رشد روحیه محبت و عشق‌ورزی به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۰: خط ۵۰:
::::::«یکی از [[آثار روانشناسی انتظار]]، [[دلدادگی]] در حیطه عمل می‌باشد چرا که [[منتظر]] [[عاشق]] در تمام اقداماتش همسویی، همنوایی و هم‌جهتی مدنظر می‌باشد. کسی [[منتظر واقعی]] است که [[سلوک]] و مسلک خود را مطابق آئین و روش متظر قرار دهد و به دنبال میل و خواست [[منتظر]] خود می‌گردد. [[علی]] {{ع}} در [[مذمت]] عده‌ای که خود را عالم می‌پندارند و [[عاشق]] [[اهل‌بیت]] می‌دانند می‌فرماید: {{متن حدیث|لَا يَقْتَصُّونَ أَثَرَ نَبِيٍّ وَ لَا يَقْتَدُونَ بِعَمَلِ وَصِيٍّ... الْمَعْرُوفُ فِيهِمْ مَا عَرَفُوا وَ الْمُنْكَرُ عِنْدَهُمْ مَا أَنْكَرُوا مَفْزَعُهُمْ فِي الْمُعْضِلَاتِ إِلَى أَنْفُسِهِمْ وَ تَعْوِيلُهُمْ فِي الْمُهِمَّاتِ عَلَى آرَائِهِمْ كَأَنَّ كُلَّ امْرِئٍ مِنْهُمْ إِمَامُ نَفْسِهِ}}<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۸۸.</ref>. نه گام بر جای پای [[پیامبر]] می‌نهند و نه از [[رفتار]] [[جانشین]] او [[پیروی]] می‌کنند... [[نیکی]] در نظرشان همان است که می‌پندارند و [[زشتی]] همان است که آنها منکرند در حل مشکلات به خود [[پناه]] می‌برند و در مبهمات تنها به [[رأی]] خود تکیه می‌کنند گویا هر کدام [[امام]] و [[راهبر]] خویشند. در جای دیگری در همین [[نهج‌البلاغه]] [[علی]] {{ع}} می‌فرماید [[مردم]] به کجا می‌روید؟ چرا از [[حق]] [[منحرف]] می‌شوید؟ پرچم‌های [[حق]] برافراشته و نشانه‌های آن [[آشکار]] است با اینکه چراغ‌های [[هدایت]] روشنگر راهند. چون [[گمراهان]] به کجا می‌روید؟ چرا سرگردانید؟ در حالی‌که [[عترت پیامبر]] شما [[دین]] شماست... و همانند تشنگانی که به سوی [[آب]] شتابانند به سویشان [[هجوم]] ببرید<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۸۷.</ref>. [[علی]] {{ع}} در این [[خطبه]] به [[ضرورت]] [[اقتدار]] [[تأسی]] به [[اهل بیت]] اشاره می‌نماید و می‌فرماید کسی که [[اقتدا]] و [[تأسی]] کوتاهی کند سرانجامی جز [[هلاکت]] نخواهد داشت»<ref>[[رضا انصاری|انصاری، رضا]]، [[پیش‌درآمدی بر آثار روان‌شناسی انتظار (مقاله)|پیش درآمدی بر آثار روان‌شناسی انتظار]]، ص ؟؟</ref>.
::::::«یکی از [[آثار روانشناسی انتظار]]، [[دلدادگی]] در حیطه عمل می‌باشد چرا که [[منتظر]] [[عاشق]] در تمام اقداماتش همسویی، همنوایی و هم‌جهتی مدنظر می‌باشد. کسی [[منتظر واقعی]] است که [[سلوک]] و مسلک خود را مطابق آئین و روش متظر قرار دهد و به دنبال میل و خواست [[منتظر]] خود می‌گردد. [[علی]] {{ع}} در [[مذمت]] عده‌ای که خود را عالم می‌پندارند و [[عاشق]] [[اهل‌بیت]] می‌دانند می‌فرماید: {{متن حدیث|لَا يَقْتَصُّونَ أَثَرَ نَبِيٍّ وَ لَا يَقْتَدُونَ بِعَمَلِ وَصِيٍّ... الْمَعْرُوفُ فِيهِمْ مَا عَرَفُوا وَ الْمُنْكَرُ عِنْدَهُمْ مَا أَنْكَرُوا مَفْزَعُهُمْ فِي الْمُعْضِلَاتِ إِلَى أَنْفُسِهِمْ وَ تَعْوِيلُهُمْ فِي الْمُهِمَّاتِ عَلَى آرَائِهِمْ كَأَنَّ كُلَّ امْرِئٍ مِنْهُمْ إِمَامُ نَفْسِهِ}}<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۸۸.</ref>. نه گام بر جای پای [[پیامبر]] می‌نهند و نه از [[رفتار]] [[جانشین]] او [[پیروی]] می‌کنند... [[نیکی]] در نظرشان همان است که می‌پندارند و [[زشتی]] همان است که آنها منکرند در حل مشکلات به خود [[پناه]] می‌برند و در مبهمات تنها به [[رأی]] خود تکیه می‌کنند گویا هر کدام [[امام]] و [[راهبر]] خویشند. در جای دیگری در همین [[نهج‌البلاغه]] [[علی]] {{ع}} می‌فرماید [[مردم]] به کجا می‌روید؟ چرا از [[حق]] [[منحرف]] می‌شوید؟ پرچم‌های [[حق]] برافراشته و نشانه‌های آن [[آشکار]] است با اینکه چراغ‌های [[هدایت]] روشنگر راهند. چون [[گمراهان]] به کجا می‌روید؟ چرا سرگردانید؟ در حالی‌که [[عترت پیامبر]] شما [[دین]] شماست... و همانند تشنگانی که به سوی [[آب]] شتابانند به سویشان [[هجوم]] ببرید<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۸۷.</ref>. [[علی]] {{ع}} در این [[خطبه]] به [[ضرورت]] [[اقتدار]] [[تأسی]] به [[اهل بیت]] اشاره می‌نماید و می‌فرماید کسی که [[اقتدا]] و [[تأسی]] کوتاهی کند سرانجامی جز [[هلاکت]] نخواهد داشت»<ref>[[رضا انصاری|انصاری، رضا]]، [[پیش‌درآمدی بر آثار روان‌شناسی انتظار (مقاله)|پیش درآمدی بر آثار روان‌شناسی انتظار]]، ص ؟؟</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین نظری شاری؛}}
{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین نظری شاری؛}}
[[پرونده:13681271.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
[[پرونده:13681271.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالله نظری شاری]]'''، در مقاله ''«[[نقش انتظار در بهداشت روانی (مقاله)|نقش انتظار در بهداشت روانی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالله نظری شاری]]'''، در مقاله ''«[[نقش انتظار در بهداشت روانی (مقاله)|نقش انتظار در بهداشت روانی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در [[فرهنگ انتظار]]، پیوندی عمیقی از [[محبت]] و عطوفت بین "[[امام]] [[منتظَر]]" و "منتظِران" برقرار است که گسستی در آن نیست. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|الْإِمَامُ‌ الْأَنِيسُ‌ الرَّفِيقُ‌ وَ الْوَالِدُ الشَّفِيقُ‌ وَ الْأَخُ الشَّقِيقُ...}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۹۸، ح۱.</ref>؛ "[[امام]] همدمِ همراه، [[پدر]] [[مهربان]] و [[برادر]] تنی و [[دل‌سوز]] است". [[امام علی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّا لَنَفْرَحُ‌ لِفَرَحِكُمْ‌ وَ نَحْزَنُ لِحُزْنِكُمْ...}}<ref>حکیمی، محمد، عصر زندگی، ص۲۶۸.</ref>؛ "همانا، ما در [[شادمانی]] شما شاد و در [[اندوه]] شما [[اندوهگین]] می‌شویم". و [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|...وَ اللَّهِ‌ لَأَنَا أَرْحَمُ‌ بِكُمْ‌ مِنْكُمْ بِأَنْفُسِكُمْ}}<ref>حکیمی، محمد، عصر زندگی، ص۲۶۹.</ref>؛ "...به [[خدا]] [[سوگند]] که من نسبت به شما، از خود شما مهربان‌ترم". {{متن حدیث|بِنَفْسِي‌ أَنْتَ‌ مِنْ‌ مُغَيَّبٍ‌ لَمْ‌ يَخْلُ‌ مِنَّا...}}<ref>سید بن طاووس، إقبال الأعمال، ص۲۹۸؛ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.</ref>؛ "جانم فدای تو ای ناپیدایی که از ما بیرون نیست!"؛ {{متن حدیث|عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ‌ أَرَى‌ الْخَلْقَ‌ وَ لَا تُرَى‌ وَ لَا أَسْمَعُ لَكَ حَسِيساً وَ لَا نَجْوَى}}<ref>سید بن طاووس، إقبال الأعمال، ص۲۹۸؛ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.</ref>؛ "چقدر بر من جانکاه است که [[مردم]] را ببینم، اما تو دیده نشوی و هیچ‌گونه صدا و سخنی از تو نشنوم". پیوند [[دوستی]] و [[عاطفی]] "منتظِران" با "[[امام]] [[منتظَر]]" چنان عمیق و با [[ثبات]] است که تمام نسبت‌ها [[عاطفی]] آنان را با دیگران تحت تأثیر قرار می‌دهد، به‌گونه‌ای که "[[انسان]] [[منتظِر]]" چیزی را [[دوست]] دارد که امامش آن را [[دوست]] دارد و با چیزی [[دشمن]] است که امامش آن را [[دشمن]] می‌دارد، چنان‌که [[امام کاظم]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|طُوبَى‌ لِشِيعَتِنَا الْمُتَمَسِّكِينَ‌ بِحَبْلِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا الثَّابِتِينَ عَلَى مُوَالاتِنَا وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِنَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ قَدْ رَضُوا بِنَا أَئِمَّةً وَ رَضِينَا بِهِمْ شِيعَةً فَطُوبَى لَهُمْ ثُمَّ طُوبَى لَهُمْ وَ هُمْ وَ اللَّهِ مَعَنَا فِي دَرَجَاتِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>محمد بن بابویه صدوق، کمال‌الدین و تمام‌النعمه، ج۲، ص۳۶۱، باب ۳۴، ح۵.</ref>؛ "خوشا به حال [[شیعیان]] ما که در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما به ریسمان ما چنگ می‌زنند و بر [[دوستی]] ما و [[دشمنی]] [[دشمنان]] ما ثابت می‌مانند. ایشان از ما و ما از ایشان هستیم. آنان به [[امامت]] ما [[خشنود]] و ما به [[پیروی]] آنان خرسندیم. خوشا به حال آنها و خوشا به احوال‌شان، به [[خدا]] [[سوگند]]! آنان در [[روز قیامت]]، در مرتبه ما و با ما خواهند بود"»<ref>[[نقش انتظار در بهداشت روانی (مقاله)|نقش انتظار در بهداشت روانی]] ص ۱۲۰.</ref>.
:::::*«در [[فرهنگ انتظار]]، پیوندی عمیقی از [[محبت]] و عطوفت بین "[[امام]] [[منتظَر]]" و "منتظِران" برقرار است که گسستی در آن نیست. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|الْإِمَامُ‌ الْأَنِيسُ‌ الرَّفِيقُ‌ وَ الْوَالِدُ الشَّفِيقُ‌ وَ الْأَخُ الشَّقِيقُ...}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۹۸، ح۱.</ref>؛ "[[امام]] همدمِ همراه، [[پدر]] [[مهربان]] و [[برادر]] تنی و [[دل‌سوز]] است". [[امام علی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّا لَنَفْرَحُ‌ لِفَرَحِكُمْ‌ وَ نَحْزَنُ لِحُزْنِكُمْ...}}<ref>حکیمی، محمد، عصر زندگی، ص۲۶۸.</ref>؛ "همانا، ما در [[شادمانی]] شما شاد و در [[اندوه]] شما [[اندوهگین]] می‌شویم". و [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|...وَ اللَّهِ‌ لَأَنَا أَرْحَمُ‌ بِكُمْ‌ مِنْكُمْ بِأَنْفُسِكُمْ}}<ref>حکیمی، محمد، عصر زندگی، ص۲۶۹.</ref>؛ "...به [[خدا]] [[سوگند]] که من نسبت به شما، از خود شما مهربان‌ترم". {{متن حدیث|بِنَفْسِي‌ أَنْتَ‌ مِنْ‌ مُغَيَّبٍ‌ لَمْ‌ يَخْلُ‌ مِنَّا...}}<ref>سید بن طاووس، إقبال الأعمال، ص۲۹۸؛ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.</ref>؛ "جانم فدای تو ای ناپیدایی که از ما بیرون نیست!"؛ {{متن حدیث|عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ‌ أَرَى‌ الْخَلْقَ‌ وَ لَا تُرَى‌ وَ لَا أَسْمَعُ لَكَ حَسِيساً وَ لَا نَجْوَى}}<ref>سید بن طاووس، إقبال الأعمال، ص۲۹۸؛ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.</ref>؛ "چقدر بر من جانکاه است که [[مردم]] را ببینم، اما تو دیده نشوی و هیچ‌گونه صدا و سخنی از تو نشنوم". پیوند [[دوستی]] و [[عاطفی]] "منتظِران" با "[[امام]] [[منتظَر]]" چنان عمیق و با [[ثبات]] است که تمام نسبت‌ها [[عاطفی]] آنان را با دیگران تحت تأثیر قرار می‌دهد، به‌گونه‌ای که "[[انسان]] [[منتظِر]]" چیزی را [[دوست]] دارد که امامش آن را [[دوست]] دارد و با چیزی [[دشمن]] است که امامش آن را [[دشمن]] می‌دارد، چنان‌که [[امام کاظم]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|طُوبَى‌ لِشِيعَتِنَا الْمُتَمَسِّكِينَ‌ بِحَبْلِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا الثَّابِتِينَ عَلَى مُوَالاتِنَا وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِنَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ قَدْ رَضُوا بِنَا أَئِمَّةً وَ رَضِينَا بِهِمْ شِيعَةً فَطُوبَى لَهُمْ ثُمَّ طُوبَى لَهُمْ وَ هُمْ وَ اللَّهِ مَعَنَا فِي دَرَجَاتِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>محمد بن بابویه صدوق، کمال‌الدین و تمام‌النعمه، ج۲، ص۳۶۱، باب ۳۴، ح۵.</ref>؛ "خوشا به حال [[شیعیان]] ما که در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما به ریسمان ما چنگ می‌زنند و بر [[دوستی]] ما و [[دشمنی]] [[دشمنان]] ما ثابت می‌مانند. ایشان از ما و ما از ایشان هستیم. آنان به [[امامت]] ما [[خشنود]] و ما به [[پیروی]] آنان خرسندیم. خوشا به حال آنها و خوشا به احوال‌شان، به [[خدا]] [[سوگند]]! آنان در [[روز قیامت]]، در مرتبه ما و با ما خواهند بود"»<ref>[[نقش انتظار در بهداشت روانی (مقاله)|نقش انتظار در بهداشت روانی]] ص ۱۲۰.</ref>.
:::::*«رشد [[روحیه]] [[محبت]] و [[عشق‌ورزی]]، به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی [[انتظار]]، در بُعد رشد روانی و [[سلامت]] شخصیت به این معناست که ابعاد [[عاطفی]] [[مکتب]] [[انتظار]]، موجب شکل‌گیری و رشد یک شبکه سرشار از [[محبت]] و [[عشق‌ورزی]] میان ‌"[[امام]] منتظَر‌" و ‌"[[امت]] منتظِر‌" از یک‌سو، و آحاد افراد [[امت]] از سوی دیگر می‌شود و این خود، عامل مهمی در رشد روانی و [[سلامت]] شخصیت [[جامعه منتظران]] است.
::::::ابعاد [[عاطفی]] [[انتظار]]، از یک‌سو بر [[عشق]] و [[محبت]] میان آحاد افراد [[جامعه اسلامی]] [[استوار]] است، و از سوی دیگر بر پیوند ناگسستنی [[عشق]] و مؤدّت میان [[امام]] و [[امت]] تکیه دارد. زیرا، در [[مکتب]] [[انتظار]]، از یک‌سو، رابطه بین افراد [[امت]]، نه براساس [[خاک]] و [[خون]]، بلکه بر پایه [[ایدئولوژی]] و [[ایمان]] است. در [[جامعه‌]] ایمانی پیوند میان افراد، برادرانه است که از صادقانه‌ترین و عمیق‌ترین پیوند هاست چنان‌چه [[قرآن]] می‌فرماید: [[مؤمنان]] [[برادر]] یکدیگرند<ref> {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ}} «جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref>، و انس و الفت و رابطه برادرانه‌ میان آنان از مواهب [[الهی]] است.<ref>{{متن قرآن|فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا}} سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref> از نظر [[قرآن]]، [[جامعه‌]] [[اسلامی]] از نوعی [[یکپارچگی]] [[اجتماعی]] بر مبنای [[اخوت]] و [[مودّت]] برخوردار است و آحاد این [[جامعه]]، دارای پیوندهای [[تکوینی]] و [[تشریعی]] هستند و رابطه‌ میان آنها بر اساس [[محبت]]، [[مودت]]<ref> {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا}}«به زودی (خداوند) بخشنده برای آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، (در دل‌ها) مهری خواهد نهاد» سوره مریم، آیه ۹۶.</ref>، [[اخوت]] و [[رحمت]]<ref>{{متن قرآن|رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ}} سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> است. از نظر [[اسلام]]، [[بهترین]] [[انسان‌ها]] کسی است که بیش‌تر به [[مردم]] نفع برساند<ref> پیامبر اکرم: {{متن حدیث|خَيرُ النّاسِ مَنِ انتَفَعَ بِهِ النّاسُ}} (بحارالانوار، ج ۷۵، باب ۳۴، ص ۲۳، حدیث ۱).</ref> و کسی که به [[نیاز]] و فریاد [[کمک]] خواهی دیگران بی‌‌تفاوت باشد، از جرگه‌‌ی [[مسلمانان]] واقعی خارج است.<ref> پیامبر اکرم: {{متن حدیث|مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِم}} (بحارالانوار، ج ۷۴، باب ۲۰، حدیث۱۲۰، ص ۳۳۹).</ref>
::::::از سوی دیگر، ابعاد [[عاطفی]] [[انتظار]] براین [[حقیقت]] [[استوار]] است که [[امام]] پیوند عمیقی از عطوفت، مؤدت، و [[محبت]] نسبت با [[پیروان]] [[راستین]] خویش دارد. [[امام]]{{ع}} بسیار [[خیرخواه]] و نگران [[امت]] خویش است. این [[محبت]] و [[نگرانی]] نه از آن جهت است که حضرتش [[نیازمند]] [[امت]] باشد، بلکه از آن جهت است که او [[انسان کامل]] است، بر این اساس، مهر و [[محبت]] حضرتش نیز در غایتِ کمال است، به گونه که بدون هیچ [[نیاز]]، نگران [[سرنوشت]] [[امت]] است و برای گرفتاری آنان [[غمگین]] و برای تردید شان دل‌خون است چنان‌که حضرتش می‌فرماید: ‌"{{متن حدیث|إِنَّهُ أٌنهی إِلیَّ ارتِیَابُ جَمَاعَةِ مِنکُم فِی الدَّینِ وَ مَا دَخَلَهُم مِنَ الشَّکِّ وَ الحَیرَة فِی وُلَاةِ أٌمرَهِم فَغَمَّنَا ذَلِکُ لِّا لَنَا وَ سَأونَا فِیکُم لَا فَینَا لِأَنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَلَا فَاقَةَ بِنَا إِلَی غَیرِه}}<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۸.</ref> از تردید گروهی از شما در دین‌باوری و [[شک]] و سرگردانی در (مسأله) [[ولایت]] و [[امامت]] [[آگاه]] شدم. این موضوع ما را نه به خاطر خودما، بلکه به خاطر شما، [[غمگین]] و متأثّر کرد؛ چون [[خدا]] با ماست و ما نیازی به دیگری نداریم.‌" بر این اساس، [[آگاهی]] و [[شناخت]] نسبت به این [[محبّت]] خداگونه، دل‌های [[امت]] را سرشار از [[عشق]] و جان‌های آنان را [[غرق]] در شیفتگی و [[اشتیاق]] نسبت به آن [[حضرت]] می‌کند و شعله‌های [[انتظار]] [[دیدار]] حضرتش را در [[دل‌ها]] بر می‌افروزد.
::::::آثار روان‌شناختی ابعاد [[عاطفی]] و رشد [[روحیه]] [[محبت]] و [[عشق‌ورزی]] [[انتظار]] را می‌توان در ابعاد ذیل تحلیل و بررسی کرد:
:::::*'''[[اشتیاق]]''': اوج ابعاد [[عاطفی]] [[انتظار]]، که در [[حقیقت]] نقطه‌ گرمی و حرارت آن به شمار می‌آید، [[اشتیاق]] است. [[منتظر]] کسی است که چون خاکِ تشنه در تب وتاب و [[اشتیاق]] [[آب]] می‌سوزد: ‌{{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ}}<ref>«بگو: به من بگویید اگر آب (سرزمین) شما فرو رود چه کسی برای شما آبی روان می‌آورد؟» سوره ملک، آیه ۳۰.</ref> بگو: به من خبر دهید، اگر آب‌های‌ [سرزمین] شما در [[زمین]] فرو [[رود]]، چه کسی می‌تواند [[آب]] جاری و گوارا در دسترس شما قرار دهد‌". ‌"ماء معین‌" [[آب]] جاری و روانی را گویند که در دید و در دست‌رس است. ‌"عِلم‌" را نیز از آن رو که چون [[آب]]، از سینه‌ای به سینه‌ای و از زبانی به زبان دیگر جاری است ‌"ماء معین‌" ‌گویند. این [[آیه شریفه]] بر [[حضرت حجت]]{{ع}} نیز تطبیق شده است؛<ref> محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵۱، ص۵۱_۵۳ و۱۵۱.</ref> زیرا آن [[حضرت]] عِلم و خیر ممثّل و در [[حقیقت]] مصداق کامل [[آب]] حیات است.<ref> [[عبدالله جوادی آملی]]، تسنیم (تفسیر قرآن کریم)، قم، نشر اسراء، ۱۳۸۴، ج۸، ص۱۹۶. </ref> [[امام]] چشمه‏ جوشان معنا و [[معرفت]] است و از زلال [[ناب]] [[معنویت]] او، [[جان]] تشنگان [[معرفت]] سیراب می‌گردد؛ تشنگانی که بار سنگین [[تکلیف]] انسانی [[انتظار]] را در [[فراق]] او بر دوش دارند و در راه رسیدن به آن چشمه‏ زلال [[پاکی‌ها]]، سراسر وجود شان را عطشِ [[اشتیاق]] فرا گرفته است.
:::::*'''[[محبت]]''': در [[فرهنگ انتظار]]، پیوندی عمیقی از [[محبت]] و عطوفت بین ‌"[[امام]] منتظَر‌" و ‌"منتظِران‌" برقرار است که گسستی در آن نیست. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: ‌{{متن حدیث|ألإمامُ أَلاَنیسُ الرَّفیقُ وَ الوالِدُ الشَّفیقُ وَ الأَخُ الشَّقیقُ}}<ref> محمد ابن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۹۸، ح۱.</ref> [[امام]] همدمِ همراه، [[پدر]] [[مهربان]] و [[برادر]] تنی و [[دل]] سوز است‌". [[امام علی]]{{ع}} فرمود: ‌{{متن حدیث|إنّا لَنَفرَحُ لِفَرَحِکُم وَ نَحزُنُ لِحُزنِکُم}}<ref> محمد حکیمی، عصر زندگی، قم، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی حوزة علمیه قم، ۱۳۷۴، چاپ دوم، ص۲۶۸.</ref> همانا، ما در [[شادمانی]] شما شاد و در [[اندوه]] شما [[اندوهگین]] می‌شویم‌". و [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: ‌{{متن حدیث|وَاللّه لَأنا ارحَمُ بِکُم مِنکُم بأنفُسِکُم}}<ref> همان، ص۲۶۹.</ref>... به [[خدا]] [[سوگند]] که من نسبت به شما، از خود شما مهربان‌ترم‌". {{متن حدیث|بِنَفسی أَنتَ مِن مُغَیبٍ لَم یخلُ مِنّا}}<ref> سیدبن طاووس، إقبال الأعمال، ص۲۹۸؛ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.</ref> جانم فدای تو ای ناپیدایی که از ما بیرون نیست!‌؛ ‌{{متن حدیث|عَزیزٌ عَلَی أن أَری الخَلقَ وَ لا تُری وَ لا أسمَعُ لَکَ حَسیساً وَ لا نَجوی}}<ref> سیدبن طاووس، إقبال الأعمال،ص۲۹۸؛ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.</ref>چقدر بر من جانکاه است که [[مردم]] را ببینم، اما تو دیده نشوی و هیچ گونه صدا و سخنی از تو نشنوم‌". پیوند [[دوستی]] و [[عاطفی]] ‌"منتظِران‌" با ‌"[[امام]] منتظَر‌" چنان عمیق و با [[ثبات]] است که تمام نسبت‌ها [[عاطفی]] آنان را با دیگران تحت تأثیر قرار می‌دهد، به گونه‏ که ‌"[[انسان]] منتظِر‌" چیزی را [[دوست]] دارد که امامش آن را [[دوست]] دارد و با چیزی [[دشمن]] است که امامش آن را [[دشمن]] می‌دارد، چنان‌که [[امام کاظم]]{{ع}} می‌فرماید: ‌{{متن حدیث|طُوبی لِشیعَتِنا المُتَمَسِّکینَ بِحَبلِنا فِی غَیبَةِ قائِمِنا، الثّابِتینَ عَلی مُوالاتِنا وَ البَراءَةِ مِن أَعدائِنا اُولئِکَ مِنّا وَ نَحنُ مِنهُم قَد رَضُوا بِنا أَئِمَّةً وَ رَضینا بِهِم شیعَةً، فَطُوبی لَهُم ثُمَّ طُوبی لَهُم وَ هُم وَاللهِ مَعَنا فِی دَرَجاتِنا یَومَ القِیامَةِ}}<ref> محمّد بن بابویه صدوق،، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۶۱، باب ۳۴، ح۵.</ref> خوشا به حال [[شیعیان]] ما که در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما به ریسمان ما چنگ می‌زنند و بر دوستیِ ما و [[دشمنی]] [[دشمنان]] ما ثابت می‌مانند. ایشان از ما و ما از ایشان هستیم. آنان به [[امامت]] ما [[خشنود]] و ما به [[پیروی]] آنان خرسندیم. خوشا به حال آنها و خوشا به احوال شان، به [[خدا]] [[سوگند]]! آنان در [[روز قیامت]]، در مرتبه‏ ما و با ما خواهند بود‌".
:::::*'''طلب و جست و جو''':‌ "[[انسان]] منتظِر‌"، همواره به دنبال [[یار]] می‌گردد و با شور و [[شوق]] همه جا را در طلبش جست و جو می‌کند: {{متن حدیث|لَیتَ شِعرِی أَینَ استَقَرَّت بِکَ النَّوی بَل أی أرضٍ تُقِلُّکَ أَو ثَری أَبِرَضوی أَم غَیرِها أَم ذِی طُوی}}<ref> سیدبن طاووس، إقبال الأعمال،ص۲۹۸؛ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.</ref> ای کاش می‌دانستم در چه جایی منزل گرفته‌ای و چه سرزمین و مکانی تو را در برگرفته است! آیا در [[کوه رضوی]] هستی و یا در جای دیگر و یا در [[ذی طوی]] هستی… ‌". کسی که گم شده‌ای دارد و مدعی [[عشق]] و [[محبت]] است، آیا از او پذیرفته است که هیچ گاه در طلب گم شده‌اش بر نیامده باشد؟<ref> مسعود آذربایجانی، رابطه انتظار و بهداشت روان، ماهنامه موعود، شماره۷۶.</ref>ازاین رو، [[انسان]] ‌"منتظِر‌" در متن دنیای مدرن، اما متفاوت از [[انسان]] مدرن است که خویشتن را در میان انبوه [[آرمان‌ها]] و [[تمایلات]] گوناگون گم کرده است و جستجویش برای رسیدن به [[آرامش]] و [[خوشبختی]] در سایه نظام‌های [[فکری]] و [[سیاسی]] بشری او را ملول، [[ناامید]] و درمانده نموده است. [[انسان]] [[منتظِر]] در پرتو پرفروغ [[انتظار]] خود را باز یافته و در طلب و جستجو برای دست‌یابی به [[آرمان]] روشنی است که [[ایمان]] به [[انتظار]] به او نوید می‌دهد. ازاین رو، لحظه لحظه [[زندگی]] او سرشار از تمنا، طلب و جستجو برای دسترسی به [[هدف]] والای است که رسیدن به آن را [[باور]] دارد و سرانجام آن [[نجات]]، رهایی و [[سعادت]] همه [[بشریت]] است.
:::::*'''چشم انتظاری''': در [[انتظار]] آن [[یار]] ‌"سفر کرده‌" که ‌"صد قافله همره اوست‌" و ‌"هر کجا هست خدایا به [[سلامت]] دارش!‌"،<ref> حافظ: آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست. هر کجا هست خدایا به سلامت دارش</ref>(...)
::::::"[[انسان]] منتظِر‌"، [[دل]] از غیر بریده و هردم چشم در راه [[یار]] دارد و در هر [[نفس]] او را می‌جوید و بند بند وجودش، شرحه شرحه از داغ دوری آن دلبر دُردانه،<ref> مولوی: سینه خواهم شرحه شرحه از فراق.... تا بگویم شرح درد اشتیاق.</ref> ناله‌های‌ [[فراق]] او را ‌"ندبه‌" می‌کند: ‌{{متن حدیث|أینَ مُعِزُّ الْأوْلِیاءِ وَ مُذِلُّ الأعْداءِ، أینَ جامِعُ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوی، أینَ بابُ اللهِ الَّذِی مِنْهُ یؤْتی، أیْنَ وَجهُ اللهِ الَّذِی إِلَیهِ یَتَوَجَّهُ الأَولیاءُ}}<ref> شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه؛ سید بن طاووس، اقبال الأعمال، ص۲۹۷. </ref> کجاست [[عزت]] بخش [[دوستان]] و [[خوار]] کننده‌‌ی [[دشمنان]]؟ کجاست گرد آورنده‌‌ی سخنان بر [[پرهیزکاری]]؟ کجاست آن درگاه [[خداوند]] که از آن جا به سوی خدای روند؟ کجاست آن آیینه‌ [[خدا]] نمای که [[دوستان]] [[خداوند]] به سوی او روی آورند‌"
::::::"[[انسان]] منتظِر‌"، هر صبح و ظهر و [[شام]] در ‌"[[مسجد]] جمکران‌" دلش، [[نماز]] [[عشق]] به [[امامت]] پیشوای مهر و [[عدالت]] بر پاست که: ‌{{متن حدیث|اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقُومُ السَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقعُدُ السَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقرَءُ وَ تُبَینُ السَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُصَلِّی وَ تَقنُتُ السَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَرکَعُ وَ تَسجُدُ}}<ref> شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۹۲؛ مفتایح الجنان، زیارت آل یاسین.</ref> [[سلام]] بر تو آن گاه که می‌ایستی، [[سلام]] بر تو آن گاه که می‌نشینی، [[سلام]] بر تو هنگامی که [[قرآن]] می‌خوانی و [[بیان]] می‌کنی، آن گاه که [[نماز]] می‌گزاری و [[قنوت]] می‌بندی، [[سلام]] بر تو چون به [[رکوع]] می‌روی و [[سجده]] می‌کنی‌". یعنی در همه‏‌ی احوال دلم با تو و چشمم به راه تو است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: هرکس [[دوست]] دارد در شمار [[اصحاب]] [[حضرت]] باشد، باید [[چشم به راه]] باشد و [[پارسایی]] پیشه سازد.<ref> محمدبن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۰۰، باب ۱۱، ح ۱۶.</ref>
::::::[[انتظار]] در ابعاد [[عاطفی]] آن (یعنی [[اشتیاق]]، [[محبت]]، طلب و جست ‌‌و‌‌ جو و چشم انتظاری که همگی مستلزم نوعی [[توسل]] و رابطه‏‌ی قلبی با [[حضرت قائم]] است)، بر [[بهداشت روان]] به ویژه به معنای پیش گیری اولیه و ممانعت از [[بیماری‌ها]] و ارتقای [[توان]] مندی‌ها در مقابله با استرس‌ها و اضطراب‌ها نقش مؤثّری دارد. روان شناسان می‌گویند: در مواجهه با مسایل [[زندگی]] و رسیدن به موفقیت ـ به ویژه در مشکلات ـ به طور کلی، به دو دسته از عوامل نیازمندیم: نخست، فراهم آمدن اسباب طبیعی؛ دوم، شرایط روانی خاصی که بتوانیم با مسایل [[زندگی]] بهتر روبه رو شویم که معمولاً با [[توسل]] به [[اولیای الهی]] فراهم می‌گردد. گاهی سُستی [[اراده]]، [[ترس]]، [[غم]]،[[اضطراب]] و عدم اشراف کامل بر [[موقعیت]]، باعث می‌شود که نتوانیم از راه حل‌های‌ ممکن برای حل و فصل مسائل [[زندگی]] به شکل مطلوب بهره ببریم. [[توسل]] (به [[امامان]]، مخصوصاً [[حضرت مهدی]]{{ع}} که زنده و ناظر بر احوال شعیان است) و [[توکل]] باعث [[تقویت اراده]] و عدم تأثیر عوامل مخلّ روانی می‌شود.<ref> ام. رابین دیماتئو، روان‌شناسی سلامت، مترجمان: سید مهدی موسوی اصل و دیگران، تهران، انتشارت سمت، ۱۳۷۸، چاپ اول، ج۲، ص۷۵۹-۷۶۲.</ref>
::::::در جمع بندی نهایی، نتیجه می‌گیریم: ابعاد [[عاطفی]] [[انتظار]] در محورهای چهار گانه،‏‌ یعنی: [[اشتیاق]]، [[محبت]]، طلب و جست ‌‌و‌‌ جو، و چشم انتظاری، بر [[بهداشت روان]] در دو سطح پیش گیری اولیه و ارتقای [[توان]] مندی‌ها و رشد روانی افراد مؤثّر می‌باشد»<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۷۲: خط ۸۳:
{{پرسمان آثار روانشناختی انتظار}}
{{پرسمان آثار روانشناختی انتظار}}
{{پرسمان آثار انتظار}}
{{پرسمان آثار انتظار}}
==منبع‌شناسی جامع مهدویت==
==منبع‌شناسی جامع مهدویت==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{پرسش‌های وابسته}}
۷۵٬۵۳۰

ویرایش