انس بن نضر بن ضمضم: تفاوت میان نسخه‌ها

== مقدمه ==

انس بن نضر بن ضمضم<ref>المغازی، واقدی (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ص۲ج ۰۲، صالاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۱۰۸؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۳، ص۱۷۵؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۱، ص۱۵۵؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۲۷۶؛ امتاع الأسماع، مقریزی، ج۱، ص۱۶۴؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۲۸۱؛ قاموس الرجال، شوشتری، ج۲، ص۲۰۵ و شهیدان اسلام در عصر پیامبر {{صل}}، محمد ابراهیم آیتی (ترجمه: آیتی)، ص۷۷.</ref> [[انس بن نضر]] از [[اصحاب]] [[پیامبراکرم]] {{صل}}، از [[انصار]]<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ص۱۰۸.</ref> و از [[قبیله خزرج]] است<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۲۸۱.</ref>. نام جدّ اعلای او عدّی بن نجّار است<ref>امتناع الأسماع، مقریزی، ج۱، ص۱۶۴ و شهیدان اسلام در عصر پیامبر {{صل}}، محمد ابراهیم آیتی (ترجمه: آیتی)، ص۷۷.</ref>، از این رو [[طایفه]] او را [[بنی عدی بن نجار]] نامیده‌اند<ref>المغازی، واقدی (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ص۲۲۱ و شهیدان اسلام در عصر پیامبر {{صل}}، محمد ابراهیم آیتی (ترجمه: آیتی)، ص۷۷.</ref>.

او عموی [[انس بن مالک]]، همان [[صحابی]] معروف و [[خادم]] [[رسول خدا]] {{صل}} است<ref>المغازی، واقدی (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ص۲۰۲؛ سیرة ابن اسحاق، محمد بن اسحاق، ج۳، ص۳۰۹؛ صحیح البخاری، بخاری، ج۳، ص۲۰۵؛ سنن الترمذی، ترمذی، ج۵، ص۲۸؛ تاریخ الطبری، طبری (ترجمه: پاینده)، ج۳، ص۱۰۲۹؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۱۰۸؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۳، ص۱۷۵؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۱۵۵؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۲۷۶؛ امتاع الأسماع، مقریزی، ج۱، ص۱۶۴؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۲۸۱؛ قاموس الرجال، شوشتری، ج۲، ص۲۰۵ و شهیدان اسلام در عصر پیامبر {{صل}}، محمد ابراهیم آیتی (ترجمه: آیتی)، ص۷۷.</ref> البته طبق بعضی نقل‌های [[تاریخی]]، [[انس بن نضر]] دائی [[انس بن مالک]] بوده است<ref>مسند ابی داوود، ابن داوود، ص۲۷۲.</ref>. از خود [[انس بن مالک]] و دیگران [[نقل]] شده که نام [[انس]] را از نام [[انس]] بن ضمضم برای او برگزیده‌اند<ref>سیرة ابن اسحاق، محمد بن اسحاق، ج۳، ص۳۰۹؛ مسند ابی داوود، ابن داوود، ص۲۷۲؛ سنن الترمذی، ترمذی، ج۵، ص۲۸؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۱، ص۱۵۵ و قاموس الرجال، شوشتری، ج۲، ص۲۰۶</ref>.

[[انس بن مالک]] می‌گوید: "عمویم در [[جنگ بدر]] حاضر نبود اما در اولین جائی که به محضر [[پیامبر]] {{صل}} رسید، گفت: "یا [[رسول الله]]! در اولین [[جنگی]] که در آن با [[مشرکان]] جنگیدند غایب بودم" اما اگر [[خداوند]] [[توفیق]] [[جهاد]] با [[مشرکان]] را نصیبم کند [[خدا]] خواهد دید که چه خواهم کرد<ref>مسند ابی داوود، ابن داوود، ص۲۷۲؛ صحیح البخاری، بخاری، ج۳، ص۲۰۵؛ سنن الترمذی، ترمذی، ص۲۸؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۱۰۸؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۳، ص۱۷۵؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۱، ص۱۵۵؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۲۸۱ و قاموس الرجال، شوشتری، ج۲، ص۲۰۵.</ref>.

از [[انس بن مالک]] [[نقل]] شده است: ما [[گمان]] می‌کردیم که {{متن قرآن|مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا الله عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا}}<ref>«از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند؛ برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را) دگرگون نکردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.</ref> درباره [[انس]] و مجاهدانی مانند او نازل شده است<ref>مسند ابی داوود، ابن داوود، ص۲۷۲؛ صحیح البخاری، بخاری، ج۳، ص۲۰۵؛ سنن الترمذی، ترمذی، ج۵، ص۲۸؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۱۰۸؛ اسد الغابة، این اثیر، ج۱، ص۱۵۵؛ شهیدان اسلام در عصر پیامبر {{صل}}، محمد ابراهیم آیتی (ترجمه: آیتی)، ص۷۸.</ref><ref>[[مجید فارسی|فارسی، مجید]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۲.</ref>.

== [[انس]] و ماجرای [[قصاص]] ==

[[پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره [[انس]] فرمود:"بعضی از [[بندگان خدا]] کسانی هستند که اگر [[خدا]] را برای چیزی قسم دهند [[خداوند]] آن [[سوگند]] را [[اجابت]] می‌کند". [[پیامبر]] {{صل}} این جمله را هنگامی فرمود که [[خواهر]] [[انس]] ([[ربیع]]) [[دندان پیشین]] دختری از [[انصار]] را شکسته بود. [[انصار]] خواستار [[قصاص]] شدند، [[پیامبر]] {{صل}} هم به [[قصاص]] [[حکم]] فرمود. [[انس]] گفت: "ای [[پیامبر]] {{صل}}! [[سوگند]] به کسی که تو را به [[حق]] برانگیخته است، نباید دندان خواهرم شکسته شود". [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "حکم [[خداوند]] در این گونه موارد، [[قصاص]] است مگر آنکه صاحبان [[حق]] به دریافت دیه [[راضی]] شوند". بستگان دختر [[رضایت]] داده و دیه دندان را گرفتند، در این موقع [[پیامبر]] {{صل}} جمله [[نقل]] شده را فرمود<ref>صحیح البخاری، بخاری، ج۳، ص۲۰۵؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۱، ص۱۵۶؛ قاموس الرجال، شوشتری، ج۲، ص۲۰۶ و شهیدان اسلام در عصر پیامبر {{صل}}، محمد ابراهیم آیتی (ترجمه: آیتی)، ص۷۸.</ref><ref>[[مجید فارسی|فارسی، مجید]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۳.</ref>.

== [[انس]] و [[جنگ اُحد]] ==

هنگام [[جنگ احد]]، [[انس]] همراه [[رسول خدا]] {{صل}} در [[جنگ]] حاضر شد. در میانه [[نبرد]] و آستانه [[پیروزی]] [[مسلمانان]] خبر کشته شدن [[پیامبر]] {{صل}} در میان [[مسلمانان]] شایع شد، این شایعه گروهی از [[مسلمانان]] را بر آن داشت تا دست از [[جنگ]] کشیده و پراکنده شوند. [[طبری]] شرح این واقعه را از زبان [[محمد بن اسحاق]] چنین نوشته است: [[انس بن نضر]]، عموی [[انس بن مالک]]، [[عمر بن خطاب]] و [[طلحة بن عبید الله]] را دید که با گروهی از [[مهاجر]] و [[انصار]] نشسته و دست روی دست نهاده بودند. به آنها گفت: "چرا نشسته [[اید]]؟" گفتند: [[محمد]]، [[پیامبر]] {{صل}} [[خدا]] کشته شد. [[انس]] گفت: "پس از وی با [[زندگی]] چه می‌کنید؟! برخیزید و مانند [[پیامبر خدا]] {{صل}} بمیرید"<ref>تاریخ الطبری، طبری (ترجمه: پاینده)، ج۳، ص۱۰۲۹.</ref>.

او جای دیگری نوشته است: چون شایع شد که [[پیامبر خدا]] {{صل}} کشته شده بعضی از آنها که روی صخره بودند گفتند: ای کاش! یکی را پیش [[عبدالله بن ابی]] می‌فرستادیم که برای ما از [[ابوسفیان]] [[امان]] بگیرد. ای [[مردم]]! [[محمد]] کشته شد، پیش از آنکه قومتان بیایند و شما را بکشند سوی آنها بروید. [[انس بن نضر]] گفت: "ای [[قوم]]! اگر [[محمد]] کشته شده باشد خدای [[محمد]] که کشته نشده، در [[راه]] [[دینی]] که [[محمد]] [[جنگ]] می‌کرد بجنگید" و افزود: "خدایا! من از آن‌چه اینان می‌گویند عذر می‌خواهم و از سخنان آنها ([[مشرکین]]) سخت بیزارم". آن‌گاه با [[شمشیر]] به [[دشمن]] حمله کرد و جنگید تا کشته شد<ref>تاریخ الطبری، طبری (ترجمه: پاینده)، ج۳، ص۱۰۱۳.</ref>.

[[ابن ابی الحدید معتزلی]] نیز چنین نگاشته است: واقدی [[نقل]] کرده: در هنگام [[نبرد]]، [[عمر بن خطاب]] با جمعی از [[مسلمانان]] نشسته بود؛ [[انس بن نضر]]، عموی [[انس بن مالک]] آنها را دید و از آنها پرسید: برای چه نشسته‌اید و دست از [[جنگ]] کشیده‌اید؟ آنها گفتند: [[پیامبر]] {{صل}} کشته شده است. [[انس بن نضر]] گفت: "زندگی بدون [[پیامبر]] {{صل}} به چه کارتان می‌آید شما نیز برخیزید و بر آن راهی که [[پیامبر]] {{صل}} کشته شد، بمیرید"<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۲۷۶.</ref>.

بخش آخر این جملات را غیر از [[طبری]] و [[ابن ابی الحدید]]، [[محدثان]] و مورخان مشهوری در کتاب‌های خود [[نقل]] کرده‌اند<ref>سیرة ابن اسحاق، محمد بن اسحاق، ج۳، ص۳۰۹؛ المغازی، واقدی (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ص۲۰۲؛ امتاع الأسماع، مقریزی، ج۱، ص۱۶۴؛ شهیدان اسلام در عصر پیامبر {{صل}}، محمد ابراهیم آیتی (ترجمه: آیتی)، ص۷۸.</ref>.

از [[انس بن مالک]] [[روایت]] شده که عمویش بعد از گفتن این جملات با [[شمشیر]] برهنه به سوی [[مشرکان]] رفت و بعد از نبردی جانانه به [[شهادت]] رسید<ref>سیرة ابن اسحاق، محمد بن اسحاق، ج۳، ص۳۰۹؛ المغازی، واقدی (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ص۲۰۲؛ امتاع الأسماع، مقریزی، ج۱، ص۱۶۴ و شهیدان اسلام در عصر پیامبر {{صل}}، محمد ابراهیم آیتی (ترجمه: آیتی)، ص۷۸.</ref>.

[[انس بن مالک]] مبازره عموی خود را چنین [[نقل]] نموده است: زمانی که به سوی [[دشمن]] می‌رفت [[سعد بن معاذ]] دیگر [[صحابی رسول خدا]] {{صل}} نزد او آمد. [[انس بن نضر]] به او گفت: "به پروردگارم قسم، این [[بهشت]] است که بوی آن را از نزدیک کوه [[احد]] می‌شنوم". پس از [[جنگ]] سعد معاذ گفت: "انس بن نضر چنان جنگید که من [[قادر]] به انجام چنان کاری نبودم تا آنکه به [[شهادت]] رسید"<ref>مسند ابی داوود، ابن داوود، ص۲۷۲؛ صحیح البخاری، بخاری، ج۳، ص۲۰۵؛ سنن الترمذی، ترمذی، ج۵، ص۲۸؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۱۰۹؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۳، ص۱۷۵؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۱، ص۱۵۵؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۲۸۱ و قاموس الرجال، شوشتری، ج۲، ص۲۰۶.</ref>.

در [[تاریخ]] از شخصی به نام "[[سفیان بن عویف]]" به عنوان [[قاتل]] او نام برده شده است<ref>مغازی تاریخ جنگ‌های پیامبر {{صل}}، واقدی (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ص۲۲۱.</ref>. نوشته‌اند که پیکر [[انس]] به خاطر ضربات تیر و نیزه و [[شمشیر]] حدود هشتاد زخم برداشت<ref>مسند ابی داوود، ابن داوود، ص۲۷۲؛ صحیح البخاری، بخاری، ج۳، ص۲۰۵؛ سنن الترمذی، ترمذی، ج۵، ص۲۸؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۱۰۹؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۳، ص۱۷۵ و اسد الغابة، ابن اثیر، ج۱، ص۱۵۵.</ref>. " ابن أبی الحدید تعداد زخم‌هائی را که تنها در صورت او بوده را هفتاد زخم نوشته است<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۲۷۶.</ref>. هم‌چنین [[مشرکان]]، مانند [[حمزه]] [[سید الشهدا]]، گوش و دماغ [[انس]] را بریده بودند و به حدی زخم‌های او زیاد بود که وقتی خواهرش، [[ربیع]]، بر بالین [[برادر]] آمد به وسیله لباس‌ها<ref>المغازی، واقدی (ترجمه:: مهدوی دامغانی)، ص۲۲۱؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۱۰۹ و قاموس الرجال، شوشتری، ج۲، ص۲۰۶.</ref> و سرانگشتانش او را [[شناخت]]<ref>المغازی، واقدی (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ص۲۰۲؛ مسند ابی داوود، ابن داوود، ص۲۷۲؛ صحیح البخاری، بخاری، ج۳، ص۲۰۵؛ تاریخ الطبری، طبری (ترجمه: پاینده)، ج۱، ص۱۵۶؛ قاموس الرجال، شوشتری، ج۲، ص۲۰۶؛ شهیدان اسلام در عصر پیامبر {{صل}}، محمد ابراهیم آیتی (ترجمه: آیتی)، ص۷۸.</ref>. چرا که [[نقل]] شده [[انس]] دارای انگشتانی موزون و [[نیکو]] بوده است<ref>مسند ابی داوود، ابن داوود، ص۲۷۲ و قاموس الرجال، شوشتری، ج۲، ص۲۰۶.</ref><ref>[[مجید فارسی|فارسی، مجید]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۴.</ref>