تمسک به طاغوت: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
جز
خط ۶: خط ۶:
*اگر در [[قرآن کریم]] هیچ [[آیه]] دیگری درباره [[سرزنش]] تمسّک به [[طاغوت]]، جز از همین یک [[آیه]] وارد نشده بود، باز [[کافی]] بود تا [[زشتی]] و ناپسندی این صفت ناشایسته را نشان دهد.
*اگر در [[قرآن کریم]] هیچ [[آیه]] دیگری درباره [[سرزنش]] تمسّک به [[طاغوت]]، جز از همین یک [[آیه]] وارد نشده بود، باز [[کافی]] بود تا [[زشتی]] و ناپسندی این صفت ناشایسته را نشان دهد.
*منظور از "[[طاغوت]]" نیز، هر کسی است که از راه خیر و [[صراط مستقیم]] [[تجاوز]] کرده به جانبی دیگر [[رود]]؛ به عبارتی دیگر، هر معبودی جز از [[حضرت حق]] [[طاغوت]] خوانده می‌شود.
*منظور از "[[طاغوت]]" نیز، هر کسی است که از راه خیر و [[صراط مستقیم]] [[تجاوز]] کرده به جانبی دیگر [[رود]]؛ به عبارتی دیگر، هر معبودی جز از [[حضرت حق]] [[طاغوت]] خوانده می‌شود.
*[[راغب اصفهانی]] نیز در کتاب "مفردات الفاظ القرآن الکریم"، [[طاغوت]] را همین‌گونه معنی کرده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۲۸.</ref>.
* [[راغب اصفهانی]] نیز در کتاب "مفردات الفاظ القرآن الکریم"، [[طاغوت]] را همین‌گونه معنی کرده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۲۸.</ref>.
*بدین ترتیب، می‌توان گفت که هرکس از [[قرآن کریم]] - که کتاب واضح و آشکار [[حق]] است-، از [[عترت پیامبر]] اکرم{{صل}} - که راه مستقیم [[الهی]] هستند- به هرگونه منصرف شده روی گردانَد، رو به سوی [[طاغوت]] نهاده از [[خداوند]] بازگشته و به [[باطل]] پیوسته است. بدیهی است که انصراف از [[قرآن و عترت]]، تنها ظلالت و [[گمراهی]] است و بس: {{متن قرآن|فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ}}<ref>«بنابراین، پس از حقّ جز گمراهی چه خواهد بود؟» سوره یونس، آیه ۳۲.</ref>.
*بدین ترتیب، می‌توان گفت که هرکس از [[قرآن کریم]] - که کتاب واضح و آشکار [[حق]] است-، از [[عترت پیامبر]] اکرم{{صل}} - که راه مستقیم [[الهی]] هستند- به هرگونه منصرف شده روی گردانَد، رو به سوی [[طاغوت]] نهاده از [[خداوند]] بازگشته و به [[باطل]] پیوسته است. بدیهی است که انصراف از [[قرآن و عترت]]، تنها ظلالت و [[گمراهی]] است و بس: {{متن قرآن|فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ}}<ref>«بنابراین، پس از حقّ جز گمراهی چه خواهد بود؟» سوره یونس، آیه ۳۲.</ref>.
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز در این زمینه می‌فرمایند: "من دو چیز در میان شما به جای گذاردم، که پس از من مادام که آن دو را به دست داشته باشید [[گمراه]] نخواهید شد" <ref>{{متن حدیث|إِنِّي قَدْ خَلَّفْتُ فِيكُمْ شَيْئَيْنِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي أَبَداً مَا أَخَذْتُمْ بِهِمَا}}؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۱۳۲.</ref>؛ نیز آن [[حضرت]] می‌فرمایند:"مثال [[اهل بیت]] من در میان شما، مثال [[کشتی نوح]] است، که هرکس بدان [[پناه]] جست [[نجات]] یافت، و هرکس از آن بازماند [[غرق]] شد"<ref>{{متن حدیث|مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي فِيكُمْ كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ}}؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۱۱۹.</ref>.
* [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز در این زمینه می‌فرمایند: "من دو چیز در میان شما به جای گذاردم، که پس از من مادام که آن دو را به دست داشته باشید [[گمراه]] نخواهید شد" <ref>{{متن حدیث|إِنِّي قَدْ خَلَّفْتُ فِيكُمْ شَيْئَيْنِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي أَبَداً مَا أَخَذْتُمْ بِهِمَا}}؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۱۳۲.</ref>؛ نیز آن [[حضرت]] می‌فرمایند:"مثال [[اهل بیت]] من در میان شما، مثال [[کشتی نوح]] است، که هرکس بدان [[پناه]] جست [[نجات]] یافت، و هرکس از آن بازماند [[غرق]] شد"<ref>{{متن حدیث|مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي فِيكُمْ كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ}}؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۱۱۹.</ref>.
*به این [[آیه شریفه]] نیز بنگرید: {{متن قرآن|وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى}}<ref>«و هر که از یادکرد من روی برتابد بی‌گمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref>. می‌بینیم که این [[آیات]] و [[روایات]] و نمونه‌های بسیار دیگر آنها، بر این مطلب دلالت می‌نماید که روی‌گردانی از [[قرآن]] و مفسّران [[حقیقی]] آن، موجب [[گمراهی]] و [[زیانکاری]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] می‌باشد. حال اگر کسی بعد از روی‌گردانی از این دو، به غیر آنها تمسّک جسته آنها را سرمشق خود گیرد، چه عاقبتی در این دو [[جهان]] خواهد داشت!. [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] حال متمسّکان به [[طاغوت]] - که به [[قرآن و عترت]] پشت کرده دیگران را بر آنها برگزیده‌اند- را این‌گونه بیان فرموده است: {{متن قرآن|وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا}}<ref>«و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) می‌گزد؛ می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم! ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمی‌گرفتم! به راستی او مرا از قرآن پس از آنکه به من رسیده بود گمراه کرد و شیطان آدمی را وا می‌نهد و پیامبر می‌گوید: پروردگارا! امّت من این قرآن را کنار نهادند» سوره فرقان، آیه ۲۷-۳۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۲۹-۴۳۰.</ref>.
*به این [[آیه شریفه]] نیز بنگرید: {{متن قرآن|وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى}}<ref>«و هر که از یادکرد من روی برتابد بی‌گمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref>. می‌بینیم که این [[آیات]] و [[روایات]] و نمونه‌های بسیار دیگر آنها، بر این مطلب دلالت می‌نماید که روی‌گردانی از [[قرآن]] و مفسّران [[حقیقی]] آن، موجب [[گمراهی]] و [[زیانکاری]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] می‌باشد. حال اگر کسی بعد از روی‌گردانی از این دو، به غیر آنها تمسّک جسته آنها را سرمشق خود گیرد، چه عاقبتی در این دو [[جهان]] خواهد داشت!. [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] حال متمسّکان به [[طاغوت]] - که به [[قرآن و عترت]] پشت کرده دیگران را بر آنها برگزیده‌اند- را این‌گونه بیان فرموده است: {{متن قرآن|وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا}}<ref>«و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) می‌گزد؛ می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم! ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمی‌گرفتم! به راستی او مرا از قرآن پس از آنکه به من رسیده بود گمراه کرد و شیطان آدمی را وا می‌نهد و پیامبر می‌گوید: پروردگارا! امّت من این قرآن را کنار نهادند» سوره فرقان، آیه ۲۷-۳۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۲۹-۴۳۰.</ref>.
*از این‌رو، به راحتی می‌توان گفت که تمسّک به [[طاغوت]] از هر ظلالت و بدبختی‌ای بدتر و [[برتر]] بوده، هیچ گمراهی‌ای همچون آن نیست. [[خداوند]] تا این مطلب به روشنی در [[جان]] [[مؤمنان]] نشیند، تشبیهات فراوانی به کار برده و به ویژه از اسلوب [[تشبیه]] معقول به محسوس استفاده فرموده، تا [[قاریان]] [[قرآن]] [[حقیقت]] این امر را به [[نیکی]] بازیابند. نمونه را به این [[آیه]] بنگرید: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ}}<ref>«آیا درنیافته‌ای که خداوند چگونه به کلمه‌ای پاک مثل می‌زند که همگون درختی پاک است، ریشه‌اش پابرجاست و شاخه‌اش سر بر آسمان دارد به اذن پروردگارش هر دم بر خود را می‌دهد و خداوند مثل‌ها را برای مردم می‌زند باشد که پند گیرند و مثل کلمه‌ای پلید چون درختی پلید است که از روی زمین ریشه‌کن شده باشد ، آن را هیچ پایداری نیست» سوره ابراهیم، آیه ۲۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۳۰.</ref>.
*از این‌رو، به راحتی می‌توان گفت که تمسّک به [[طاغوت]] از هر ظلالت و بدبختی‌ای بدتر و [[برتر]] بوده، هیچ گمراهی‌ای همچون آن نیست. [[خداوند]] تا این مطلب به روشنی در [[جان]] [[مؤمنان]] نشیند، تشبیهات فراوانی به کار برده و به ویژه از اسلوب [[تشبیه]] معقول به محسوس استفاده فرموده، تا [[قاریان]] [[قرآن]] [[حقیقت]] این امر را به [[نیکی]] بازیابند. نمونه را به این [[آیه]] بنگرید: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ}}<ref>«آیا درنیافته‌ای که خداوند چگونه به کلمه‌ای پاک مثل می‌زند که همگون درختی پاک است، ریشه‌اش پابرجاست و شاخه‌اش سر بر آسمان دارد به اذن پروردگارش هر دم بر خود را می‌دهد و خداوند مثل‌ها را برای مردم می‌زند باشد که پند گیرند و مثل کلمه‌ای پلید چون درختی پلید است که از روی زمین ریشه‌کن شده باشد ، آن را هیچ پایداری نیست» سوره ابراهیم، آیه ۲۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۳۰.</ref>.
خط ۱۸: خط ۱۸:
*این مرتبه هرچند در شمار مراتب ضعیف این [[رذیلت]] است، امّا خود در شمار [[برترین]] مراتب [[گمراهی]] و گمراه‌سازی است؛ چه متّصفان به این مرتبه از [[رذیلت]] چنگ زدن به [[طاغوت]]، در [[جهل]] مرکّب به سر می‌برند؛ [[جهل]] مرکّبی که [[قرآن کریم]] از آن به [[زیانکاری]] تعبیر فرموده است: {{متن قرآن|الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا}}<ref>«آنان که کوشش‌هایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان می‌برند که نیکوکارند» سوره کهف، آیه ۱۰۴.</ref>
*این مرتبه هرچند در شمار مراتب ضعیف این [[رذیلت]] است، امّا خود در شمار [[برترین]] مراتب [[گمراهی]] و گمراه‌سازی است؛ چه متّصفان به این مرتبه از [[رذیلت]] چنگ زدن به [[طاغوت]]، در [[جهل]] مرکّب به سر می‌برند؛ [[جهل]] مرکّبی که [[قرآن کریم]] از آن به [[زیانکاری]] تعبیر فرموده است: {{متن قرآن|الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا}}<ref>«آنان که کوشش‌هایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان می‌برند که نیکوکارند» سوره کهف، آیه ۱۰۴.</ref>
*به [[باور]] [[قرآن کریم]]، این مرتبه ویژه کسانی است که در [[قلب]] خود بیماری‌ای نهفته دارند: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات "محکم" (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی دیگر (آیات) "متشابه" (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل‌جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۳۱.</ref>.
*به [[باور]] [[قرآن کریم]]، این مرتبه ویژه کسانی است که در [[قلب]] خود بیماری‌ای نهفته دارند: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات "محکم" (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی دیگر (آیات) "متشابه" (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل‌جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۳۱.</ref>.
*[[انسان]]، چون در احوال ملّت‌ها و فرقه‌های مختلف [[فکری]] بیاندیشد، به‌خوبی در می‌یابد که تنها راه نشر و [[ترویج]] [[باطل]] در میان آنان، همین راه بوده است و بس. از این‌رو گویا می‌توان گفت که این مرتبه، خود منبع و سرچشمه‌ای برای دیگر مراتب پس از خود می‌باشد.
* [[انسان]]، چون در احوال ملّت‌ها و فرقه‌های مختلف [[فکری]] بیاندیشد، به‌خوبی در می‌یابد که تنها راه نشر و [[ترویج]] [[باطل]] در میان آنان، همین راه بوده است و بس. از این‌رو گویا می‌توان گفت که این مرتبه، خود منبع و سرچشمه‌ای برای دیگر مراتب پس از خود می‌باشد.
*متّصفان به این مرتبه، به برخی از [[آیات]] [[کتاب آسمانی]] [[ایمان]] می‌آورند، و به برخی دیگر [[کفر]] می‌ورزند؛ از این‌رو [[قرآن کریم]] به صراحت بر [[گمراهی]] آنان و بطلان روششان [[شهادت]] می‌دهد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا}}<ref>«کسانی که به خداوند و پیامبرانش کفر می‌ورزند و برآنند تا میان خداوند و پیامبرانش فرق بگذارند و می‌گویند: ما به برخی ایمان داریم و برخی دیگر را انکار می‌کنیم و برآنند که راهی میانه بگزینند آنان به راستی کافرند و ما برای کافران عذابی خوارساز آماده کرده‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۵۰-۱۵۱.</ref>
*متّصفان به این مرتبه، به برخی از [[آیات]] [[کتاب آسمانی]] [[ایمان]] می‌آورند، و به برخی دیگر [[کفر]] می‌ورزند؛ از این‌رو [[قرآن کریم]] به صراحت بر [[گمراهی]] آنان و بطلان روششان [[شهادت]] می‌دهد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا}}<ref>«کسانی که به خداوند و پیامبرانش کفر می‌ورزند و برآنند تا میان خداوند و پیامبرانش فرق بگذارند و می‌گویند: ما به برخی ایمان داریم و برخی دیگر را انکار می‌کنیم و برآنند که راهی میانه بگزینند آنان به راستی کافرند و ما برای کافران عذابی خوارساز آماده کرده‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۵۰-۱۵۱.</ref>
*آنان از روش اهل [[نفاق]] برخوردارند؛ چه سخن [[باطل]] خویش را به [[لباس]] [[حقیقت]] می‌آرایند، تا کوته‌فکران را بفریبند. [[قرآن کریم]] باز خود به این مطلب در چندین موضع اشاره کرده، تا از سویی [[منافقان]] را رسوا سازد، و از سویی دیگر [[مؤمنان]] کم‌اطّلاع را [[آگاهی]] بخشد، تا [[فریب]] سخنان آنان را نخورند: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَكِنْ لَا يَعْلَمُونَ وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ}}<ref>«و چون به ایشان گفته شود در زمین تباهی نورزید می‌گویند جز این نیست که ما مصلحیم * آگاه باشید! آنانند که تبهکارند امّا در نمی‌یابند و چون به آنان گویند که مانند (دیگر) مردمان ایمان بیاورید می‌گویند آیا ما چون کم خردان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید! آنان خود کم خردند امّا نمی‌دانند و هرگاه با کسانی که ایمان آورده‌اند دیدار کنند می‌گویند ایمان آورده‌ایم و چون با شیطان‌های خود تنها شوند می‌گویند ما با شماییم، ما تنها (مؤمنان را) ریشخند می‌کنیم خداوند است که آنها را به ریشخند می‌گیرد و آنان را در سرکشی‌شان در حالی که سرگشته‌اند فرو می‌گذارد آنان همان کسانند که گمراهی را به (بهای) رهنمود خریدند و سوداشان سودی نکرد و رهیافته نبودند داستان اینان، چون داستان کسانی است که آتشی برافروزند و همین که دور و برشان روشن شد، خداوند روشنایی‌شان را ببرد و آنان را در تاریکی‌ها که چیزی نمی‌بینند رها کند * کرند، لالند، نابینایند پس (به سوی حق) باز نمی‌گردند» سوره بقره، آیه ۱۱-۱۸.</ref>.
*آنان از روش اهل [[نفاق]] برخوردارند؛ چه سخن [[باطل]] خویش را به [[لباس]] [[حقیقت]] می‌آرایند، تا کوته‌فکران را بفریبند. [[قرآن کریم]] باز خود به این مطلب در چندین موضع اشاره کرده، تا از سویی [[منافقان]] را رسوا سازد، و از سویی دیگر [[مؤمنان]] کم‌اطّلاع را [[آگاهی]] بخشد، تا [[فریب]] سخنان آنان را نخورند: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَكِنْ لَا يَعْلَمُونَ وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ}}<ref>«و چون به ایشان گفته شود در زمین تباهی نورزید می‌گویند جز این نیست که ما مصلحیم * آگاه باشید! آنانند که تبهکارند امّا در نمی‌یابند و چون به آنان گویند که مانند (دیگر) مردمان ایمان بیاورید می‌گویند آیا ما چون کم خردان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید! آنان خود کم خردند امّا نمی‌دانند و هرگاه با کسانی که ایمان آورده‌اند دیدار کنند می‌گویند ایمان آورده‌ایم و چون با شیطان‌های خود تنها شوند می‌گویند ما با شماییم، ما تنها (مؤمنان را) ریشخند می‌کنیم خداوند است که آنها را به ریشخند می‌گیرد و آنان را در سرکشی‌شان در حالی که سرگشته‌اند فرو می‌گذارد آنان همان کسانند که گمراهی را به (بهای) رهنمود خریدند و سوداشان سودی نکرد و رهیافته نبودند داستان اینان، چون داستان کسانی است که آتشی برافروزند و همین که دور و برشان روشن شد، خداوند روشنایی‌شان را ببرد و آنان را در تاریکی‌ها که چیزی نمی‌بینند رها کند * کرند، لالند، نابینایند پس (به سوی حق) باز نمی‌گردند» سوره بقره، آیه ۱۱-۱۸.</ref>.
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش