جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*دو تقسیم برای "[[جهل]]" صورت میگیرد: یکی "[[جهل]] بسیط" و "[[جهل]] مرکب" که در جای خود به آن پرداخته خواهد شد. تقسیم دیگر عبارت است از: "[[جاهل]] قاصر" و "[[جاهل]] مقصر". | * دو تقسیم برای "[[جهل]]" صورت میگیرد: یکی "[[جهل]] بسیط" و "[[جهل]] مرکب" که در جای خود به آن پرداخته خواهد شد. تقسیم دیگر عبارت است از: "[[جاهل]] قاصر" و "[[جاهل]] مقصر". | ||
*تفاوت میان این دو اصطلاح اینکه: | * تفاوت میان این دو اصطلاح اینکه: | ||
# [[جهل]] بسیط و [[جهل]] مرکب بیشتر در مباحث [[فلسفی]] و منطقی طرح میشود؛ اما [[جاهل]] قاصر و مقصر به صورت مستقیم به گستره [[علم کلام]] و [[اخلاق]] مرتبط است. | # [[جهل]] بسیط و [[جهل]] مرکب بیشتر در مباحث [[فلسفی]] و منطقی طرح میشود؛ اما [[جاهل]] قاصر و مقصر به صورت مستقیم به گستره [[علم کلام]] و [[اخلاق]] مرتبط است. | ||
#اولی مصدر و دومی اسم فاعل است. پس مَقسَم در [[جهل]] بسیط و مرکب، خود عنوان [[جهل]] است؛ اما در [[جاهل]] قاصر و مقصر، شخصِ مکلَّف است. | # اولی مصدر و دومی اسم فاعل است. پس مَقسَم در [[جهل]] بسیط و مرکب، خود عنوان [[جهل]] است؛ اما در [[جاهل]] قاصر و مقصر، شخصِ مکلَّف است. | ||
==مفهوم [[جاهل]] قاصر و مقصر== | == مفهوم [[جاهل]] قاصر و مقصر == | ||
* [[جاهل]] بر دو قسم است: "قاصر" و "مقصر". قاصر به معنای کوتاه و مقصر به معنای کوتاهیکننده است. هرگاه کسی چیزی را نمیدانست و جرمی را مرتکب شد، اگر [[علت]] این کار و عدم اطلاع، [[قصور]]، یعنی دست نارسی او به کسب [[آگاهی]] باشد، او [[تقصیر]] ندارد، و گویی راهی غیر از این نداشته است. این شخص، "[[جاهل]] قاصر" است. | * [[جاهل]] بر دو قسم است: "قاصر" و "مقصر". قاصر به معنای کوتاه و مقصر به معنای کوتاهیکننده است. هرگاه کسی چیزی را نمیدانست و جرمی را مرتکب شد، اگر [[علت]] این کار و عدم اطلاع، [[قصور]]، یعنی دست نارسی او به کسب [[آگاهی]] باشد، او [[تقصیر]] ندارد، و گویی راهی غیر از این نداشته است. این شخص، "[[جاهل]] قاصر" است. | ||
*اما اگر [[انسان]] چیزی را دانسته و فهمیده است؛ اما به خاطر [[هوا و هوس]] و نفسپرستی، علیرغم آنچه خودش میداند و میفهمد عمل میکند، این شخص "[[جاهل]] مقصر" است. | * اما اگر [[انسان]] چیزی را دانسته و فهمیده است؛ اما به خاطر [[هوا و هوس]] و نفسپرستی، علیرغم آنچه خودش میداند و میفهمد عمل میکند، این شخص "[[جاهل]] مقصر" است. | ||
==[[قرآن]] و اصطلاح [[جهل]]== | == [[قرآن]] و اصطلاح [[جهل]] == | ||
*اصطلاح "[[جاهل]]" ریشه [[قرآنی]] دارد؛ ولی نه با عنوان قاصر و مقصر. تعبیر [[قرآن]] از این اصطلاح، گونه دیگری است از قبیل: "المستضعفین" که به معنای ضعیف شمردهشدگان، دستنارسان و [[ناتوانان]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}} «از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش میگیرند، میپرسند: در چه حال بودهاید؟ میگویند: ما ناتوان شمردهشدگان | * اصطلاح "[[جاهل]]" ریشه [[قرآنی]] دارد؛ ولی نه با عنوان قاصر و مقصر. تعبیر [[قرآن]] از این اصطلاح، گونه دیگری است از قبیل: "المستضعفین" که به معنای ضعیف شمردهشدگان، دستنارسان و [[ناتوانان]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}} «از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش میگیرند، میپرسند: در چه حال بودهاید؟ میگویند: ما ناتوان شمردهشدگان روی زمین بودهایم. میگویند: آیا زمین خداوند (آنقدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پای» سوره نساء، آیه ۹۷.</ref>. | ||
*در [[قرآن کریم]]، [[آیه]] {{متن قرآن|مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ}}<ref>«و دیگرانی هستند که وانهاده به فرمان خداوندند» سوره توبه، آیه ۱۰۶.</ref>، تعبیر دیگری از [[جاهل]] است. چنین اشخاصی ممکن است [[مسلمان]] نباشند و حتی نام [[اسلام]] را نشنیده و یا در بعضی مناطق و [[حکومتها]] اصلاً اجازه نیافتهاند که نام [[دین]] و [[خدا]] را بشنوند. اینان به یک معنا کافرند، یعنی [[مسلمان]] نیستند؛ اما نمیتوان چنین کسانی را "[[کافر]] معاند" و "[[کافر]] جاحد" نامید. [[کافر]] معاند به معنای فردی است که [[اسلام]] بر او عرضه شده و او آموزههای آن را فهمیده است؛ ولی به خاطر اینکه [[منفعت]] و [[جاهطلبی]] و تعصبش اقتضا نمیکند، در مقابل [[حق]] [[ایستاده]] است<ref>مطهری، آشنایی با قرآن، ج۴، ص۱۴۵ - ۱۴۴.</ref>»<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۹۳-۹۴.</ref>. | * در [[قرآن کریم]]، [[آیه]] {{متن قرآن|مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ}}<ref>«و دیگرانی هستند که وانهاده به فرمان خداوندند» سوره توبه، آیه ۱۰۶.</ref>، تعبیر دیگری از [[جاهل]] است. چنین اشخاصی ممکن است [[مسلمان]] نباشند و حتی نام [[اسلام]] را نشنیده و یا در بعضی مناطق و [[حکومتها]] اصلاً اجازه نیافتهاند که نام [[دین]] و [[خدا]] را بشنوند. اینان به یک معنا کافرند، یعنی [[مسلمان]] نیستند؛ اما نمیتوان چنین کسانی را "[[کافر]] معاند" و "[[کافر]] جاحد" نامید. [[کافر]] معاند به معنای فردی است که [[اسلام]] بر او عرضه شده و او آموزههای آن را فهمیده است؛ ولی به خاطر اینکه [[منفعت]] و [[جاهطلبی]] و تعصبش اقتضا نمیکند، در مقابل [[حق]] [[ایستاده]] است<ref>مطهری، آشنایی با قرآن، ج۴، ص۱۴۵ - ۱۴۴.</ref>»<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۹۳-۹۴.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |