قرب در قرآن: تفاوت میان نسخهها
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
# '''[[عندیت]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ }}﴾}}<ref> در جایگاهی راستین نزد فرمانفرمایی توانمند؛ سوره قمر، آیه:۵۵.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلْ أَؤُنَبِّئُكُم بِخَيْرٍ مِّن ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ }}﴾}}<ref> بگو آیا (میخواهید) شما را به بهتر از آن آگاه سازم؟ برای کسانی که پرهیزگارند نزد پروردگارشان بوستانهایی است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند و (آنان را) همسرانی پاکیزه و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود و خداوند به (کار) بندگان، بیناست آنان که میگویند: پروردگارا! به راستی ما ایمان آوردهایم پس، از گناهان ما درگذر و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار!؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۵ - ۱۶.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَهُمْ دَارُ السَّلامِ عِندَ رَبِّهِمْ وَهُوَ وَلِيُّهُمْ بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ }}﴾}}<ref> سرای آرامش نزد پروردگارشان از آن آنهاست و او برای کارهایی که میکردند یار آنان است؛ سوره انعام، آیه: ۱۲۷.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَدَاء عِندَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ}}﴾}}<ref> و کسانی که به خداوند و پیامبرانش ایمان آوردهاند، نزد پروردگار خویش همان راستگویان و شهیدانند؛ آنان راست پاداش و فروغشان؛ و آن کسان که کافر شدند و آیات ما را دروغ شمردند دوزخیاند؛ سوره حدید، آیه:۱۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِّنْهُمْ أَنْ أَنذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُواْ أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِندَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُّبِينٌ }}﴾}}<ref> آیا برای مردم شگرف است به مردی از آنان وحی کنیم که به مردم هشدار بده و مؤمنان را آگاه ساز که نزد پروردگارشان پایگاهی راستین دارند؛ کافران میگویند: بیگمان این جادوگری آشکار است؛ سوره یونس، آیه:۲.</ref><ref>مفردات، ص ۵۹۰، «عند»؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۲۲۶؛ المیزان، ج ۸، ص ۳۸۳؛ ج ۱۴، ۲۶۵.</ref>؛ | # '''[[عندیت]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ }}﴾}}<ref> در جایگاهی راستین نزد فرمانفرمایی توانمند؛ سوره قمر، آیه:۵۵.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلْ أَؤُنَبِّئُكُم بِخَيْرٍ مِّن ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ }}﴾}}<ref> بگو آیا (میخواهید) شما را به بهتر از آن آگاه سازم؟ برای کسانی که پرهیزگارند نزد پروردگارشان بوستانهایی است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند و (آنان را) همسرانی پاکیزه و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود و خداوند به (کار) بندگان، بیناست آنان که میگویند: پروردگارا! به راستی ما ایمان آوردهایم پس، از گناهان ما درگذر و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار!؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۵ - ۱۶.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَهُمْ دَارُ السَّلامِ عِندَ رَبِّهِمْ وَهُوَ وَلِيُّهُمْ بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ }}﴾}}<ref> سرای آرامش نزد پروردگارشان از آن آنهاست و او برای کارهایی که میکردند یار آنان است؛ سوره انعام، آیه: ۱۲۷.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَدَاء عِندَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ}}﴾}}<ref> و کسانی که به خداوند و پیامبرانش ایمان آوردهاند، نزد پروردگار خویش همان راستگویان و شهیدانند؛ آنان راست پاداش و فروغشان؛ و آن کسان که کافر شدند و آیات ما را دروغ شمردند دوزخیاند؛ سوره حدید، آیه:۱۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِّنْهُمْ أَنْ أَنذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُواْ أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِندَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُّبِينٌ }}﴾}}<ref> آیا برای مردم شگرف است به مردی از آنان وحی کنیم که به مردم هشدار بده و مؤمنان را آگاه ساز که نزد پروردگارشان پایگاهی راستین دارند؛ کافران میگویند: بیگمان این جادوگری آشکار است؛ سوره یونس، آیه:۲.</ref><ref>مفردات، ص ۵۹۰، «عند»؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۲۲۶؛ المیزان، ج ۸، ص ۳۸۳؛ ج ۱۴، ۲۶۵.</ref>؛ | ||
# '''[[مقام محمود]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَى أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا }}﴾}}<ref> و پارهای از شب را بدان (نماز شب) بیدار باش که (نمازی) افزون برای توست باشد که پروردگارت تو را به جایگاهی ستوده برانگیزد؛ سوره اسراء، آیه:۷۹.</ref><ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۲۲۵.</ref>؛ | # '''[[مقام محمود]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَى أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا }}﴾}}<ref> و پارهای از شب را بدان (نماز شب) بیدار باش که (نمازی) افزون برای توست باشد که پروردگارت تو را به جایگاهی ستوده برانگیزد؛ سوره اسراء، آیه:۷۹.</ref><ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۲۲۵.</ref>؛ | ||
# '''توبه به سوی خدا: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَإِن تَوَلَّوْا فَإِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ }}﴾}}<ref> و اینکه از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به پیشگاه او توبه کنید تا شما را تا زمانی معیّن از بهرهای نیکو بهرهمند سازد و به هر کس که سزاوار بخششی است، بخشش شایسته او را عطا کند و اگر روی گردانید من به راستی از عذاب روزی بزرگ بر شما بیم دارم؛ سوره هود، آیه:۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاء عَلَيْكُم مِّدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلاَ تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ }}﴾}}<ref> و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید؛ سوره هود، آیه:۵۲.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُّجِيبٌ}}﴾}}<ref> و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهندهای است نزدیک؛ سوره هود، آیه:۶۱.</ref> {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ }}﴾}}<ref> و از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او توبه کنید، بیگمان پروردگار من بخشایندهای دوستدار است؛ سوره هود، آیه:۹۰.</ref><ref>راهنما، ج ۸، ص ۱۴.</ref>. با این توضیح که در این آیات به استغفار و سپس توبه فرمان داده شده است و چون استغفار توبه از گناهان را در بردارد، می توان گفت مقصود از توبه در این آیات، توبه کردن از گناهان نیست، بلکه حرکت و تقرّب به سوی خداست<ref>راهنما، ج ۸، ص ۱۴.</ref>. | # '''[[توبه به سوی خدا]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَإِن تَوَلَّوْا فَإِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ }}﴾}}<ref> و اینکه از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به پیشگاه او توبه کنید تا شما را تا زمانی معیّن از بهرهای نیکو بهرهمند سازد و به هر کس که سزاوار بخششی است، بخشش شایسته او را عطا کند و اگر روی گردانید من به راستی از عذاب روزی بزرگ بر شما بیم دارم؛ سوره هود، آیه:۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاء عَلَيْكُم مِّدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلاَ تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ }}﴾}}<ref> و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید؛ سوره هود، آیه:۵۲.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُّجِيبٌ}}﴾}}<ref> و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهندهای است نزدیک؛ سوره هود، آیه:۶۱.</ref> {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ }}﴾}}<ref> و از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او توبه کنید، بیگمان پروردگار من بخشایندهای دوستدار است؛ سوره هود، آیه:۹۰.</ref><ref>راهنما، ج ۸، ص ۱۴.</ref>. با این توضیح که در این آیات به استغفار و سپس توبه فرمان داده شده است و چون استغفار توبه از گناهان را در بردارد، می توان گفت مقصود از توبه در این آیات، توبه کردن از گناهان نیست، بلکه حرکت و تقرّب به سوی خداست<ref>راهنما، ج ۸، ص ۱۴.</ref>. | ||
# '''[[رفتن به سوی خدا]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيَهْدِينِ }}﴾}}<ref> و (ابراهیم) گفت: من به سوی پروردگارم میروم که به زودی مرا راهنمایی خواهد کرد؛ سوره صافات، آیه:۹۹.</ref><ref>جامع البیان، ج ۲۳، ص ۸۹؛ التبیان، ج ۸، ص ۵۱۵؛ الصافی، ج ۴، ص ۲۷۴.</ref>. | # '''[[رفتن به سوی خدا]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيَهْدِينِ }}﴾}}<ref> و (ابراهیم) گفت: من به سوی پروردگارم میروم که به زودی مرا راهنمایی خواهد کرد؛ سوره صافات، آیه:۹۹.</ref><ref>جامع البیان، ج ۲۳، ص ۸۹؛ التبیان، ج ۸، ص ۵۱۵؛ الصافی، ج ۴، ص ۲۷۴.</ref>. | ||
# '''[[آمدن نزد خدا]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ }}﴾}}<ref> که دلی پاک را نزد پروردگار خود آورد؛ سوره صافات، آیه:۸۴.</ref> | # '''[[آمدن نزد خدا]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ }}﴾}}<ref> که دلی پاک را نزد پروردگار خود آورد؛ سوره صافات، آیه:۸۴.</ref> |
نسخهٔ ۱۹ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۴۶
تقرّب نزدیکی جستن به خدا[۱].
واژهشناسی لغوی
- تقرّب مصدر باب تفعّل و از ریشه «ق ـ رـ ب» است. قُرب در لغت خلاف بُعد[۲]. و به معنای نزدیکی است[۳]؛ خواه مادی یا معنوی[۴]، بنابراین در موارد گوناگونی مانند نزدیکی از حیث زمان، مکان، نسبت، منزلت و... به کار میرود[۵]. گفته شده است: قرب در مکان و قربت در منزلت و قربی و قرابت در خویشاوندی استعمال می شوند[۶]. به اعتقاد برخی واژه قرب ابتدا درباره پدیدههای جسمانی به اعتبار نسبت مکانی آنها به کار میرفت؛ ولی پس از آن توسعه یافت و در غیر مکان مانند نزدیکی از جهت زمان نیز استعمال شد و سپس مجدداً گسترش یافت و در حقایق غیر جسمانی نیز به کار رفت[۷]. تقرّب در لغت به معنای طلب نزدیکی است[۸].
- در فرهنگ اسلامی، تقرّب به معنای طلب نزدیک شدن به خداوند با انجام دادن عملی است[۹] و کسانی که به قرب الهی رسیدهاند "مُقَرَّب" نامیده میشوند و از آنجا که در حقیقت خدا بنده خویش را به خود نزدیک میسازد، یکی از اسماء الهی "مُقَرِّب"[۱۰] است.
- تقرّب و قرب در علوم گوناگون اسلامی خصوصاً عرفان کاربرد فراوان دارند؛ عارفان قرب را به صورتهای گوناگونی تعریف کردهاند؛ مانند استغراق وجود سالک در عین جمع "مقام جمع"، با غیبت از جمیع صفات خود، تا جایی که از صفت قرب، استغراق و غیبت خود هم غایب شود، از میان برداشتن هرچه پیش آید، اطاعت خدا[۱۱]، نزدیکی به خدا با مکاشفه و مشاهده[۱۲] و انقطاع از غیر خدا[۱۳].
- در فلسفه اخلاق، برخی قرب به خدا را مطلوب نهایی انسان و ملاک ارزشمند بودن فعل اخلاقی را تأثیر آن در نزدیک کردن صاحبش به خدا دانستهاند[۱۴].
- در علم فقه، قصد قربت، شرط صحت عبادات دانسته شده[۱۵]. و وجوب آن در عبادات با آیات، روایات و اجماع ثابت شده است[۱۶]؛ ولی فقیهان در تفسیر قصد قربت مفاهیم دیگری به جز قرب روحانی را ارائه کرده اند[۱۷]. یکی از بزرگ ترین فقیهان امامیه، قصد قرب روحانی را از غایات و انگیزههای قصد امتثال دانسته و گفته است: قصد قرب روحانی قطعاً واجب نیست و اثبات وجوب آن با آیات و روایات ناممکن است[۱۸].
- برای قرب تقسیماتی ذکر شده است که مهمترین آنها تقسیم به قرب فرایض و نوافل است. عارفان با اقتباس از حدیث مشهور نبوی[۱۹] این تقسیم را ارائه کرده و در توضیح آن گفتهاند: قرب فرایض هنگام فنای ذات بنده در ذات خداوند حاصل میشود و نتیجه آن این است که بنده، گوش و چشم و دست خدا میگردد و قرب نوافل، هنگام فنای صفات وی در صفات الهی حاصل میشود و نتیجه آن این است که خدا، گوش و چشم بنده میگردد، بنابراین رتبه قرب فرایض از قرب نوافل برتر است[۲۰]؛ ولی برخی مرتبه قرب نوافل را برتر دانستهاند[۲۱].
- برپایه تقسیم دیگری، قرب یا با علم نظری به دست می آید یا با علم کشفی یا با عمل و قسم سوم، خود یا با ادای واجبات حاصل میشود یا با انجام دادن مستحبات و برترین قرب، علم کشفی توحید است[۲۲].
تقرّب در قرآن
- قرآن کریم در آیات بسیاری با واژهها و تعبیرهایی گوناگون، به گونهای بر تقرّب و مسائل آن تأکید کرده است؛ مانند:
- مشتقات قرب: ﴿﴿ وَنَادَيْنَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ الأَيْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِيًّا ﴾﴾[۲۳]؛ ﴿﴿ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِن أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴾﴾[۲۴]؛ ﴿﴿ وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلا أَوْلادُكُم بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِندَنَا زُلْفَى إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ لَهُمْ جَزَاء الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ﴾﴾[۲۵]؛ ﴿﴿ وَمِنَ الأَعْرَابِ مَن يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ قُرُبَاتٍ عِندَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَّهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴾﴾[۲۶]؛ ﴿﴿ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ ﴾﴾[۲۷].
- طلب وسیله: ﴿﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴾﴾[۲۸]؛ ﴿﴿ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ﴾﴾[۲۹]؛
- لقاء الله: ﴿﴿ وَقَالُوا لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَاتٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الآيَاتُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴾﴾[۳۰]؛ ﴿﴿ قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلا صَالِحًا وَلا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا ﴾﴾[۳۱][۳۲]؛
- طلب وجه الهی: ﴿﴿ وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ ﴾﴾[۳۳]؛ ﴿﴿ قَالُوا لَن نُّؤْثِرَكَ عَلَى مَا جَاءَنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴾﴾[۳۴]؛ ﴿﴿ فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَمَا آتَيْتُم مِّن رِّبًا لِّيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلا يَرْبُو عِندَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُم مِّن زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ ﴾﴾[۳۵]؛ ﴿﴿ إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا﴾﴾[۳۶]؛ ﴿﴿ إِلاَّ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِ الأَعْلَى﴾﴾[۳۷]؛ ﴿﴿ وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُواْ إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴾﴾[۳۸]؛ ﴿﴿ وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا﴾﴾[۳۹][۴۰].
- عندیت: ﴿﴿ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ ﴾﴾[۴۱]؛ ﴿﴿ قُلْ أَؤُنَبِّئُكُم بِخَيْرٍ مِّن ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ﴾﴾[۴۲]؛ ﴿﴿ لَهُمْ دَارُ السَّلامِ عِندَ رَبِّهِمْ وَهُوَ وَلِيُّهُمْ بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ﴾﴾[۴۳]؛ ﴿﴿ وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَدَاء عِندَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ﴾﴾[۴۴]؛ ﴿﴿ أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِّنْهُمْ أَنْ أَنذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُواْ أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِندَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُّبِينٌ ﴾﴾[۴۵][۴۶]؛
- مقام محمود: ﴿﴿ وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَى أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا ﴾﴾[۴۷][۴۸]؛
- توبه به سوی خدا: ﴿﴿ وَأَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَإِن تَوَلَّوْا فَإِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ ﴾﴾[۴۹]، ﴿﴿ وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاء عَلَيْكُم مِّدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلاَ تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ ﴾﴾[۵۰]، ﴿﴿ وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُّجِيبٌ﴾﴾[۵۱] ﴿﴿ وَاسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ ﴾﴾[۵۲][۵۳]. با این توضیح که در این آیات به استغفار و سپس توبه فرمان داده شده است و چون استغفار توبه از گناهان را در بردارد، می توان گفت مقصود از توبه در این آیات، توبه کردن از گناهان نیست، بلکه حرکت و تقرّب به سوی خداست[۵۴].
- رفتن به سوی خدا: ﴿﴿ وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيَهْدِينِ ﴾﴾[۵۵][۵۶].
- آمدن نزد خدا: ﴿﴿ إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ﴾﴾[۵۷]
- دنو]]: ﴿﴿ ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى ﴾﴾[۵۸][۵۹].
- صعود: ﴿﴿ مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُوْلَئِكَ هُوَ يَبُورُ ﴾﴾[۶۰].
- اتخاذ سبیل: ﴿﴿ قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاَّ مَن شَاء أَن يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلا ﴾﴾[۶۱]؛ ﴿﴿ إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلا﴾﴾[۶۲]؛ ﴿﴿ إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلا﴾﴾[۶۳]؛ ﴿﴿ وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ﴾﴾[۶۴]؛ ﴿﴿ اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ ﴾﴾[۶۵]؛ ﴿﴿ وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَن يَعْتَصِم بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴾﴾[۶۶][۶۷].
- ولایت: ﴿﴿ أَلا إِنَّ أَوْلِيَاء اللَّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ﴾﴾[۶۸][۶۹].
- رفع: ﴿﴿ إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴾﴾[۷۰][۷۱].
- عمل صالح: ﴿﴿ قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلا صَالِحًا وَلا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا ﴾﴾[۷۲][۷۳].
- نسک: ﴿﴿ قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴾﴾[۷۴][۷۵].
- تسلیم چهره به سوی خدا: ﴿﴿ وَمَن يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَإِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الأُمُورِ﴾﴾[۷۶]؛ ﴿﴿ بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ﴾﴾[۷۷]؛ ﴿﴿ وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّه وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلاً ﴾﴾[۷۸][۷۹].
- مشتقات اخلاص: ﴿﴿ إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَاعْتَصَمُواْ بِاللَّهِ وَأَخْلَصُواْ دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا﴾﴾[۸۰]؛ ﴿﴿ إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ ﴾﴾[۸۱]؛ ﴿﴿ قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ ﴾﴾[۸۲]؛ ﴿﴿ قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُواْ وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ ﴾﴾[۸۳]؛ ﴿﴿ وَمَا أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاء وَيُقِيمُوا الصَّلاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ﴾﴾[۸۴]؛ ﴿﴿ إِنَّ إِلَهَكُمْ لَوَاحِدٌ ﴾﴾[۸۵] عمل خالص، عملی است که هیچ انگیزه ای جز طلب قرب الهی در آن نیست[۸۶] در روایات[۸۷] و ادعیه[۸۸] نیز به تقرّب، توجّهی ویژه شده است.
مفهوم تقرّب
- نزدیکی بنده به خدا دو گونه است: عام و خاص. قرب عام آن است که هر انسانی: ﴿﴿ يَا أَيُّهَا الإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلاقِيهِ﴾﴾[۸۹] بلکه هر موجودی ﴿﴿ صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الأُمُورُ ﴾﴾[۹۰] پیوسته به سوی خدا نزدیک شده، سرانجام به اسمای لطف یا قهر او می رسد[۹۱]. در قرآن کریم آیات فراوانی با تعبیرهایی گوناگون نظیر رجوع﴿﴿ أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ﴾﴾[۹۲]، صیرورت﴿﴿ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ ﴾﴾[۹۳]، حشر﴿﴿ وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ﴾﴾[۹۴]، انتهاء﴿﴿ وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنتَهَى ﴾﴾[۹۵] و ایاب﴿﴿ إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ﴾﴾[۹۶] بر این مطلب دلالت دارند؛ اما قرب خاص آن است که تنها انسانهای مؤمن هر یک به اندازه درجه ایمان و عمل صالح خود به خدا نزدیک میشوند﴿﴿ وَمِنَ الأَعْرَابِ مَن يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ قُرُبَاتٍ عِندَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَّهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾﴾[۹۷] و در نهایت، تنها برخی به لقای الهی میرسند﴿﴿ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ثُلَّةٌ مِّنَ الأَوَّلِينَ وَقَلِيلٌ مِّنَ الآخِرِينَ ﴾﴾[۹۸]. محور بحث در این مقاله قرب خاص و طلب آن است.
- آیات و روایات تقرّب، برخی از فرقههای اسلامی را به اندیشه تجسم کشانده است؛ ولی همه مفسران با واکنش جدی به این رویکرد تصریح کردهاند که نزدیکی بندگان به خداوند، نزدیکی مکانی[۹۹] یا زمانی[۱۰۰] نیست و قول مشبّهه که از نزد خدا بودن فرشتگان﴿﴿ إِنَّ الَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ يَسْجُدُونَ﴾﴾[۱۰۱] چنین برداشت کردهاند که خدا مکان و جهت دارد باطل است[۱۰۲]؛ اما در اینکه نزدیک شدن بندگان به خداوند که در آیات متعددی مانند ﴿﴿ إِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ﴾﴾[۱۰۳]؛ ﴿﴿ لَّن يَسْتَنكِفَ الْمَسِيحُ أَن يَكُونَ عَبْدًا لِّلَّهِ وَلاَ الْمَلائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَن يَسْتَنكِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَمِيعًا﴾﴾[۱۰۴]؛ ﴿﴿ وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلا أَوْلادُكُم بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِندَنَا زُلْفَى إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ لَهُمْ جَزَاء الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ﴾﴾[۱۰۵]؛ ﴿﴿ فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِكَ وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴾﴾[۱۰۶]؛ ﴿﴿ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ ﴾﴾[۱۰۷]؛ ﴿﴿ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ﴾﴾[۱۰۸]؛ ﴿﴿ كَلاَّ لا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ ﴾﴾[۱۰۹] به آن اشاره شده است، حقیقی است یا مجازی، اختلاف نظر هست.
- برخی با رویکردی فلسفی، نزدیکی بندگان به خداوند را حقیقی و آن را قرب ذاتی، معنوی[۱۱۰]. و روحانی[۱۱۱] دانسته اند که واقع شدن بنده در معرض شمول رحمت الهی[۱۱۲] و اتصاف به صفات الهی، مانند حکمت، علم، حلم، رحمت و غناست، گرچه متصف شدن انسانها به این صفات، مانند اتصاف خداوند به آنها نیست[۱۱۳]. خداوند کمال مطلق و نامحدود است و از طرفی، حقیقت وجود، مساوی با کمالی است و هر کمال واقعی مانند علم، قدرت، حیات، اراده و... به حقیقت وجود باز می گردد. موجودات در اصل آفرینش "قوس نزول" یا در مرحله بازگشت به سوی خدا "قوس صعود" به هر نسبت که از وجودی کاملتر "قویتر و شدیدتر" برخوردار باشند، همان اندازه به خداوند که وجود محض و کمال صرف است نزدیکترند.
- انسان به حکم مرتبه وجودی خود باید این بازگشت را با اختیار و عمل خویش انجام دهد. وی با پیمودن طریق طاعت پروردگار، واقعاً مراتب و مراحل هستی را طی کرده، به کانون نامتناهی هستی نزدیک می شود[۱۱۴].
- بعضی با دیدگاهی اخلاقی ـ عرفانی پس از آنکه قرب به خداوند را تخلّق به اخلاق الهی از لحاظ علمی و عملی و حقیقت آن را فنای فی الله و بقای بالله دانستهاند که پس از حصول ملکه، استقامت و تمکین به دست میآید، هرگونه قربی حتی ذاتی را نفی کردهاند[۱۱۵].
- در مقایسه میان دیدگاه فلسفی و عرفانی می توان گفت دیدگاه فلسفی بر مبنای تشکیک در وجود است که بر اساس آن مخلوقات دارای اصالت و وجودند، گرچه وجود آن ها ضعیف و عین ربط به خداست، بنابراین نزدیک شدن آنان به خدا ذاتی و معنوی است؛ ولی بر اساس دیدگاه عرفانی تنها خدا دارای اصالت و وجود است و آفریدگان تنها مظهر وجود و نمودی از آویند، پس حتی قرب ذاتی نیز تصور کردنی نیست.
- در برابر معتقدان به حقیقی بودن قرب الهی، برخی مفسران با رویکردی کلامی، نزدیک شدن به خداوند را مجازی و آن را نزدیک شدن به بهشت و نعمتهای بهشتی و برخورداری هرچه بیشتر از آنها[۱۱۶] یا نزدیک شدن به ثواب و کرامت الهی[۱۱۷] و فضل و رحمت خداوند[۱۱۸] یا قرب به شرف نظیر نزدیک بودن وزیر به پادشاه[۱۱۹] دانستهاند.
- بعضی در تفسیر نزد خدا بودن فرشتگان﴿﴿ إِنَّ الَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ يَسْجُدُونَ﴾﴾[۱۲۰] گفتهاند: فرشتگان در مکانی هستند که خداوند به آن مکان کرامت و شرافت بخشیده است[۱۲۱] و برخی نیز هر گونه قرب حسی و عقلی میان ممکنات و خداوند را نفی کرده و نسبت میان جمیع ممکنات و واجب را نسبت بُعد و مباینت صرف معنوی دانستهاند[۱۲۲].
عوامل تقرب
- قرآن کریم مقرَّب بودن را، هم صفت برخی از انسانها﴿﴿ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ ﴾﴾[۱۲۳] و هم ویژگی برخی فرشتگان﴿﴿ لَّن يَسْتَنكِفَ الْمَسِيحُ أَن يَكُونَ عَبْدًا لِّلَّهِ وَلاَ الْمَلائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَن يَسْتَنكِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَمِيعًا﴾﴾[۱۲۴] دانسته است، پس مقام قرب همیشه مقامی اکتسابی نیست، زیرا فرشتگان مقامات خود را کسب نمی کنند، بلکه این مقام برای آنان غیر اکتسابی "وَهْبی" است؛ ولی انسان ها باید با عمل آن رابه دست آورند[۱۲۵] قرب الهی تنها با پاک کردن پلیدیها[۱۲۶]، دوری از دنیا و شرور آن[۱۲۷]، نفی صفات ناپسند و خودبینی و حصول تسلیم صرف و فنای کامل و عبودیت تام[۱۲۸] به دست میآید و این به معنای در آمدن تحت ولایت الهی است، از این رو مقربان، اولیای الهی هستند[۱۲۹].
- تنها مقرِّب حقیقی خداست و اوست که برخی انسانها را به خود نزدیک میکند، چنان که در آیاتی این امر را به خود نسبت داده است:﴿﴿وَقَرَّبْنَاهُ نَجِيًّا﴾﴾[۱۳۰] و این مطلب از به کار رفتن صیغه اسم مفعولِ "مقرَّبون" در آیاتی دیگر ﴿﴿ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ ﴾﴾[۱۳۱]، ﴿﴿ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ﴾﴾[۱۳۲] نیز فهمیده میشود؛ ولی تلاش انسانها نیز در طول مقرِّب بودن خداوند میتواند در نزدیک ساختن آنان به خدا مؤثر باشد.
- در قرآن کریم از آنچه انسان را به خدا نزدیک میکند با واژههایی نظیر "قربان"، "وسیله"، "نُسُک" و "قربة" یاد شده است. قربان گرچه در اصل مصدر است؛ ولی به معنای هر چیزی است که با آن به سوی خدا تقرّب جویند و در عرف مسلمانان معمولاً برای قربانی به کار میرود[۱۳۳]. انجام دادن کاری نیک به قصد تقرّب به خدا امری فطری است و قدمتی به درازای تاریخ انسان دارد. دو فرزند آدم هر یک فعلی را به قصد تقرّب به خدا انجام دادند[۱۳۴]؛ ولی تنها عمل فرزند پرهیزگار پذیرفته شد:﴿﴿ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِن أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴾﴾[۱۳۵] گفته شده است: قربان در امت های گذشته مانند صدقهها و زکاتها در امت اسلامی است؛ علامت قبول یا رد شدن آن در زمانهای گذشته این بود که آنچه پذیرفته میشده با آتشی میسوخته است؛ ولی در امت ما قربان، اعمال پسندیده مانند نماز، روزه، صدقه و زکات است و در دنیا نمیتوان فهیمد کدام یک از قربانها پذیرفته شدهاند[۱۳۶] طبق آیهای یهودیان ادعا کردهاند که خداوند با آنان عهد بسته که به هیچ پیامبری ایمان نیاورند، مگر صدقه[۱۳۷] یا عمل نیک[۱۳۸] دیگری جهت تقرّب به خدا بیاورد و آتش آن را بسوزاند. آنان از پیامبر اسلام(ص) نیز چنین درخواستی داشتند:﴿﴿ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلاَّ نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّىَ يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ ﴾﴾[۱۳۹] در آیهای به مؤمنان فرمان داده شده است که به سوی خدا وسیله بجویند:﴿﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴾﴾[۱۴۰] بر اساس آیهای دیگر از میان اولیای الهی آنان که به خدا نزدیکترند در پی وسیلهای برای تقرّب هرچه بیشتر به او هستند[۶۵] یا آنکه اولیای الهی در پی وسیله ای هستند تا دانسته شود کدام یک به خدا نزدیک ترند[۱۴۱]:﴿﴿ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ﴾﴾[۱۴۲]
- بر اساس احتمالی، مراد از این دو آیه جستن وسیلهای است که انسان را به خدا نزدیک میکند[۱۴۳] و این وسیله مفهوم وسیعی دارد و هر کار نیک و شایسته و هر صفت پسندیدهای را در بر میگیرد که از جمله آنها توسل به مقربان الهی برای بهرهمندی از شفاعت آنان است[۱۴۴]، چنان که در روایاتی "وسیله" به امام تفسیر شده است[۱۴۵].
- در آیه ﴿﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴾﴾[۱۴۶]، پیش از طلب وسیله به تقوا امر شده است که از آن برمی آید در طلب وسیله نیز باید تقوای الهی را رعایت کرد و نباید از هر وسیلهای برای تقرّب به خدا بهره جست[۱۴۷] بر اساس احتمالی دیگر در آیات یاد شده واژه "وسیله" خود به معنای قرب و مفاد آیات، طلب قرب الهی است[۱۴۸].
- قرآن کریم در آیاتی تنها عامل تقرّب به خدا را ایمان و عمل صالح میشناساند:﴿﴿ وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلا أَوْلادُكُم بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِندَنَا زُلْفَى إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ لَهُمْ جَزَاء الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ﴾﴾[۱۴۹] این برداشت در صورتی است که استثنا در آیه منفصل و مفاد آیه آن باشد که تنها ایمان و عمل صالح انسان را به خدا نزدیک میسازند[۱۵۰]؛ شاید استثنا متصل باشد، در نتیجه اموال و فرزندان انسان نیز در صورت برخورداری وی از ایمان و عمل صالح، مایه تقرّب او به خدا هستند[۱۵۱].
- در آیهای ایمان وسیله دستیابی به مقام قرب خدا معرفی شده است[۱۵۲]: ﴿﴿ أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِّنْهُمْ أَنْ أَنذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُواْ أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِندَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُّبِينٌ ﴾﴾[۱۵۳]. و در آیهای دیگر از صعود "کلم طیب" به سوی خدا و اینکه عمل صالح آن را بالا میبرد سخن رفته است: ﴿﴿ مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُوْلَئِكَ هُوَ يَبُورُ ﴾﴾[۱۵۴] مقصود از صعود، تقرّب به خدا و مقصود از کلم طیب، اعتقادات حقی است که انسان با پذیرش آنها و عمل بر اساس آنها سعادتمند میشود و از آنجا که هر اعتقادی قائم به معتقِد آن است، تقرّب اعتقاد به خدا همان تقرّب معتقِد به خداوند است. عمل صالح نیز اعتقاد حق را در صعود به سوی خدا یاری کرده، آن را بالا میبرد، زیرا هر چه عمل بر اساس اعتقاد تکرار شود، باور راسختر و روشنتر و تأثیر آن بیشتر میگردد[۱۵۵].
- در آیه ای نیز به کسی که امید دارد به لقای پروردگارش برسد دستور عمل صالح و پرهیز از شرک در عبادت داده شده است:﴿﴿ قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلا صَالِحًا وَلا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا ﴾﴾[۱۵۶].
- در آیاتی متعدد به اموری اشاره شده است که مایه تقرّب انسان به خداست؛ مانند انفاق:﴿﴿ وَمِنَ الأَعْرَابِ مَن يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ قُرُبَاتٍ عِندَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَّهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴾﴾[۱۵۷][۱۵۸]؛ زکات: ﴿﴿ وَمَا آتَيْتُم مِّن زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ ﴾﴾[۱۵۹]؛ اطعام فقیران:﴿﴿ إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا﴾﴾[۱۶۰]؛ صبر:﴿﴿ وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ﴾﴾[۱۶۱]؛ امید به لقای الهی:﴿﴿ مَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ ﴾﴾[۱۶۲]؛ تقوا:﴿﴿ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ ﴾﴾[۱۶۳][۱۶۴]، دعا:﴿﴿ وَلاَ تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ﴾﴾[۱۶۵]؛ دعای پیامبر اکرم(ص): ﴿﴿ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَّهُمْ ﴾﴾[۱۶۶][۱۶۷]؛ نماز: ﴿﴿ فَصَلِّ لِرَبِّكَ ﴾﴾[۱۶۸][۱۶۹] و نیز ﴿﴿ كَلاَّ لا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ ﴾﴾[۱۷۰][۱۷۱]؛ سجده:﴿﴿ كَلاَّ لا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ ﴾﴾[۱۷۲][۱۷۳]؛ کشته شدن در راه خدا:﴿﴿ وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴾﴾[۱۷۴]، قربانی: ﴿﴿فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ﴾﴾[۱۷۵][۱۷۶] و نیز ﴿﴿ رُدُّوهَا عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالأَعْنَاقِ ﴾﴾[۱۷۷][۱۷۸]، التزام به آیات الهی و پرهیز از دنیاگرایی و هواپرستی:﴿﴿ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِيَ آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ذَّلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ﴾﴾[۱۷۹][۱۸۰]، پاکی دل از مرضهای روحی و اخلاقی:﴿﴿ إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ﴾﴾[۱۸۱][۱۸۲]، ادای شهادت:﴿﴿ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ﴾﴾[۱۸۳][۱۸۴] و تذکر: ﴿﴿قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ ... لَهُمْ دَارُ السَّلامِ عِندَ رَبِّهِمْ ﴾﴾[۱۸۵] روایات نیز برای تقرّب به خدا عوامل گوناگونی برمیشمرند؛ مانند اطاعت از خدا و پیامبر(ص) و اولواالامر[۱۸۶]، دوری از گناهان، زهد، گریه از ترس خدا[۱۸۷]، تلاش برای برآوردن حاجت مؤمن[۱۸۸]، دشمنی با اهل معاصی و دوری از آنان[۱۸۹] تعقل[۱۹۰].
- قرآن کریم در کنار عوامل حقیقی تقرّب به خدا، به پندارهایی اشاره میکند که بر خلاف گمان برخی، در نزدیک ساختن انسان به خدا هیچ اثری ندارند. مهم ترین این امور، پرستش آلههای به جز خداست. مشرکان، آنها را به این انگیزه میپرستیدند که آنان را به خدا نزدیک ساخته، در نیازهایشان شفیع آنان باشند: ﴿﴿ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى ﴾﴾[۱۹۱][۱۹۲]، چنان که یکی از عوامل پرستش بتها میان قوم عاد، همین امر دانسته شده است:﴿﴿ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَن قَوْلِكَ ﴾﴾[۱۹۳][۱۹۴]، لیکن این آلهه به هنگام نیاز مشرکان و نزول عذاب الهی برای مشرکان هیچ سودی نداشته[۱۹۵]، نمیتوانند آنان را یاری کنند: ﴿﴿ فَلَوْلا نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ قُرْبَانًا آلِهَةً﴾﴾[۱۹۶]، بلکه در آن هنگام گم میشوند؛ یعنی رابطه الوهیت و عبودیتی که مشرکان میپنداشتند میگسلد:﴿﴿ بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ ﴾﴾[۱۹۷][۱۹۸].
- در آیه دیگری عامل تقرّب بودن اموالی که برخی به آن افتخار میکنند و فرزندانی که به آنان تکبر میورزند، نفی شده است: ﴿﴿ وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلا أَوْلادُكُم بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِندَنَا زُلْفَى إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ لَهُمْ جَزَاء الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ﴾﴾[۱۹۹][۲۰۰].
- بر اساس آیاتی یهودیان و نصارا خود را فرزندان و دوستان خدا و از مقربان الهی میپنداشتند[۲۰۱]: ﴿﴿ نَحْنُ أَبْنَاء اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ ﴾﴾[۲۰۲] و در آیهای از یهودیان خواسته شده است اگر در ادعای خود بر ایمان و قرب به خدا صادقاند آرزوی مرگ کنند و به این ترتیب، دروغ بودن ادعای آنان برای همگان آشکار میشود: ﴿﴿ قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الآخِرَةُ عِندَ اللَّهِ خَالِصَةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴾﴾[۲۰۳][۲۰۴].
اهمّیت و آثار تقرّب
- مطلوب نهایی انسان[۲۰۵] و غایت همه عبادتها[۲۰۶] رسیدن به قرب الهی است و در میان اولیاء الله، بالاترین مقام از آنِ مقربان است[۲۰۷]. برخی حقیقت جهنم را وسیله دوری از خدا و حقیقت بهشت را ابزار نزدیکی به خدا دانستهاند[۲۰۸].
- در قرآن تمام آیات تقرّب و قرب، به گونهای بر اهمیت قرب الهی دلالت و به آن تشویق میکنند. تلاش برای تقرب به سوی خدا در کنار تقوا و جهاد می تواند انسان را به سعادت و رستگاری برساند:﴿﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴾﴾[۲۰۹] بر اساس احتمالی در آیه ﴿﴿ قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ ﴾﴾[۲۱۰] پیامبر اکرم(ص) اجر رسالت خویش را تنها آن نهاده است که مؤمنان با خدا دوستی کرده، با اعمال نیک به سوی او تقرب جویند[۲۱۱]، گرچه با توجه به سیاق آیه و روایات فراوان شیعه و اهل سنت، این آیه درباره دوستی با اهل بیت رسول اکرم(ص) است[۲۱۲].
- از آنجا که تقرب به معنای نزدیک شدن واقعی به کانون بی نهایت هستی یعنی خداوند است لازمِ آن، شدت و قوت و کمال یافتن وجود است که مساوی است با فزونی و استکمال در کمالات وجودی؛ مانند علم و قدرت و حیات و اراده و مشیت و ازدیاد دایره نفوذ و تصرّف[۲۱۳] عارفان معمولاً قرب را مقدم بر اطاعت و علت آن و نیز اطاعت از خدا را از آثار قرب دانستهاند[۲۱۴].
- قرآن کریم آثار گوناگونی برای قرب بر شمرده است؛ از جمله مقربان، کتاب ابرار را مشاهده میکنند که درجه آنها پایینتر از مقربان است و در آن کتاب جزای ابرار نوشته شده است: ﴿﴿ كَلاَّ إِنَّ كِتَابَ الأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ كِتَابٌ مَّرْقُومٌ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ ﴾﴾[۲۱۵][۲۱۶] و طبق آیه دیگری اهل یقین، جهنم را میبینند:﴿﴿ كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ﴾﴾[۲۱۷] و چون دیدن جهنم همسنگ مشاهده کتاب ابرار است، مقربان، اهل یقیناند[۲۱۸]. در تفسیر آیات ۱۸ - ۲۱ مطّففین آرای دیگری نیز هست[۲۱۹].
- دیگر آثار قرب الهی، دوری از تکبر نسبت به عبادت خداوند و خسته نشدن از عبادت:﴿﴿ وَلَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ عِندَهُ لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلا يَسْتَحْسِرُونَ ﴾﴾[۲۲۰][۲۲۱] و برخورداری از هدایت الهی است: ﴿﴿ وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيَهْدِينِ ﴾﴾[۲۲۲] و نیز از آثار پرداخت زکات با قصد تقّرب، زیاد شدن مال در دنیا و ثواب در آخرت است: ﴿﴿ وَمَا آتَيْتُم مِّن زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ ﴾﴾[۲۲۳][۲۲۴] و از دیگر آثار مهم قرب خداوند، آسایش و راحتی مقربان هنگام احتضار و بهرهمندی از روزی بهشتی است: ﴿﴿ فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِيمٍ ﴾﴾[۲۲۵][۲۲۶] در تفسیر این آیه آرای دیگری نیز هست[۲۲۷].
- مقربان در برزخ نیز از رحمت ویژه الهی بیبهره نیستند، چنان که کشته شدگان راه خدا، نزد پروردگارشان زنده بوده، روزی میخورند و به آنچه خداوند از فضل خویش نصیبشان ساخته است، شادماناند: ﴿﴿بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ ﴾﴾[۲۲۸] مهمترین اثر قرب خداوند، برخورداری مقربان از رحمت الهی، بهشت مخصوص و نعمتهای ویژه بهشتی است. خداوند بادیه نشینانی را که با انفاق خویش تقرب به سوی خدا را میخواهند، مشمول رحمت خود قرار داده، وارد بهشت خواهد ساخت[۲۲۹]: ﴿﴿ وَمِنَ الأَعْرَابِ مَن يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ قُرُبَاتٍ عِندَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَّهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴾﴾[۲۳۰] قرآن کریم بهشت مقربان را "جنت نعیم" نامیده است: ﴿﴿ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ﴾﴾[۲۳۱]. ﴿﴿فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِيمٍ ﴾﴾[۲۳۲] که برخی آن را درجه بالای بهشت[۲۳۳] و بعضی بهشت ولایت دانستهاند[۲۳۴] مقربان به سوی ثواب و رحمت الهی و بهشت از دیگر بهشتیان پیشی میگیرند: ﴿﴿ وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ ﴾﴾[۲۳۵][۲۳۶].
- خداوند از نعمتهای گوناگون مقربان در بهشت نعیم چنین یاد میکند: ﴿﴿ عَلَى سُرُرٍ مَّوْضُونَةٍ مُتَّكِئِينَ عَلَيْهَا مُتَقَابِلِينَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ بِأَكْوَابٍ وَأَبَارِيقَ وَكَأْسٍ مِّن مَّعِينٍ لا يُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلا يُنزِفُونَ وَفَاكِهَةٍ مِّمَّا يَتَخَيَّرُونَ وَلَحْمِ طَيْرٍ مِّمَّا يَشْتَهُونَ وَحُورٌ عِينٌ كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ جَزَاء بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ لا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلا تَأْثِيمًا إلاَّ قِيلا سَلامًا سَلامًا ﴾﴾[۲۳۷]
- بر اساس برخی آیات نیز در بهشت چشمهای به نام تسنیم هست که تنها مقربان از آن به صورت خالص مینوشند؛ ولی ابرار از شرابی ممزوج با تسنیم می نوشند: ﴿﴿ إِنَّ الأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ عَلَى الأَرَائِكِ يَنظُرُونَ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ يُسْقَوْنَ مِن رَّحِيقٍ مَّخْتُومٍ خِتَامُهُ مِسْكٌ وَفِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ وَمِزَاجُهُ مِن تَسْنِيمٍ عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ﴾﴾[۲۳۸][۲۳۹] برخی مقصود از چشمه تسنیم را معرفت خدا و محبت و لذت لقای او دانستهاند[۲۴۰].
مقربان
- مقربان هم در میان فرشتگان مصداق دارند﴿﴿ لَّن يَسْتَنكِفَ الْمَسِيحُ أَن يَكُونَ عَبْدًا لِّلَّهِ وَلاَ الْمَلائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَن يَسْتَنكِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَمِيعًا ﴾﴾[۲۴۱] و هم در میان انسانها. ﴿﴿ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ ﴾﴾[۲۴۲] فرشتگان مقرب، فرشتگانیاند که خداوند آنان را به خود نزدیک کرده و بر دیگر مخلوقات خود برتری داده است[۲۴۳]. گفته شده است: فرشتگان مقرب ۴ فرشته جبرئیل، میکائیل، عزرائیل و اسرافیل هستند[۲۴۴]. و از میان آنان جبرئیل مقرب تر است[۲۴۵]. برخی، آیات ﴿﴿ ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى ﴾﴾[۲۴۶] را درباره نزدیک شدن جبرئیل به خدا دانستهاند[۲۴۷]. قرب جبرئیل را میتوان از آیات ﴿﴿ ذِي قُوَّةٍ عِندَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ﴾﴾[۲۴۸] نیز فهمید. انسانهای مقرب کسانیاند که از دیگران در راه بازگشت به سوی خدا پیشی گرفتهاند[۲۴۹]. میان آنان و پروردگارشان هیچ حجاب قلبی مانند گناه، جهل و شک نیست[۲۵۰] و درجات ایشان نزد خدا بالا و مراتبشان در بهشت عالی است[۲۵۱]. آنان در دنیا به سوی اطاعت الهی، ایمان، هجرت، نمازهای پنج گانه، جهاد، توبه و اعمال نیک و هر آنچه خدا به سوی آن فرا خوانده است پیشی میگیرند: ﴿﴿ وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ ﴾﴾[۲۵۲][۲۵۳]. بر اساس روایتی، "سابقون" ۴ نفرند: هابیل فرزند حضرت آدم(ع)، مؤمن آل فرعون در امت حضرت موسی(ع)، حبیب نجار در امت حضرت عیسی(ع) و علی بن ابی طالب(ع) در امت محمد(ص)[۲۵۴]. در روایت دیگری "سابقون" علی(ع) و شیعیان وی دانسته شدهاند[۲۵۵].
- قرآن کریم درباره عدد مقربان فرموده است: بسیاری از آنان از پیشینیان و کمی از ایشان از پسینیان هستند: ﴿﴿ ثُلَّةٌ مِّنَ الأَوَّلِينَ وَقَلِيلٌ مِّنَ الآخِرِينَ ﴾﴾[۲۵۶]؛ یعنی بسیاری از مقربان از امت های پیش از امت اسلامی و کمی از آنان از امت اسلامیاند[۲۵۷]. برخی گفتهاند: مقصود آن است که بسیاری از مقربان از مسلمانان صدر اسلام و کمی از آنان از بقیه امت اسلامی هستند[۲۵۸].
- قرآن کریم به مقرب بودن برخی پیامبران(ع) تصریح کرده است؛ ولی هیچ کس مقرب تر از پیامبر اکرم(ص) نیست. چگونگی نزدیک شدن پیامبر اکرم(ص) به خدا[۲۵۹] هنگام معراج چنین بیان شده است: ﴿﴿ ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى ﴾﴾[۲۶۰] مفسران این دو آیه را به صورتهایی گوناگون تفسیر کردهاند[۲۶۱]. عارفان در تقسیمی مقربان را ۴ نوع دانسته اند: ۱. کسی که تنها صاحب قرب نوافل است؛ ۲. کسی که فقط صاحب قرب فرایض است؛ ۳. کسی که جامع میان دو قرب با هم است و این شخص، صاحب مرتبه جمع و دارای مقام "قاب قوسین" است؛ ۴. کسی که به هیچ یک از مقامات سه گانه مقید نیست، بلکه به گونهای است که در هر یک از آنها ظهور مییابد و میان آنها جمع میکند، بیآنکه به هیچ یک از آنها مقید شود و این شخص، صاحب مرتبه احدیت جمع و دارای مقام "اَو اَدنی" است و این مقام، بالاصاله به رسول اکرم(ص)اختصاص دارد[۲۶۲] بدین ترتیب، پیامبر اکرم(ص) در معراج تمام مراحل قرب را به دست آوردهاند.
- از دیگر پیامبرانی که قرآن کریم مقرب بودن آنان را اعلام کرده عبارتاند از حضرت ابراهیم(ع): ﴿﴿ إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ﴾﴾[۲۶۳]؛ حضرت عیسی(ع):﴿﴿ إِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ﴾﴾[۲۶۴][۲۶۵]، حضرت موسی(ع)﴿﴿وَقَرَّبْنَاهُ نَجِيًّا﴾﴾[۲۶۶]، حضرت داود(ع): ﴿﴿ فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِكَ وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴾﴾[۲۶۷]، حضرت سلیمان(ع)﴿﴿ وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴾﴾[۲۶۸] و حضرت یوسف(ع):﴿﴿ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ ﴾﴾[۲۶۹].
پانویس
- ↑ دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۸، ص: ۳۹۵
- ↑ لسان العرب، ج ۱۱، ص ۸۲؛ مقاییس اللغه، ج ۵، ص ۸۰؛ مفردات، ص ۶۶۳، «قرب».
- ↑ ترتیب العین، ج ۳، ص ۱۴۵۴؛ الصحاح، ج ۱، ص ۱۹۸؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۲۱۱، «قرب».
- ↑ التحقیق، ج ۹، ص ۲۲۶،«قرب».
- ↑ مفردات، ص ۶۶۳؛ بصائر ذوی التمییز، ج ۴، ص ۲۵۳؛ نثر طوبی، ص ۲۹۳ - ۲۹۴، «قرب».
- ↑ المصباح، فیومی، ص ۴۹۵، «قرب».
- ↑ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۰.
- ↑ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۲۱۱.
- ↑ الصحاح، ج ۱، ص ۱۹۹؛ لسان العرب، ج ۱، ص ۶۶۴؛ تاج العروس، ج ۲، ص ۳۰۸، «قرب».
- ↑ المقام الاسنی، ص ۹۵؛ المصباح، کفعمی، ص ۳۵۸.
- ↑ مصباح الهدایه، ص ۴۱۷ - ۴۱۸؛ خلاصة شرح تعرّف، ص ۳۳۵ - ۳۳۶؛ فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ص ۶۳۷.
- ↑ کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۳۱۳.
- ↑ کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۳۱۳.
- ↑ فلسفه اخلاق، ص ۱۸۲.
- ↑ الروضة البهیه، ج ۱، ص ۳۲۱؛ روض الجنان، ص ۲۷.
- ↑ مدارک الاحکام، ج ۱، ص ۱۸۶؛ ج ۳، ص ۳۱۰؛ ریاض المسائل، ج ۱، ص ۱۸؛ مستند الشیعه، ج ۲، ص ۴۵.
- ↑ ذخیرة المعاد، ص ۲۴؛ مفتاح الکرامه، ج ۲، ص ۳۱۲ - ۳۱۳؛ مستند الشیعه، ج ۲، ص ۴۸.
- ↑ جواهر الکلام، ج ۲، ص ۸۶ - ۸۸؛ ج ۹، ص ۱۵۷.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص ۳۵۲؛ کنزالعمال، ج ۷، ص ۷۷۰.
- ↑ شرح فصوص الحکم، ص ۳۵۰ - ۳۵۱؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۳۱۳؛ فرهنگ نوربخش، ج ۶، ص ۲۴۲ - ۲۴۳.
- ↑ شرح توحید صدوق، ج ۱، ص ۲۹؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۳۱۳.
- ↑ رسالههای شاه نعمت الله ولی، ج ۲، ص ۱۷۹.
- ↑ و او را از سوی راست (کوه) طور ندا دادیم و او را رازگویان (به خویش) نزدیک کردیم؛ سوره مریم، آیه:۵۲.
- ↑ و برای آنان داستان دو پسر آدم (هابیل و قابیل) را به درستی بخوان! که قربانییی پیش آوردند اما از یکی از آن دو پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد، (قابیل) گفت:بیگمان تو را خواهم کشت! (هابیل) گفت: خداوند تنها از پرهیزگاران میپذیرد؛ سوره مائده، آیه:۲۷.
- ↑ و چیزی که شما را به ما نزدیک میکند، داراییها و فرزندانتان نیست مگر کسانی که ایمان آورده و کاری شایسته کرده باشند، که آنان را برای آنچه کردهاند پاداش دو چندان است و آنها در کوشکهای بهشتی آسودهاند؛ سوره سبأ، آیه:۳۷.
- ↑ و برخی از تازیان بیاباننشین به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه هزینه میکنند مایه نزدیکی (خود) نزد خداوند و دعاهای خیر پیامبر میشمارند؛ آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست؛ به زودی خداوند آنان را در (کنف) بخشایش خود در میآورد که خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره توبه، آیه: ۹۹.
- ↑ آنانند که نزدیکان به خداونداند؛ سوره واقعه، آیه:۱۱.
- ↑ ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه:۳۵.
- ↑ آن کسانی که (مشرکان به پرستش) میخوانند خود به سوی پروردگارشان دستاویز میجویند تا کدام یک (به خداوند) نزدیکتر گردند و به بخشایش او امید میبرند و از عذاب وی میهراسند؛ بیگمان عذاب پروردگارت پرهیختنی است؛ سوره اسراء، آیه:۵۷.
- ↑ و گفتند: چرا نشانههایی از سوی پروردگارش بر او فرو فرستاده نمیشود؟ بگو: جز این نیست که نشانهها نزد خداوند است و من تنها بیمدهندهای آشکارم؛ سوره عنکبوت، آیه: ۵۰.
- ↑ بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی میشود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد؛ سوره کهف، آیه:۱۱۰.
- ↑ تفسیر سید مصطفی خمینی، ج ۵، ص ۵۵۰؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۴۰۶ ؛ ج ۱۶، ص ۱۰۲؛ چهل حدیث، ص ۴۵۳ ـ ۴۵۴ ، ۶۰۱.
- ↑ و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه میکنند و نماز را برپا میدارند و از آنچه ما روزی آنان کردهایم پنهان و آشکار میبخشند و به نیکی، بدی را دور میدارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است؛ سوره رعد، آیه:۲۲.
- ↑ و (یاد کنید) آنگاه را که انسانی را کشتید و در آن (با هم) به ستیزه برخاستید و خداوند چیزی را که پنهان میکردید آشکار کرد؛ سوره بقره، آیه:۷۲.
- ↑ بنابراین، حقّ خویشاوند و بینوا و در راه مانده را بپرداز که این برای آنان که خواستار خشنودی خداوندند بهتر است و آنانند که رستگارند.و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در داراییهای مردم بیفزاید نزد خدا نمیافزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند؛ سوره روم، آیه: ۳۸ - ۳۹.
- ↑ با خود میگویند: شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک میدهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی؛ سوره انسان، آیه:۹.
- ↑ و کاری جز جستن (خشنودی) ذات بلند مرتبه پروردگار خویش (ندارد)؛ سوره لیل، آیه:۲۰.
- ↑ و کسانی را که پروردگارشان را در سپیدهدمان و در پایان روز در پی به دست آوردن خشنودی وی میخوانند از خود مران، نه هیچ از حساب آنان بر گردن تو و نه هیچ از حساب تو بر گردن آنهاست تا برانیشان و از ستمگران گردی؛ سوره انعام، آیه:۵۱.
- ↑ و با آنان که پروردگار خویش را سپیدهدمان و در پایان روز به شوق لقای وی میخوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن؛ سوره کهف، آیه:۲۸.
- ↑ تفسیر فرات الکوفی، ص ۵۶۸؛ التبیان، ج ۷، ص ۳۵؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۳۰۲.
- ↑ در جایگاهی راستین نزد فرمانفرمایی توانمند؛ سوره قمر، آیه:۵۵.
- ↑ بگو آیا (میخواهید) شما را به بهتر از آن آگاه سازم؟ برای کسانی که پرهیزگارند نزد پروردگارشان بوستانهایی است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند و (آنان را) همسرانی پاکیزه و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود و خداوند به (کار) بندگان، بیناست آنان که میگویند: پروردگارا! به راستی ما ایمان آوردهایم پس، از گناهان ما درگذر و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار!؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۵ - ۱۶.
- ↑ سرای آرامش نزد پروردگارشان از آن آنهاست و او برای کارهایی که میکردند یار آنان است؛ سوره انعام، آیه: ۱۲۷.
- ↑ و کسانی که به خداوند و پیامبرانش ایمان آوردهاند، نزد پروردگار خویش همان راستگویان و شهیدانند؛ آنان راست پاداش و فروغشان؛ و آن کسان که کافر شدند و آیات ما را دروغ شمردند دوزخیاند؛ سوره حدید، آیه:۱۹.
- ↑ آیا برای مردم شگرف است به مردی از آنان وحی کنیم که به مردم هشدار بده و مؤمنان را آگاه ساز که نزد پروردگارشان پایگاهی راستین دارند؛ کافران میگویند: بیگمان این جادوگری آشکار است؛ سوره یونس، آیه:۲.
- ↑ مفردات، ص ۵۹۰، «عند»؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۲۲۶؛ المیزان، ج ۸، ص ۳۸۳؛ ج ۱۴، ۲۶۵.
- ↑ و پارهای از شب را بدان (نماز شب) بیدار باش که (نمازی) افزون برای توست باشد که پروردگارت تو را به جایگاهی ستوده برانگیزد؛ سوره اسراء، آیه:۷۹.
- ↑ نمونه، ج ۱۲، ص ۲۲۵.
- ↑ و اینکه از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به پیشگاه او توبه کنید تا شما را تا زمانی معیّن از بهرهای نیکو بهرهمند سازد و به هر کس که سزاوار بخششی است، بخشش شایسته او را عطا کند و اگر روی گردانید من به راستی از عذاب روزی بزرگ بر شما بیم دارم؛ سوره هود، آیه:۳.
- ↑ و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید؛ سوره هود، آیه:۵۲.
- ↑ و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهندهای است نزدیک؛ سوره هود، آیه:۶۱.
- ↑ و از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او توبه کنید، بیگمان پروردگار من بخشایندهای دوستدار است؛ سوره هود، آیه:۹۰.
- ↑ راهنما، ج ۸، ص ۱۴.
- ↑ راهنما، ج ۸، ص ۱۴.
- ↑ و (ابراهیم) گفت: من به سوی پروردگارم میروم که به زودی مرا راهنمایی خواهد کرد؛ سوره صافات، آیه:۹۹.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۳، ص ۸۹؛ التبیان، ج ۸، ص ۵۱۵؛ الصافی، ج ۴، ص ۲۷۴.
- ↑ که دلی پاک را نزد پروردگار خود آورد؛ سوره صافات، آیه:۸۴.
- ↑ سپس نزدیک شد و فروتر آمد.آنگاه (میان او و پیامبر) به اندازه دو کمان یا نزدیکتر رسید؛ سوره نجم، آیه: ۸ - ۹.
- ↑ راهنما، ج ۱۵، ص ۴۱۷.
- ↑ هر که عزّت میخواهد (بداند که) عزّت همگی از آن خداوند است؛ سخن پاک به سوی او بالا میرود و کردار نیکو آن را فرا میبرد و آنان که نیرنگهای بد میبازند عذابی سخت خواهند داشت و نیرنگ آنان خود از میان خواهد رفت؛ سوره فاطر، آیه:۱۰.
- ↑ بگو: برای این (پیامبری) از شما مزدی نمیخواهم جز این که هر کس بخواهد به سوی پروردگار خویش راهی پیش گیرد؛ سوره فرقان، آیه:۵۷.
- ↑ بیگمان این یک پند است و هر که خواهد راهی به سوی پروردگارش در پیش گیرد؛ سوره مزمل، آیه:۱۹.
- ↑ بیگمان این یک پند است پس هر که خواهد، راهی به سوی پروردگارش در پیش گیرد؛ سوره انسان، آیه:۲۹.
- ↑ و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم و بیگمان خداوند با نیکوکاران است؛ سوره عنکبوت، آیه:۶۹.
- ↑ راه راست را به ما بنمای راه آنان که به نعمت پروردهای؛ که نه بر ایشان خشم آوردهای و نه گمراهاند؛ سوره فاتحه، آیه: ۶ - ۷.
- ↑ و چگونه کفر میورزید در حالی که آیات خداوند را برای شما میخوانند و پیامبر او در میان شماست و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۰۱.
- ↑ الصافی، ج ۴، ص ۲۱؛ ج ۵، ص ۲۴۳ ، ۲۶۶؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۶۹؛ ج ۱، ص ۳۳.
- ↑ آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند؛ سوره یونس، آیه:۶۲.
- ↑ شرح فصوص الحکم، ص ۴۴۰ ـ ۴۴۱.
- ↑ آنگاه خداوند فرمود: ای عیسی! من بازگیرنده تو و فرابرنده تو سوی خویش و رهاییبخش تو از گروه کافرانم و پیروان تو را تا روز رستخیز بر کافران برتر میگمارم سپس بازگشت شما به سوی من است و در آنچه اختلاف میداشتید میان شما داوری خواهم کرد؛ سوره آل عمران، آیه:۵۵.
- ↑ راهنما، ج ۲، ص ۴۵۷.
- ↑ بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی میشود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد؛ سوره کهف، آیه:۱۱۰.
- ↑ مجمع البیان، ج ۶، ص ۷۷۰.
- ↑ بگو: بیگمان نمازم و نیایشم و زندگیم و مرگم از آن خداوند پروردگار جهانیان است؛ سوره انعام، آیه:۱۶۲.
- ↑ روح البیان، ج ۳، ص ۱۲۸ - ۱۲۹.
- ↑ و هر که روی (دل) خویش به سوی خداوند نهد و نکوکار باشد بیگمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است و سرانجام کارها با خداوند است؛ سوره لقمان، آیه:۲۲.
- ↑ آری، آن کسان که روی (دل) خویش به (سوی) خداوند نهند در حالی که نکوکار باشند، بیگمان پاداش آنان نزد پروردگارشان است. و بیمی نخواهند داشت و اندوهگین نمیشوند؛ سوره بقره، آیه:۱۱۲.
- ↑ و بهدینتر از آن کس که روی (دل) خویش به (سوی) خداوند نهد در حالی که نکوکار باشد و از آیین ابراهیم درستآیین پیروی کند، کیست؟ و خداوند، ابراهیم را دوست (خود) گرفت؛ سوره نساء، آیه:۱۲۵.
- ↑ روح البیان، ج ۸، ص ۵۰۲.
- ↑ مگر آنان که توبه کنند و به راه آیند و به خداوند توسّل جویند و دینشان را برای خداوند، ناب گردانند؛ که اینان با مؤمنان (همراه) اند و زودا که خداوند به مؤمنان پاداشی سترگ بخشد؛ سوره نساء، آیه:۱۶.
- ↑ ما این کتاب را به حقّ به سوی تو فرو فرستادهایم، از این روی خداوند را در حالی که دین (خود) را برای او ناب میداری بپرست؛ سوره زمر، آیه:۲.
- ↑ بگو: آیا درباره خداوند با ما چون و چرا میکنید با آنکه او پروردگار ما و پروردگار شماست و کردارهای ما از آن ما و کردارهای شما از آن شماست و ما برای او یکرنگیم؛ سوره بقره، آیه:۱۳۹.
- ↑ بگو: پروردگارم به دادگری فرمان داده است و در هر نمازگاهی روی خود را (به سوی او) راست گردانید و او را در حالی که دین را برای وی ناب میسازید بخوانید؛ چنان که شما را در آغاز آفرید (به سوی او) باز میگردید؛ سوره اعراف، آیه:۲۹.
- ↑ و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشتهاند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار و استوار؛ سوره بینه، آیه:۵.
- ↑ که بیگمان خدای شما یگانه است؛ سوره صافات، آیه:۴.
- ↑ محجة البیضاء، ج ۸، ص ۱۲۹؛ التبیان فی آداب حملة القرآن، ص ۳۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۹۸.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۱۸۷ - ۱۸۸؛ ج ۲، ص ۷۴ - ۷۵ ، ۸۰ ، ۱۹۶؛ کنزالعمال، ج ۳، ص ۲۴.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص ۵۴۵؛ المعجم المفهرس لالفاظ صحیفة السجادیه، ص ۴۶۸ - ۴۷۰.
- ↑ ای انسان! بیگمان تو به سوی پروردگارت سخت کوشندهای، پس به لقای او خواهی رسید؛ سوره انشقاق، آیه:۶.
- ↑ راه خداوندی که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست؛ آگاه باشید که همه کارها به سوی خداوند باز میگردد؛ سوره شوری، آیه:۵۳.
- ↑ المیزان، ج ۱، ص ۲۸ ؛ ج ۳، ص ۱۹۵.
- ↑ آیا جز دین خداوند را باز میجویند با آنکه آنان که در آسمانها و زمینند خواهناخواه گردن نهاده فرمان اویند و به سوی او بازگردانده میشوند؛ سوره آل عمران، آیه:۸۳.
- ↑ و فرمانفرمایی آسمانها و زمین از آن خداوند است و بازگشت (هر چیز) به سوی اوست؛ سوره نور، آیه:۴۲.
- ↑ و هیچ جنبندهای در زمین نیست و نیز هیچ پرندهای که با دو بال خود میپرد، جز اینکه گروههایی همچون شما هستند؛ ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشتهایم، سپس (همه) به سوی پروردگارشان گرد آورده میشوند؛ سوره انعام، آیه:۳۸.
- ↑ و اینکه پایان (هر چیز) به سوی پروردگار توست؛ سوره نجم، آیه:۴۲.
- ↑ بیگمان بازگشتشان به جانب ماست؛ سوره غاشیه، آیه:۲۵.
- ↑ و برخی از تازیان بیاباننشین به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه هزینه میکنند مایه نزدیکی (خود) نزد خداوند و دعاهای خیر پیامبر میشمارند؛ آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست؛ به زودی خداوند آنان را در (کنف) بخشایش خود در میآورد که خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره توبه، آیه:۹۹.
- ↑ آنانند که نزدیکان (به خداوند) اند.در بهشتهای پرنعمت.دستهای بسیار از پیشینیانند.و اندکی از پسینیان؛ سوره واقعه، آیه: ۱۱ - ۱۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۴۹؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص ۱۱۱؛ تفسیر صدرالمتألهین، ج ۷، ص ۲۴.
- ↑ تفسیر صدرالمتألهین، ج ۷، ص ۲۴.
- ↑ بیگمان کسانی که نزد پروردگار تو هستند از بندگی او سرکشی نمیورزند و او را پاک میخوانند و برای او سجده میکنند؛ سوره اعراف، آیه: ۲۰۶.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص ۱۱۱.
- ↑ آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمهای از خویش نوید میدهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیکشدگان (به خداوند) است؛ سوره آل عمران، آیه:۴۵.
- ↑ مسیح از اینکه بنده خداوند باشد هرگز سر باز نمیزند و فرشتگان مقرّب نیز؛ و هر که از بندگی او سر باز زند و سرکشی کند زودا که آنان همه را (روز رستخیز) نزد خویش گرد آورد؛ سوره نساء، آیه:۱۷۲.
- ↑ و چیزی که شما را به ما نزدیک میکند، داراییها و فرزندانتان نیست مگر کسانی که ایمان آورده و کاری شایسته کرده باشند، که آنان را برای آنچه کردهاند پاداش دو چندان است و آنها در کوشکهای بهشتی آسودهاند؛ سوره سبأ، آیه:۳۷.
- ↑ آنگاه ما آن کار او را آمرزیدیم و بیگمان او را نزد ما نزدیکی و سرانجامی نیک بود؛ سوره ص، آیه:۲۵.
- ↑ آنانند که نزدیکان به خداونداند؛ سوره واقعه، آیه:۱۱.
- ↑ که مقرّبان (درگاه خداوند) در آن مینگرند؛ سوره مطففین، آیه:۲۱.
- ↑ هرگز از او فرمان مبر و سجده بگزار و (به خداوند) نزدیکی بجوی!؛ سوره علق، آیه:۱۹.
- ↑ تفسیر صدرالمتألهین، ج ۷، ص ۲۴؛ التحقیق، ج ۹، ص ۲۲۸، «قرب».
- ↑ مفردات، ص ۶۶۵، «قرب»؛ بصائر ذوی التمییز، ج ۴، ص ۲۵۴.
- ↑ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۱.
- ↑ مفردات، ص ۶۶۴ - ۶۶۵ ؛ بصائر ذوی التمییز، ج ۴، ص ۲۵۴.
- ↑ مجموعه آثار، ج ۳، ص ۲۹۲، «ولاها و ولایتها».
- ↑ اسرار الحکم، ص ۵۱۴.
- ↑ ر ک: مجموعه آثار، ج ۳، ص ۲۹۱، «ولاها و ولایتها».
- ↑ مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۴۹؛ ج ۱۰، ص ۷۸۳؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۳۲۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۹۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص ۱۱۱.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص ۱۱۱.
- ↑ بیگمان کسانی که نزد پروردگار تو هستند از بندگی او سرکشی نمیورزند و او را پاک میخوانند و برای او سجده میکنند؛ سوره اعراف، آیه: ۲۰۶.
- ↑ مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۹۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص ۱۱۱.
- ↑ احیای حکمت، ج ۲، ص ۵۱۵.
- ↑ آنانند که نزدیکان به خداونداند؛ سوره واقعه، آیه:۱۱.
- ↑ مسیح از اینکه بنده خداوند باشد هرگز سر باز نمیزند و فرشتگان مقرّب نیز؛ و هر که از بندگی او سر باز زند و سرکشی کند زودا که آنان همه را (روز رستخیز) نزد خویش گرد آورد؛ سوره نساء، آیه:۱۷۲.
- ↑ المیزان، ج ۳، ص ۱۹۵.
- ↑ مفردات، ص ۶۶۵؛ بصائر ذوی التمییز، ج ۴، ص ۲۵۴.
- ↑ تفسیر صدرالمتألهین، ج ۷، ص ۲۴.
- ↑ التحقیق، ج ۹، ص ۲۲۸، «قرب».
- ↑ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۱.
- ↑ او را رازگویان (به خویش) نزدیک کردیم؛ سوره مریم، آیه:۵۲.
- ↑ آنانند که نزدیکان به خداونداند؛ سوره واقعه، آیه:۱۱.
- ↑ که مقرّبان (درگاه خداوند) در آن مینگرند؛ سوره مطففین، آیه:۲۱.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۳، ص ۴۵۰؛ مفردات، ص ۶۶۴؛ بصائر ذوی المتییز، ج ۴، ص ۲۵۳.
- ↑ جامع البیان، ج ۶، ص ۲۵۴ - ۲۵۷؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۸۲؛ تفسیر مجاهد، ج ۱، ص ۳۰۶.
- ↑ و برای آنان داستان دو پسر آدم (هابیل و قابیل) را به درستی بخوان! که قربانییی پیش آوردند اما از یکی از آن دو پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد، (قابیل) گفت:بیگمان تو را خواهم کشت! (هابیل) گفت: خداوند تنها از پرهیزگاران میپذیرد؛ سوره مائده، آیه:۲۷.
- ↑ جامع البیان، ج ۶، ص ۲۶۰.
- ↑ جامع البیان، ج ۴، ص ۲۶۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۸۹؛ فتح القدیر، ج ۱، ص ۴۰۶.
- ↑ مجمع البیان، ج ۲، ص ۹۰۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۴، ص ۱۰.
- ↑ کسانی که گفتند: خداوند به ما سفارش کرده است که به فرستادهای ایمان نیاوریم مگر آنکه برای ما قربانییی بیاورد که آتش (آسمانی) آن را (به نشان پذیرش) بسوزد؛ سوره آل عمران، آیه:۱۸۳.
- ↑ ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه:۳۵.
- ↑ الصافی، ج ۳، ص ۱۹۸؛ فتح القدیر، ج ۳، ص ۲۳۷.
- ↑ آن کسانی که (مشرکان به پرستش) میخوانند خود به سوی پروردگارشان دستاویز میجویند تا کدام یک (به خداوند) نزدیکتر گردند و به بخشایش او امید میبرند و از عذاب وی میهراسند؛ بیگمان عذاب پروردگارت پرهیختنی است؛ سوره اسراء، آیه:۵۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۵۱.
- ↑ فقه القرآن، ج ۱، ص ۳۶۹؛ الصافی، ج ۲، ص ۳۳؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۱۲۸.
- ↑ نمونه، ج ۱۲، ص ۱۶۵.
- ↑ ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه:۳۵.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۹۵؛ الصافی، ج ۲، ص ۳۳.
- ↑ راهنما، ج ۴، ص ۳۶۷ - ۳۶۸.
- ↑ و چیزی که شما را به ما نزدیک میکند، داراییها و فرزندانتان نیست مگر کسانی که ایمان آورده و کاری شایسته کرده باشند، که آنان را برای آنچه کردهاند پاداش دو چندان است و آنها در کوشکهای بهشتی آسودهاند؛ سوره سبأ، آیه:۳۷.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۵، ص ۱۳۳؛ التبیان، ج ۳، ص ۵۰۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۱۸۱.
- ↑ مجمع البیان، ج ۸، ص ۶۱۵؛ التبیان، ج ۸، ص ۳۹۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۱۹۵.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۲، ص ۱۲۲؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۶۱۵؛ الصافی، ج ۴، ص ۲۲۲.
- ↑ آیا برای مردم شگرف است به مردی از آنان وحی کنیم که به مردم هشدار بده و مؤمنان را آگاه ساز که نزد پروردگارشان پایگاهی راستین دارند؛ کافران میگویند: بیگمان این جادوگری آشکار است؛ سوره یونس، آیه:۲.
- ↑ هر که عزّت میخواهد (بداند که) عزّت همگی از آن خداوند است؛ سخن پاک به سوی او بالا میرود و کردار نیکو آن را فرا میبرد و آنان که نیرنگهای بد میبازند عذابی سخت خواهند داشت و نیرنگ آنان خود از میان خواهد رفت؛ سوره فاطر، آیه:۱۰.
- ↑ راهنما، ج ۷، ص ۳۶۷.
- ↑ بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی میشود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد؛ سوره کهف، آیه:۱۱۰.
- ↑ و برخی از تازیان بیاباننشین به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه هزینه میکنند مایه نزدیکی (خود) نزد خداوند و دعاهای خیر پیامبر میشمارند؛ آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست؛ به زودی خداوند آنان را در (کنف) بخشایش خود در میآورد که خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره توبه، آیه: ۹۹.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۲۳۴؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۳۹۸؛ نثر طوبی، ص ۲۹۴.
- ↑ آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند؛ سوره روم، آیه: ۳۸ - ۳۹.
- ↑ با خود میگویند: شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک میدهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی؛ سوره انسان، آیه:۹.
- ↑ و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه میکنند؛ سوره رعد، آیه:۲۲.
- ↑ هر کس لقای خداوند را امید میدارد (بداند که) زمان (مقرر کرده) خداوند آمدنی است؛ سوره عنکبوت، آیه:۵.
- ↑ برای کسانی که پرهیزگارند نزد پروردگارشان؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۵ - ۱۶.
- ↑ راهنما، ج ۲، ص ۳۵۲.
- ↑ و کسانی را که پروردگارشان را در سپیدهدمان و در پایان روز در پی به دست آوردن خشنودی وی میخوانند از خود مران؛ سوره انعام، آیه:۵۲.
- ↑ و دعاهای خیر پیامبر میشمارند؛ آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست؛ سوره توبه، آیه: ۹۹.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۱، ص ۹؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۹۶؛ المیزان، ج ۹، ص ۳۷۱.
- ↑ پس برای پروردگارت نماز بگزار؛ سوره کوثر، آیه:۲.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۸۳۷؛ نمونه، ج ۲۷، ص ۳۷۲ - ۳۷۳.
- ↑ هرگز از او فرمان مبر و سجده بگزار و (به خداوند) نزدیکی بجوی!؛ سوره علق، آیه:۱۹.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۸۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص ۱۲۸.
- ↑ هرگز از او فرمان مبر و سجده بگزار و (به خداوند) نزدیکی بجوی!؛ سوره علق، آیه:۱۹.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۸۳؛ تفسیر ثعالبی، ج ۳، ص ۵۰۴.
- ↑ و کسانی را که در راه خداوند کشته شدهاند مرده مپندار که زندهاند، نزد پروردگارشان روزی میبرند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۶۹.
- ↑ پس برای پروردگارت نماز بگزار و قربانی کن!؛ سوره کوثر، آیه:۲.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۸۳۷.
- ↑ آنها را نزد من بازگردانید! آنگاه به دست کشیدن به ساق و گردنهای آنها آغازید؛ سوره ص، آیه:۳۳.
- ↑ مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۴۱.
- ↑ و خبر آن کسی را برای آنان بخوان که (دانش) آیات خویش را بدو ارزانی داشتیم اما او از آنها کناره گرفت و شیطان در پی او افتاد و از گمراهان شد.و اگر میخواستیم (جایگاه) او را با آن آیات فرا میبردیم اما او به دنیا گرایید و از هوای نفس خود پیروی کرد؛ از این رو داستان او چون داستان سگ است که اگر به او بتازی لهله میزند و اگر او را وانهی (باز) لهله میزند؛ این داستان گروهی است که آیات ما را دروغ شمردند پس این داستان را باز گوی باشد که آنان بیندیشند؛ سوره اعراف، آیه:۱۷۵ - ۱۷۶.
- ↑ راهنما، ج ۶، ص ۳۴۴.
- ↑ که دلی پاک را نزد پروردگار خود آورد؛ سوره صافات، آیه:۸۴.
- ↑ راهنما، ج ۱۵، ص ۴۱۸.
- ↑ گواهی را برای خداوند برپا دارید؛ سوره طلاق، آیه:۲.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۶۰.
- ↑ سرای آرامش نزد پروردگارشان از آن آنهاست؛ سوره انعام، آیه: ۱۲۷.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۱۸۷ - ۱۸۸؛ ج۲، ص۷۴ - ۷۵.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص ۸۰ ، ۴۸۳.
- ↑ الکافی، ص ۱۹۶.
- ↑ کنز العمال، ج ۳، ص ۶۵.
- ↑ کنز العمال، ص ۳۸۴.
- ↑ و خداوند میان آنان که به جای او سرورانی گرفتهاند (و میگویند) ما اینان را جز برای آنکه ما را به خداوند، نیک نزدیک گردانند نمیپرستیم؛ سوره زمر، آیه:۳.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۲، ص ۲۲۷ - ۲۲۸.
- ↑ و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد؛ سوره هود، آیه:۵۳.
- ↑ مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۵۸.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص ۱۳۹.
- ↑ پس چرا آن خدایانی که (کافران) به جای خداوند، برای تقرّب (به خداوند به پرستش) گرفته بودند یاریشان نکردند؟؛ سوره احقاف، آیه:۲۸.
- ↑ بلکه از نظرشان ناپدید شدند؛ سوره احقاف، آیه:۲۸.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص ۲۱۴.
- ↑ و چیزی که شما را به ما نزدیک میکند، داراییها و فرزندانتان نیست مگر کسانی که ایمان آورده و کاری شایسته کرده باشند، که آنان را برای آنچه کردهاند پاداش دو چندان است و آنها در کوشکهای بهشتی آسودهاند؛ سوره سبأ، آیه:۳۷.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۲، ص ۱۲۱.
- ↑ مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۷۲؛ تفسیر غریب القرآن، ص ۹۳؛ المیزان، ج ۵، ص ۲۴۹.
- ↑ ما فرزندان خداوند و دوستان اوییم؛ سوره مائده، آیه:۱۸.
- ↑ بگو، اگر راست میگویید که از میان همه مردم، سرای واپسین نزد خداوند، ویژه شماست پس آرزوی مرگ کنید؛ سوره بقره، آیه:۹۴.
- ↑ جامع البیان، ج ۱، ص ۵۹۶.
- ↑ فلسفه اخلاق، ص ۱۸۲.
- ↑ اسرار الحکم، ص ۵۱۴.
- ↑ الفتوحات المکیه، ج ۴، ص ۱۳۷.
- ↑ تفسیر صدرالمتألهین، ج ۴، ص ۲۶۴.
- ↑ ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه:۳۵.
- ↑ بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را؛ سوره شوری، آیه:۲۳.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۵، ص ۳۴ - ۳۵؛ مجمع البیان، ج ۹، ص ۴۳؛ زادالمسیر، ج ۷، ص ۲۸۵.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص ۴۵ - ۴۶.
- ↑ مجموعه آثار، ج ۳، ص ۲۹۲، «ولاها و ولایتها».
- ↑ خلاصة شرح تعرف، ص ۳۳۵؛ دایرة المعارف فارسی، ج ۲، ص ۲۵۳۳.
- ↑ نه چنین است؛ کارنامه نیکان در «علّیین» است.و تو چه دانی که «علّیین» چیست؟ کارنامهای است نگاشته، که مقرّبان (درگاه خداوند) در آن مینگرند ؛ سوره مطففین، آیه:۱۸ - ۲۱.
- ↑ المیزان، ج ۲۰، ص ۲۳۵.
- ↑ هرگز! اگر به «دانش بیگمان» بدانید، به راستی دوزخ را خواهید دید؛ سوره تکاثر، آیه:۵ - ۶.
- ↑ المیزان، ج ۲۰، ص ۲۳۵.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۱۷۳؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص ۴۴۸ - ۴۴۹؛ فتح القدیر، ج ۵، ص ۴۰۲.
- ↑ و هر کس که در آسمانها و زمین است از آن اوست و آن کسان که نزد اویند از پرستش وی سر باز نمیزنند و خسته نمیشوند؛ سوره تکاثر، آیه:۱۹.
- ↑ راهنما، ج ۱۱، ص ۳۲۵.
- ↑ و (ابراهیم) گفت: من به سوی پروردگارم میروم که به زودی مرا راهنمایی خواهد کرد؛ سوره صافات، آیه:۹۹.
- ↑ آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند؛ سوره روم، آیه: ۳۹.
- ↑ مجمع البیان، ج ۸، ص ۴۷۹؛ الصافی، ج ۴، ص ۱۳۴؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۱۸۵.
- ↑ اما اگر از نزدیکان (درگاه خداوند) باشد،پس (او را) آسایش و روزی و بهشتی پر نعمت است؛ سوره واقعه، آیه:۸۸ - ۸۹.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۷۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۳۲۱ - ۳۲۲؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۳۹.
- ↑ التبیان، ج ۹، ص ۵۱۴؛ زادالمسیر، ج ۸، ص ۱۵۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۲۳۲ - ۲۳۳.
- ↑ و کسانی را که در راه خداوند کشته شدهاند مرده مپندار که زندهاند، نزد پروردگارشان روزی میبرند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۶۹ -۱۷۰ .
- ↑ جامع البیان، ج ۱۱، ص ۹؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۹۶؛ تفسیر جلالین، ص ۲۵۸.
- ↑ و برخی از تازیان بیاباننشین به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه هزینه میکنند مایه نزدیکی (خود) نزد خداوند و دعاهای خیر پیامبر میشمارند؛ آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست؛ به زودی خداوند آنان را در (کنف) بخشایش خود در میآورد که خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره توبه، آیه: ۹۹.
- ↑ آنانند که نزدیکان (به خداوند) اند.در بهشتهای پرنعمت؛ سوره واقعه، آیه: ۱۱ - ۱۲.
- ↑ پس (او را) آسایش و روزی و بهشتی پر نعمت است؛ سوره واقعه، آیه:۸۹.
- ↑ التبیان، ج ۹، ص ۴۹۰؛ مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۵۸.
- ↑ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۱.
- ↑ آنانند که نزدیکان به خداونداند.در بهشتهای پرنعمت ؛ سوره واقعه، آیه: ۱۱ - ۱۲.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۲۵؛ زادالمسیر، ج ۸، ص ۱۵۶؛ فتح القدیر، ج ۵، ص ۱۴۸.
- ↑ بر تختهایی گوهرنشان. روبهروی هم بر آنها پشت میدهند خدمتگزارانی هماره جوان گرد آنان میگردند.با جامها و آبریزها و پیالهای از شرابی روان.که نه از آن سردرد گیرند و نه مستی یابند.و میوه، آنچه بگزینند.و گوشت پرندگان، آنچه بخواهند.و سیاهدیده زنانی درشت چشم.همانند مروارید فرو پوشیده.به پاداش آنچه انجام میدادهاند.در آن سخن یاوه و گناهآلودی نمیشنوند.هیچ سخنی نشنوند جز گفته: درود، درود؛ سوره واقعه، آیه:۱۵ - ۲۶.
- ↑ آری، نیکان در ناز و نعمتی بیشماراند.نشسته بر تختها (به هر سو) مینگرند،شادابی نعمت را در سیمای آنان باز میشناسی،به آنان از شرابی دست ناخورده مینوشانند،که مهر آن، مشک است و در چنین چیزی رغبتکنندگان باید رغبت کنند.و آمیخته آن از (آب) تسنیم است،چشمهای که مقرّبان (درگاه خداوند) از آن مینوشند؛ سوره مطففین، آیه:۲۲ - ۸.
- ↑ جامع البیان، ج ۳۰، ص ۱۳۵ ـ ۱۳۶؛ فتح القدیر، ج ۵، ص ۴۰۴؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۲۳۹.
- ↑ روح البیان، ج ۱۰، ص ۳۷۲.
- ↑ مسیح از اینکه بنده خداوند باشد هرگز سر باز نمیزند و فرشتگان مقرّب نیز؛ و هر که از بندگی او سر باز زند و سرکشی کند زودا که آنان همه را (روز رستخیز) نزد خویش گرد آورد؛ سوره نساء، آیه: ۱۷۲.
- ↑ آنانند که نزدیکان به خداونداند؛ سوره واقعه، آیه:۱۱.
- ↑ جامع البیان، ج ۶، ص ۵۰؛ مجمع البیان، ج ۳ - ۴، ص ۲۲۵.
- ↑ فرشتگان، ص ۱۰۱؛ معجم اعلام القرآن، ص ۹۹.
- ↑ اعلام قرآن، ص ۲۷۸؛ اعلام القرآن، ص ۲۴۱؛ کشف الاسرار، ج ۱، ص ۲۹۰.
- ↑ سپس نزدیک شد و فروتر آمد.آنگاه (میان او و پیامبر) به اندازه دو کمان یا نزدیکتر رسید؛ سوره نجم، آیه: ۸ - ۹.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۷، ص ۶۲؛ زادالمسیر، ج ۸، ص ۶۶.
- ↑ توانمندی که نزد آن دارنده اورنگ (فرمانفرمایی جهان)، جایگاهی بلند دارد،آنجا فرمانگزاری امین است ؛ سوره تکویر، آیه:۲۰ - ۲۱.
- ↑ المیزان، ج ۳، ص ۱۹۵.
- ↑ المیزان، ج ۱، ص ۲۷۳.
- ↑ تفسیر صدرالمتألهین، ج ۷، ص ۲۴.
- ↑ آنانند که نزدیکان به خداونداند.در بهشتهای پرنعمت ؛ سوره واقعه، آیه: ۱۱ - ۱۲.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۲۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۲۹؛ فتح القدیر، ج ۵، ص ۱۴۸.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۲۵؛ تفسیر فرات الکوفی، ص ۴۶۵.
- ↑ نورالثقلین، ج ۵، ص ۲۰۹.
- ↑ دستهای بسیار از پیشینیانند.و اندکی از پسینیان؛ سوره واقعه، آیه:۱۳ - ۱۴.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۵۹؛ التبیان، ج ۹، ص ۴۹۰؛ جامع البیان، ج ۲۷، ص ۲۲۳.
- ↑ زادالمسیر، ج ۸، ص ۱۳۴ - ۱۳۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۳۰؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۳۱۵.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۴۳؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۲۸؛ زادالمسیر، ج ۸، ص ۶۶.
- ↑ سپس نزدیک شد و فروتر آمد.آنگاه (میان او و پیامبر) به اندازه دو کمان یا نزدیکتر رسید؛ سوره نجم، آیه: ۸ - ۹.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۷، ص ۵۹ - ۶۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۵۹ - ۶۱؛ فتح القدیر، ج ۵، ص ۱۰۶.
- ↑ شرح فصوص الحکم، ص ۳۵۱.
- ↑ که دلی پاک را نزد پروردگار خود آورد؛ سوره صافات، آیه:۸۴.
- ↑ آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمهای از خویش نوید میدهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیکشدگان (به خداوند) است؛ سوره آل عمران، آیه:۴۵.
- ↑ راهنما، ج ۲، ص ۴۵۷.
- ↑ او را رازگویان (به خویش) نزدیک کردیم؛ سوره مریم، آیه:۵۲.
- ↑ آنگاه ما آن کار او را آمرزیدیم و بیگمان او را نزد ما نزدیکی و سرانجامی نیک بود؛ سوره ص، آیه:۲۵.
- ↑ و بیگمان نزد ما او را نزدیکی و سرانجامی نیک بود؛ سوره ص، آیه: 40.
- ↑ او از بندگان ناب ما بود؛ سوره یوسف، آیه:۲۴.