تفسیر انتظار امام مهدی به احتراز یا اکتفا به وظایف فردی چه پیامی دارد؟ آیا این برداشت صحیح است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
تفسیر انتظار امام مهدی به احتراز یا اکتفا به وظایف فردی چه پیامی دارد؟ آیا این برداشت صحیح است؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۴ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۴۸
، ۱۴ مارس ۲۰۲۲بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
== پاسخ جامع اجمالی == | == پاسخ جامع اجمالی == | ||
== | == معناشناسی == | ||
[[انتظار به معنای احتراز]] یا به عبارتی دیگر "مسلک [[اکتفا به وظایف فردی]]" یعنی: دیدگاهی که [[منتظر]] را به [[گوشهگیری]] میکشاند و [[مانع]] تلاش وی میشود<ref>ر.ک: [[عزیزالله حیدری|حیدری، عزیزالله]]، [[انتظار و انسان معاصر (کتاب)|انتظار و انسان معاصر]]، ص۳۱-۳۲</ref>؛ احتراز برداشتی اشتباه از [[انتظار]] است که نه تنها دست به هیچ کاری نمیزند؛ بلکه [[مانع]] کسانی میشوند که در راه [[انتظار]] تلاش و فعالیت میکنند<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>. طرفداران این نظریه بر این باورند که [[حکومت جهانی]] [[حضرت حجت]] زمانی محقق میشود که [[جهان]] پر از [[ظلم و ستم]] شود در نتیجه هر عملکرد مثبتی اعم از شخصی و [[اجتماعی]] میتواند [[ظهور]] [[حضرت]] را به تاخیر بیندازد<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]، [[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۱۱۰-۱۱۸</ref>. به عبارت دیگر: [[انتظار]] به این معنا، یعنی اینکه شما از هر عمل مثبت و از هر [[اقدام]] و هر [[مجاهدت]] و هر اصلاحی دست بکشید و [[منتظر]] بمانید تا [[صاحب عصر]] و زمان، خودش بیاید و اوضاع را [[اصلاح]] کند و [[مفاسد]] را بر طرف نماید<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]، [[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]، دیدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان، ۱۱/ ۱۲/ ۱۳۶۹</ref>. | |||
== | == اقسام احتراز == | ||
این اندیشه در گونههای مختلفی از سوی برخی کجاندیشان مطرح شده است: | |||
#عدهای [[انتظار فرج]] را فقط به معنای [[دعا برای ظهور]] [[امام عصر]] معنی میکنند، هر چند امکان دارد در مواردی خاص دست به عمل شوند، یعنی در موارد جزئی [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنند<ref>ر.ک: [[زهرا مصباحی|مصباحی، زهرا]]، [[امام زمان (کتاب)|امام زمان]]، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛ [[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[اندیشه مهدویت و آسیبها (کتاب)|اندیشه مهدویت و آسیبها]]، ص ۱۱.</ref>. | |||
#گروهی معتقدند [[انتظار فرج]] یعنی نسبت به حوادثی که پیرامون ما را گرفته، هیچ [[اقدام عملی]] نباید انجام داد؛ فرق این دسته با دستۀ فوق این چنین است که در گروه اول، در مواردی [[امر به معروف]] انجام میشد، اما در اینجا تمام اقدامات عملی ساکت میماند<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]، [[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]، ص۱۶۱، ۱۶۲؛ [[زهرا مصباحی|مصباحی، زهرا]]، [[امام زمان (کتاب)|امام زمان]]، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛[[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[اندیشه مهدویت و آسیبها (کتاب)|اندیشه مهدویت و آسیبها]]، ص ۱۱.</ref>. | |||
#عدهای دیگر [[اعتقاد]] دارند باید عالم پر از [[معصیت]] بشود تا حضرت بیاید<ref>ر.ک: [[زهرا مصباحی|مصباحی، زهرا]]، [[امام زمان (کتاب)|امام زمان]]، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.</ref>، یعنی اگر در جایی [[نیاز]] بود [[امر به معروف]] و یا [[نهی از منکر]] شود نباید به این [[وظیفه]] عمل کرد، به بیان دیگر [[مکلف]] باید از هر عمل مثبتی (حتی [[دعا کردن]]) و از هر [[اقدام]] و هر [[مجاهدت]] و هر اصلاحی دست بکشد و [[منتظر]] بماند تا [[امام عصر]]{{ع}} خودش بیاید و اوضاع را [[اصلاح]] و [[مفاسد]] را برطرف کند، این مثل آن است که [[معتقد]] باشیم در شب تاریک، [[انسان]] چراغ روشن نکند؛ چون فردا بناست [[خورشید]] عالمتاب بیاید و روز شود و همه [[دنیا]] را روشن کند<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]، [[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]، ص۱۶۱، ۱۶۲.</ref>. | |||
# | #عدهایی [[اعتقادی]] فراتر از [[اعتقاد]] دسته سوم دارد یعنی معتقدند باید به [[گناهان]] و [[فساد]] دامن زد<ref>ر.ک: [[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[اندیشه مهدویت و آسیبها (کتاب)|اندیشه مهدویت و آسیبها]]، ص ۱۱.</ref>، یعنی باید [[مردم]] را به [[گناه]] [[دعوت]] کرد تا [[دنیا]] پر از [[جور]] و [[ظلم]] شود. در این دسته هم افراد ساده لوح وجود داشتند و هم اشخاص [[منحرف]] با مقاصدی ناصواب<ref>ر.ک: [[زهرا مصباحی|مصباحی، زهرا]]، [[امام زمان (کتاب)|امام زمان]]، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.</ref>. | ||
#برخی هر اقدامی برای [[تشکیل حکومت]] در [[زمان غیبت]] را خلاف [[شرع]] دانسته و [[عقیده]] دارند این عمل با [[روایات]] مغایر است و هر عَلَمی [[قبل از ظهور]] حضرت بلند شود، [[طاغوت]] است<ref>{{متن حدیث|کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَایَةِ الْقَائِمِ{{ع}} صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ}}؛ الغیبه، نعمانی، ص ۱۱۴؛ کافی، ج ۸، ص ۲۹۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص ۱۱۳-۱۱۸؛ [[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[انتظار فرج ۱ (مقاله)|انتظار فرج]].</ref>. | |||
# | |||
# | |||
== | ==تفاوت [[انتظار]] با احتراز== | ||
[[حقیقت]] و ماهیت [[انتظار]]، احتراز از [[مسئولیتها]] و فعالیتها نیست؛ [[انتظار]] حالتی [[نفسانی]] است که وقتی شدت گرفت، از محدودۀ [[قلب]] عبور کرده و به اعضا و جوارح میرسد و خودش را در عملِ [[منتظِر]]، نشان میدهد؛ به تعبیر دیگر [[انتظار]] ذاتاً با گوشهگیری همخوانی ندارد، بلکه جنبه عملی و فعالیتهای اصلاحی در جهت زمینهسازی [[امام مهدی]]{{ع}} بسیار پررنگ است. در [[روایات]]، [[منتظران]] [[امام عصر]]{{ع}} را مانند [[مجاهدان]] رکاب [[پیامبر]]{{صل}} [[تشبیه]] کردهاند<ref> {{متن حدیث|بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ قَاعِداً تَحْتَ لِوَائِهِ...}}. بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۲.</ref>؛ روشن است، انتظاری که بدون عمل و فقط در مرحلۀ [[قلب]] باشد و جز [[تأسف]] و [[اندوه]] [[قلبی]] اثر دیگری نداشته باشد، نسبتی با [[جهاد]] ندارد. در برخی [[احادیث]] نیز چنین آمده است: {{متن حدیث|بِمَنْزِلَةِ مَنِ اُسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ}}<ref>الکافی، ج۱، ص۳۷۱.</ref>؛ همانند کسی است که با [[پیامبر]]{{صل}} [[شهید]] شود. چنین تشبیهاتی که درباره [[منتظران ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} وارد شده است. نوع رابطه و تشابه میان [[انتظار]]، [[جهاد]] و [[مبارزه]] نشانگر ابعاد عملی [[منتظران]] است<ref>ر.ک: [[نصرت الله آیتی|آیتی، نصرت الله]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]؛ [[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۱۱۰-۱۱۸؛ [[فرجالله هدایتنیا|هدایتنیا، فرجالله]]، [[امام مهدی در نگاه امام خمینی (مقاله)|امام مهدی در نگاه امام خمینی]]، ج۲، ص۳۶۶؛ [[رضا علی نوروزی|نوروزی، رضا علی]]؛ [[محمد نجفی|نجفی، محمد]]، [[فاطمه هاشمی|هاشمی، فاطمه]]، [[موانع و آفات انتظار (مقاله)|موانع و آفات انتظار]]، ص ۴۸-۴۹؛ [[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]، ص۲۰۳-۲۰۴.</ref>. | |||
==عوامل ایجاد مسلک احتراز== | |||
در اینکه چه عواملی موجب چنین برداشت اشتباهی از [[انتظار]] شده است احتمالات مختلفی وجود دارد مانند: | |||
#'''[[تحریف]] [[معنای انتظار]] توسط [[حاکمان]]''': از مؤلفههای مهم و جدی [[انتظار]]، عمل و [[ایستادگی]] در برابر حاکمین [[ظالم]] است؛ بدین رو حاکمین [[ستمگر]] برای برطرف کردن چنین مانعی، از ترفندی به نام [[تحریف]] [[معنای انتظار]] استفاده کنند؛ تا [[منتظرین]] نتواند به [[رسالت]] اصلی [[معنای انتظار]] که همان عمل و تحرک است دست یابند. [[آیات]] قرانی، کاملاً در جهت رفع این [[تحریف]] است و [[حمایت از مظلوم در مقابل ظالم]] را [[اصل مسلّم]] و مهم [[اسلامی]] میداند؛ چنانکه در آیۀ ذیل بهصراحت به [[حمایت]] [[مظلوم]] در مقابل [[ظالم]] اشاره شده است: {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا}}<ref>«و چرا شما در راه خداوند نبرد نمیکنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که میگویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵.</ref> بنابراین، در نگاه [[قرآن]]، عزلتنشینی و [[سکوت]] در برابر [[ظالم]] در هیچ زمانی جایز نیست و چنین برداشتی از [[انتظار]]، چیزی جزء [[تحریف]] [[معنای انتظار]] نیست. | |||
# '''برداشت اشتباه از [[روایات]]''': یکی از عوامل پیدایش این نظریه، برداشتهای غلط و [[نادرست]] از روایاتی است که [[ظهور]] [[حضرت]] را نوید میدهند. در این [[روایات]] آمده است، [[ظهور امام زمان]]{{ع}}، هنگامی است که [[جهان]] پر از [[ظلم و جور]] شود<ref>{{متن حدیث|... مْلَأُ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً...}}. بحار الأنوار، ج 98، ص 264:... بهوسیله او زمین را پر از داد و عدل مىکند همینطورى که از ظلم و ستم پر شده است </ref>برخی از این [[احادیث]] نتیجه گرفتهاند وجود [[ظلم و ستم]] [[پیش از ظهور]]، یک امر قهری و طبیعی و مقدمۀ [[ظهور]] و [[فرج]] است؛ بنابراین نمیتوان با مقدمۀ [[ظهور]] [[مبارزه]] کرد و از [[امر به معروف و نهی از منکر]] که [[اصل مسلّم]] [[اسلام]] است، [[سخن]] گفت<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>. | |||
==نقد [[مسلک احتراز]]== | |||
چنین برداشتی از [[روایات]]، اولاً معارض با [[آیات]] و روایاتی است که به صورت [[عام و خاص]] دربارۀ [[نیکوکاری]] و تلاش [[مسلمین]] و [[امر به معروف]] [[مسلمان]] وجود دارد؛ ثانیاً دلالت این [[روایات]] متوجه [[منتظرین]] نمیشود: | |||
#'''تعارض با آیات قرآن''': [[امر به معروف و نهی از منکر]]، یکی از اصول مسلّم و از [[ضروریات اسلام]] و [[مورد اتفاق]] [[عالمان دینی]] است. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ}}<ref>«شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان میآوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه 110.</ref>از نظر [[اسلام]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] بر هر کسی که توان و [[قدرت]] دارد و ضرری متوجه جانش نمیشود [[واجب]] است. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} میفرماید: "باید [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنید، و گرنه [[خداوند]] بدترین و شرورترین شما را بر [[نیکان]] و پاکانتان چیره میکند و دعای خوبانتان را [[مستجاب]] و روا نمیگرداند بیگمان [[امر به معروف و نهی از منکر]] با انتظاری [[سازگاری]] دارد که تکلیفساز باشد، نه تکلیفسوز. اگر [[باور]] ما این باشد که [[انتظار]]، احتراز باشد، آنگاه [[امربهمعروف و نهیازمنکر]]، معنایی پیدا نمیکند. [[حمایت از مظلوم]] در مقابل [[ظالم]]، یک [[اصل مسلّم]] و مهم [[اسلامی]] است. [[اسلام]] به [[مسلمانان]] اجازه نمیدهد در برابر [[ظلم]] مستکبرین به ستمدیدگان [[جهان]] بیتفاوت باشند و این یکی از ارزشمندترین [[دستورات]] [[اسلامی]] است: {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا}}<ref>«و چرا شما در راه خداوند نبرد نمیکنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که میگویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵</ref>.<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref> | |||
#تعارض با روایات عام: یعنی روایاتی که موضوع آن فقط مخصوص [[زمان غیبت]] و [[دوران انتظار]] نیست، مانند: [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: «کسی که صبح کند و به امور [[مسلمانان]] توجهی نکند، [[مسلمان]] نیست»<ref>{{متن حدیث|مَنْ لَمْ یَهْتَمَّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۳۳۶ </ref> همچنین ایشان فرمودند: «باید [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنید، و گرنه [[خداوند]] بدترین و شرورترین شما را بر [[نیکان]] و پاکانتان چیره میکند و دعای خوبانتان را [[مستجاب]] نمیکند»<ref>{{متن حدیث|لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَتَنْهُنَّ عَنِ الْمُنْکَرِ أَوْ لَیُسَلِّطَنَّ اللَّهُ شِرَارَکُمْ عَلَی خِیَارِکُمْ فَیَدْعُو خِیَارُکُمْ فَلَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ}}؛ بحارالانوار، ج۹۰، ص۳۷۸.</ref>. در این دو [[روایت]]، انجام امور [[مسلمین]] و همچنین انجام [[امر به معروف و نهی از منکر]] جزء [[وظایف]] اصلی [[مسلمین]] شمرده شده است. حال میخواهد این دو [[مسئولیت]] در [[زمان غیبت]] [[امام]] یا در زمان حضور ایشان باشد<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.</ref>. | |||
#'''تعارض با روایات خاص در باب [[ظهور]]''': یعنی روایاتی که در خصوص [[زمان غیبت]] و [[دوران انتظار]] وارد شده است، مانند روایتی از [[امام صادق]]{{ع}}، که شخصی از ایشان سوال کردند، کسی که دارای [[ولایت]] [[پیشوایان]] است و [[انتظار ظهور]] [[حکومت حق]] را میکشد، درچه حالی از [[دنیا]] میرود. [[امام]] فرمودند: «او همانند کسی است که با [[رهبر]] این [[انقلاب]] در خیمۀ او بوده باشد. سپس [[سکوت]] کرد و فرمودند: «او همانند کسی است که در [[خدمت]] [[پیامبر]]{{صل}} با [[شمشیر]] بر مغز [[دشمن]] میکوبد»<ref>{{متن حدیث|هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ کَانَ مَعَ اَلْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ ثُمَّ سَکَتَ هُنَیْئَةً ثُمَّ قَالَ هُوَ کَمَنْ کَانَ مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۲.</ref> در این [[روایت]] مشخص است که [[جهاد]] در رکاب [[پیامبر]]{{صل}} با انتظاری که به معنای [[گوشهگیری]] و باطنگرایی باشد همخوانی ندارد. | |||
از ظاهر روایاتی که از [[گسترش ظلم]] و [[ستم]] خبر میدهند، اینچنین بهدست میآید که [[فراگیر شدن ظلم]] و [[ستم]] به معنای [[گسترش ظلم]] طبقۀ [[حاکم]] است؛ زیرا لازمۀ [[ظلم]] و [[ظالم]] بودن، وجود [[مظلوم]] است؛ یعنی باید [[مظلومین]] باشند تا [[ظلم]] و [[ظالم]] معنا پیدا کند، به این ترتیب محال است قائل شویم در [[زمان غیبت]] [[ظلم و ستم]] باید همه جا را فرا بگیرد؛ چراکه وجود [[مظلوم]] نشان دهندۀ این است که [[ظلم و ستم]] نمیتواند همه جا را فرا بگیر. | |||
برخی برای اینکه از زیر بار [[مسئولیت]] و زمینهسازی [[ظهور]] فرار کنند چنین توجیه کردهاند که ممکن است اعمالشان در [[عصر غیبت]] به [[ریا]] [[آلوده]] شود؛ ازاینرو [[اعمال]] ظاهری را رها کرده و به باطنگرایی [[گرایش]] پیدا کردند؛ اما [[انتظار واقعی]]، یعنی تحرک و عمل و این عده نمیتوانند با این توجیه که ممکن است این [[اعمال]] منجر به [[ریا]] شود، [[دست]] از تلاش و کوشش بکشند و به [[گوشهگیری]] متمایل شوند<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]؛ [[محبوب شفائی|شفائی، محبوب]]، [[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]، ص ۴۹</ref>. | |||
== نقد تمسک به روایات ظلم و جور == | |||
برخی از کسانی که [[مذهب احتراز]] را پذیرفتند در اغلب موارد برداشت غلطشان از [[روایات]] سبب پذیرفتن چنین مذهبی شده است، از جملۀ این [[روایات]]، [[روایت]] {{متن حدیث|یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا (بَعْدَ مَا) مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً}} است. این برداشت نادرست با نقدهای بسیاری مواجه است؛ از جمله موارد ذیل است: | |||
#این برداشت با [[فلسفه انتظار]] منافات دارد؛ زیرا [[فلسفه انتظار]] حل نشدن و [[تسلیم]] نشدن در برابر آلودگیهای محیط و [[جامعه]] است. | |||
#[[امر به معروف و نهی از منکر]]، یکی از اصول مسلّم و از [[ضروریات اسلام]] و [[مورد اتفاق]] [[عالمان دینی]] است. از نظر [[اسلام]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] بر هر کسی که [[توان]] و [[قدرت]] دارد و ضرری متوجه جانش نمیشود [[واجب]] است. بیگمان [[امر به معروف و نهی از منکر]] با انتظاری [[سازگاری]] دارد که تکلیفساز باشد، نه تکلیفسوز. | |||
#این چنین [[روایات]]، از جهانی پر از [[ظلم و ستم]] سخن میگویند نه جهانی پر از [[ظالم]] و [[ستمگر]]؛ بین [[جهان]] پر از [[ظلم]] و [[جهان]] پر از [[ظالم]] فرق است؛ زیرا اگر گفتیم [[جهان]] پر از [[ظلم]] میشود لازمهاش این نیست که حتما باید ظالمین هم فراوان باشد بلکه این امکان وجود دارد که تمام این [[ظلمها]] به وسیلۀ عده ای محدود صورت گرفته باشد. | |||
#براساس آیۀ {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵</ref>، در [[زمان ظهور]] [[صالحان]] و [[مستضعفان]] [[وارث زمین]] میشوند. اگر مراد از [[فراگیر شدن ظلم]] و [[ستم]] در این [[روایات]] این باشد که افراد [[صالح]] محو و نابود میشوند پس آیۀ مذکور و [[آیات]] دیگر [[قرآن]] که از [[حاکمیت]] [[مستضعفین]] در [[عصر ظهور]] سخن میگویند [[تعارض]] خواهد داشت و در [[تعارض]] [[روایات]] و [[آیات]] قرانی آن چیزی که از اعتبار ساقط میشود [[روایات]] متعارض با [[قرآن]] است. | |||
#از ظاهر روایاتی که از [[گسترش ظلم]] و [[ستم]] خبر میدهند، به دست میآید [[فراگیر شدن ظلم]] و [[ستم]] به معنای [[گسترش ظلم]] طبقه [[حاکم]] است؛ زیرا لازمۀ [[ظلم]] و [[ظالم]] بودن، وجود [[مظلوم]] است. طبق این نگرش [[زمان ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} هنگامی خواهد بود که [[ظلم]] طبقۀ [[حاکم]] در ابعاد مختلف [[زندگی]] [[مردم]] شدت یافته و فراگیر شده باشد. طبق این معنا، هیچگاه [[مسئولیت]] [[مبارزه]] با [[ستم]] و جانبداری از [[عدالت]]، از افراد [[صالح]] و [[مستضعف]] که میخواهند [[وارث]] [[حکومت]] [[زمین]] گردند، سلب نمیشود<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>. | |||
== [[ادله]] اثبات [[مسئولیت پذیری]] [[منتظران]] == | |||
البته برای اثبات اینکه [[منتظران]] در زمان [[انتظار]] باید [[اهل تلاش]] و [[مسئولیت پذیری]] باشند باید توجه داشت [[انتظار]] یک حالتی نفسانی است که وقتی شدید شد به طور خودکار از [[قلب]] به اعضا و جوارح سرازیر میشود و آثار خود را در عمل نشان میدهد. از نگاه [[عقل]] اگر چنین اتفاقی محقق نشد یعنی فعالیت عملی برای [[منتظر]] در زمان [[انتظار]] شکل نگرفته و این نتیجه به دست میآید که شخص از ابتدا [[منتظر]] نبوده است<ref>[[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>. اگر ما به مفهوم واقعی [[انتظار]] بنگریم دور از [[انصاف]] است که "[[انتظار]]" را عامل رکود و [[سستی]] بدانیم، زیرا "[[انتظار]]" به معنای [[امید]] و [[آرزو]] است و تردیدی نیست که "[[امید]] و [[آرزو]]" در [[زندگی]] [[انسان]] یکی از مؤثّرترین عوامل تحرّک [[بشر]] است که ایجاد [[جاذبه]] میکند و [[انسان]] را به راه میاندازد و او را به سوی خود میکشاند<ref>ر.ک: [[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]، ص۲۰۳ ـ ۲۰۴.</ref>. | |||
همچنین [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بالاترین [[اعمال]] امتش در [[زمان غیبت]] را [[انتظار فرج]] میداند: {{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ تَعَالَی}}<ref>کمال الدین، ج۲، ص ۶۴۴.</ref> با توجه به این [[روایت]] [[انتظار]] بدون هیچگونه عملی نمیتواند [[بهترین]] عمل باشد و این در تضاد کامل با [[مذهب احتراز]] است. | |||
[[انتظار امام عصر]]{{ع}} به آن معنی نیست که دربارۀ اجرای حقایقِ [[دین]]، دست روی دست گذاشته و کاری انجام ندهیم، به خصوص دربارۀ [[واجبات]] [[دینی]] مثل [[جهاد]] در راه [[اجرای قوانین]] [[دین]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]]. همچنین [[انتظار]]، رها کردن [[کفار]] به حال خود و [[تسلیم]] امور به آنها نیست، متصدی شدن ظالمین در امور [[مسلمین]] نتیجهاش این است که هیچگونه [[اقدامات اصلاحی]] مثل [[امر به معروف و نهی از منکر]] در آن [[جامعه]] وجود نداشته باشد<ref>ر.ک: [[محبوب شفائی|شفائی، محبوب]]، [[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]، ص ۴۹.</ref>. | |||
==نتیجه== | |||
[[گوشهگیری]] و بیتوجهی نسبت به امور پیرامونی [[انسان]] یکی از آسیبهای موضوع [[مهدویت]] است. آنچه اهمیت دارد این است که [[انتظار ظهور امام مهدی]] به معنای نشستن و [[دعا کردن]] صرف محقق نخواهد شد، بلکه بایستی با [[آگاهی]] و [[شناخت]]، برای [[ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}} تلاش کرد؛ بنابراین، ذات [[انتظار]]، حرکت و تلاش برای [[اصلاحات]] و زمینهسازیهای گوناگون فردی و [[اجتماعی]] است و هرگونه عزلتگزینی و باطنگرایی با [[آیات]] و [[روایات]] در [[تعارض]] کامل است<ref>ر.ک: [[نصرت الله آیتی|آیتی، نصرت الله]]، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت؛ [[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۱۱۰-۱۱۸؛ [[فرجالله هدایتنیا|هدایتنیا، فرجالله]]، [[امام مهدی در نگاه امام خمینی (مقاله)|امام مهدی در نگاه امام خمینی]]، مجموعه مقالات سومین اجلاس مهدویت، ج۲، ص۳۶۶؛ [[رضا علی نوروزی|نوروزی، رضا علی]]؛ [[محمد نجفی|نجفی، محمد]]، [[فاطمه هاشمی|هاشمی، فاطمه]]، [[موانع و آفات انتظار (مقاله)|موانع و آفات انتظار]]، ص ۴۸-۴۹؛ [[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]، ص۲۰۳-۲۰۴؛ [[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.</ref>. | |||
== پاسخها ودیدگاههای متفرقه == | == پاسخها ودیدگاههای متفرقه == |