مقام ایمان: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:


==واژه‌شناسی لغوی==
==واژه‌شناسی لغوی==
*ایمان مصدر باب افعال، از ریشه «أ ـ م ـ ن» به معنای ایجاد اطمینان و آرامش در قلب خویش یا دیگری است. تصدیق کردن خبر کسی بر اثر اطمینان یافتن از صحت و عدم کذب آن، و از‌ بین‌ رفتن ترس، اضطراب و وحشت از دیگر معانی کاربردی آن است<ref>مقاییس‌اللغه، ج‌۱، ص‌۱۳۳؛ لسان العرب، ج‌۱، ص‌۲۲۳‌ـ‌۲۲۷، «امن».</ref>. دستیابی انسان به آرامش و اطمینان با اعتقاد به خدا و تصدیق او احتمالا سبب استفاده از «امن» برای مفهوم ایمان بوده است<ref>التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۵۰‌ـ‌۱۵۱، «امن».</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/98 دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۹۸.]</ref>.
*ایمان مصدر باب افعال، از ریشه ـ م ـ ن" به معنای ایجاد اطمینان و آرامش در قلب خویش یا دیگری است. تصدیق کردن خبر کسی بر اثر اطمینان یافتن از صحت و عدم کذب آن، و از‌ بین‌ رفتن ترس، اضطراب و وحشت از دیگر معانی کاربردی آن است<ref>مقاییس‌اللغه، ج‌۱، ص‌۱۳۳؛ لسان العرب، ج‌۱، ص‌۲۲۳‌ـ‌۲۲۷، «امن».</ref>. دستیابی انسان به آرامش و اطمینان با اعتقاد به خدا و تصدیق او احتمالا سبب استفاده از «امن» برای مفهوم ایمان بوده است<ref>التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۵۰‌ـ‌۱۵۱، «امن»<ref> [[سید محمد عالمی| عالمی، سید محمد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۹۸.</ref>.
*واژه ایمان از ریشه "أمن" گرفته شده است که فعل ثلاثی مجرد آن أمِنَ، یأمن وأمناً به معنای آرامش و اطمینان قلب و نبود ترس است. فعل ثلاثی مزید آن آمَن، یؤمن و ایماناً است، که اگر متعدی به با و لام باشد به اتفاق اهل لغت به معنای تصدیق کردن است. وبه همین معناست آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لَّنَا }}﴾}}<ref> اگر (هم) راستگو می‌بودیم؛ سوره یوسف، آیه: ۱۷.</ref>ای: بمصدِّق<ref>کتاب العین، ص ۴۰؛ معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص ۱۳۳ـ ۱۳۵؛ لسان العرب، ج۱، ص ۱۶۳ـ ۱۶۴۴؛ اقرب الموارد، ج۱، ص ۷۳۳</ref>. وامّا اگر متعدی به ذات خود باشد به معنای اطمینان پیدا کردن است که در برابر ترسیدن و هراسان کردن است و در این صورت با ثلاثی مجرد هم معنا است<ref>لسان العرب، ج۱، ص ۱۶۳.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/98 دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۹۸.]</ref>.
*واژه ایمان از ریشه "أمن" گرفته شده است که فعل ثلاثی مجرد آن أمِنَ، یأمن وأمناً به معنای آرامش و اطمینان قلب و نبود ترس است. فعل ثلاثی مزید آن آمَن، یؤمن و ایماناً است، که اگر متعدی به با و لام باشد به اتفاق اهل لغت به معنای تصدیق کردن است. وبه همین معناست آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لَّنَا }}﴾}}<ref> اگر (هم) راستگو می‌بودیم؛ سوره یوسف، آیه: ۱۷.</ref>ای: بمصدِّق<ref>کتاب العین، ص ۴۰؛ معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص ۱۳۳ـ ۱۳۵؛ لسان العرب، ج۱، ص ۱۶۳ـ ۱۶۴۴؛ اقرب الموارد، ج۱، ص ۷۳۳</ref>. وامّا اگر متعدی به ذات خود باشد به معنای اطمینان پیدا کردن است که در برابر ترسیدن و هراسان کردن است و در این صورت با ثلاثی مجرد هم معنا است<ref>لسان العرب، ج۱، ص ۱۶۳.</ref><ref> [[سید محمد عالمی| عالمی، سید محمد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۹۸.</ref>.
*برخلاف معنای لغوی نسبتاً روشن ایمان، درباره معنای اصطلاحی آن بر اثر طرح درگیریهای کلامی زودرس پیرامون آن، چندگانگی گسترده‌ای وجود دارد؛ فرقه‌هایی مانند خوارج، مرجئه، قدریّه و جهمیّه به زوایای گوناگونی از این بحث پرداخته و پرسشهای فراوانی درباره ایمان و کفر مطرح کرده‌اند. در ادامه این روند متکلمان شیعی، معتزلی و اشعری در دوره‌های بعد به نظریه‌پردازی در این باب پرداخته و قلمرو بحثهای کلامی در حوزه ایمان را توسعه‌داده‌اند<ref>سیر فلسفه در جهان اسلام، ص‌۵۸‌ـ‌۶۳‌؛ مفهوم ایمان در کلام اسلامی، ص‌۳۳، ۱۲۹.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/98 دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۹۸.]</ref>.
*برخلاف معنای لغوی نسبتاً روشن ایمان، درباره معنای اصطلاحی آن بر اثر طرح درگیریهای کلامی زودرس پیرامون آن، چندگانگی گسترده‌ای وجود دارد؛ فرقه‌هایی مانند خوارج، مرجئه، قدریّه و جهمیّه به زوایای گوناگونی از این بحث پرداخته و پرسشهای فراوانی درباره ایمان و کفر مطرح کرده‌اند. در ادامه این روند متکلمان شیعی، معتزلی و اشعری در دوره‌های بعد به نظریه‌پردازی در این باب پرداخته و قلمرو بحثهای کلامی در حوزه ایمان را توسعه‌داده‌اند<ref>سیر فلسفه در جهان اسلام، ص‌۵۸‌ـ‌۶۳‌؛ مفهوم ایمان در کلام اسلامی، ص‌۳۳، ۱۲۹.</ref><ref> [[سید محمد عالمی| عالمی، سید محمد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۹۸.</ref>.


==[[امامان معصوم]]{{عم}}، خدا باوران راستین==
==[[امامان معصوم]]{{عم}}، خدا باوران راستین==
*{{عربی|اندازه=150%|" وَ بِهِ‏ تُؤْمِنُونَ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ "[[امامان معصوم]]{{عم}} تجلّی برجسته خداباوران راستین بودند"<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۵۵۸.</ref>.
*{{عربی|اندازه=150%|" وَ بِهِ‏ تُؤْمِنُونَ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ "[[امامان معصوم]]{{عم}} تجلّی برجسته خداباوران راستین بودند"<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۵۵۸.</ref>.
*"علم" مقوله‌ای و "باور" مقوله دیگری است. "باور"، بسی برتر از علم است؛ چه بسا دانشمندی در باب "مضرّات سیگار" کتاب نوشته، اما خودش سیگار بر لب دارد! او عالم به مضرّات سیگار هست، اما باور نکرده است! و چه بسا دانشمندی کتاب "توحید" نوشته، اما خود در رفتارش شرک‌آلود عمل می‌کند؛ او به "علم" رسیده، اما به "باور" نرسیده است؛ چه بسا عالمی کتاب "اخلاق" نوشته، اما خود متخلّق نیست و رذایل فراوانی دارد؛ او به آنچه نوشته علم دارد، اما باور ندارد؟<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۵۵۸.</ref>.
*"علم" مقوله‌ای و "باور" مقوله دیگری است. "باور"، بسی برتر از علم است؛ چه بسا دانشمندی در باب "مضرّات سیگار" کتاب نوشته، اما خودش سیگار بر لب دارد! او عالم به مضرّات سیگار هست، اما باور نکرده است! و چه بسا دانشمندی کتاب "توحید" نوشته، اما خود در رفتارش شرک‌آلود عمل می‌کند؛ او به "علم" رسیده، اما به "باور" نرسیده است؛ چه بسا عالمی کتاب "اخلاق" نوشته، اما خود متخلّق نیست و رذایل فراوانی دارد؛ او به آنچه نوشته علم دارد، اما باور ندارد؟<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۵۵۸.</ref>.
*این افتخار برجسته [[امامان معصوم]]{{عم}} است که بر "قلّه باور" نشسته‌اند، همانند جدّ بزرگوار خویش: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ}}﴾}}<ref>پیامبر به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده است و مؤمنان؛ سوره بقره، آیه:۲۸۵.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۵۵۸.</ref>.
*این افتخار برجسته [[امامان معصوم]]{{عم}} است که بر "قلّه باور" نشسته‌اند، همانند جدّ بزرگوار خویش: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ}}﴾}}<ref>پیامبر به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده است و مؤمنان؛ سوره بقره، آیه:۲۸۵.</ref><ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۵۵۸.</ref>.
*این از امتیازات انبیای الهی است که عموماً به مرام و مکتب خویش ایمان قاطع داشتند و هیچ‌گونه تزلزلی در اعتقادات خود نداشتند. قبل از همه خودشان مؤمن بودند و بیش از همه استقامت و پایمردی داشتند<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۵۵۸.</ref>.
*این از امتیازات انبیای الهی است که عموماً به مرام و مکتب خویش ایمان قاطع داشتند و هیچ‌گونه تزلزلی در اعتقادات خود نداشتند. قبل از همه خودشان مؤمن بودند و بیش از همه استقامت و پایمردی داشتند<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۵۵۸.</ref>.
*در آیه ۱۵۸ از سوره اعراف این موضوع را یکی از صفات ویژه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} شمرده است که: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ }}﴾}}<ref>به خدا و پیامبر و رسولش؛ همان پیامبر درس نخوانده‌ای که ایمان به خدا و کلمات او دارد، ایمان بیاورید؛ سوره اعراف، آیه:۱۵۸.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۵۵۸.</ref>.
*در آیه ۱۵۸ از سوره اعراف این موضوع را یکی از صفات ویژه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} شمرده است که: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ }}﴾}}<ref>به خدا و پیامبر و رسولش؛ همان پیامبر درس نخوانده‌ای که ایمان به خدا و کلمات او دارد، ایمان بیاورید؛ سوره اعراف، آیه:۱۵۸.</ref><ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۵۵۸.</ref>.


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۰۹

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث مقام معصوم و مرتبط با مدخل ایمان است. مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ایمان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

از جمله مقامات امامان معصوم(ع) مقام ایمان که در زیارت جامعه کبیره با عبارت "بِهِ‏ تُؤْمِنُونَ‏" آمده است.

واژه‌شناسی لغوی

  • ایمان مصدر باب افعال، از ریشه "أ ـ م ـ ن" به معنای ایجاد اطمینان و آرامش در قلب خویش یا دیگری است. تصدیق کردن خبر کسی بر اثر اطمینان یافتن از صحت و عدم کذب آن، و از‌ بین‌ رفتن ترس، اضطراب و وحشت از دیگر معانی کاربردی آن است[۱]. دستیابی انسان به آرامش و اطمینان با اعتقاد به خدا و تصدیق او احتمالا سبب استفاده از «امن» برای مفهوم ایمان بوده استخطای یادکرد: برچسب تمام‌کنندهٔ </ref> برای برچسب <ref> پیدا نشد.
  • واژه ایمان از ریشه "أمن" گرفته شده است که فعل ثلاثی مجرد آن أمِنَ، یأمن وأمناً به معنای آرامش و اطمینان قلب و نبود ترس است. فعل ثلاثی مزید آن آمَن، یؤمن و ایماناً است، که اگر متعدی به با و لام باشد به اتفاق اهل لغت به معنای تصدیق کردن است. وبه همین معناست آیه ﴿﴿ وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لَّنَا [۲]ای: بمصدِّق[۳]. وامّا اگر متعدی به ذات خود باشد به معنای اطمینان پیدا کردن است که در برابر ترسیدن و هراسان کردن است و در این صورت با ثلاثی مجرد هم معنا است[۴][۵].
  • برخلاف معنای لغوی نسبتاً روشن ایمان، درباره معنای اصطلاحی آن بر اثر طرح درگیریهای کلامی زودرس پیرامون آن، چندگانگی گسترده‌ای وجود دارد؛ فرقه‌هایی مانند خوارج، مرجئه، قدریّه و جهمیّه به زوایای گوناگونی از این بحث پرداخته و پرسشهای فراوانی درباره ایمان و کفر مطرح کرده‌اند. در ادامه این روند متکلمان شیعی، معتزلی و اشعری در دوره‌های بعد به نظریه‌پردازی در این باب پرداخته و قلمرو بحثهای کلامی در حوزه ایمان را توسعه‌داده‌اند[۶][۷].

امامان معصوم(ع)، خدا باوران راستین

  • " وَ بِهِ‏ تُؤْمِنُونَ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ "امامان معصوم(ع) تجلّی برجسته خداباوران راستین بودند"[۸].
  • "علم" مقوله‌ای و "باور" مقوله دیگری است. "باور"، بسی برتر از علم است؛ چه بسا دانشمندی در باب "مضرّات سیگار" کتاب نوشته، اما خودش سیگار بر لب دارد! او عالم به مضرّات سیگار هست، اما باور نکرده است! و چه بسا دانشمندی کتاب "توحید" نوشته، اما خود در رفتارش شرک‌آلود عمل می‌کند؛ او به "علم" رسیده، اما به "باور" نرسیده است؛ چه بسا عالمی کتاب "اخلاق" نوشته، اما خود متخلّق نیست و رذایل فراوانی دارد؛ او به آنچه نوشته علم دارد، اما باور ندارد؟[۹].
  • این افتخار برجسته امامان معصوم(ع) است که بر "قلّه باور" نشسته‌اند، همانند جدّ بزرگوار خویش: ﴿﴿ آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ[۱۰][۱۱].
  • این از امتیازات انبیای الهی است که عموماً به مرام و مکتب خویش ایمان قاطع داشتند و هیچ‌گونه تزلزلی در اعتقادات خود نداشتند. قبل از همه خودشان مؤمن بودند و بیش از همه استقامت و پایمردی داشتند[۱۲].
  • در آیه ۱۵۸ از سوره اعراف این موضوع را یکی از صفات ویژه پیامبر اکرم(ص) شمرده است که: ﴿﴿ فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ [۱۳][۱۴].

منابع

پانویس

  1. مقاییس‌اللغه، ج‌۱، ص‌۱۳۳؛ لسان العرب، ج‌۱، ص‌۲۲۳‌ـ‌۲۲۷، «امن».
  2. اگر (هم) راستگو می‌بودیم؛ سوره یوسف، آیه: ۱۷.
  3. کتاب العین، ص ۴۰؛ معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص ۱۳۳ـ ۱۳۵؛ لسان العرب، ج۱، ص ۱۶۳ـ ۱۶۴۴؛ اقرب الموارد، ج۱، ص ۷۳۳
  4. لسان العرب، ج۱، ص ۱۶۳.
  5. عالمی، سید محمد، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۹۸.
  6. سیر فلسفه در جهان اسلام، ص‌۵۸‌ـ‌۶۳‌؛ مفهوم ایمان در کلام اسلامی، ص‌۳۳، ۱۲۹.
  7. عالمی، سید محمد، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۹۸.
  8. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۵۵۸.
  9. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۵۵۸.
  10. پیامبر به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده است و مؤمنان؛ سوره بقره، آیه:۲۸۵.
  11. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۵۵۸.
  12. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۵۵۸.
  13. به خدا و پیامبر و رسولش؛ همان پیامبر درس نخوانده‌ای که ایمان به خدا و کلمات او دارد، ایمان بیاورید؛ سوره اعراف، آیه:۱۵۸.
  14. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۵۵۸.