مراد از رجعت عیسی مسیح چیست و این رجعت در چه زمانی اتفاق خواهد افتاد و این بازگشت چه خصوصیاتی دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پرسش غیرنهایی}} {{جعبه اطلاعات پرسش +{{جعبه اطلاعات پرسش)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]]] :::::: +]]]] )) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
== پاسخ نخست == | == پاسخ نخست == | ||
[[پرونده:13681144.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی رضا امامی میبدی]]]] | [[پرونده:13681144.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی رضا امامی میبدی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا امامی میبدی]]'''، در کتاب ''«[[آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«[[علامه]] پس از اثبات این مطلب که [[حضرت عیسی]] {{ع}} زنده است و دوران [[آخرالزمان]] به [[زمین]] باز میگردد، به [[تعیین زمان]] [[نزول]] وی بر اساس [[روایات]] میپردازد<ref>همان، جلد ۵، صفحه ۱۴۳. همچنین مراجعه شود به: جلد ۷، صفحه ۳۹۱.</ref>. از جمله از [[تفسیر قمی]] [[نقل]] میکند که در ذیل [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ}} گفته است: پدرم از قاسم بن [[محمد]] از [[سلیمان]] بن [[داوود]] منقری از ابی حمزه از شهر بن حوشب [[روایت]] کرده که گفت: حجاج به من گفت:ای شهر! یک [[آیه]] از [[قرآن]] مرا گیج کرده و نمیفهمم معنایش چیست؟ پرسیدم:ای [[امیر]]! آن کدام [[آیه]] است؟ گفت: [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ}} است؛ به [[خدا]] سوگند با این که [[دستور]] میدهم گردن یک [[یهودی]] و یا [[مسیحی]] را بزنند و خودم تا آخرین رمقش میایستم و به دقت نگاه میکنم ببینم، لبها را تکان میدهد و به [[حقانیت]] [[عیسای مسیح]] [[شهادت]] میدهد یا نه چیزی نمیبینم؛ بلکه لبها همچنان بسته است تا بدن سرد شود. با این حال چه طور [[آیه]] [[قرآن]] خبر میدهد که هر [[یهودی]] در دم مرگش به [[عیسی]] {{ع}} [[ایمان]] میآورد؟! من به او گفتم: [[خدا]] [[امیر]] را [[اصلاح]] کند، معنای [[آیه شریفه]] آنطور که تو فهمیدی نیست. پرسید: پس به چه معناست؟ گفتم: [[عیسی]] {{ع}} قبل از به پا شدن [[قیامت]] از آنجا که هست نازل میشود و هیچ ملتی باقی نمیماند، نه [[یهودی]] و نه غیر [[یهودی]]، مگر آن که قبل ازمرگ وی به وی [[ایمان]] میآورند و او دنبال [[مهدی]] {{ع}} به [[نماز]] میایستد. حجاج چون این بشنید از در تعجب گفت: وای بر تو این سخن از که آموختی و از چه کسی [[نقل]] میکنی؟ گفتم: [[محمد]] بن [[علی بن الحسین]] بن [[علی بن ابی طالب]] آن را برایم [[نقل]] کرد. در پاسخ گفت: به [[خدا]] سوگند که از سر چشمهای زلال گرفتهای<ref>تفسیر قمی، جلد ۱، صفحه ۱۵۸.</ref>. | «[[علامه]] پس از اثبات این مطلب که [[حضرت عیسی]] {{ع}} زنده است و دوران [[آخرالزمان]] به [[زمین]] باز میگردد، به [[تعیین زمان]] [[نزول]] وی بر اساس [[روایات]] میپردازد<ref>همان، جلد ۵، صفحه ۱۴۳. همچنین مراجعه شود به: جلد ۷، صفحه ۳۹۱.</ref>. از جمله از [[تفسیر قمی]] [[نقل]] میکند که در ذیل [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ}} گفته است: پدرم از قاسم بن [[محمد]] از [[سلیمان]] بن [[داوود]] منقری از ابی حمزه از شهر بن حوشب [[روایت]] کرده که گفت: حجاج به من گفت:ای شهر! یک [[آیه]] از [[قرآن]] مرا گیج کرده و نمیفهمم معنایش چیست؟ پرسیدم:ای [[امیر]]! آن کدام [[آیه]] است؟ گفت: [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ}} است؛ به [[خدا]] سوگند با این که [[دستور]] میدهم گردن یک [[یهودی]] و یا [[مسیحی]] را بزنند و خودم تا آخرین رمقش میایستم و به دقت نگاه میکنم ببینم، لبها را تکان میدهد و به [[حقانیت]] [[عیسای مسیح]] [[شهادت]] میدهد یا نه چیزی نمیبینم؛ بلکه لبها همچنان بسته است تا بدن سرد شود. با این حال چه طور [[آیه]] [[قرآن]] خبر میدهد که هر [[یهودی]] در دم مرگش به [[عیسی]] {{ع}} [[ایمان]] میآورد؟! من به او گفتم: [[خدا]] [[امیر]] را [[اصلاح]] کند، معنای [[آیه شریفه]] آنطور که تو فهمیدی نیست. پرسید: پس به چه معناست؟ گفتم: [[عیسی]] {{ع}} قبل از به پا شدن [[قیامت]] از آنجا که هست نازل میشود و هیچ ملتی باقی نمیماند، نه [[یهودی]] و نه غیر [[یهودی]]، مگر آن که قبل ازمرگ وی به وی [[ایمان]] میآورند و او دنبال [[مهدی]] {{ع}} به [[نماز]] میایستد. حجاج چون این بشنید از در تعجب گفت: وای بر تو این سخن از که آموختی و از چه کسی [[نقل]] میکنی؟ گفتم: [[محمد]] بن [[علی بن الحسین]] بن [[علی بن ابی طالب]] آن را برایم [[نقل]] کرد. در پاسخ گفت: به [[خدا]] سوگند که از سر چشمهای زلال گرفتهای<ref>تفسیر قمی، جلد ۱، صفحه ۱۵۸.</ref>. |