ظریف: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(...) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
*"ابو نصر ظریف" از خادمان [[امام حسن عسکری]] {{ع}} بوده و از کسانی است که از تولد [[حضرت مهدی]] {{ع}} اطلاع یافته و از آن خبر داده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵؛ ارشاد مفید، ص ۳۳۰.</ref>. در برخی کتب "طریف بن خادم" آمده است. ظریف میگوید: هنگامی که حجت خدا به دنیا آمد، همه خاندان خوشحال شدند و چون بزرگ شد به من دستور داده شد که هرروز همراه گوشت، یک قطعه استخوان مغزدار هم بخرم و گفته میشد که مغز استخوان برای مولای کوچک ماست<ref>ارشاد مفید، ص ۳۳۰؛ غیبة طوسی، ص ۱۴۸؛ کافی، ج ۱، ص ۳۳۰.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۷۵.</ref>. | *"ابو نصر ظریف" از خادمان [[امام حسن عسکری]] {{ع}} بوده و از کسانی است که از تولد [[حضرت مهدی]] {{ع}} اطلاع یافته و از آن خبر داده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵؛ ارشاد مفید، ص ۳۳۰.</ref>. در برخی کتب "طریف بن خادم" آمده است. ظریف میگوید: هنگامی که حجت خدا به دنیا آمد، همه خاندان خوشحال شدند و چون بزرگ شد به من دستور داده شد که هرروز همراه گوشت، یک قطعه استخوان مغزدار هم بخرم و گفته میشد که مغز استخوان برای مولای کوچک ماست<ref>ارشاد مفید، ص ۳۳۰؛ غیبة طوسی، ص ۱۴۸؛ کافی، ج ۱، ص ۳۳۰.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۷۵.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} |
نسخهٔ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۸
مقدمه
- "ابو نصر ظریف" از خادمان امام حسن عسکری (ع) بوده و از کسانی است که از تولد حضرت مهدی (ع) اطلاع یافته و از آن خبر داده است[۱]. در برخی کتب "طریف بن خادم" آمده است. ظریف میگوید: هنگامی که حجت خدا به دنیا آمد، همه خاندان خوشحال شدند و چون بزرگ شد به من دستور داده شد که هرروز همراه گوشت، یک قطعه استخوان مغزدار هم بخرم و گفته میشد که مغز استخوان برای مولای کوچک ماست[۲][۳].
منابع
پانویس
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵؛ ارشاد مفید، ص ۳۳۰.
- ↑ ارشاد مفید، ص ۳۳۰؛ غیبة طوسی، ص ۱۴۸؛ کافی، ج ۱، ص ۳۳۰.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۷۵.