خذلان حق: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۸: خط ۸:
'''خذلان حق''' [[خذلان]] نقطۀ مقابل [[نصر]] است، یعنی ترک [[یاری]] و کمک، آنجا که نیاز به [[یاری]] است، یعنی واگذاشتن. در جبهۀ درگیری [[حق و باطل]]، وظیفۀ [[مسلمان]] [[یاری]] [[حقّ]] و [[ستیز]] با [[باطل]] است و بی‌تفاوت ماندن و تماشاچی بودن [[گناه]] است. افراد بی‌طرف، گرچه در صف [[باطل]] و [[یاور]] [[ظالم]] نیستند، امّا همین‌که در جبهۀ [[حق]] حضور نمی‌یابند و پشت مدافعان [[حق]] را خالی می‌کنند، نتیجۀ کارشان [[تضعیف]] [[حق]] است.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۴۲.</ref>
'''خذلان حق''' [[خذلان]] نقطۀ مقابل [[نصر]] است، یعنی ترک [[یاری]] و کمک، آنجا که نیاز به [[یاری]] است، یعنی واگذاشتن. در جبهۀ درگیری [[حق و باطل]]، وظیفۀ [[مسلمان]] [[یاری]] [[حقّ]] و [[ستیز]] با [[باطل]] است و بی‌تفاوت ماندن و تماشاچی بودن [[گناه]] است. افراد بی‌طرف، گرچه در صف [[باطل]] و [[یاور]] [[ظالم]] نیستند، امّا همین‌که در جبهۀ [[حق]] حضور نمی‌یابند و پشت مدافعان [[حق]] را خالی می‌کنند، نتیجۀ کارشان [[تضعیف]] [[حق]] است.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۴۲.</ref>


==مقدمه==
== مقدمه ==
*دربارۀ [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} و صحنه‌های درگیری او با [[ناکثین]] و [[قاسطین]] و [[مارقین]]، [[مردم]] سه گروه بودند: یک دسته [[مخالفان]] او که بر ضدّ [[امام]] [[صف‌آرایی]] و [[جنگ]] کردند. عدّه‌ای [[شیعه]] و [[هوادار]] [[امام]] بودند که در رکابش [[مبارزه]] کردند. عدّه‌ای هم بی‌طرف بودند و خود را از صحنه کنار کشیدند، با این بهانه که [[فتنه]] است و برادرکشی و ما در [[فتنه]] بی‌طرف می‌مانیم، درصورتی‌که وقتی یک‌سو، [[حق]] مجسّم [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} است، جبهۀ مقابلش قطعا [[باطل]] است و جای ابهام و تردید نیست. [[امام]] دربارۀ اینگونه افراد، می‌فرمود: {{عربی|"خذلوا الحقّ و لم ینصروا الباطل"}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۸</ref>، [[حق]] را [[یاری]] نکردند (و [[خوار]] ساختند) هرچند [[باطل]] را هم کمک نکردند. در مورد [[سستی]] یارانش در [[مقابله با دشمن]]، تعبیر "تخاذل" به کار برده و می‌فرماید: آن‌قدر امروز و فردا کردید و [[سستی]] در [[یاری]] [[حق]] نشان دادید که [[شبیخون‌ها]] بر ضدّ شما انجام گرفت<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۷</ref> و در سخنی دیگر می‌فرماید: ای [[مردم]]! اگر در [[یاری]] [[حق]] کوتاهی نمی‌کردید و در سست‌کردن [[باطل]] [[سستی]] نشان نمی‌دادید، دیگران به شما [[طمع]] نمی‌بستند.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶۶</ref> و در گلایه از [[یاران]] ناهمدل و ناهمراه و جنگ‌گریزان عافیت‌طلب که آنان را "اشباه الرجال" می‌خواند، فرمود: {{عربی|أفسدتم علیّ رأیی بالعصیان و الخذلان}}<ref>«رأی و نظر مرا تباه ساختید، با نافرمانی و ترک یاری». نهج البلاغه، خطبه ۲۷</ref>، خذلان حق، گاهی هم به صورت [[بیعت]] نکردن با [[خلافت]] آن [[حضرت]] بود. [[عبد]] اللّه بن [[عمر]]، [[سعد بن ابی وقّاص]]، [[محمّد]] بن مسلمه، [[اسامة بن زید]]، [[حسّان بن ثابت]] از کسانی بودند که با [[امام]] [[بیعت]] نکردند و برخی هم به [[دشمن]] پیوستند. این نوعی خذلان حق بود و نتیجۀ ترک [[بیعت]]، ترک [[یاری]] است! [[عبد]] اللّه بن [[عمر]] در آخر [[عمر]] بشدّت افسوس می‌خورد که چرا همراه [[امام علی|علی]]{{ع}} با "[[فئۀ باغیه]]" و گروه [[تجاوزگر]] [[پیکار]] نکرد.<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۴ ص ۹۲</ref> [[منطق]] او این بود که هرکس به [[نماز]] فرابخواند به او [[اقتدا]] می‌کنم، از هرفرقه که باشد، و هرکس مرا به [[جنگ]] فراخواند [[پیروی]] نمی‌کنم.<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۴ ص ۹۳</ref> در [[قیام]] [[مردم مدینه]] بر ضدّ [[یزید]] و [[والی]] دست‌نشاندۀ او، نه خود شرکت کرد و نه اجازه داد خانواده‌اش با [[انقلابیون]] [[همراهی]] کنند و می‌گفت: این [[بیعت‌شکنی]] است! موضع و عمل اینگونه بی‌طرفان، به [[تضعیف]] جبهۀ [[حق]] و به [[شک و تردید]] افتادن برخی مبارزان می‌انجامد. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} ازاین‌رو در خطبۀ غدیریۀ خویش، ضمن [[دعا]] به [[دوستان]] و حامیان و [[یاوران]] [[امام علی|علی]]{{ع}} به [[دشمنان]] و خاذلان او [[نفرین]] کرد: {{عربی|و انصر من نصره و اخذل من خذله}}<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۴ ص ۴۳</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۴۲.</ref>
* دربارۀ [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} و صحنه‌های درگیری او با [[ناکثین]] و [[قاسطین]] و [[مارقین]]، [[مردم]] سه گروه بودند: یک دسته [[مخالفان]] او که بر ضدّ [[امام]] [[صف‌آرایی]] و [[جنگ]] کردند. عدّه‌ای [[شیعه]] و [[هوادار]] [[امام]] بودند که در رکابش [[مبارزه]] کردند. عدّه‌ای هم بی‌طرف بودند و خود را از صحنه کنار کشیدند، با این بهانه که [[فتنه]] است و برادرکشی و ما در [[فتنه]] بی‌طرف می‌مانیم، درصورتی‌که وقتی یک‌سو، [[حق]] مجسّم [[امام علی|علی بن ابی طالب]] {{ع}} است، جبهۀ مقابلش قطعا [[باطل]] است و جای ابهام و تردید نیست. [[امام]] دربارۀ اینگونه افراد، می‌فرمود: {{عربی|"خذلوا الحقّ و لم ینصروا الباطل"}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۸</ref>، [[حق]] را [[یاری]] نکردند (و [[خوار]] ساختند) هرچند [[باطل]] را هم کمک نکردند. در مورد [[سستی]] یارانش در [[مقابله با دشمن]]، تعبیر "تخاذل" به کار برده و می‌فرماید: آن‌قدر امروز و فردا کردید و [[سستی]] در [[یاری]] [[حق]] نشان دادید که [[شبیخون‌ها]] بر ضدّ شما انجام گرفت<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۷</ref> و در سخنی دیگر می‌فرماید: ای [[مردم]]! اگر در [[یاری]] [[حق]] کوتاهی نمی‌کردید و در سست‌کردن [[باطل]] [[سستی]] نشان نمی‌دادید، دیگران به شما [[طمع]] نمی‌بستند.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶۶</ref> و در گلایه از [[یاران]] ناهمدل و ناهمراه و جنگ‌گریزان عافیت‌طلب که آنان را "اشباه الرجال" می‌خواند، فرمود: {{عربی|أفسدتم علیّ رأیی بالعصیان و الخذلان}}<ref>«رأی و نظر مرا تباه ساختید، با نافرمانی و ترک یاری». نهج البلاغه، خطبه ۲۷</ref>، خذلان حق، گاهی هم به صورت [[بیعت]] نکردن با [[خلافت]] آن [[حضرت]] بود. [[عبد]] اللّه بن [[عمر]]، [[سعد بن ابی وقّاص]]، [[محمّد]] بن مسلمه، [[اسامة بن زید]]، [[حسّان بن ثابت]] از کسانی بودند که با [[امام]] [[بیعت]] نکردند و برخی هم به [[دشمن]] پیوستند. این نوعی خذلان حق بود و نتیجۀ ترک [[بیعت]]، ترک [[یاری]] است! [[عبد]] اللّه بن [[عمر]] در آخر [[عمر]] بشدّت افسوس می‌خورد که چرا همراه [[امام علی|علی]] {{ع}} با "[[فئۀ باغیه]]" و گروه [[تجاوزگر]] [[پیکار]] نکرد.<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۴ ص ۹۲</ref> [[منطق]] او این بود که هرکس به [[نماز]] فرابخواند به او [[اقتدا]] می‌کنم، از هرفرقه که باشد، و هرکس مرا به [[جنگ]] فراخواند [[پیروی]] نمی‌کنم.<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۴ ص ۹۳</ref> در [[قیام]] [[مردم مدینه]] بر ضدّ [[یزید]] و [[والی]] دست‌نشاندۀ او، نه خود شرکت کرد و نه اجازه داد خانواده‌اش با [[انقلابیون]] [[همراهی]] کنند و می‌گفت: این [[بیعت‌شکنی]] است! موضع و عمل اینگونه بی‌طرفان، به [[تضعیف]] جبهۀ [[حق]] و به [[شک و تردید]] افتادن برخی مبارزان می‌انجامد. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} ازاین‌رو در خطبۀ غدیریۀ خویش، ضمن [[دعا]] به [[دوستان]] و حامیان و [[یاوران]] [[امام علی|علی]] {{ع}} به [[دشمنان]] و خاذلان او [[نفرین]] کرد: {{عربی|و انصر من نصره و اخذل من خذله}}<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۴ ص ۴۳</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۴۲.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۵۳

خذلان حق خذلان نقطۀ مقابل نصر است، یعنی ترک یاری و کمک، آنجا که نیاز به یاری است، یعنی واگذاشتن. در جبهۀ درگیری حق و باطل، وظیفۀ مسلمان یاری حقّ و ستیز با باطل است و بی‌تفاوت ماندن و تماشاچی بودن گناه است. افراد بی‌طرف، گرچه در صف باطل و یاور ظالم نیستند، امّا همین‌که در جبهۀ حق حضور نمی‌یابند و پشت مدافعان حق را خالی می‌کنند، نتیجۀ کارشان تضعیف حق است.[۱]

مقدمه

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۴۲.
  2. نهج البلاغه، حکمت ۱۸
  3. نهج البلاغه، خطبه ۲۷
  4. نهج البلاغه، خطبه ۱۶۶
  5. «رأی و نظر مرا تباه ساختید، با نافرمانی و ترک یاری». نهج البلاغه، خطبه ۲۷
  6. موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۴ ص ۹۲
  7. موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۴ ص ۹۳
  8. موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۴ ص ۴۳
  9. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۴۲.