رشد روحیه محبت و عشق‌ورزی به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '== منبع‌شناسی جامع مهدویت ==↵{{منبع‌ جامع}}↵* کتاب‌شناسی مهدویت؛↵* مقاله‌شناسی مهدویت؛↵* پایان‌نامه‌شناسی مهدویت.↵{{پایان منبع جامع}}' به '')
جز (جایگزینی متن - '↵::::::' به ' ')
خط ۷۴: خط ۷۴:
*'''طلب و جست و جو''':‌ "[[انسان]] منتظِر‌"، همواره به دنبال [[یار]] می‌گردد و با شور و [[شوق]] همه جا را در طلبش جست و جو می‌کند: {{متن حدیث|لَیتَ شِعرِی أَینَ استَقَرَّت بِکَ النَّوی بَل أی أرضٍ تُقِلُّکَ أَو ثَری أَبِرَضوی أَم غَیرِها أَم ذِی طُوی}}<ref> سیدبن طاووس، إقبال الأعمال،ص۲۹۸؛ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.</ref> ای کاش می‌دانستم در چه جایی منزل گرفته‌ای و چه سرزمین و مکانی تو را در برگرفته است! آیا در [[کوه رضوی]] هستی و یا در جای دیگر و یا در [[ذی طوی]] هستی… ‌". کسی که گم شده‌ای دارد و مدعی [[عشق]] و [[محبت]] است، آیا از او پذیرفته است که هیچ گاه در طلب گم شده‌اش بر نیامده باشد؟<ref> مسعود آذربایجانی، رابطه انتظار و بهداشت روان، ماهنامه موعود، شماره۷۶.</ref>ازاین رو، [[انسان]] ‌"منتظِر‌" در متن دنیای مدرن، اما متفاوت از [[انسان]] مدرن است که خویشتن را در میان انبوه [[آرمان‌ها]] و [[تمایلات]] گوناگون گم کرده است و جستجویش برای رسیدن به [[آرامش]] و [[خوشبختی]] در سایه نظام‌های [[فکری]] و [[سیاسی]] بشری او را ملول، [[ناامید]] و درمانده نموده است. [[انسان]] [[منتظِر]] در پرتو پرفروغ [[انتظار]] خود را باز یافته و در طلب و جستجو برای دست‌یابی به [[آرمان]] روشنی است که [[ایمان]] به [[انتظار]] به او نوید می‌دهد. ازاین رو، لحظه لحظه [[زندگی]] او سرشار از تمنا، طلب و جستجو برای دسترسی به [[هدف]] والای است که رسیدن به آن را [[باور]] دارد و سرانجام آن [[نجات]]، رهایی و [[سعادت]] همه [[بشریت]] است.  
*'''طلب و جست و جو''':‌ "[[انسان]] منتظِر‌"، همواره به دنبال [[یار]] می‌گردد و با شور و [[شوق]] همه جا را در طلبش جست و جو می‌کند: {{متن حدیث|لَیتَ شِعرِی أَینَ استَقَرَّت بِکَ النَّوی بَل أی أرضٍ تُقِلُّکَ أَو ثَری أَبِرَضوی أَم غَیرِها أَم ذِی طُوی}}<ref> سیدبن طاووس، إقبال الأعمال،ص۲۹۸؛ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.</ref> ای کاش می‌دانستم در چه جایی منزل گرفته‌ای و چه سرزمین و مکانی تو را در برگرفته است! آیا در [[کوه رضوی]] هستی و یا در جای دیگر و یا در [[ذی طوی]] هستی… ‌". کسی که گم شده‌ای دارد و مدعی [[عشق]] و [[محبت]] است، آیا از او پذیرفته است که هیچ گاه در طلب گم شده‌اش بر نیامده باشد؟<ref> مسعود آذربایجانی، رابطه انتظار و بهداشت روان، ماهنامه موعود، شماره۷۶.</ref>ازاین رو، [[انسان]] ‌"منتظِر‌" در متن دنیای مدرن، اما متفاوت از [[انسان]] مدرن است که خویشتن را در میان انبوه [[آرمان‌ها]] و [[تمایلات]] گوناگون گم کرده است و جستجویش برای رسیدن به [[آرامش]] و [[خوشبختی]] در سایه نظام‌های [[فکری]] و [[سیاسی]] بشری او را ملول، [[ناامید]] و درمانده نموده است. [[انسان]] [[منتظِر]] در پرتو پرفروغ [[انتظار]] خود را باز یافته و در طلب و جستجو برای دست‌یابی به [[آرمان]] روشنی است که [[ایمان]] به [[انتظار]] به او نوید می‌دهد. ازاین رو، لحظه لحظه [[زندگی]] او سرشار از تمنا، طلب و جستجو برای دسترسی به [[هدف]] والای است که رسیدن به آن را [[باور]] دارد و سرانجام آن [[نجات]]، رهایی و [[سعادت]] همه [[بشریت]] است.  
*'''چشم انتظاری''': در [[انتظار]] آن [[یار]] ‌"سفر کرده‌" که ‌"صد قافله همره اوست‌" و ‌"هر کجا هست خدایا به [[سلامت]] دارش!‌"،<ref> حافظ: آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست. هر کجا هست خدایا به سلامت دارش</ref>(...)
*'''چشم انتظاری''': در [[انتظار]] آن [[یار]] ‌"سفر کرده‌" که ‌"صد قافله همره اوست‌" و ‌"هر کجا هست خدایا به [[سلامت]] دارش!‌"،<ref> حافظ: آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست. هر کجا هست خدایا به سلامت دارش</ref>(...)
::::::"[[انسان]] منتظِر‌"، [[دل]] از غیر بریده و هردم چشم در راه [[یار]] دارد و در هر [[نفس]] او را می‌جوید و بند بند وجودش، شرحه شرحه از داغ دوری آن دلبر دُردانه،<ref> مولوی: سینه خواهم شرحه شرحه از فراق.... تا بگویم شرح درد اشتیاق.</ref> ناله‌های‌ [[فراق]] او را ‌"ندبه‌" می‌کند: ‌{{متن حدیث|أینَ مُعِزُّ الْأوْلِیاءِ وَ مُذِلُّ الأعْداءِ، أینَ جامِعُ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوی، أینَ بابُ اللهِ الَّذِی مِنْهُ یؤْتی، أیْنَ وَجهُ اللهِ الَّذِی إِلَیهِ یَتَوَجَّهُ الأَولیاءُ}}<ref> شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه؛ سید بن طاووس، اقبال الأعمال، ص۲۹۷. </ref> کجاست [[عزت]] بخش [[دوستان]] و [[خوار]] کننده‌‌ی [[دشمنان]]؟ کجاست گرد آورنده‌‌ی سخنان بر [[پرهیزکاری]]؟ کجاست آن درگاه [[خداوند]] که از آن جا به سوی خدای روند؟ کجاست آن آیینه‌ [[خدا]] نمای که [[دوستان]] [[خداوند]] به سوی او روی آورند‌"
"[[انسان]] منتظِر‌"، [[دل]] از غیر بریده و هردم چشم در راه [[یار]] دارد و در هر [[نفس]] او را می‌جوید و بند بند وجودش، شرحه شرحه از داغ دوری آن دلبر دُردانه،<ref> مولوی: سینه خواهم شرحه شرحه از فراق.... تا بگویم شرح درد اشتیاق.</ref> ناله‌های‌ [[فراق]] او را ‌"ندبه‌" می‌کند: ‌{{متن حدیث|أینَ مُعِزُّ الْأوْلِیاءِ وَ مُذِلُّ الأعْداءِ، أینَ جامِعُ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوی، أینَ بابُ اللهِ الَّذِی مِنْهُ یؤْتی، أیْنَ وَجهُ اللهِ الَّذِی إِلَیهِ یَتَوَجَّهُ الأَولیاءُ}}<ref> شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه؛ سید بن طاووس، اقبال الأعمال، ص۲۹۷. </ref> کجاست [[عزت]] بخش [[دوستان]] و [[خوار]] کننده‌‌ی [[دشمنان]]؟ کجاست گرد آورنده‌‌ی سخنان بر [[پرهیزکاری]]؟ کجاست آن درگاه [[خداوند]] که از آن جا به سوی خدای روند؟ کجاست آن آیینه‌ [[خدا]] نمای که [[دوستان]] [[خداوند]] به سوی او روی آورند‌"
::::::"[[انسان]] منتظِر‌"، هر صبح و ظهر و [[شام]] در ‌"[[مسجد]] جمکران‌" دلش، [[نماز]] [[عشق]] به [[امامت]] پیشوای مهر و [[عدالت]] بر پاست که: ‌{{متن حدیث|اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقُومُ السَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقعُدُ السَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقرَءُ وَ تُبَینُ السَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُصَلِّی وَ تَقنُتُ السَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَرکَعُ وَ تَسجُدُ}}<ref> شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۹۲؛ مفتایح الجنان، زیارت آل یاسین.</ref> [[سلام]] بر تو آن گاه که می‌ایستی، [[سلام]] بر تو آن گاه که می‌نشینی، [[سلام]] بر تو هنگامی که [[قرآن]] می‌خوانی و [[بیان]] می‌کنی، آن گاه که [[نماز]] می‌گزاری و [[قنوت]] می‌بندی، [[سلام]] بر تو چون به [[رکوع]] می‌روی و [[سجده]] می‌کنی‌". یعنی در همه‏‌ی احوال دلم با تو و چشمم به راه تو است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: هرکس [[دوست]] دارد در شمار [[اصحاب]] [[حضرت]] باشد، باید [[چشم به راه]] باشد و [[پارسایی]] پیشه سازد.<ref> محمدبن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۰۰، باب ۱۱، ح ۱۶.</ref>
"[[انسان]] منتظِر‌"، هر صبح و ظهر و [[شام]] در ‌"[[مسجد]] جمکران‌" دلش، [[نماز]] [[عشق]] به [[امامت]] پیشوای مهر و [[عدالت]] بر پاست که: ‌{{متن حدیث|اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقُومُ السَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقعُدُ السَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقرَءُ وَ تُبَینُ السَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُصَلِّی وَ تَقنُتُ السَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَرکَعُ وَ تَسجُدُ}}<ref> شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۹۲؛ مفتایح الجنان، زیارت آل یاسین.</ref> [[سلام]] بر تو آن گاه که می‌ایستی، [[سلام]] بر تو آن گاه که می‌نشینی، [[سلام]] بر تو هنگامی که [[قرآن]] می‌خوانی و [[بیان]] می‌کنی، آن گاه که [[نماز]] می‌گزاری و [[قنوت]] می‌بندی، [[سلام]] بر تو چون به [[رکوع]] می‌روی و [[سجده]] می‌کنی‌". یعنی در همه‏‌ی احوال دلم با تو و چشمم به راه تو است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: هرکس [[دوست]] دارد در شمار [[اصحاب]] [[حضرت]] باشد، باید [[چشم به راه]] باشد و [[پارسایی]] پیشه سازد.<ref> محمدبن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۰۰، باب ۱۱، ح ۱۶.</ref>


[[انتظار]] در ابعاد [[عاطفی]] آن (یعنی [[اشتیاق]]، [[محبت]]، طلب و جست ‌‌و‌‌ جو و چشم انتظاری که همگی مستلزم نوعی [[توسل]] و رابطه‏‌ی قلبی با [[حضرت قائم]] است)، بر [[بهداشت روان]] به ویژه به معنای پیش گیری اولیه و ممانعت از [[بیماری‌ها]] و ارتقای [[توان]] مندی‌ها در مقابله با استرس‌ها و اضطراب‌ها نقش مؤثّری دارد. روان شناسان می‌گویند: در مواجهه با مسایل [[زندگی]] و رسیدن به موفقیت ـ به ویژه در مشکلات ـ به طور کلی، به دو دسته از عوامل نیازمندیم: نخست، فراهم آمدن اسباب طبیعی؛ دوم، شرایط روانی خاصی که بتوانیم با مسایل [[زندگی]] بهتر روبه رو شویم که معمولاً با [[توسل]] به [[اولیای الهی]] فراهم می‌گردد. گاهی سُستی [[اراده]]، [[ترس]]، [[غم]]، [[اضطراب]] و عدم اشراف کامل بر موقعیت، باعث می‌شود که نتوانیم از راه حل‌های‌ ممکن برای حل و فصل مسائل [[زندگی]] به شکل مطلوب بهره ببریم. [[توسل]] (به [[امامان]]، مخصوصاً [[حضرت مهدی]]{{ع}} که زنده و ناظر بر احوال شعیان است) و [[توکل]] باعث [[تقویت اراده]] و عدم تأثیر عوامل مخلّ روانی می‌شود.<ref> ام. رابین دیماتئو، روان‌شناسی سلامت، مترجمان: سید مهدی موسوی اصل و دیگران، تهران، انتشارت سمت، ۱۳۷۸، چاپ اول، ج۲، ص۷۵۹-۷۶۲.</ref>
[[انتظار]] در ابعاد [[عاطفی]] آن (یعنی [[اشتیاق]]، [[محبت]]، طلب و جست ‌‌و‌‌ جو و چشم انتظاری که همگی مستلزم نوعی [[توسل]] و رابطه‏‌ی قلبی با [[حضرت قائم]] است)، بر [[بهداشت روان]] به ویژه به معنای پیش گیری اولیه و ممانعت از [[بیماری‌ها]] و ارتقای [[توان]] مندی‌ها در مقابله با استرس‌ها و اضطراب‌ها نقش مؤثّری دارد. روان شناسان می‌گویند: در مواجهه با مسایل [[زندگی]] و رسیدن به موفقیت ـ به ویژه در مشکلات ـ به طور کلی، به دو دسته از عوامل نیازمندیم: نخست، فراهم آمدن اسباب طبیعی؛ دوم، شرایط روانی خاصی که بتوانیم با مسایل [[زندگی]] بهتر روبه رو شویم که معمولاً با [[توسل]] به [[اولیای الهی]] فراهم می‌گردد. گاهی سُستی [[اراده]]، [[ترس]]، [[غم]]، [[اضطراب]] و عدم اشراف کامل بر موقعیت، باعث می‌شود که نتوانیم از راه حل‌های‌ ممکن برای حل و فصل مسائل [[زندگی]] به شکل مطلوب بهره ببریم. [[توسل]] (به [[امامان]]، مخصوصاً [[حضرت مهدی]]{{ع}} که زنده و ناظر بر احوال شعیان است) و [[توکل]] باعث [[تقویت اراده]] و عدم تأثیر عوامل مخلّ روانی می‌شود.<ref> ام. رابین دیماتئو، روان‌شناسی سلامت، مترجمان: سید مهدی موسوی اصل و دیگران، تهران، انتشارت سمت، ۱۳۷۸، چاپ اول، ج۲، ص۷۵۹-۷۶۲.</ref>