وقف: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '↵{{سیره معصوم}}' به '{{سیره معصوم}}')
خط ۲: خط ۲:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[وقف در قرآن]] - [[وقف در حدیث]] - [[وقف در نهج البلاغه]] - [[وقف در تاریخ اسلامی]] - [[وقف در معارف دعا و زیارات]] - [[وقف در سیره پیامبر خاتم]] - [[وقف در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط  = وقف (پرسش)}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[وقف در قرآن]] - [[وقف در حدیث]] - [[وقف در نهج البلاغه]] - [[وقف در تاریخ اسلامی]] - [[وقف در معارف دعا و زیارات]] - [[وقف در سیره پیامبر خاتم]] - [[وقف در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط  = وقف (پرسش)}}


'''وقف:''' به معنای توقف، ایستادن، نگه داشتن. در اصطلاح [[دینی]] اگر [[مال]] و [[زمین]] و وسیله‌ای را برای استفاده خاصی تعیین کنند و [[منافع]] آن را در جهت خاصی مقرر کنند، "وقف" نامیده می‌‌شود، مثل آنکه مدرسه‌ای را وقف طلاب [[علوم دینی]] می‌کنند، یا [[قرآن]] و کتابی را وقف یک [[حرم]] یا [[مسجد]] می‌‌کنند، یا درمانگاهی را وقف استفاده [[فقرا]] می‌‌کنند. وقف، کاری بسیار [[پسندیده]] است و [[ثواب]] بسیار دارد و سبب می‌‌شود که تا سال‌های سال، به [[مردم]] خیر و بهره برسد. [[مال]] یا زمینی را که وقف کرده باشند "موقوفه" و کسی را که آن را وقف کرده "واقف" می‌نامند. کسی باید متولی و عهده‌دار موقوفات و اداره صحیح آن‌ها باشد. [[مال]] وقف تنها در همان مسیری که تعیین شده باید [[مصرف]] شود و استفاده شخصی از آن جایز نیست. اداره‌ای که به امور موقوفات رسیدگی می‌‌کند "اوقاف" نام دارد. بسیاری از زمین‌ها و املاک، وقف بعضی [[حرم‌ها]] و امامزاده‌ها یا مساجد و حوزه‌ها می‌‌شوند و درآمدهای آن‌ها به عنوان بودجه و پشتوانه مخارج این مراکز قرار می‌‌گیرد. [[حضرت علی]]{{ع}} تعداد بسیاری نخلستان کاشت و [[چاه]] کند و آن‌ها را وقف [[فقرا]] نمود. وقف در اصطلاح [[علم]] [[تجوید]]، به معنای ایستادن، [[نفس]] کشیدن و توقف کردن بر روی یک کلمه در [[تلاوت]] [[آیات قرآن]] و وصل نکردن به کلمه یا [[آیه]] بعدی است. وقف، یک اصطلاح [[اعتقادی]] هم دارد، برای توضیح، به "[[واقفیه]]" نگاه کنید<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۴۵.</ref>.
'''وقف:''' به معنای توقف، ایستادن، نگه داشتن. در اصطلاح [[دینی]] اگر [[مال]] و [[زمین]] و وسیله‌ای را برای استفاده خاصی تعیین کنند و [[منافع]] آن را در جهت خاصی مقرر کنند، "وقف" نامیده می‌‌شود، مثل آنکه مدرسه‌ای را وقف طلاب [[علوم دینی]] می‌کنند، یا [[قرآن]] و کتابی را وقف یک [[حرم]] یا [[مسجد]] می‌‌کنند، یا درمانگاهی را وقف استفاده [[فقرا]] می‌‌کنند. وقف، کاری بسیار [[پسندیده]] است و [[ثواب]] بسیار دارد و سبب می‌‌شود که تا سال‌های سال، به [[مردم]] خیر و بهره برسد. [[مال]] یا زمینی را که وقف کرده باشند "موقوفه" و کسی را که آن را وقف کرده "واقف" می‌نامند. کسی باید متولی و عهده‌دار موقوفات و اداره صحیح آن‌ها باشد. [[مال]] وقف تنها در همان مسیری که تعیین شده باید [[مصرف]] شود و استفاده شخصی از آن جایز نیست. اداره‌ای که به امور موقوفات رسیدگی می‌‌کند "اوقاف" نام دارد. بسیاری از زمین‌ها و املاک، وقف بعضی [[حرم‌ها]] و امامزاده‌ها یا مساجد و حوزه‌ها می‌‌شوند و درآمدهای آن‌ها به عنوان بودجه و پشتوانه مخارج این مراکز قرار می‌‌گیرد. [[حضرت علی]]{{ع}} تعداد بسیاری نخلستان کاشت و [[چاه]] کند و آن‌ها را وقف [[فقرا]] نمود. وقف در اصطلاح [[علم]] [[تجوید]]، به معنای ایستادن، [[نفس]] کشیدن و توقف کردن بر روی یک کلمه در [[تلاوت]] [[آیات قرآن]] و وصل نکردن به کلمه یا [[آیه]] بعدی است. وقف، یک اصطلاح [[اعتقادی]] هم دارد، برای توضیح، به "[[واقفیه]]" نگاه کنید<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۴۵.</ref>.


==مقدمه==
==مقدمه==
خط ۱۱: خط ۱۱:
*از واقدی [[نقل]] شده است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} اولین وقف را در [[اسلام]] انجام داد و ماجرای آن، چنین بود که مخیریق [[یهودی]]، از علمای بزرگ [[یهود]] [[مدینه]]، پس از [[مسلمان]] شدن، همراه [[رسول خدا]]{{صل}} در [[جنگ احد]] شرکت جست. او مردی ثروتمند و دارای باغ‌های نخل بسیار بود<ref>ابن هشام، السیره النبویه، ج ۱، ص ۵۱۸ و ابو الربیع حمیری کلاعی، الاکتفاء، ج ۱، ص ۳۰۳.</ref>. مخیریق هنگام [[جنگ احد]] [[وصیت]] کرده بود که اگر کشته شدم، تمام [[اموال]] من از آن [[رسول خدا]]{{صل}} خواهد بود و ایشان می‌تواند آنها را به هر طریق که [[خداوند]] [[دوست]] دارد، [[مصرف]] کند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۲، ص ۵۳۱، السیرة النبویه، ص ۵۱۸ و ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹.</ref>. مخیریق در [[غزوه]] [[احد]] به [[شهادت]] رسید و طبق وصیتش، [[اموال]] او که شامل نخلستان‌های هفت گانه [[اعراف]]، [[صافیه]]، دلال، میثب (منبت ۔ میثم)، بُرقَه، حُسنی و مشربه ام‌ابراهیم بود، به [[پیامبر]]{{صل}} رسید<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۱، ص ۳۷۸؛ و نور الدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۱؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸ و الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹.</ref>. [[رسول اکرم]]{{صل}} نیز این [[اموال]] را در سال هفتم هجری وقف کرد<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص۱۵۱.</ref> و گفته شده است، موقوفات [[رسول خدا]]{{صل}} در [[مدینه]] عموماً از همین [[اموال]] مخیرق بود<ref>المغازی، ج ۱، ص ۳۷۸ و السیرة النبویه، ص ۵۱۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۳-۴۲۴.</ref>.
*از واقدی [[نقل]] شده است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} اولین وقف را در [[اسلام]] انجام داد و ماجرای آن، چنین بود که مخیریق [[یهودی]]، از علمای بزرگ [[یهود]] [[مدینه]]، پس از [[مسلمان]] شدن، همراه [[رسول خدا]]{{صل}} در [[جنگ احد]] شرکت جست. او مردی ثروتمند و دارای باغ‌های نخل بسیار بود<ref>ابن هشام، السیره النبویه، ج ۱، ص ۵۱۸ و ابو الربیع حمیری کلاعی، الاکتفاء، ج ۱، ص ۳۰۳.</ref>. مخیریق هنگام [[جنگ احد]] [[وصیت]] کرده بود که اگر کشته شدم، تمام [[اموال]] من از آن [[رسول خدا]]{{صل}} خواهد بود و ایشان می‌تواند آنها را به هر طریق که [[خداوند]] [[دوست]] دارد، [[مصرف]] کند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۲، ص ۵۳۱، السیرة النبویه، ص ۵۱۸ و ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹.</ref>. مخیریق در [[غزوه]] [[احد]] به [[شهادت]] رسید و طبق وصیتش، [[اموال]] او که شامل نخلستان‌های هفت گانه [[اعراف]]، [[صافیه]]، دلال، میثب (منبت ۔ میثم)، بُرقَه، حُسنی و مشربه ام‌ابراهیم بود، به [[پیامبر]]{{صل}} رسید<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۱، ص ۳۷۸؛ و نور الدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۱؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸ و الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹.</ref>. [[رسول اکرم]]{{صل}} نیز این [[اموال]] را در سال هفتم هجری وقف کرد<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص۱۵۱.</ref> و گفته شده است، موقوفات [[رسول خدا]]{{صل}} در [[مدینه]] عموماً از همین [[اموال]] مخیرق بود<ref>المغازی، ج ۱، ص ۳۷۸ و السیرة النبویه، ص ۵۱۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۳-۴۲۴.</ref>.
*در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است، باغ‌های هفت گانه [[اعراف]]، [[صافیه]]، دلال، میثب، برقه، [[حسنی]] و مشربه ام [[ابراهیم]]، موقوفه یا موقوفات [[رسول اکرم]]{{صل}} بود که پس از [[رحلت]] آن [[حضرت]] در [[اختیار]] [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} قرار گرفت. بعدها درباره این موقوفات ادعایی مطرح شد و [[حضرت علی]]{{ع}} بر وقف بودن آنها [[شهادت]] داد و [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} نیز آنها را موقوفه معرفی فرمود<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۴۴ و شیخ طوسی، التهذیب، ج ۹، ص ۱۴۵.</ref> و در آمد آنها را برای [[بنی‌هاشم]] و بنی‌مطلب قرار داد<ref>الکافی، ج ۷، ص ۴۸ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۹، ص ۳۸۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۴.</ref>.
*در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است، باغ‌های هفت گانه [[اعراف]]، [[صافیه]]، دلال، میثب، برقه، [[حسنی]] و مشربه ام [[ابراهیم]]، موقوفه یا موقوفات [[رسول اکرم]]{{صل}} بود که پس از [[رحلت]] آن [[حضرت]] در [[اختیار]] [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} قرار گرفت. بعدها درباره این موقوفات ادعایی مطرح شد و [[حضرت علی]]{{ع}} بر وقف بودن آنها [[شهادت]] داد و [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} نیز آنها را موقوفه معرفی فرمود<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۴۴ و شیخ طوسی، التهذیب، ج ۹، ص ۱۴۵.</ref> و در آمد آنها را برای [[بنی‌هاشم]] و بنی‌مطلب قرار داد<ref>الکافی، ج ۷، ص ۴۸ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۹، ص ۳۸۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۴.</ref>.
*[[امام رضا]]{{ع}} نیز در [[روایت]] مشابهی فرموده است: "[[رسول خدا]]{{صل}} اموالی را برای [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} وقف کرد تا از آن به ضعفای [[قوم]] خود و [[نسل]] آنها [[انفاق]] کنند<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۳۴۱ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۵۱.</ref>. پس از [[وفات پیامبر]]{{صل}} [[عباس]]، [[عموی پیامبر]]{{صل}} - درباره تصاحب آنها با [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} به بحث پرداخت؛ اما [[علی]]{{ع}} و دیگران [[شهادت]] دادند که آنها برای [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} وقف شده است"<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۷ - ۱۵۸ و أحمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان ۱، ص۴۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۴-۴۲۵.</ref>.
* [[امام رضا]]{{ع}} نیز در [[روایت]] مشابهی فرموده است: "[[رسول خدا]]{{صل}} اموالی را برای [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} وقف کرد تا از آن به ضعفای [[قوم]] خود و [[نسل]] آنها [[انفاق]] کنند<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۳۴۱ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۵۱.</ref>. پس از [[وفات پیامبر]]{{صل}} [[عباس]]، [[عموی پیامبر]]{{صل}} - درباره تصاحب آنها با [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} به بحث پرداخت؛ اما [[علی]]{{ع}} و دیگران [[شهادت]] دادند که آنها برای [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} وقف شده است"<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۷ - ۱۵۸ و أحمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان ۱، ص۴۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۴-۴۲۵.</ref>.


==باغ‌های هفت گانه (مخیریق)==  
==باغ‌های هفت گانه (مخیریق)==  
خط ۱۸: خط ۱۸:


==دیگر موقوفات [[پیامبر اکرم]]{{صل}} ‌==
==دیگر موقوفات [[پیامبر اکرم]]{{صل}} ‌==
*[[چاه]] "أعواف" نیز از موقوفات [[پیامبر]] بود که با وضوی [[رسول خدا]]{{صل}} متبرک شده بود و سال‌ها جریان داشت<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۲۴ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۲۲۲.</ref>. بلاذری از قول عده‌ای از [[بنی‌حارث بن عبدالمطلب]] [[نقل]] کرده است که باغ "الحدیقه" نیز از دیگر موقوفات [[پیامبر]] بود<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸.</ref>. بلاذری در ادامه می‌گوید که من نمی‌دانم آن، جزء [[اموال]] مخیریق بوده است یا نه<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶.</ref>.
* [[چاه]] "أعواف" نیز از موقوفات [[پیامبر]] بود که با وضوی [[رسول خدا]]{{صل}} متبرک شده بود و سال‌ها جریان داشت<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۲۴ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۲۲۲.</ref>. بلاذری از قول عده‌ای از [[بنی‌حارث بن عبدالمطلب]] [[نقل]] کرده است که باغ "الحدیقه" نیز از دیگر موقوفات [[پیامبر]] بود<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸.</ref>. بلاذری در ادامه می‌گوید که من نمی‌دانم آن، جزء [[اموال]] مخیریق بوده است یا نه<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶.</ref>.


==[[پیامبر]]{{صل}} و [[تشویق]] [[اصحاب]] به انجام وقف ==
==[[پیامبر]]{{صل}} و [[تشویق]] [[اصحاب]] به انجام وقف ==
*[[رسول اکرم]]{{صل}} علاوه بر پیش قدم بودن در امر وقف، دیگر [[مسلمانان]] را نیز به این [[امر خیر]] [[تشویق]] می‌کرد. [[جابر بن عبدالله انصاری]] [[نقل]] کرده است، همچنین از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} کسی نبود که توانی [[مالی]] داشته باشد و چیزی را وقف نکند<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶.</ref>.
* [[رسول اکرم]]{{صل}} علاوه بر پیش قدم بودن در امر وقف، دیگر [[مسلمانان]] را نیز به این [[امر خیر]] [[تشویق]] می‌کرد. [[جابر بن عبدالله انصاری]] [[نقل]] کرده است، همچنین از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} کسی نبود که توانی [[مالی]] داشته باشد و چیزی را وقف نکند<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶.</ref>.
*از [[پیامبر خدا]]{{صل}} درباره وقف چنین [[روایت]] شده است: "هرگاه [[انسان]] بمیرد، رشته عمل او در [[دنیا]] قطع می‌شود؛ مگر از سه چیز: [[صدقه]] جاریه (وقف) یا [[علمی]] که از آن سود برده شود و یا [[فرزند]] صالحی که برای او [[دعا]] کند"<ref>{{متن حدیث|إِذَا مَاتَ‌ ابْنُ‌ آدَمَ‌ انْقَطَعَ‌ عَمَلُهُ‌ إِلَّا مِنْ ثَلَاثٍ صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ أَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ}}؛ حسن بن أبی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴ و تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۰۵.‌</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶.</ref>.
*از [[پیامبر خدا]]{{صل}} درباره وقف چنین [[روایت]] شده است: "هرگاه [[انسان]] بمیرد، رشته عمل او در [[دنیا]] قطع می‌شود؛ مگر از سه چیز: [[صدقه]] جاریه (وقف) یا [[علمی]] که از آن سود برده شود و یا [[فرزند]] صالحی که برای او [[دعا]] کند"<ref>{{متن حدیث|إِذَا مَاتَ‌ ابْنُ‌ آدَمَ‌ انْقَطَعَ‌ عَمَلُهُ‌ إِلَّا مِنْ ثَلَاثٍ صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ أَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ}}؛ حسن بن أبی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴ و تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۰۵.‌</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶.</ref>.
*در [[صحیح بخاری]] از انس بن مالک [[روایت]] شده است، [[ابوطلحه]] توانگرترین فرد [[انصار]] بود و از همه [[اموال]] خود، باغ بیرحاء را که در سمت [[قبله]] [[مسجد]] [[نبوی]] قرار داشت، بیشتر [[دوست]] می‌داشت. [[پیغمبر]]{{صل}} گاه به این باغ داخل می‌شد و از [[آب]] گوارای [[چاه]] آن می‌نوشید. [[انس بن مالک]]، خادم آن [[حضرت]] می‌گوید: "وقتی [[آیه]] ۹۲ [[آل عمران]]: {{متن قرآن|لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ}}<ref>«هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بی‌گمان خداوند آن را می‌داند» سوره آل عمران، آیه ۹۲.</ref>، نازل شد؛ [[ابوطلحه]] برخاست و گفت: ای [[رسول خدا]]{{صل}}! محبوب‌ترین [[اموال]] من "بیرحاء" است و آن را در [[راه خدا]] [[صدقه]] می‌دهم و امیدوارم [[ثواب]] آن [[ذخیره]] آخرتم باشد؛ آن را در هر راهی که [[خدا]] تو را بدان [[راهنمایی]] می‌کند، [[مصرف]] کن!"‌.[[پیامبر]]{{صل}} فرمود: " آن‌چه گفتی، شنیدم؛ چه [[مال]] سودمندی؛ نظر من آن است که آن را برای [[نزدیکان]] خود وقف کنی"؛‌ [[ابوطلحه]] گفت: "ای [[رسول خدا]]{{صل}} همین کار را می‌کنم ". پس آن را برای پسرعموها و [[نزدیکان]] خود وقف کرد"<ref>بخاری، صحیح، ج ۵، ص ۱۶۹ - ۱۷۰؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۳، ص ۱۴۱ و ابن حبان، صحیح، ج ۸، ص ۱۲۹ - ۱۳۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶-۴۲۷.</ref>.
*در [[صحیح بخاری]] از انس بن مالک [[روایت]] شده است، [[ابوطلحه]] توانگرترین فرد [[انصار]] بود و از همه [[اموال]] خود، باغ بیرحاء را که در سمت [[قبله]] [[مسجد]] [[نبوی]] قرار داشت، بیشتر [[دوست]] می‌داشت. [[پیغمبر]]{{صل}} گاه به این باغ داخل می‌شد و از [[آب]] گوارای [[چاه]] آن می‌نوشید. [[انس بن مالک]]، خادم آن [[حضرت]] می‌گوید: "وقتی [[آیه]] ۹۲ [[آل عمران]]: {{متن قرآن|لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ}}<ref>«هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بی‌گمان خداوند آن را می‌داند» سوره آل عمران، آیه ۹۲.</ref>، نازل شد؛ [[ابوطلحه]] برخاست و گفت: ای [[رسول خدا]]{{صل}}! محبوب‌ترین [[اموال]] من "بیرحاء" است و آن را در [[راه خدا]] [[صدقه]] می‌دهم و امیدوارم [[ثواب]] آن [[ذخیره]] آخرتم باشد؛ آن را در هر راهی که [[خدا]] تو را بدان [[راهنمایی]] می‌کند، [[مصرف]] کن!"‌.[[پیامبر]]{{صل}} فرمود: " آن‌چه گفتی، شنیدم؛ چه [[مال]] سودمندی؛ نظر من آن است که آن را برای [[نزدیکان]] خود وقف کنی"؛‌ [[ابوطلحه]] گفت: "ای [[رسول خدا]]{{صل}} همین کار را می‌کنم ". پس آن را برای پسرعموها و [[نزدیکان]] خود وقف کرد"<ref>بخاری، صحیح، ج ۵، ص ۱۶۹ - ۱۷۰؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۳، ص ۱۴۱ و ابن حبان، صحیح، ج ۸، ص ۱۲۹ - ۱۳۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶-۴۲۷.</ref>.
*واقدی نیز [[نقل]] کرده است، [[چاه]] "رومه" جزو [[اموال]] مردی از [[قبیله]] مزینه بود که در برابر دریافت [[پول]] به [[مردم]] [[آب]] می‌داد. روزی [[پیامبر]]{{صل}} به آن [[چاه]] نظر افکند و فرمود: "اگر مسلمانی این چاه را از این مرد بخرد و برای [[مسلمانان]] وقف کند، آن، چه [[صدقه]] و وقف خوبی است". [[عثمان بن عفان]] آن را به چهارصد [[دینار]] از آن مرد خرید و وقف کرد<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۳۶؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۹۲ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۲۲۷.</ref>.‌ همو [[نقل]] می‌کند، چون [[رسول خدا]]{{صل}} در [[جنگ]] غابه به کنار [[چاه]] "همّ" رسید، [[مسلمانان]] گفتند: "ای [[رسول خدا]]{{صل}}! آیا این [[چاه]] را مصادره نمی‌کنید؟"‌ فرمود: "خیر، ولی یک نفر این [[چاه]] را بخرد و بهای آن را [[صدقه]] دهد"؛ پس [[طلحة بن عبیدالله]] آن را خرید و وقف کرد <ref>المغازی، ج ۲، ص ۵۴۷.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۷-۴۲۷.</ref>.
*واقدی نیز [[نقل]] کرده است، [[چاه]] "رومه" جزو [[اموال]] مردی از [[قبیله]] مزینه بود که در برابر دریافت [[پول]] به [[مردم]] [[آب]] می‌داد. روزی [[پیامبر]]{{صل}} به آن [[چاه]] نظر افکند و فرمود: "اگر مسلمانی این چاه را از این مرد بخرد و برای [[مسلمانان]] وقف کند، آن، چه [[صدقه]] و وقف خوبی است". [[عثمان بن عفان]] آن را به چهارصد [[دینار]] از آن مرد خرید و وقف کرد<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۳۶؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۹۲ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۲۲۷.</ref>.‌ همو [[نقل]] می‌کند، چون [[رسول خدا]]{{صل}} در [[جنگ]] غابه به کنار [[چاه]] "همّ" رسید، [[مسلمانان]] گفتند: "ای [[رسول خدا]]{{صل}}! آیا این [[چاه]] را مصادره نمی‌کنید؟"‌ فرمود: "خیر، ولی یک نفر این [[چاه]] را بخرد و بهای آن را [[صدقه]] دهد"؛ پس [[طلحة بن عبیدالله]] آن را خرید و وقف کرد <ref>المغازی، ج ۲، ص ۵۴۷.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۷-۴۲۷.</ref>.
*همچنین مورخان [[نقل]] کرده‌اند که در [[خیبر]]، زمینی معروف به باغ "ثمغ"، نصیب [[عمر بن خطاب]] شد؛ او نزد [[پیامبر]]{{صل}} آمد و درباره آن از ایشان نظر خواست و گفت: "این ‌زمینی که در [[خیبر]] نصیب من شده، [[بهترین]] مزرعه من است؛ درباره آن چه دستوری می‌فرمایید؟ [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "اصل آن را وقف و درآمدش را [[صدقه]] تعیین کن!" [[عمر]] نیز آن را طوری وقف کرد که اصل آن مزرعه فروخته و بخشیده و به [[ارث]] برده نشود و در آمد آن مخصوص [[فقیران]]، [[ارحام]] و بستگان [[نیازمند]]، آزاد کردن بردگان و [[جهاد]] در [[راه خدا]]، درماندگان و [[پذیرایی]] از میهمانان قرار داده شود و...<ref>صحیح بخاری، ج۳، ص۲۵۴؛ وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۴۲؛ الطبقات الکبری، ج ۳، ص ۲۷۲ و انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۹۴-۲۹۵.</ref><ref>البته عده‌ای اعتقاد دارند که این زمین هم از موقوفات رسول اکرم{{صل}} بوده است. (وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۴۲.)</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۸.</ref>.
*همچنین مورخان [[نقل]] کرده‌اند که در [[خیبر]]، زمینی معروف به باغ "ثمغ"، نصیب [[عمر بن خطاب]] شد؛ او نزد [[پیامبر]]{{صل}} آمد و درباره آن از ایشان نظر خواست و گفت: "این ‌زمینی که در [[خیبر]] نصیب من شده، [[بهترین]] مزرعه من است؛ درباره آن چه دستوری می‌فرمایید؟ [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "اصل آن را وقف و درآمدش را [[صدقه]] تعیین کن!" [[عمر]] نیز آن را طوری وقف کرد که اصل آن مزرعه فروخته و بخشیده و به [[ارث]] برده نشود و در آمد آن مخصوص [[فقیران]]، [[ارحام]] و بستگان [[نیازمند]]، آزاد کردن بردگان و [[جهاد]] در [[راه خدا]]، درماندگان و [[پذیرایی]] از میهمانان قرار داده شود و...<ref>صحیح بخاری، ج۳، ص۲۵۴؛ وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۴۲؛ الطبقات الکبری، ج ۳، ص ۲۷۲ و انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۹۴-۲۹۵.</ref><ref>البته عده‌ای اعتقاد دارند که این زمین هم از موقوفات رسول اکرم{{صل}} بوده است. (وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۴۲.)</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۸.</ref>.
*[[ابن سعد]] از [[ابن کعب]] [[نقل]] کرده است که پس اینکه [[رسول خدا]] باغات هفت گانه را وقف کرد، [[مسلمانان]] نیز به وقف راغب شده، برخی [[اموال]] خود را برای [[اولاد]] و [[نوادگان]] خود وقف کردند <ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۹۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۸.</ref>.
* [[ابن سعد]] از [[ابن کعب]] [[نقل]] کرده است که پس اینکه [[رسول خدا]] باغات هفت گانه را وقف کرد، [[مسلمانان]] نیز به وقف راغب شده، برخی [[اموال]] خود را برای [[اولاد]] و [[نوادگان]] خود وقف کردند <ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۹۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۸.</ref>.


==ثبت اوقاف‌==
==ثبت اوقاف‌==
خط ۳۲: خط ۳۲:


==[[علی]]{{ع}} [[شاگرد]] بارز [[مکتب]] [[نبوی]]{{صل}} ==
==[[علی]]{{ع}} [[شاگرد]] بارز [[مکتب]] [[نبوی]]{{صل}} ==
*[[امیر المؤمنین]] [[علی]]{{ع}} [[شاگرد]] ممتاز [[مکتب]] [[نبوی]]{{صل}} است. ایشان درس [[انفاق]] و وارستگی را به خوبی از محضر [[رسول خدا]]{{صل}} آموخته بود و موقوفاتی از ایشان در [[تاریخ]] به ثبت رسیده است که در ادامه به دو نمونه اشاره می‌کنیم:‌ از موقوفات [[علی]]{{ع}} "عین ابی نیزر" است؛ این [[چاه]] پر [[آب]] که آن [[حضرت]] آن را به دست خود در منطقه "[[ینبع]]" در [[مدینه]] احداث کرده بود، در واقع، گنجی هنگفت و ثروتی سرشار بود که مژده خیر و برکتش می‌توانست هر صاحبی را به وجد آورد؛ اما [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به محض حفر این [[چاه]] با کمال [[اخلاص]] فرمود: "[[خدا]] را [[گواه]] می‌گیرم که این چشمه را [[صدقه]] (وقف) قرار دادم". سپس کاغذ و قلمی‌طلبید و برای آن، وقف نامه‌ای نوشته، آن را برای فقرای [[مدینه]]، در راه ماندگان و... وقف کرد<ref>معجم البلدان، ج ۴، ص ۱۷۵ - ۱۷۶؛ وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۱۱۹ - ۱۲۰ و مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۶۲.</ref>. وقف منزل خویش در محله بنی‌زریق نیز از دیگر موقوفات [[علی]]{{ع}} در [[مدینه]] بود<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۴۸ و التهذیب، ج ۹، ص ۱۳۱.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۹.</ref>.
* [[امیر المؤمنین]] [[علی]]{{ع}} [[شاگرد]] ممتاز [[مکتب]] [[نبوی]]{{صل}} است. ایشان درس [[انفاق]] و وارستگی را به خوبی از محضر [[رسول خدا]]{{صل}} آموخته بود و موقوفاتی از ایشان در [[تاریخ]] به ثبت رسیده است که در ادامه به دو نمونه اشاره می‌کنیم:‌ از موقوفات [[علی]]{{ع}} "عین ابی نیزر" است؛ این [[چاه]] پر [[آب]] که آن [[حضرت]] آن را به دست خود در منطقه "[[ینبع]]" در [[مدینه]] احداث کرده بود، در واقع، گنجی هنگفت و ثروتی سرشار بود که مژده خیر و برکتش می‌توانست هر صاحبی را به وجد آورد؛ اما [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به محض حفر این [[چاه]] با کمال [[اخلاص]] فرمود: "[[خدا]] را [[گواه]] می‌گیرم که این چشمه را [[صدقه]] (وقف) قرار دادم". سپس کاغذ و قلمی‌طلبید و برای آن، وقف نامه‌ای نوشته، آن را برای فقرای [[مدینه]]، در راه ماندگان و... وقف کرد<ref>معجم البلدان، ج ۴، ص ۱۷۵ - ۱۷۶؛ وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۱۱۹ - ۱۲۰ و مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۶۲.</ref>. وقف منزل خویش در محله بنی‌زریق نیز از دیگر موقوفات [[علی]]{{ع}} در [[مدینه]] بود<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۴۸ و التهذیب، ج ۹، ص ۱۳۱.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۹.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
خط ۴۳: خط ۴۳:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:سیره پیامبر خاتم]]
[[رده:سیره پیامبر خاتم]]
[[رده:فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]
[[رده:فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]
[[رده:وقف]]
[[رده:وقف]]

نسخهٔ ‏۱ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۵۳

وقف: به معنای توقف، ایستادن، نگه داشتن. در اصطلاح دینی اگر مال و زمین و وسیله‌ای را برای استفاده خاصی تعیین کنند و منافع آن را در جهت خاصی مقرر کنند، "وقف" نامیده می‌‌شود، مثل آنکه مدرسه‌ای را وقف طلاب علوم دینی می‌کنند، یا قرآن و کتابی را وقف یک حرم یا مسجد می‌‌کنند، یا درمانگاهی را وقف استفاده فقرا می‌‌کنند. وقف، کاری بسیار پسندیده است و ثواب بسیار دارد و سبب می‌‌شود که تا سال‌های سال، به مردم خیر و بهره برسد. مال یا زمینی را که وقف کرده باشند "موقوفه" و کسی را که آن را وقف کرده "واقف" می‌نامند. کسی باید متولی و عهده‌دار موقوفات و اداره صحیح آن‌ها باشد. مال وقف تنها در همان مسیری که تعیین شده باید مصرف شود و استفاده شخصی از آن جایز نیست. اداره‌ای که به امور موقوفات رسیدگی می‌‌کند "اوقاف" نام دارد. بسیاری از زمین‌ها و املاک، وقف بعضی حرم‌ها و امامزاده‌ها یا مساجد و حوزه‌ها می‌‌شوند و درآمدهای آن‌ها به عنوان بودجه و پشتوانه مخارج این مراکز قرار می‌‌گیرد. حضرت علی(ع) تعداد بسیاری نخلستان کاشت و چاه کند و آن‌ها را وقف فقرا نمود. وقف در اصطلاح علم تجوید، به معنای ایستادن، نفس کشیدن و توقف کردن بر روی یک کلمه در تلاوت آیات قرآن و وصل نکردن به کلمه یا آیه بعدی است. وقف، یک اصطلاح اعتقادی هم دارد، برای توضیح، به "واقفیه" نگاه کنید[۱].

مقدمه

  • وقف، در لغت به معنای ایستادن و توقف کردن[۲] و در اصطلاح، به معنی حفظ اصل مال و قراردادن منافع آن برای اشخاص معین یا عموم در مدت معین یا برای همیشه با حفظ شرایطی خاص است[۳][۴].
  • در اسلام، منابع مالی متعددی معین شده است تا بستر زندگی تمامی مسلمانان و همه کسانی که رفاه لازم را ندارند، فراهم شود؛ از این منابع می‌توان به خمس، زکات، صدقات، وقف، هبه و... اشاره کرد. وقف یا حبس نیز یکی از این منابع و از مستحبات اسلام است. وقف، عملی صالح و باقی و مصداق روشنی است از تعاون، و انفاقی، عاری از منت و احسانی خالی از اذیت است که تحقیر شخصیت دیگران را در پی ندارد و تصدّقی دائمی و بی‌ریا و دادن وامی است بدون اضطراب باز پرداخت و تعدیل ثروت با رضا و رغبت است که با انجام آن با جمع‌آوری مال و بروز اختلافات طبقاتی به طور معقول مبارزه می‌شود[۵].

نخستین وقف در اسلام‌

باغ‌های هفت گانه (مخیریق)

دیگر موقوفات پیامبر اکرم(ص) ‌

پیامبر(ص) و تشویق اصحاب به انجام وقف

ثبت اوقاف‌

علی(ع) شاگرد بارز مکتب نبوی(ص)

  • امیر المؤمنین علی(ع) شاگرد ممتاز مکتب نبوی(ص) است. ایشان درس انفاق و وارستگی را به خوبی از محضر رسول خدا(ص) آموخته بود و موقوفاتی از ایشان در تاریخ به ثبت رسیده است که در ادامه به دو نمونه اشاره می‌کنیم:‌ از موقوفات علی(ع) "عین ابی نیزر" است؛ این چاه پر آب که آن حضرت آن را به دست خود در منطقه "ینبع" در مدینه احداث کرده بود، در واقع، گنجی هنگفت و ثروتی سرشار بود که مژده خیر و برکتش می‌توانست هر صاحبی را به وجد آورد؛ اما امیرالمؤمنین(ع) به محض حفر این چاه با کمال اخلاص فرمود: "خدا را گواه می‌گیرم که این چشمه را صدقه (وقف) قرار دادم". سپس کاغذ و قلمی‌طلبید و برای آن، وقف نامه‌ای نوشته، آن را برای فقرای مدینه، در راه ماندگان و... وقف کرد[۵۳]. وقف منزل خویش در محله بنی‌زریق نیز از دیگر موقوفات علی(ع) در مدینه بود[۵۴][۵۵].

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۴۵.
  2. ابن منظور، لسان العرب، ج ۹، ص ۳۵۹ و خلیل بن أحمد فراهیدی، کتاب العین، ج ۵، ص ۲۲۳.
  3. محمد بن حسن طوسی، المبسوط، ج ۳، ص ۲۸۹؛ ابن ادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج ۳، ص ۱۵۲ و محقق کرکی، جامع المقاصد، ج ۱، ص ۷.
  4. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۳.
  5. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۳.
  6. ابن هشام، السیره النبویه، ج ۱، ص ۵۱۸ و ابو الربیع حمیری کلاعی، الاکتفاء، ج ۱، ص ۳۰۳.
  7. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۲، ص ۵۳۱، السیرة النبویه، ص ۵۱۸ و ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹.
  8. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۱، ص ۳۷۸؛ و نور الدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۱؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸ و الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹.
  9. وفاء الوفاء، ج ۳، ص۱۵۱.
  10. المغازی، ج ۱، ص ۳۷۸ و السیرة النبویه، ص ۵۱۸.
  11. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۳-۴۲۴.
  12. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۴۴ و شیخ طوسی، التهذیب، ج ۹، ص ۱۴۵.
  13. الکافی، ج ۷، ص ۴۸ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۹، ص ۳۸۰.
  14. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۴.
  15. نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۳۴۱ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۵۱.
  16. وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۷ - ۱۵۸ و أحمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان ۱، ص۴۰.
  17. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۴-۴۲۵.
  18. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج ۵، ص ۲۹۱ و انساب الاشراف، ج۱، ص۵۱۸.
  19. عوالی، منطقه‌ای مرتفع که در چهار میلی مدینه قرار دارد. (معجم، البلدان، ج ۴، ص ۱۶۶).
  20. ارتفاعات کوچکی که به اندازه کوه نبودند. (همان ، ج۴، ص۳۸۳)
  21. دشتی وسیع که محل سکونت بنی قریظه بود. (همان ، ج۵، ص۲۳۴)
  22. وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰ و محمد بن یوسف صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد، ج۸، ص۴۰۶.
  23. موضعی که نزدیک مدینه قرار است. (معجم البلدان، ج ۳، ص ۴۳۵)
  24. وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰؛ سبل الهدی و الرشاد، ج ۸، ص ۴۰۶ و محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۹۸.
  25. وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰.
  26. المغازی، ج۱، ص۳۷۸؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹ - ۳۹۰؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف، ج ۶، ص۴۷ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۸، ص ۴۰۶.
  27. وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰ و بحارالانوار، ج۲۲،‌ ص۲۹۹.
  28. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۵.
  29. السیره النبویه، ص ۲۲۰ - ۲۲۱؛ وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۱ و شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۴۶۹.
  30. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۵-۴۲۶.
  31. وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۲۴ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۲۲۲.
  32. انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸.
  33. انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸.
  34. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۶.
  35. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۶.
  36. «إِذَا مَاتَ‌ ابْنُ‌ آدَمَ‌ انْقَطَعَ‌ عَمَلُهُ‌ إِلَّا مِنْ ثَلَاثٍ صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ أَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ»؛ حسن بن أبی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴ و تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۰۵.‌
  37. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۶.
  38. «هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بی‌گمان خداوند آن را می‌داند» سوره آل عمران، آیه ۹۲.
  39. بخاری، صحیح، ج ۵، ص ۱۶۹ - ۱۷۰؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۳، ص ۱۴۱ و ابن حبان، صحیح، ج ۸، ص ۱۲۹ - ۱۳۰.
  40. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۶-۴۲۷.
  41. انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۳۶؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۹۲ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۲۲۷.
  42. المغازی، ج ۲، ص ۵۴۷.
  43. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۷-۴۲۷.
  44. صحیح بخاری، ج۳، ص۲۵۴؛ وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۴۲؛ الطبقات الکبری، ج ۳، ص ۲۷۲ و انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۹۴-۲۹۵.
  45. البته عده‌ای اعتقاد دارند که این زمین هم از موقوفات رسول اکرم(ص) بوده است. (وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۴۲.)
  46. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۸.
  47. الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۹۰.
  48. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۸.
  49. تقی الدین مقریزی، امتاع الأسماع، ج ۹، ص ۳۸۰ - ۳۸۱.
  50. مسعودی، التنبیه و الاشراف ص ۲۴۵ و ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج ۱، ص ۶۲۶.
  51. التنبیه الاشراف، ص ۲۴۵.
  52. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۸.
  53. معجم البلدان، ج ۴، ص ۱۷۵ - ۱۷۶؛ وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۱۱۹ - ۱۲۰ و مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۶۲.
  54. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۴۸ و التهذیب، ج ۹، ص ۱۳۱.
  55. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۹.