تفسیر انتظار امام مهدی به احتراز یا اکتفا به وظایف فردی چه پیامی دارد؟ آیا این برداشت صحیح است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== پانویس ==↵{{پانویس}}↵↵{{انتظار ظهور امام مهدی}}' به '== پانویس == {{پانویس}}') |
جز (جایگزینی متن - 'عکس العمل' به 'عکسالعمل') |
||
خط ۲۴۵: | خط ۲۴۵: | ||
«[[انتظار]]، تجلی کامل تربیتهای [[مکتب اسلام]] است که هم شاخص منور ابعاد [[عقاید]] حقه از قبیل [[توحید]]، [[عدل]]، [[نبوت]]، [[امامت]] و [[معاد]] است و هم تربیتهای [[مکتب]] در آن متبلور شده است. | «[[انتظار]]، تجلی کامل تربیتهای [[مکتب اسلام]] است که هم شاخص منور ابعاد [[عقاید]] حقه از قبیل [[توحید]]، [[عدل]]، [[نبوت]]، [[امامت]] و [[معاد]] است و هم تربیتهای [[مکتب]] در آن متبلور شده است. | ||
[[انتظار]] جریانی در دوران عمیق [[غیبت]] است، این دوران همچون مدتی است که معلم از کلاس خارج شده تا بنگرد که [[شاگردان]]، در غیاب او چه میکنند و نسبت به [[تکالیف]] سپرده شده چه | [[انتظار]] جریانی در دوران عمیق [[غیبت]] است، این دوران همچون مدتی است که معلم از کلاس خارج شده تا بنگرد که [[شاگردان]]، در غیاب او چه میکنند و نسبت به [[تکالیف]] سپرده شده چه عکسالعملی دارند؟ حال [[شاگرد]] [[مکتب]] [[انبیاء الهی]]، هم این گونه است. او حاضر در کلاس [[دین الهی]] است و باید پیوسته مراقب خود باشد تا دست از پا [[خطا]] نکند و بداند که هم اکنون موقع خروج معلم از کلاس است که ورودش از جمله احتمالات بوده و امکان دارد، او را در آن حال ببیند، پس [[منتظر]]، باید در هر موقعیتی، [[رضایت]] خاطر معلم یعنی همان [[منتظَر]] را فراهم کند<ref>خورشید مغرب، ص ۲۷۵.</ref>. | ||
پس از بیان این [[تمثیل]] لازم است که به [[آداب]] [[عصر غیبت]] و ذکر مقدمهای در این زمینه بپردازیم. هنگامی که در [[تعالیم]] و [[تکالیف]] [[دین]]، با بینشی عمیق، صحیح و آگاهانه، غور و [[تفکر]] میکنیم، به این نتیجه میرسیم که روزگار [[انتظار]]، [[روزگار رهایی]]، بی مسئولیتی یا به عبارتی دیگر دوران بی تفاوتی نیست، بلکه دوران حساس [[تکلیف]] است، هم [[تکالیف]] فردی و هم [[تکالیف اجتماعی]]. در این دوران [[مسلمانان]] و [[منتظران واقعی]]، باید پاسبان [[دین]] حقه [[الهی]] و [[تعالیم]] و [[احکام]] والای آن باشند و اگر عصر بی تکلیفی بود، باید [[تکلیف]] از افراد ساقط میشد. در حالی که این گونه نیست، بلکه عصر [[تمسک]] جستن به [[احکام الهی]]، باید به قوت خود پا برجا باشد، به عبارتی دیگر این چنگ زدن، نباید منفک از [[عمل به دستورات]] [[دینی]] باشد. از این رو، حضور همه افراد چه در بُعد فردی و چه در بعد [[اجتماعی]] لازمه آن است همچنین همه جوانب [[دین]] به ویژه در بُعد فعال آن باید مورد [[آموزش]] همگان واقع شود. بنابراین؛ [[عصر انتظار]]، عصر [[وظیفه]] و [[تکلیف]] است که طبق [[احادیث]] [[معصومین]]{{عم}} [[انتظار]] در کنار [[منتظر]] آورده شده [است]»<ref>[[سکینه طاووسی|طاووسی، سکینه]]، [[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص۱۰۶، ۱۰۷.</ref>. | پس از بیان این [[تمثیل]] لازم است که به [[آداب]] [[عصر غیبت]] و ذکر مقدمهای در این زمینه بپردازیم. هنگامی که در [[تعالیم]] و [[تکالیف]] [[دین]]، با بینشی عمیق، صحیح و آگاهانه، غور و [[تفکر]] میکنیم، به این نتیجه میرسیم که روزگار [[انتظار]]، [[روزگار رهایی]]، بی مسئولیتی یا به عبارتی دیگر دوران بی تفاوتی نیست، بلکه دوران حساس [[تکلیف]] است، هم [[تکالیف]] فردی و هم [[تکالیف اجتماعی]]. در این دوران [[مسلمانان]] و [[منتظران واقعی]]، باید پاسبان [[دین]] حقه [[الهی]] و [[تعالیم]] و [[احکام]] والای آن باشند و اگر عصر بی تکلیفی بود، باید [[تکلیف]] از افراد ساقط میشد. در حالی که این گونه نیست، بلکه عصر [[تمسک]] جستن به [[احکام الهی]]، باید به قوت خود پا برجا باشد، به عبارتی دیگر این چنگ زدن، نباید منفک از [[عمل به دستورات]] [[دینی]] باشد. از این رو، حضور همه افراد چه در بُعد فردی و چه در بعد [[اجتماعی]] لازمه آن است همچنین همه جوانب [[دین]] به ویژه در بُعد فعال آن باید مورد [[آموزش]] همگان واقع شود. بنابراین؛ [[عصر انتظار]]، عصر [[وظیفه]] و [[تکلیف]] است که طبق [[احادیث]] [[معصومین]]{{عم}} [[انتظار]] در کنار [[منتظر]] آورده شده [است]»<ref>[[سکینه طاووسی|طاووسی، سکینه]]، [[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص۱۰۶، ۱۰۷.</ref>. |