|
|
خط ۱۲۳: |
خط ۱۲۳: |
| == تکثر [[پیامبران]]== | | == تکثر [[پیامبران]]== |
| {{اصلی|کثرت پیامبر}} | | {{اصلی|کثرت پیامبر}} |
|
| |
| * '''فلسفه تکثر [[پیامبران]]:''' تعداد پیامبران در اسلام تا ۱۲۴ هزار نفر شمارش شده است. در اینجا سؤال از چرایی و فلسفه تجدد و تکرار پیامبران پیش میآید.در تحلیل این شبهه نکات زیر قابل تأمل است:
| |
| #حفظ اصل نبوت: مخاطبان آدم {{ع}} بسیار محدود و به خانوادهاش منحصر میشد و گوهر نبوت آدم {{ع}} تصدیق و ایمان به خداوند و عدم اطاعت از شیطان بود. انسان دارای غرایز حیوانی است که در حقیقت دشمن دوم تلقی میشود. چنین انسانی حدوثاً و بقاءً به راهنمایی، مثل [[حضرت آدم]] و پیامبران بعدی نیازمند بود.از طرفی دیگر برای حفظ و صیانت اصل دیانت از فراموشی و انتقال صحیح آن به نسلهای بعدی، وجود [[پیامبران]] بعدی ضروری میباشد تا آموزههای آسمانی پیامبران، مفقود و مورد تحریف واقع نشود.
| |
| #اطلاعرسانی: با مرور زمان، برخی افراد به مناطق دورتر کوچ کردند و به دلیل عدم وجود وسایل ارتباطجمعی از حوادث و اخبار سایر مناطق بیاطلاع بودند لذا [[پیامبری]] تنها میتوانست بر مردم یک منطقه اتمامحجت کند پس تکثر و تعدد پیامبران، امری لازم و ضروری بود: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فيها نَذيرٌ}}﴾}} <ref>[[محمد حسن قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۳۳-۲۳۶.</ref>.
| |
| #ناپدید شدن [[کتابهای آسمانی]]: مخاطبان [[پیامبران]] نتوانستند کتب آسمانی که پر از آموزههای ناب بود را حفظ و صیانت کنند بدین دلیل بعد از مدتی مفقود و ناپدید میشدند. بر این اساس، ضرورت ارسال مجدد کتاب و پیامبر آسمانی در میان بشر باقی مانده بود.
| |
| #تحریف [[شرایع]]: با مرور زمان، آموزههای آسمانی به آفت تحریف و بدعت مبتلا شدند. تحریف و بدعت در دین در حوزه اعتقادی و عملی میتواند تحقق یابد، مانند نسبت خداوندی دادن به عیسی {{ع}} و جابهجا کردن حکم حرام و حلال: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِراءً عَلَى اللَّهِ}}﴾}}. علاوه بر تحریف، بدعتهایی هم صورت گرفته بود که باید حذف میشد.
| |
| #اختلاف مقتضیات و نیازها <ref>[[محمد حسن قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۳۷ و ۲۳۸.</ref>: بعض آموزههای دین بر حسب نیازها، مقتضیات زمانه و مصالح، وضع و تشریع شده وبا تغییر مقتضیات و مصالح یا بهصورت کلی حذف میشوند و یا کم و کیف آن تغییر پیدا میکند: مانند حرمت صید ماهی در روز شنبه برای امت موسی {{ع}} و کم و کیف نماز در شرایع گذشته. لذا دین برای بقای خویش باید خود را با مقتضیات و نیازهای واقعی انسان وفق دهد و این مقتضی تکرار [[پیامبران]] و تجدید شرایع است. به تعبیر عرفا، دین و [[شریعت]] در مقام بسیط و پیش از نزول، واحد است اما بعد از نزول به دلیل اختلاف استعدادهای انسانی و جوامع، متعدد و متخلف میشود.
| |
| #رشد و تکامل بشریت: انسانها با اتکا به فطرت و عقل و آموزههای پیامبران در شناخت خداوند و حرکت بهسوی کمال، گامهای اولیه را برمیدارند و برای طی کردن مدارج بالاتر، به آموزههای جدید نیازمندند که این غرض با تجدید نبوت و تکرار پیامبران به دست میآید. مرحله اول رشد و تکامل در زمان [[حضرت نوح]] {{ع}}، با نزول شریعت و التزام به آن، باورهای دینی و ایمان مؤمنان حالت جهش پیدا کرد. آمادگی و استعداد بیشتر مردم، سبب نزول [[شریعت]] ابراهیم، موسی و عیسی شد که پسین از پیشین کاملتر بود. مردم در عصر [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]] آمادگی دریافت شریعت کامل را کسب کردند و دلیل این مدعا، حفظ کتاب آسمانیشان است. از طرفی رشد انسانها، در یک زمانی مقتضی پیامبر جدید بود و از طرفی بعد نزول شریعت کامل، رشد ایشان علت حفظ این شریعت بوده و لذا مقتضی [[ختم نبوت]] و شریعت هم شد. قرآن کریم در مورد کمال [[شریعت]] میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً}}﴾}} <ref>[[محمد حسن قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۳۸ و ۲۴۲.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==شریعت پیامبر== | | ==شریعت پیامبر== |