تخویل در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
* [[تخویل]]: اعطای [[مال]]<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص۳۰۵.</ref>، اعطای چیزی بدون مابه ازاء<ref>احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۶۲۴.</ref>، ناز و [[نعمت]] بخشیدن<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۳۳.</ref>، اعطای امکانات [[مالی]] تفضلاً<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۲۲۴.</ref>. | * [[تخویل]]: اعطای [[مال]]<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص۳۰۵.</ref>، اعطای چیزی بدون مابه ازاء<ref>احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۶۲۴.</ref>، ناز و [[نعمت]] بخشیدن<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۳۳.</ref>، اعطای امکانات [[مالی]] تفضلاً<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۲۲۴.</ref>. | ||
*{{متن قرآن|ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ}}<ref>«سپس هنگامی که از خویش نعمتی بدو دهیم میگوید: جز این نیست که (آن نعمت) برای دانشی (که داشتهام) به من داده شده است» سوره زمر، آیه ۴۹.</ref>. | *{{متن قرآن|ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ}}<ref>«سپس هنگامی که از خویش نعمتی بدو دهیم میگوید: جز این نیست که (آن نعمت) برای دانشی (که داشتهام) به من داده شده است» سوره زمر، آیه ۴۹.</ref>. | ||
*در [[قرآن کریم]] همه امکانات [[مالی]] و امور رفاهی از [[نعمتهای الهی]] شمرده شدهاند و از دیدگاه [[توحیدی]] و [[قرآنی]]، این [[نعمتها]] و [[عطایا]] برای [[شکر]] و [[بندگی]] [[مردم]] و زیادی و کمی آن برای [[امتحان]] و ابتلای آنهاست؛ امّا نفس [[انسانی]] در ناز و [[نعمت]] معمولاً [[سرکشی]] میکند: {{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى}}<ref>«انسان سرکشی میورزد چون خود را بینیاز بیند» سوره علق، آیه ۶-۷.</ref> و بهدست آوردن امکانات مادی و رفاهی و [[ثروت]] را به [[علم]] و تبّحر و خبرهبودن خود در [[تجارت]]، تولید و... نسبت میدهد: {{متن قرآن|إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ}}؛ درحالی که فعل، [[علم]] و تجربه [[انسان]]، علت تامّه برای کسب همه [[نعمتها]] نیست؛ بلکه یک جزء از علت است و علت تامّه و غایی آن، [[فضل]] و [[عطای الهی]] است<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۷، ص۲۷۵.</ref>؛ لذا ایجاد [[رفاه]] و امکانات [[مادّی]] برای [[انسانها]] در [[قرآن کریم]]، [[امر]] مذموم و ضد ارزشی نیست؛ بلکه متناسب با فعل [[الهی]] برای [[حاکم اسلامی]] یک [[وظیفه]] است: {{متن قرآن|كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ}}<ref>«پروردگارتان بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است» سوره انعام، آیه ۵۴.</ref>؛ امّا [[غفلت]] و ناشکری در [[رفاه]] زدگان و نازپروردگان، امری [[ناپسند]] و ضد ارزش است که همواره آنها را در خطر سقوط [[معنوی]] و [[غضب الهی]] قرار میدهد.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۱۷۱.</ref>. | * در [[قرآن کریم]] همه امکانات [[مالی]] و امور رفاهی از [[نعمتهای الهی]] شمرده شدهاند و از دیدگاه [[توحیدی]] و [[قرآنی]]، این [[نعمتها]] و [[عطایا]] برای [[شکر]] و [[بندگی]] [[مردم]] و زیادی و کمی آن برای [[امتحان]] و ابتلای آنهاست؛ امّا نفس [[انسانی]] در ناز و [[نعمت]] معمولاً [[سرکشی]] میکند: {{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى}}<ref>«انسان سرکشی میورزد چون خود را بینیاز بیند» سوره علق، آیه ۶-۷.</ref> و بهدست آوردن امکانات مادی و رفاهی و [[ثروت]] را به [[علم]] و تبّحر و خبرهبودن خود در [[تجارت]]، تولید و... نسبت میدهد: {{متن قرآن|إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ}}؛ درحالی که فعل، [[علم]] و تجربه [[انسان]]، علت تامّه برای کسب همه [[نعمتها]] نیست؛ بلکه یک جزء از علت است و علت تامّه و غایی آن، [[فضل]] و [[عطای الهی]] است<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۷، ص۲۷۵.</ref>؛ لذا ایجاد [[رفاه]] و امکانات [[مادّی]] برای [[انسانها]] در [[قرآن کریم]]، [[امر]] مذموم و ضد ارزشی نیست؛ بلکه متناسب با فعل [[الهی]] برای [[حاکم اسلامی]] یک [[وظیفه]] است: {{متن قرآن|كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ}}<ref>«پروردگارتان بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است» سوره انعام، آیه ۵۴.</ref>؛ امّا [[غفلت]] و ناشکری در [[رفاه]] زدگان و نازپروردگان، امری [[ناپسند]] و ضد ارزش است که همواره آنها را در خطر سقوط [[معنوی]] و [[غضب الهی]] قرار میدهد.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۱۷۱.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۰۰
مقدمه
- تخویل: اعطای مال[۱]، اعطای چیزی بدون مابه ازاء[۲]، ناز و نعمت بخشیدن[۳]، اعطای امکانات مالی تفضلاً[۴].
- ﴿ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ﴾[۵].
- در قرآن کریم همه امکانات مالی و امور رفاهی از نعمتهای الهی شمرده شدهاند و از دیدگاه توحیدی و قرآنی، این نعمتها و عطایا برای شکر و بندگی مردم و زیادی و کمی آن برای امتحان و ابتلای آنهاست؛ امّا نفس انسانی در ناز و نعمت معمولاً سرکشی میکند: ﴿إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى﴾[۶] و بهدست آوردن امکانات مادی و رفاهی و ثروت را به علم و تبّحر و خبرهبودن خود در تجارت، تولید و... نسبت میدهد: ﴿إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ﴾؛ درحالی که فعل، علم و تجربه انسان، علت تامّه برای کسب همه نعمتها نیست؛ بلکه یک جزء از علت است و علت تامّه و غایی آن، فضل و عطای الهی است[۷]؛ لذا ایجاد رفاه و امکانات مادّی برای انسانها در قرآن کریم، امر مذموم و ضد ارزشی نیست؛ بلکه متناسب با فعل الهی برای حاکم اسلامی یک وظیفه است: ﴿كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ﴾[۸]؛ امّا غفلت و ناشکری در رفاه زدگان و نازپروردگان، امری ناپسند و ضد ارزش است که همواره آنها را در خطر سقوط معنوی و غضب الهی قرار میدهد.[۹].
منابع
پانویس
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص۳۰۵.
- ↑ احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۶۲۴.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۳۳.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۲۲۴.
- ↑ «سپس هنگامی که از خویش نعمتی بدو دهیم میگوید: جز این نیست که (آن نعمت) برای دانشی (که داشتهام) به من داده شده است» سوره زمر، آیه ۴۹.
- ↑ «انسان سرکشی میورزد چون خود را بینیاز بیند» سوره علق، آیه ۶-۷.
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۷، ص۲۷۵.
- ↑ «پروردگارتان بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است» سوره انعام، آیه ۵۴.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۱۷۱.