت اسلامی است. آنچه به نظر میرسد ترجیح قول اول است، به جهت: | ||
#[[روایات]] بسیار بر خفای شخص<ref>کمال الدین، ص ۳۷۰؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۵۱ و ج ۵۱، ص ۳۲</ref>. | # [[روایات]] بسیار بر خفای شخص<ref>کمال الدین، ص ۳۷۰؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۵۱ و ج ۵۱، ص ۳۲</ref>. | ||
#گر چه در [[روایت]] عَمْری اشاره شده که [[مردم]] [[حضرت]] را در موسم [[حج]] میبینند ولی نمیشناسند<ref>کمال الدین، ص ۴۴۰</ref>. امّا این [[روایت]] از [[امام]] [[نقل]] نشده و نیز اختصاص به موسم [[حج]] دارد. | #گر چه در [[روایت]] عَمْری اشاره شده که [[مردم]] [[حضرت]] را در موسم [[حج]] میبینند ولی نمیشناسند<ref>کمال الدین، ص ۴۴۰</ref>. امّا این [[روایت]] از [[امام]] [[نقل]] نشده و نیز اختصاص به موسم [[حج]] دارد. | ||
#قرار است که [[حضرت]] در [[غیبت]] تام به سر برد. | #قرار است که [[حضرت]] در [[غیبت]] تام به سر برد. | ||
خط ۱۶۸: | خط ۱۶۸: | ||
«محوری که پیرامون زندگی شخصی و کیفیت معیشت [[امام زمان]] {{ع}} مطرح است، مسأله [[ازدواج]] و [[زن]] و [[فرزند]] [[حضرت]] است. سه احتمال وجود دارد: | «محوری که پیرامون زندگی شخصی و کیفیت معیشت [[امام زمان]] {{ع}} مطرح است، مسأله [[ازدواج]] و [[زن]] و [[فرزند]] [[حضرت]] است. سه احتمال وجود دارد: | ||
#اساسا [[حضرت]] [[ازدواج]] نکرده است؛ | #اساسا [[حضرت]] [[ازدواج]] نکرده است؛ | ||
#[[ازدواج]] انجام گرفته، ولی [[اولاد]] ندارد؛ | # [[ازدواج]] انجام گرفته، ولی [[اولاد]] ندارد؛ | ||
#[[ازدواج]] کرده و دارای فرزندانی نیز هست. | # [[ازدواج]] کرده و دارای فرزندانی نیز هست. | ||
اگر احتمال اول را بپذیریم، لازمهاش این است که [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} یکی از سنّتهای مهم اسلامی را ترک کرده باشد و این با [[شأن امام]] سازگار نیست. اما از طرفی دیگر چون مسأله [[غیبت]]، اهم است و [[ازدواج]] مهمّ، ترک [[ازدواج]] با توجه به آن [[امر]] مهمتر، اشکالی را ایجاد نمیکند. | اگر احتمال اول را بپذیریم، لازمهاش این است که [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} یکی از سنّتهای مهم اسلامی را ترک کرده باشد و این با [[شأن امام]] سازگار نیست. اما از طرفی دیگر چون مسأله [[غیبت]]، اهم است و [[ازدواج]] مهمّ، ترک [[ازدواج]] با توجه به آن [[امر]] مهمتر، اشکالی را ایجاد نمیکند. |