امکان معجزه: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «==امکان عقلی و علمی معجزه== * آیا معجزه با احکام عقلی و بدیهی تعارض ندارد؟ * م...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==امکان | {{خرد}} | ||
{{امامت}} | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | |||
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[معجزه]]''' است. "'''امکان معجزه'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | |||
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[امکان معجزه در قرآن]] | [[امکان معجزه در حدیث]] | [[امکان معجزه در کلام اسلامی]] | [[امکان معجزه در فلسفه اسلامی]] | [[امکان معجزه در عرفان اسلامی]] | [[مقام امکان معجزه]]</div> | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | |||
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امکان معجزه (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | |||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | |||
==مقدمه== | |||
* آیا معجزه با احکام عقلی و بدیهی تعارض ندارد؟ | * آیا معجزه با احکام عقلی و بدیهی تعارض ندارد؟ | ||
* معجزه کار خارق عادت است و با احکام بدیهی و عقلی تعارضی ندارند. | * معجزه کار خارق عادت است و با احکام بدیهی و عقلی تعارضی ندارند. | ||
==معجزه کاری خلاف علم و عقل نیست== | |||
*برای نشان دادن این واقعیت میتوان برخی معجزات انجامشده توسط [[پیامبران|پیامبران الهی]] را مورد بررسی قرار داد. همه شنیدهاند از معجزات [[حضرت عیسی|حضرت مسیح]] زنده کردن مردگان و درمان بیماران غیرقابل علاج بوده است، آیا هیچ دلیل علمی و عقلی وجود دارد که انسان بعد از آنکه دستگاههای بدنش از کار افتاد و خاموش شد نتواند مجدداً به زندگی بازگردد؟ و آیا هیچ دلیلی علمی و عقلی وجود دارد بیماری سرطان که انسان از درمانش عاجز است، درمان نداشته باشد؟ | |||
* بدون شک انسانها با نیرویی که در اختیار دارند، هرچند تمام پزشکان جهان دست به دست هم دهند و تجربه و معلومات خود را به یاری طلبند، قادر به زنده کردن مردگان و یا درمان پارهای از بیماریها نیستند. ولی چه مانعی دارد انسانی با یک نیروی الهی و با آگاهی خاصی که از دریای بیکران علم خدا دریافته است، بتواند روح را به کالبد مردهای بازگرداند و بیمار لاعلاجی را شفا بخشد؟ درست است علم بشری خود را ناتوان از این عمل میداند، اما هرگز نمیگوید ممکن نیست و نامعقول است. | * بدون شک انسانها با نیرویی که در اختیار دارند، هرچند تمام پزشکان جهان دست به دست هم دهند و تجربه و معلومات خود را به یاری طلبند، قادر به زنده کردن مردگان و یا درمان پارهای از بیماریها نیستند. ولی چه مانعی دارد انسانی با یک نیروی الهی و با آگاهی خاصی که از دریای بیکران علم خدا دریافته است، بتواند روح را به کالبد مردهای بازگرداند و بیمار لاعلاجی را شفا بخشد؟ درست است علم بشری خود را ناتوان از این عمل میداند، اما هرگز نمیگوید ممکن نیست و نامعقول است. | ||
* حال به این مثال توجه کنید: سفر به کره ماه بدون استفاده از سفینه فضایی برای هیچ انسانی ممکن نیست، اما درعین حال چه مانعی دارد نیرویی برتر از نیروی انسان و مَرکب مرموزی فراتر از ابزارهایی که بشر اختراع کرده است، در اختیار کسی قرار گیرد و بدون استفاده از سفینه فضایی به کره ماه یا کرات بالاتر برود؟ | * حال به این مثال توجه کنید: سفر به کره ماه بدون استفاده از سفینه فضایی برای هیچ انسانی ممکن نیست، اما درعین حال چه مانعی دارد نیرویی برتر از نیروی انسان و مَرکب مرموزی فراتر از ابزارهایی که بشر اختراع کرده است، در اختیار کسی قرار گیرد و بدون استفاده از سفینه فضایی به کره ماه یا کرات بالاتر برود؟ | ||
* البته معجزات را نباید با خرافات آمیخت، همیشه افراط و تفریطها منشأ تباهی و تیرگی چهره حقیقت بوده است. در مورد معجزه نیز همین امر صادق است. در حالی که بعضی از روشنفکرنماها آشکار یا پنهان به نفی هرگونه معجزه میپردازند، گروهی دیگر، چهره علمی معجزات را با افسانههای ساختگی و اوهام بیاساس میپوشانند. | * البته معجزات را نباید با خرافات آمیخت، همیشه افراط و تفریطها منشأ تباهی و تیرگی چهره حقیقت بوده است. در مورد معجزه نیز همین امر صادق است. در حالی که بعضی از روشنفکرنماها آشکار یا پنهان به نفی هرگونه معجزه میپردازند، گروهی دیگر، چهره علمی معجزات را با افسانههای ساختگی و اوهام بیاساس میپوشانند. | ||
==منابع== | |||
* [[پرونده:136851.jpg|22px]] [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|'''آموزش عقاید''']]؛ | |||
==پانویس== | |||
{{یادآوری پانویس}} | |||
{{پانویس2}} | |||
[[رده:مدخلهای درجه دو دانشنامه]] | |||
[[رده:کرامت]] |
نسخهٔ ۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۰۴
- این مدخل از زیرشاخههای بحث معجزه است. "امکان معجزه" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امکان معجزه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- آیا معجزه با احکام عقلی و بدیهی تعارض ندارد؟
- معجزه کار خارق عادت است و با احکام بدیهی و عقلی تعارضی ندارند.
معجزه کاری خلاف علم و عقل نیست
- برای نشان دادن این واقعیت میتوان برخی معجزات انجامشده توسط پیامبران الهی را مورد بررسی قرار داد. همه شنیدهاند از معجزات حضرت مسیح زنده کردن مردگان و درمان بیماران غیرقابل علاج بوده است، آیا هیچ دلیل علمی و عقلی وجود دارد که انسان بعد از آنکه دستگاههای بدنش از کار افتاد و خاموش شد نتواند مجدداً به زندگی بازگردد؟ و آیا هیچ دلیلی علمی و عقلی وجود دارد بیماری سرطان که انسان از درمانش عاجز است، درمان نداشته باشد؟
- بدون شک انسانها با نیرویی که در اختیار دارند، هرچند تمام پزشکان جهان دست به دست هم دهند و تجربه و معلومات خود را به یاری طلبند، قادر به زنده کردن مردگان و یا درمان پارهای از بیماریها نیستند. ولی چه مانعی دارد انسانی با یک نیروی الهی و با آگاهی خاصی که از دریای بیکران علم خدا دریافته است، بتواند روح را به کالبد مردهای بازگرداند و بیمار لاعلاجی را شفا بخشد؟ درست است علم بشری خود را ناتوان از این عمل میداند، اما هرگز نمیگوید ممکن نیست و نامعقول است.
- حال به این مثال توجه کنید: سفر به کره ماه بدون استفاده از سفینه فضایی برای هیچ انسانی ممکن نیست، اما درعین حال چه مانعی دارد نیرویی برتر از نیروی انسان و مَرکب مرموزی فراتر از ابزارهایی که بشر اختراع کرده است، در اختیار کسی قرار گیرد و بدون استفاده از سفینه فضایی به کره ماه یا کرات بالاتر برود؟
- البته معجزات را نباید با خرافات آمیخت، همیشه افراط و تفریطها منشأ تباهی و تیرگی چهره حقیقت بوده است. در مورد معجزه نیز همین امر صادق است. در حالی که بعضی از روشنفکرنماها آشکار یا پنهان به نفی هرگونه معجزه میپردازند، گروهی دیگر، چهره علمی معجزات را با افسانههای ساختگی و اوهام بیاساس میپوشانند.