چه اصراری است که امامان معصوم در دوازده تن منحصر شوند تا لازم آید خداوند قوانین طبیعت را به خاطر امام دوازدهم تعطیل کند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'مهدویت]]. {{پایان}} {{پایان}} == پانویس == {{پانویس}}' به 'مهدویت]]. {{پایان منبع جامع}} == پانویس == {{پانویس}}') |
جز (جایگزینی متن - '.</ref> ::::::' به '.</ref> ') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
برای این منظور و باتوجّه به مطالبی که گفته شد، و براساس مقتضیات و به لحاظ هماهنگی با ضروریاتی که این عینیت و سایر اعتبارات تربیتی موجب میشود، [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} در روایاتی، تعداد و اسامی [[امامان]] بعد از خود را دقیقا بیان نموده، که اولین آنها [[امام علی]] {{ع}} و آخرین آنها [[امام مهدی]] {{ع}} است. باری، اقتضای [[حکمت الهی]] است که [[عمر]] [[امام دوازدهم]] {{ع}} آنقدر دراز شود که فرصت را برای انجام حرکت اصلاحی [[جهان]] شمول [[اسلام]] آماده کند. حتی با این تعیین دقیق و آن نصّ صریح هم، صحنه اجتماع [[اسلام]] از ادّعاهای دروغین مدّعیان [[امامت]] در [[امان]] نماند. این [[مقام]] برای [[زید بن علی بن الحسین]] {{ع}}، [[محمّد]] بن حنفیه، [[اسماعیل]] [[فرزند]] [[امام صادق]] {{ع}} و دیگران ادعا شده است. اما از اهمیت و تأثیر چندانی برخوردار نبودهاند. بنابراین منحصر کردن تعداد [[امامان]] {{عم}} به [[دوازده نفر]]، کاملا ضروری بوده است؛ تا به نیازی که در عینیت [[جامعه]] هست، مطابقت کند. اگر برههای را که [[امامان]] ما {{عم}} در سه قرن اول پس از [[وفات]] [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} در آن به سر بردند، به طور دقیق [[مطالعه]] کنیم، درخواهیم یافت که: امّت اسلامی در این مدّت توانست تمامی جوانب [[تشریع]] و اهداف مختلف آن را در سطح عمومی فراگیرد و بر زمینههای گوناگون زندگی اشراف یابد. آری، اگر [[غیبت امام]] [[غایب]] {{ع}} در کار نباشد، فرصت عمل و حفظ دستاوردهایی که ثمره [[جهاد]] و [[تلاش]] [[پیامبران]] و [[مخلصان]] [[فداکار]] در طول [[تاریخ]] است، کمکم از دست خواهد رفت، تا جایی که به صفر برسد<ref> جزیره خضرا، افسانه یا واقعیت؟ علّامه جعفر مرتضی عاملی، ترجمه سپهری، ص ۳۵.</ref> | برای این منظور و باتوجّه به مطالبی که گفته شد، و براساس مقتضیات و به لحاظ هماهنگی با ضروریاتی که این عینیت و سایر اعتبارات تربیتی موجب میشود، [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} در روایاتی، تعداد و اسامی [[امامان]] بعد از خود را دقیقا بیان نموده، که اولین آنها [[امام علی]] {{ع}} و آخرین آنها [[امام مهدی]] {{ع}} است. باری، اقتضای [[حکمت الهی]] است که [[عمر]] [[امام دوازدهم]] {{ع}} آنقدر دراز شود که فرصت را برای انجام حرکت اصلاحی [[جهان]] شمول [[اسلام]] آماده کند. حتی با این تعیین دقیق و آن نصّ صریح هم، صحنه اجتماع [[اسلام]] از ادّعاهای دروغین مدّعیان [[امامت]] در [[امان]] نماند. این [[مقام]] برای [[زید بن علی بن الحسین]] {{ع}}، [[محمّد]] بن حنفیه، [[اسماعیل]] [[فرزند]] [[امام صادق]] {{ع}} و دیگران ادعا شده است. اما از اهمیت و تأثیر چندانی برخوردار نبودهاند. بنابراین منحصر کردن تعداد [[امامان]] {{عم}} به [[دوازده نفر]]، کاملا ضروری بوده است؛ تا به نیازی که در عینیت [[جامعه]] هست، مطابقت کند. اگر برههای را که [[امامان]] ما {{عم}} در سه قرن اول پس از [[وفات]] [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} در آن به سر بردند، به طور دقیق [[مطالعه]] کنیم، درخواهیم یافت که: امّت اسلامی در این مدّت توانست تمامی جوانب [[تشریع]] و اهداف مختلف آن را در سطح عمومی فراگیرد و بر زمینههای گوناگون زندگی اشراف یابد. آری، اگر [[غیبت امام]] [[غایب]] {{ع}} در کار نباشد، فرصت عمل و حفظ دستاوردهایی که ثمره [[جهاد]] و [[تلاش]] [[پیامبران]] و [[مخلصان]] [[فداکار]] در طول [[تاریخ]] است، کمکم از دست خواهد رفت، تا جایی که به صفر برسد<ref> جزیره خضرا، افسانه یا واقعیت؟ علّامه جعفر مرتضی عاملی، ترجمه سپهری، ص ۳۵.</ref> | ||
امّا در جواب اینکه چرا برای حفظ [[امام دوازدهم]] {{ع}} [[قوانین]] طبیعت را تعطیل کرده است، باید گفت که این اوّلین مرتبه نیست که [[خداوند متعال]] برای نگهداری از فردی که حکمتش اقتضا میکند، قانون طبیعت را تعطیل مینماید. در آن هنگام که [[ابراهیم]] {{ع}} را در [[آتش]] افکندند، تنها راه جلوگیری از نابودیش، تعطیل این قانون بود. پس به [[آتش]] گفته شد که بر [[ابراهیم]] خنک و [[سلامت]] شو! و اینچنین شد. دریا برای [[موسی]] {{ع}} شکافته شد. کار بر [[رومیان]] مشتبه شد و پنداشتند که [[عیسی]] {{ع}} را دستگیر کردهاند، در حالیکه دستگیر نکرده بودند. [[پیامبر خاتم|حضرت محمّد]] {{صل}} از خانه خود که در محاصره انبوه قریشیان بود و آنان ساعتها در کمین او بودند تا بر وی بتازند، بیرون رفت و کسی او را ندید، زیرا [[خداوند]] میخواست تا پیامبرش را از چشمهای آنان پوشیده دارد. لذا هرگاه پاسداری از زندگانی یکی از حجّتهای خداوندی، برای ادامه کارش و پایان بردن نقش سازندهاش ضروری باشد، [[الطاف]] [[خداوند]] دخالت کرده و برای حفظ او، یکی از [[قوانین طبیعی]] را به حالت تعطیل در میآورد. و برعکس، اگر مدّت [[مأموریت]] او سرآمده باشد، و [[وظیفه الهی]] تعیین شدهاش را به انجام رسانده باشد، هماهنگ با [[قوانین طبیعی]] حیات با [[مرگ]] روبرو میشود، یا به [[شهادت]] میرسد. جای بسی شگفتی است که گروهی، همه این مطالب را در جای خود که پیرامون تعطیل شدن قانونی از [[قوانین]] طبیعت است، پذیرفتهاند، امّا هنگامی که با [[عقیده شیعه]]، در مورد [[طول عمر]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} روبرو میشوند، انگشت [[حیرت]] به دهان میگیرند و این گونه [[عقاید]] را غیرعاقلانه و غیرمنطقی میدانند؟»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۸۶-۸۹.</ref>. | |||
{{پرسمان معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)}} | {{پرسمان معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)}} |