بینش انسان: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۶: خط ۶:


==دو‌ معنا برای بینش==
==دو‌ معنا برای بینش==
*[[منابع اسلامی]] برای [[بینش]] دو معنا برنهاده‌اند:
* [[منابع اسلامی]] برای [[بینش]] دو معنا برنهاده‌اند:
#'''[[جهان‌بینی]]:''' [[جهان‌بینی]] بر دو گونه است: [[الهی]] و مادی. تفاوت این دو [[بینش]]، از [[اعتقاد]] به [[خدا]] برمی‌خیرد؛ زیرا [[بینش]] [[الهی]] بر [[ایمان به خدا]] [[استوار]] است؛ بر خلاف [[بینش]] مادی که [[خداوند]] را [[باور]] ندارد. سه موضوع بنیادی در این معنای [[بینش]] مطرح‌اند: [[انسان]]، [[خالق]] هستی و [[جهان هستی]]. در [[بینش]] [[الهی]]، [[انسان]] خدامحور است و همه هستی را در پیوند با [[آفریدگار]] می‌بیند و بازمی‌شناسد. او [[جهان آفرینش]] را [[قائم]] به خود نمی‌انگارد و بی‌تدبیر و برنامه نمی‌پندارد. بر آن است که هر چیز را در [[جهان]]، [[حکمت]] و تدبیری است و [[انسان]] موجودی هدفمند و [[مسئول]] است و روزی باید برای آنچه کرده است، بازخواست شود. در برابر، [[بینش]] مادی، بنیان [[جهان]] را بر ماده می‌گذارد و [[جهان آفرینش]] را دستخوش تصادف می‌پندارد. در این نوع از [[بینش]]، [[انسان]] هیچ مسئولیتی در برابر [[آموزه‌های دینی]] و [[فرمان‌های الهی]] ندارد و خویشتن را پایبند دستورهای [[دینی]] نمی‌بیند<ref>جهان‌بینی اسلامی‌، ۵۸- ۵۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 168.</ref>.
#'''[[جهان‌بینی]]:''' [[جهان‌بینی]] بر دو گونه است: [[الهی]] و مادی. تفاوت این دو [[بینش]]، از [[اعتقاد]] به [[خدا]] برمی‌خیرد؛ زیرا [[بینش]] [[الهی]] بر [[ایمان به خدا]] [[استوار]] است؛ بر خلاف [[بینش]] مادی که [[خداوند]] را [[باور]] ندارد. سه موضوع بنیادی در این معنای [[بینش]] مطرح‌اند: [[انسان]]، [[خالق]] هستی و [[جهان هستی]]. در [[بینش]] [[الهی]]، [[انسان]] خدامحور است و همه هستی را در پیوند با [[آفریدگار]] می‌بیند و بازمی‌شناسد. او [[جهان آفرینش]] را [[قائم]] به خود نمی‌انگارد و بی‌تدبیر و برنامه نمی‌پندارد. بر آن است که هر چیز را در [[جهان]]، [[حکمت]] و تدبیری است و [[انسان]] موجودی هدفمند و [[مسئول]] است و روزی باید برای آنچه کرده است، بازخواست شود. در برابر، [[بینش]] مادی، بنیان [[جهان]] را بر ماده می‌گذارد و [[جهان آفرینش]] را دستخوش تصادف می‌پندارد. در این نوع از [[بینش]]، [[انسان]] هیچ مسئولیتی در برابر [[آموزه‌های دینی]] و [[فرمان‌های الهی]] ندارد و خویشتن را پایبند دستورهای [[دینی]] نمی‌بیند<ref>جهان‌بینی اسلامی‌، ۵۸- ۵۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 168.</ref>.
#'''[[بصیرت]] یافتن در امور<ref>مجموعه آثار، ۳/ ۲۰۱- ۱۹۹.</ref>:''' این معنای [[بینش]]، از معنای نخست عام‌تر است و آن را نیز در خود دارد. مراد از آن بصیرتی است که [[آدمی]] بر اثر تأمل به دست می‌آورد. این [[بصیرت]]- که از گذر حواس ظاهری و [[کشف]] و [[شهود]] [[باطنی]] و [[عقل]] پدید می‌آید- [[انسان]] را برای یافتن [[پندار]] و [[کردار]] درست [[یاری]] می‌بخشد. بدین سان می‌توان گفت، [[بصیرت]] در امور، دستاورد راه‌هایی گوناگون است که [[آدمی]] به واسطه آن به [[کشف]] حقایق نایل می‌آید و کنه و [[باطن]] امور را بازمی‌شناسد و از این گذر می‌تواند به راه [[هدایت]] درآید<ref>کشاف‌، ۱/ ۱۲۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 168.</ref>.
#'''[[بصیرت]] یافتن در امور<ref>مجموعه آثار، ۳/ ۲۰۱- ۱۹۹.</ref>:''' این معنای [[بینش]]، از معنای نخست عام‌تر است و آن را نیز در خود دارد. مراد از آن بصیرتی است که [[آدمی]] بر اثر تأمل به دست می‌آورد. این [[بصیرت]]- که از گذر حواس ظاهری و [[کشف]] و [[شهود]] [[باطنی]] و [[عقل]] پدید می‌آید- [[انسان]] را برای یافتن [[پندار]] و [[کردار]] درست [[یاری]] می‌بخشد. بدین سان می‌توان گفت، [[بصیرت]] در امور، دستاورد راه‌هایی گوناگون است که [[آدمی]] به واسطه آن به [[کشف]] حقایق نایل می‌آید و کنه و [[باطن]] امور را بازمی‌شناسد و از این گذر می‌تواند به راه [[هدایت]] درآید<ref>کشاف‌، ۱/ ۱۲۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 168.</ref>.
*[[قرآن]] می‌فرماید: "به [[راستی]]، رهنمودهایی از جانب پروردگارتان برای شما آمده است. پس هر که به دیده [[بصیرت]] بنگرد، به سود خود او است و هر که از سر [[بصیرت]] ننگرد، به زیان خود او است، و من بر شما نگهبان نیستم"<ref>{{متن قرآن| قَدْ جَاءَكُم بَصَائِرُ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ }}؛ سوره انعام، آیه ۱۰۴.</ref>. [[مفسران]] در [[تفسیر]] این [[آیه]] گفته‌اند، مراد این است که [[خداوند]] دلایلی آشکار به [[انسان]] بخشیده است تا راه [[هدایت]] را بازشناسد. هر کس در آنها بیندیشد و [[یقین]] برگیرد، به بصیرتی دست می‌یابد که سود آن نصیب خود او می‌شود<ref>مجمع البیان‌، ۳- ۴/ ۳۴۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 169.</ref>.
* [[قرآن]] می‌فرماید: "به [[راستی]]، رهنمودهایی از جانب پروردگارتان برای شما آمده است. پس هر که به دیده [[بصیرت]] بنگرد، به سود خود او است و هر که از سر [[بصیرت]] ننگرد، به زیان خود او است، و من بر شما نگهبان نیستم"<ref>{{متن قرآن| قَدْ جَاءَكُم بَصَائِرُ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ }}؛ سوره انعام، آیه ۱۰۴.</ref>. [[مفسران]] در [[تفسیر]] این [[آیه]] گفته‌اند، مراد این است که [[خداوند]] دلایلی آشکار به [[انسان]] بخشیده است تا راه [[هدایت]] را بازشناسد. هر کس در آنها بیندیشد و [[یقین]] برگیرد، به بصیرتی دست می‌یابد که سود آن نصیب خود او می‌شود<ref>مجمع البیان‌، ۳- ۴/ ۳۴۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 169.</ref>.
*[[امام علی]] {{ع}} درباره [[بصیرت]] می‌فرماید: "[[بصیر]] کسی است که بشنود و بیندیشد، و بنگرد و ببیند و [[عبرت]] بیاموزد و آن‌گاه راه‌های روشن را بپیماید و از لغزیدن به پرتگاه‌ها مصون ماند"<ref>نهج البلاغه‌، خ ۱۵۳.</ref>. دستاورد این گونه [[بینش]]، بازگشت به [[فطرت]] و بهره‌مندی از [[ایمان]] و [[محبت]] و [[امید]] به [[خدا]] و [[پرهیزگاری]] است. [[جایگاه]] این گونه [[بینش]] بسی والا است و [[حقیقت]] را مستقیم و بی‌واسطه به [[انسان]] بازمی‌شناساند<ref>جهان‌بینی در فلسفه ما، ۱۰- ۱۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 169.</ref>.
* [[امام علی]] {{ع}} درباره [[بصیرت]] می‌فرماید: "[[بصیر]] کسی است که بشنود و بیندیشد، و بنگرد و ببیند و [[عبرت]] بیاموزد و آن‌گاه راه‌های روشن را بپیماید و از لغزیدن به پرتگاه‌ها مصون ماند"<ref>نهج البلاغه‌، خ ۱۵۳.</ref>. دستاورد این گونه [[بینش]]، بازگشت به [[فطرت]] و بهره‌مندی از [[ایمان]] و [[محبت]] و [[امید]] به [[خدا]] و [[پرهیزگاری]] است. [[جایگاه]] این گونه [[بینش]] بسی والا است و [[حقیقت]] را مستقیم و بی‌واسطه به [[انسان]] بازمی‌شناساند<ref>جهان‌بینی در فلسفه ما، ۱۰- ۱۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 169.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۱۹

مقدمه

دو‌ معنا برای بینش

  1. جهان‌بینی: جهان‌بینی بر دو گونه است: الهی و مادی. تفاوت این دو بینش، از اعتقاد به خدا برمی‌خیرد؛ زیرا بینش الهی بر ایمان به خدا استوار است؛ بر خلاف بینش مادی که خداوند را باور ندارد. سه موضوع بنیادی در این معنای بینش مطرح‌اند: انسان، خالق هستی و جهان هستی. در بینش الهی، انسان خدامحور است و همه هستی را در پیوند با آفریدگار می‌بیند و بازمی‌شناسد. او جهان آفرینش را قائم به خود نمی‌انگارد و بی‌تدبیر و برنامه نمی‌پندارد. بر آن است که هر چیز را در جهان، حکمت و تدبیری است و انسان موجودی هدفمند و مسئول است و روزی باید برای آنچه کرده است، بازخواست شود. در برابر، بینش مادی، بنیان جهان را بر ماده می‌گذارد و جهان آفرینش را دستخوش تصادف می‌پندارد. در این نوع از بینش، انسان هیچ مسئولیتی در برابر آموزه‌های دینی و فرمان‌های الهی ندارد و خویشتن را پایبند دستورهای دینی نمی‌بیند[۲][۳].
  2. بصیرت یافتن در امور[۴]: این معنای بینش، از معنای نخست عام‌تر است و آن را نیز در خود دارد. مراد از آن بصیرتی است که آدمی بر اثر تأمل به دست می‌آورد. این بصیرت- که از گذر حواس ظاهری و کشف و شهود باطنی و عقل پدید می‌آید- انسان را برای یافتن پندار و کردار درست یاری می‌بخشد. بدین سان می‌توان گفت، بصیرت در امور، دستاورد راه‌هایی گوناگون است که آدمی به واسطه آن به کشف حقایق نایل می‌آید و کنه و باطن امور را بازمی‌شناسد و از این گذر می‌تواند به راه هدایت درآید[۵][۶].

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

  1. فرهنگ شیعه، ص 168.
  2. جهان‌بینی اسلامی‌، ۵۸- ۵۶.
  3. فرهنگ شیعه، ص 168.
  4. مجموعه آثار، ۳/ ۲۰۱- ۱۹۹.
  5. کشاف‌، ۱/ ۱۲۳.
  6. فرهنگ شیعه، ص 168.
  7. ﴿ قَدْ جَاءَكُم بَصَائِرُ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ ؛ سوره انعام، آیه ۱۰۴.
  8. مجمع البیان‌، ۳- ۴/ ۳۴۵.
  9. فرهنگ شیعه، ص 169.
  10. نهج البلاغه‌، خ ۱۵۳.
  11. جهان‌بینی در فلسفه ما، ۱۰- ۱۵.
  12. فرهنگ شیعه، ص 169.