جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '== پرسشهای وابسته == ==' به '==') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = یقین | | موضوع مرتبط = یقین | ||
خط ۲۲: | خط ۲۱: | ||
'''نکته''': [[خداوند]] به [[پیامبر]] [[دستور]] میدهد: که دست از [[عبادت]] در تمام [[عمر]] بر مدار و همواره پروردگارت را [[بندگی]] کن تا [[یقین]] تو فرا رسد [[عبادت]] [[مکتب]] عالی [[تربیت]] است، [[اندیشه]] [[انسان]] را بیدار و [[فکر]] او را متوجه بینهایت میسازد، گرد و غبار [[گناه]] و [[غفلت]] را از [[دل]] و [[جان]] او میشوید، صفات عالی [[انسانی]] را در وجود او پرورش میدهد، [[روح]] [[ایمان]] را تقویت و [[آگاهی]] و [[مسئولیت]] به [[انسان]] میبخشد. و به همین [[دلیل]] ممکن نیست [[انسان]] لحظهای در [[زندگی]] از این [[مکتب]] بزرگ [[تربیتی]] [[بینیاز]] گردد، و آنها که [[فکر]] میکنند، [[انسان]] ممکن است به جایی برسد که نیازی به [[عبادت]] نداشته باشد یا [[تکامل انسان]] را محدود پنداشتهاند و یا مفهوم [[عبادت]] را [[درک]] نکردهاند. {{متن قرآن|وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ}} [[ابن عباس]] و [[حسن]] و [[مجاهد]] گویند: یعنی [[خدا]] را [[پرستش]] کن تا مرگت فرا رسد. [[قتاده]] گوید: یعنی [[خدا]] را [[عبادت]] کن تا هنگام [[مرگ]] نسبت به امور [[نیک]] و بد، [[یقین]] پیدا کنی. علت اینکه: [[مرگ]] را [[یقین]] نامیده، چون امری [[یقینی]] و قطعی است. احتمال میرود که منظور این باشد که: [[خدا]] را [[پرستش]] کن تا وقتی که نسبت به [[مرگ]] [[یقین]] پیدا کنی و مطمئن شوی که هنگام [[خروج]] از [[دنیا]] فرارسیده است، چه در این وقت دیگر تکلیفی نیست. زجاج گوید: یعنی همواره [[خدا]] را [[عبادت]] کن. اگر فقط میگفت: [[خدا]] را [[عبادت]] کن و آن را [[مقید]] به این وقت نمیساخت، کافی بود که [[انسان]] یک بار [[خدا]] را [[عبادت]] کند و [[مطیع]] شناخته شود، لکن با این تعبیر، [[انسان]] را ملزم میکند که تا زنده است، [[خدا]] را [[عبادت]] کند<ref>مجمع البیان، ج۱۳، ص۲۲۰.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۹۸۴.</ref>. | '''نکته''': [[خداوند]] به [[پیامبر]] [[دستور]] میدهد: که دست از [[عبادت]] در تمام [[عمر]] بر مدار و همواره پروردگارت را [[بندگی]] کن تا [[یقین]] تو فرا رسد [[عبادت]] [[مکتب]] عالی [[تربیت]] است، [[اندیشه]] [[انسان]] را بیدار و [[فکر]] او را متوجه بینهایت میسازد، گرد و غبار [[گناه]] و [[غفلت]] را از [[دل]] و [[جان]] او میشوید، صفات عالی [[انسانی]] را در وجود او پرورش میدهد، [[روح]] [[ایمان]] را تقویت و [[آگاهی]] و [[مسئولیت]] به [[انسان]] میبخشد. و به همین [[دلیل]] ممکن نیست [[انسان]] لحظهای در [[زندگی]] از این [[مکتب]] بزرگ [[تربیتی]] [[بینیاز]] گردد، و آنها که [[فکر]] میکنند، [[انسان]] ممکن است به جایی برسد که نیازی به [[عبادت]] نداشته باشد یا [[تکامل انسان]] را محدود پنداشتهاند و یا مفهوم [[عبادت]] را [[درک]] نکردهاند. {{متن قرآن|وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ}} [[ابن عباس]] و [[حسن]] و [[مجاهد]] گویند: یعنی [[خدا]] را [[پرستش]] کن تا مرگت فرا رسد. [[قتاده]] گوید: یعنی [[خدا]] را [[عبادت]] کن تا هنگام [[مرگ]] نسبت به امور [[نیک]] و بد، [[یقین]] پیدا کنی. علت اینکه: [[مرگ]] را [[یقین]] نامیده، چون امری [[یقینی]] و قطعی است. احتمال میرود که منظور این باشد که: [[خدا]] را [[پرستش]] کن تا وقتی که نسبت به [[مرگ]] [[یقین]] پیدا کنی و مطمئن شوی که هنگام [[خروج]] از [[دنیا]] فرارسیده است، چه در این وقت دیگر تکلیفی نیست. زجاج گوید: یعنی همواره [[خدا]] را [[عبادت]] کن. اگر فقط میگفت: [[خدا]] را [[عبادت]] کن و آن را [[مقید]] به این وقت نمیساخت، کافی بود که [[انسان]] یک بار [[خدا]] را [[عبادت]] کند و [[مطیع]] شناخته شود، لکن با این تعبیر، [[انسان]] را ملزم میکند که تا زنده است، [[خدا]] را [[عبادت]] کند<ref>مجمع البیان، ج۱۳، ص۲۲۰.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۹۸۴.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۳۳: | خط ۳۱: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: یقین]] | [[رده: یقین]] |