چرا نیابت خاصه ادامه نیافت؟ و سرنوشت شیعیان پس از پایان عصر نیابت خاص و آغاز عصر غیبت کبری به چه کسانی واگذار شده است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
چرا نیابت خاصه ادامه نیافت؟ و سرنوشت شیعیان پس از پایان عصر نیابت خاص و آغاز عصر غیبت کبری به چه کسانی واگذار شده است؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۳۲
، ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۹بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ربات: جایگزینی ردهٔ پرسشهای جامع امامت و ولایت با پرسش) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
:::::*'''اول:''' از آنجا که [[خداوند]] علیم و [[حکیم]] است و تمام کارهایش دارای [[هدف]]، آینده نگری و در راستای [[هدایت]] [[بشریت]] است، پس هر آن چه بر [[بشر]] مقدر فرماید دارای [[حکمت]] و [[هدف]] است، و اگر در موردی [[عقل]] بشری از دریافت زوایای [[پنهان]] کار الهی ناتوان ماند، ضرری در [[حکمت]] آمیز بودن کار [[خداوند]] نمیزند<ref>صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۶۳.</ref>. بنابراین همان گونه که ارسال [[انبیاء]] و [[ائمه]] از روی [[حکمت]] و [[هدف]] بوده اصل [[غیبت]] [[امام]] {{ع}} و پایان [[نیابت]] [[خاصه]] نیز هدفمند و دارای برنامه بوده است؛ در [[توقیع]] مبارک [[امام مهدی|حضرت حجت]] در پاسخ از علت [[غیبت]] چنین آمده: ای [[مؤمنان]] از چیزهای که اگر برای شما [[آشکار]] شود بدتان میآید پرسش نکنید … پرسشهای بیفایده نکنید، آن چه از شما نخواستهاند خود را به [[سختی]] نیاندازید بلکه برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که در آن [[گشایش]] کار شما نیز است<ref>{{عربی|"وَ أَمَّا عِلَّةُ مَا وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَسْأَلُواْ عَنْ أَشْيَاء إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ}}... فَأَغْلِقُوا بَابَ السُّؤَالِ عَمَّا لَا يَعْنِيكُمْ وَ لَا تَتَكَلَّفُوا عِلْمَ مَا قَدْ كُفِيتُمْ وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ"}} (شیخ صدوق، کمالالدین، ص ۴۸۵ باب ۴۵ توقیعات، ح۴).</ref>. | :::::*'''اول:''' از آنجا که [[خداوند]] علیم و [[حکیم]] است و تمام کارهایش دارای [[هدف]]، آینده نگری و در راستای [[هدایت]] [[بشریت]] است، پس هر آن چه بر [[بشر]] مقدر فرماید دارای [[حکمت]] و [[هدف]] است، و اگر در موردی [[عقل]] بشری از دریافت زوایای [[پنهان]] کار الهی ناتوان ماند، ضرری در [[حکمت]] آمیز بودن کار [[خداوند]] نمیزند<ref>صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۶۳.</ref>. بنابراین همان گونه که ارسال [[انبیاء]] و [[ائمه]] از روی [[حکمت]] و [[هدف]] بوده اصل [[غیبت]] [[امام]] {{ع}} و پایان [[نیابت]] [[خاصه]] نیز هدفمند و دارای برنامه بوده است؛ در [[توقیع]] مبارک [[امام مهدی|حضرت حجت]] در پاسخ از علت [[غیبت]] چنین آمده: ای [[مؤمنان]] از چیزهای که اگر برای شما [[آشکار]] شود بدتان میآید پرسش نکنید … پرسشهای بیفایده نکنید، آن چه از شما نخواستهاند خود را به [[سختی]] نیاندازید بلکه برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که در آن [[گشایش]] کار شما نیز است<ref>{{عربی|"وَ أَمَّا عِلَّةُ مَا وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَسْأَلُواْ عَنْ أَشْيَاء إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ}}... فَأَغْلِقُوا بَابَ السُّؤَالِ عَمَّا لَا يَعْنِيكُمْ وَ لَا تَتَكَلَّفُوا عِلْمَ مَا قَدْ كُفِيتُمْ وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ"}} (شیخ صدوق، کمالالدین، ص ۴۸۵ باب ۴۵ توقیعات، ح۴).</ref>. | ||
:::::*'''دوم:''' با پذیرش اینکه پایان [[نیابت]] همراه با [[حکمت]] و [[مصلحت]] بوده است، میتوان با تحلیل و ارزیابی به برخی از مؤلفهها، عوامل و یا حکمتهای آن پی برد، که برخی آنها قرار زیر است: | :::::*'''دوم:''' با پذیرش اینکه پایان [[نیابت]] همراه با [[حکمت]] و [[مصلحت]] بوده است، میتوان با تحلیل و ارزیابی به برخی از مؤلفهها، عوامل و یا حکمتهای آن پی برد، که برخی آنها قرار زیر است: | ||
::::#[[غیبت صغری]]، مقدمه و [[زمینهساز]] [[غیبت کبری]] بود، اگر [[غیبت کبری]] به یکباره واقع میشد سرگردانی [[امت]]، مساعد شدن زمینه [[انحراف]] و [[گمراهی]] را بدنبال داشت<ref>صدر، تاریخ الغیبةالصغری، ص ۶۳۱.</ref>، روی همین مشکل [[امام هادی]] و [[امام عسکری|عسکری]] {{عم}} [[امت]] را با [[غیبت]] [[امام]] عادت میدادند و هرچه به پایان [[عمر]] مبارک نزدیک میشدند، پردهنشینی و دوری از [[مردم]] را برمیگزیدند<ref>تاریخ الغیبةالصغری، ص ۲۰۹ و ۲۲۱ تا ۲۲۳: مسعودی در اثبات الوصیة میگوید: [[امام هادی]] {{ع}} پردهنشینی را انتخاب کردند که و تنها با عده خاصی ملاقات میکرد، ولی [[امام عسکری]] {{ع}} با همه از پشت پرده سخن میگفت.</ref>. [[خصومت]] عدهای و [[جهالت]] تودهها، کاروان [[جامعه اسلامی]] را به سوی میراند که هر روز بیشتر از دیروز فضا را بر [[رهبران الهی]] تنگتر میکرد، [[شهادت]] مظلومانه [[امامان]] یکی پس از دیگری و خیره سری در برابر [[دوستان]] [[اهل بیت]] وقوع [[غیبت کبری]] را حتمی میساخت، تا [[زمین]] خالی از [[حجت خدا]] نشود و گر نه اُفول آن حتمی بود.وقتی محافظت آخرین [[ذخیره الهی]] جزء با [[غیبت]] ممکن نباشد، | ::::#[[غیبت صغری]]، مقدمه و [[زمینهساز]] [[غیبت کبری]] بود، اگر [[غیبت کبری]] به یکباره واقع میشد سرگردانی [[امت]]، مساعد شدن زمینه [[انحراف]] و [[گمراهی]] را بدنبال داشت<ref>صدر، تاریخ الغیبةالصغری، ص ۶۳۱.</ref>، روی همین مشکل [[امام هادی]] و [[امام عسکری|عسکری]] {{عم}} [[امت]] را با [[غیبت]] [[امام]] عادت میدادند و هرچه به پایان [[عمر]] مبارک نزدیک میشدند، پردهنشینی و دوری از [[مردم]] را برمیگزیدند<ref>تاریخ الغیبةالصغری، ص ۲۰۹ و ۲۲۱ تا ۲۲۳: مسعودی در اثبات الوصیة میگوید: [[امام هادی]] {{ع}} پردهنشینی را انتخاب کردند که و تنها با عده خاصی ملاقات میکرد، ولی [[امام عسکری]] {{ع}} با همه از پشت پرده سخن میگفت.</ref>. [[خصومت]] عدهای و [[جهالت]] تودهها، کاروان [[جامعه اسلامی]] را به سوی میراند که هر روز بیشتر از دیروز فضا را بر [[رهبران الهی]] تنگتر میکرد، [[شهادت]] مظلومانه [[امامان]] یکی پس از دیگری و خیره سری در برابر [[دوستان]] [[اهل بیت]] وقوع [[غیبت کبری]] را حتمی میساخت، تا [[زمین]] خالی از [[حجت خدا]] نشود و گر نه اُفول آن حتمی بود.وقتی محافظت آخرین [[ذخیره الهی]] جزء با [[غیبت]] ممکن نباشد، [[امر]] [[غیبت]] حتمی میشود. در یک نگاه کلی میتوان گفت، [[فلسفه]] [[غیبت صغری]] دو امر مهم بود: یکی زدودن [[شک]] و [[حیرت]] [[مردم]] درباره وجود [[امام]] [[مهدی]] و اثبات آن و اقناع [[مردم]] در این ارتباط که [[امام عسکری]] {{ع}} فرزندی دارد و اکنون [[امام]] است که بخش عمده این [[رسالت]] به دوش [[سفیر اول]] بود و به [[حق]] که خوب انجام داد و بااندک زمانی تمام [[شیعه]] را گرد خود جمع کرد و از سردرگمی [[نجات]] شان داد، و دیگری [[آمادهسازی]] [[مردم]] برای پذیرش [[غیبت کبری]] که این [[وظیفه]] بیشتر به دوش [[علی بن محمد سمری]] بود و به [[حق]] که پیروز شد، چون همین که آخرین [[توقیع]] و پایان [[نیابت]] خاص را اعلام فرمود کسی [[مخالفت]] نکرد و هر کسی که ادعای [[نیابت]] [[خاصه]] را کرد رسوا شد<ref>پورسید آقایی، تاریخ عصر غیبت، و دیگران، ص ۳۱۳.</ref>. بنابراین ادامه [[غیبت صغری]] لزومی نداشت کارش مقدماتی بود وقتی ذی المقدمه و [[هدف]] نهایی محقق شد مقدمه ضرورتی ندارد. | ||
::::#سختگیری و برخورد غیر انسانی [[حاکمان جور]] [[عباسی]]، اجازه کار حتی برای [[سفرا]] هم نمیداد لذا مدت [[نیابت]] آخرین [[سفیر]] تنها سه سال به درازا کشید، فعالیت و کنترل [[سفیر]] چهارم کاهش چشم گیری پیدا کرده بود و میتوان ادعا کرد که استمرار [[نیابت]] جواب کافی پس نمیداد و برای ایجاد گردش و جنبش [[نهاد وکالت|نهاد]] یا [[حضرت]] خودش مباشرتاً فعالیت میکرد یا همان روش را ادامه میداد که هر دو حالت محذور داشت<ref>غفارزاده، زندگانی [[نواب خاص]]، ص ۳۲۱ به نقل از: تاریخ الغیبةالصغری، ص ۶۳۲.</ref>. | ::::#سختگیری و برخورد غیر انسانی [[حاکمان جور]] [[عباسی]]، اجازه کار حتی برای [[سفرا]] هم نمیداد لذا مدت [[نیابت]] آخرین [[سفیر]] تنها سه سال به درازا کشید، فعالیت و کنترل [[سفیر]] چهارم کاهش چشم گیری پیدا کرده بود و میتوان ادعا کرد که استمرار [[نیابت]] جواب کافی پس نمیداد و برای ایجاد گردش و جنبش [[نهاد وکالت|نهاد]] یا [[حضرت]] خودش مباشرتاً فعالیت میکرد یا همان روش را ادامه میداد که هر دو حالت محذور داشت<ref>غفارزاده، زندگانی [[نواب خاص]]، ص ۳۲۱ به نقل از: تاریخ الغیبةالصغری، ص ۶۳۲.</ref>. | ||
::::#استمرار شیوه ارتباط به واسطه [[نایب خاص]] نیازمند پیدایش و پرورش انسانهای مانند [[سفرا]] چهارگانه بود که در [[جهاد]]، [[شجاعت]]، ذکاوت، [[رازداری]] و … سرآمد روزگار بودند آیا مادر روزگار در هر برهه [[آمادگی]] تقدیم چنین فرزندانی را داشت؟! آیا استمرار [[سیستم]] [[نیابت]] در درازمدت خطری جدی برای وجود [[رهبری]] نداشت؟ به ویژه که وضعیت [[شهرها]]، جمعیتها، اطلاع رسانیها و … کاملا دگرگون و پیش رفته شده بود.آیا وجود [[نایب عام]] که دست باز و ابتکار عمل مناسب دارد بهتر از [[نایب]] خاصی که به خاطر تعقیب و خفقان و … در خفا و انزوای کامل بسر برد بهتر نیست؟ به خاطر علتهایی که ذکر شد و علتهای دیگری که به آن دسترسی نیست، [[امام مهدی|حضرت حجت]] اندکی پیش از [[وفات]] چهارمین [[سفیر]] توقیعی صادر فرمودند که دیگر [[وصیت]] به [[نیابت]] نکند و پایان [[نیابت]] خاص را اعلام کند. | ::::#استمرار شیوه ارتباط به واسطه [[نایب خاص]] نیازمند پیدایش و پرورش انسانهای مانند [[سفرا]] چهارگانه بود که در [[جهاد]]، [[شجاعت]]، ذکاوت، [[رازداری]] و … سرآمد روزگار بودند آیا مادر روزگار در هر برهه [[آمادگی]] تقدیم چنین فرزندانی را داشت؟! آیا استمرار [[سیستم]] [[نیابت]] در درازمدت خطری جدی برای وجود [[رهبری]] نداشت؟ به ویژه که وضعیت [[شهرها]]، جمعیتها، اطلاع رسانیها و … کاملا دگرگون و پیش رفته شده بود.آیا وجود [[نایب عام]] که دست باز و ابتکار عمل مناسب دارد بهتر از [[نایب]] خاصی که به خاطر تعقیب و خفقان و … در خفا و انزوای کامل بسر برد بهتر نیست؟ به خاطر علتهایی که ذکر شد و علتهای دیگری که به آن دسترسی نیست، [[امام مهدی|حضرت حجت]] اندکی پیش از [[وفات]] چهارمین [[سفیر]] توقیعی صادر فرمودند که دیگر [[وصیت]] به [[نیابت]] نکند و پایان [[نیابت]] خاص را اعلام کند. |