قاهر عباسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ')
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = عباسیان
| موضوع مرتبط = عباسیان
خط ۹: خط ۸:
==مقدمه==
==مقدمه==
[[ترکان]] پس از کشتن [[مقتدر]]، [[محمد بن معتضد]] را با [[لقب]] [[القاهر بالله]] به [[خلافت]] برداشتند. وی مردی سخت‌گیر، تندخو، [[خون‌ریز]] و [[مال‌دوست]] بود و در حالی که دیگران را از می‌‌و مطرب باز می‌داشت، خود همواره شراب می‌خورد و یکسره مست بود<ref>نک: تجارب الأمم، ج۵، ص۲۴؛ التنبیه والاشراف، ص۳۳۹.</ref>. [[دلبستگی]] وی به مال [[دنیا]] چنان بود که گروهی از [[همسران]] مقتدر را [[مصادره]] کرد و [[مادر]] او را سرنگون از یک پا به دار آویخت و او را به‌سختی [[شکنجه]] کرد تا ۱۳۰ دینار از وی گرفت<ref>الفخری، ص۳۳۷.</ref>. گویند وی همواره زوبینی با خود داشت و چون می‌نشست، آن را پیش رو می‌نهاد و بر هر کس که [[خشم]] می‌گرفت در دم او را با آن می‌کشت؛ هم از این‌رو بود که [[منتقم]] را به [[القاب]] او افزودند و حتی بر سکه‌ها ضرب کردند<ref>تاریخ الخلفاء، ص۳۳۸.</ref>. [[سخت‌گیری]] و [[خشونت]] [[قاهر]] عکس‌العمل‌های نامطلوبی به دنبال داشت. از آن جمله، [[شورش]] [[سپاهیان]] و [[کارگزاران دولت]] بود که به اغوای مونس و ابن مقله [[وزیر]]، بر [[ضد]] [[خلیفه]] [[قیام]] کردند و بر آن بودند تا قاهر را [[خلع]] کنند و یکی از پسران [[مکتفی]] را به خلافت برسانند؛ اما قاهر [[آشوبگران]] را [[سرکوب]] کرد و نامزد خلافت و سران [[توطئه]] را به [[قتل]] رساند. با این همه، دیری نپایید که گروه دیگری از سپاهیان و نگهبانان که از خشونت‌های قاهر به تنگ آمده بودند به [[تشویق]] ابن مقله، شورش دیگری برپا کردند و قاهر را در خانه‌اش [[زندانی]] ساختند. او برای [[نجات]] خویش حتی از [[قرمطیان]] کمک خواست، اما کاری از پیش [[نبرد]]. [[شورشیان]] او را از تخت به زیر آوردند و چشمانش را میل کشیدند<ref>میل کشیدن چشمان خلفا کاری بود که مسلمانان از رومیان اقتباس کردند و قاهر نخستین خلیفه‌ای بود که بدین وسیله مجازات گردید. (التنبیه والاشراف، ص۳۳۶).</ref> و به [[زندان]] سپردند و همچنان [[محبوس]] و تحت نظر بود تا آنکه به سال ۳۳۳ ق. در [[زمان]] [[خلافت]] المستکفی (۳۳۳-۳۳۴ق) درگذشت<ref>التنبیه والاشراف، ص۳۳۶؛ البدایة والنهایة، ج۱۱، ص۱۷۸؛ الفخری، ص۳۷۵؛ تاریخ الخلفاء، ص۴۴۲-۴۴۳.</ref>.<ref>[[سید احمد رضا خضری|خضری، سید احمد رضا]]، [[تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه (کتاب)|تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه]] ص ۱۴۸.</ref>.
[[ترکان]] پس از کشتن [[مقتدر]]، [[محمد بن معتضد]] را با [[لقب]] [[القاهر بالله]] به [[خلافت]] برداشتند. وی مردی سخت‌گیر، تندخو، [[خون‌ریز]] و [[مال‌دوست]] بود و در حالی که دیگران را از می‌‌و مطرب باز می‌داشت، خود همواره شراب می‌خورد و یکسره مست بود<ref>نک: تجارب الأمم، ج۵، ص۲۴؛ التنبیه والاشراف، ص۳۳۹.</ref>. [[دلبستگی]] وی به مال [[دنیا]] چنان بود که گروهی از [[همسران]] مقتدر را [[مصادره]] کرد و [[مادر]] او را سرنگون از یک پا به دار آویخت و او را به‌سختی [[شکنجه]] کرد تا ۱۳۰ دینار از وی گرفت<ref>الفخری، ص۳۳۷.</ref>. گویند وی همواره زوبینی با خود داشت و چون می‌نشست، آن را پیش رو می‌نهاد و بر هر کس که [[خشم]] می‌گرفت در دم او را با آن می‌کشت؛ هم از این‌رو بود که [[منتقم]] را به [[القاب]] او افزودند و حتی بر سکه‌ها ضرب کردند<ref>تاریخ الخلفاء، ص۳۳۸.</ref>. [[سخت‌گیری]] و [[خشونت]] [[قاهر]] عکس‌العمل‌های نامطلوبی به دنبال داشت. از آن جمله، [[شورش]] [[سپاهیان]] و [[کارگزاران دولت]] بود که به اغوای مونس و ابن مقله [[وزیر]]، بر [[ضد]] [[خلیفه]] [[قیام]] کردند و بر آن بودند تا قاهر را [[خلع]] کنند و یکی از پسران [[مکتفی]] را به خلافت برسانند؛ اما قاهر [[آشوبگران]] را [[سرکوب]] کرد و نامزد خلافت و سران [[توطئه]] را به [[قتل]] رساند. با این همه، دیری نپایید که گروه دیگری از سپاهیان و نگهبانان که از خشونت‌های قاهر به تنگ آمده بودند به [[تشویق]] ابن مقله، شورش دیگری برپا کردند و قاهر را در خانه‌اش [[زندانی]] ساختند. او برای [[نجات]] خویش حتی از [[قرمطیان]] کمک خواست، اما کاری از پیش [[نبرد]]. [[شورشیان]] او را از تخت به زیر آوردند و چشمانش را میل کشیدند<ref>میل کشیدن چشمان خلفا کاری بود که مسلمانان از رومیان اقتباس کردند و قاهر نخستین خلیفه‌ای بود که بدین وسیله مجازات گردید. (التنبیه والاشراف، ص۳۳۶).</ref> و به [[زندان]] سپردند و همچنان [[محبوس]] و تحت نظر بود تا آنکه به سال ۳۳۳ ق. در [[زمان]] [[خلافت]] المستکفی (۳۳۳-۳۳۴ق) درگذشت<ref>التنبیه والاشراف، ص۳۳۶؛ البدایة والنهایة، ج۱۱، ص۱۷۸؛ الفخری، ص۳۷۵؛ تاریخ الخلفاء، ص۴۴۲-۴۴۳.</ref>.<ref>[[سید احمد رضا خضری|خضری، سید احمد رضا]]، [[تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه (کتاب)|تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه]] ص ۱۴۸.</ref>.
== جستارهای وابسته ==


==منابع==
==منابع==
خط ۲۱: خط ۱۸:


[[رده:قاهر عباسی]]
[[رده:قاهر عباسی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]

نسخهٔ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۴۷

مقدمه

ترکان پس از کشتن مقتدر، محمد بن معتضد را با لقب القاهر بالله به خلافت برداشتند. وی مردی سخت‌گیر، تندخو، خون‌ریز و مال‌دوست بود و در حالی که دیگران را از می‌‌و مطرب باز می‌داشت، خود همواره شراب می‌خورد و یکسره مست بود[۱]. دلبستگی وی به مال دنیا چنان بود که گروهی از همسران مقتدر را مصادره کرد و مادر او را سرنگون از یک پا به دار آویخت و او را به‌سختی شکنجه کرد تا ۱۳۰ دینار از وی گرفت[۲]. گویند وی همواره زوبینی با خود داشت و چون می‌نشست، آن را پیش رو می‌نهاد و بر هر کس که خشم می‌گرفت در دم او را با آن می‌کشت؛ هم از این‌رو بود که منتقم را به القاب او افزودند و حتی بر سکه‌ها ضرب کردند[۳]. سخت‌گیری و خشونت قاهر عکس‌العمل‌های نامطلوبی به دنبال داشت. از آن جمله، شورش سپاهیان و کارگزاران دولت بود که به اغوای مونس و ابن مقله وزیر، بر ضد خلیفه قیام کردند و بر آن بودند تا قاهر را خلع کنند و یکی از پسران مکتفی را به خلافت برسانند؛ اما قاهر آشوبگران را سرکوب کرد و نامزد خلافت و سران توطئه را به قتل رساند. با این همه، دیری نپایید که گروه دیگری از سپاهیان و نگهبانان که از خشونت‌های قاهر به تنگ آمده بودند به تشویق ابن مقله، شورش دیگری برپا کردند و قاهر را در خانه‌اش زندانی ساختند. او برای نجات خویش حتی از قرمطیان کمک خواست، اما کاری از پیش نبرد. شورشیان او را از تخت به زیر آوردند و چشمانش را میل کشیدند[۴] و به زندان سپردند و همچنان محبوس و تحت نظر بود تا آنکه به سال ۳۳۳ ق. در زمان خلافت المستکفی (۳۳۳-۳۳۴ق) درگذشت[۵].[۶].

منابع

پانویس

  1. نک: تجارب الأمم، ج۵، ص۲۴؛ التنبیه والاشراف، ص۳۳۹.
  2. الفخری، ص۳۳۷.
  3. تاریخ الخلفاء، ص۳۳۸.
  4. میل کشیدن چشمان خلفا کاری بود که مسلمانان از رومیان اقتباس کردند و قاهر نخستین خلیفه‌ای بود که بدین وسیله مجازات گردید. (التنبیه والاشراف، ص۳۳۶).
  5. التنبیه والاشراف، ص۳۳۶؛ البدایة والنهایة، ج۱۱، ص۱۷۸؛ الفخری، ص۳۷۵؛ تاریخ الخلفاء، ص۴۴۲-۴۴۳.
  6. خضری، سید احمد رضا، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه ص ۱۴۸.