وحی تشریعی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
:#گاه نیز [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]] {{صل}} جبرئیل را به صورت اصلی خود مشاهده میکرد. | :#گاه نیز [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]] {{صل}} جبرئیل را به صورت اصلی خود مشاهده میکرد. | ||
:#برخی نیز معتقدند که روح و باطن [[پیامبر]] با [[روح القدس]] ارتباط برقرار میکند <ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۹۴ و ۹۵.</ref>. | :#برخی نیز معتقدند که روح و باطن [[پیامبر]] با [[روح القدس]] ارتباط برقرار میکند <ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۹۴ و ۹۵.</ref>. | ||
*در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ}}﴾}}<ref>و هیچ بشری نسزد که خداوند با او سخن گوید مگر با وحی یا از فراسوی پردهای یا فرستادهای فرستد که به اذن او آنچه میخواهد وحی کند؛ بیگمان او فرازمندی فرزانه است؛ سوره شوری، آیه:۵۱.</ref> اینکه بعضی از مفسرین، [[رسول]] را، [[پیامبر اکرم|رسول خدا]] میدانند که [[وحی]] را به مردم میرسانده درست نیست. چون [[رسول خدا]] پیام خدا را به مردم ابلاغ میکند، نه [[وحی]] را و معقول نیست که تبلیغ را [[وحی]] بخوانند. از آنجا که مبدأ [[وحی]] در تمامی این اقسام، خدای متعال است لذا میتوان [[وحی]] را به طور مطلق به خدای سبحان نسبت داد. جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ}}﴾}} در انتهای آیه، تعلیلی است برای مضمون آیه شریفه. یعنی خدای تعالی به خاطر علو مقامی که از خلق دارد، بزرگتر از آن است که مانند گفتگوی مخلوقات با خلق خود گفتوگو کند، و به خاطر حکمتش، راه [[وحی]] را برای سخن گفتن با خلق اختیار کرده. از آنجا که عقل همانطور که گاهی راه را نشان میدهد، گاهی هم به خطا میرود و به همین جهت خدای سبحان طریق [[وحی]] را برگزیده که از هر خطایی مصون است<ref> [[علامه طباطبایی]]، المیزان، ج۱۸، ص:۷۴</ref> | *در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ}}﴾}}<ref>و هیچ بشری نسزد که خداوند با او سخن گوید مگر با وحی یا از فراسوی پردهای یا فرستادهای فرستد که به اذن او آنچه میخواهد وحی کند؛ بیگمان او فرازمندی فرزانه است؛ سوره شوری، آیه:۵۱.</ref> اینکه بعضی از مفسرین، [[رسول]] را، [[پیامبر اکرم|رسول خدا]] میدانند که [[وحی]] را به مردم میرسانده درست نیست. چون [[رسول خدا]] پیام خدا را به مردم ابلاغ میکند، نه [[وحی]] را و معقول نیست که تبلیغ را [[وحی]] بخوانند. از آنجا که مبدأ [[وحی]] در تمامی این اقسام، خدای متعال است لذا میتوان [[وحی]] را به طور مطلق به خدای سبحان نسبت داد. جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ}}﴾}} در انتهای آیه، تعلیلی است برای مضمون آیه شریفه. یعنی خدای تعالی به خاطر علو مقامی که از خلق دارد، بزرگتر از آن است که مانند گفتگوی مخلوقات با خلق خود گفتوگو کند، و به خاطر حکمتش، راه [[وحی]] را برای سخن گفتن با خلق اختیار کرده. از آنجا که عقل همانطور که گاهی راه را نشان میدهد، گاهی هم به خطا میرود و به همین جهت خدای سبحان طریق [[وحی]] را برگزیده که از هر خطایی مصون است<ref> [[علامه طباطبایی]]، المیزان، ج۱۸، ص:۷۴</ref><ref> [[رحمتالله احمدی|احمدی، رحمتالله]]، [[پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)|'''پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبایی''']]، ص ۱۹۷-۱۹۹.</ref>. | ||
<ref> [[رحمتالله احمدی|احمدی، رحمتالله]]، [[پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)|'''پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبایی''']]، ص ۱۹۷-۱۹۹.</ref>. | |||
==تقسیم دیگری در مورد [[وحی]]== | ==تقسیم دیگری در مورد [[وحی]]== |
نسخهٔ ۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۰۰
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث وحی است. "وحی تشریعی" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل وحی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
وحی در لغت به معنای آگاهانیدن یا سخن پنهانی و در اصطلاح علوم اسلامی به معنای ارسال پیام از سوی خداوند به پیامبران است.
مقدمه
- وحی تشریعی یا وحی رسالی یا وحی نبوی، پایه و اساس دین و مرز بین معرفت دینی و اندیشههای ساخته فکر بشر است. هجوم شبههها به قرآن کریم گسترش یافته تا اساس و ساختار دین اسلام را سست و بیپایه و بشری معرفی کنند. پیشینه وحی و نبوت با تمدن بشری همزمان است؛ چرا که هیچ امتی بیپیامبر نبوده است. ﴿﴿وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فيها نَذيرٌ﴾﴾ ملتها و ادیان مختلفی حتی پیش از اسلام با کلمه وحی و معنای آن آشنا بودهاند:﴿﴿إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى نُوحٍ وَ النَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِه﴾﴾ [۱].
اقسام وحی تشریعی
- ﴿﴿وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ﴾﴾[۲].
- ۱. سخن گفتن مستقیم با خدا: وحی مستقیم همان قسمی است که حالت بیهوشی و سنگینی بر رسول خدا (ص) عارض میشد. امام صادق(ع). حالت غشوه وقتی عارض میشد که بین خدا و پیامبر واسطهای نبود
- در این قسم معنا و مقصود به طور مستقیم و بدون واسطه فرشته وحی و واسطه دیگری بر قلب پیامبر القاء شده است. از برخی آیات استفاده میشود رسول خدا تمام قرآن را به طور مستقیم از خدای متعال دریافت نموده است: ﴿﴿وَ إِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ عَليمٍ﴾﴾ و: ﴿﴿إِنَّا سَنُلْقي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقيلاً﴾﴾. به هرحال وحی مستقیم، بالاترین نوع ارتباط انبیا با مبدأ عالم هستی است، مانند: عروج نبی مکرم اسلام ﴿﴿ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى * فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى﴾﴾ ﴿﴿فَأَوْحى إِلى عَبْدِهِ ما أَوْحى﴾﴾ [۳].
- گاهی از این قسم وحی به "الهام" نیز تعبیر میشود. همچنین برخی "رؤیای صادقه" انبیا را از همین قسم دانستهاند [۴].
- ۲. سخن گفتن خدا با پیامبر از پس پرده: بدان معنا که خداوند از طریق امواج صوتی خاص با پیامبرش سخن میگوید که از دیگران مخفی و پنهان است. یا پیامبرش سخن را میشنود، همچون سخنانی که از پشت پرده شنیده میشود [۵].
- منظور از پشت پرده این است که سخنی شنیده میشود؛ ولی صاحب صدا دیده نمیشود. همانطور که خداوند از درخت با حضرت موسی(ع) سخن میگفت: و این از ویژگیهای حضرت موسی(ع) بوده. ﴿﴿قالَ يا مُوسى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتي وَ بِكَلامي﴾﴾[۶] در توصیف حجاب گفته شده است: "حجاب همان واسطه است اما این واسطه خودش وحی نمیکند؛ مانند فرشته وحی" [۷][۸]. وحی در خواب نیز از این قسم دانسته شده است[۹]
- ۳. ارسال فرشته: منظور از رسول، جبرئیل "فرشته وحی" است. مبدأ وحی در اصل خداوند است؛ ولی به اذن خداوند، جبرئیل واسطه شده و وحی را به پیامبر نازل میکند﴿﴿نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ عَلَى قَلْبِكَ﴾﴾[۱۰]
- در آیه ﴿﴿وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ﴾﴾[۱۲] اینکه بعضی از مفسرین، رسول را، رسول خدا میدانند که وحی را به مردم میرسانده درست نیست. چون رسول خدا پیام خدا را به مردم ابلاغ میکند، نه وحی را و معقول نیست که تبلیغ را وحی بخوانند. از آنجا که مبدأ وحی در تمامی این اقسام، خدای متعال است لذا میتوان وحی را به طور مطلق به خدای سبحان نسبت داد. جمله ﴿﴿إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ﴾﴾ در انتهای آیه، تعلیلی است برای مضمون آیه شریفه. یعنی خدای تعالی به خاطر علو مقامی که از خلق دارد، بزرگتر از آن است که مانند گفتگوی مخلوقات با خلق خود گفتوگو کند، و به خاطر حکمتش، راه وحی را برای سخن گفتن با خلق اختیار کرده. از آنجا که عقل همانطور که گاهی راه را نشان میدهد، گاهی هم به خطا میرود و به همین جهت خدای سبحان طریق وحی را برگزیده که از هر خطایی مصون است[۱۳][۱۴].
تقسیم دیگری در مورد وحی
- وحی گفتاری "زبانی": خداوند یا پیک وحی پیام خاصی را بهصورت گزارهها و جملات معنادار بر پیامبرش القاء میکند. گاهی تأکید بر محتوا میشود؛ مانند احادیث قدسی و گاهی تاکید بر الفاظ و محتواست؛ مانند قرآن کریم و گاهی به صورت مکتوب ارائه میشود؛ مانند الواح موسی.
- وحی افعالی: در اینگونه از وحی، پیام وجود ندارد بلکه منظور از آن مثلاً تجلی ظهور خدا برای انسانها در عیسی مسیح (ع) است که مسلمانان آن را نمیپذیرند.
ساختار وحی نبوی
- وحی نبوی سه پایه اصلی دارد:
- الف. مبدأ فاعلی یا همان وحیکننده که به همه هستی آگاهی دارد یعنی خداوند: ﴿﴿اتَّبِعْ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ﴾﴾[۱۵]، ﴿﴿بِإِذْنِ اللَّهِ﴾﴾.
- ب. مبدأ فاعلی یا دریافتکننده وحی که قلب پیامبر باشد ﴿﴿عَلى قَلْبِكَ﴾﴾.
- ج. متن وحی که آیات کلام خداوند و قرآن عربی است. ﴿﴿نَزَّلَهُ﴾﴾نزله "قرآن – واسطه: ﴿﴿لِجِبْريلَ﴾﴾، است [۱۶].
آیا پیامبران در امر وحی تردید داشتند؟
منابع
جستارهای وابسته
- وحی در قرآن
- وحی در حدیث
- وحی در کلام اسلامی
- وحی در حکمت اسلامی
- وحی در عرفان اسلامی
- وحی از دیدگاه بروندینی
- ارتباط رسول با پروردگار
- اشراق
- الهام
- انکشاف
- پدیدارگری
- تجلی
- تجلیگری
- تنزیل
- سمع
- کشف
- شهود
- مکاشفه
- نص
- نقل
- القای الهی
- وحی الهی
- وحی به اسباط
- وحی تشریعی
- وحی تکوینی
- وحی تبلیغی
- احادیث قدسی
- اساس شرایع
- القای وحی
- القائات شیطانی
- اولیای وحی الهی
- تجربه روحی خواب مصنوعی
- جبرئیل
- ضرورت وحی
- عصر وحی
- عصمت وحی
- قوام رسالت
- کاتبان وحی
- کلام خفی
- محتوای وحی
- مرحله اخذ وحی
- مرحله تبلیغ وحی
- مرحله حفظ وحی
- نزول جبرئیل
- وحی غیرمباشری
- وحی مباشری
- احادیث وحی
- امکان وحی
- انقطاع وحی
- کاتبان وحی
- انكار وحی
- دوره فترت وحی
- زبان وحی
- صوت وحی
- فرشته وحی
- مواقع وحی
- نزول وحی
- حدیث ورقة بن نوفل
- حقیقت وحی
- خواب مصنوعی
- کتابت قرآن
- نزول قرآن
- تجربه دینی
منبعشناسی جامع وحی و الهام
پانویس
- ↑ ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی؛ سوره نساء، آیه:۱۶۳.
- ↑ و هیچ بشری نسزد که خداوند با او سخن گوید مگر با وحی یا از فراسوی پردهای یا فرستادهای فرستد که به اذن او آنچه میخواهد وحی کند؛ بیگمان او فرازمندی فرزانه است؛ سوره شوری، آیه:۵۱.
- ↑ احمدی، رحمتالله، پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبایی، ص ۱۹۲-۱۹۴.
- ↑ علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۹۲.
- ↑ احمدی، رحمتالله، پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبایی، ص ۱۹۵.
- ↑ فرمود: ای موسی! بیگمان من با پیامهایم و با سخنم تو را بر مردم برگزیدهام پس آنچه به تو دادهام بگیر و از سپاسگزاران باش!؛ سوره اعراف، آیه:۱۴۴.
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان، ج۱۸، ص:۷۴.
- ↑ علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۹۲ و ۹۳.
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان، ج۱۸، ص:۷۴.
- ↑ که روح الامین آن را فرود آورده است بر دلت، تا از بیمدهندگان باشی؛ سوره شعراء، آیه ۱۹۳ - ۱۹۴.
- ↑ علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۹۴ و ۹۵.
- ↑ و هیچ بشری نسزد که خداوند با او سخن گوید مگر با وحی یا از فراسوی پردهای یا فرستادهای فرستد که به اذن او آنچه میخواهد وحی کند؛ بیگمان او فرازمندی فرزانه است؛ سوره شوری، آیه:۵۱.
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان، ج۱۸، ص:۷۴
- ↑ احمدی، رحمتالله، پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبایی، ص ۱۹۷-۱۹۹.
- ↑ از آنچه به تو از سوی پروردگارت وحی میشود پیروی کن!؛ سوره انعام، آیه:۱۰۶.
- ↑ مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن ص ۱۰۶ و ۱۰۷.