تفسیر انتظار امام مهدی به احتراز یا اکتفا به وظایف فردی چه پیامی دارد؟ آیا این برداشت صحیح است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۸۴: خط ۸۴:


[[امام خمینی]] (ره) که از این برداشت [[تخریب]] کننده، [[رنج]] می‌برد و [[انحرافات]] آن را به خوبی پی برده بود، (...) طرفداران این نظریه بر این باوراند که فعلاً کاری از ما ساخته نیست و باید در [[انتظار ظهور]] بود و اصولاً [[حکومت واحد جهانی]] [[حضرت]]{{ع}} زمانی تحقق پیدا می‌کند که [[جهان]] پر از [[ظلم و ستم]] شود. دسته دیگر از این هم پا را فراتر نهاده و می‌گویند: باید به [[ترویج]] [[گناه]] و [[فساد]] در [[جامعه]] دامن زد و [[مردم]] را به [[گناه]] [[دعوت]] کرد تا [[دنیا]] پر از [[فساد]] و [[ظلم و جور]] شود؛ در نتیجه [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] می‌کند.
[[امام خمینی]] (ره) که از این برداشت [[تخریب]] کننده، [[رنج]] می‌برد و [[انحرافات]] آن را به خوبی پی برده بود، (...) طرفداران این نظریه بر این باوراند که فعلاً کاری از ما ساخته نیست و باید در [[انتظار ظهور]] بود و اصولاً [[حکومت واحد جهانی]] [[حضرت]]{{ع}} زمانی تحقق پیدا می‌کند که [[جهان]] پر از [[ظلم و ستم]] شود. دسته دیگر از این هم پا را فراتر نهاده و می‌گویند: باید به [[ترویج]] [[گناه]] و [[فساد]] در [[جامعه]] دامن زد و [[مردم]] را به [[گناه]] [[دعوت]] کرد تا [[دنیا]] پر از [[فساد]] و [[ظلم و جور]] شود؛ در نتیجه [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] می‌کند.
*'''عوامل پیدایش این نظریه'''
 
::::::عوامل گوناگونی سبب پیدایش این نظریه شده است. به صورت اجمالی به [[تبیین]] برخی از آنها می‌پردازیم:
'''عوامل پیدایش این نظریه'''
 
عوامل گوناگونی سبب پیدایش این نظریه شده است. به صورت اجمالی به [[تبیین]] برخی از آنها می‌پردازیم:
 
#[[تحریف]] [[معنای انتظار]]: مفهوم واقعی [[انتظار]]، مسئولیت‌ساز و تکلیف‌آفرین است. [[منتظران حقیقی]] همواره مزاحم طبقه [[حاکم]] بودند؛ از این روی دست‌های نامرئی طبقه [[حاکم]] برای حفظ موقعیت خود کوشیدند تا [[انتظار]] معنای واقعی خود را از دست بدهد و [[منتظران]] نیز چنین کردند. درباره [[تحریف]] [[آموزه‌های دینی]] انگیزه‌های [[سیاسی]] همیشه دخالت داشته است؛ و [[حاکمان]] اندیشه‌هایی را که موجب براندازی و تضعیف حکومت‌شان می‌شد، [[تحریف]] می‌کردند.
#[[تحریف]] [[معنای انتظار]]: مفهوم واقعی [[انتظار]]، مسئولیت‌ساز و تکلیف‌آفرین است. [[منتظران حقیقی]] همواره مزاحم طبقه [[حاکم]] بودند؛ از این روی دست‌های نامرئی طبقه [[حاکم]] برای حفظ موقعیت خود کوشیدند تا [[انتظار]] معنای واقعی خود را از دست بدهد و [[منتظران]] نیز چنین کردند. درباره [[تحریف]] [[آموزه‌های دینی]] انگیزه‌های [[سیاسی]] همیشه دخالت داشته است؛ و [[حاکمان]] اندیشه‌هایی را که موجب براندازی و تضعیف حکومت‌شان می‌شد، [[تحریف]] می‌کردند.
#برداشت ناصواب از [[روایات]]: یکی از عوامل پیدایش این نظریه، برداشت‌های غلط و نادرست از روایاتی است که از [[ظهور]] [[حضرت]] خبر می‌دهند. در این [[روایات]] آمده است که [[ظهور امام زمان]]{{ع}} هنگامی است که [[جهان]] پر از [[ظلم و جور]] گردد. برخی از این [[احادیث]] نتیجه گرفته‌اند که وجود [[ظلم و ستم]] [[پیش از ظهور]]، یک امر قهری و طبیعی است و مقدمه [[ظهور]] و [[فرج]] است؛ بنابراین، نمی‌توان با مقدمه [[ظهور]] [[مبارزه]] کرد و از [[امر به معروف و نهی از منکر]] که [[اصل مسلّم]] [[اسلام]] است، سخن گفت.
#برداشت ناصواب از [[روایات]]: یکی از عوامل پیدایش این نظریه، برداشت‌های غلط و نادرست از روایاتی است که از [[ظهور]] [[حضرت]] خبر می‌دهند. در این [[روایات]] آمده است که [[ظهور امام زمان]]{{ع}} هنگامی است که [[جهان]] پر از [[ظلم و جور]] گردد. برخی از این [[احادیث]] نتیجه گرفته‌اند که وجود [[ظلم و ستم]] [[پیش از ظهور]]، یک امر قهری و طبیعی است و مقدمه [[ظهور]] و [[فرج]] است؛ بنابراین، نمی‌توان با مقدمه [[ظهور]] [[مبارزه]] کرد و از [[امر به معروف و نهی از منکر]] که [[اصل مسلّم]] [[اسلام]] است، سخن گفت.


*'''نقد و بررسی'''
'''نقد و بررسی'''
::::::'''الف) معارض با [[آیات قرآن کریم]]:'''  حـمایت از [[مظلوم]] در مقابل [[ظالم]]، یک [[اصل مسلّم]] و مهم [[اسلامی]] است. [[اسلام]] به [[مسلمانان]] اجازه نمی‌دهد که در برابر [[ظلم]] مستکبرین به ستمدیدگان [[جهان]] بی‌تفاوت باشند، و این یکی از ارزشمندترین [[دستورات]] [[اسلامی]] است. [[قرآن]] می‌فرماید: « چرا در [[راه خدا]] و در راه مردان و [[زنان]] و کودکانی که (به دست [[ستمگران]]) تضعیف شده‏اند [[پیکار]] نمی‏کنید؟، همان افراد (ستمدیده‏ای) که می‏‌گویند خدایا ما را از این [[شهر]] ([[مکه]]) که اهلش ستمگرند بیرون ببر و برای ما از طرف خود [[سرپرست]] قرار بده. و از برای ما از طرف خود [[یار]] و یاوری تعیین فرما»<ref>نسا/ 75..</ref>. [[علامه طباطبایی]] می‌گوید: « [[آیه شریفه]] به [[مردم]] می‌‏فرماید اگر [[ایمان]] به خدایتان ضعیف است، حد اقل [[غیرت]] و [[تعصب]] که دارید، و همین [[غیرت]] و [[تعصب]] اقتضا می‏‌کند از جای برخیزید و [[شر]] [[دشمن]] را از سر یک مشت [[زن]] و بچه و مردان ضعیف کوتاه کنید.آری [[اسلام]] هر چند که هر سبب و نسبی را در برابر [[ایمان]] هیچ و پوچ دانسته، لکن در عین حال همین هیچ و پوچ را در ظرف [[ایمان]] معتبر شمرده، بنا بر این بر هر فرد [[مسلمان]] [[واجب]] است که به خاطر [[برادران]] مسلمانش که سبب [[ایمان]] بین وی و آنان [[برادری]] برقرار ساخته، و نیز به خاطر [[برادران]] تنی و سایر خویشاوندانش از [[زن]] و مرد و ذراری- در صورتی که [[مسلمان]] باشند- [[فداکاری]] کند، و [[غیرت]] به خرج دهد، که اگر چین کند [[مستضعفین]] از [[خویشاوندان]] خود را [[نجات]] دهد»<ref>.[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، [[تفسیر المیزان ج۴ (کتاب)|تفسیر المیزان]]، ج۴، ص۶۷۲.</ref>. از دیدگاه [[تفسیر]] نمونه: «... چرا شما در [[راه خدا]] و در راه مردان و [[زنان]] و [[کودکان]] [[مظلوم]] و بی‏دفاعی که در چنگال [[ستمگران]] گرفتار شده‏اند [[مبارزه]] نمی‌‏کنید آیا [[عواطف]] انسانی شما اجازه می‏دهد که خاموش باشید و این صحنه‏های رقت بار را تماشا کنید»<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[تفسیر نمونه ج۴ (کتاب)|تفسیر نمونه]]، ج۴، ص۱۰. </ref>. بنابراین نظریه [[انتظار]] [[مذهب احتراز]]، [[منتظران]] و [[جامعه منتظر]] را به [[بی‌تفاوتی]] فرا می‌خواند که با [[آیات قرآن]] و [[اصل مسلّم]] [[دینی]] که [[یاری]] و [[کمک]] به [[مظلومان]] است در [[تعارض]] و تضاد می‌باشد.
 
'''الف) معارض با [[آیات قرآن کریم]]:'''  حـمایت از [[مظلوم]] در مقابل [[ظالم]]، یک [[اصل مسلّم]] و مهم [[اسلامی]] است. [[اسلام]] به [[مسلمانان]] اجازه نمی‌دهد که در برابر [[ظلم]] مستکبرین به ستمدیدگان [[جهان]] بی‌تفاوت باشند، و این یکی از ارزشمندترین [[دستورات]] [[اسلامی]] است. [[قرآن]] می‌فرماید: « چرا در [[راه خدا]] و در راه مردان و [[زنان]] و کودکانی که (به دست [[ستمگران]]) تضعیف شده‏اند [[پیکار]] نمی‏کنید؟، همان افراد (ستمدیده‏ای) که می‏‌گویند خدایا ما را از این [[شهر]] ([[مکه]]) که اهلش ستمگرند بیرون ببر و برای ما از طرف خود [[سرپرست]] قرار بده. و از برای ما از طرف خود [[یار]] و یاوری تعیین فرما»<ref>نسا/ 75..</ref>. [[علامه طباطبایی]] می‌گوید: « [[آیه شریفه]] به [[مردم]] می‌‏فرماید اگر [[ایمان]] به خدایتان ضعیف است، حد اقل [[غیرت]] و [[تعصب]] که دارید، و همین [[غیرت]] و [[تعصب]] اقتضا می‏‌کند از جای برخیزید و [[شر]] [[دشمن]] را از سر یک مشت [[زن]] و بچه و مردان ضعیف کوتاه کنید.آری [[اسلام]] هر چند که هر سبب و نسبی را در برابر [[ایمان]] هیچ و پوچ دانسته، لکن در عین حال همین هیچ و پوچ را در ظرف [[ایمان]] معتبر شمرده، بنا بر این بر هر فرد [[مسلمان]] [[واجب]] است که به خاطر [[برادران]] مسلمانش که سبب [[ایمان]] بین وی و آنان [[برادری]] برقرار ساخته، و نیز به خاطر [[برادران]] تنی و سایر خویشاوندانش از [[زن]] و مرد و ذراری- در صورتی که [[مسلمان]] باشند- [[فداکاری]] کند، و [[غیرت]] به خرج دهد، که اگر چین کند [[مستضعفین]] از [[خویشاوندان]] خود را [[نجات]] دهد»<ref>.[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، [[تفسیر المیزان ج۴ (کتاب)|تفسیر المیزان]]، ج۴، ص۶۷۲.</ref>. از دیدگاه [[تفسیر]] نمونه: «... چرا شما در [[راه خدا]] و در راه مردان و [[زنان]] و [[کودکان]] [[مظلوم]] و بی‏دفاعی که در چنگال [[ستمگران]] گرفتار شده‏اند [[مبارزه]] نمی‌‏کنید آیا [[عواطف]] انسانی شما اجازه می‏دهد که خاموش باشید و این صحنه‏های رقت بار را تماشا کنید»<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[تفسیر نمونه ج۴ (کتاب)|تفسیر نمونه]]، ج۴، ص۱۰. </ref>. بنابراین نظریه [[انتظار]] [[مذهب احتراز]]، [[منتظران]] و [[جامعه منتظر]] را به [[بی‌تفاوتی]] فرا می‌خواند که با [[آیات قرآن]] و [[اصل مسلّم]] [[دینی]] که [[یاری]] و [[کمک]] به [[مظلومان]] است در [[تعارض]] و تضاد می‌باشد.


'''ب) معارض و مخالف  با [[روایات]]:''' [[نظریه]] "[[انتظار]]، [[مذهب احتراز]]" خدشه‌پذیر است؛ زیرا اینکه می‌گویند: "ما کاری نداشته باشیم به اینکه در [[جهان]] بر [[ملت‌ها]] چه می‌گذرد". اولاً با چند دسته از [[روایات معتبر]] [[سازگاری]] ندارد.
'''ب) معارض و مخالف  با [[روایات]]:''' [[نظریه]] "[[انتظار]]، [[مذهب احتراز]]" خدشه‌پذیر است؛ زیرا اینکه می‌گویند: "ما کاری نداشته باشیم به اینکه در [[جهان]] بر [[ملت‌ها]] چه می‌گذرد". اولاً با چند دسته از [[روایات معتبر]] [[سازگاری]] ندارد.
خط ۱۰۸: خط ۱۱۲:
ثانیاً، براساس آیه {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>"و در زبور  پس از تورات  نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد" سوره انبیاء، آیه۱۰۵.</ref>"؛ در [[زمان ظهور]] [[منجی]] عالم [[بشریت]]، [[صالحان]] و [[مستضعفان]] [[وارث]] و [[حاکم]] روی [[زمین]] می‌شوند. اگر مراد از [[فراگیر شدن ستم]] این باشد که به طور کلی افراد [[صالح]] پیدا نمی‌شوند، پس با [[آیه]] مذکور و [[آیات]] دیگر [[قرآن]] که از [[حاکمیت]] [[مستضعفین]] در [[عصر ظهور]] گزارش می‌دهند [[تعارض]] خواهد داشت. بنابراین، روایاتی که با صریح [[آیات قرآن]] در [[تعارض]] باشند، قابل قبول نیستند.
ثانیاً، براساس آیه {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>"و در زبور  پس از تورات  نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد" سوره انبیاء، آیه۱۰۵.</ref>"؛ در [[زمان ظهور]] [[منجی]] عالم [[بشریت]]، [[صالحان]] و [[مستضعفان]] [[وارث]] و [[حاکم]] روی [[زمین]] می‌شوند. اگر مراد از [[فراگیر شدن ستم]] این باشد که به طور کلی افراد [[صالح]] پیدا نمی‌شوند، پس با [[آیه]] مذکور و [[آیات]] دیگر [[قرآن]] که از [[حاکمیت]] [[مستضعفین]] در [[عصر ظهور]] گزارش می‌دهند [[تعارض]] خواهد داشت. بنابراین، روایاتی که با صریح [[آیات قرآن]] در [[تعارض]] باشند، قابل قبول نیستند.


ثالثاً، از ظاهر روایاتی که از [[گسترش ظلم]] و [[ستم]] خبر می‌دهند، به دست می‌آید که [[فراگیر شدن ظلم]] و [[ستم]] به معنای [[گسترش ظلم]] طبقه [[حاکم]] است؛ زیرا لازمه [[ظلم]] و [[ظالم]] بودن، وجود [[مظلوم]] است. طبق این نگرش [[زمان ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} هنگامی خواهد بود که [[ظلم]] طبقه [[حاکم]] در ابعاد مختلف [[زندگی]] [[مردم]] شدت یافته و فراگیر شده باشد. طبق این معنا، هیچ‌گاه [[مسئولیت]] [[مبارزه]] با [[ستم]] و جانب‌داری از [[عدالت]]، از افراد [[صالح]] و [[مستضعف]] که می‌خواهند [[وارث]] [[حکومت]] [[زمین]] گردند، سلب نمی‌شود»<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، [[نقش آموزه انتظار در پایداری جنبش‌های اسلامی (مقاله)|نقش آموزه انتظار در پایداری جنبش‌های اسلامی]]، ص؟؟ و مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>.
ثالثاً، از ظاهر روایاتی که از [[گسترش ظلم]] و [[ستم]] خبر می‌دهند، به دست می‌آید که [[فراگیر شدن ظلم]] و [[ستم]] به معنای [[گسترش ظلم]] طبقه [[حاکم]] است؛ زیرا لازمه [[ظلم]] و [[ظالم]] بودن، وجود [[مظلوم]] است. طبق این نگرش [[زمان ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} هنگامی خواهد بود که [[ظلم]] طبقه [[حاکم]] در ابعاد مختلف [[زندگی]] [[مردم]] شدت یافته و فراگیر شده باشد. طبق این معنا، هیچ‌گاه [[مسئولیت]] [[مبارزه]] با [[ستم]] و جانب‌داری از [[عدالت]]، از افراد [[صالح]] و [[مستضعف]] که می‌خواهند [[وارث]] [[حکومت]] [[زمین]] گردند، سلب نمی‌شود»<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، [[نقش آموزه انتظار در پایداری جنبش‌های اسلامی (مقاله)|نقش آموزه انتظار در پایداری جنبش‌های اسلامی]] و مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>.
*«[[امام خمینی]] این دیدگاه را چنین [[تبیین]] کرده است: "بعضی‌ها [[انتظار فرج]] را به این می‌دانند که در [[مسجد]]، در حسینیّه ودر منزل بنشینند ودعا کنند وفرج [[امام زمان]] {{ع}} را از [[خدا]] بخواهند... [[تکلیف]] ما همین است که [[دعا]] کنیم ایشان بیایند وکاری به کار آنچه در [[دنیا]] می‌‌گذرد یا در مملکت خودمان می‌‌گذرد نداشته باشیم..."<ref> [[روح الله خمینی]]، صحیفه نور (مجموعه سخنرانی‌های امام قدس سره)، ج ۲۰، ص ۱۹۶؛ </ref> البته سفارش به خواندن دعاهایی که [[انتظار]] و [[فرج]] در آنها محوریت دارد، موضوع [[روایات]] زیادی است. [[امام زمان]]{{ع}} در [[نامه]] ای که به [[نایب خاص]] محمدبن [[عثمان]] نوشت، فرمود که "برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید، چراکه این برای خود شما هم [[فرج]] و [[گشایش]] است"<ref>[[لطف الله صافی گلپایگانی]]،  منتخب الاثرفی الامام الثانی عشر، مؤسسه حضرت معصومه{{ع}} ۱۴۱۹ق،، ص۲۶۸؛</ref> بسیاری از ما بعد از هر [[نماز]] [[دعای فرج]] می‌‌خوانیم و در هر موقعیت [[معنوی]] [[ظهور]] را طلب می‌‌کنیم اما [[انتظار فرج]] فقط اکتفا کردن به [[دعا]] خواندن نیست و نباید فقط به [[دعا]] و انجام و ظایف فردی نسبت به [[امام زمان]]{{ع}}[که [[شناخت امام زمان]]{{ع}}، [[خودسازی]]، [[انتظار فرج]]، [[غمگین]] بودن در [[فراق]] [[حضرت]]، توجه قلبی، [[صدقه دادن]]، دعاکردن، [[زیارت]] [[حضرت]]، [[محبت]] [[اهل بیت]]{{ع}}، [[تجدید بیعت]] و [[میثاق]] با [[حضرت]] و... است] اکتفا شود بلکه [[منتظر]] در [[مکتب]] [[انتظار]] علاوه بر [[تکالیف]] فردی [[رسالت]] و تکالیفی نسبت به محیط پیرامون خود و [[جامعه]] و [[امت اسلامی]] نیز دارد که با انجام [[تکالیف]] فردی و [[اجتماعی]] هردو باهم می‌توانند به عنوان یک فردی [[منتظر]] نقش ایفا نماید.
 
«[[امام خمینی]] این دیدگاه را چنین [[تبیین]] کرده است: "بعضی‌ها [[انتظار فرج]] را به این می‌دانند که در [[مسجد]]، در حسینیّه ودر منزل بنشینند ودعا کنند وفرج [[امام زمان]] {{ع}} را از [[خدا]] بخواهند... [[تکلیف]] ما همین است که [[دعا]] کنیم ایشان بیایند وکاری به کار آنچه در [[دنیا]] می‌‌گذرد یا در مملکت خودمان می‌‌گذرد نداشته باشیم..."<ref> [[روح الله خمینی]]، صحیفه نور (مجموعه سخنرانی‌های امام قدس سره)، ج ۲۰، ص ۱۹۶؛ </ref> البته سفارش به خواندن دعاهایی که [[انتظار]] و [[فرج]] در آنها محوریت دارد، موضوع [[روایات]] زیادی است. [[امام زمان]]{{ع}} در [[نامه]] ای که به [[نایب خاص]] محمدبن [[عثمان]] نوشت، فرمود که "برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید، چراکه این برای خود شما هم [[فرج]] و [[گشایش]] است"<ref>[[لطف الله صافی گلپایگانی]]،  منتخب الاثرفی الامام الثانی عشر، مؤسسه حضرت معصومه{{ع}} ۱۴۱۹ق،، ص۲۶۸؛</ref> بسیاری از ما بعد از هر [[نماز]] [[دعای فرج]] می‌‌خوانیم و در هر موقعیت [[معنوی]] [[ظهور]] را طلب می‌‌کنیم اما [[انتظار فرج]] فقط اکتفا کردن به [[دعا]] خواندن نیست و نباید فقط به [[دعا]] و انجام و ظایف فردی نسبت به [[امام زمان]]{{ع}}[که [[شناخت امام زمان]]{{ع}}، [[خودسازی]]، [[انتظار فرج]]، [[غمگین]] بودن در [[فراق]] [[حضرت]]، توجه قلبی، [[صدقه دادن]]، دعاکردن، [[زیارت]] [[حضرت]]، [[محبت]] [[اهل بیت]]{{ع}}، [[تجدید بیعت]] و [[میثاق]] با [[حضرت]] و... است] اکتفا شود بلکه [[منتظر]] در [[مکتب]] [[انتظار]] علاوه بر [[تکالیف]] فردی [[رسالت]] و تکالیفی نسبت به محیط پیرامون خود و [[جامعه]] و [[امت اسلامی]] نیز دارد که با انجام [[تکالیف]] فردی و [[اجتماعی]] هردو باهم می‌توانند به عنوان یک فردی [[منتظر]] نقش ایفا نماید.
 
از دیدگاه [[مقام معظم رهبری]] "بزرگترین وظیفه‌ [[منتظران امام زمان]] این است که از لحاظ [[معنوی]] و [[اخلاقی]] و عملی و پیوندهای [[دینی]] و [[اعتقادی]] و [[عاطفی]] با [[مؤمنین]] و همچنین برای پنجه درافکندن با [[زورگویان]]، خود را آماده کنند"<ref>بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید نیمه‌شعبان، ۳۰ / ۷ / ۱۳۸۱.</ref> در  [[انتظار]] اکتفا به [[وظایف]] فردی صحیح نیست از ویژگی [[انتظار]] آن است که [[آدمی]] را از محدوده خودش فراتر می‌برد و او را با تک تک افراد [[جامعه]] مرتبط می‌سازد. یعنی [[انتظار]] نه تن‌ها در [[زندگی فردی]] [[منتظر]] مؤثر است که در حوزه رابطه فرد با [[جامعه]] نیز طرح و برنامه دارد و او را به تأثیر گذاری مثبت در [[جامعه]] وا می‌‌دارد و از آنجا که [[شرط ظهور]] [[دولت حق]] [[آمادگی]] جمعی است، هر کسی به اندازه [[توان]] خود برای [[اصلاح جامعه]] تلاش می‌کند و در برابر ناهنجاری‌های [[اجتماعی]] ساکت و بی‌تفاوت نمی‌ماند و به [[وظایف]] فردی اکتفا نمی‌کند. و ازسوی دیگر [[بصیرت]]  و [[دشمن‌شناسی]] و [[شناخت]] نقشه‌های و رفتارهای ضدی [[دینی]] [[دشمن]] و بالابردن [[شعور]] و [[درک]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] و اهل [[اقدام]] و عمل بودن برای [[منتظران ظهور]] نیز لازم و ضروری است. "[[انتظار]]، مستلزم [[صلاح]] و عمل است؛ باید خودمان را [[اصلاح]] کنیم، باید اهل عمل به آن چیزی باشیم که [[دل]] آن بزرگوار را شاد می‌کند. اگر بخواهیم این‌جور عمل بکنیم و این [[صلاح]] و [[اصلاح]] را برای خودمان فراهم بکنیم، طبعاً نمی‌توانیم به عمل فردی اکتفا کنیم. در محیط [[جامعه]]، در محیط [[کشور]]، در محیط جهانی هم وظایفی هست که باید انجام بدهیم؛ این [[وظایف]] چه هستند؟ این همان چیزی است که نیاز دارد به [[بصیرت]]، نیاز دارد به [[معرفت]]، نیاز دارد به نگرش جهانی، نیاز دارد به روشن‌بینی؛ این آن چیزی است که شما [[جوان]] [[عزیز]] فعّالِ امروز به آن موظّفید"<ref>بیانات در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین ۱۳۹۶/۰۲/۲۰</ref> امروزه هر مسلمانی [[منتظر]] به عنوان یک سرباز و [[یار]] و [[یاور]] [[حضرت]]، علاوه بر [[وظایف]] فردی، [[بصیرت]] و [[تکالیف اجتماعی]] و بین المللی برای [[مبارزه]] با [[استکبار جهانی]] دارد؛ زیرا "[[انتظار]] به معنای این است که ما باید خود را برای [[سربازی امام زمان]] آماده کنیم.. سربازی [[منجی]] بزرگی که می‌خواهد با تمام مراکز [[قدرت]] و [[فساد]] بین‌المللی [[مبارزه]] کند، احتیاج به [[خودسازی]] و [[آگاهی]] و روشن‌بینی دارد... ما نباید [[فکر]] کنیم که چون [[امام زمان]] خواهد آمد و [[دنیا]] را پر از [[عدل و داد]] خواهد کرد، امروز وظیفه‌ای نداریم؛ نه، بعکس، ما امروز [[وظیفه]] داریم در آن جهت حرکت کنیم تا برای [[ظهور]] آن بزرگوار آماده شویم. [[اعتقاد به امام زمان]] به معنای گوشه‌گیری نیست....امروز اگر ما می‌بینیم در هر نقطه [[دنیا]] [[ظلم]] و [[بی‌عدالتی]] و [[تبعیض]] و زورگویی وجود دارد، اینها همان چیزهایی است که [[امام زمان]] برای [[مبارزه]] با آنها می‌آید. اگر ما سرباز [[امام]] زمانیم، باید خود را برای [[مبارزه]] با اینها آماده کنیم"<ref>دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان در مصلای تهران ۳۰/۰۷/۱۳۸۱.</ref> [[گوشه گیری]] و اکتفا با انجام و ظایف فردی و فقط [[دعا کردن]] و [[اشک]] ریختن با [[فلسفه انتظار]] [[سازگاری]] ندارد. "انتظاری که از آن سخن گفته‌اند، فقط نشستن و [[اشک]] ریختن نیست"<ref>. دیدار به مناسبت میلاد حضرت مهدی{{ع}} ۲۵/۰۹/۱۳۷۶</ref> [[انتظار]] تحرک بخش، [[تعهد]] آفرین، احساس مسؤلیت فردی و [[اجتماعی]]، [[درک]] داشتن مسائل گوناگون، [[دشمن‌شناسی]] و [[مبارزه]] با [[ظالمان]] و [[استکبار]] و [[یاری]] [[مظلومان]] است.[[امام خمینی]] (ره) می‌فرمایند: "ما اگر دستمان می‌‌رسید وقدرت داشتیم باید برویم تمام [[ظلم‌ها]] وجورها را از عالم برداریم، [[تکلیف]] شرعی ماست، منتها ما نمی‌توانیم. این که هست این است که [[حضرت]] {{ع}} عالم را پر می‌کند از [[عدالت]]، نه (این که) شما دست بردارید از این تکلیفتان، نه این که شما دیگر [[تکلیف]] ندارید "<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ج ۲۰، ص ۱۹۷.</ref>همه نسبت به یکدیگر و مسایل [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] و [[امت اسلامی]] [[تکلیف]] دارند [[منتظر ظهور]] به [[وظایف]] فردی اکتفا نمی‌کند. مرحوم مظفر می‌گوید: [[معنای انتظار]] [[ظهور]] [[مصلح]] [[حقیقی]]{{ع}} این نیست که [[مسلمانان]] در [[وظایف دینی]] خود دست روی دست گذاشته و در آنچه بر آنها [[واجب]] است مانند [[یاری]] [[حقّ]]، زنده کردن [[قوانین]] و دستورهای [[دینی]]، [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] فروگذاری کنند و به این [[امید]] که [[قائم]] آل [[محمّد]] بیاید و [[کارها]] را در درست کند از آنها دست بردارند. هر [[مسلمان]] موظف است که خود را به انجام دستورهای [[اسلام]] [[مکلف]] بداند، برای شناسایی [[دین]] از راه صحیح از هیچ کوششی فروگذاری نکند و به [[توانایی]] خود از [[امر به معروف و نهی از منکر]] دست نکشد. [[پیامبر]] فرمود: "همه شما [[رهبر]] یکدیگر و در راه [[اصلاح]] هم [[مسئول]] هستید<ref>. محمد باقرمجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ج۷۲،  ص۳۸. </ref> بر این اساس، یک [[مسلمان]] نمی‌تواند به [[دلیل]] [[انتظار]] به [[ظهور مهدی]] [[مصلح]]، از [[وظایف]] مسلّم و قطعی خود دست بکشد یا کوتاه بیاید؛ چه، [[انتظار]] به [[ظهور]]، نه اسقاط [[تکلیف]] می‌کند و نه مجوز تأخیر انداختن عمل را می‌دهد. [[سستی]] در [[وظایف]] [[دین]] و [[بی‌تفاوتی]] به آن به هیچ وجه جایز نیست.<ref>[[محمد رضا مظفر]]، عقاید الامامیه، ترجمه: [[علی رضا مسجد جامعی]]، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۲، ص۱۱۸.</ref>
 
[[انتظار]] با رکود، [[خاموشی]]، [[گوشه گیری]]، [[سازش]] با [[ظالم]]، خمودی و [[تسلیم]] در برابر [[استبداد]] ساز گاری ندارد. "[[انتظار فرج]]، [[انتظار]] دست [[قاهر]] قدرتمند [[الهی]] ملکوتی است که باید بیاید و با [[کمک]] همین [[انسان‌ها]] سیطره‌ [[ظلم]] را از بین ببرد و [[حق]] را غالب کند و [[عدل]] را در [[زندگی]] [[مردم]] [[حاکم]] کند و [[پرچم]] [[توحید]] را بلند کند؛ [[انسان‌ها]] را بنده‌ واقعی [[خدا]] بکند. باید برای این کار آماده بود... [[انتظار]] معنایش این است. [[انتظار]] حرکت است؛ [[انتظار]] سکون نیست؛ [[انتظار]] رها کردن و نشستن برای اینکه کار به خودی خود صورت بگیرد، نیست. [[انتظار]] حرکت است. [[انتظار]] [[آمادگی]] است....[[انتظار فرج]] یعنی کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی که [[امام زمان]] {{ع}} برای آن [[هدف]] [[قیام]] خواهد کرد، آماده کردن. آن [[انقلاب]] بزرگ [[تاریخی]] برای آن [[هدف]] انجام خواهد گرفت. و او عبارت است از ایجاد [[عدل و داد]]، [[زندگی]] انسانی، [[زندگی]] [[الهی]]، [[عبودیت]] [[خدا]]؛ این [[معنای انتظار]] [[فرج]] است"<ref>بیانات دیدار اقشار مختلف مردم در روز نیمه شعبان، ۲۷/ ۵ / ۱۳۸۷</ref>.


ازدیدگاه [[مقام معظم رهبری]] "بزرگترین وظیفه‌ [[منتظران امام زمان]] این است که از لحاظ [[معنوی]] و [[اخلاقی]] و عملی و پیوندهای [[دینی]] و [[اعتقادی]] و [[عاطفی]] با [[مؤمنین]] و همچنین برای پنجه درافکندن با [[زورگویان]]، خود را آماده کنند"<ref>بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید نیمه‌شعبان، ۳۰ / ۷ / ۱۳۸۱.</ref> در  [[انتظار]] اکتفا به [[وظایف]] فردی صحیح نیست از ویژگی [[انتظار]] آن است که [[آدمی]] را از محدوده خودش فراتر می‌برد و او را با تک تک افراد [[جامعه]] مرتبط می‌سازد. یعنی [[انتظار]] نه تن‌ها در [[زندگی فردی]] [[منتظر]] مؤثر است که در حوزه رابطه فرد با [[جامعه]] نیز طرح و برنامه دارد و او را به تأثیر گذاری مثبت در [[جامعه]] وا می‌‌دارد و از آنجا که [[شرط ظهور]] [[دولت حق]] [[آمادگی]] جمعی است، هر کسی به اندازه [[توان]] خود برای [[اصلاح جامعه]] تلاش می‌کند و در برابر ناهنجاری‌های [[اجتماعی]] ساکت و بی‌تفاوت نمی‌ماند و به [[وظایف]] فردی اکتفا نمی‌کند. و ازسوی دیگر [[بصیرت]]  و [[دشمن‌شناسی]] و [[شناخت]] نقشه‌های و رفتارهای ضدی [[دینی]] [[دشمن]] و بالابردن [[شعور]] و [[درک]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] و اهل [[اقدام]] و عمل بودن برای [[منتظران ظهور]] نیز لازم و ضروری است. "[[انتظار]]، مستلزم [[صلاح]] و عمل است؛ باید خودمان را [[اصلاح]] کنیم، باید اهل عمل به آن چیزی باشیم که [[دل]] آن بزرگوار را شاد می‌کند. اگر بخواهیم این‌جور عمل بکنیم و این [[صلاح]] و [[اصلاح]] را برای خودمان فراهم بکنیم، طبعاً نمی‌توانیم به عمل فردی اکتفا کنیم. در محیط [[جامعه]]، در محیط [[کشور]]، در محیط جهانی هم وظایفی هست که باید انجام بدهیم؛ این [[وظایف]] چه هستند؟ این همان چیزی است که نیاز دارد به [[بصیرت]]، نیاز دارد به [[معرفت]]، نیاز دارد به نگرش جهانی، نیاز دارد به روشن‌بینی؛ این آن چیزی است که شما [[جوان]] [[عزیز]] فعّالِ امروز به آن موظّفید"<ref>بیانات در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین ۱۳۹۶/۰۲/۲۰</ref> امروزه هر مسلمانی [[منتظر]] به عنوان یک سرباز و [[یار]] و [[یاور]] [[حضرت]]، علاوه بر [[وظایف]] فردی، [[بصیرت]] و [[تکالیف اجتماعی]] و بین المللی برای [[مبارزه]] با [[استکبار جهانی]] دارد؛ زیرا "[[انتظار]] به معنای این است که ما باید خود را برای [[سربازی امام زمان]] آماده کنیم.. سربازی [[منجی]] بزرگی که می‌خواهد با تمام مراکز [[قدرت]] و [[فساد]] بین‌المللی [[مبارزه]] کند، احتیاج به [[خودسازی]] و [[آگاهی]] و روشن‌بینی دارد... ما نباید [[فکر]] کنیم که چون [[امام زمان]] خواهد آمد و [[دنیا]] را پر از [[عدل و داد]] خواهد کرد، امروز وظیفه‌ای نداریم؛ نه، بعکس، ما امروز [[وظیفه]] داریم در آن جهت حرکت کنیم تا برای [[ظهور]] آن بزرگوار آماده شویم. [[اعتقاد به امام زمان]] به معنای گوشه‌گیری نیست....امروز اگر ما می‌بینیم در هر نقطه [[دنیا]] [[ظلم]] و [[بی‌عدالتی]] و [[تبعیض]] و زورگویی وجود دارد، اینها همان چیزهایی است که [[امام زمان]] برای [[مبارزه]] با آنها می‌آید. اگر ما سرباز [[امام]] زمانیم، باید خود را برای [[مبارزه]] با اینها آماده کنیم"<ref>دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان در مصلای تهران ۳۰/۰۷/۱۳۸۱.</ref> [[گوشه گیری]] و اکتفا با انجام و ظایف فردی و فقط [[دعا کردن]] و [[اشک]] ریختن با [[فلسفه انتظار]] [[سازگاری]] ندارد. "انتظاری که از آن سخن گفته‌اند، فقط نشستن و [[اشک]] ریختن نیست"<ref>. دیدار به مناسبت میلاد حضرت مهدی{{ع}} ۲۵/۰۹/۱۳۷۶</ref> [[انتظار]] تحرک بخش، [[تعهد]] آفرین، احساس مسؤلیت فردی و [[اجتماعی]]، [[درک]] داشتن مسائل گوناگون، [[دشمن‌شناسی]] و [[مبارزه]] با [[ظالمان]] و [[استکبار]] و [[یاری]] [[مظلومان]] است.[[امام خمینی]] (ره) می‌فرمایند: "ما اگر دستمان می‌‌رسید وقدرت داشتیم باید برویم تمام [[ظلم‌ها]] وجورها را از عالم برداریم، [[تکلیف]] شرعی ماست، منتها ما نمی‌توانیم. این که هست این است که [[حضرت]] {{ع}} عالم را پر می‌کند از [[عدالت]]، نه (این که) شما دست بردارید از این تکلیفتان، نه این که شما دیگر [[تکلیف]] ندارید "<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ج ۲۰، ص ۱۹۷.</ref>همه نسبت به یکدیگر و مسایل [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] و [[امت اسلامی]] [[تکلیف]] دارند [[منتظر ظهور]] به [[وظایف]] فردی اکتفا نمی‌کند. مرحوم مظفر می‌گوید: [[معنای انتظار]] [[ظهور]] [[مصلح]] [[حقیقی]]{{ع}} این نیست که [[مسلمانان]] در [[وظایف دینی]] خود دست روی دست گذاشته و در آنچه بر آنها [[واجب]] است مانند [[یاری]] [[حقّ]]، زنده کردن [[قوانین]] و دستورهای [[دینی]]، [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] فروگذاری کنند و به این [[امید]] که [[قائم]] آل [[محمّد]] بیاید و [[کارها]] را در درست کند از آنها دست بردارند. هر [[مسلمان]] موظف است که خود را به انجام دستورهای [[اسلام]] [[مکلف]] بداند، برای شناسایی [[دین]] از راه صحیح از هیچ کوششی فروگذاری نکند و به [[توانایی]] خود از [[امر به معروف و نهی از منکر]] دست نکشد. [[پیامبر]] فرمود: "همه شما [[رهبر]] یکدیگر و در راه [[اصلاح]] هم [[مسئول]] هستید<ref>. محمد باقرمجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ج۷۲،  ص۳۸. </ref> بر این اساس، یک [[مسلمان]] نمی‌تواند به [[دلیل]] [[انتظار]] به [[ظهور مهدی]] [[مصلح]]، از [[وظایف]] مسلّم و قطعی خود دست بکشد یا کوتاه بیاید؛ چه، [[انتظار]] به [[ظهور]]، نه اسقاط [[تکلیف]] می‌کند و نه مجوز تأخیر انداختن عمل را می‌دهد. [[سستی]] در [[وظایف]] [[دین]] و [[بی‌تفاوتی]] به آن به هیچ وجه جایز نیست.<ref>[[محمد رضا مظفر]]، عقاید الامامیه، ترجمه: [[علی رضا مسجد جامعی]]، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۲، ص۱۱۸.</ref>
اشکالات و پیامدهای اکتفا به [[وظایف]] فردی:


[[انتظار]] با رکود، [[خاموشی]]، [[گوشه گیری]]، [[سازش]] با [[ظالم]]، خمودی و [[تسلیم]] در برابر [[استبداد]] ساز گاری ندارد. "[[انتظار فرج]]، [[انتظار]] دست [[قاهر]] قدرتمند [[الهی]] ملکوتی است که باید بیاید و با [[کمک]] همین [[انسان‌ها]] سیطره‌ [[ظلم]] را از بین ببرد و [[حق]] را غالب کند و [[عدل]] را در [[زندگی]] [[مردم]] [[حاکم]] کند و [[پرچم]] [[توحید]] را بلند کند؛ [[انسان‌ها]] را بنده‌ واقعی [[خدا]] بکند. باید برای این کار آماده بود... [[انتظار]] معنایش این است. [[انتظار]] حرکت است؛ [[انتظار]] سکون نیست؛ [[انتظار]] رها کردن و نشستن برای اینکه کار به خودی خود صورت بگیرد، نیست. [[انتظار]] حرکت است. [[انتظار]] [[آمادگی]] است....[[انتظار فرج]] یعنی کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی که [[امام زمان]] {{ع}} برای آن [[هدف]] [[قیام]] خواهد کرد، آماده کردن. آن [[انقلاب]] بزرگ [[تاریخی]] برای آن [[هدف]] انجام خواهد گرفت. و او عبارت است از ایجاد [[عدل و داد]]، [[زندگی]] انسانی، [[زندگی]] [[الهی]]، [[عبودیت]] [[خدا]]؛ این [[معنای انتظار]] [[فرج]] است"<ref>بیانات دیدار اقشار مختلف مردم در روز نیمه شعبان، ۲۷/ ۵ / ۱۳۸۷</ref>
::::::اشکالات و پیامدهای اکتفا به [[وظایف]] فردی
#مخالف با [[آموزه‌های دینی]] و [[روایات]] [[مسلم]] و قطعی.
#مخالف با [[آموزه‌های دینی]] و [[روایات]] [[مسلم]] و قطعی.
#تلاش نکردن برای [[اصلاح جامعه]]، [[سکوت]] و قانع بودن به وضع موجود وعدم کوشش برای تحقق وضعی بهتر.
#تلاش نکردن برای [[اصلاح جامعه]]، [[سکوت]] و قانع بودن به وضع موجود وعدم کوشش برای تحقق وضعی بهتر.
خط ۲۰۰: خط ۲۰۷:


[[انتظار]]، [[ایمان]] به [[آینده]] است و لازمه‌اش [[انکار]] حال‌ و تلاش‌ برای تغییر شرایط موجود یا‌ حد‌اقل‌ آرزوی تغییر وضع‌ موجود‌ است. کسی که از‌ شرایط‌ فعلی [[خشنود]] و [[راضی]] است، چگونه می‌تواند [[منتظر]] باشد بلکه او بیش‌تر یک محافظه‌کار است‌<ref>شریعتی، علی‌، انتظار؛ مذهب اعتراض، ص۳۶.</ref> و از هر حادثه‌ای که‌ وضع‌ موجود را‌ متحول‌ کند‌ بیمناک است و چگونه می‌تواند‌ [[منتظر]] حادثه‌ای به [[عظمت]] [[ظهور]] باشد؛ چراکه با [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} و جهت برقراری [[حکومت]] جهانی‌ آن‌ [[حضرت]]، تمام سامان‌های امروزی دچار آشفتگی‌ و از‌ هم‌گسستگی‌ می‌شود‌. پس‌ [[غفلت]] و تغافل موجب‌ عدم‌ [[شناخت]] کاستی‌ها و نابسامانی‌ها و در نهایت [[محرومیت]] از مواهب [[انتظار]] خواهد شد»<ref>[[رضا علی نوروزی|نوروزی، علی رضا]]؛ [[محمد نجفی|نجفی، محمد]]، [[فاطمه هاشمی|هاشمی، فاطمه]]، [[موانع و آفات انتظار (مقاله)|موانع و آفات انتظار]]، ص ۳۳-۳۴.</ref>.
[[انتظار]]، [[ایمان]] به [[آینده]] است و لازمه‌اش [[انکار]] حال‌ و تلاش‌ برای تغییر شرایط موجود یا‌ حد‌اقل‌ آرزوی تغییر وضع‌ موجود‌ است. کسی که از‌ شرایط‌ فعلی [[خشنود]] و [[راضی]] است، چگونه می‌تواند [[منتظر]] باشد بلکه او بیش‌تر یک محافظه‌کار است‌<ref>شریعتی، علی‌، انتظار؛ مذهب اعتراض، ص۳۶.</ref> و از هر حادثه‌ای که‌ وضع‌ موجود را‌ متحول‌ کند‌ بیمناک است و چگونه می‌تواند‌ [[منتظر]] حادثه‌ای به [[عظمت]] [[ظهور]] باشد؛ چراکه با [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} و جهت برقراری [[حکومت]] جهانی‌ آن‌ [[حضرت]]، تمام سامان‌های امروزی دچار آشفتگی‌ و از‌ هم‌گسستگی‌ می‌شود‌. پس‌ [[غفلت]] و تغافل موجب‌ عدم‌ [[شناخت]] کاستی‌ها و نابسامانی‌ها و در نهایت [[محرومیت]] از مواهب [[انتظار]] خواهد شد»<ref>[[رضا علی نوروزی|نوروزی، علی رضا]]؛ [[محمد نجفی|نجفی، محمد]]، [[فاطمه هاشمی|هاشمی، فاطمه]]، [[موانع و آفات انتظار (مقاله)|موانع و آفات انتظار]]، ص ۳۳-۳۴.</ref>.
*«برداشت‌های ناصواب از برخی [[احادیث]]، از جمله احادیثی که در زیر مطرح می‌شود، به جامعه‌گریزی، [[انزوا]] و در [[حقیقت]]، ‌نوعی [[باطن‌گرایی]] می‌انجامد. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "در [[دوره غیبت]] زبان‌های خود را نگه دارید و ملازم خانه‌های خویش باشید"<ref>{{متن حدیث|كُفُّوا أَلْسِنَتَكُمْ وَ الْزَمُوا بُيُوتَكُمْ}}؛ نعمانی‌، محمد‌ بن ابراهیم‌، الغیبة، ترجمه: جواد غفاری، ص۱۹۷.</ref>؛ [[حضرت علی]] {{ع}} می‌فرمایند: "در [[دوران غیبت]] خانه‌هایتان را محل [[عبادت]] و صومعه خود قرار دهید و [[آتش]] غضا ‌‌را‌ لای دندان بگذارید (کنایه از [[حفظ زبان]] از خطر است) و [[خدا]] را بسیار‌ یاد‌ کنید‌..."<ref>{{متن حدیث|وَ اتَّخِذُوا صَوَامِعَكُمْ بُيُوتَكُمْ وَ عَضُّوا عَلَى مِثْلِ جَمْرِ الْغَضَا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً…}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۶۷.</ref>؛ این گروه از هر گونه حضور در اجتماعات، برای انجام [[آداب]] و [[مناسک]] [[دینی]] خودداری می‌کنند‌ و هرگز در حضور [[مردم]] ذکری از [[امام زمان]] {{ع}} و [[انقلاب]] [[عظیم]] ایشان به میان‌ نمی‌آورند تا [[عشق]] و ارادتشان‌ ظاهر‌ نشود.
 
«برداشت‌های ناصواب از برخی [[احادیث]]، از جمله احادیثی که در زیر مطرح می‌شود، به جامعه‌گریزی، [[انزوا]] و در [[حقیقت]]، ‌نوعی [[باطن‌گرایی]] می‌انجامد. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "در [[دوره غیبت]] زبان‌های خود را نگه دارید و ملازم خانه‌های خویش باشید"<ref>{{متن حدیث|كُفُّوا أَلْسِنَتَكُمْ وَ الْزَمُوا بُيُوتَكُمْ}}؛ نعمانی‌، محمد‌ بن ابراهیم‌، الغیبة، ترجمه: جواد غفاری، ص۱۹۷.</ref>؛ [[حضرت علی]] {{ع}} می‌فرمایند: "در [[دوران غیبت]] خانه‌هایتان را محل [[عبادت]] و صومعه خود قرار دهید و [[آتش]] غضا ‌‌را‌ لای دندان بگذارید (کنایه از [[حفظ زبان]] از خطر است) و [[خدا]] را بسیار‌ یاد‌ کنید‌..."<ref>{{متن حدیث|وَ اتَّخِذُوا صَوَامِعَكُمْ بُيُوتَكُمْ وَ عَضُّوا عَلَى مِثْلِ جَمْرِ الْغَضَا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً…}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۶۷.</ref>؛ این گروه از هر گونه حضور در اجتماعات، برای انجام [[آداب]] و [[مناسک]] [[دینی]] خودداری می‌کنند‌ و هرگز در حضور [[مردم]] ذکری از [[امام زمان]] {{ع}} و [[انقلاب]] [[عظیم]] ایشان به میان‌ نمی‌آورند تا [[عشق]] و ارادتشان‌ ظاهر‌ نشود.


در [[حقیقت]] همان‌طور که پرداختن به امور ظاهری برای [[دین]] و [[انتظار]] آفت است، [[باطن‌گرایی]] نیز برای [[دین]] و [[انتظار]] آسیب‌زا است؛ چراکه [[منتظر واقعی]] و ارادت‌مند [[معتقد]]، به تمام [[آداب]] [[دینی]] مطابق‌ [[دستورات اسلام]] عمل می‌کند؛ زیرا [[عمل صالح]]، [[تقوا]] را در وجود [[انسان]] ایجاد و پایدار می‌کند. از طرفی [[انتظار]]، علاوه بر بعد فردی، بعد [[اجتماعی]] نیز دارد، بنابراین، [[منتظران واقعی]] باید در‌ اجتماعات‌ حاضر شوند و برای معرفی و [[محبوب]] کردن [[امام زمان]] {{ع}} و نزدیکی [[فرج]] بکوشند و با [[اخلاق اسلامی]] و [[موعظه]] حسنه، دل‌های [[مردم]] را متوجه [[امام زمان]] {{ع}} نمایند و در [[اصلاح جامعه]] کوشش کنند و اگر نگران‌ از‌ دست رفتن [[اخلاص]] هستند خلوت خویش را معنوی‌تر نمایند و بهتر و بیش‌تر با [[امام زمان]] {{ع}} و خدای [[مهربان]] مأنوس شوند. از آنجا که [[احادیث]] و [[توقیعات]] به زبان متناسب با [[فهم]] افراد‌ و شرایط‌ زمان [[تفسیر]] نمی‌شود و مفاهیم نهفته در [[احادیث]] به درستی [[تبیین]] نمی‌شود کج‌فهمی‌هایی از این دست کردارهای نادرستی را رقم می‌زند، در حالی‌که از [[احادیث]] مزبور [[تفسیر]] دیگری نیز می‌توان‌ ارائه‌ داد؟ توصیه‌ به [[هوشیاری]] درباره حوادث [[دوران غیبت]] و بذل‌ توجه بیش‌تر به [[خانواده]] و امور [[تربیتی]] [[فرزندان]] و حراست از خانه و [[خانواده]] در برابر نفوذ [[فرهنگ]] ضددینی. با توجه به [[تعالیم]] [[ائمه هدی]]{{عم}} و اهمیت‌ و نقشی که [[خانواده]] در [[تربیت]] [[فرزندان]] [[صالح]] و نسل‌ منتظر‌ دارد برداشت اخیر صحیح‌تر به نظر می‌رسد»<ref>[[رضا علی نوروزی|نوروزی، رضا علی]]؛ [[محمد نجفی|نجفی، محمد]]، [[فاطمه هاشمی|هاشمی، فاطمه]]، [[موانع و آفات انتظار (مقاله)|موانع و آفات انتظار]]، ص ۴۸-۴۹.</ref>.
در [[حقیقت]] همان‌طور که پرداختن به امور ظاهری برای [[دین]] و [[انتظار]] آفت است، [[باطن‌گرایی]] نیز برای [[دین]] و [[انتظار]] آسیب‌زا است؛ چراکه [[منتظر واقعی]] و ارادت‌مند [[معتقد]]، به تمام [[آداب]] [[دینی]] مطابق‌ [[دستورات اسلام]] عمل می‌کند؛ زیرا [[عمل صالح]]، [[تقوا]] را در وجود [[انسان]] ایجاد و پایدار می‌کند. از طرفی [[انتظار]]، علاوه بر بعد فردی، بعد [[اجتماعی]] نیز دارد، بنابراین، [[منتظران واقعی]] باید در‌ اجتماعات‌ حاضر شوند و برای معرفی و [[محبوب]] کردن [[امام زمان]] {{ع}} و نزدیکی [[فرج]] بکوشند و با [[اخلاق اسلامی]] و [[موعظه]] حسنه، دل‌های [[مردم]] را متوجه [[امام زمان]] {{ع}} نمایند و در [[اصلاح جامعه]] کوشش کنند و اگر نگران‌ از‌ دست رفتن [[اخلاص]] هستند خلوت خویش را معنوی‌تر نمایند و بهتر و بیش‌تر با [[امام زمان]] {{ع}} و خدای [[مهربان]] مأنوس شوند. از آنجا که [[احادیث]] و [[توقیعات]] به زبان متناسب با [[فهم]] افراد‌ و شرایط‌ زمان [[تفسیر]] نمی‌شود و مفاهیم نهفته در [[احادیث]] به درستی [[تبیین]] نمی‌شود کج‌فهمی‌هایی از این دست کردارهای نادرستی را رقم می‌زند، در حالی‌که از [[احادیث]] مزبور [[تفسیر]] دیگری نیز می‌توان‌ ارائه‌ داد؟ توصیه‌ به [[هوشیاری]] درباره حوادث [[دوران غیبت]] و بذل‌ توجه بیش‌تر به [[خانواده]] و امور [[تربیتی]] [[فرزندان]] و حراست از خانه و [[خانواده]] در برابر نفوذ [[فرهنگ]] ضددینی. با توجه به [[تعالیم]] [[ائمه هدی]]{{عم}} و اهمیت‌ و نقشی که [[خانواده]] در [[تربیت]] [[فرزندان]] [[صالح]] و نسل‌ منتظر‌ دارد برداشت اخیر صحیح‌تر به نظر می‌رسد»<ref>[[رضا علی نوروزی|نوروزی، رضا علی]]؛ [[محمد نجفی|نجفی، محمد]]، [[فاطمه هاشمی|هاشمی، فاطمه]]، [[موانع و آفات انتظار (مقاله)|موانع و آفات انتظار]]، ص ۴۸-۴۹.</ref>.