درباره علت غیبت امام مهدی مسئله حفظ جان ایشان مطرح است چرا امامان گذشته برای حفظ جان خود غایب نشدند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'سید نذیر الحسنی' به 'سید نذیر حسنی') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
== پاسخ نخست== | == پاسخ نخست== | ||
[[پرونده:151974.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[سید نذیر | [[پرونده:151974.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[سید نذیر حسنی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نذیر | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«باید دانست که درگیری و جنگ [[حق]] و باطل منحصر به عربها نبوده است، یعنی جنگ و درگیری خاندان علوی با عباسیان و امویان، بلکه این جنگ و درگیریها سابقهای طولانی داشته و از زمان گام نهادن [[حضرت آدم]]{{ع}} بر زمین بوده است. شاید اولین کسانی که راه آنرا هموار ساختند فرزندان آدم باشند، آن هنگام که یکی دیگری را به قتل رساند و از دفن جنازهاش درمانده گردید. | ::::::«باید دانست که درگیری و جنگ [[حق]] و باطل منحصر به عربها نبوده است، یعنی جنگ و درگیری خاندان علوی با عباسیان و امویان، بلکه این جنگ و درگیریها سابقهای طولانی داشته و از زمان گام نهادن [[حضرت آدم]]{{ع}} بر زمین بوده است. شاید اولین کسانی که راه آنرا هموار ساختند فرزندان آدم باشند، آن هنگام که یکی دیگری را به قتل رساند و از دفن جنازهاش درمانده گردید. | ||
::::::در اینجا ما قصد آن نداریم که به ذکر جزئیات این کشمکش قدیمی بپردازیم، بلکه ما به اندازهای به آن خواهیم پرداخت که از چارچوب بحث خود خارج نشویم. اختلاف علویها با امویها از اولین روز ظهور اسلام آغاز شد و آن به خاطر رسیدن به خلافت نبود، بلکه به دلیل استعدادها و قابلیتهای ذاتی علویان مانند شکیبایی، جهاد، بر دوش کشیدن بارهای سنگین این [[رسالت]] و نبود این عناصر در خاندان اموی بود. استراتژی و خطمشی خاندان اموی بر قدرتطلبی و دنبال جاه و مقام و عیش و نوش بودن، استوار بود و آنها ارزشی برای فداکاری و ایثار قائل نبودند، در نتیجه، طبیعی بود که چنین اختلاف و درگیریای میان دو خاندان علوی و اموی پیش بیاید، اما به هر حال نمیبایست در این درگیریها، امویها تمام اصول و اخلاقیات جنگ و اصول کلی اخلاقی را زیر پا بگذارند و جامعه زمان آنها تبدیل به جنگل شود و در آنجا فقط قانون جنگل حاکم باشد. | ::::::در اینجا ما قصد آن نداریم که به ذکر جزئیات این کشمکش قدیمی بپردازیم، بلکه ما به اندازهای به آن خواهیم پرداخت که از چارچوب بحث خود خارج نشویم. اختلاف علویها با امویها از اولین روز ظهور اسلام آغاز شد و آن به خاطر رسیدن به خلافت نبود، بلکه به دلیل استعدادها و قابلیتهای ذاتی علویان مانند شکیبایی، جهاد، بر دوش کشیدن بارهای سنگین این [[رسالت]] و نبود این عناصر در خاندان اموی بود. استراتژی و خطمشی خاندان اموی بر قدرتطلبی و دنبال جاه و مقام و عیش و نوش بودن، استوار بود و آنها ارزشی برای فداکاری و ایثار قائل نبودند، در نتیجه، طبیعی بود که چنین اختلاف و درگیریای میان دو خاندان علوی و اموی پیش بیاید، اما به هر حال نمیبایست در این درگیریها، امویها تمام اصول و اخلاقیات جنگ و اصول کلی اخلاقی را زیر پا بگذارند و جامعه زمان آنها تبدیل به جنگل شود و در آنجا فقط قانون جنگل حاکم باشد. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
::::::با مطالعه حوادث تاریخی دوره اخیر زندگی [[امام عسکری]] {{ع}} ما به ترس دستگاه حکومتی از این نوزاد پی میبریم. تاریخ اشاره به تفتیش خانه امام و خادمان وی و نیز گماشتن چند قاضی در خانه امام، قبل از وفات ایشان و زیر نظر گرفتن اوضاع و احوال آنجا و اقدامات شبیه دارد و تمامی این حوادث در فصل مربوط به نقش [[امام عسکری]] {{ع}} در حفظ و اثبات نظریه مهدویت توضیح داده شد، به همین دلیل [[امام عسکری]] {{ع}} در زمان حیات خود، به ناچار فرزندش را پنهان داشت و بالطبع آن امر هنگام رحلت ایشان، به دلیل تمایل حکومت برای پیدا کردن نوزاد و ستم خویشاوندانی مانند عمویش جعفر، بیش از پیش احساس میشد. ترس یکی از عواملی بود که باعث شد امام در جامعه حضور ظاهری نداشته باشند و این غیبت همانند خورشید است، هنگامی که ابرها آنرا میپوشانند. | ::::::با مطالعه حوادث تاریخی دوره اخیر زندگی [[امام عسکری]] {{ع}} ما به ترس دستگاه حکومتی از این نوزاد پی میبریم. تاریخ اشاره به تفتیش خانه امام و خادمان وی و نیز گماشتن چند قاضی در خانه امام، قبل از وفات ایشان و زیر نظر گرفتن اوضاع و احوال آنجا و اقدامات شبیه دارد و تمامی این حوادث در فصل مربوط به نقش [[امام عسکری]] {{ع}} در حفظ و اثبات نظریه مهدویت توضیح داده شد، به همین دلیل [[امام عسکری]] {{ع}} در زمان حیات خود، به ناچار فرزندش را پنهان داشت و بالطبع آن امر هنگام رحلت ایشان، به دلیل تمایل حکومت برای پیدا کردن نوزاد و ستم خویشاوندانی مانند عمویش جعفر، بیش از پیش احساس میشد. ترس یکی از عواملی بود که باعث شد امام در جامعه حضور ظاهری نداشته باشند و این غیبت همانند خورشید است، هنگامی که ابرها آنرا میپوشانند. | ||
::::::علاوه بر موارد قبل، احادیثی از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[اهل بیت]] ایشان به دست ما رسیده که به این حکمت اشاره میکند. از ابا عبد الله {{ع}} نقل شده است که ایشان فرمود: [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: این پسر باید غایب شود. گفتند: چرا یا رسول الله؟ فرمود: بیم قتل او میرود<ref>معجم أحادیث الامام المهدی، ج ۱، ص ۲۶۳.</ref>. از ابو جعفر {{ع}} روایت شده است که: اگر خداوند از ظلم عدهای نسبت به ما ناخرسند باشد ما را از برابر دیدگانشان پنهان میدارد. | ::::::علاوه بر موارد قبل، احادیثی از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[اهل بیت]] ایشان به دست ما رسیده که به این حکمت اشاره میکند. از ابا عبد الله {{ع}} نقل شده است که ایشان فرمود: [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: این پسر باید غایب شود. گفتند: چرا یا رسول الله؟ فرمود: بیم قتل او میرود<ref>معجم أحادیث الامام المهدی، ج ۱، ص ۲۶۳.</ref>. از ابو جعفر {{ع}} روایت شده است که: اگر خداوند از ظلم عدهای نسبت به ما ناخرسند باشد ما را از برابر دیدگانشان پنهان میدارد. | ||
::::::زراره به نقل از امام ابو جعفر {{ع}} میگوید: وی قبل از ظهورش غایب میشود<ref>الشیخ الصدوق، علل الشرائع، ج ۱، ص ۲۴۴.</ref>. پرسیدم: چرا؟ فرمود: ترس و با دستش به شکمش اشاره کرد. زراره میگوید: یعنی ترس از کشته شدن. روایات دیگری در کتابهای روایی وجود دارد که از بیم قتل بهعنوان حکمت غیبت یاد کرده است»<ref>[[سید نذیر | ::::::زراره به نقل از امام ابو جعفر {{ع}} میگوید: وی قبل از ظهورش غایب میشود<ref>الشیخ الصدوق، علل الشرائع، ج ۱، ص ۲۴۴.</ref>. پرسیدم: چرا؟ فرمود: ترس و با دستش به شکمش اشاره کرد. زراره میگوید: یعنی ترس از کشته شدن. روایات دیگری در کتابهای روایی وجود دارد که از بیم قتل بهعنوان حکمت غیبت یاد کرده است»<ref>[[سید نذیر حسنی|الحسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص:۱۱۸-۱۲۵.</ref>. | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== | ||
{{یادآوری پاسخ}} | {{یادآوری پاسخ}} |