عصمت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۶: خط ۵۶:


امام خمینی [[عصمت پیامبران]] [[الهی]]{{عم}} را فراگیر دانسته و آنان را از ارتکاب هر گونه [[گناه بزرگ]] و کوچک به دور می‌داند<ref>امام خمینی، جواهر الاصول، ج۴، ص۵۰۱؛ شرح چهل حدیث، ص۵۵۲.</ref> و [[کلام]] برخی از [[اصحاب]] [[امامیه]] درباره [[سهو پیامبر]] را نمی‌پذیرد و روایاتی را که دال بر سهواند<ref>طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۸۰؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۷، ص۹۷ - ۱۲۰.</ref>، از حیث سند و متن مردود می‌شمارد<ref>امام خمینی، الخلل، ص۲۰۴ - ۲۰۵.</ref>. به [[اعتقاد]] ایشان معصومان{{عم}} از ارتکاب بعضی از [[اعمال]] که سبب [[تنفر]] طبع است به دور هستند<ref>امام خمینی، البیع، ج۲، ص۵۵۱.</ref>. ایشان [[گستره عصمت]] [[پیشوایان الهی]] را از نظر [[زمان]] مشتمل بر آغاز تا پایان [[عمر]] می‌داند<ref>صحیفه امام، ج۱۲، ص۴۹۸.</ref>؛ از این‌رو در بعضی [[روایات]] برای عدم صلاحیت افرادی که مدتی از عمر خود [[مشرک]] بوده‌اند، برای [[منصب امامت]] به [[آیه]] {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> [[استدلال]] شده است<ref>امام خمینی، تنقیح الاصول، ج۱، ص۱۷۶.</ref>.<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی]] و [[باقر صاحبی|صاحبی]]، [[عصمت (مقاله)|مقاله «عصمت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۷]]، ص ۳۲۳.</ref>
امام خمینی [[عصمت پیامبران]] [[الهی]]{{عم}} را فراگیر دانسته و آنان را از ارتکاب هر گونه [[گناه بزرگ]] و کوچک به دور می‌داند<ref>امام خمینی، جواهر الاصول، ج۴، ص۵۰۱؛ شرح چهل حدیث، ص۵۵۲.</ref> و [[کلام]] برخی از [[اصحاب]] [[امامیه]] درباره [[سهو پیامبر]] را نمی‌پذیرد و روایاتی را که دال بر سهواند<ref>طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۸۰؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۷، ص۹۷ - ۱۲۰.</ref>، از حیث سند و متن مردود می‌شمارد<ref>امام خمینی، الخلل، ص۲۰۴ - ۲۰۵.</ref>. به [[اعتقاد]] ایشان معصومان{{عم}} از ارتکاب بعضی از [[اعمال]] که سبب [[تنفر]] طبع است به دور هستند<ref>امام خمینی، البیع، ج۲، ص۵۵۱.</ref>. ایشان [[گستره عصمت]] [[پیشوایان الهی]] را از نظر [[زمان]] مشتمل بر آغاز تا پایان [[عمر]] می‌داند<ref>صحیفه امام، ج۱۲، ص۴۹۸.</ref>؛ از این‌رو در بعضی [[روایات]] برای عدم صلاحیت افرادی که مدتی از عمر خود [[مشرک]] بوده‌اند، برای [[منصب امامت]] به [[آیه]] {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> [[استدلال]] شده است<ref>امام خمینی، تنقیح الاصول، ج۱، ص۱۷۶.</ref>.<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی]] و [[باقر صاحبی|صاحبی]]، [[عصمت (مقاله)|مقاله «عصمت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۷]]، ص ۳۲۳.</ref>
== ضرورت عصمت ==
[[امامیه]] می‌گویند: [[امام]] باید [[معصوم]] باشد و دلیل آن را چند وجه دانسته‌اند.
اول: اینکه امام اگر معصوم نباشد، [[تسلسل]]، لازم می‌آید و [[تالی]] که تسلسل باشد، [[باطل]] است؛ پس مقدم که معصوم نبودن است، مثل آن، باطل است. بیان شرطیت عصمت، این است که مقتضی [[وجوب نصب امام]]، امکان خطا در مورد [[رعیت]] است. اگر این مقتضی در [[حق امام]] هم ثابت باشد، [[واجب]] است برای او امام دیگری باشد و این [[سلسله]] تا بی‌نهایت ادامه پیدا کند یا به امامی که معصوم و [[مصون از خطا]] باشد، منتهی شود که او امام اصلی خواهد بود.
دوّم: اینکه امام، [[حافظ شرع]] است. پس واجب است که معصوم باشد. اگر جایز الخطا باشد، وثوقی به آنچه که [[خدای تعالی]] ما را به آن [[متعبد]] و [[مکلف]] کرده است باقی نمی‌ماند و این، با [[هدف]] از [[تکلیف]] که [[انقیاد]] به مراد خدای تعالی است، ناسازگار است.
سوم: اینکه اگر از او خطا سر زند، [[انکار]] بر [[ضد]] او، واجب خواهد بود و این با امر به [[اطاعت]] که در قول [[خدای متعال]]: {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> آمده است متناقض است.
چهارم: اگر از امام معصیت صادر شود، [[نقض غرض]] از [[نصب امام]] لازم می‌آید. تالی، باطل است پس مقدم هم مثل آن است<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۳۶۴-۳۶۵.</ref>.
[[امام]] بر این [[باور]] است که [[پیامبر اعظم]]{{صل}} [[بالاصاله]] دارای [[مقام عصمت]] کبری است و دیگر [[معصومین]] به [[تبعیّت]] از آن ذات [[مقدّس]] دارای آن مقام‌اند. و چون اوصیای او از [[طینت]] اویند و با [[فطرت]] او اتّصال دارند، صاحب [[عصمت]] مطلقه به تبعیّت از او هستند که تبعیّت کامل است. و [[ابلیس]] هرگز در آنان تصرّفی نکرده است و آنان انسان‌هایی [[الهی]] و لاهوتی‌اند و سر تا پایشان [[نور]] و [[طهارت]] و [[سعادت]] است، و قلبشان از نور [[حق]] آکنده است و جز به حق توجّه نمی‌کنند و جز حق در آنان [[تصرف]] نمی‌کند<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ص۵۹-۶۱.</ref>.
ایشان «عصمت» را غیر از [[ایمان کامل]] نمی‌دانند. به نظر ایشان معنای [[عصمت انبیاء]] و [[اولیاء]] این نیست که مثلاً [[جبرئیل]] دست آنان را بگیرد و آنان را از [[ارتکاب گناه]] باز دارد، که اگر جبرئیل دست هر کسی را بگیرد، هرگز [[مرتکب گناه]] نمی‌شود؛ بلکه عصمت زاییده [[ایمان]] است. اگر [[انسان]] به [[حق تعالی]] ایمان داشته باشد و با چشم [[قلب]]، [[خداوند متعال]] را مانند [[خورشید]] ببیند، امکان ندارد که [[مرتکب معصیت]] شود<ref>امام خمینی، جهاد اکبر، ص۴۹.</ref>.
[[امام خمینی]]، عصمت را امری بر خلاف [[اختیار]] و از قبیل امور طبیعی و جبلّی قلمداد نمی‌کنند، بلکه آن را حالتی [[نفسانی]] و نوری [[باطنی]] می‌دانند که از نور کامل [[یقین]] و [[اطمینان]] تامّ حاصل می‌شود. به باور ایشان خطیئات و معاصیی که از [[بنی‌آدم]] صادر می‌شود، از نقصان یقین و ایمان است. یقین کامل و اطمینان تامّ [[انبیاء]] که از [[مشاهده]] حضوری حاصل شده است، آنها را [[معصوم]] از خطیئات کرده است. یقین [[علی بن أبی طالب]]{{ع}}، او را به آنجا رسانده است که اگر عالم را به او بدهند، حاضر نیست دانه‌ای را از مورچه‌ای به [[ظلم]] بگیرد<ref>{{عربی|و الله لو اعطيت الأقاليم السبعة بما تحت أفلاكها على أن أعصى الله في نملة أسلبها جلب شعيرة ما فعلته}} (صدوق، الأمالی، ص۶۲۲، مجلس نود؛ سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۲۱۵).</ref>.<ref>[[حسین روحانی‌نژاد|روحانی‌نژاد، حسین]]، [[ولایت‌شناسی (مقاله)| مقاله «ولایت‌شناسی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۱۶۴.</ref>


== جایگاه بحث عصمت ==
== جایگاه بحث عصمت ==
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش