مقام متقین: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۲۷۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ ژوئن ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:


==واژه شناسی لغوی==
==واژه شناسی لغوی==
* تقوا اسم مصدر از ریشه «و ـ ق ـ ی»، در لغت به معنای پرهیز، حفاظت و مراقبت شدید و فوق العاده<ref> لسان العرب، ج ۱۵، ص ۳۷۸؛ المصباح، ص ۶۶۹، «وقی».</ref> و در ادبیات معارف اسلامی به معنای حفظ خویشتن از مطلق محظورات است؛ اعم از محرمات و مکروهات<ref> مفردات، ص ۸۸۱، «وقی».</ref> برخی ترک بعضی از مباحات را نیز در تحقق این معنا لازم دانسته‌اند<ref> مفردات، ص ۸۸۱ .</ref>، چنان که [[پیامبراکرم]]{{صل}} وجه نامگذاری پرهیزگار به متّقی را انجام ندادن برخی از مباحات به انگیزه پرهیز از حرام‌ها دانسته است<ref> مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۱۹؛ مستدرک الوسایل، ج ۱۱، ص ۲۶۷.</ref>.
*بر این اساس، عارفان افزون بر دوری از محرّمات، اجتناب از لذت‌های حلال دنیوی را در مراتبی از تقوا لازم شمرده‌اند<ref> المحیط الاعظم، ج ۱، ص ۲۷۸؛ التقوی فی القرآن، ص ۲۸.</ref>، پس می‌توان گفت تقوا خصوصیاتی دارد که به حسب موارد، مختلف می‌گردند و قدر جامع آن ها پرهیز از محرمات شرعی و عقلی، توجه به حق و التفات به پاکسازی عمل و به سوی مجرای طبیعی و متعارف اعمال حرکت کردن است، همان گونه که فجور، فاصله گرفتن از حالت اعتدال و خارج شدن از جریان طبیعی کارهاست<ref> التحقیق، ج ۱۳، ص ۱۸۴، «وقی».</ref> و از آغاز پیدایش ایمان در دل مؤمن تا آخرین درجه کمال، همواره ملازم مؤمن است و در هر مرحله‌ای اقتضایی دارد؛ مانند محافظت نفس از عذاب و آتش، پرهیز از سخطِ خدا و مخالفت با وی و اجتناب از دوری و محجوبیت از خداوند<ref> التحقیق، ج ۱۳، ص ۱۸۵ - ۱۸۶، «وقی».</ref>.
*"تقوا" از "وقایه" است. معمولاً تقوا در ترجمه‌های معمولی، "پرهیزکاری" ترجمه می‌شود، ولی این معنا، معنای درست و کاملی نیست. پرهیز کردن، معادل "زهد" است، اما تقوا چیز دیگری است. تقوا، گاهی "عمل کردن" و گاهی "عمل نکردن" است، اما پرهیزکاری فقط جنبه نفی دارد؛ بنابراین، پرهیزکاری معنای درستی برای تقوا نیست. اگر بخواهیم کلمه تقوا را به فارسی برگردانیم، به نظر می‌رسد "خویشتن‌داری" ترجمه مناسب‌تری باشد<ref>[[مقامات اولیاء ج۱ (کتاب)|مقامات اولیاء]]؛ ج۱، ص:۳۰۴.</ref>.
*"تقوا" از "وقایه" است. معمولاً تقوا در ترجمه‌های معمولی، "پرهیزکاری" ترجمه می‌شود، ولی این معنا، معنای درست و کاملی نیست. پرهیز کردن، معادل "زهد" است، اما تقوا چیز دیگری است. تقوا، گاهی "عمل کردن" و گاهی "عمل نکردن" است، اما پرهیزکاری فقط جنبه نفی دارد؛ بنابراین، پرهیزکاری معنای درستی برای تقوا نیست. اگر بخواهیم کلمه تقوا را به فارسی برگردانیم، به نظر می‌رسد "خویشتن‌داری" ترجمه مناسب‌تری باشد<ref>[[مقامات اولیاء ج۱ (کتاب)|مقامات اولیاء]]؛ ج۱، ص:۳۰۴.</ref>.
*این مثال را در نظر بگیرید: اگر کسی راننده خوبی باشد، جایی که باید براند، می‌راند و جایی که باید ترمز کند، می‌کند و جایی که باید بپیچد، می‌پیچد و...، نه اینکه فرضاً بنشیند و بدون راندن خودرو، با فرمان بازی کند و مدعی شود که "من تا حالا تصادفی نداشته‌ام"! راست می‌گوید، ولی اینکه هنر نیست. اتومبیل برای حرکت است، نه نشستن و درجا زدن<ref>[[مقامات اولیاء ج۱ (کتاب)|مقامات اولیاء]]؛ ج۱، ص:۳۰۴.</ref>.
*این مثال را در نظر بگیرید: اگر کسی راننده خوبی باشد، جایی که باید براند، می‌راند و جایی که باید ترمز کند، می‌کند و جایی که باید بپیچد، می‌پیچد و...، نه اینکه فرضاً بنشیند و بدون راندن خودرو، با فرمان بازی کند و مدعی شود که "من تا حالا تصادفی نداشته‌ام"! راست می‌گوید، ولی اینکه هنر نیست. اتومبیل برای حرکت است، نه نشستن و درجا زدن<ref>[[مقامات اولیاء ج۱ (کتاب)|مقامات اولیاء]]؛ ج۱، ص:۳۰۴.</ref>.
۲۱۸٬۸۵۷

ویرایش