تمسک به قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = قرآن
| موضوع مرتبط = قرآن
خط ۱۰: خط ۹:
*این [[فضیلت]]، [[مادر]] همه [[فضیلت‌ها]] و منبع همه آن‌هاست؛ چه تمامی [[فضائل]] محتاج به آن بوده در پرتو آن به دست می‌آید، همان‌گونه که هرکس آن را از دست بدهد در [[گمراهی]] افتاده بیابان بی‌انتهای [[ظلمت]] در برابر او قرار می‌گیرد. [[شیعه]] و [[سنّی]] به [[تواتر]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] کرده‌اند که ایشان در زمان‌ها و مکان‌های گوناگون به دفعات می‌فرمودند: "من در میان شما دو چیز پربها را به یادگار می‌گذارم: [[کتاب خدا]] و [[خاندان]] خود را، این دو هرگز از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا در کنار [[حوض]] بر من وارد شوند" <ref>{{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَ الْحَوْضَ‌}}؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۱۳۲.</ref>.
*این [[فضیلت]]، [[مادر]] همه [[فضیلت‌ها]] و منبع همه آن‌هاست؛ چه تمامی [[فضائل]] محتاج به آن بوده در پرتو آن به دست می‌آید، همان‌گونه که هرکس آن را از دست بدهد در [[گمراهی]] افتاده بیابان بی‌انتهای [[ظلمت]] در برابر او قرار می‌گیرد. [[شیعه]] و [[سنّی]] به [[تواتر]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] کرده‌اند که ایشان در زمان‌ها و مکان‌های گوناگون به دفعات می‌فرمودند: "من در میان شما دو چیز پربها را به یادگار می‌گذارم: [[کتاب خدا]] و [[خاندان]] خود را، این دو هرگز از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا در کنار [[حوض]] بر من وارد شوند" <ref>{{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَ الْحَوْضَ‌}}؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۱۳۲.</ref>.
*منظور از تمسّک / چنگ زدن در [[قرآن و عترت]]، [[ایمان]] و [[اعتقاد]] یافتن به آن دو است. از این نظر، این [[فضیلت]] تنها ویژه [[شیعیان]] است، که [[اعتقاد]] به [[قرآن و عترت]] را همزمان در شمار [[عقائد]] خود قرار داده‌اند. [[شیعه]] [[قرآن]] را به دستی و [[عترت]] را به دستی دیگر گرفته، و در پرتو این دو به [[رسالت]] و [[امامت]] [[گرایش]] پیدا کرده، [[جان]] و [[مال]] خویش را در راه آن دو [[فدا]] نموده است. این مطلب به وضوح در کتب [[تاریخ]] قابل مشاهده است، و از [[برترین]] [[نعمت‌های الهی]] است که [[جامعه]] [[شیعه]] می‌باید همواره برای آن [[شکر نعمت]] گذارد؛ نعمتی که کامل شدن [[دین]] و تمام شدن [[رحمت الهی]] منوط به آن است. [[سپاس]] خدای را که این [[نعمت]] را برای ما برگزید!: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref>.
*منظور از تمسّک / چنگ زدن در [[قرآن و عترت]]، [[ایمان]] و [[اعتقاد]] یافتن به آن دو است. از این نظر، این [[فضیلت]] تنها ویژه [[شیعیان]] است، که [[اعتقاد]] به [[قرآن و عترت]] را همزمان در شمار [[عقائد]] خود قرار داده‌اند. [[شیعه]] [[قرآن]] را به دستی و [[عترت]] را به دستی دیگر گرفته، و در پرتو این دو به [[رسالت]] و [[امامت]] [[گرایش]] پیدا کرده، [[جان]] و [[مال]] خویش را در راه آن دو [[فدا]] نموده است. این مطلب به وضوح در کتب [[تاریخ]] قابل مشاهده است، و از [[برترین]] [[نعمت‌های الهی]] است که [[جامعه]] [[شیعه]] می‌باید همواره برای آن [[شکر نعمت]] گذارد؛ نعمتی که کامل شدن [[دین]] و تمام شدن [[رحمت الهی]] منوط به آن است. [[سپاس]] خدای را که این [[نعمت]] را برای ما برگزید!: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref>.
*[[روایات شیعه]] و [[سنّی]] به حدّ وفور در [[تفسیر]] این [[آیه]] وارد شده، و بر آن دلالت نموده که کامل شدن [[اسلام]] و تمام شدن [[نعمت الهی]]، تنها با پذیرفتن [[ولایت]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} میسّر است. این مطلب مورد [[اجماع]] و اتفاق همه [[مسلمین]] بوده و منکران آن، تنها کسانی بوده‌اند که در میان [[فریقین]] از ارزشی برخوردار نمی‌باشند.
* [[روایات شیعه]] و [[سنّی]] به حدّ وفور در [[تفسیر]] این [[آیه]] وارد شده، و بر آن دلالت نموده که کامل شدن [[اسلام]] و تمام شدن [[نعمت الهی]]، تنها با پذیرفتن [[ولایت]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} میسّر است. این مطلب مورد [[اجماع]] و اتفاق همه [[مسلمین]] بوده و منکران آن، تنها کسانی بوده‌اند که در میان [[فریقین]] از ارزشی برخوردار نمی‌باشند.
*از آنجا که مبحث حاضر پیرامون تمسّک به [[قرآن و عترت]] می‌باشد، لازم است که هریک از این دو [[میراث]] بزرگ [[نبوی]] را، جداگانه به بحث گرفته پیرامون چنگ انداختن به دامن هر یک، به [[استقلال]] صحبت کنیم<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۷۵-۳۷۶.</ref>.
*از آنجا که مبحث حاضر پیرامون تمسّک به [[قرآن و عترت]] می‌باشد، لازم است که هریک از این دو [[میراث]] بزرگ [[نبوی]] را، جداگانه به بحث گرفته پیرامون چنگ انداختن به دامن هر یک، به [[استقلال]] صحبت کنیم<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۷۵-۳۷۶.</ref>.


==تمسّک به [[قرآن کریم]]==
==تمسّک به [[قرآن کریم]]==
*[[قرآن]]، [[معجزه]] روشن [[الهی]] است که تمامی امور مربوط به [[جوامع]] گوناگون تا صبح [[قیامت]] را، بر عهده گرفته است.
* [[قرآن]]، [[معجزه]] روشن [[الهی]] است که تمامی امور مربوط به [[جوامع]] گوناگون تا صبح [[قیامت]] را، بر عهده گرفته است.
*[[معجزه]] بودن آن، امری روشن است که گذشته از [[تاریخ]]، دلائل دیگری نیز بر آن دلالت می‌نماید. یکی از آن دلائل آشکار، تحدّی‌ای است که این کتاب [[کریم]] در موارد گوناگون عرضه داشته. منظور از [[تحدی]]، آن است که کسی دیگران را به هماوردی خود بخواند، تا همچون او مطالبی را عرضه نمایند. تحدّی برخی از شعرا با دیگر [[شاعران]] از همین نمونه است. [[قرآن کریم]] نیز از همان گاه باز [[ظهور]]، همگان را به هماوردی خود فراخوانده از آنان خواسته که اگر می‌توانند آیه‌ای همچون او بیاورند: {{متن قرآن|قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا}}<ref>«بگو: اگر آدمیان و پریان فراهم آیند تا مانند این قرآن آورند هر چند یکدیگر را پشتیبانی کنند همانند آن نمی‌توانند آورد» سوره اسراء، آیه ۸۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۷۶.</ref>.
* [[معجزه]] بودن آن، امری روشن است که گذشته از [[تاریخ]]، دلائل دیگری نیز بر آن دلالت می‌نماید. یکی از آن دلائل آشکار، تحدّی‌ای است که این کتاب [[کریم]] در موارد گوناگون عرضه داشته. منظور از [[تحدی]]، آن است که کسی دیگران را به هماوردی خود بخواند، تا همچون او مطالبی را عرضه نمایند. تحدّی برخی از شعرا با دیگر [[شاعران]] از همین نمونه است. [[قرآن کریم]] نیز از همان گاه باز [[ظهور]]، همگان را به هماوردی خود فراخوانده از آنان خواسته که اگر می‌توانند آیه‌ای همچون او بیاورند: {{متن قرآن|قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا}}<ref>«بگو: اگر آدمیان و پریان فراهم آیند تا مانند این قرآن آورند هر چند یکدیگر را پشتیبانی کنند همانند آن نمی‌توانند آورد» سوره اسراء، آیه ۸۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۷۶.</ref>.
*[[هدایت‌گری]] [[قرآن کریم]] نسبت به تمامی [[جوامع انسانی]] نیز، از آن رو است که این [[کتاب الهی]] به مسیر مستقیمی که از کژی، [[افراط]]، [[تفریط]] و ناراستی به دور است، [[دعوت]] می‌نماید. نیز هرآنچه همه [[مردم]] تا [[قیام قیامت]] بدان احتیاج دارند را در خود داشته آنان را از منبع پایان‌ناپذیر خود سیراب می‌سازد، و احتیاجات گوناگون آنان را رفع می‌فرماید. این مطلب بر اساس شماری از [[آیات]]، به وضوح روشن می‌شود. نمونه را به این دو [[آیه]] بنگرید:
* [[هدایت‌گری]] [[قرآن کریم]] نسبت به تمامی [[جوامع انسانی]] نیز، از آن رو است که این [[کتاب الهی]] به مسیر مستقیمی که از کژی، [[افراط]]، [[تفریط]] و ناراستی به دور است، [[دعوت]] می‌نماید. نیز هرآنچه همه [[مردم]] تا [[قیام قیامت]] بدان احتیاج دارند را در خود داشته آنان را از منبع پایان‌ناپذیر خود سیراب می‌سازد، و احتیاجات گوناگون آنان را رفع می‌فرماید. این مطلب بر اساس شماری از [[آیات]]، به وضوح روشن می‌شود. نمونه را به این دو [[آیه]] بنگرید:
:*{{متن قرآن|إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ}}<ref>«بی‌گمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون می‌گردد» سوره اسراء، آیه ۹.</ref>؛
:*{{متن قرآن|إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ}}<ref>«بی‌گمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون می‌گردد» سوره اسراء، آیه ۹.</ref>؛
:*{{متن قرآن|وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ}}<ref>«و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است» سوره انعام، آیه ۵۹.</ref>.
:*{{متن قرآن|وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ}}<ref>«و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است» سوره انعام، آیه ۵۹.</ref>.
خط ۳۰: خط ۲۹:
*این درجه، اوّلین مراتب این [[فضیلت]] بی‌نظیر است. [[عقل انسان]] چون از سوئی تحدّی جدّی [[قرآن کریم]] را می‌بیند، و از سویی دیگر [[ناتوانی]] [[انسان‌ها]] از هماوردی با آن را در می‌یابد، [[اعتقاد]] پیدا می‌کند که این [[کتاب الهی]] بوده مربوط به [[انسان‌ها]] نمی‌باشد.
*این درجه، اوّلین مراتب این [[فضیلت]] بی‌نظیر است. [[عقل انسان]] چون از سوئی تحدّی جدّی [[قرآن کریم]] را می‌بیند، و از سویی دیگر [[ناتوانی]] [[انسان‌ها]] از هماوردی با آن را در می‌یابد، [[اعتقاد]] پیدا می‌کند که این [[کتاب الهی]] بوده مربوط به [[انسان‌ها]] نمی‌باشد.
*گذشته از این، به وضوح می‌بیند که این کتاب [[قوانین]] حفظ [[جامعه]] از سقوط، [[قانون]] [[توحید]]، و شماری از [[قوانین طبیعی]] نجوم، [[انسان‌شناسی]] و دیگر [[علوم]] مورد نیاز بشری را در خود داشته، با آنکه خود کتاب [[علمی]] - به معنای اصطلاحی آن- نیست، امّا در افقی فراتر از [[علوم]] بشری قرار گرفته است. از این‌رو نسبت به آن [[اعتقادی]] [[راسخ]] یافته آن را همسنگ دیگر کتب نمی‌یابد.
*گذشته از این، به وضوح می‌بیند که این کتاب [[قوانین]] حفظ [[جامعه]] از سقوط، [[قانون]] [[توحید]]، و شماری از [[قوانین طبیعی]] نجوم، [[انسان‌شناسی]] و دیگر [[علوم]] مورد نیاز بشری را در خود داشته، با آنکه خود کتاب [[علمی]] - به معنای اصطلاحی آن- نیست، امّا در افقی فراتر از [[علوم]] بشری قرار گرفته است. از این‌رو نسبت به آن [[اعتقادی]] [[راسخ]] یافته آن را همسنگ دیگر کتب نمی‌یابد.
*[[برتر]] از همه اینها امّا، آنکه این کتاب قوانینی که [[انسان]] را به [[مقام]] [[معرفت]] [[الله]] رسانده او را به وادی عبودیّت می‌رساند را، در خود داشته [[آدمی]] را آن‌چنان [[سلوک]] می‌دهد که به [[هدایت]] عنائی [[حضرت حق]] دست یافته [[شاهد]] مطلوب را در آغوش کشد. این مطلب تنها در حیطه [[قرآن کریم]] است و بس: {{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است * خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راه‌های بی‌گزند، راهنمایی می‌کند و آنان را به اراده خویش از تیرگی ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد و آنها را به راهی راست رهنمون می‌گردد» سوره مائده، آیه ۱۵.</ref>.
* [[برتر]] از همه اینها امّا، آنکه این کتاب قوانینی که [[انسان]] را به [[مقام]] [[معرفت]] [[الله]] رسانده او را به وادی عبودیّت می‌رساند را، در خود داشته [[آدمی]] را آن‌چنان [[سلوک]] می‌دهد که به [[هدایت]] عنائی [[حضرت حق]] دست یافته [[شاهد]] مطلوب را در آغوش کشد. این مطلب تنها در حیطه [[قرآن کریم]] است و بس: {{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است * خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راه‌های بی‌گزند، راهنمایی می‌کند و آنان را به اراده خویش از تیرگی ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد و آنها را به راهی راست رهنمون می‌گردد» سوره مائده، آیه ۱۵.</ref>.
*از این [[آیه شریفه]]، دانسته می‌شود که [[قرآن]] هدیّه‌ای [[الهی]] است که [[خداوند]] آن را به صاحب قلبان بخشیده، تا آنان را به اهدافشان در [[مقامات]] مختلف [[بندگی]] برساند.
*از این [[آیه شریفه]]، دانسته می‌شود که [[قرآن]] هدیّه‌ای [[الهی]] است که [[خداوند]] آن را به صاحب قلبان بخشیده، تا آنان را به اهدافشان در [[مقامات]] مختلف [[بندگی]] برساند.
*این مرتبه هرچند از [[محاسن]] بسیاری برخوردار است، امّا از آنجا که [[آدمی]] را از مرتبه [[علم الیقین]] فراتر نمی‌برد، تنها [[عقل]] را روشن ساخته نمی‌تواند [[قلب]] و [[روح]] [[انسان]] را به [[مقام عبودیّت]] وارد سازد. از این‌رو این مرتبه تنها پلّه‌ای است که می‌باید از آن [[گذشت]]، و به مراتب بعدی وارد شد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۷۹.</ref>.
*این مرتبه هرچند از [[محاسن]] بسیاری برخوردار است، امّا از آنجا که [[آدمی]] را از مرتبه [[علم الیقین]] فراتر نمی‌برد، تنها [[عقل]] را روشن ساخته نمی‌تواند [[قلب]] و [[روح]] [[انسان]] را به [[مقام عبودیّت]] وارد سازد. از این‌رو این مرتبه تنها پلّه‌ای است که می‌باید از آن [[گذشت]]، و به مراتب بعدی وارد شد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۷۹.</ref>.
خط ۳۶: خط ۳۵:
*درجه دوم مرتبه اوّل [[فضیلت]] تمسّک به [[قرآن کریم]]، آن است که [[انسان]] [[یقین]] یابد که این کتاب با پهنه هستی مطابقت کامل داشته، همچون قانونی است که به توضیح پهنه هستی می‌پردازد. این دو با هم سازگار بوده از مطابقت کامل برخوردار هستند: {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ}}<ref>«و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۷۹.</ref>.
*درجه دوم مرتبه اوّل [[فضیلت]] تمسّک به [[قرآن کریم]]، آن است که [[انسان]] [[یقین]] یابد که این کتاب با پهنه هستی مطابقت کامل داشته، همچون قانونی است که به توضیح پهنه هستی می‌پردازد. این دو با هم سازگار بوده از مطابقت کامل برخوردار هستند: {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ}}<ref>«و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۷۹.</ref>.
====۳. [[اعتقاد]] به [[ظهور]] اسماء و [[صفات الهی]] در این [[کتاب آسمانی]]====
====۳. [[اعتقاد]] به [[ظهور]] اسماء و [[صفات الهی]] در این [[کتاب آسمانی]]====
*[[برتر]] از این دو درجه امّا، آن است که [[آدمی]] دریابد و به [[یقین]] رسد، که [[قرآن کریم]] محلّ تجلّی ذات [[الهی]] با تمامی اسماء و صفات اوست. در این میان، حتّی اسم [[نهان]] او که تنها او خود از آن [[آگاه]] است نیز، در این کتاب بروز و [[ظهور]] یافته است. این موهبت بزرگ- که بدون تردید بزرگترین [[موهبت الهی]] برای همه [[انسان‌ها]] است-، این‌گونه در خود [[قرآن کریم]] به تصریح گرفته شده است: {{متن قرآن|وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ}}<ref>«و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است» سوره انعام، آیه ۵۹.</ref>.
* [[برتر]] از این دو درجه امّا، آن است که [[آدمی]] دریابد و به [[یقین]] رسد، که [[قرآن کریم]] محلّ تجلّی ذات [[الهی]] با تمامی اسماء و صفات اوست. در این میان، حتّی اسم [[نهان]] او که تنها او خود از آن [[آگاه]] است نیز، در این کتاب بروز و [[ظهور]] یافته است. این موهبت بزرگ- که بدون تردید بزرگترین [[موهبت الهی]] برای همه [[انسان‌ها]] است-، این‌گونه در خود [[قرآن کریم]] به تصریح گرفته شده است: {{متن قرآن|وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ}}<ref>«و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است» سوره انعام، آیه ۵۹.</ref>.
*آغاز این [[آیه شریفه]]، دلالت بر آن می‌نماید که تمامی [[غیب]] تنها از آن او - جلَّ وعلا! - است؛ پایان آن نیز دلالت می‌نماید که تمامی [[غیب]] در این کتاب نهفته است؛
*آغاز این [[آیه شریفه]]، دلالت بر آن می‌نماید که تمامی [[غیب]] تنها از آن او - جلَّ وعلا! - است؛ پایان آن نیز دلالت می‌نماید که تمامی [[غیب]] در این کتاب نهفته است؛
*از این‌رو تمامی این [[آیه]] بر روی هم دلالت می‌کند که، [[خداوند متعال]] با [[غیب]] خود در این کتاب تجلّی فرموده است.
*از این‌رو تمامی این [[آیه]] بر روی هم دلالت می‌کند که، [[خداوند متعال]] با [[غیب]] خود در این کتاب تجلّی فرموده است.
خط ۴۷: خط ۴۶:
*به تعبیری دیگر، [[یقین]] نخستین از [[باب]] [[علم حضوری]]، یعنی حضور معلوم نزد عالم است؛ در حالی که [[یقین]] دوّم از [[باب]] [[علم حصولی]]، یعنی دریافت صورت آن می‌باشد؛
*به تعبیری دیگر، [[یقین]] نخستین از [[باب]] [[علم حضوری]]، یعنی حضور معلوم نزد عالم است؛ در حالی که [[یقین]] دوّم از [[باب]] [[علم حصولی]]، یعنی دریافت صورت آن می‌باشد؛
*و پُر واضح است که تفاوت میان این دو، از [[زمین]] است تا به [[آسمان]]!.
*و پُر واضح است که تفاوت میان این دو، از [[زمین]] است تا به [[آسمان]]!.
*[[اهل دل]] این مرتبه را گاهی [[یقین]]، گاهی [[کشف]]، و گاهی [[شهود]] می‌خوانند. هرکس به وسیله ریاضت‌های شرعی - و از آن جمله و بلکه مهمتر از همه، تمسّک به [[ثقلین]] - به این مرتبه رسد، [[نور]] [[قرآن]] را دریافته قلبش به گونه حضوری [[حقیقت]] این [[آیه]] را به [[شهادت]] می‌گیرد: {{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ}}<ref>«به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است» سوره مائده، آیه ۱۵.</ref>.
* [[اهل دل]] این مرتبه را گاهی [[یقین]]، گاهی [[کشف]]، و گاهی [[شهود]] می‌خوانند. هرکس به وسیله ریاضت‌های شرعی - و از آن جمله و بلکه مهمتر از همه، تمسّک به [[ثقلین]] - به این مرتبه رسد، [[نور]] [[قرآن]] را دریافته قلبش به گونه حضوری [[حقیقت]] این [[آیه]] را به [[شهادت]] می‌گیرد: {{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ}}<ref>«به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است» سوره مائده، آیه ۱۵.</ref>.
*او [[هدایت]] ویژه [[حضرت حق]] - که [[رحمت]] خاصّ اوست - را در می‌یابد، و باز قلبش [[حقیقت]] این [[آیه شریفه]] را [[ادراک]] می‌کند که: {{متن قرآن|يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ}}<ref>«خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راه‌های بی‌گزند، راهنمایی می‌کند» سوره مائده، آیه ۱۶.</ref>.
*او [[هدایت]] ویژه [[حضرت حق]] - که [[رحمت]] خاصّ اوست - را در می‌یابد، و باز قلبش [[حقیقت]] این [[آیه شریفه]] را [[ادراک]] می‌کند که: {{متن قرآن|يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ}}<ref>«خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راه‌های بی‌گزند، راهنمایی می‌کند» سوره مائده، آیه ۱۶.</ref>.
*این [[قلب]]، راه‌های [[تسلیم]] در مقابل [[حضرت حق]] در تمامی لحظات را دریافته، بإذن [[الله]] از ظلمات به سوی [[نور]] خارج می‌شود؛ و از این‌رو در [[صراط مستقیم]] ربوبی قرار می‌گیرد. او [[تصدیق]] می‌کند که: {{متن قرآن|وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و آنان را به اراده خویش از تیرگی ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد و آنها را به راهی راست رهنمون می‌گردد» سوره مائده، آیه ۱۶.</ref>.
*این [[قلب]]، راه‌های [[تسلیم]] در مقابل [[حضرت حق]] در تمامی لحظات را دریافته، بإذن [[الله]] از ظلمات به سوی [[نور]] خارج می‌شود؛ و از این‌رو در [[صراط مستقیم]] ربوبی قرار می‌گیرد. او [[تصدیق]] می‌کند که: {{متن قرآن|وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و آنان را به اراده خویش از تیرگی ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد و آنها را به راهی راست رهنمون می‌گردد» سوره مائده، آیه ۱۶.</ref>.
خط ۵۹: خط ۵۸:
:*{{متن قرآن|إِنَّ إِلَى رَبِّكَ الرُّجْعَى}}<ref>«به یقین بازگشت به سوی پروردگار توست» سوره علق، آیه ۸.</ref>؛
:*{{متن قرآن|إِنَّ إِلَى رَبِّكَ الرُّجْعَى}}<ref>«به یقین بازگشت به سوی پروردگار توست» سوره علق، آیه ۸.</ref>؛
:*{{متن قرآن|وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى}}<ref>«و اینکه پایان (هر چیز) به سوی پروردگار توست» سوره نجم، آیه ۴۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۸۳.</ref>.
:*{{متن قرآن|وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى}}<ref>«و اینکه پایان (هر چیز) به سوی پروردگار توست» سوره نجم، آیه ۴۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۸۳.</ref>.
*[[اهل دل]]، این مرتبه را "حقُّ الیقین" می‌خوانند. کسی که به مرتبه حقُّ الیقین رسد، آیاتی نظیر {{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ}}<ref>«به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است» سوره مائده، آیه ۱۵.</ref> را به‌واسطه تجلّی آن بر [[قلب]] خود، [[درک]] می‌کند. [[قلب]] او این [[نور]] را در می‌یابد، آن را می‌بیند، و آنگاه به‌واسطه آن به بالاترین مراتب [[نورانیّت]] واصل می‌شود.
* [[اهل دل]]، این مرتبه را "حقُّ الیقین" می‌خوانند. کسی که به مرتبه حقُّ الیقین رسد، آیاتی نظیر {{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ}}<ref>«به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است» سوره مائده، آیه ۱۵.</ref> را به‌واسطه تجلّی آن بر [[قلب]] خود، [[درک]] می‌کند. [[قلب]] او این [[نور]] را در می‌یابد، آن را می‌بیند، و آنگاه به‌واسطه آن به بالاترین مراتب [[نورانیّت]] واصل می‌شود.
*نیز [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ}}<ref>«خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راه‌های بی‌گزند، راهنمایی می‌کند» سوره مائده، آیه ۱۶.</ref> را لمس، و با [[درک]] [[سلطه]] یدُ [[الله]] بر خود، در "راه‌های [[سلامت]]" پا می‌نهد.
*نیز [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ}}<ref>«خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راه‌های بی‌گزند، راهنمایی می‌کند» سوره مائده، آیه ۱۶.</ref> را لمس، و با [[درک]] [[سلطه]] یدُ [[الله]] بر خود، در "راه‌های [[سلامت]]" پا می‌نهد.
*[[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و آنان را به اراده خویش از تیرگی ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد و آنها را به راهی راست رهنمون می‌گردد» سوره مائده، آیه ۱۶.</ref> نیز، بر خروج اینان از مطلق ظلمات و دخول‌شان در [[نور]] مطلق [[شهادت]] می‌دهد. از این‌رو اینان [[جان]] و [[روح]] خود را در [[صراط مستقیم]] می‌بینند، و ذرّه‌ای [[انحراف]] در عالم مشاهده نمی‌کنند؛ هم از این‌رو است که [[حقیقت]] [[آیه]]: {{متن قرآن|أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ}}<ref>«که خداوند میان آدمی و دل او میانجی می‌شود» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref> را لمس می‌نمایند.
* [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و آنان را به اراده خویش از تیرگی ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد و آنها را به راهی راست رهنمون می‌گردد» سوره مائده، آیه ۱۶.</ref> نیز، بر خروج اینان از مطلق ظلمات و دخول‌شان در [[نور]] مطلق [[شهادت]] می‌دهد. از این‌رو اینان [[جان]] و [[روح]] خود را در [[صراط مستقیم]] می‌بینند، و ذرّه‌ای [[انحراف]] در عالم مشاهده نمی‌کنند؛ هم از این‌رو است که [[حقیقت]] [[آیه]]: {{متن قرآن|أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ}}<ref>«که خداوند میان آدمی و دل او میانجی می‌شود» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref> را لمس می‌نمایند.
*به تعبیری دیگر، اینان به هدفی که برای آن خلق شده و تمامی [[پیامبران]] در [[رسالت]] خود سر در پی آن داشته، و [[خداوند]] نیز در [[قرآن کریم]] یکایک ما را به آن امر فرموده، دست می‌یابند؛ [[هدف]] از [[خلقت انسان]] [[درک]] [[حقیقت]] این [[آیه شریفه]] است که {{متن قرآن|الَمِ ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«الف لام میم  این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۱-۲. </ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۸۴.</ref>.
*به تعبیری دیگر، اینان به هدفی که برای آن خلق شده و تمامی [[پیامبران]] در [[رسالت]] خود سر در پی آن داشته، و [[خداوند]] نیز در [[قرآن کریم]] یکایک ما را به آن امر فرموده، دست می‌یابند؛ [[هدف]] از [[خلقت انسان]] [[درک]] [[حقیقت]] این [[آیه شریفه]] است که {{متن قرآن|الَمِ ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«الف لام میم  این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۱-۲. </ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۸۴.</ref>.
*یعنی این [[کتاب آسمانی]] به حقُّ الیقین [[هدایت]] می‌فرماید، و صد البتّه نه همه [[مردمان]] را که تنها متّقیانی که سر بر [[عبادت]] نهاده، با عبادت‌های [[مشروع]] و نیایش‌های سنگین و تمسّک به [[ثقلین]]، نخست به مرتبه [[یقین]] و زان پس به مرتبه [[حقّ]] الیقین رسیده‌اند.
*یعنی این [[کتاب آسمانی]] به حقُّ الیقین [[هدایت]] می‌فرماید، و صد البتّه نه همه [[مردمان]] را که تنها متّقیانی که سر بر [[عبادت]] نهاده، با عبادت‌های [[مشروع]] و نیایش‌های سنگین و تمسّک به [[ثقلین]]، نخست به مرتبه [[یقین]] و زان پس به مرتبه [[حقّ]] الیقین رسیده‌اند.
خط ۷۱: خط ۷۰:
*بنا بر آنچه از این [[آیه شریفه]] می‌توان استفاده کرد، [[حضرت موسی]]{{ع}} در مرتبه حقُّ الیقین به سر می‌برد، و [[خانواده]] او در مرتبه عین الیقین؛ چه از آن [[حضرت]] به {{متن قرآن|مَنْ فِي النَّارِ}}<ref>«آن کس که در (کنار این) آتش» سوره نمل، آیه ۸.</ref>، و از خانواده‌اش به {{متن قرآن|وَمَنْ حَوْلَهَا}}<ref>«و آنکه پیرامون آن است» سوره نمل، آیه ۸.</ref>، یاد شده. نیز [[آیه شریفه]] اشاره می‌کند که این دو مرتبه، برای او و خانواده‌اش موهبتی [[الهی]] بوده است، چه آنان را "[[برکت]] داده شده" خوانده است.
*بنا بر آنچه از این [[آیه شریفه]] می‌توان استفاده کرد، [[حضرت موسی]]{{ع}} در مرتبه حقُّ الیقین به سر می‌برد، و [[خانواده]] او در مرتبه عین الیقین؛ چه از آن [[حضرت]] به {{متن قرآن|مَنْ فِي النَّارِ}}<ref>«آن کس که در (کنار این) آتش» سوره نمل، آیه ۸.</ref>، و از خانواده‌اش به {{متن قرآن|وَمَنْ حَوْلَهَا}}<ref>«و آنکه پیرامون آن است» سوره نمل، آیه ۸.</ref>، یاد شده. نیز [[آیه شریفه]] اشاره می‌کند که این دو مرتبه، برای او و خانواده‌اش موهبتی [[الهی]] بوده است، چه آنان را "[[برکت]] داده شده" خوانده است.
*نیز [[حضرت حق]] می‌فرماید: {{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ * أَلَا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقَاءِ رَبِّهِمْ أَلَا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ}}<ref>«به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟ * آگاه باش که آنان به لقای پروردگارشان در تردیدند، آگاه باش که او به هر چیزی چیره است» سوره فصلت، آیه ۵۳-۵۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۸۵.</ref>.
*نیز [[حضرت حق]] می‌فرماید: {{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ * أَلَا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقَاءِ رَبِّهِمْ أَلَا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ}}<ref>«به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟ * آگاه باش که آنان به لقای پروردگارشان در تردیدند، آگاه باش که او به هر چیزی چیره است» سوره فصلت، آیه ۵۳-۵۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۸۵.</ref>.
*[[یقین]] اوّل، [[علم الیقین]]، و [[یقین]] دوّم، عین الیقین، و [[یقین]] سوم، [[حق]] الیقین است؛ چه در مرتبه نخست سخن از [[تبیین]] [[علمی]] است، و در مرتبه دوّم از [[شهادت]] او نسبت به تمامی عالَم، و در مرتبه سوّم از دریافت احاطه او بر ذرّه ذرّه موجودات. در [[سوره]] شریفه تکاثر نیز سخن از همین مطلب بلند رفته است: {{متن قرآن|أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ}}<ref>«زیاده‌خواهی شما را سرگرم داشت تا با گورها دیدار کردید هرگز! به زودی خواهید دانست دگر باره هرگز! به زودی خواهید دانست هرگز! اگر به "دانش بی‌گمان" بدانید به راستی دوزخ را خواهید دید سپس آن را به "دیدار بی‌گمان" خواهید دید آنگاه در آن روز از نعمت (ناسپاسی شده) بازخواست خواهید شد» سوره تکاثر، آیه ۱-۸.</ref>. چه مراد از [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ}}<ref>«آنگاه در آن روز از نعمت (ناسپاسی شده) بازخواست خواهید شد» سوره تکاثر، آیه ۸.</ref> حقُّ الیقین است که برای [[کافران]] نیز به هنگام چشیدن [[عذاب]] جهنّم، حاصل می‌شود. در این هنگام آنان از [[نعمت]] [[قرآن]] و [[ولایت]] که [[برترین]] [[نعمت‌ها]] است، مورد سؤال قرار می‌گیرند، و به [[یقین]] آن را در می‌یابند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۸۶.</ref>.
* [[یقین]] اوّل، [[علم الیقین]]، و [[یقین]] دوّم، عین الیقین، و [[یقین]] سوم، [[حق]] الیقین است؛ چه در مرتبه نخست سخن از [[تبیین]] [[علمی]] است، و در مرتبه دوّم از [[شهادت]] او نسبت به تمامی عالَم، و در مرتبه سوّم از دریافت احاطه او بر ذرّه ذرّه موجودات. در [[سوره]] شریفه تکاثر نیز سخن از همین مطلب بلند رفته است: {{متن قرآن|أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ}}<ref>«زیاده‌خواهی شما را سرگرم داشت تا با گورها دیدار کردید هرگز! به زودی خواهید دانست دگر باره هرگز! به زودی خواهید دانست هرگز! اگر به "دانش بی‌گمان" بدانید به راستی دوزخ را خواهید دید سپس آن را به "دیدار بی‌گمان" خواهید دید آنگاه در آن روز از نعمت (ناسپاسی شده) بازخواست خواهید شد» سوره تکاثر، آیه ۱-۸.</ref>. چه مراد از [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ}}<ref>«آنگاه در آن روز از نعمت (ناسپاسی شده) بازخواست خواهید شد» سوره تکاثر، آیه ۸.</ref> حقُّ الیقین است که برای [[کافران]] نیز به هنگام چشیدن [[عذاب]] جهنّم، حاصل می‌شود. در این هنگام آنان از [[نعمت]] [[قرآن]] و [[ولایت]] که [[برترین]] [[نعمت‌ها]] است، مورد سؤال قرار می‌گیرند، و به [[یقین]] آن را در می‌یابند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۸۶.</ref>.


==نتائج رسیدن به این مراتب سه‌گانه==
==نتائج رسیدن به این مراتب سه‌گانه==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش