علم حضرت فاطمه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۷: خط ۷:
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[معصومان]] از جمله [[حضرت فاطمه]]{{س}} [[دانش]] خود را از سرچشمه [[وحی]] فرا می‌گرفتند. او از محضر [[پدر]] به عنوان [[بهترین]] [[معلم]] بهره‌ها برد و درس‌های عملی فراوانی از [[مکتب]] همسرش آموخت.
[[معصومان]] از جمله [[حضرت فاطمه]] {{س}} [[دانش]] خود را از سرچشمه [[وحی]] فرا می‌گرفتند. او از محضر [[پدر]] به عنوان [[بهترین]] [[معلم]] بهره‌ها برد و درس‌های عملی فراوانی از [[مکتب]] همسرش آموخت.
[[علوم]] و اسراری که [[رسول خدا]]{{صل}} برای او باز می‌گفت، علی{{ع}} می‌نوشت و [[فاطمه]] آنها را در [[مصحف]] خود گرد می‌آورد. به گفته [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[علم]] گذشتگان و آیندگان در [[صحیفه]] فاطمیه آماده است. این مصحف هم اکنون نزد [[امام زمان]]{{ع}} است<ref>کافی، ج۱، ص۲۴۰.</ref>.
[[علوم]] و اسراری که [[رسول خدا]] {{صل}} برای او باز می‌گفت، علی {{ع}} می‌نوشت و [[فاطمه]] آنها را در [[مصحف]] خود گرد می‌آورد. به گفته [[امیرمؤمنان]] {{ع}} [[علم]] گذشتگان و آیندگان در [[صحیفه]] فاطمیه آماده است. این مصحف هم اکنون نزد [[امام زمان]] {{ع}} است<ref>کافی، ج۱، ص۲۴۰.</ref>.


[[امام خمینی]] (ره) درباره [[مصحف حضرت زهرا]]{{س}} می‌نویسد:
[[امام خمینی]] (ره) درباره [[مصحف حضرت زهرا]] {{س}} می‌نویسد:
ما مفتخریم که... صحیفه فاطمیه که کتاب [[الهام]] شده از جانب [[خداوند تعالی]] به [[زهرای مرضیه]]{{س}} است، از ما است<ref>وصیت‌نامه سیاسی – الهی.</ref>.
ما مفتخریم که... صحیفه فاطمیه که کتاب [[الهام]] شده از جانب [[خداوند تعالی]] به [[زهرای مرضیه]] {{س}} است، از ما است<ref>وصیت‌نامه سیاسی – الهی.</ref>.
به نقل [[عمار]]، روزی امیرمؤمنان{{ع}} به [[خانه]] آمد. فاطمه{{س}} گفت: «[[یا علی]]! بیا نزدیک تا از حوادث گذشته و [[آینده]] برایت سخن بگویم». علی{{ع}} که از سخن فاطمه{{س}} [[تعجب]] کرده بود، [[خدمت]] [[پیامبر]]{{صل}} رسید. رسول خدا{{صل}} آغاز به سخن کرد و فرمود: «گویا فاطمه{{س}} به شما چنین و چنان گفته است و بدین جهت نزد من آمده‌ای. [[نور]] فاطمه{{س}} نیز از سنخ نور ما است. علی{{ع}} با شنیدن این سخن به [[سجده]] افتاد و [[خدا]] را [[سپاس]] گفت».
به نقل [[عمار]]، روزی امیرمؤمنان {{ع}} به [[خانه]] آمد. فاطمه {{س}} گفت: «[[یا علی]]! بیا نزدیک تا از حوادث گذشته و [[آینده]] برایت سخن بگویم». علی {{ع}} که از سخن فاطمه {{س}} [[تعجب]] کرده بود، [[خدمت]] [[پیامبر]] {{صل}} رسید. رسول خدا {{صل}} آغاز به سخن کرد و فرمود: «گویا فاطمه {{س}} به شما چنین و چنان گفته است و بدین جهت نزد من آمده‌ای. [[نور]] فاطمه {{س}} نیز از سنخ نور ما است. علی {{ع}} با شنیدن این سخن به [[سجده]] افتاد و [[خدا]] را [[سپاس]] گفت».


علی{{ع}} نزد فاطمه{{س}} بازگشت. فاطمه{{س}} گفت‌و‌گوی علی{{ع}} با پیامبر{{صل}} را نقل کرد و فرمود: «خدا نور مرا آفرید و خدا را [[تسبیح]] می‌گفت، سپس آن را در درختی بهشتی به [[ودیعت]] نهاد. پدرم چون وارد [[بهشت]] شد [[مأمور]] شد از میوه آن درخت بخورد و بدین وسیله نور من به صلب او منتقل گشت و از صلب او به رحم مادرم وارد شد. یا علی! من از آن نورم و حوادث گذشته و آینده را به آن نور می‌یابم. یا علی! [[مؤمن]] با [[نور خدا]] می‌بیند»<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۸ و عیون المعجزات، ص۵۴.</ref>.<ref>[[علی رفیعی|رفیعی، علی]]، [[درآمدی بر سیره فاطمی (کتاب)|درآمدی بر سیره فاطمی]]، ص ۲۹.</ref>
علی {{ع}} نزد فاطمه {{س}} بازگشت. فاطمه {{س}} گفت‌و‌گوی علی {{ع}} با پیامبر {{صل}} را نقل کرد و فرمود: «خدا نور مرا آفرید و خدا را [[تسبیح]] می‌گفت، سپس آن را در درختی بهشتی به [[ودیعت]] نهاد. پدرم چون وارد [[بهشت]] شد [[مأمور]] شد از میوه آن درخت بخورد و بدین وسیله نور من به صلب او منتقل گشت و از صلب او به رحم مادرم وارد شد. یا علی! من از آن نورم و حوادث گذشته و آینده را به آن نور می‌یابم. یا علی! [[مؤمن]] با [[نور خدا]] می‌بیند»<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۸ و عیون المعجزات، ص۵۴.</ref>.<ref>[[علی رفیعی|رفیعی، علی]]، [[درآمدی بر سیره فاطمی (کتاب)|درآمدی بر سیره فاطمی]]، ص ۲۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش