اهل بیت در لغت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
[[رده:اهل بیت]] | [[رده:اهل بیت]] | ||
[[رده:مدخل]] | [[رده:مدخل]] | ||
نسخهٔ ۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۵۷
مقدمه
اهل بیت(ع)؛ معصومین از خاندان پیامبر اسلام(ص) و مرجع امت اسلامی بعد از ایشان. اهل بیت در لغت به معنای «ساکنان و اهل خانه» است[۱]؛ سپس این معنی توسعه یافته و به معنای کسانی که نسبت خانوادگی، آنها را به هم مرتبط میکند، بهکار میرود[۲].[۳].
اهل بیت در حقوق اهل بیت
اهل بیت از نظر لغت بر نزدیکان پیامبر مثل زنان و همسران، فرزندان، داماد و نوههای او قابل اطلاق است و با توجه به کلمه آل که دلالت بر نزدیکان خاص آن حضرت میکند، یعنی کسانی که نزد حضرت احترام و جایگاه ویژهای داشتند مثل فاطمه دختر آن حضرت و حسنین که آن حضرت محبت خاصی به آن دو داشتند، این دو کلمه (اهل وآل) از نظر لغوی قابل اطلاق بر پنج تن آل عبا نیز میباشد[۴].
اهل بیت در ولایت و امامت از منظر عقل و نقل
اصل در معنای این لغت، تحقق انس و تعلق و اختصاص یافتن به چیزی است؛ مثل: أَهْلُ الْبَلَد و یا أَهْلُ الْعِلْمِ. از آنجا که اصل در اهلیت، مأنوس بودن و اختصاص هر یک به دیگری است، به تناسب انس و هماهنگی، اهلیت شدت و ضعف پیدا میکند؛ چنان که خداوند درباره فرزند نوح(ع) فرمود: ﴿قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ﴾[۵].
در قرآن کریم، واژه اهل گاه برای زوجین به کار رفته؛ مثل حضرت ابراهیم(ع) و همسرشان ساره: ﴿قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ﴾[۶].
گاهی نیز در مورد دختر و مادر به کار رفته؛ مثل مادر و خواهر حضرت موسی(ع): ﴿وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ﴾[۷].
بنابراین، برای تشخیص مراد از اهلیت، میتوان به میزان مأنوس بودن و سیاق کلام توجه نمود. مفسرین شیعه، خمسه طیبه(ع) را تنها مصداق اهل بیت رسول الله(ص) میدانند. در میان اهل سنت، بنا بر نقل قاضی نورالله شوشتری در احقاق الحق، بیش از ۷۰ منبع آنان تصریح دارند که مراد از اهل البیت در آیه شریفه، خمسه طیبه(ع) هستند[۸]. مفسر عامی، حاکم حسکانی، در تفسیر خود با ذکر ۱۳۰ حدیث از طرق عامه، مصداق اهل بیت در این آیه شریفه را منحصر در پنج تن آل عبا(ع) میداند[۹]؛ چنان که بنا بر برخی روایات، پیامبر اکرم(ص) تا شش ماه بعد از نزول آیه تطهیر، قبل از اقامه نماز صبح در مسجد، مقابل خانه امیرالمؤمنین(ع) و صدیقه طاهره(ع) میایستاد و با صدای بلند میفرمود: «الصَّلَاةَ يَا أَهْلَ الْبَيْتِ»
ایشان سپس آیه تطهیر را تلاوت میکرد. در بخش روایی به ذکر احادیث مربوطه میپردازیم[۱۰].[۱۱]
منابع
پانویس
- ↑ دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، ج۳، ص۳۶۶۳.
- ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، ص۹۶.
- ↑ فرخی، مصطفی، مقاله «اهل بیت»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی، ص ۲۱۹.
- ↑ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۴۷- ۴۸.
- ↑ «فرمود: ای نوح! او از خاندان تو نیست، بیگمان او کرداری ناشایسته است پس چیزی را که نمیدانی از من مخواه، من تو را اندرز میدهم که مبادا از نادانان باشی» سوره هود، آیه ۴۶.
- ↑ «گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بیگمان او ستودهای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.
- ↑ «و پیش از آن، (پستان) دایگان را از او بازداشتیم؛ (خواهر موسی) گفت: میخواهید شما را به خانوادهای رهنمون شوم که او را برای شما نگهدارند و خیراندیش او باشند؟» سوره قصص، آیه ۱۲.
- ↑ احقاق الحق و ازهاق الباطل (ط، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۹ه.ق)، ج۲، ص۵۰۳ به بعد.
- ↑ شواهد التنزیل لقواعد التفضیل (ط. وزارة الثقافة والإرشاد الإسلامی، ۱۴۱۱ ه.ق.)، ج۲، ص۱۸.
- ↑ به یک مورد از کتاب الشواهد التنزیل (ص۶۳۷) اشاره میشود: «أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْفَضْلِ قَالَ: أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ بْنِ يُوسُفَ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْحَاقَ قَالَ حَدَّثَنَا عَفَّانُ بْنُ مُسْلِمٍ قَالَ: حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ زَيْدٍ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) كَانَ يَمُرُّ بِبَابِ فَاطِمَةَ سِتَّةَ أَشْهُرٍ- إِذَا خَرَجَ إِلَى صَلَاةِ الْفَجْرِ يَقُولُ: الصَّلَاةَ يَا أَهْلَ الْبَيْتِ ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾» (شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۲، ص۱۸).
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۶ ص ۸۷.