غالب بن ابجر مزنی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\{\{صحابه\}\}\n↵\[\[رده\:(.*)\]\]↵\[\[رده\:مدخل\]\]↵\[\[رده\:اعلام\]\]↵\[\[رده\:اصحاب پیامبر\]\]' به 'رده:مدخل رده:اعلام رده:اصحاب پیامبر') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[غالب بن ابجر مزنی در تراجم و رجال]] - [[غالب بن ابجر مزنی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | |||
==مقدمه== | ==مقدمه== |
نسخهٔ ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۰۶
مقدمه
از تیره مزینه از معد بن عدنان[۱] او را ابن ابجر، غالب بن ابجر، ابن ذیخ، ابنذریح[۲]، ابن دیج[۳] و ابن دیخ[۴] گفتهاند که به نظر میرسد یک مصداق بیشتر ندارد و در برخی از اسامی یاد شده، تصحیف، و در برخی، اشتباه صورت گرفته است.
او را در شمار کوفیان[۵] و از اصحابی میدانند که در کوفه سکونت گزیدند [۶]. ابن قانع بین غالب بن أبجر و غالب بن دیخ یا دیج[۷] فرق گذاشته است[۸]. وی از غالب بن ابجر دو روایت، و از غالب بن دیخ یک روایت نقل کرده که روایت غالب بن دیخ همان روایت دوم غالب بن ابجر است[۹]؛ در حالی که به گفته ابن حجر[۱۰] مشخص نیست غالب بن دیخ کیست. روایت نخست غالب بن أبجر را نیز به همه اسامی یاد شده منسوب کردهاند[۱۱]. از این رو، داوری درباره نام وی دشوار مینماید.
روایت یاد شده این است: وی در زمان خشکسالی خدمت رسول خدا(ص) آمد و درباره حلال بودن گوشت الاغ اهلی پرسید و آن حضرت استفاده از آن را هنگام اضطرار جایز شمرد[۱۲]
بر مبنای روایت دوم، وی نزد رسول خدا(ص) از قیس[۱۳] یاد کرد و آن حضرت، قیس[۱۴] را چون شیر دانست و ستود و برای آنان آمرزش طلبید[۱۵].
نیز آوردهاند که غالب بن ابجر، در بین راه مدینه بیمار شد و سیاه دانه[۱۶] را برای بهبودی او تجویز کردند[۱۷].
با آنکه برخی منابع، چند روایت از وی از رسول خدا(ص) نقل کردهاند[۱۸]. ولی ابن حزم[۱۹] او را در شمار اصحابی میداند که یک حدیث از رسول خدا(ص) نقل کردهاند. خالد بن سعد، عبدالله و عبدالرحمان بن معقل بن مقرن مزنی، از ابجر مزنی روایت نقل کردهاند[۲۰].[۲۱]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ابن حزم، جمهرة أنساب، ص۴۸۰.
- ↑ مژی، ج۱۵، ص۳.
- ↑ ابن حجر، تهذیب، ج۸، ص۲۱۶.
- ↑ ابن قانع، ج۲، ص۳۱۸
- ↑ ابن حبان، ج۳، ص۳۲۷.
- ↑ مژی، ج۱۵، ص۳.
- ↑ ر.ک: ابن حجر، تهذیب، ج۸، ص۲۱۶.
- ↑ ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۳۱۸-۳۱۷.
- ↑ ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۳۱۸-۳۱۷.
- ↑ ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۳۱۸-۳۱۷.
- ↑ برای نمونه ر.ک: ابن ابی عاصم، ج۲، ص۳۶۰-۳۶۲؛ طبرانی، ج۱۸، ص۲۶۷-۲۶۵؛ زیلعی، ج۶، ص۶۱-۶۰.
- ↑ ابن سعد، ج۶، ص۱۱۸-۱۱۹؛ ابن ابی شیبه، ج۵، ص۵۴۳؛ ابوداود، ج۲، ص۲۱۰؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۵۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۶۳.
- ↑ ابن عاصم؛ ر.ک: شامی، ج۶، ص۳۹۹.
- ↑ و خاندان او را با توجه به ضمیر جمعی که بر ابش آوردهاند؛ ر.ک: طبرانی، ج۱۸، ص۲۶۵؛ ابن عساکر، ج۲۶، ص۸۴.
- ↑ بخاری، ج۷، ص۹۸؛ ابن عساکر، ج۲۶، ص۸۴.
- ↑ که منظور شونیز است؛ ر.ک: ابن حجر، فتح الباری، ج۱۰، ص۱۲۱.
- ↑ ابن ماجه، ج۲، ص۱۱۴۲.
- ↑ ابن حبان، ص۲۰۳؛ مری، ج۱۵، ص۳.
- ↑ اسماء الصحابة الرواة، ص۴۵۲.
- ↑ مزی، ج۱۵، ص۳.
- ↑ خانجانی، قاسم، مقاله «ابجر مزنی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۹۵.