ثمود در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'غالب' به 'غالب'
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...)
جز (جایگزینی متن - 'غالب' به 'غالب')
خط ۸: خط ۸:


==واژه‌شناسی==
==واژه‌شناسی==
معنای لغوی و نیز [[عربی]] یا دخیل بودن واژه [[ثمود]] [[مورد اتفاق]] نیست. [[ابوحاتم]] آن را دخیل (غیر عربی) و کسانی چون [[سَجستانی]] و [[نَحّاس]]  با رد این دیدگاه، آن را عربی، صفت مشبهه بر وزن فَعول و از ریشه "ث ـ م ـ د" دانسته‌اند. <ref>غریب القرآن، ص ۱۶۹، «ثمود»؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۵۲؛ التبیان فی تفسیر غریب القرآن، ص ۱۶۶.</ref> [[آلوسی]] عربی بودن آن را دیدگاه [[غالب]] خوانده است. <ref>روح المعانی، ج ۱۹، ص ۱۱۲.</ref> [[فرهنگ]] نویسان عربی در این باره سخنی به [[صراحت]] نگفته‌اند؛ اما آوردن واژه ثمود ذیل ریشه یاد شده ـ هر چند بدون اشاره به [[ارتباط]] معنایی آن دو ـ می‌‌تواند [[دلیل]] عربی بودن ثمود از دیدگاه آنان باشد. آنها ذیل ماده مزبور فقط گزارشی از واژگان و کاربردهایی چون ثَمَدْ <ref>آب اندکِ بی‌مایه که در پی بارندگی جمع می‌‌شود.</ref>، ثَمَدَالماء <ref> آب اندک شد.</ref>، ثَمَدَ <ref>سرمه کشید.</ref> و إثْمِد <ref>سرمه، سنگ سرمه.</ref> آورده‌اند. <ref>العین، ص ۲۰؛ مقاییسن اللغه، ج ۱، ص ۳۸۷؛ تاج العروس، ج ۴، ص ۳۷۵، «ثمد».</ref>
معنای لغوی و نیز [[عربی]] یا دخیل بودن واژه [[ثمود]] [[مورد اتفاق]] نیست. [[ابوحاتم]] آن را دخیل (غیر عربی) و کسانی چون [[سَجستانی]] و [[نَحّاس]]  با رد این دیدگاه، آن را عربی، صفت مشبهه بر وزن فَعول و از ریشه "ث ـ م ـ د" دانسته‌اند. <ref>غریب القرآن، ص ۱۶۹، «ثمود»؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۵۲؛ التبیان فی تفسیر غریب القرآن، ص ۱۶۶.</ref> [[آلوسی]] عربی بودن آن را دیدگاه غالب خوانده است. <ref>روح المعانی، ج ۱۹، ص ۱۱۲.</ref> [[فرهنگ]] نویسان عربی در این باره سخنی به [[صراحت]] نگفته‌اند؛ اما آوردن واژه ثمود ذیل ریشه یاد شده ـ هر چند بدون اشاره به [[ارتباط]] معنایی آن دو ـ می‌‌تواند [[دلیل]] عربی بودن ثمود از دیدگاه آنان باشد. آنها ذیل ماده مزبور فقط گزارشی از واژگان و کاربردهایی چون ثَمَدْ <ref>آب اندکِ بی‌مایه که در پی بارندگی جمع می‌‌شود.</ref>، ثَمَدَالماء <ref> آب اندک شد.</ref>، ثَمَدَ <ref>سرمه کشید.</ref> و إثْمِد <ref>سرمه، سنگ سرمه.</ref> آورده‌اند. <ref>العین، ص ۲۰؛ مقاییسن اللغه، ج ۱، ص ۳۸۷؛ تاج العروس، ج ۴، ص ۳۷۵، «ثمد».</ref>


بر اساس این معانی برخی [[مفسّران]]<ref>ر.ک: التفسیر الکبیر، ج ۱۴، ص ۱۶۱.</ref> و [[پژوهشگران]] <ref>دایرة المعارف تشیع، ج ۵، ص ۲۳۳.</ref> با پذیرش دیدگاه [[ابوعمرو بن علاء]] <ref>ر.ک: التفسیر الکبیر، ج ۱۴، ص ۱۶۱؛ زادالمسیر، ج ۳، ص ۱۵۲.</ref> تلاش کرده‌اند میان معنای لغوی و اوضاع جغرافیایی زیستگاه ثمود از یک سو و سبب نامگذاری آنها به این نام از سوی دیگر پیوند دهند. بر اساس دیدگاه ابوعمرو که وجود کم آبی و گاه صخره‌های سنگی سیاه و سرمه ای در [[سرزمین]] ثمود سبب این نامگذاری تلقی شده، [[ثمود]] به معنای مردمانی است که در چنین سرزمینی می‌‌زیسته‌اند. [[راغب اصفهانی]]، سنگ‌های پیرامون این سرزمین را سبب نامگذاری ثمود به {{متن قرآن|أَصْحَابُ الْحِجْرِ}}<ref>اصحاب حجر؛ سوره حجر، آیه ۸۰.</ref> می‌‌داند. <ref>مفردات، ص ۲۲۰ «حجر»؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص ۷۶.</ref> در مقابل، شماری از [[مفسران]] پیوند معنایی میان [[ثمود]] و کم آب بودن [[سرزمین]] آنان را برنمی‌تابند، <ref>الکشاف، ج ۲، ص ۸۹؛ تفسیر بغوی، ج ۲، ص ۱۷۳.</ref> چنان که وجود باغ‌ها، چشمه ساران و نخلستان‌های انبوه در آن سرزمین و حاصل‌خیز بودن آن هم {{متن قرآن|فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ}}<ref>«اما پرهیزگاران در بوستان‌ها و (کنار) چشمه‌سارانند» سوره حجر، آیه ۴۵.</ref>، {{متن قرآن|وَزُرُوعٍ وَنَخْلٍ طَلْعُهَا هَضِيمٌ}}<ref>«و کشتزارها و خرمابنی که شکوفه‌اش ترد است؟» سوره شعراء، آیه ۱۴۸.</ref> با کم آب بودن آنجا <ref>نمونه، ج ۹، ص ۱۵۷۷؛ ج ۱۵، ص ۳۰۵.</ref> و پیوند یاد شده سازگار نیست.
بر اساس این معانی برخی [[مفسّران]]<ref>ر.ک: التفسیر الکبیر، ج ۱۴، ص ۱۶۱.</ref> و [[پژوهشگران]] <ref>دایرة المعارف تشیع، ج ۵، ص ۲۳۳.</ref> با پذیرش دیدگاه [[ابوعمرو بن علاء]] <ref>ر.ک: التفسیر الکبیر، ج ۱۴، ص ۱۶۱؛ زادالمسیر، ج ۳، ص ۱۵۲.</ref> تلاش کرده‌اند میان معنای لغوی و اوضاع جغرافیایی زیستگاه ثمود از یک سو و سبب نامگذاری آنها به این نام از سوی دیگر پیوند دهند. بر اساس دیدگاه ابوعمرو که وجود کم آبی و گاه صخره‌های سنگی سیاه و سرمه ای در [[سرزمین]] ثمود سبب این نامگذاری تلقی شده، [[ثمود]] به معنای مردمانی است که در چنین سرزمینی می‌‌زیسته‌اند. [[راغب اصفهانی]]، سنگ‌های پیرامون این سرزمین را سبب نامگذاری ثمود به {{متن قرآن|أَصْحَابُ الْحِجْرِ}}<ref>اصحاب حجر؛ سوره حجر، آیه ۸۰.</ref> می‌‌داند. <ref>مفردات، ص ۲۲۰ «حجر»؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص ۷۶.</ref> در مقابل، شماری از [[مفسران]] پیوند معنایی میان [[ثمود]] و کم آب بودن [[سرزمین]] آنان را برنمی‌تابند، <ref>الکشاف، ج ۲، ص ۸۹؛ تفسیر بغوی، ج ۲، ص ۱۷۳.</ref> چنان که وجود باغ‌ها، چشمه ساران و نخلستان‌های انبوه در آن سرزمین و حاصل‌خیز بودن آن هم {{متن قرآن|فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ}}<ref>«اما پرهیزگاران در بوستان‌ها و (کنار) چشمه‌سارانند» سوره حجر، آیه ۴۵.</ref>، {{متن قرآن|وَزُرُوعٍ وَنَخْلٍ طَلْعُهَا هَضِيمٌ}}<ref>«و کشتزارها و خرمابنی که شکوفه‌اش ترد است؟» سوره شعراء، آیه ۱۴۸.</ref> با کم آب بودن آنجا <ref>نمونه، ج ۹، ص ۱۵۷۷؛ ج ۱۵، ص ۳۰۵.</ref> و پیوند یاد شده سازگار نیست.
۲۱۸٬۹۱۲

ویرایش