جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[پیامبر خاتم]] {{صل}} در سخن گفتن آرام بود و [[فصاحت]] همراه با [[بلاغت]] داشت. بیشتر گوش میکرد و کمتر سخن میگفت. اگر سخنی میگفت، به [[ضرورت]] بود و زوایدی در کلامش دیده نمیشد. به کسی [[طعنه]] نمیزد. سخنش، [[منظم]]، کوتاه و قانع کننده بود. وسط صحبت گاهی درنگ میکرد تا مخاطبان، حرفهای او را خوب بفهمند و گاهی خاموش میماند تا دیگران [[پرسش]] خود را مطرح کنند. در [[شرم]] و [[حیا]] بیمانند بود. اگر سخنی غیرعادی بر زبان جاری میکرد، از شدت شرم چهرهاش سرخ میشد. بسیار پرحوصله و با گذشت بود<ref>بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۳۲.</ref>. | [[پیامبر خاتم]] {{صل}} در سخن گفتن آرام بود و [[فصاحت]] همراه با [[بلاغت]] داشت. بیشتر گوش میکرد و کمتر سخن میگفت. اگر سخنی میگفت، به [[ضرورت]] بود و زوایدی در کلامش دیده نمیشد. به کسی [[طعنه]] نمیزد. سخنش، [[منظم]]، کوتاه و قانع کننده بود. وسط صحبت گاهی درنگ میکرد تا مخاطبان، حرفهای او را خوب بفهمند و گاهی خاموش میماند تا دیگران [[پرسش]] خود را مطرح کنند. در [[شرم]] و [[حیا]] بیمانند بود. اگر سخنی غیرعادی بر زبان جاری میکرد، از شدت شرم چهرهاش سرخ میشد. بسیار پرحوصله و با گذشت بود<ref>بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۳۲.</ref>. | ||
کیفیت [[کلام]]، نشاندهنده [[میزان]] [[خرد]] و [[شخصیت]] گوینده است. [[رسول گرامی اسلام]]، [[امیر]] سخن ورزی بود و سخنانش کاملاً مفید و مرتبط با موضوع بود. «[[پیامبر اکرم]]{{صل}} زبان خویش را نگه میداشت و به کار نمیانداخت مگر در اموری که به آن [[حضرت]] مربوط یا سودمند باشد. وقتی هم سخنی میگفت، [[الفت]] بخش بود، نه عامل [[تفرقه]] و [[وحدت]] شکنی [[جامعه]]»<ref>بحارالانوار، ج۱۶، ص۱۵۱.</ref>. | کیفیت [[کلام]]، نشاندهنده [[میزان]] [[خرد]] و [[شخصیت]] گوینده است. [[رسول گرامی اسلام]]، [[امیر]] سخن ورزی بود و سخنانش کاملاً مفید و مرتبط با موضوع بود. «[[پیامبر اکرم]] {{صل}} زبان خویش را نگه میداشت و به کار نمیانداخت مگر در اموری که به آن [[حضرت]] مربوط یا سودمند باشد. وقتی هم سخنی میگفت، [[الفت]] بخش بود، نه عامل [[تفرقه]] و [[وحدت]] شکنی [[جامعه]]»<ref>بحارالانوار، ج۱۶، ص۱۵۱.</ref>. | ||
ایشان به قدر [[عقول]] دیگران سخن میگفت، چنان که [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: «[[رسول خدا]]{{صل}} هرگز با [[مردم]]، با عمق [[عقل]] و [[درک]] خود سخن نگفت و میفرمود: ما [[پیامبران]] مأموریم که با مردم به اندازه عقل آنان حرف بزنیم، نه به قدر [[فهم]] خودمان».<ref>{{متن حدیث|مَا كَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} الْعِبَادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ وَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُكَلِّمَ النَّاسَ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِمْ}}؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۸۰.</ref>؛ | ایشان به قدر [[عقول]] دیگران سخن میگفت، چنان که [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: «[[رسول خدا]] {{صل}} هرگز با [[مردم]]، با عمق [[عقل]] و [[درک]] خود سخن نگفت و میفرمود: ما [[پیامبران]] مأموریم که با مردم به اندازه عقل آنان حرف بزنیم، نه به قدر [[فهم]] خودمان».<ref>{{متن حدیث|مَا كَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} الْعِبَادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ وَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُكَلِّمَ النَّاسَ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِمْ}}؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۸۰.</ref>؛ | ||
سخنان حضرت مایه جلب مخاطبان میگردید؛ زیرا همهفهم بود. دراین باره آمده است: {{متن حدیث|كَانَ كَلَامُهُ فَصْلًا يَتَبَيَّنُهُ كُلُّ مَنْ سَمِعَهُ}}؛ «سخنانش، روشن و گویا بود، چنان که هر شنوندهای آن را میفهمید»<ref>مکارم الاخلاق، ص۲۳.</ref>. | سخنان حضرت مایه جلب مخاطبان میگردید؛ زیرا همهفهم بود. دراین باره آمده است: {{متن حدیث|كَانَ كَلَامُهُ فَصْلًا يَتَبَيَّنُهُ كُلُّ مَنْ سَمِعَهُ}}؛ «سخنانش، روشن و گویا بود، چنان که هر شنوندهای آن را میفهمید»<ref>مکارم الاخلاق، ص۲۳.</ref>. | ||
[[صبر]] و [[تحمل]] اشخاص هنگام گوش دادن به گفتار دیگران مشخص میشود؛ چه اینکه برخی افراد کم ظرفیت در میانه سخنان دیگران، کلامشان را قطع میکنند. درباره [[سیره رسول خدا]]{{صل}} در این زمینه آمده است: {{متن حدیث|مَنْ تَكَلَّمَ أَنْصَتُوا لَهُ حَتَّى يَفْرُغَ وَ لَا يَقْطَعُ عَلَى أَحَدٍ كَلَامَهُ}} «هرکس در حال حرف زدن است، ساکت شوید تا از [[سخن گفتن]] [[فراغت]] یابد و خود آن [[حضرت]] هم هرگز [[کلام]] کسی را قطع نمیکرد».<ref>بحارالانوار، ج۱۶، ص۱۵۳.</ref>. | [[صبر]] و [[تحمل]] اشخاص هنگام گوش دادن به گفتار دیگران مشخص میشود؛ چه اینکه برخی افراد کم ظرفیت در میانه سخنان دیگران، کلامشان را قطع میکنند. درباره [[سیره رسول خدا]] {{صل}} در این زمینه آمده است: {{متن حدیث|مَنْ تَكَلَّمَ أَنْصَتُوا لَهُ حَتَّى يَفْرُغَ وَ لَا يَقْطَعُ عَلَى أَحَدٍ كَلَامَهُ}} «هرکس در حال حرف زدن است، ساکت شوید تا از [[سخن گفتن]] [[فراغت]] یابد و خود آن [[حضرت]] هم هرگز [[کلام]] کسی را قطع نمیکرد».<ref>بحارالانوار، ج۱۶، ص۱۵۳.</ref>. | ||
لهجه خوش و برخورد [[زیبا]] و سخن همراه با [[تبسم]] بسیار اثرگذار است و کلام را [[دل]] نشین میسازد. این جلوه از [[رفتار]] [[انسانی]] نیز در [[سیره]] [[رسول]] [[رحمت]] به خوبی نمایان بود: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} إِذَا حَدَّثَ بِحَدِيثٍ تَبَسَّمَ فِي حَدِيثِهِ}}؛ «سخن گفتن [[رسول الله]]{{صل}} با تبسمی دلنشین آمیخته بود»<ref>سنن النبی، ص۴۸.</ref>. | لهجه خوش و برخورد [[زیبا]] و سخن همراه با [[تبسم]] بسیار اثرگذار است و کلام را [[دل]] نشین میسازد. این جلوه از [[رفتار]] [[انسانی]] نیز در [[سیره]] [[رسول]] [[رحمت]] به خوبی نمایان بود: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} إِذَا حَدَّثَ بِحَدِيثٍ تَبَسَّمَ فِي حَدِيثِهِ}}؛ «سخن گفتن [[رسول الله]] {{صل}} با تبسمی دلنشین آمیخته بود»<ref>سنن النبی، ص۴۸.</ref>. | ||
همه [[سخنان رسول اکرم]]{{صل}}، [[حکمت]] و [[هدایت]] و [[خطبه]] هایش کوتاه بود و کمترین سخن [[بیهوده]] در آن راه نداشت: {{متن حدیث|كَانَ أَقْصَرَ النَّاسِ خُطْبَةً وَ أَقَلَّهُمْ هَذَراً}}<ref>بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۳۷.</ref>؛ در عین کوتاهی سخن اگر لازم میشد، برای تفهیم مطالب و [[درک]] شنونده، سخن را تکرار میکرد: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} إِذَا حَدَّثَ الْحَدِيثَ أَوْ سُئِلَ عَنِ الْأَمْرِ كَرَّرَهُ ثَلَاثاً لِيَفْهَمَ وَ يُفْهَمَ عَنْهُ}} «گاهی برای آنکه سخنش کاملاً برای طرف مقابل، مفهوم و بیابهام باشد، آن را سه بار تکرار میفرمود».<ref>مکارم الاخلاق، ص۲۰.</ref>. | همه [[سخنان رسول اکرم]] {{صل}}، [[حکمت]] و [[هدایت]] و [[خطبه]] هایش کوتاه بود و کمترین سخن [[بیهوده]] در آن راه نداشت: {{متن حدیث|كَانَ أَقْصَرَ النَّاسِ خُطْبَةً وَ أَقَلَّهُمْ هَذَراً}}<ref>بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۳۷.</ref>؛ در عین کوتاهی سخن اگر لازم میشد، برای تفهیم مطالب و [[درک]] شنونده، سخن را تکرار میکرد: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} إِذَا حَدَّثَ الْحَدِيثَ أَوْ سُئِلَ عَنِ الْأَمْرِ كَرَّرَهُ ثَلَاثاً لِيَفْهَمَ وَ يُفْهَمَ عَنْهُ}} «گاهی برای آنکه سخنش کاملاً برای طرف مقابل، مفهوم و بیابهام باشد، آن را سه بار تکرار میفرمود».<ref>مکارم الاخلاق، ص۲۰.</ref>. | ||
دیرتر از همه [[خشمگین]] و عصبانی میشد و زودتر از همه گذشت میکرد. در حال [[خشم]] و رضا، جز سخن [[حق]] نمیگفت: {{متن حدیث|وَ كَانَ فِي الرِّضَا وَ الْغَضَبِ لَا يَقُولُ إِلَّا حَقّاً}}؛ «[[پیامبر اکرم]]{{صل}} در حال رضا و [[غضب]]، چیزی جز حق نمیگفت»<ref>سنن النبی، ص۷۶.</ref>. زبان را [[نشانه]] [[زیبایی]] میدانست و میفرمود: {{متن حدیث|أَلْجَمَالُ فِي الرَّجُلِ الِّلسَانُ}}؛ «زیبایی مرد، زبان اوست»<ref>بهاءالدین خرمشاهی؛ مسعود انصاری، پیام پیامبر، ج۱، ص۵۲۲.</ref>. | دیرتر از همه [[خشمگین]] و عصبانی میشد و زودتر از همه گذشت میکرد. در حال [[خشم]] و رضا، جز سخن [[حق]] نمیگفت: {{متن حدیث|وَ كَانَ فِي الرِّضَا وَ الْغَضَبِ لَا يَقُولُ إِلَّا حَقّاً}}؛ «[[پیامبر اکرم]] {{صل}} در حال رضا و [[غضب]]، چیزی جز حق نمیگفت»<ref>سنن النبی، ص۷۶.</ref>. زبان را [[نشانه]] [[زیبایی]] میدانست و میفرمود: {{متن حدیث|أَلْجَمَالُ فِي الرَّجُلِ الِّلسَانُ}}؛ «زیبایی مرد، زبان اوست»<ref>بهاءالدین خرمشاهی؛ مسعود انصاری، پیام پیامبر، ج۱، ص۵۲۲.</ref>. | ||
[[شایسته]] است [[انسان]] هرگاه لب به سخن باز میکند، [[کلامی]] شایسته و همراه با [[اندیشه]] بگوید که [[گواه]] زیبایی درون و [[کمالات]] [[روحی]] او باشد. رسول الله{{صل}}، زیاده گویی را مایه [[سنگ دلی]] میدانست و میفرمود: | [[شایسته]] است [[انسان]] هرگاه لب به سخن باز میکند، [[کلامی]] شایسته و همراه با [[اندیشه]] بگوید که [[گواه]] زیبایی درون و [[کمالات]] [[روحی]] او باشد. رسول الله {{صل}}، زیاده گویی را مایه [[سنگ دلی]] میدانست و میفرمود: | ||
{{متن حدیث|لَا تُكْثِرُوا الْكَلَامَ بِغَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ، فَإِنَّ كَثْرَةَ الْكَلَامِ بِغَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ قَسْوَةُ الْقَلْبِ}} «در غیر از [[یاد خدا]]، بسیار سخن مگویید؛ زیرا بسیارگویی در جز یاد خدا، موجب سخت دلی است».<ref>عباس مهرین، خاتم النبیین، ص۵۲۴۸.</ref>. | {{متن حدیث|لَا تُكْثِرُوا الْكَلَامَ بِغَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ، فَإِنَّ كَثْرَةَ الْكَلَامِ بِغَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ قَسْوَةُ الْقَلْبِ}} «در غیر از [[یاد خدا]]، بسیار سخن مگویید؛ زیرا بسیارگویی در جز یاد خدا، موجب سخت دلی است».<ref>عباس مهرین، خاتم النبیین، ص۵۲۴۸.</ref>. | ||
در جای دیگر فرمود: «[[خدا]] بیامرزد کسی را که زیاده گویی خود را مهار کند»<ref>سنن النبی، ص۴۵.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، دیگران را از سخنان [[بیهوده]] [[نهی]] میفرمود و گزیده گویی را از نشانههای [[مسلمانی]] میشمرد: {{متن حدیث|مِنْ حُسْنِ إِسْلَامِ الْمَرْءِ تَرْكُهُ الْكَلَامَ فِيمَا لَا يَعْنِيهِ}}؛ «از نشانههای نیکویی [[اسلام]] شخص، دم فرو بستن از [[بیهودهگویی]] است»<ref>میزان الحکمه، ج۱۱، ص۵۲۴.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[رسول مهربانی (کتاب)|رسول مهربانی]] ص۲۶.</ref>. | در جای دیگر فرمود: «[[خدا]] بیامرزد کسی را که زیاده گویی خود را مهار کند»<ref>سنن النبی، ص۴۵.</ref>. [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، دیگران را از سخنان [[بیهوده]] [[نهی]] میفرمود و گزیده گویی را از نشانههای [[مسلمانی]] میشمرد: {{متن حدیث|مِنْ حُسْنِ إِسْلَامِ الْمَرْءِ تَرْكُهُ الْكَلَامَ فِيمَا لَا يَعْنِيهِ}}؛ «از نشانههای نیکویی [[اسلام]] شخص، دم فرو بستن از [[بیهودهگویی]] است»<ref>میزان الحکمه، ج۱۱، ص۵۲۴.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[رسول مهربانی (کتاب)|رسول مهربانی]] ص۲۶.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |