بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
==عصمت و اختیار== | ==عصمت و اختیار== | ||
*عصمت، ناشی از کثرت علم است و هر چه علم، قویتر و شدیدتر باشد، عمل نیز به مقتضای علم، قویتر خواهد بود. معصوم به زشتی و قبح گناه، علم دارد و با توجه به این علم، ارتکاب معصیت، محال است و باید توجه داشت که این علم، موجب سلب اختیار نخواهد شد<ref>جمعی از نویسندگان،[[امامتپژوهی (کتاب)|امامتپژوهی]]، ص:۱۶۲.</ref>. | *عصمت، ناشی از کثرت علم است و هر چه علم، قویتر و شدیدتر باشد، عمل نیز به مقتضای علم، قویتر خواهد بود. معصوم به زشتی و قبح گناه، علم دارد و با توجه به این علم، ارتکاب معصیت، محال است و باید توجه داشت که این علم، موجب سلب اختیار نخواهد شد<ref>ر. ک. جمعی از نویسندگان،[[امامتپژوهی (کتاب)|امامتپژوهی]]، ص:۱۶۲.</ref>. | ||
==گستره عصمت== | ==گستره عصمت== | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
*'''ب) از طریق اجماع:''' اولاً، احکام مورد اجماع، غیر از کلیات دین، بسیار اندک است. ثانیاً، اگر اجماع حجت باشد، به دلیل وجود [[امام]] است و این هم اثبات مدعای شیعه است و اگر حجتش به دلیل کتاب<ref>سوره نساء، آیه:۱۱۵.</ref>. و سنت باشد<ref>لا تجمع امتی علی الخطاء.</ref>. پس باید احتمال نسخ و اضمار و تخصیص، در این ادله منتفی گردد، یعنی باید گفته شود: اگر مثلاً تخصیصی بود، برای ما نقل میشد و پذیرش این مطلب مشروط به پذیرش عصمت امت است و این مستلزم دور است<ref>ر.ک. [[علی ربانی گلپایگانی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص:۲۳۳.</ref>. | *'''ب) از طریق اجماع:''' اولاً، احکام مورد اجماع، غیر از کلیات دین، بسیار اندک است. ثانیاً، اگر اجماع حجت باشد، به دلیل وجود [[امام]] است و این هم اثبات مدعای شیعه است و اگر حجتش به دلیل کتاب<ref>سوره نساء، آیه:۱۱۵.</ref>. و سنت باشد<ref>لا تجمع امتی علی الخطاء.</ref>. پس باید احتمال نسخ و اضمار و تخصیص، در این ادله منتفی گردد، یعنی باید گفته شود: اگر مثلاً تخصیصی بود، برای ما نقل میشد و پذیرش این مطلب مشروط به پذیرش عصمت امت است و این مستلزم دور است<ref>ر.ک. [[علی ربانی گلپایگانی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص:۲۳۳.</ref>. | ||
*'''ج) از طریق اجتهاد مبتنی بر قیاس:''' '''اولاً:''' قیاس، حجت ذاتی ندارد زیرا جز ظن ضعیف، فایده دیگری ندارد<ref>ر.ک. جمعی از نویسندگان،[[امامتپژوهی (کتاب)|امامتپژوهی]]، ص:۱۵۷؛ [[عبدالحسین خسروپناه]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ج۲، ص: ۳۷۱.</ref>. '''ثانیاً:''' مبنای قیاس بر تمثیل امور متماثل است در حالی که بسیاری از احکام، از باب جمع میان امور متفاوت میباشد مثلاً: روزه گرفتن در ایام ماه رمضان، واجب و در اول شوال، حرام است<ref>ر.ک. [[علی ربانی گلپایگانی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص:۲۳۴.</ref>. | *'''ج) از طریق اجتهاد مبتنی بر قیاس:''' '''اولاً:''' قیاس، حجت ذاتی ندارد زیرا جز ظن ضعیف، فایده دیگری ندارد<ref>ر.ک. جمعی از نویسندگان،[[امامتپژوهی (کتاب)|امامتپژوهی]]، ص:۱۵۷؛ [[عبدالحسین خسروپناه]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ج۲، ص: ۳۷۱.</ref>. '''ثانیاً:''' مبنای قیاس بر تمثیل امور متماثل است در حالی که بسیاری از احکام، از باب جمع میان امور متفاوت میباشد مثلاً: روزه گرفتن در ایام ماه رمضان، واجب و در اول شوال، حرام است<ref>ر.ک. [[علی ربانی گلپایگانی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص:۲۳۴.</ref>. | ||
*د) برائت نیز نمیتواند حافظ شرع باشد و إلّا نیازی به بعثت انبیاء نبود و به همان عقل انسان اکتفا میشد<ref>ر.ک. جمعی از نویسندگان،[[امامتپژوهی (کتاب)|امامتپژوهی]]، ص:۱۵۷.</ref>. | *د) برائت نیز نمیتواند حافظ شرع باشد و إلّا نیازی به بعثت [[انبیاء]]{{عم}} نبود و به همان عقل انسان اکتفا میشد<ref>ر.ک. جمعی از نویسندگان،[[امامتپژوهی (کتاب)|امامتپژوهی]]، ص:۱۵۷.</ref>. | ||
*با بطلان فرضهای مذکور، یگانه فرض متعین و درست، حفظ شریعت توسط [[امام معصوم]] است تا دین از خطر سقوط و انحراف، مصون بماند. زیرا اگر چنین نباشد لازم میآید که مردم تنها به بخشی از شریعت عمل کنند و به هدایت کامل دست نیابند و این امری قبیح است بر خداوند لطیف و نقض غرض شارع حکیم است<ref>ر.ک. جمعی از نویسندگان،[[امامتپژوهی (کتاب)|امامتپژوهی]]، ص:۱۵۸؛ [[علی ربانی گلپایگانی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص:۲۳۴؛ [[عبدالحسین خسروپناه]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ج۲، ص: ۳۷۱.</ref>. | *با بطلان فرضهای مذکور، یگانه فرض متعین و درست، حفظ شریعت توسط [[امام معصوم]] است تا دین از خطر سقوط و انحراف، مصون بماند. زیرا اگر چنین نباشد لازم میآید که مردم تنها به بخشی از شریعت عمل کنند و به هدایت کامل دست نیابند و این امری قبیح است بر خداوند لطیف و نقض غرض شارع حکیم است<ref>ر.ک. جمعی از نویسندگان،[[امامتپژوهی (کتاب)|امامتپژوهی]]، ص:۱۵۸؛ [[علی ربانی گلپایگانی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص:۲۳۴؛ [[عبدالحسین خسروپناه]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ج۲، ص: ۳۷۱.</ref>. | ||
*'''اشکال:''' [[قاضی عبدالجبار]] احکام شریعت از طریق نقل متواتر، به دیگران خواهند رسید. و انکار حفظ و نقل شریعت از طریق تواتر، مستلزم خدشه در طریق تواتر است که دعوی نبوت توسط [[پیامبر اکرم]] را زیر سؤال میبرد. | *'''اشکال:''' [[قاضی عبدالجبار]] احکام شریعت از طریق نقل متواتر، به دیگران خواهند رسید. و انکار حفظ و نقل شریعت از طریق تواتر، مستلزم خدشه در طریق تواتر است که دعوی نبوت توسط [[پیامبر اکرم]] را زیر سؤال میبرد. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
*ثانیاً، خداوند فرمود اگر احسان به والدین مستلزم معصیت خداوند باشد، آن احسان پسندیده نخواهد بود پس اگر در مورد اولی الامر نیز چنین احتمالی وجود داشت، به طریق اولی لازم به مقید کردن بود<ref>ر.ک. [[علی ربانی گلپایگانی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص:۲۴۳.</ref>. | *ثانیاً، خداوند فرمود اگر احسان به والدین مستلزم معصیت خداوند باشد، آن احسان پسندیده نخواهد بود پس اگر در مورد اولی الامر نیز چنین احتمالی وجود داشت، به طریق اولی لازم به مقید کردن بود<ref>ر.ک. [[علی ربانی گلپایگانی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص:۲۴۳.</ref>. | ||
'''۴. روایت ثقلین:''' | '''۴. روایت ثقلین:''' | ||
*از جمله {{عربی|اندازه=150%|" مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا "}} و جمله {{عربی|اندازه=150%|" انّهما یفترقا "}} میتوان برای عصمت، استدلال کرد. زیرا چنگ زدن به کتاب و عترت، برای همیشه از گمراهی، جلوگیری میکند و لازمه این، عصمت عترت [[پیامبر]] است و همچنین، جدا نشدن و عدم افتراق از قرآن، آن هم به صورت {{عربی|اندازه=150%|" لَنْ يَفْتَرِقَا "}} به معنای عصمت آنهاست<ref>جمعی از نویسندگان،[[امامتپژوهی (کتاب)|امامتپژوهی]]، ص:۱۶۲.</ref>. | *از جمله {{عربی|اندازه=150%|" مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا "}} و جمله {{عربی|اندازه=150%|" انّهما یفترقا "}} میتوان برای عصمت، استدلال کرد. زیرا چنگ زدن به کتاب و عترت، برای همیشه از گمراهی، جلوگیری میکند و لازمه این، عصمت عترت [[پیامبر]] است و همچنین، جدا نشدن و عدم افتراق از قرآن، آن هم به صورت {{عربی|اندازه=150%|" لَنْ يَفْتَرِقَا "}} به معنای عصمت آنهاست<ref>ر.ک. جمعی از نویسندگان،[[امامتپژوهی (کتاب)|امامتپژوهی]]، ص:۱۶۲.</ref>. | ||
*'''خلاصه:''' | *'''خلاصه:''' | ||
*به نظر تمام اندیشمندان شیعه، [[امام]] شخصی است که هم از انجام خطا و هم از ارتکاب گناه منزه باشد، زیرا انجام شایسته وظایفی که بر عهده [[امام]] است، بدون عصمت از خطا و گناه ممکن نیست، مثلاً بیان احکام دینی از سوی امامی که مصون از خطا نیست، حجت را بر مردم تمام نمیکند و چه بسا در مواردی که باید در مقابل | *به نظر تمام اندیشمندان شیعه، [[امام]] شخصی است که هم از انجام خطا و هم از ارتکاب گناه منزه باشد، زیرا انجام شایسته وظایفی که بر عهده [[امام]] است، بدون عصمت از خطا و گناه ممکن نیست، مثلاً بیان احکام دینی از سوی امامی که مصون از خطا نیست، حجت را بر مردم تمام نمیکند و چه بسا در مواردی که باید در مقابل |