اولوالعزم در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
==[[اولوالعزم]] در قرآن== | ==[[اولوالعزم]] در قرآن== | ||
*واژه ترکیبی | *واژه ترکیبی [[اولوالعزم]] تنها یک بار در قرآن کریم و در آیه ۳۵ سوره احقاف به کار رفته است. در این آیه خطاب به [[رسول اکرم]]{{صل}} آمده است: پس شکیبایی کن، همچنانکه [[پیامبران]] اولوالعزم شکیبایی کردهاند {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ سَاعَةً مِّن نَّهَارٍ بَلاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ}}﴾}}<ref> بنابراین شکیبا باش همانگونه که پیامبران اولوالعزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه که آنان روزی که آنچه را وعدهشان دادهاند بنگرند، چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکردهاند، این، پیامرسانی است؛ پس آیا جز بزهکاران نابود میگردند؟؛ سوره احقاف، آیه:۳۵.</ref> در ذیل آیات دیگری سخن از اولوالعزم به میان آمده؛ مانند آیاتی که در آنها این مباحث مطرح شده است: صاحب شریعت بودن برخی پیامبران{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ }}﴾}}<ref> از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان میخوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون میگردد؛ سوره شوری، آیه:۱۳.</ref>، گرفتن پیمان شدید خداوند از بعضی پیامبران{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنكَ وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا}}﴾}}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که از پیامبران پیمان گرفتیم و (نیز) از تو و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی پسر مریم و از آنها پیمانی استوار گرفتیم؛ سوره احزاب، آیه:۷.</ref>، وجود برخی حقایق قرآنی در صحف [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و [[حضرت موسی]]{{ع}}{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى}}﴾}}<ref> صحیفههای ابراهیم و موسی؛ سوره اعلی، آیه:۱۹.</ref>، نازل کردن خدا، تورات، انجیل و کتاب قرآن را بر [[حضرت موسی]]{{ع}} و [[حضرت عیسی]]{{ع}} و [[رسول خاتم]]{{صل}} و دادن شریعت به ایشان{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِينَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُواْ عَلَيْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلاً وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الإِنجِيلِ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّه مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}﴾}}<ref> ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (توراتشناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری میکردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند. و بر آنان در آن (تورات) مقرّر داشتیم که: آدمی در برابر آدمی و چشم در برابر چشم و بینی در برابر بینی و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان است و (نیز) زخمها قصاص دارند و هر کس از آن در گذرد کفّاره (گناهان) اوست و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند ستمگرند و از پی آنان عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که تورات پیش از خود را راست میشمرد و به او انجیل دادیم که در آن رهنمود و روشنایی بود و تورات پیش از خود را راست میشمرد و رهنمود و پند برای پرهیزگاران بود.و باید پیروان انجیل بنابر آنچه خداوند در آن فرو فرستاده است داوری کنند و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند نافرمانندو ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستادهایم که کتاب پیش از خود را راست میشمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواستههای آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی دادهایم و اگر خداوند میخواست شما را امّتی یگانه میگردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچهتان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف میورزیدید آگاه میگرداند؛ سوره مائده، آیه: ۴۴ - ۴۸.</ref> و آیات {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاء إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ}}﴾}}<ref> و این برهان ماست که آن را به ابراهیم در برابر قومش دادیم. هر کس را بخواهیم به پایههایی فرا میبریم؛ بیگمان پروردگار تو، فرزانهای داناست.و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیشتر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش میدهیم.و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند.و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم؛ سوره انعام، آیه: ۸۳ - ۸۶.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ}}﴾}}<ref> آنان کسانی هستند که خداوند رهنماییشان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمیخواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست؛ سوره انعام، آیه:۹۰.</ref> که در آنها نام ۱۸ [[پیامبر]] را یادآور شده و آنان را هدایت یافتگان الهی دانسته است<ref>[[محمد هادی ذبیحزاده روشن|ذبیحزاده روشن، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۶۹ - ۷۲.</ref>. | ||
*مراد از اولوالعزم برترین پیامبران الهی یعنی [[حضرت نوح]]{{ع}}، [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}، [[حضرت موسی]]{{ع}}، [[حضرت عیسی]]{{ع}} و [[رسول خاتم]]{{صل}} هستند؛ آنان که سرور دیگر پیامبران و دارای نقش محوری هستند<ref>نورالثقلین، ج۵، ص۲۳.</ref> و از احاطه تام به همه مظاهر برخوردارند، زیرا از دیدگاه عرفانی پیامبران به اذن خدا مربی موجودات و مظاهرند و همه آنها در دعوت و هدایت و تصرف در خلق و سایر لوازم نبوت مشترک بوده، امتیاز مرتبه ایشان از یکدیگر به واسطه احاطه و عدم احاطه بر همه مظاهر است و آنان که از احاطه به همه مظاهر برخوردارند اولواالعزم نامیده میشوند<ref>شرح فصوصالحکم، ص۱۴۶.</ref>. عزم پیامبران مذکور استواری آنها در عمل به پیمان شدیدی است که خداوند در عهد نخست از آنان گرفته و از آن با نام "میثاق غلیظ" یاد کرده است{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنكَ وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا}}﴾}}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که از پیامبران پیمان گرفتیم و (نیز) از تو و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی پسر مریم و از آنها پیمانی استوار گرفتیم؛ سوره احزاب، آیه:۷.</ref> این پیامبران دارای دو ویژگیاند: یکی آوردن شریعت جدید{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ }}﴾}}<ref> از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان میخوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون میگردد؛ سوره شوری، آیه:۱۳.</ref> و دیگری آوردن کتاب آسمانی مشتمل بر احکام و قوانین الهی که برخی آیات به این مطلب اشاره دارد؛ مانند آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى}}﴾}}<ref> صحیفههای ابراهیم و موسی؛ سوره اعلی، آیه:۱۹.</ref> که از کتاب [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و [[حضرت موسی]]{{ع}} با نام {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|صُحُفِ}}﴾}} یاد میکند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى}}﴾}}<ref> صحیفههای ابراهیم و موسی؛ سوره اعلی، آیه:۱۹.</ref> که از کتاب [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و [[حضرت موسی]]{{ع}} با نام {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|صُحُفِ}}﴾}} و آیات ۴۴ ـ ۴۸ سوره مائده که به ذکر کتابهای آسمانی تورات موسی و انجیل عیسی و کتاب قرآن [[پیامبر|رسول گرامی اسلام]] پرداخته است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِينَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُواْ عَلَيْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلاً وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الإِنجِيلِ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّه مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}﴾}}<ref> ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (توراتشناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری میکردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند. و بر آنان در آن (تورات) مقرّر داشتیم که: آدمی در برابر آدمی و چشم در برابر چشم و بینی در برابر بینی و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان است و (نیز) زخمها قصاص دارند و هر کس از آن در گذرد کفّاره (گناهان) اوست و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند ستمگرند و از پی آنان عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که تورات پیش از خود را راست میشمرد و به او انجیل دادیم که در آن رهنمود و روشنایی بود و تورات پیش از خود را راست میشمرد و رهنمود و پند برای پرهیزگاران بود.و باید پیروان انجیل بنابر آنچه خداوند در آن فرو فرستاده است داوری کنند و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند نافرمانندو ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستادهایم که کتاب پیش از خود را راست میشمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواستههای آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی دادهایم و اگر خداوند میخواست شما را امّتی یگانه میگردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچهتان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف میورزیدید آگاه میگرداند؛ سوره مائده، آیه: ۴۴ - ۴۸.</ref>. در آیات یاد شده اگرچه به کتاب [[حضرت نوح]]{{ع}} اشارهای نشده، لیکن چون طبق آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}﴾}}<ref> مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهانهای روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی میکند؛ سوره بقره، آیه:۲۱۳.</ref> شریعت با کتاب همراه است و بر اساس آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ }}﴾}}<ref> از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان میخوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون میگردد؛ سوره شوری، آیه:۱۳.</ref> [[حضرت نوح]]{{ع}} نیز صاحب شریعت بوده است از انضمام این دو آیه به دست میآید که برای وی نیز کتاب آسمانی بوده است<ref>المیزان، ج۲، ص۱۲۸، ۱۴۱ـ۱۴۲.</ref>، چنان که در روایتی نیز به این مطلب تصریح شده است<ref>بحارالانوار، ج۱۱، ص۳۴.</ref>. گرچه اولواالعزم بودن ۵ [[پیامبر]] بزرگ یاد شده با شواهد قرآنی و روایات فراوان در حد استفاضه تأیید میشود<ref>المیزان، ج۱۸، ص۲۲۱.</ref>؛ ولی با این حال آرای فراوان دیگری در تبیین اولواالعزم و تعیین مصادیق آن وجود دارد. تا جایی که در این زمینه برخی به ۵ <ref>مجمعالبیان، ج۹، ص۱۴۳.</ref> و برخی دیگر به ۶ <ref>تفسیر ماوردی، ج۵، ص۲۸۸.</ref> و بعضی به ۱۳ <ref>تفسیر قرطبی، ج۸، ص۱۴۵ - ۱۴۶.</ref> قول اشاره کردهاند<ref>[[محمد هادی ذبیحزاده روشن|ذبیحزاده روشن، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۶۹ - ۷۲.</ref>. | *مراد از اولوالعزم برترین پیامبران الهی یعنی [[حضرت نوح]]{{ع}}، [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}، [[حضرت موسی]]{{ع}}، [[حضرت عیسی]]{{ع}} و [[رسول خاتم]]{{صل}} هستند؛ آنان که سرور دیگر پیامبران و دارای نقش محوری هستند<ref>نورالثقلین، ج۵، ص۲۳.</ref> و از احاطه تام به همه مظاهر برخوردارند، زیرا از دیدگاه عرفانی پیامبران به اذن خدا مربی موجودات و مظاهرند و همه آنها در دعوت و هدایت و تصرف در خلق و سایر لوازم نبوت مشترک بوده، امتیاز مرتبه ایشان از یکدیگر به واسطه احاطه و عدم احاطه بر همه مظاهر است و آنان که از احاطه به همه مظاهر برخوردارند اولواالعزم نامیده میشوند<ref>شرح فصوصالحکم، ص۱۴۶.</ref>. عزم پیامبران مذکور استواری آنها در عمل به پیمان شدیدی است که خداوند در عهد نخست از آنان گرفته و از آن با نام "میثاق غلیظ" یاد کرده است{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنكَ وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا}}﴾}}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که از پیامبران پیمان گرفتیم و (نیز) از تو و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی پسر مریم و از آنها پیمانی استوار گرفتیم؛ سوره احزاب، آیه:۷.</ref> این پیامبران دارای دو ویژگیاند: یکی آوردن شریعت جدید{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ }}﴾}}<ref> از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان میخوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون میگردد؛ سوره شوری، آیه:۱۳.</ref> و دیگری آوردن کتاب آسمانی مشتمل بر احکام و قوانین الهی که برخی آیات به این مطلب اشاره دارد؛ مانند آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى}}﴾}}<ref> صحیفههای ابراهیم و موسی؛ سوره اعلی، آیه:۱۹.</ref> که از کتاب [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و [[حضرت موسی]]{{ع}} با نام {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|صُحُفِ}}﴾}} یاد میکند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى}}﴾}}<ref> صحیفههای ابراهیم و موسی؛ سوره اعلی، آیه:۱۹.</ref> که از کتاب [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و [[حضرت موسی]]{{ع}} با نام {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|صُحُفِ}}﴾}} و آیات ۴۴ ـ ۴۸ سوره مائده که به ذکر کتابهای آسمانی تورات موسی و انجیل عیسی و کتاب قرآن [[پیامبر|رسول گرامی اسلام]] پرداخته است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِينَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُواْ عَلَيْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلاً وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الإِنجِيلِ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّه مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}﴾}}<ref> ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (توراتشناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری میکردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند. و بر آنان در آن (تورات) مقرّر داشتیم که: آدمی در برابر آدمی و چشم در برابر چشم و بینی در برابر بینی و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان است و (نیز) زخمها قصاص دارند و هر کس از آن در گذرد کفّاره (گناهان) اوست و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند ستمگرند و از پی آنان عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که تورات پیش از خود را راست میشمرد و به او انجیل دادیم که در آن رهنمود و روشنایی بود و تورات پیش از خود را راست میشمرد و رهنمود و پند برای پرهیزگاران بود.و باید پیروان انجیل بنابر آنچه خداوند در آن فرو فرستاده است داوری کنند و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند نافرمانندو ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستادهایم که کتاب پیش از خود را راست میشمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواستههای آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی دادهایم و اگر خداوند میخواست شما را امّتی یگانه میگردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچهتان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف میورزیدید آگاه میگرداند؛ سوره مائده، آیه: ۴۴ - ۴۸.</ref>. در آیات یاد شده اگرچه به کتاب [[حضرت نوح]]{{ع}} اشارهای نشده، لیکن چون طبق آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}﴾}}<ref> مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهانهای روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی میکند؛ سوره بقره، آیه:۲۱۳.</ref> شریعت با کتاب همراه است و بر اساس آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ }}﴾}}<ref> از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان میخوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون میگردد؛ سوره شوری، آیه:۱۳.</ref> [[حضرت نوح]]{{ع}} نیز صاحب شریعت بوده است از انضمام این دو آیه به دست میآید که برای وی نیز کتاب آسمانی بوده است<ref>المیزان، ج۲، ص۱۲۸، ۱۴۱ـ۱۴۲.</ref>، چنان که در روایتی نیز به این مطلب تصریح شده است<ref>بحارالانوار، ج۱۱، ص۳۴.</ref>. گرچه اولواالعزم بودن ۵ [[پیامبر]] بزرگ یاد شده با شواهد قرآنی و روایات فراوان در حد استفاضه تأیید میشود<ref>المیزان، ج۱۸، ص۲۲۱.</ref>؛ ولی با این حال آرای فراوان دیگری در تبیین اولواالعزم و تعیین مصادیق آن وجود دارد. تا جایی که در این زمینه برخی به ۵ <ref>مجمعالبیان، ج۹، ص۱۴۳.</ref> و برخی دیگر به ۶ <ref>تفسیر ماوردی، ج۵، ص۲۸۸.</ref> و بعضی به ۱۳ <ref>تفسیر قرطبی، ج۸، ص۱۴۵ - ۱۴۶.</ref> قول اشاره کردهاند<ref>[[محمد هادی ذبیحزاده روشن|ذبیحزاده روشن، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۶۹ - ۷۲.</ref>. | ||
*اختلاف در کلمه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| مِنَ}}﴾}} در ترکیب {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مِنَ الرُّسُلِ}}﴾}}<ref>سوره احقاف، آیه:۳۵.</ref> موجب شده تا برخی با بیانیه گرفتن آن، همه پیامبران الهی را اولواالعزم بدانند، در حالی که بیشتر مفسران {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| مِنَ}}﴾}} را ظاهر در تبعیض<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۱۴۳؛ روح المعانی، مج۱۴، ج۲۶، ص۵۳.</ref> و بیانیه بودن آن را خلاف تحقیق میدانند<ref>اضواء البیان، ج۷، ص۲۶۶.</ref>. آنان تنها برخی از پیامبران را اولواالعزم دانسته، برای اثبات نظر خویش به آیاتی استشهاد کردهاند؛ از جمله آیه ۱۱۵ سوره طه که خداوند درباره [[حضرت آدم]]{{ع}} فرمود: ما در او عزمی نیافتیم:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا}}﴾}}<ref> و ما از پیش به آدم سفارش کردیم اما او از یاد برد و در وی عزمی نیافتیم؛ سوره طه، آیه:۱۱۵.</ref> و نیز آیه ۴۸ سوره قلم که در آن رسول خویش را به صبر و شکیبایی فرمان داده و او را از شتاب در درخواست کیفر قوم خود نهی کرده است{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلا تَكُن كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ }}﴾}}<ref> پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود؛ سوره قلم، آیه:۴۸.</ref> اینان ملاکهایی برای اولواالعزم بودن ارائه داده و مصادیقی برای پیامبران اولواالعزم ذکر کردهاند؛ برخی، ملاک آن را حزم، ثبات، جدیت، صبر و تحمل در برابر آزار و اذیت قوم و دشمنان معرفی کرده و آنها را شامل ۹ یا ۶ [[پیامبر]] "[[حضرت نوح]]، [[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت اسحاق]]، [[حضرت یعقوب]]، [[حضرت یوسف]] و [[حضرت ایوب]]{{عم}}"<ref>الکشاف، ج۴، ص۳۱۳؛ تفسیر قرطبی، ج۸، ص۱۴۵.</ref> دانستهاند؛ اما چون عزم اعتقاد قلبی و حزم ظهور فعل است و عزم و صبر نیز گرچه با یکدیگر متلازماند ولی به یک معنا نیستند، این نظر مورد اشکال قرار گرفته<ref>مبهمات القرآن، ج۲، ص۵۰۷؛ منشور جاوید، ج۱۰، ص۲۴۹.</ref>، افزون بر آن پیامبرانی که دارای ملاک یاد شده هستند بیش از تعداد مذکورند<ref>نفحات القرآن، ج۷، ص۳۷۶.</ref>. بعضی جهاد با کافران را معیار اولواالعزم بودن شماری از پیامبران دانسته و از نوح، هود، صالح، موسی، داوود و سلیمان به عنوان مصادیق اولواالعزم یاد کردهاند<ref>تفسیر قرطبی، ج۸، ص۱۴۵.</ref>. این نظر را نیز نمیتوان پذیرفت، زیرا همه این پیامبران به نبرد با دشمن نپرداخته و دارای این معیار نبودهاند، افزون بر آن نمیتوان گفت پیامبران دیگر با دشمن به جهاد برنخاستهاند<ref>نفحات القرآن، ج۷، ص۳۷۶.</ref>. از [[حسن بن فضل]] نقل میشود که او ملاک اولواالعزم بودن را هدایت یافتن از سوی خداوند دانسته: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ}}﴾}}<ref> آنان کسانی هستند که خداوند رهنماییشان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمیخواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست؛ سوره انعام، آیه:۹۰.</ref> و ۱۸ [[پیامبر]] یاد شده در آیات ۸۳ ـ ۸۶ سوره انعام را مصادیق اولواالعزم شمرده است<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۱۴۵.</ref>. قول وی با دو اشکال مواجه است: نخست اینکه هدایت یافتگان از سوی خداوند منحصر در اینها نیستند و آیه ۸۷ همین سوره بعضی از پدران، فرزندان و برادران ایشان را نیز هدایت یافته معرفی کرده است و دیگر اینکه در میان پیامبران هجدهگانه نام [[حضرت یونس]]{{ع}} نیز به چشم میخورد، در حالی که خداوند [[رسول خاتم]]{{صل}} را از پیروی او نهی کرده است{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلا تَكُن كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ }}﴾}}<ref> پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود؛ سوره قلم، آیه:۴۸.</ref><ref>منشور جاوید، ج۱۰، ص۲۵۵ـ۲۵۶.</ref> از [[جابر بن عبدالله انصاری]] نقل شده که او شمار انبیای اولواالعزم را ۳۱۳ تن دانسته است<ref>الدرالمنثور، ج۷، ص۴۵۵.</ref>. شایان ذکر است که در این زمینه اقوال دیگری نیز وجود دارد که همچون آرای یاد شده اساساً فاقد دلیل یا بدون دلیل موجه و مقبول است. در مجموع شاید بتوان گفت که همه اقوال در بیان اولواالعزم به مفهوم لغوی آن توجه کرده و از این دیدگاه مصادیقی برای آن ذکر کردهاند<ref>[[محمد هادی ذبیحزاده روشن|ذبیحزاده روشن، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۶۹ - ۷۲.</ref>. | *اختلاف در کلمه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| مِنَ}}﴾}} در ترکیب {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مِنَ الرُّسُلِ}}﴾}}<ref>سوره احقاف، آیه:۳۵.</ref> موجب شده تا برخی با بیانیه گرفتن آن، همه پیامبران الهی را اولواالعزم بدانند، در حالی که بیشتر مفسران {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| مِنَ}}﴾}} را ظاهر در تبعیض<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۱۴۳؛ روح المعانی، مج۱۴، ج۲۶، ص۵۳.</ref> و بیانیه بودن آن را خلاف تحقیق میدانند<ref>اضواء البیان، ج۷، ص۲۶۶.</ref>. آنان تنها برخی از پیامبران را اولواالعزم دانسته، برای اثبات نظر خویش به آیاتی استشهاد کردهاند؛ از جمله آیه ۱۱۵ سوره طه که خداوند درباره [[حضرت آدم]]{{ع}} فرمود: ما در او عزمی نیافتیم:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا}}﴾}}<ref> و ما از پیش به آدم سفارش کردیم اما او از یاد برد و در وی عزمی نیافتیم؛ سوره طه، آیه:۱۱۵.</ref> و نیز آیه ۴۸ سوره قلم که در آن رسول خویش را به صبر و شکیبایی فرمان داده و او را از شتاب در درخواست کیفر قوم خود نهی کرده است{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلا تَكُن كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ }}﴾}}<ref> پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود؛ سوره قلم، آیه:۴۸.</ref> اینان ملاکهایی برای اولواالعزم بودن ارائه داده و مصادیقی برای پیامبران اولواالعزم ذکر کردهاند؛ برخی، ملاک آن را حزم، ثبات، جدیت، صبر و تحمل در برابر آزار و اذیت قوم و دشمنان معرفی کرده و آنها را شامل ۹ یا ۶ [[پیامبر]] "[[حضرت نوح]]، [[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت اسحاق]]، [[حضرت یعقوب]]، [[حضرت یوسف]] و [[حضرت ایوب]]{{عم}}"<ref>الکشاف، ج۴، ص۳۱۳؛ تفسیر قرطبی، ج۸، ص۱۴۵.</ref> دانستهاند؛ اما چون عزم اعتقاد قلبی و حزم ظهور فعل است و عزم و صبر نیز گرچه با یکدیگر متلازماند ولی به یک معنا نیستند، این نظر مورد اشکال قرار گرفته<ref>مبهمات القرآن، ج۲، ص۵۰۷؛ منشور جاوید، ج۱۰، ص۲۴۹.</ref>، افزون بر آن پیامبرانی که دارای ملاک یاد شده هستند بیش از تعداد مذکورند<ref>نفحات القرآن، ج۷، ص۳۷۶.</ref>. بعضی جهاد با کافران را معیار اولواالعزم بودن شماری از پیامبران دانسته و از نوح، هود، صالح، موسی، داوود و سلیمان به عنوان مصادیق اولواالعزم یاد کردهاند<ref>تفسیر قرطبی، ج۸، ص۱۴۵.</ref>. این نظر را نیز نمیتوان پذیرفت، زیرا همه این پیامبران به نبرد با دشمن نپرداخته و دارای این معیار نبودهاند، افزون بر آن نمیتوان گفت پیامبران دیگر با دشمن به جهاد برنخاستهاند<ref>نفحات القرآن، ج۷، ص۳۷۶.</ref>. از [[حسن بن فضل]] نقل میشود که او ملاک اولواالعزم بودن را هدایت یافتن از سوی خداوند دانسته: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ}}﴾}}<ref> آنان کسانی هستند که خداوند رهنماییشان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمیخواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست؛ سوره انعام، آیه:۹۰.</ref> و ۱۸ [[پیامبر]] یاد شده در آیات ۸۳ ـ ۸۶ سوره انعام را مصادیق اولواالعزم شمرده است<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۱۴۵.</ref>. قول وی با دو اشکال مواجه است: نخست اینکه هدایت یافتگان از سوی خداوند منحصر در اینها نیستند و آیه ۸۷ همین سوره بعضی از پدران، فرزندان و برادران ایشان را نیز هدایت یافته معرفی کرده است و دیگر اینکه در میان پیامبران هجدهگانه نام [[حضرت یونس]]{{ع}} نیز به چشم میخورد، در حالی که خداوند [[رسول خاتم]]{{صل}} را از پیروی او نهی کرده است{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلا تَكُن كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ }}﴾}}<ref> پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود؛ سوره قلم، آیه:۴۸.</ref><ref>منشور جاوید، ج۱۰، ص۲۵۵ـ۲۵۶.</ref> از [[جابر بن عبدالله انصاری]] نقل شده که او شمار انبیای اولواالعزم را ۳۱۳ تن دانسته است<ref>الدرالمنثور، ج۷، ص۴۵۵.</ref>. شایان ذکر است که در این زمینه اقوال دیگری نیز وجود دارد که همچون آرای یاد شده اساساً فاقد دلیل یا بدون دلیل موجه و مقبول است. در مجموع شاید بتوان گفت که همه اقوال در بیان اولواالعزم به مفهوم لغوی آن توجه کرده و از این دیدگاه مصادیقی برای آن ذکر کردهاند<ref>[[محمد هادی ذبیحزاده روشن|ذبیحزاده روشن، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۶۹ - ۷۲.</ref>. |
نسخهٔ ۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۴۴
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ایمان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
واژهشناسی لغوی
- کلمه "اولوا" به معنای صاحبان و دارندگان[۲] و "عزم" به معنای آهنگ و اراده کاری کردن[۳]، تصمیم گرفتن قطعی و به دور از شک و تردید بر انجام کاری[۴]، قاطعیت و جدیت داشتن[۵] و صبر و استواری داشتن در قصد انجام کار[۶] آمده است، بنابراین، اولوالعزم کسانی هستند که در تصمیم خویش قاطع و در اراده خود استوارند[۷].
اولوالعزم در قرآن
- واژه ترکیبی اولوالعزم تنها یک بار در قرآن کریم و در آیه ۳۵ سوره احقاف به کار رفته است. در این آیه خطاب به رسول اکرم(ص) آمده است: پس شکیبایی کن، همچنانکه پیامبران اولوالعزم شکیبایی کردهاند ﴿﴿فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ سَاعَةً مِّن نَّهَارٍ بَلاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ﴾﴾[۸] در ذیل آیات دیگری سخن از اولوالعزم به میان آمده؛ مانند آیاتی که در آنها این مباحث مطرح شده است: صاحب شریعت بودن برخی پیامبران﴿﴿شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ ﴾﴾[۹]، گرفتن پیمان شدید خداوند از بعضی پیامبران﴿﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنكَ وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا﴾﴾[۱۰]، وجود برخی حقایق قرآنی در صحف حضرت ابراهیم(ع) و حضرت موسی(ع)﴿﴿صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى﴾﴾[۱۱]، نازل کردن خدا، تورات، انجیل و کتاب قرآن را بر حضرت موسی(ع) و حضرت عیسی(ع) و رسول خاتم(ص) و دادن شریعت به ایشان﴿﴿إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِينَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُواْ عَلَيْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلاً وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الإِنجِيلِ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّه مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ﴾﴾[۱۲] و آیات ﴿﴿وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاء إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ﴾﴾[۱۳] و ﴿﴿أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ﴾﴾[۱۴] که در آنها نام ۱۸ پیامبر را یادآور شده و آنان را هدایت یافتگان الهی دانسته است[۱۵].
- مراد از اولوالعزم برترین پیامبران الهی یعنی حضرت نوح(ع)، حضرت ابراهیم(ع)، حضرت موسی(ع)، حضرت عیسی(ع) و رسول خاتم(ص) هستند؛ آنان که سرور دیگر پیامبران و دارای نقش محوری هستند[۱۶] و از احاطه تام به همه مظاهر برخوردارند، زیرا از دیدگاه عرفانی پیامبران به اذن خدا مربی موجودات و مظاهرند و همه آنها در دعوت و هدایت و تصرف در خلق و سایر لوازم نبوت مشترک بوده، امتیاز مرتبه ایشان از یکدیگر به واسطه احاطه و عدم احاطه بر همه مظاهر است و آنان که از احاطه به همه مظاهر برخوردارند اولواالعزم نامیده میشوند[۱۷]. عزم پیامبران مذکور استواری آنها در عمل به پیمان شدیدی است که خداوند در عهد نخست از آنان گرفته و از آن با نام "میثاق غلیظ" یاد کرده است﴿﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنكَ وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا﴾﴾[۱۸] این پیامبران دارای دو ویژگیاند: یکی آوردن شریعت جدید﴿﴿شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ ﴾﴾[۱۹] و دیگری آوردن کتاب آسمانی مشتمل بر احکام و قوانین الهی که برخی آیات به این مطلب اشاره دارد؛ مانند آیه ﴿﴿صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى﴾﴾[۲۰] که از کتاب حضرت ابراهیم(ع) و حضرت موسی(ع) با نام ﴿﴿صُحُفِ﴾﴾ یاد میکند: ﴿﴿صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى﴾﴾[۲۱] که از کتاب حضرت ابراهیم(ع) و حضرت موسی(ع) با نام ﴿﴿صُحُفِ﴾﴾ و آیات ۴۴ ـ ۴۸ سوره مائده که به ذکر کتابهای آسمانی تورات موسی و انجیل عیسی و کتاب قرآن رسول گرامی اسلام پرداخته است:﴿﴿إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِينَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُواْ عَلَيْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلاً وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الإِنجِيلِ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّه مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ﴾﴾[۲۲]. در آیات یاد شده اگرچه به کتاب حضرت نوح(ع) اشارهای نشده، لیکن چون طبق آیه ﴿﴿كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴾﴾[۲۳] شریعت با کتاب همراه است و بر اساس آیه ﴿﴿شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ ﴾﴾[۲۴] حضرت نوح(ع) نیز صاحب شریعت بوده است از انضمام این دو آیه به دست میآید که برای وی نیز کتاب آسمانی بوده است[۲۵]، چنان که در روایتی نیز به این مطلب تصریح شده است[۲۶]. گرچه اولواالعزم بودن ۵ پیامبر بزرگ یاد شده با شواهد قرآنی و روایات فراوان در حد استفاضه تأیید میشود[۲۷]؛ ولی با این حال آرای فراوان دیگری در تبیین اولواالعزم و تعیین مصادیق آن وجود دارد. تا جایی که در این زمینه برخی به ۵ [۲۸] و برخی دیگر به ۶ [۲۹] و بعضی به ۱۳ [۳۰] قول اشاره کردهاند[۳۱].
- اختلاف در کلمه ﴿﴿ مِنَ﴾﴾ در ترکیب ﴿﴿مِنَ الرُّسُلِ﴾﴾[۳۲] موجب شده تا برخی با بیانیه گرفتن آن، همه پیامبران الهی را اولواالعزم بدانند، در حالی که بیشتر مفسران ﴿﴿ مِنَ﴾﴾ را ظاهر در تبعیض[۳۳] و بیانیه بودن آن را خلاف تحقیق میدانند[۳۴]. آنان تنها برخی از پیامبران را اولواالعزم دانسته، برای اثبات نظر خویش به آیاتی استشهاد کردهاند؛ از جمله آیه ۱۱۵ سوره طه که خداوند درباره حضرت آدم(ع) فرمود: ما در او عزمی نیافتیم:﴿﴿وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا﴾﴾[۳۵] و نیز آیه ۴۸ سوره قلم که در آن رسول خویش را به صبر و شکیبایی فرمان داده و او را از شتاب در درخواست کیفر قوم خود نهی کرده است﴿﴿فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلا تَكُن كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ ﴾﴾[۳۶] اینان ملاکهایی برای اولواالعزم بودن ارائه داده و مصادیقی برای پیامبران اولواالعزم ذکر کردهاند؛ برخی، ملاک آن را حزم، ثبات، جدیت، صبر و تحمل در برابر آزار و اذیت قوم و دشمنان معرفی کرده و آنها را شامل ۹ یا ۶ پیامبر "حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت اسحاق، حضرت یعقوب، حضرت یوسف و حضرت ایوب(ع)"[۳۷] دانستهاند؛ اما چون عزم اعتقاد قلبی و حزم ظهور فعل است و عزم و صبر نیز گرچه با یکدیگر متلازماند ولی به یک معنا نیستند، این نظر مورد اشکال قرار گرفته[۳۸]، افزون بر آن پیامبرانی که دارای ملاک یاد شده هستند بیش از تعداد مذکورند[۳۹]. بعضی جهاد با کافران را معیار اولواالعزم بودن شماری از پیامبران دانسته و از نوح، هود، صالح، موسی، داوود و سلیمان به عنوان مصادیق اولواالعزم یاد کردهاند[۴۰]. این نظر را نیز نمیتوان پذیرفت، زیرا همه این پیامبران به نبرد با دشمن نپرداخته و دارای این معیار نبودهاند، افزون بر آن نمیتوان گفت پیامبران دیگر با دشمن به جهاد برنخاستهاند[۴۱]. از حسن بن فضل نقل میشود که او ملاک اولواالعزم بودن را هدایت یافتن از سوی خداوند دانسته: ﴿﴿أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ﴾﴾[۴۲] و ۱۸ پیامبر یاد شده در آیات ۸۳ ـ ۸۶ سوره انعام را مصادیق اولواالعزم شمرده است[۴۳]. قول وی با دو اشکال مواجه است: نخست اینکه هدایت یافتگان از سوی خداوند منحصر در اینها نیستند و آیه ۸۷ همین سوره بعضی از پدران، فرزندان و برادران ایشان را نیز هدایت یافته معرفی کرده است و دیگر اینکه در میان پیامبران هجدهگانه نام حضرت یونس(ع) نیز به چشم میخورد، در حالی که خداوند رسول خاتم(ص) را از پیروی او نهی کرده است﴿﴿فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلا تَكُن كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ ﴾﴾[۴۴][۴۵] از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده که او شمار انبیای اولواالعزم را ۳۱۳ تن دانسته است[۴۶]. شایان ذکر است که در این زمینه اقوال دیگری نیز وجود دارد که همچون آرای یاد شده اساساً فاقد دلیل یا بدون دلیل موجه و مقبول است. در مجموع شاید بتوان گفت که همه اقوال در بیان اولواالعزم به مفهوم لغوی آن توجه کرده و از این دیدگاه مصادیقی برای آن ذکر کردهاند[۴۷].
منابع
پانویس
- ↑ ذبیحزاده روشن، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۶۹ - ۷۲.
- ↑ لسان العرب، ج۱، ص۱۸۷، «الل».
- ↑ لسانالعرب، ج۹، ص۱۹۳؛ القاموس المحیط، ج۲، ص۱۴۹۷، «عزم».
- ↑ مقاییس اللغه، ج۴، ص۳۰۸؛ التحقیق، ج۸، ص۱۲۰؛ اقربالموارد، ج۳، ص۵۴۱، «عزم».
- ↑ مقاییس اللغه، ج۴، ص۳۰۸؛ اقرب الموارد، ج۳، ص۵۴۱؛ قاموس المحیط، ج۲، ص۱۴۹۷، «عزم».
- ↑ التحقیق، ج۸، ص۱۲۱؛ اقرب الموارد، ج۳، ص۵۴۲، «عزم».
- ↑ ذبیحزاده روشن، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۶۹ - ۷۲.
- ↑ بنابراین شکیبا باش همانگونه که پیامبران اولوالعزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه که آنان روزی که آنچه را وعدهشان دادهاند بنگرند، چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکردهاند، این، پیامرسانی است؛ پس آیا جز بزهکاران نابود میگردند؟؛ سوره احقاف، آیه:۳۵.
- ↑ از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان میخوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون میگردد؛ سوره شوری، آیه:۱۳.
- ↑ و (یاد کن) آنگاه را که از پیامبران پیمان گرفتیم و (نیز) از تو و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی پسر مریم و از آنها پیمانی استوار گرفتیم؛ سوره احزاب، آیه:۷.
- ↑ صحیفههای ابراهیم و موسی؛ سوره اعلی، آیه:۱۹.
- ↑ ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (توراتشناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری میکردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند. و بر آنان در آن (تورات) مقرّر داشتیم که: آدمی در برابر آدمی و چشم در برابر چشم و بینی در برابر بینی و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان است و (نیز) زخمها قصاص دارند و هر کس از آن در گذرد کفّاره (گناهان) اوست و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند ستمگرند و از پی آنان عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که تورات پیش از خود را راست میشمرد و به او انجیل دادیم که در آن رهنمود و روشنایی بود و تورات پیش از خود را راست میشمرد و رهنمود و پند برای پرهیزگاران بود.و باید پیروان انجیل بنابر آنچه خداوند در آن فرو فرستاده است داوری کنند و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند نافرمانندو ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستادهایم که کتاب پیش از خود را راست میشمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواستههای آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی دادهایم و اگر خداوند میخواست شما را امّتی یگانه میگردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچهتان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف میورزیدید آگاه میگرداند؛ سوره مائده، آیه: ۴۴ - ۴۸.
- ↑ و این برهان ماست که آن را به ابراهیم در برابر قومش دادیم. هر کس را بخواهیم به پایههایی فرا میبریم؛ بیگمان پروردگار تو، فرزانهای داناست.و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیشتر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش میدهیم.و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند.و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم؛ سوره انعام، آیه: ۸۳ - ۸۶.
- ↑ آنان کسانی هستند که خداوند رهنماییشان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمیخواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست؛ سوره انعام، آیه:۹۰.
- ↑ ذبیحزاده روشن، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۶۹ - ۷۲.
- ↑ نورالثقلین، ج۵، ص۲۳.
- ↑ شرح فصوصالحکم، ص۱۴۶.
- ↑ و (یاد کن) آنگاه را که از پیامبران پیمان گرفتیم و (نیز) از تو و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی پسر مریم و از آنها پیمانی استوار گرفتیم؛ سوره احزاب، آیه:۷.
- ↑ از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان میخوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون میگردد؛ سوره شوری، آیه:۱۳.
- ↑ صحیفههای ابراهیم و موسی؛ سوره اعلی، آیه:۱۹.
- ↑ صحیفههای ابراهیم و موسی؛ سوره اعلی، آیه:۱۹.
- ↑ ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (توراتشناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری میکردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند. و بر آنان در آن (تورات) مقرّر داشتیم که: آدمی در برابر آدمی و چشم در برابر چشم و بینی در برابر بینی و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان است و (نیز) زخمها قصاص دارند و هر کس از آن در گذرد کفّاره (گناهان) اوست و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند ستمگرند و از پی آنان عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که تورات پیش از خود را راست میشمرد و به او انجیل دادیم که در آن رهنمود و روشنایی بود و تورات پیش از خود را راست میشمرد و رهنمود و پند برای پرهیزگاران بود.و باید پیروان انجیل بنابر آنچه خداوند در آن فرو فرستاده است داوری کنند و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند نافرمانندو ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستادهایم که کتاب پیش از خود را راست میشمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواستههای آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی دادهایم و اگر خداوند میخواست شما را امّتی یگانه میگردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچهتان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف میورزیدید آگاه میگرداند؛ سوره مائده، آیه: ۴۴ - ۴۸.
- ↑ مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهانهای روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی میکند؛ سوره بقره، آیه:۲۱۳.
- ↑ از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان میخوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون میگردد؛ سوره شوری، آیه:۱۳.
- ↑ المیزان، ج۲، ص۱۲۸، ۱۴۱ـ۱۴۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۱، ص۳۴.
- ↑ المیزان، ج۱۸، ص۲۲۱.
- ↑ مجمعالبیان، ج۹، ص۱۴۳.
- ↑ تفسیر ماوردی، ج۵، ص۲۸۸.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۸، ص۱۴۵ - ۱۴۶.
- ↑ ذبیحزاده روشن، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۶۹ - ۷۲.
- ↑ سوره احقاف، آیه:۳۵.
- ↑ مجمع البیان، ج۹، ص۱۴۳؛ روح المعانی، مج۱۴، ج۲۶، ص۵۳.
- ↑ اضواء البیان، ج۷، ص۲۶۶.
- ↑ و ما از پیش به آدم سفارش کردیم اما او از یاد برد و در وی عزمی نیافتیم؛ سوره طه، آیه:۱۱۵.
- ↑ پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود؛ سوره قلم، آیه:۴۸.
- ↑ الکشاف، ج۴، ص۳۱۳؛ تفسیر قرطبی، ج۸، ص۱۴۵.
- ↑ مبهمات القرآن، ج۲، ص۵۰۷؛ منشور جاوید، ج۱۰، ص۲۴۹.
- ↑ نفحات القرآن، ج۷، ص۳۷۶.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۸، ص۱۴۵.
- ↑ نفحات القرآن، ج۷، ص۳۷۶.
- ↑ آنان کسانی هستند که خداوند رهنماییشان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمیخواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست؛ سوره انعام، آیه:۹۰.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۱۴۵.
- ↑ پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود؛ سوره قلم، آیه:۴۸.
- ↑ منشور جاوید، ج۱۰، ص۲۵۵ـ۲۵۶.
- ↑ الدرالمنثور، ج۷، ص۴۵۵.
- ↑ ذبیحزاده روشن، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۶۹ - ۷۲.