ابو جحش مغربی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابو جحش مغربی در تاریخ اسلامی]] - [[ابو جحش مغربی در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*وی از [[راویان حدیث]] است. [[جعفر بن محمد بن ابان خراسانی]] [[نقل]] میکند: من در زمان [[هارون الرشید]] در [[حلوان]] بودم و دیدم [[مردم]] ازدحام کردهاند. پرسیدم: برای چه [[مردم]] ازدحام کردهاند؟ گفتند: این جا مردی است به نام ابو جحش مغربی و مدعی است [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} را دیده است، فوراً نزد او رفتم، دیدم پیرمرد سیاه چهرهای گویا رنگ او مثل قیر میباشد و بلند قامت است. به او گفتم: آیا تو [[علی بن ابی طالب]]، [[پسر عم]] [[رسول خدا]]{{صل}} را دیدهای؟ گفت: آری، گفتم: در چه [[سنی]] بودی؟ گفت: ده سالگی، بعد از [[اوصاف علی]]{{ع}} پرسیدم، و او اوصاف [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را برایم بیان کرد. در پایان هم گفت: [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به فرزندانش اشاره کرد که: "مبادا به [[ابن ملجم]] [[قاتل]] من [[ظلم]] کنید، او یک ضربت به من زده، شما ما هم یک ضربت به همان جایی که در پیشانی فرود آورده شما هم فرود آورید؛ زیرا این [[وصیت]] [[رسول خدا]]{{صل}} است که از قبل به من [[وصیت]] و سفارش نموده است"<ref>اصحاب الإمام أمیرالمؤمنین، ج۲، ص۶۲۱، ش۱۲۷۰.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۸۷.</ref> | * وی از [[راویان حدیث]] است. [[جعفر بن محمد بن ابان خراسانی]] [[نقل]] میکند: من در زمان [[هارون الرشید]] در [[حلوان]] بودم و دیدم [[مردم]] ازدحام کردهاند. پرسیدم: برای چه [[مردم]] ازدحام کردهاند؟ گفتند: این جا مردی است به نام ابو جحش مغربی و مدعی است [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} را دیده است، فوراً نزد او رفتم، دیدم پیرمرد سیاه چهرهای گویا رنگ او مثل قیر میباشد و بلند قامت است. به او گفتم: آیا تو [[علی بن ابی طالب]]، [[پسر عم]] [[رسول خدا]]{{صل}} را دیدهای؟ گفت: آری، گفتم: در چه [[سنی]] بودی؟ گفت: ده سالگی، بعد از [[اوصاف علی]]{{ع}} پرسیدم، و او اوصاف [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را برایم بیان کرد. در پایان هم گفت: [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به فرزندانش اشاره کرد که: "مبادا به [[ابن ملجم]] [[قاتل]] من [[ظلم]] کنید، او یک ضربت به من زده، شما ما هم یک ضربت به همان جایی که در پیشانی فرود آورده شما هم فرود آورید؛ زیرا این [[وصیت]] [[رسول خدا]]{{صل}} است که از قبل به من [[وصیت]] و سفارش نموده است"<ref>اصحاب الإمام أمیرالمؤمنین، ج۲، ص۶۲۱، ش۱۲۷۰.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۸۷.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۱
مقدمه
- وی از راویان حدیث است. جعفر بن محمد بن ابان خراسانی نقل میکند: من در زمان هارون الرشید در حلوان بودم و دیدم مردم ازدحام کردهاند. پرسیدم: برای چه مردم ازدحام کردهاند؟ گفتند: این جا مردی است به نام ابو جحش مغربی و مدعی است علی بن ابی طالب(ع) را دیده است، فوراً نزد او رفتم، دیدم پیرمرد سیاه چهرهای گویا رنگ او مثل قیر میباشد و بلند قامت است. به او گفتم: آیا تو علی بن ابی طالب، پسر عم رسول خدا(ص) را دیدهای؟ گفت: آری، گفتم: در چه سنی بودی؟ گفت: ده سالگی، بعد از اوصاف علی(ع) پرسیدم، و او اوصاف امیرالمؤمنین(ع) را برایم بیان کرد. در پایان هم گفت: امیرالمؤمنین(ع) به فرزندانش اشاره کرد که: "مبادا به ابن ملجم قاتل من ظلم کنید، او یک ضربت به من زده، شما ما هم یک ضربت به همان جایی که در پیشانی فرود آورده شما هم فرود آورید؛ زیرا این وصیت رسول خدا(ص) است که از قبل به من وصیت و سفارش نموده است"[۱][۲]
منابع
پانویس
- ↑ اصحاب الإمام أمیرالمؤمنین، ج۲، ص۶۲۱، ش۱۲۷۰.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۸۷.