اعراف: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{{امامت}}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[اعراف]]''' است. "'''[[اعراف]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اعراف در قرآن]] | [[اعراف در حدیث]] | [[اعراف در کلام اسلامی]] | [[اعراف در فلسفه اسلامی]] | [[اعراف در عرفان اسلامی]]</div>
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اعراف در قرآن]] | [[اعراف در حدیث]] | [[اعراف در کلام اسلامی]] | [[اعراف در فلسفه اسلامی]] | [[اعراف در عرفان اسلامی]]</div>
خط ۱۰: خط ۱۰:


*'''اعراف:''' جایگاهی میان بهشت و جهنم<ref>[[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۵۵.</ref>.
*'''اعراف:''' جایگاهی میان بهشت و جهنم<ref>[[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۵۵.</ref>.
==واژه‌شناسی لغوی==
*اعراف جمع عرف در لغت به قسمت‌های بلند کوه و تپه گفته می‌شود<ref>معجم التهذیب ، ج۳ ، ص۲۴۰۴و لسان العرب ، ج۹ ، ص۲۴۱.</ref> این واژه دوبار در قرآن در سوره اعراف به کار رفته است{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ}}﴾}}<ref> و میان آن دو پرده‌ای است و بر آن پشته‌ها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهره‌شان باز می‌شناسند و به بهشتیان که هنوز به آن (بهشت) در نیامده‌اند ولی (آن را) امید می‌برند ندا می‌دهند که: درود بر شما!؛ سوره اعراف، آیه:۴۶.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَهَؤُلاء الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لاَ يَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلاَ أَنتُمْ تَحْزَنُونَ}}﴾}}<ref> آیا همینانند که سوگند می‌خوردید خداوند به آنان بخشایشی نمی‌رساند؟ (آنگاه به رهروان بهشت می‌گویند) به بهشت در آیید، نه بیمی خواهید داشت و نه اندوهگین خواهید شد؛ سوره اعراف، آیه:۴۹.</ref> از آیات یاد شده به دست می‌آید که میان بهشت و جهنم جایگاهی است که بر روی آن افرادی قرار دارند که به اهل بهشت سلام می‌کنند و تمنای عدم همنشینی با اهل دوزخ را دارند<ref>[[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۵۵.</ref>.
*اعراف جمع عرف در لغت به قسمت‌های بلند کوه و تپه گفته می‌شود<ref>معجم التهذیب ، ج۳ ، ص۲۴۰۴و لسان العرب ، ج۹ ، ص۲۴۱.</ref> این واژه دوبار در قرآن در سوره اعراف به کار رفته است{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ}}﴾}}<ref> و میان آن دو پرده‌ای است و بر آن پشته‌ها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهره‌شان باز می‌شناسند و به بهشتیان که هنوز به آن (بهشت) در نیامده‌اند ولی (آن را) امید می‌برند ندا می‌دهند که: درود بر شما!؛ سوره اعراف، آیه:۴۶.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَهَؤُلاء الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لاَ يَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلاَ أَنتُمْ تَحْزَنُونَ}}﴾}}<ref> آیا همینانند که سوگند می‌خوردید خداوند به آنان بخشایشی نمی‌رساند؟ (آنگاه به رهروان بهشت می‌گویند) به بهشت در آیید، نه بیمی خواهید داشت و نه اندوهگین خواهید شد؛ سوره اعراف، آیه:۴۹.</ref> از آیات یاد شده به دست می‌آید که میان بهشت و جهنم جایگاهی است که بر روی آن افرادی قرار دارند که به اهل بهشت سلام می‌کنند و تمنای عدم همنشینی با اهل دوزخ را دارند<ref>[[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۵۵.</ref>.
*در اینکه مقصود از اعراف چیست از سوی دانشمندان اسلامی دیدگاه‌های مختلف و متفاوتی ابراز شده‌اند<ref>المیزان ، ج۸ ، ص۱۲۶.</ref> که بیشتر آنها به این معنا برمی‌گردد که مقصود از آن دیواری است میان بهشت و جهنم<ref>تصحیح الاعتقادات۲۲۳ ، المفردات، ص۳۲۲.</ref> از [[حسن بصری]] و [[زجاج]] نقل شده که اعراف از ریشه معرفت به معنای شناخت است، یعنی در قیامت رجالی هستند که آگاهی از حال مردم دارند و اهل جهنم و بهشت را از سیمای‌شان می‌شناسد<ref>تفسیر کبیر ، ج۱۴ ، ص۸۷ ، جامع البیان ، ج۵ ، ص۲۴۱.</ref>. [[صدرالمتألهین]] نیز این دیدگاه را برگزیده و آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ}}﴾}} را گواه آن دانسته است <ref>عرشیه ، ص۹۰.</ref>. [[ابن عربی]] در فتوحات قول مشهور را در مورد اعراف پسندیده و اما درباره اصحاب اعراف گفته است: آنها کسانی هستند که حسنات و سیئاتشان مساوی است یک چشمشان به سوی بهشت و چشم دیگر به جهنم دوخته اند در حالی که ورود به هیچ کدام برای آنها رجحان ندارد. اما وقتی دستور سجده به آنها داده می شود همه سجده می کنند و وارد بهشت می شوند<ref>فتوحات ، ج۴ ، ص۴۷۵.</ref>. [[صدرالمتألهین]] در شواهد الربوبیه همین قول را برگزیده است<ref>الشواهد الربوبیه ، ص۳۸۴.</ref>. و در<ref>اسفار ، ج۹ ، ص۳۱۸.</ref> پس از اشاره به دیدگاه [[ابن عربی]] قول مشهور در میان [[شیعه]] را که می‌گویند اصحاب اعراف [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[ائمه طاهرین]]{{عم}} است انتخاب نموده است<ref>[[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۵۵.</ref>.
*در اینکه مقصود از اعراف چیست از سوی دانشمندان اسلامی دیدگاه‌های مختلف و متفاوتی ابراز شده‌اند<ref>المیزان ، ج۸ ، ص۱۲۶.</ref> که بیشتر آنها به این معنا برمی‌گردد که مقصود از آن دیواری است میان بهشت و جهنم<ref>تصحیح الاعتقادات۲۲۳ ، المفردات، ص۳۲۲.</ref> از [[حسن بصری]] و [[زجاج]] نقل شده که اعراف از ریشه معرفت به معنای شناخت است، یعنی در قیامت رجالی هستند که آگاهی از حال مردم دارند و اهل جهنم و بهشت را از سیمای‌شان می‌شناسد<ref>تفسیر کبیر ، ج۱۴ ، ص۸۷ ، جامع البیان ، ج۵ ، ص۲۴۱.</ref>. [[صدرالمتألهین]] نیز این دیدگاه را برگزیده و آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ}}﴾}} را گواه آن دانسته است <ref>عرشیه ، ص۹۰.</ref>. [[ابن عربی]] در فتوحات قول مشهور را در مورد اعراف پسندیده و اما درباره اصحاب اعراف گفته است: آنها کسانی هستند که حسنات و سیئاتشان مساوی است یک چشمشان به سوی بهشت و چشم دیگر به جهنم دوخته اند در حالی که ورود به هیچ کدام برای آنها رجحان ندارد. اما وقتی دستور سجده به آنها داده می شود همه سجده می کنند و وارد بهشت می شوند<ref>فتوحات ، ج۴ ، ص۴۷۵.</ref>. [[صدرالمتألهین]] در شواهد الربوبیه همین قول را برگزیده است<ref>الشواهد الربوبیه ، ص۳۸۴.</ref>. و در<ref>اسفار ، ج۹ ، ص۳۱۸.</ref> پس از اشاره به دیدگاه [[ابن عربی]] قول مشهور در میان [[شیعه]] را که می‌گویند اصحاب اعراف [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[ائمه طاهرین]]{{عم}} است انتخاب نموده است<ref>[[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۵۵.</ref>.

نسخهٔ ‏۵ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۳۴

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل کرامت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
  • اعراف: جایگاهی میان بهشت و جهنم[۱].

واژه‌شناسی لغوی

  • اعراف جمع عرف در لغت به قسمت‌های بلند کوه و تپه گفته می‌شود[۲] این واژه دوبار در قرآن در سوره اعراف به کار رفته است﴿وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ[۳]، ﴿أَهَؤُلاء الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لاَ يَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلاَ أَنتُمْ تَحْزَنُونَ[۴] از آیات یاد شده به دست می‌آید که میان بهشت و جهنم جایگاهی است که بر روی آن افرادی قرار دارند که به اهل بهشت سلام می‌کنند و تمنای عدم همنشینی با اهل دوزخ را دارند[۵].
  • در اینکه مقصود از اعراف چیست از سوی دانشمندان اسلامی دیدگاه‌های مختلف و متفاوتی ابراز شده‌اند[۶] که بیشتر آنها به این معنا برمی‌گردد که مقصود از آن دیواری است میان بهشت و جهنم[۷] از حسن بصری و زجاج نقل شده که اعراف از ریشه معرفت به معنای شناخت است، یعنی در قیامت رجالی هستند که آگاهی از حال مردم دارند و اهل جهنم و بهشت را از سیمای‌شان می‌شناسد[۸]. صدرالمتألهین نیز این دیدگاه را برگزیده و آیه ﴿يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ را گواه آن دانسته است [۹]. ابن عربی در فتوحات قول مشهور را در مورد اعراف پسندیده و اما درباره اصحاب اعراف گفته است: آنها کسانی هستند که حسنات و سیئاتشان مساوی است یک چشمشان به سوی بهشت و چشم دیگر به جهنم دوخته اند در حالی که ورود به هیچ کدام برای آنها رجحان ندارد. اما وقتی دستور سجده به آنها داده می شود همه سجده می کنند و وارد بهشت می شوند[۱۰]. صدرالمتألهین در شواهد الربوبیه همین قول را برگزیده است[۱۱]. و در[۱۲] پس از اشاره به دیدگاه ابن عربی قول مشهور در میان شیعه را که می‌گویند اصحاب اعراف پیامبر اسلام(ص) و ائمه طاهرین(ع) است انتخاب نموده است[۱۳].
  • در اینکه اصحاب اعراف چه کسانی هستند به طور کلی در میان مفسرین و علمای مسلمان اختلاف وجود دارد که به چهارده قول می‌رسد. بیشتر کسانی که در مورد اعراف سخن گفته‌اند به اقوال و اختلاف یاد شده اشاره نموده‌اند[۱۴][۱۵].
  • دیدگاه‌های مزبور به سه دسته کلی باز می‌گردد[۱۶]:
  1. آنها عده‌ای از مقربان درگاه الهی همچون انبیا، علما و فقها و گواهان بر اعمال و... می‌باشند[۱۷].
  2. آنها کسانی هستند که سیئات و حسنات شان با هم برابرند[۱۸].
  3. اصحاب اعراف، آن دسته از ملائکه است که بر بالای اعراف ناظر اشخاص اند و هر کس را از سیما و قیافه‌اش می‌شناسند [۱۹][۲۰].
  • بیشتر مفسرین و علمای اهل سنت قول دوم را انتخاب نموده‌اند[۲۱]. در حالی که بسیاری از علمای شیعه ضمن اشاره به دیدگاه‌های مختلف درباره اصحاب اعراف و با توجه به روایاتی که از اهل بیت(ع) در این باره رسیده، مایل به این نظراند که اصحاب اعراف پیامبر(ص) و ائمه(ع) می‌باشند[۲۲]. صفار حدود ۱۹ روایت از طرق مختلف از ائمه(ع)، نقل نموده است که اصحاب اعراف ائمه اطهار(ع) می‌باشند[۲۳][۲۴].
  • در یکی از این روایات که از یزید بن معاویه العجلی نقل شده آمده است که از امام محمد باقر(ع) از تفسیر ﴿عَلَى الأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ سؤال کردم فرمود این آیه در حق این امت نازل شده و مراد به رجال اعراف ائمه(ع) از آل محمد می‌باشد در روایت دیگر همچنین در تفسیر آیه یاد شده آمده است: ماییم آن رجال و امامان از ما هستند[۲۵][۲۶].
  • غیر از سه دیدگاه کلی که ذکر شد یک دیدگاه دیگر نیز وجود دارد و آن این است که برخی بین روایات فوق و روایاتی که مستند علمای اهل سنت می‌باشد و در منابع روایی شیعه نیز وجود دارد[۲۷] که می‌گوید مقصود از اصحاب اعراف کسانی هستند که حسنات و سیئاتشان مساوی‌اند لذا در اعراف مانده، این گونه جمع نموده‌اند که هر یک از این دو دسته روایات بیانگر حالت عده‌ای است که در اعراف حضور دارند؛ به این معنا که در اعراف هم افرادی وجود دارند که اعمال خوب و بد آنها مساوی است و ورود به هیچ طرف برای آنها رجحان ندارد. و هم پیامبران، ائمه اهل بیت(ع) برای کمک به آنها در اعراف حضور دارند[۲۸] البته چنین جمعی از کلام شیخ صدوق نیز استفاده می‌شود[۲۹][۳۰].

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۵.
  2. معجم التهذیب ، ج۳ ، ص۲۴۰۴و لسان العرب ، ج۹ ، ص۲۴۱.
  3. و میان آن دو پرده‌ای است و بر آن پشته‌ها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهره‌شان باز می‌شناسند و به بهشتیان که هنوز به آن (بهشت) در نیامده‌اند ولی (آن را) امید می‌برند ندا می‌دهند که: درود بر شما!؛ سوره اعراف، آیه:۴۶.
  4. آیا همینانند که سوگند می‌خوردید خداوند به آنان بخشایشی نمی‌رساند؟ (آنگاه به رهروان بهشت می‌گویند) به بهشت در آیید، نه بیمی خواهید داشت و نه اندوهگین خواهید شد؛ سوره اعراف، آیه:۴۹.
  5. ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۵.
  6. المیزان ، ج۸ ، ص۱۲۶.
  7. تصحیح الاعتقادات۲۲۳ ، المفردات، ص۳۲۲.
  8. تفسیر کبیر ، ج۱۴ ، ص۸۷ ، جامع البیان ، ج۵ ، ص۲۴۱.
  9. عرشیه ، ص۹۰.
  10. فتوحات ، ج۴ ، ص۴۷۵.
  11. الشواهد الربوبیه ، ص۳۸۴.
  12. اسفار ، ج۹ ، ص۳۱۸.
  13. ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۵.
  14. المیزان ، ج۸ ، ص۱۲۶ ، تفسیر کبیر ، ج۱۴ ، ص۹۰ ، روض الجنان ، ج۸ ، ص۲۰۴.
  15. ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۵.
  16. ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۵.
  17. ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۵.
  18. ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۵.
  19. المیزان ، ج۸ ، ص۱۲۹.
  20. ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۵.
  21. البدور السافرة، ص۳۹۹ ، روح المعانی ، ج۸ ، ص۱۲۸ ، جامع الأحکام ، ج۷ ، ص۲۱۲ ، البعث والنشور ، ص۱۰۹.
  22. اسفار ، ج۹ ، ص۳۱۸ ، الاعتقادات ، ص۷۰.
  23. بصائر الدرجات ، ص۴۵۲ همچنین شیخ کلینی در کافی ، ج ۱ ، ص۱۸۴، صدوق در معانی الاخبار، ص۵۹۰، مفید در مسار الشیعه، ص۳۱.
  24. ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۵.
  25. بصائر الدرجات، ص:۴۵۳.
  26. ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۵.
  27. کافی ، ج۱ ، ص۱۸۴.
  28. منشور جاوید ، ج۹ص ۵۲۹ ، تفسیر نمونه ، ج۶ ، ص۱۸۹.
  29. الاعتقادات ، ص۷۰
  30. ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۵.