جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
'''دفاع از مظلوم''' عبارت دیگری از اجرای [[عدالت]] در [[جامعه]] است، یعنی وجود [[تساوی]] و [[برابری]] در امور، در مقابل [[ظلم]]. براساس [[آیات]] [[قرآن کریم]] [[مقابله با ستم]] و دفاع از مظلوم برای خشکاندن ریشه [[ستم]]، راهکاری مناسب و [[مشروع]] است. [[دفاع]] [[خدا]] از مظلومان، سنتی الهی است که به دست [[انسانها]] انجام میشود و در همه [[ادیان الهی]] این [[سنت]] بوده است. دفاع از مظلوم و [[ظلمستیزی]] از محوریترین موضوعات مطرح شده در [[نظام سیاسی]] و [[فقه]] [[شیعه]] است که [[مسلمانان]] علاوه بر [[ظلم ستیزی]] باید به مظلومین نیز در غلبه بر [[ظالمان]] کمک کنند: {{متن حدیث|كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً}}. راهکارها و اقدامات عملی برای دفاع از مظلوم بیان شده است مانند: [[کمک به مظلومان]] و توجه به آنان؛ [[عدالت در تقسیم بیت المال]]؛ [[مبارزه با ظالم]] و [[دادخواهی]]. | '''دفاع از مظلوم''' عبارت دیگری از اجرای [[عدالت]] در [[جامعه]] است، یعنی وجود [[تساوی]] و [[برابری]] در امور، در مقابل [[ظلم]]. براساس [[آیات]] [[قرآن کریم]] [[مقابله با ستم]] و دفاع از مظلوم برای خشکاندن ریشه [[ستم]]، راهکاری مناسب و [[مشروع]] است. [[دفاع]] [[خدا]] از مظلومان، سنتی الهی است که به دست [[انسانها]] انجام میشود و در همه [[ادیان الهی]] این [[سنت]] بوده است. دفاع از مظلوم و [[ظلمستیزی]] از محوریترین موضوعات مطرح شده در [[نظام سیاسی]] و [[فقه]] [[شیعه]] است که [[مسلمانان]] علاوه بر [[ظلم ستیزی]] باید به مظلومین نیز در غلبه بر [[ظالمان]] کمک کنند: {{متن حدیث|كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً}}. راهکارها و اقدامات عملی برای دفاع از مظلوم بیان شده است مانند: [[کمک به مظلومان]] و توجه به آنان؛ [[عدالت در تقسیم بیت المال]]؛ [[مبارزه با ظالم]] و [[دادخواهی]]. | ||
==معناشناسی [[عدل]] و [[ظلم]]== | == معناشناسی [[عدل]] و [[ظلم]] == | ||
[[عدالت]] و [[ظلم]] دو محور متضادند که در همه سیستمهای [[سیاسی]] مورد توجه قرار گرفته و [[عدالت]]، [[هدف غایی]] تمامی تلاشهای [[فکری]] و اجرایی را در عرصه [[سیاست]] و [[حکومت]] تشکیل میدهد. [[عدل]] و [[ظلم]] از پرکاربردترین مفاهیم به ویژه در حوزه [[حقوق]] و [[اخلاق]] است. مهمترین معانی لغوی [[عدل]] عبارتاند از: تساوی، [[برابری]]، رعایت [[حد وسط]] در امور، در مقابل [[ظلم]]<ref>ابن فارس، ابوالحسین، معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۲۴۶.</ref>. [[عدل]] همچنین به معنای {{عربی|رعاية الحقوق و إعطاء كل ذي حقٍ حقَّه}} است<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پنجاه درس اصول عقائد برای جوانان، ص۸۲.</ref>. | [[عدالت]] و [[ظلم]] دو محور متضادند که در همه سیستمهای [[سیاسی]] مورد توجه قرار گرفته و [[عدالت]]، [[هدف غایی]] تمامی تلاشهای [[فکری]] و اجرایی را در عرصه [[سیاست]] و [[حکومت]] تشکیل میدهد. [[عدل]] و [[ظلم]] از پرکاربردترین مفاهیم به ویژه در حوزه [[حقوق]] و [[اخلاق]] است. مهمترین معانی لغوی [[عدل]] عبارتاند از: تساوی، [[برابری]]، رعایت [[حد وسط]] در امور، در مقابل [[ظلم]]<ref>ابن فارس، ابوالحسین، معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۲۴۶.</ref>. [[عدل]] همچنین به معنای {{عربی|رعاية الحقوق و إعطاء كل ذي حقٍ حقَّه}} است<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پنجاه درس اصول عقائد برای جوانان، ص۸۲.</ref>. | ||
[[ظلم]] (مصدر [[عربی]]) نیز در لغت به معنای وضع شیء در غیر موضع خود، [[ستم]]، [[ستم]] کردن و [[بیداد]] آمده است<ref>فرهنگ جامع، سیاح، ج۳ و۴، ص۵۵.</ref>. [[ابن فارس]] گفته است: [[ظلم]] دارای دو معنی اصولی است: | [[ظلم]] (مصدر [[عربی]]) نیز در لغت به معنای وضع شیء در غیر موضع خود، [[ستم]]، [[ستم]] کردن و [[بیداد]] آمده است<ref>فرهنگ جامع، سیاح، ج۳ و۴، ص۵۵.</ref>. [[ابن فارس]] گفته است: [[ظلم]] دارای دو معنی اصولی است: | ||
# [[تاریکی]] و سیاهی، | # [[تاریکی]] و سیاهی، | ||
#چیزی را از [[ستم]] در غیر موضوع خود نهادن<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۱۸۶.</ref>. همانطور که شخص در [[تاریکی]] چیزی را نمیبیند، در حال [[ستم]] کردن هم، مثل اینکه در [[تاریکی]] فرو رفته، نمیتواند [[درک]] [[حقیقت]] کند و بهطور کلی میتوان گفت [[ظلم]] به معنای [[ستم]] و گذاشتن چیزی در غیر محل آن است<ref>[[نگین علی اکبری|علی اکبری، نگین]] و [[زینب نصیری زرندی|نصیری زرندی، زینب]] ، [[دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه (مقاله)|دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه]]، ص۱۵.</ref>. | # چیزی را از [[ستم]] در غیر موضوع خود نهادن<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۱۸۶.</ref>. همانطور که شخص در [[تاریکی]] چیزی را نمیبیند، در حال [[ستم]] کردن هم، مثل اینکه در [[تاریکی]] فرو رفته، نمیتواند [[درک]] [[حقیقت]] کند و بهطور کلی میتوان گفت [[ظلم]] به معنای [[ستم]] و گذاشتن چیزی در غیر محل آن است<ref>[[نگین علی اکبری|علی اکبری، نگین]] و [[زینب نصیری زرندی|نصیری زرندی، زینب]]، [[دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه (مقاله)|دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه]]، ص۱۵.</ref>. | ||
==ظلم از نگاه قرآن و نهج البلاغه== | == ظلم از نگاه قرآن و نهج البلاغه == | ||
در [[قرآن]] کریم، مشتقات مادۀ "[[ظلم]]" و "[[عدل]]" بیش از سیصد مرتبه به کار رفته است و [[عدل]] سفارش و [[ستایش]]، و [[ظلم]] [[نهی]] و [[سرزنش]] شده است. [[ظلم]] در این [[آیات]]، ۴١ مرتبه از [[خداوند]] [[نفی]] شده و یک مرتبه نیز فعل [[خدا]] با عنوان [[عدل]] توصیف شده است: {{متن قرآن|وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا}}<ref>«و سخن پروردگارت به راستی و دادگری کامل شد» سوره انعام، آیه ۱۱۵.</ref>. | در [[قرآن]] کریم، مشتقات مادۀ "[[ظلم]]" و "[[عدل]]" بیش از سیصد مرتبه به کار رفته است و [[عدل]] سفارش و [[ستایش]]، و [[ظلم]] [[نهی]] و [[سرزنش]] شده است. [[ظلم]] در این [[آیات]]، ۴١ مرتبه از [[خداوند]] [[نفی]] شده و یک مرتبه نیز فعل [[خدا]] با عنوان [[عدل]] توصیف شده است: {{متن قرآن|وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا}}<ref>«و سخن پروردگارت به راستی و دادگری کامل شد» سوره انعام، آیه ۱۱۵.</ref>. | ||
در اصطلاح [[قرآن]] و [[نهج البلاغه]]، [[ظلم]] تنها به [[تجاوز]] فرد یا گروهی به [[حقوق]] فرد یا گروه دیگر اختصاص ندارد، بلکه شامل [[ظلم]] فرد به نفس خود نیز میشود. هر [[فسق]] و [[فجور]]، [[گناه]] و هر [[خروج]] از مسیر درست [[انسانیت]]، [[ظلم]] است. بنابراین [[ظلم]] در [[حقیقت]] مفهوم اعمی دارد که هم شامل [[ظلم]] به غیر میگردد و هم شامل [[معصیت]] و کارهای ضد [[اخلاقی]]<ref>[[نگین علی اکبری|علی اکبری، نگین]] و [[زینب نصیری زرندی|نصیری زرندی، زینب]] ، [[دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه (مقاله)|دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه]]، ص۱۵.</ref>. | در اصطلاح [[قرآن]] و [[نهج البلاغه]]، [[ظلم]] تنها به [[تجاوز]] فرد یا گروهی به [[حقوق]] فرد یا گروه دیگر اختصاص ندارد، بلکه شامل [[ظلم]] فرد به نفس خود نیز میشود. هر [[فسق]] و [[فجور]]، [[گناه]] و هر [[خروج]] از مسیر درست [[انسانیت]]، [[ظلم]] است. بنابراین [[ظلم]] در [[حقیقت]] مفهوم اعمی دارد که هم شامل [[ظلم]] به غیر میگردد و هم شامل [[معصیت]] و کارهای ضد [[اخلاقی]]<ref>[[نگین علی اکبری|علی اکبری، نگین]] و [[زینب نصیری زرندی|نصیری زرندی، زینب]]، [[دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه (مقاله)|دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه]]، ص۱۵.</ref>. | ||
==دفاع از مظلوم در فقه شیعه== | == دفاع از مظلوم در فقه شیعه == | ||
دفاع از مظلوم از محوریترین موضوعهایی است که در خصوص [[نفی ظلم و ستم]] در [[نظام سیاسی]] [[شیعه]] مطرح شده و [[مسلمانان]] علاوه بر [[ظلمستیزی]] باید به [[مظلومین]] نیز در [[غلبه]] بر [[ظالمان]] کمک کرده و از [[حقوق]] [[مظلومان]] [[دفاع]] کنند. بنابر [[فقه]] [[شیعه]]، دفاع از مظلوم مورد تأکید است؛ یعنی [[فقه]] [[شیعه]] عبور از کنار [[مظلوم]] را برنمیتابد، در این [[فقه]] [[سرنوشت]] همه [[مسلمانان]] به یکدیگر گره خورده است و نمیتوان بیاعتنا از کنار یکدیگر عبور کرد، بهخصوص اگر [[مسلمان]] باشد. | دفاع از مظلوم از محوریترین موضوعهایی است که در خصوص [[نفی ظلم و ستم]] در [[نظام سیاسی]] [[شیعه]] مطرح شده و [[مسلمانان]] علاوه بر [[ظلمستیزی]] باید به [[مظلومین]] نیز در [[غلبه]] بر [[ظالمان]] کمک کرده و از [[حقوق]] [[مظلومان]] [[دفاع]] کنند. بنابر [[فقه]] [[شیعه]]، دفاع از مظلوم مورد تأکید است؛ یعنی [[فقه]] [[شیعه]] عبور از کنار [[مظلوم]] را برنمیتابد، در این [[فقه]] [[سرنوشت]] همه [[مسلمانان]] به یکدیگر گره خورده است و نمیتوان بیاعتنا از کنار یکدیگر عبور کرد، بهخصوص اگر [[مسلمان]] باشد. | ||
در [[فقه]] [[شیعه]] اصطلاحی وجود دارد که بر اساس آن، مرزبندیهای جهانی [[تعیین]] میشود، یعنی [[جهان]] یا [[دارالاسلام]] است یا [[دارالکفر]]؛ این دوگانه معنایش این است که اگر کسی در سرزمینهای امروزی [[مسلمان]] باشد هم [[ملیت]] با سایر [[مسلمانان]] محسوب میشود و اگر مورد [[ظلم]] قرار بگیرد همه باید [[دفاع]] کنند و این معنایش مقابله مشترک با [[ظلم]] است. در [[فقه]] [[شیعه]] بحث مرزداری و [[دفاع]] از مرز نیز وجود دارد و مرز را به مرزهای ملی محدود نمیکند، بلکه ملاک [[دفاع]] را [[مذهب]] و [[دین]] میداند؛ بنابراین، هر کشوری [[کافر]] باشد و بر دیگر کشورها بتازد، طبیعتاً [[مسلمانان]] در هر کجای [[جهان]] باشند موظف به [[دفاع]] و عقب نشاندن آن [[دشمن]] هستند؛ امروزه این وظیفه به مرزهای جغرافیایی محدود نمیشود، زیرا جنگهای [[اقتصادی]]، [[فرهنگی]] و ... شکل گرفته و در همه این عرصهها به مرزبان نیاز است. در جهان کنونی مصادیق مختلفی برای این مرزها و مرزبانها وجود دارد که [[مصلحت]] [[نظام اسلامی]] اقتضا میکند در برابر آنها [[ایستادگی]] کرد، یعنی [[منطق]] [[عقلانی]] چنین [[حکم]] میکند که اگر با [[نظام]] [[سلطه]] در [[جنگ]] مداوم [[فرهنگی]]، [[اقتصادی]] و [[فرهنگی]] هستیم، [[راه]] آن را بدانیم؛ به تعبیر [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} اگر شما با [[دشمن]] در خارج از [[شهرها]] نجنگید مجبور میشوید در شهرهای خود با آنها بجنگید. در برخی [[روایات]] بیان شده است اگر [[انسانها]] بخوابند [[دشمن]] او [[خواب]] نیست. همه [[مسلمانان]] وظیفه داند [[ظلمستیز]] باشند و به عنوان مرزبان [[اسلام]] از [[مظلوم]] [[حمایت]] کنند<ref>[[سید سجاد ایزدهی]]، [http://ijtihadnet.ir/%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D9%82%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%B8/ وبگاه شبکه اجتهاد، رویکرد «مقاومت» در فقه شیعه].</ref>. | در [[فقه]] [[شیعه]] اصطلاحی وجود دارد که بر اساس آن، مرزبندیهای جهانی [[تعیین]] میشود، یعنی [[جهان]] یا [[دارالاسلام]] است یا [[دارالکفر]]؛ این دوگانه معنایش این است که اگر کسی در سرزمینهای امروزی [[مسلمان]] باشد هم [[ملیت]] با سایر [[مسلمانان]] محسوب میشود و اگر مورد [[ظلم]] قرار بگیرد همه باید [[دفاع]] کنند و این معنایش مقابله مشترک با [[ظلم]] است. در [[فقه]] [[شیعه]] بحث مرزداری و [[دفاع]] از مرز نیز وجود دارد و مرز را به مرزهای ملی محدود نمیکند، بلکه ملاک [[دفاع]] را [[مذهب]] و [[دین]] میداند؛ بنابراین، هر کشوری [[کافر]] باشد و بر دیگر کشورها بتازد، طبیعتاً [[مسلمانان]] در هر کجای [[جهان]] باشند موظف به [[دفاع]] و عقب نشاندن آن [[دشمن]] هستند؛ امروزه این وظیفه به مرزهای جغرافیایی محدود نمیشود، زیرا جنگهای [[اقتصادی]]، [[فرهنگی]] و ... شکل گرفته و در همه این عرصهها به مرزبان نیاز است. در جهان کنونی مصادیق مختلفی برای این مرزها و مرزبانها وجود دارد که [[مصلحت]] [[نظام اسلامی]] اقتضا میکند در برابر آنها [[ایستادگی]] کرد، یعنی [[منطق]] [[عقلانی]] چنین [[حکم]] میکند که اگر با [[نظام]] [[سلطه]] در [[جنگ]] مداوم [[فرهنگی]]، [[اقتصادی]] و [[فرهنگی]] هستیم، [[راه]] آن را بدانیم؛ به تعبیر [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} اگر شما با [[دشمن]] در خارج از [[شهرها]] نجنگید مجبور میشوید در شهرهای خود با آنها بجنگید. در برخی [[روایات]] بیان شده است اگر [[انسانها]] بخوابند [[دشمن]] او [[خواب]] نیست. همه [[مسلمانان]] وظیفه داند [[ظلمستیز]] باشند و به عنوان مرزبان [[اسلام]] از [[مظلوم]] [[حمایت]] کنند<ref>[[سید سجاد ایزدهی]]، [http://ijtihadnet.ir/%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D9%82%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%B8/ وبگاه شبکه اجتهاد، رویکرد «مقاومت» در فقه شیعه].</ref>. | ||
== مبارزه با ظلم و عدالتخواهی در حکومت علوی == | == مبارزه با ظلم و عدالتخواهی در حکومت علوی == | ||
اساس [[جهان]] [[آفرینش]] بر [[عدل]] و [[حق]] پایدار است و [[اجرای عدالت]]، ضروریترین نیاز هر [[جامعه]] است. [[امام علی]]{{ع}} برای [[عدالت]] [[جایگاه]] محکمی در تنظیم [[حیات اجتماعی]] [[انسان]] قائل است. [[امام]] [[حکومت]] منهای [[عدالت]] را پَست و بیارزش میشمارد. ایشان [[عدل]] و [[حق]] را ملازم یکدیگر میشمارد و در [[کلام]] و [[مواعظ]] خود به هر دو توجه میکند و تحقق هر یک را بدون دیگری امکانپذیر نمیداند و ایشان [[حق]] را اعم از [[حقوق الهی]] و [[حقوق]] [[انسانها]] میشمارد. بحث [[عدالت]] و [[ظلم]] در منظر [[امام علی]]{{ع}} از گستردگی و عمق ویژهای برخوردار است. مطالعه در [[تاریخ]] [[حکومت علوی]] و سیاستهایی که آن حضرت در مقاطع مختلف به کار بسته است به خوبی نشان میدهد [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}}، تنها آسیبی را که در مواجهه با آن هرگز [[تسامح]] و مماشات نکرد و با [[مبارزه]] دلیرانه با آن همه حوادث و [[ناملایمات]] [[سیاسی]] را به [[جان]] خرید و سرانجام [[جان]] خویش را برای آن [[ایثار]] کرد، [[اصرار]] و ابرام بر رعایت [[عدالت]] بود. [[عشق]] عمیقی که [[علی]]{{ع}} نسبت به [[مردم]] دارد، او را وادار میسازد که با [[ستمکاران]] و بدخواهان، [[سازش]] نکند. ایشان در [[مبارزه با ظلم]] و [[ستم]] هرگز [[سست]] و خسته نگردید، به هیچ وجه عقبنشینی هم ننمود و در [[قلب]] [[امام]] از مهر و عاطفه [[انسانی]] تا آن مقدار وجود داشت که ضامن [[پایداری]] وی در [[نبرد]] به خاطر [[حق]] و بر ضد [[باطل]] میشد و ضامن نیروی وی بر [[رهبری]] [[پیکار]] میگشت<ref>[[نگین علی اکبری|علی اکبری، نگین]] و [[زینب نصیری زرندی|نصیری زرندی، زینب]] ، [[دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه (مقاله)|دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه]]، ص۱۴.</ref> | اساس [[جهان]] [[آفرینش]] بر [[عدل]] و [[حق]] پایدار است و [[اجرای عدالت]]، ضروریترین نیاز هر [[جامعه]] است. [[امام علی]] {{ع}} برای [[عدالت]] [[جایگاه]] محکمی در تنظیم [[حیات اجتماعی]] [[انسان]] قائل است. [[امام]] [[حکومت]] منهای [[عدالت]] را پَست و بیارزش میشمارد. ایشان [[عدل]] و [[حق]] را ملازم یکدیگر میشمارد و در [[کلام]] و [[مواعظ]] خود به هر دو توجه میکند و تحقق هر یک را بدون دیگری امکانپذیر نمیداند و ایشان [[حق]] را اعم از [[حقوق الهی]] و [[حقوق]] [[انسانها]] میشمارد. بحث [[عدالت]] و [[ظلم]] در منظر [[امام علی]]{{ع}} از گستردگی و عمق ویژهای برخوردار است. مطالعه در [[تاریخ]] [[حکومت علوی]] و سیاستهایی که آن حضرت در مقاطع مختلف به کار بسته است به خوبی نشان میدهد [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}}، تنها آسیبی را که در مواجهه با آن هرگز [[تسامح]] و مماشات نکرد و با [[مبارزه]] دلیرانه با آن همه حوادث و [[ناملایمات]] [[سیاسی]] را به [[جان]] خرید و سرانجام [[جان]] خویش را برای آن [[ایثار]] کرد، [[اصرار]] و ابرام بر رعایت [[عدالت]] بود. [[عشق]] عمیقی که [[علی]] {{ع}} نسبت به [[مردم]] دارد، او را وادار میسازد که با [[ستمکاران]] و بدخواهان، [[سازش]] نکند. ایشان در [[مبارزه با ظلم]] و [[ستم]] هرگز [[سست]] و خسته نگردید، به هیچ وجه عقبنشینی هم ننمود و در [[قلب]] [[امام]] از مهر و عاطفه [[انسانی]] تا آن مقدار وجود داشت که ضامن [[پایداری]] وی در [[نبرد]] به خاطر [[حق]] و بر ضد [[باطل]] میشد و ضامن نیروی وی بر [[رهبری]] [[پیکار]] میگشت<ref>[[نگین علی اکبری|علی اکبری، نگین]] و [[زینب نصیری زرندی|نصیری زرندی، زینب]]، [[دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه (مقاله)|دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه]]، ص۱۴.</ref> | ||
==انواع ظلم از نگاه [[امام علی]] {{ع}}== | == انواع ظلم از نگاه [[امام علی]] {{ع}} == | ||
[[امام علی]]{{ع}} [[ظلم]] را به سه دسته تقسیم میکند و میفرماید: "[[آگاه]] باشید که [[ظلم]] بر سه نوع است: ظلمی که آمرزیده نمیشود و ظلمی که بازخواست میشود و ظلمی که آمرزیده شده و بازخواست ندارد. اما ظلمی که آمرزیده نمیشود، [[شرک]] به [[پروردگار]] است. چنانکه [[خداوند]] میفرماید: "همانا خدای کسی را که به او [[شرک]] ورزد، نمیآمرزد"، اما ظلمی که آمرزیده میشود، [[ظلم]] [[بنده]] است نسبت به خویشتن، به هنگام انجام [[گناهان]] صغیره و نیز ظلمی که بازخواست میشود، [[ظلم]] بندهای نسبت به [[بنده]] دیگر است. [[قصاص]] و تلافی ـ چنین ظلمی ـ در [[آخرت]] سخت و دشوار است و [[قصاص]] [[اخروی]] به وسیله زخم کاردها و ضربت تازیانهها نیست. [[قصاص]] در [[آخرت]] چنان است که زخم و تازیانه در برابر آن بسی کوچک شمرده میشود"<ref>{{متن حدیث|أَلَا وَ إِنَّ الظُّلْمَ ثَلَاثَةٌ: فَظُلْمٌ لَا يُغْفَرُ وَ ظُلْمٌ لَا يُتْرَكُ و ظُلْمٌ مَغْفُورٌ لَا يُطْلَبُ؛ فَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِي لَا يُغْفَرُ فَالشِّرْكُ بِاللَّهِ، قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ}}، وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِي يُغْفَرُ فَظُلْمُ الْعَبْدِ نَفْسَهُ عِنْدَ بَعْضِ الْهَنَاتِ، وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِي لَا يُتْرَكُ فَظُلْمُ الْعِبَادِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً، الْقِصَاصُ هُنَاكَ شَدِيدٌ لَيْسَ هُوَ جَرْحاً بِاْلمُدَى وَ لَا ضَرْباً بِالسِّيَاطِ وَ لَكِنَّهُ مَا يُسْتَصْغَرُ ذَلِكَ مَعَهُ. فَإِيَّاكُمْ وَ التَّلَوُّنَ فِي دِينِ اللَّهِ فَإِنَّ جَمَاعَةً فِيمَا تَكْرَهُونَ مِنَ الْحَقِّ خَيْرٌ مِنْ فُرْقَةٍ فِيمَا تُحِبُّونَ مِنَ الْبَاطِلِ، وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يُعْطِ أَحَداً بِفُرْقَةٍ خَيْراً مِمَّنْ مَضَى وَ لَا مِمَّنْ بَقِيَ}}</ref>. | [[امام علی]] {{ع}} [[ظلم]] را به سه دسته تقسیم میکند و میفرماید: "[[آگاه]] باشید که [[ظلم]] بر سه نوع است: ظلمی که آمرزیده نمیشود و ظلمی که بازخواست میشود و ظلمی که آمرزیده شده و بازخواست ندارد. اما ظلمی که آمرزیده نمیشود، [[شرک]] به [[پروردگار]] است. چنانکه [[خداوند]] میفرماید: "همانا خدای کسی را که به او [[شرک]] ورزد، نمیآمرزد"، اما ظلمی که آمرزیده میشود، [[ظلم]] [[بنده]] است نسبت به خویشتن، به هنگام انجام [[گناهان]] صغیره و نیز ظلمی که بازخواست میشود، [[ظلم]] بندهای نسبت به [[بنده]] دیگر است. [[قصاص]] و تلافی ـ چنین ظلمی ـ در [[آخرت]] سخت و دشوار است و [[قصاص]] [[اخروی]] به وسیله زخم کاردها و ضربت تازیانهها نیست. [[قصاص]] در [[آخرت]] چنان است که زخم و تازیانه در برابر آن بسی کوچک شمرده میشود"<ref>{{متن حدیث|أَلَا وَ إِنَّ الظُّلْمَ ثَلَاثَةٌ: فَظُلْمٌ لَا يُغْفَرُ وَ ظُلْمٌ لَا يُتْرَكُ و ظُلْمٌ مَغْفُورٌ لَا يُطْلَبُ؛ فَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِي لَا يُغْفَرُ فَالشِّرْكُ بِاللَّهِ، قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ}}، وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِي يُغْفَرُ فَظُلْمُ الْعَبْدِ نَفْسَهُ عِنْدَ بَعْضِ الْهَنَاتِ، وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِي لَا يُتْرَكُ فَظُلْمُ الْعِبَادِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً، الْقِصَاصُ هُنَاكَ شَدِيدٌ لَيْسَ هُوَ جَرْحاً بِاْلمُدَى وَ لَا ضَرْباً بِالسِّيَاطِ وَ لَكِنَّهُ مَا يُسْتَصْغَرُ ذَلِكَ مَعَهُ. فَإِيَّاكُمْ وَ التَّلَوُّنَ فِي دِينِ اللَّهِ فَإِنَّ جَمَاعَةً فِيمَا تَكْرَهُونَ مِنَ الْحَقِّ خَيْرٌ مِنْ فُرْقَةٍ فِيمَا تُحِبُّونَ مِنَ الْبَاطِلِ، وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يُعْطِ أَحَداً بِفُرْقَةٍ خَيْراً مِمَّنْ مَضَى وَ لَا مِمَّنْ بَقِيَ}}</ref>. | ||
از دیدگاه حضرت تنها ظلمی که بازخواست میشود و قابل [[بخشش]] نیست، [[ظلم]] [[بنده]] است به [[بنده]] دیگر. لذا [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بارها بر این امر و دوری از [[ظلم]] به [[مردم]] و [[مظلومان]] تأکید داشتهاند<ref>[[نگین علی اکبری|علی اکبری، نگین]] و [[زینب نصیری زرندی|نصیری زرندی، زینب]] ، [[دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه (مقاله)|دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه]]، ص۱۶.</ref>. | از دیدگاه حضرت تنها ظلمی که بازخواست میشود و قابل [[بخشش]] نیست، [[ظلم]] [[بنده]] است به [[بنده]] دیگر. لذا [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} بارها بر این امر و دوری از [[ظلم]] به [[مردم]] و [[مظلومان]] تأکید داشتهاند<ref>[[نگین علی اکبری|علی اکبری، نگین]] و [[زینب نصیری زرندی|نصیری زرندی، زینب]]، [[دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه (مقاله)|دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه]]، ص۱۶.</ref>. | ||
==یاری کردن مظلوم== | == یاری کردن مظلوم == | ||
همانطور که [[کمک به ظالم]] [[ستمکاری]] است، [[کمک به مظلومان]] از [[نشانههای عدالت]] در وجود [[انسان]] است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: "[[بهترین]] [[عدالت]]، کمک کردن به [[مظلوم]] است"<ref>{{متن حدیث|أَحْسَنُ الْعَدْلِ نُصْرَةُ الْمَظْلُومِ}}؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۱۳.</ref>. [[دشمنی]] و مقابله با [[ظالم]] و [[یاری]] [[مظلوم]] یکی از آموزههای اکید [[دین مقدس اسلام]] است. | همانطور که [[کمک به ظالم]] [[ستمکاری]] است، [[کمک به مظلومان]] از [[نشانههای عدالت]] در وجود [[انسان]] است. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} میفرماید: "[[بهترین]] [[عدالت]]، کمک کردن به [[مظلوم]] است"<ref>{{متن حدیث|أَحْسَنُ الْعَدْلِ نُصْرَةُ الْمَظْلُومِ}}؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۱۳.</ref>. [[دشمنی]] و مقابله با [[ظالم]] و [[یاری]] [[مظلوم]] یکی از آموزههای اکید [[دین مقدس اسلام]] است. | ||
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در سفارش به دو [[فرزند]] گرامیاش [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} میفرماید: "[[دشمن]] [[ظالم]] و [[یاور]] [[مظلوم]] باشید"<ref>{{متن حدیث|كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً}}؛ شریف رضی، نهجالبلاغه، با شرح محمد عبده، ۳/۷۶.</ref>. [[یاری]] [[مظلوم]] تکلیفی است [[واجب]] که [[قصور]] و کوتاهی در انجام آن، جز با [[توبه]] و [[انابه]] به درگاه [[حق تعالی]] جبران نمیشود. | [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در سفارش به دو [[فرزند]] گرامیاش [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{ع}} میفرماید: "[[دشمن]] [[ظالم]] و [[یاور]] [[مظلوم]] باشید"<ref>{{متن حدیث|كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً}}؛ شریف رضی، نهجالبلاغه، با شرح محمد عبده، ۳/۷۶.</ref>. [[یاری]] [[مظلوم]] تکلیفی است [[واجب]] که [[قصور]] و کوتاهی در انجام آن، جز با [[توبه]] و [[انابه]] به درگاه [[حق تعالی]] جبران نمیشود. | ||
[[امام سجاد]]{{ع}} در ضمن دعایی عرض میکند: "[[الهی]] اگر در حضور من بر کسی ستمی رفته و من یاریاش نکردهام از تو پوزش میخواهم"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ مَظْلُومٍ ظُلِمَ بِحَضْرَتِي فَلَمْ أَنْصُرْهُ}}؛ صحیفه سجادیه، تحقیق سید محمد باقر موحد ابطحی، ص۱۸۷؛ ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، ص۳۸۹.</ref>. به همین [[دلیل]] ترک این [[تکلیف]] موجب [[عقاب]] و [[التزام]] به آن در خور [[پاداش]] است. | [[امام سجاد]] {{ع}} در ضمن دعایی عرض میکند: "[[الهی]] اگر در حضور من بر کسی ستمی رفته و من یاریاش نکردهام از تو پوزش میخواهم"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ مَظْلُومٍ ظُلِمَ بِحَضْرَتِي فَلَمْ أَنْصُرْهُ}}؛ صحیفه سجادیه، تحقیق سید محمد باقر موحد ابطحی، ص۱۸۷؛ ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، ص۳۸۹.</ref>. به همین [[دلیل]] ترک این [[تکلیف]] موجب [[عقاب]] و [[التزام]] به آن در خور [[پاداش]] است. | ||
[[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "هر مؤمنی، برادرش را بییاور بگذارد، در حالی که میتواند یاریاش کند، [[خداوند]] او را در [[دنیا]] و [[آخرت]] بییاور میگذارد"<ref>{{متن حدیث|مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يَخْذُلُ أَخَاهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى نُصْرَتِهِ إِلَّا خَذَلَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ}}؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۹۹؛ حسین بن سعید کوفی، کتاب المؤمن، ص۶۷.</ref>. [[یاری]] [[مظلوم]] [[عبادت]] مقبولی است که چون [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] [[پاداش]] فراوان دارد. [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: "هرکس [[حق]] مظلومی را از [[ظالم]] بگیرد، در [[بهشت]] همصحبت من خواهد بود"<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَخَذَ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِمِ كَانَ مَعِي فِي الْجَنَّةِ مُصَاحِباً}}؛ ابوالفتح کراجکی، کنزالفوائد، ص۵۶؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۵۹.</ref> و میفرماید: [[خداوند متعال]] به [[داود]] [[پیامبر]]{{صل}} فرموده است: هرکس مظلومی را [[یاری]] کند یا در [[راه]] [[دادخواهی]] با او قدم بردارد، [[خداوند]] در [[روز قیامت]] که همه قدمها میلغزد، قدمهایش را [[استوار]] میکند<ref>جلالالدین عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الدر المنثور؛ ج۲، ص۲۵۵؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج۱۵، ص۸۷۲.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: [[یاری]] یک [[مظلوم]] از یک ماه [[روزه]] و [[اعتکاف]] در [[مسجد الحرام]] بهتر است<ref>حسین بن سعید کوفی، کتاب المؤمن، ص۴۷؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۴۱۳.</ref>.<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۸۳.</ref> | [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: "هر مؤمنی، برادرش را بییاور بگذارد، در حالی که میتواند یاریاش کند، [[خداوند]] او را در [[دنیا]] و [[آخرت]] بییاور میگذارد"<ref>{{متن حدیث|مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يَخْذُلُ أَخَاهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى نُصْرَتِهِ إِلَّا خَذَلَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ}}؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۹۹؛ حسین بن سعید کوفی، کتاب المؤمن، ص۶۷.</ref>. [[یاری]] [[مظلوم]] [[عبادت]] مقبولی است که چون [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] [[پاداش]] فراوان دارد. [[رسول خدا]] {{صل}} میفرماید: "هرکس [[حق]] مظلومی را از [[ظالم]] بگیرد، در [[بهشت]] همصحبت من خواهد بود"<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَخَذَ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِمِ كَانَ مَعِي فِي الْجَنَّةِ مُصَاحِباً}}؛ ابوالفتح کراجکی، کنزالفوائد، ص۵۶؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۵۹.</ref> و میفرماید: [[خداوند متعال]] به [[داود]] [[پیامبر]] {{صل}} فرموده است: هرکس مظلومی را [[یاری]] کند یا در [[راه]] [[دادخواهی]] با او قدم بردارد، [[خداوند]] در [[روز قیامت]] که همه قدمها میلغزد، قدمهایش را [[استوار]] میکند<ref>جلالالدین عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الدر المنثور؛ ج۲، ص۲۵۵؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج۱۵، ص۸۷۲.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: [[یاری]] یک [[مظلوم]] از یک ماه [[روزه]] و [[اعتکاف]] در [[مسجد الحرام]] بهتر است<ref>حسین بن سعید کوفی، کتاب المؤمن، ص۴۷؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۴۱۳.</ref>.<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۸۳.</ref> | ||
==راهکارها و اقدامات عملی دفاع از مظلوم== | == راهکارها و اقدامات عملی دفاع از مظلوم == | ||
===نخست: [[کمک به مظلومان]] و [[توجه به مظلومان|توجه به آنان]]=== | === نخست: [[کمک به مظلومان]] و [[توجه به مظلومان|توجه به آنان]] === | ||
براساس آیات و روایات '''کمک به [[مظلوم]]''' از نشانههای [[عدالت]] در وجود [[انسان]] است و این امر مبتنی بر اصل [[عدالت]] و [[احترام به انسانیت]] و از مستقلات [[عقلی]] است. بدین معنی که اگر در [[شریعت]]، حکمی هم در این مورد نداشتیم، [[عقل]] [[آدمی]] میتواند حَسَن بودن آن را [[تأیید]] نماید<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۸۱ ـ ۳۸۳.</ref>. | براساس آیات و روایات '''کمک به [[مظلوم]]''' از نشانههای [[عدالت]] در وجود [[انسان]] است و این امر مبتنی بر اصل [[عدالت]] و [[احترام به انسانیت]] و از مستقلات [[عقلی]] است. بدین معنی که اگر در [[شریعت]]، حکمی هم در این مورد نداشتیم، [[عقل]] [[آدمی]] میتواند حَسَن بودن آن را [[تأیید]] نماید<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۸۱ ـ ۳۸۳.</ref>. | ||
===دوم: [[عدالت در تقسیم بیت المال]]=== | === دوم: [[عدالت در تقسیم بیت المال]] === | ||
[[امام علی]]{{ع}} در زمان خلافتش میخواست جلو [[حیف]] و میل [[اموال عمومی]] و [[سیستم]] ظالمانهای که در [[تقسیم بیت المال]] به وجود آمده بود را بگیرد و [[جامعه اسلامی]] را به [[مساوات]] و [[سادگی]] عصر [[پیغمبر]]{{صل}} برگرداند. روزی [[حضرت علی]]{{ع}} [[خراج]] و موجودی [[بیت المال]] را بین [[مسلمین]] تقسیم میکرد. مرد سرشناسی از [[انصار]] جلو آمد و [[امام]]{{ع}} سه [[دینار]] به او داد و بعد از او، [[غلام]] سیاهی آمد. [[امام]]{{ع}} به او نیز سه [[دینار]] پرداخت کرد. [[مرد]] [[انصاری]] در [[مقام]] [[اعتراض]] عرض کرد: ای [[امیرمؤمنان]]! این [[غلام]] من بود که دیروز آزادش کردم، تو او را با من یکسان قرار میدهی؟! [[امام]]{{ع}} در جواب آن مرد انصاری فرمود: من در [[کتاب خدا]] نظر کردم، و هیچ برتریای برای [[فرزندان]] [[اسماعیل]] بر [[فرزندان]] [[اسحاق]] ندیدم: {{متن حدیث|إِنَّ آدَمَ لَمْ يَلِدْ عَبْداً وَ لَا أَمَةً وَ إِنَّ النَّاسَ كُلَّهُمْ أَحْرَارٌ}}<ref>الکافی، ج ۸، ص ۶۹، ح ۲۶.</ref>؛ همانا از [[آدم]] [[غلام]] و کنیزی متولد نشد، همه [[مردم]] آزادند. بنابراین اگر در برههای از زمان و تحت شرایط خاص، طوق [[بندگی]] بر گردن بعضی از افراد [[انسان]] بیفتد، سرانجام باید [[آزاد]] شوند و به اصل خود بازگردند<ref>[[غلام سخی حلیمی|سخی حلیمی، غلام]]، [[فرهنگ کوثر (نشریه)|فصلنامه فرهنگ کوثر]]، [[امام علی و دفاع از مظلوم (مقاله)|امام علی و دفاع از مظلوم]]، ص۲۷، ۲۸.</ref>. | [[امام علی]] {{ع}} در زمان خلافتش میخواست جلو [[حیف]] و میل [[اموال عمومی]] و [[سیستم]] ظالمانهای که در [[تقسیم بیت المال]] به وجود آمده بود را بگیرد و [[جامعه اسلامی]] را به [[مساوات]] و [[سادگی]] عصر [[پیغمبر]] {{صل}} برگرداند. روزی [[حضرت علی]] {{ع}} [[خراج]] و موجودی [[بیت المال]] را بین [[مسلمین]] تقسیم میکرد. مرد سرشناسی از [[انصار]] جلو آمد و [[امام]] {{ع}} سه [[دینار]] به او داد و بعد از او، [[غلام]] سیاهی آمد. [[امام]] {{ع}} به او نیز سه [[دینار]] پرداخت کرد. [[مرد]] [[انصاری]] در [[مقام]] [[اعتراض]] عرض کرد: ای [[امیرمؤمنان]]! این [[غلام]] من بود که دیروز آزادش کردم، تو او را با من یکسان قرار میدهی؟! [[امام]] {{ع}} در جواب آن مرد انصاری فرمود: من در [[کتاب خدا]] نظر کردم، و هیچ برتریای برای [[فرزندان]] [[اسماعیل]] بر [[فرزندان]] [[اسحاق]] ندیدم: {{متن حدیث|إِنَّ آدَمَ لَمْ يَلِدْ عَبْداً وَ لَا أَمَةً وَ إِنَّ النَّاسَ كُلَّهُمْ أَحْرَارٌ}}<ref>الکافی، ج ۸، ص ۶۹، ح ۲۶.</ref>؛ همانا از [[آدم]] [[غلام]] و کنیزی متولد نشد، همه [[مردم]] آزادند. بنابراین اگر در برههای از زمان و تحت شرایط خاص، طوق [[بندگی]] بر گردن بعضی از افراد [[انسان]] بیفتد، سرانجام باید [[آزاد]] شوند و به اصل خود بازگردند<ref>[[غلام سخی حلیمی|سخی حلیمی، غلام]]، [[فرهنگ کوثر (نشریه)|فصلنامه فرهنگ کوثر]]، [[امام علی و دفاع از مظلوم (مقاله)|امام علی و دفاع از مظلوم]]، ص۲۷، ۲۸.</ref>. | ||
===سوم: [[مبارزه با ظالم]]=== | === سوم: [[مبارزه با ظالم]] === | ||
[[ظلمستیزی]] یکی از عوامل [[پویایی]] [[جامعه]] و از اصلیترین کلیدهای [[تأمین امنیت]] در [[مکتب]] [[اسلامی]] محسوب میشود. [[آیات قرآن کریم]] بهصراحت بر [[ضرورت]] بهکارگیری روش [[حقطلبی]] و [[ظلم ستیزی]] در [[اصلاح]] [[مفاسد]] تأکید دارد و این [[مبارزه]] [[هدف از بعثت انبیا]] و [[پیامبر خاتم]]{{صل}} بوده است. [[مبارزه با ظلم]] [[وظیفه]] تمام [[مردم]] نیز محسوب میشود بلکه [[پیامبران]]، جز با کمک و [[همراهی]] مردم [[قادر]] به مبارزه با ظلم نخواهند بود<ref>[[محمد حسین جمشیدی|جمشیدی، محمد حسین]]، [[احیای اندیشه ظلمستیزی دینی در تفکر سیاسی دینی امام خمینی (مقاله)|احیای اندیشه ظلمستیزی دینی در تفکر سیاسی دینی امام خمینی]]، ص۳۲؛ [[سید مهدی موسوی|موسوی، سید مهدی]]، [[تربیت سیاسی در پرتو انتظار (مقاله)|تربیت سیاسی در پرتو انتظار]]؛ [[سید سجاد ایزدهی|ایزدهی، سید سجاد]]، [[فقه سیاسی امام خمینی (کتاب)|فقه سیاسی امام خمینی]]، ص۱۳۲.</ref>. | [[ظلمستیزی]] یکی از عوامل [[پویایی]] [[جامعه]] و از اصلیترین کلیدهای [[تأمین امنیت]] در [[مکتب]] [[اسلامی]] محسوب میشود. [[آیات قرآن کریم]] بهصراحت بر [[ضرورت]] بهکارگیری روش [[حقطلبی]] و [[ظلم ستیزی]] در [[اصلاح]] [[مفاسد]] تأکید دارد و این [[مبارزه]] [[هدف از بعثت انبیا]] و [[پیامبر خاتم]] {{صل}} بوده است. [[مبارزه با ظلم]] [[وظیفه]] تمام [[مردم]] نیز محسوب میشود بلکه [[پیامبران]]، جز با کمک و [[همراهی]] مردم [[قادر]] به مبارزه با ظلم نخواهند بود<ref>[[محمد حسین جمشیدی|جمشیدی، محمد حسین]]، [[احیای اندیشه ظلمستیزی دینی در تفکر سیاسی دینی امام خمینی (مقاله)|احیای اندیشه ظلمستیزی دینی در تفکر سیاسی دینی امام خمینی]]، ص۳۲؛ [[سید مهدی موسوی|موسوی، سید مهدی]]، [[تربیت سیاسی در پرتو انتظار (مقاله)|تربیت سیاسی در پرتو انتظار]]؛ [[سید سجاد ایزدهی|ایزدهی، سید سجاد]]، [[فقه سیاسی امام خمینی (کتاب)|فقه سیاسی امام خمینی]]، ص۱۳۲.</ref>. | ||
===چهارم: [[دادخواهی]]=== | === چهارم: [[دادخواهی]] === | ||
[[دادخواهی]] عبارت است از [[شکایت]] [[مظلوم]] نزد [[حاکم]] یا [[قاضی]] از [[ستم]] دیگری. خداوند همه توانمندان را به فریادرسی فریادخواهان فراخوانده و انسانهایی را که نسبت به اینان [[احساس مسئولیت]] نمیکنند [[نکوهش]] کرده است. این عنوان در [[قرآن کریم]] صریحاً به کار نرفته است؛ اما معنای واژگان و اصطلاح [[دادخواهی]] را از برخی آیات میتوان استفاده کرد. [[قرآن کریم]] [[دادخواهی]] را [[حق]] افراد ستمدیده دانسته و به [[مظلوم]] اجازه میدهد با بدگویی از [[ظالم]] و رسوا کردن وی برای احقاق [[حق]] خویش گام بردارد<ref>[[محمود گودرزی|گودرزی، محمود]]، [[دادخواهی (مقاله)|دادخواهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲؛ [[علی اکبر شایستهنژاد|شایستهنژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «فریادرسی و فریادخواهی»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۳۵۲.</ref>. | [[دادخواهی]] عبارت است از [[شکایت]] [[مظلوم]] نزد [[حاکم]] یا [[قاضی]] از [[ستم]] دیگری. خداوند همه توانمندان را به فریادرسی فریادخواهان فراخوانده و انسانهایی را که نسبت به اینان [[احساس مسئولیت]] نمیکنند [[نکوهش]] کرده است. این عنوان در [[قرآن کریم]] صریحاً به کار نرفته است؛ اما معنای واژگان و اصطلاح [[دادخواهی]] را از برخی آیات میتوان استفاده کرد. [[قرآن کریم]] [[دادخواهی]] را [[حق]] افراد ستمدیده دانسته و به [[مظلوم]] اجازه میدهد با بدگویی از [[ظالم]] و رسوا کردن وی برای احقاق [[حق]] خویش گام بردارد<ref>[[محمود گودرزی|گودرزی، محمود]]، [[دادخواهی (مقاله)|دادخواهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲؛ [[علی اکبر شایستهنژاد|شایستهنژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «فریادرسی و فریادخواهی»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۳۵۲.</ref>. | ||