قرض‌الحسنه در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۷: خط ۷:
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
*قرض، در لغت، به معنای عبور کردن و گذشتن است. چیزی از [[مال]] هم که به [[انسان]] داده می‌شود، به شرط آنکه عین یا مثل آن را برگردانند، قرض نامیده می‌شود<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۷، ص ۲۱۷؛ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص ۶۶۶ و علی اکبر قریشی، قاموس قرآن، ج ۵، ص ص ۳۰۶ - ۳۰۷.</ref>. بریدن با دندان هم از دیگر معنایی است که در کتاب‌های لغت یکی از معانی قرض دانسته شده است و [[دلیل]] اینکه به وام قرض می‌گویند، این [[دلیل]] است که آن قسمت از [[مال]] را از بقیه [[اموال]] جدا می‌کنند و به دیگری می‌دهند که عین یا مثل آن را پس از مدتی باز گرداند<ref>لسان العرب، ج۷، ص۲۱۶-۲۱۷ و مفردات الفاظ القرآن، ص ۶۶۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۳.</ref>.
* قرض، در لغت، به معنای عبور کردن و گذشتن است. چیزی از [[مال]] هم که به [[انسان]] داده می‌شود، به شرط آنکه عین یا مثل آن را برگردانند، قرض نامیده می‌شود<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۷، ص ۲۱۷؛ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص ۶۶۶ و علی اکبر قریشی، قاموس قرآن، ج ۵، ص ص ۳۰۶ - ۳۰۷.</ref>. بریدن با دندان هم از دیگر معنایی است که در کتاب‌های لغت یکی از معانی قرض دانسته شده است و [[دلیل]] اینکه به وام قرض می‌گویند، این [[دلیل]] است که آن قسمت از [[مال]] را از بقیه [[اموال]] جدا می‌کنند و به دیگری می‌دهند که عین یا مثل آن را پس از مدتی باز گرداند<ref>لسان العرب، ج۷، ص۲۱۶-۲۱۷ و مفردات الفاظ القرآن، ص ۶۶۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۳.</ref>.


==[[فضیلت]] قرض دادن‌==
== [[فضیلت]] قرض دادن‌==
*قرض و عاریه دادن از سنت‌های مؤکد [[رسول خدا]]{{صل}} است و ایشان در [[احادیث]] زیادی [[مسلمانان]] را به این امر خداپسندانه [[دعوت]] کرده، آن را [[صدقه]]<ref>الطبرانی، المعجم الصغیر، ج ۱، ص ۱۴۳ و جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۲۸۴ و المتقی الهندی، کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۱۰.</ref>، بلکه بهتر از [[صدقه]] معرفی کرده و فرموده‌اند: "شبی که مرا به [[آسمان]] بردند، دیدم که بر در [[بهشت]] نوشته است: [[ثواب]] [[صدقه]] ده برابر است و [[ثواب]] قرض دادن، هجده برابر؛ پس به [[جبرئیل]] گفتم: چرا قرض از [[صدقه]] [[برتر]] است؟ گفت: "چون فرد [[نیاز]] مند، گاه چیزی دارد و باز دست [[نیاز]] دراز می‌کند؛ اما خواهان قرض، تقاضای [[کمک]] نمی‌کند؛ مگر به [[دلیل]] [[نیاز]]"<ref>محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۳۹۵ و کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۱۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۳.</ref>.
* قرض و عاریه دادن از سنت‌های مؤکد [[رسول خدا]] {{صل}} است و ایشان در [[احادیث]] زیادی [[مسلمانان]] را به این امر خداپسندانه [[دعوت]] کرده، آن را [[صدقه]]<ref>الطبرانی، المعجم الصغیر، ج ۱، ص ۱۴۳ و جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۲۸۴ و المتقی الهندی، کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۱۰.</ref>، بلکه بهتر از [[صدقه]] معرفی کرده و فرموده‌اند: "شبی که مرا به [[آسمان]] بردند، دیدم که بر در [[بهشت]] نوشته است: [[ثواب]] [[صدقه]] ده برابر است و [[ثواب]] قرض دادن، هجده برابر؛ پس به [[جبرئیل]] گفتم: چرا قرض از [[صدقه]] [[برتر]] است؟ گفت: "چون فرد [[نیاز]] مند، گاه چیزی دارد و باز دست [[نیاز]] دراز می‌کند؛ اما خواهان قرض، تقاضای [[کمک]] نمی‌کند؛ مگر به [[دلیل]] [[نیاز]]"<ref>محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۳۹۵ و کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۱۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۳.</ref>.
* [[رسول اکرم]]{{صل}} قرض دادن را از [[حقوق]] [[همسایگان]] بر یکدیگر برشمرده<ref>شهید ثانی، مسکن الفؤاد، ص ۱۱۴؛ الطبرانی، مسند الشامیین، ج ۳، ص ۳۳۹ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۵۷۸</ref>، درباره کسانی که با داشتن امکانات [[مالی]] از قرض دادن به [[نیازمندان]] خودداری می‌کنند، فرموده‌اند: "کسی که [[برادر دینی]] اش برای قرض به وی مراجعه کند و او در حالی که بر این کار [[قادر]] باشد؛ این کار را نکند، [[خداوند]] بوی [[بهشت]] را بر او [[حرام]] می‌کند"<ref>حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۴۳۱؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۵ و شیخ صدوق، امالی، ص ۴۳۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۴.</ref>.
* [[رسول اکرم]] {{صل}} قرض دادن را از [[حقوق]] [[همسایگان]] بر یکدیگر برشمرده<ref>شهید ثانی، مسکن الفؤاد، ص ۱۱۴؛ الطبرانی، مسند الشامیین، ج ۳، ص ۳۳۹ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۵۷۸</ref>، درباره کسانی که با داشتن امکانات [[مالی]] از قرض دادن به [[نیازمندان]] خودداری می‌کنند، فرموده‌اند: "کسی که [[برادر دینی]] اش برای قرض به وی مراجعه کند و او در حالی که بر این کار [[قادر]] باشد؛ این کار را نکند، [[خداوند]] بوی [[بهشت]] را بر او [[حرام]] می‌کند"<ref>حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۴۳۱؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۵ و شیخ صدوق، امالی، ص ۴۳۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۴.</ref>.


==[[نکوهش]] قرض گرفتن==  
== [[نکوهش]] قرض گرفتن ==  
* [[پیامبر خدا]]{{صل}} هم [[مسلمانان]] را به قرض دادن [[تشویق]] می‌فرمودند و هم به آنان توصیه می‌کردند، تا حد ممکن بزرگ‌منشی به خرج داده، از گرفتن قرض بپرهیزند. ایشان وام گرفتن را مایه غصّه شب و [[خواری]] روز دانسته<ref>ابن ابی جمهور، عوالی اللآلی، ج ۲، ص ۲۵۶؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۲، ص ۵۲۷؛ ابن سلامه، مسند الشهاب، ج ۲، ص ۹۷ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۴۵۱.</ref>، از سنگینی کمرشکن آن به [[خدا]] [[پناه]] می‌بردند و می‌فرمودند: "خدایا! از چیرگی قرض و چیرگی [[دشمن]] و [[دشمن]] شاد شدن و [[گرسنگی]] به تو [[پناه]] می‌برم که آن بدترین درد است"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَ‌ إِنِّي‌ أَعُوذُ بِكَ‌ مِنْ‌ غَلَبَةِ الدَّيْنِ‌ وَ مِنْ بَوَارِ الْأَيِّمِ وَ مِنَ الْجُوعِ فَإِنَّهُ بِئْسَ الضَّجِيع‌}}؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۳۵ و شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۲۱۵.</ref>؛ و در دعایی دیگر، بعد از [[نماز صبح]] می‌فرمودند: "خدایا! از [[غم]] و [[اندوه]] و [[ناتوانی]] و کاهلی و [[بخل]] و بزدلی و سنگینی کمرشکن بار قرض و چیرگی [[مردمان]] و.... به تو [[پناه]] می‌برم"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَ‌ إِنِّي‌ أَعُوذُ بِكَ‌ مِنَ‌ الْهَمِ‌ وَ الْحَزَنِ‌ وَ الْعَجْزِ وَ الْكَسَلِ‌ وَ الْبُخْلِ‌ وَ الْجُبْنِ‌ وَ ضَلَعِ‌ الدَّيْنِ‌ وَ غَلَبَةِ الرِّجَالِ‌ و...}}؛ کنزالعمال، ج ۲، ص ۲۶۳؛ مصباح المتهجد، ص ۲۰۵ و من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۳۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۴.</ref>.
* [[پیامبر خدا]] {{صل}} هم [[مسلمانان]] را به قرض دادن [[تشویق]] می‌فرمودند و هم به آنان توصیه می‌کردند، تا حد ممکن بزرگ‌منشی به خرج داده، از گرفتن قرض بپرهیزند. ایشان وام گرفتن را مایه غصّه شب و [[خواری]] روز دانسته<ref>ابن ابی جمهور، عوالی اللآلی، ج ۲، ص ۲۵۶؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۲، ص ۵۲۷؛ ابن سلامه، مسند الشهاب، ج ۲، ص ۹۷ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۴۵۱.</ref>، از سنگینی کمرشکن آن به [[خدا]] [[پناه]] می‌بردند و می‌فرمودند: "خدایا! از چیرگی قرض و چیرگی [[دشمن]] و [[دشمن]] شاد شدن و [[گرسنگی]] به تو [[پناه]] می‌برم که آن بدترین درد است"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَ‌ إِنِّي‌ أَعُوذُ بِكَ‌ مِنْ‌ غَلَبَةِ الدَّيْنِ‌ وَ مِنْ بَوَارِ الْأَيِّمِ وَ مِنَ الْجُوعِ فَإِنَّهُ بِئْسَ الضَّجِيع‌}}؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۳۵ و شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۲۱۵.</ref>؛ و در دعایی دیگر، بعد از [[نماز صبح]] می‌فرمودند: "خدایا! از [[غم]] و [[اندوه]] و [[ناتوانی]] و کاهلی و [[بخل]] و بزدلی و سنگینی کمرشکن بار قرض و چیرگی [[مردمان]] و.... به تو [[پناه]] می‌برم"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَ‌ إِنِّي‌ أَعُوذُ بِكَ‌ مِنَ‌ الْهَمِ‌ وَ الْحَزَنِ‌ وَ الْعَجْزِ وَ الْكَسَلِ‌ وَ الْبُخْلِ‌ وَ الْجُبْنِ‌ وَ ضَلَعِ‌ الدَّيْنِ‌ وَ غَلَبَةِ الرِّجَالِ‌ و...}}؛ کنزالعمال، ج ۲، ص ۲۶۳؛ مصباح المتهجد، ص ۲۰۵ و من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۳۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۴.</ref>.
*همچنین، روزی [[رسول خدا]]{{صل}} در [[حدیثی]] قرض را مانند [[کفر]] دانسته، از آن به [[خدا]] [[پناه]] بردند؛ وقتی از ایشان سؤال شد که‌ای [[رسول خدا]]{{صل}} آیا وام با [[کفر]] برابر است؟ فرمودند: "آری"<ref>شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۴۴؛ علل الشرایع، ج ۲، ص ۵۲۸ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۳۱۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۴.</ref>.
* همچنین، روزی [[رسول خدا]] {{صل}} در [[حدیثی]] قرض را مانند [[کفر]] دانسته، از آن به [[خدا]] [[پناه]] بردند؛ وقتی از ایشان سؤال شد که‌ای [[رسول خدا]] {{صل}} آیا وام با [[کفر]] برابر است؟ فرمودند: "آری"<ref>شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۴۴؛ علل الشرایع، ج ۲، ص ۵۲۸ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۳۱۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۴.</ref>.


==مهلت دادن به بدهکار تنگدست==
== مهلت دادن به بدهکار تنگدست ==
* [[رسول اکرم]]{{صل}} پیوسته بر رعایت حال بدهکاران تنگدست ‌تأکید کرده<ref>کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۹ و وسائل الشیعه، ص ۳۶۶.</ref> [[مسلمانان]] را از دچار شدن به نفرین بدهکار تنگدست برحذر می‌داشتند<ref>کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۲۰.</ref> و می‌فرمودند: "هر که به [[تنگدستی]] مهلت دهد، [[خداوند]] در روزی که هیچ سایه‌ای جز سایه او نیست، وی را در سایه خود در آورد"<ref>الکافی، ج ۸، ص ۹ و ابن حنبل، مسند، ج۲، ص۳۵۹.</ref>. همچنین فرموده‌اند: "هرکس به مؤمنی قرض دهد و برای پس گرفتن آن [[صبر]] کند تا برای او گشایشی حاصل شود، [[مال]] او [[زکات]] محسوب می‌شود و در [[نماز]] با [[فرشتگان]] است تا اینکه قرضش به او برگردانده شود"<ref>حسن بن أبی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص ۳۹۰ - ۳۹۱ و ثواب الاعمال، ص ۱۳۸.</ref>. ایشان در [[حدیث]] دیگری، اجر کسی را که حال بدهکار تنگدستش را مراعات بکند، [[پاکی از گناهان]] بیان کرده، افزودند: "[[خداوند]] به ازای هر درهم قرض، هزار قنطار<ref>هر قنطار با صد رطل و هر رطل با ۲۵۶۴ گرم برابر است.</ref> از درهم [[بهشت]] به او می‌کند"<ref>ثواب الاعمال، ص ۲۸۹ و وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۳۴۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۵.</ref>.
* [[رسول اکرم]] {{صل}} پیوسته بر رعایت حال بدهکاران تنگدست ‌تأکید کرده<ref>کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۹ و وسائل الشیعه، ص ۳۶۶.</ref> [[مسلمانان]] را از دچار شدن به نفرین بدهکار تنگدست برحذر می‌داشتند<ref>کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۲۰.</ref> و می‌فرمودند: "هر که به [[تنگدستی]] مهلت دهد، [[خداوند]] در روزی که هیچ سایه‌ای جز سایه او نیست، وی را در سایه خود در آورد"<ref>الکافی، ج ۸، ص ۹ و ابن حنبل، مسند، ج۲، ص۳۵۹.</ref>. همچنین فرموده‌اند: "هرکس به مؤمنی قرض دهد و برای پس گرفتن آن [[صبر]] کند تا برای او گشایشی حاصل شود، [[مال]] او [[زکات]] محسوب می‌شود و در [[نماز]] با [[فرشتگان]] است تا اینکه قرضش به او برگردانده شود"<ref>حسن بن أبی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص ۳۹۰ - ۳۹۱ و ثواب الاعمال، ص ۱۳۸.</ref>. ایشان در [[حدیث]] دیگری، اجر کسی را که حال بدهکار تنگدستش را مراعات بکند، [[پاکی از گناهان]] بیان کرده، افزودند: "[[خداوند]] به ازای هر درهم قرض، هزار قنطار<ref>هر قنطار با صد رطل و هر رطل با ۲۵۶۴ گرم برابر است.</ref> از درهم [[بهشت]] به او می‌کند"<ref>ثواب الاعمال، ص ۲۸۹ و وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۳۴۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۵.</ref>.
* [[ابن عباس]] [[روایت]] کرده است که "روزی [[حضرت]]، به [[مسجد]] وارد شد و فرمود: "کدام یکی از شما [[دوست]] دارد که [[خداوند عزوجل]]، او را از گرمای سوزان [[دوزخ]] ایمن نگاه دارد؟"‌ گفتیم: ای [[رسول خدا]]{{صل}} همه ما [[دوست]] داریم؛ فرمود: "هر که بر [[تنگدستی]] برای پرداخت قرض مهلت دهد، یا قرضش را بر او ببخشد، [[خداوند عزوجل]]، وی را از گرمای سوزان [[دوزخ]] نگاه می‌دارد"<ref>عبد العظیم بن عبد القوی المنذری، الترغیب و الترهیب، ج۲، ص۴۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۵.</ref>.
* [[ابن عباس]] [[روایت]] کرده است که "روزی [[حضرت]]، به [[مسجد]] وارد شد و فرمود: "کدام یکی از شما [[دوست]] دارد که [[خداوند عزوجل]]، او را از گرمای سوزان [[دوزخ]] ایمن نگاه دارد؟"‌ گفتیم: ای [[رسول خدا]] {{صل}} همه ما [[دوست]] داریم؛ فرمود: "هر که بر [[تنگدستی]] برای پرداخت قرض مهلت دهد، یا قرضش را بر او ببخشد، [[خداوند عزوجل]]، وی را از گرمای سوزان [[دوزخ]] نگاه می‌دارد"<ref>عبد العظیم بن عبد القوی المنذری، الترغیب و الترهیب، ج۲، ص۴۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۵.</ref>.


==[[نهی]] از دیرکرد در پرداخت بدهی‌==
== [[نهی]] از دیرکرد در پرداخت بدهی‌==
* [[رسول خدا]]{{صل}} همان گونه که طلبکار را به [[صبر]] [[تشویق]] می‌کرد، بدهکار را نیز از دیر کرد در پرداخت بدهی اش [[نهی]] می‌فرمودند. ایشان دیرکرد توانگر در پرداخت بدهی اش را [[ظلم]] دانسته<ref>عوالی اللآلی، ج ۴، ص ۷۲؛ حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص ۲۶۷؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۸۰؛ امام مالک، کتاب الموطأ، ج ۲، ص ۶۷۴.</ref>، می‌فرمودند: "اگر کسی بتواند [[حق]] کسی را بپردازد و این کار را نکند، هر روز که دیر کند، [[گناه]] باج گیر برایش نوشته می‌شود"<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۶ - ۱۷؛ اعلام الدین، ص ۴۲۱ و امالی صدوق، ص ۴۳۲.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۵-۵۵۶.</ref>.
* [[رسول خدا]] {{صل}} همان گونه که طلبکار را به [[صبر]] [[تشویق]] می‌کرد، بدهکار را نیز از دیر کرد در پرداخت بدهی اش [[نهی]] می‌فرمودند. ایشان دیرکرد توانگر در پرداخت بدهی اش را [[ظلم]] دانسته<ref>عوالی اللآلی، ج ۴، ص ۷۲؛ حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص ۲۶۷؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۸۰؛ امام مالک، کتاب الموطأ، ج ۲، ص ۶۷۴.</ref>، می‌فرمودند: "اگر کسی بتواند [[حق]] کسی را بپردازد و این کار را نکند، هر روز که دیر کند، [[گناه]] باج گیر برایش نوشته می‌شود"<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۶ - ۱۷؛ اعلام الدین، ص ۴۲۱ و امالی صدوق، ص ۴۳۲.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۵-۵۵۶.</ref>.
*ایشان، هم فرد بدهکار را از دیر کرد در پرداخت بدهی منع می‌کردند؛ و هم او را از اینکه [[نیت]] ادا نکردن قرض را داشته باشد به شدت برحذر می‌داشتند. [[رسول خدا]]{{صل}} درباره انواع قرض فرموده‌اند: "قرضی که صاحبش قصد داشته آن را بپردازد؛ اما [[اجل]] به او مهلت نداده است؛ در این صورت، من ولی او هستم و دیگر، قرضی که صاحبش قصد پرداختنش را نداشته است؛ در این صورت، از [[اعمال نیک]] فرد بدهکار بر می‌دارند [و به فرد طلبکار می‌دهند] که در آن روز ([[قیامت]]) [[دینار]] و درهمی نخواهد بود"<ref>کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۳۱ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۱.</ref>. ایشان پیوسته [[مسلمانان]] را به رعایت [[جوانمردی]] در قرض دادن، سفارش و به آنان گوشزد می‌کردند که [[برترین]] [[مؤمنان]] و محبوب‌ترین [[بندگان خدا]] فردی است که در خرید و فروش و پس دادن و پس گرفتن قرض جوانمرد باشد<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۱۹۶؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج ۷، ص ۱۸؛ نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۷؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۱۹۴ و کنز العمال، ج ۱، ص ۱۴۴ - ۱۴۵.</ref>.‌ ایشان متوفای بدهکار را فردی معرفی می‌کردند که در زنجیر است و چیزی نمی‌تواند او را از این وضعیت [[نجات]] دهد؛ مگر پرداخت قرضش<ref>الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۹۱ و کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۲۲.</ref>. در نظر آن [[حضرت]]، حتی [[شهدا]] هم از این مسئله، جدا نیستند و با ریختن اولین قطره خونشان، همه گناهانشان بخشیده می‌شود؛ مگر قرضشان<ref>ابن حنبل، مسند، ج ۲، ص ۲۲۰ و مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۶، ص ۳۸.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۶.</ref>.
* ایشان، هم فرد بدهکار را از دیر کرد در پرداخت بدهی منع می‌کردند؛ و هم او را از اینکه [[نیت]] ادا نکردن قرض را داشته باشد به شدت برحذر می‌داشتند. [[رسول خدا]] {{صل}} درباره انواع قرض فرموده‌اند: "قرضی که صاحبش قصد داشته آن را بپردازد؛ اما [[اجل]] به او مهلت نداده است؛ در این صورت، من ولی او هستم و دیگر، قرضی که صاحبش قصد پرداختنش را نداشته است؛ در این صورت، از [[اعمال نیک]] فرد بدهکار بر می‌دارند [و به فرد طلبکار می‌دهند] که در آن روز ([[قیامت]]) [[دینار]] و درهمی نخواهد بود"<ref>کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۳۱ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۱.</ref>. ایشان پیوسته [[مسلمانان]] را به رعایت [[جوانمردی]] در قرض دادن، سفارش و به آنان گوشزد می‌کردند که [[برترین]] [[مؤمنان]] و محبوب‌ترین [[بندگان خدا]] فردی است که در خرید و فروش و پس دادن و پس گرفتن قرض جوانمرد باشد<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۱۹۶؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج ۷، ص ۱۸؛ نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۷؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۱۹۴ و کنز العمال، ج ۱، ص ۱۴۴ - ۱۴۵.</ref>. ‌ ایشان متوفای بدهکار را فردی معرفی می‌کردند که در زنجیر است و چیزی نمی‌تواند او را از این وضعیت [[نجات]] دهد؛ مگر پرداخت قرضش<ref>الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۹۱ و کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۲۲.</ref>. در نظر آن [[حضرت]]، حتی [[شهدا]] هم از این مسئله، جدا نیستند و با ریختن اولین قطره خونشان، همه گناهانشان بخشیده می‌شود؛ مگر قرضشان<ref>ابن حنبل، مسند، ج ۲، ص ۲۲۰ و مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۶، ص ۳۸.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۶.</ref>.
*آن [[حضرت]] به [[مسلمانان]] بدهکار توصیه می‌کردند که برای خود چیزی باقی بگذارید تا پس از مرگتان بدهی‌تان ادا شود؛ زیرا پس از [[گناهان کبیره]] که [[خداوند]] از آنها [[نهی]] کرده است، بزرگ‌ترین [[گناه]]، آن است که [[انسان]] بمیرد و قرضی داشته باشد و چیزی برای آن باقی نگذارد<ref>ابن حنبل، مسند، ج ۲، ص ۳۹۲؛ ابن اشعث سجستانی، سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۱۱۲ و کنزالعمال، ج ۶، ص۲۳۲.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۶.</ref>.
* آن [[حضرت]] به [[مسلمانان]] بدهکار توصیه می‌کردند که برای خود چیزی باقی بگذارید تا پس از مرگتان بدهی‌تان ادا شود؛ زیرا پس از [[گناهان کبیره]] که [[خداوند]] از آنها [[نهی]] کرده است، بزرگ‌ترین [[گناه]]، آن است که [[انسان]] بمیرد و قرضی داشته باشد و چیزی برای آن باقی نگذارد<ref>ابن حنبل، مسند، ج ۲، ص ۳۹۲؛ ابن اشعث سجستانی، سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۱۱۲ و کنزالعمال، ج ۶، ص۲۳۲.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۶.</ref>.


==[[شاهد]] گرفتن در بدهکاری‌ها==
== [[شاهد]] گرفتن در بدهکاری‌ها ==
* [[رسول خدا]]{{صل}} [[شاهد]] نگرفتن در زمان گرفتن وام را [[مانع]] [[استجابت دعا]] دانسته، می‌فرمودند: "دعاهای چند گروه [[مستجاب]] نمی‌شود؛ و کسانی که از کسی وام می‌گیرند؛ اما آن را یادداشت نکرده، بر آن شاهدی نمی‌گیرند"<ref>حمیری قمی، قرب الاسناد، ص ۳۸ - ۳۹ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۲۶-۱۲۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۷.</ref>.
* [[رسول خدا]] {{صل}} [[شاهد]] نگرفتن در زمان گرفتن وام را [[مانع]] [[استجابت دعا]] دانسته، می‌فرمودند: "دعاهای چند گروه [[مستجاب]] نمی‌شود؛ و کسانی که از کسی وام می‌گیرند؛ اما آن را یادداشت نکرده، بر آن شاهدی نمی‌گیرند"<ref>حمیری قمی، قرب الاسناد، ص ۳۸ - ۳۹ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۲۶-۱۲۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۷.</ref>.


==[[نهی]] از درخواست نابجا‌==
== [[نهی]] از درخواست نابجا‌==
*ایشان [[مسلمانان]] را از درخواست بدون احتیاج [[نهی]] کرده، می‌فرمودند: {{متن حدیث|مَنْ فَتَحَ عَلَى نَفْسِهِ بَابَ الْمَسْأَلَةِ فَتَحَ‌ اللَّهُ‌ عَلَيْهِ‌ سَبْعِينَ‌ بَاباً مِنَ‌ الْفَقْرِ لَا يَسُدُّ أَدْنَاهَا شَيْ‌ء}}<ref>تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۳۶ و ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص۷۵.</ref>؛ هرکه بدون [[نیاز]]، [[مالی]] را از دیگران قرض کند، [[خداوند]] هفتاد در از [[فقر]] بر رویش می‌گشاید که در [[دنیا]] هیچ چیز نمی‌تواند آن را بپوشاند"<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۷.</ref>.
* ایشان [[مسلمانان]] را از درخواست بدون احتیاج [[نهی]] کرده، می‌فرمودند: {{متن حدیث|مَنْ فَتَحَ عَلَى نَفْسِهِ بَابَ الْمَسْأَلَةِ فَتَحَ‌ اللَّهُ‌ عَلَيْهِ‌ سَبْعِينَ‌ بَاباً مِنَ‌ الْفَقْرِ لَا يَسُدُّ أَدْنَاهَا شَيْ‌ء}}<ref>تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۳۶ و ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص۷۵.</ref>؛ هرکه بدون [[نیاز]]، [[مالی]] را از دیگران قرض کند، [[خداوند]] هفتاد در از [[فقر]] بر رویش می‌گشاید که در [[دنیا]] هیچ چیز نمی‌تواند آن را بپوشاند"<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۷.</ref>.


==قرض الحسنه در [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}}==
== قرض الحسنه در [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} ==
*متأسفانه سیره‌نویسان در شرح [[سیره رسول اکرم]]{{صل}} بیشتر به قرض گرفتن‌های ایشان اشاره کرده‌اند؛ مانند اینکه [[رسول خدا]]{{صل}} بارها از [[یهودیان]] [[مدینه]] قرض کردند<ref>قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۱۸۷.</ref> و حتی در زمان [[وفات]] ایشان زره‌شان برای قرض گرفتن آرد در گرو مردی [[یهودی]] بود <ref>بیهقی، السنن الکبری، ج ۶، ص ۳۶؛ ابن حجر، فتح الباری، ج ۵، ص ۹۹ و تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۲۹۸.</ref> و نیز قرض کردن هفتاد [[زره]] از صفوان بن [[امیه]] جمحی<ref>الکافی، ج۵، ص۲۴۰ و من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۰۲.</ref> از مطالبی است که در کتاب‌های [[سیره]] آمده است<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۷.</ref>.
* متأسفانه سیره‌نویسان در شرح [[سیره رسول اکرم]] {{صل}} بیشتر به قرض گرفتن‌های ایشان اشاره کرده‌اند؛ مانند اینکه [[رسول خدا]] {{صل}} بارها از [[یهودیان]] [[مدینه]] قرض کردند<ref>قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۱۸۷.</ref> و حتی در زمان [[وفات]] ایشان زره‌شان برای قرض گرفتن آرد در گرو مردی [[یهودی]] بود <ref>بیهقی، السنن الکبری، ج ۶، ص ۳۶؛ ابن حجر، فتح الباری، ج ۵، ص ۹۹ و تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۲۹۸.</ref> و نیز قرض کردن هفتاد [[زره]] از صفوان بن [[امیه]] جمحی<ref>الکافی، ج۵، ص۲۴۰ و من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۰۲.</ref> از مطالبی است که در کتاب‌های [[سیره]] آمده است<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۷.</ref>.
*در کتاب‌های [[روایی]] نیز وضع همین گونه است و شاید در این کتاب‌ها به قرض‌هایی اشاره باشد که [[پیامبر خدا]]{{صل}} از دیگران می‌گرفتند تا در [[راه خدا]] به دیگران [[انفاق]] کنند؛ [[روایت]] زیر، نمونه‌ای از آن موارد است: روزی سائلی نزد [[رسول اکرم]]{{صل}} آمد و از آن [[حضرت]] [[کمک]] خواست. [[پیامبر]]{{صل}} به حاضران رو کرده، فرمودند: "آیا بین شما کسی هست که به من قرض بدهد؟" پس مردی از [[انصار]] برخاست و گفت: "بله، ای [[رسول خدا]]{{صل}}!"؛ پس به او فرمود: "به این مرد، چهار وسق<ref>هر وسق، با شصت پیمانه برابر است.</ref> خرما بده!" گفت: "دادم"؛‌ پس [[انصاری]] دیگری آمد و تقاضای [[کمک]] کرد؛ [[حضرت]] فرمود: "ان‌شاء‌الله [[خدا]] عطا کند!" نفر سومی آمد و تقاضای [[کمک]] کرد و [[حضرت]] این جمله را تکرار کرد؛ پس، آن مرد گفت: "ان‌شاء‌الله عطا کندت زیاد شد!" پس [[رسول خدا]]{{صل}} خندید و رو به حاضران فرمود: "آیا در بین شما کسی هست که به من قرض بدهد؟"‌ مردی برخاست و گفت: "بله، ای [[رسول خدا]]{{صل}}!"‌ پس [[حضرت]] به او فرمود: "چقدر قرض می‌دهی؟" گفت: "هر چه بخواهی"؛ فرمود: "به این مرد هشت وسق خرما بده!" مرد سائل گفت: "من چهار وسق بیشتر احتیاج ندارم"؛‌ فرمود: "چهار تا هم اضافه بر آن"<ref>قرب الاسناد، ص ۴۴ و وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۴۳۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۷-۵۵۸.</ref>.
* در کتاب‌های [[روایی]] نیز وضع همین گونه است و شاید در این کتاب‌ها به قرض‌هایی اشاره باشد که [[پیامبر خدا]] {{صل}} از دیگران می‌گرفتند تا در [[راه خدا]] به دیگران [[انفاق]] کنند؛ [[روایت]] زیر، نمونه‌ای از آن موارد است: روزی سائلی نزد [[رسول اکرم]] {{صل}} آمد و از آن [[حضرت]] [[کمک]] خواست. [[پیامبر]] {{صل}} به حاضران رو کرده، فرمودند: "آیا بین شما کسی هست که به من قرض بدهد؟" پس مردی از [[انصار]] برخاست و گفت: "بله، ای [[رسول خدا]] {{صل}}!"؛ پس به او فرمود: "به این مرد، چهار وسق<ref>هر وسق، با شصت پیمانه برابر است.</ref> خرما بده!" گفت: "دادم"؛ ‌ پس [[انصاری]] دیگری آمد و تقاضای [[کمک]] کرد؛ [[حضرت]] فرمود: "ان‌شاء‌الله [[خدا]] عطا کند!" نفر سومی آمد و تقاضای [[کمک]] کرد و [[حضرت]] این جمله را تکرار کرد؛ پس، آن مرد گفت: "ان‌شاء‌الله عطا کندت زیاد شد!" پس [[رسول خدا]] {{صل}} خندید و رو به حاضران فرمود: "آیا در بین شما کسی هست که به من قرض بدهد؟"‌ مردی برخاست و گفت: "بله، ای [[رسول خدا]] {{صل}}!"‌ پس [[حضرت]] به او فرمود: "چقدر قرض می‌دهی؟" گفت: "هر چه بخواهی"؛ فرمود: "به این مرد هشت وسق خرما بده!" مرد سائل گفت: "من چهار وسق بیشتر احتیاج ندارم"؛ ‌ فرمود: "چهار تا هم اضافه بر آن"<ref>قرب الاسناد، ص ۴۴ و وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۴۳۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۷-۵۵۸.</ref>.


==[[سنت پیامبر]]{{صل}} در ادای قرض‌==
== [[سنت پیامبر]] {{صل}} در ادای قرض‌==
*از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است که {{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} كَانَ‌ يَكُونُ‌ عَلَيْهِ‌ الثَّنِيُ‌ فَيُعْطِي‌ الرَّبَاع‌}}<ref>الکافی، ج ۵، ص ۲۵۴.</ref>؛ روش [[رسول خدا]]{{صل}} در ادای قرض این بود که اگر بچه شتری دو ساله قرض می‌گرفت، به جای آن شتری هفت ساله می‌داد (یا اگر دو درهم قرض می‌گرفت، چهار درهم می‌پرداخت)<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۸.</ref>.
* از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده است که {{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} كَانَ‌ يَكُونُ‌ عَلَيْهِ‌ الثَّنِيُ‌ فَيُعْطِي‌ الرَّبَاع‌}}<ref>الکافی، ج ۵، ص ۲۵۴.</ref>؛ روش [[رسول خدا]] {{صل}} در ادای قرض این بود که اگر بچه شتری دو ساله قرض می‌گرفت، به جای آن شتری هفت ساله می‌داد (یا اگر دو درهم قرض می‌گرفت، چهار درهم می‌پرداخت)<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۸.</ref>.


==[[قرض‌الحسنه]]==
== [[قرض‌الحسنه]] ==
قرض‌الحسنه به وام بی‌بهره می‌گویند. این عمل، [[روح]] [[محبت]] و [[تعاون]] و [[هم‌بستگی]] را میان [[مسلمانان]] تقویت می‌کند. دادن قرض‌الحسنه باید به صورت آبرومندانه، بدون [[منت]]، برای [[خشنودی خداوند]] و از روی میل و علاقه باشد. [[قرآن مجید]]، مسلمانان را به این امر [[تشویق]] می‌کند و می‌فرماید: {{متن قرآن|...وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا}}<ref>«...و نماز را بر پا دارید و زکات بپردازید و به خداوند وامی نیکو بدهید» سوره مزمل، آیه ۲۰.</ref>.
قرض‌الحسنه به وام بی‌بهره می‌گویند. این عمل، [[روح]] [[محبت]] و [[تعاون]] و [[هم‌بستگی]] را میان [[مسلمانان]] تقویت می‌کند. دادن قرض‌الحسنه باید به صورت آبرومندانه، بدون [[منت]]، برای [[خشنودی خداوند]] و از روی میل و علاقه باشد. [[قرآن مجید]]، مسلمانان را به این امر [[تشویق]] می‌کند و می‌فرماید: {{متن قرآن|...وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا}}<ref>«...و نماز را بر پا دارید و زکات بپردازید و به خداوند وامی نیکو بدهید» سوره مزمل، آیه ۲۰.</ref>.


بر اساس این [[آیه]]، [[قرض]] دادن به [[مؤمنان]]، قرض دادن به [[خداوند]] به شمار می‌آید و نوعی [[معامله]] با خداوند است. [[معصومین]] همواره در این راه پیش‌قدم بودند. [[رسول خدا]]{{صل}} نیز در [[ترغیب]] دیگران به این [[سنّت]] [[پسندیده]] می‌فرماید: «کسی که به [[برادر]] مسلمانش قرض بدهد، به اندازه هر درهمی که به او می‌دهد، به بزرگی [[کوه]] [[احد]] از کوه‌های رضْوی و [[طور سینا]]، برای او پاداش‌هایی هست و اگر در مورد گرفتن [[طلب]] خود با آن [[مؤمن]] [[مدارا]] کند، همانند برق خیره‌کننده و درخشان، بدون حساب و بی‌عذاب، از روی پل [[صراط]] می‌گذرد».<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَقْرَضَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ كَانَ لَهُ بِكُلِّ دِرْهَمٍ أَقْرَضَهُ وَزْنَ جَبَلِ أُحُدٍ- مِنْ جِبَالِ رَضْوَى وَ طُورِ سَيْنَاءَ حَسَنَاتٌ وَ إِنْ رَفَقَ بِهِ فِي طَلَبِهِ تَعَدَّى بِهِ عَلَى الصِّرَاطِ كَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ اللَّامِعِ بِغَيْرِ حِسَابٍ وَ لَا عَذَابٍ}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۸۸.</ref>.
بر اساس این [[آیه]]، [[قرض]] دادن به [[مؤمنان]]، قرض دادن به [[خداوند]] به شمار می‌آید و نوعی [[معامله]] با خداوند است. [[معصومین]] همواره در این راه پیش‌قدم بودند. [[رسول خدا]] {{صل}} نیز در [[ترغیب]] دیگران به این [[سنّت]] [[پسندیده]] می‌فرماید: «کسی که به [[برادر]] مسلمانش قرض بدهد، به اندازه هر درهمی که به او می‌دهد، به بزرگی [[کوه]] [[احد]] از کوه‌های رضْوی و [[طور سینا]]، برای او پاداش‌هایی هست و اگر در مورد گرفتن [[طلب]] خود با آن [[مؤمن]] [[مدارا]] کند، همانند برق خیره‌کننده و درخشان، بدون حساب و بی‌عذاب، از روی پل [[صراط]] می‌گذرد».<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَقْرَضَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ كَانَ لَهُ بِكُلِّ دِرْهَمٍ أَقْرَضَهُ وَزْنَ جَبَلِ أُحُدٍ- مِنْ جِبَالِ رَضْوَى وَ طُورِ سَيْنَاءَ حَسَنَاتٌ وَ إِنْ رَفَقَ بِهِ فِي طَلَبِهِ تَعَدَّى بِهِ عَلَى الصِّرَاطِ كَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ اللَّامِعِ بِغَيْرِ حِسَابٍ وَ لَا عَذَابٍ}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۸۸.</ref>.


گاهی ممکن است برادر [[مسلمان]] برای برطرف کردن [[مشکلات]] زندگی‌اش، از برادرش قرض‌الحسنه بگیرد و مدتی را برای بازپرداخت مشخص کند، ولی به دلیل پیش‌آمدهای غیرمنتظره، توان ادای دَیْن خود را نداشته باشد و حتی وضعیت [[مالی]] او بدتر از گذشته شود. در این حال، [[پیامبر گرامی]] به مسلمانان سفارش می‌کند: «کسی که به مؤمنی تا مدتی که توان ادای آن را داشته باشد، قرض بدهد، [[مال]] او به عنوان [[زکات]] است و قرض‌دهنده تا هنگام ادای قرض از [[درود]] [[فرشتگان]] برخوردار است».<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَقْرَضَ مُؤْمِناً قَرْضاً يَنْتَظِرُ بِهِ مَيْسُورَهُ كَانَ مَالُهُ فِي زَكَاةٍ وَ كَانَ هُوَ فِي صَلَاةٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ حَتَّى يُؤَدِّيَهُ}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۸۷.</ref>.
گاهی ممکن است برادر [[مسلمان]] برای برطرف کردن [[مشکلات]] زندگی‌اش، از برادرش قرض‌الحسنه بگیرد و مدتی را برای بازپرداخت مشخص کند، ولی به دلیل پیش‌آمدهای غیرمنتظره، توان ادای دَیْن خود را نداشته باشد و حتی وضعیت [[مالی]] او بدتر از گذشته شود. در این حال، [[پیامبر گرامی]] به مسلمانان سفارش می‌کند: «کسی که به مؤمنی تا مدتی که توان ادای آن را داشته باشد، قرض بدهد، [[مال]] او به عنوان [[زکات]] است و قرض‌دهنده تا هنگام ادای قرض از [[درود]] [[فرشتگان]] برخوردار است».<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَقْرَضَ مُؤْمِناً قَرْضاً يَنْتَظِرُ بِهِ مَيْسُورَهُ كَانَ مَالُهُ فِي زَكَاةٍ وَ كَانَ هُوَ فِي صَلَاةٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ حَتَّى يُؤَدِّيَهُ}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۸۷.</ref>.


[[پیامبر اکرم]]{{صل}} در سخن دیگری می‌فرماید: «هر کس به اندوهگینی که مالش را از دست داده است، وام دهد و در پس گرفتن آن مراعات کند، عمل را از نو آغاز کرده است (گناهانش [[پاک]] شده است) و [[خداوند]] به ازای هر [[درهم]]، هزار قنطار (صد رطل) از درهم‌های [[بهشت]] به او عطا می‌کند».<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَقْرَضَ مَلْهُوفاً فَأَحْسَنَ طَلِبَتَهُ اسْتَأْنَفَ الْعَمَلَ وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ بِكُلِّ دِرْهَمٍ أَلْفَ قِنْطَارٍ مِنَ الْجَنَّةِ}}؛ میزان الحکمه، ج۱۰، ص۴۸۷۴.</ref>.
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} در سخن دیگری می‌فرماید: «هر کس به اندوهگینی که مالش را از دست داده است، وام دهد و در پس گرفتن آن مراعات کند، عمل را از نو آغاز کرده است (گناهانش [[پاک]] شده است) و [[خداوند]] به ازای هر [[درهم]]، هزار قنطار (صد رطل) از درهم‌های [[بهشت]] به او عطا می‌کند».<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَقْرَضَ مَلْهُوفاً فَأَحْسَنَ طَلِبَتَهُ اسْتَأْنَفَ الْعَمَلَ وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ بِكُلِّ دِرْهَمٍ أَلْفَ قِنْطَارٍ مِنَ الْجَنَّةِ}}؛ میزان الحکمه، ج۱۰، ص۴۸۷۴.</ref>.


[[حضرت]] در سخنی دیگر چنین می‌فرماید: «کسی که بدهکار [[تهی‌دستی]] را مهلت دهد، بر خداست که برای او، هر [[روز]] به اندازه آن [[قرض]]، [[صدقه]] به او [[پاداش]] بدهد تا آن هنگام که طلبش را پرداخت کند».<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَنْظَرَ مُعْسِراً كَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ فِي كُلِّ يَوْمٍ صَدَقَةٌ بِمِثْلِ مَا لَهُ عَلَيْهِ حَتَّى يَسْتَوْفِيَ حَقَّهُ}}؛ بحارالانوار، ج۱۰، ص۱۵۱.</ref>.
[[حضرت]] در سخنی دیگر چنین می‌فرماید: «کسی که بدهکار [[تهی‌دستی]] را مهلت دهد، بر خداست که برای او، هر [[روز]] به اندازه آن [[قرض]]، [[صدقه]] به او [[پاداش]] بدهد تا آن هنگام که طلبش را پرداخت کند».<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَنْظَرَ مُعْسِراً كَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ فِي كُلِّ يَوْمٍ صَدَقَةٌ بِمِثْلِ مَا لَهُ عَلَيْهِ حَتَّى يَسْتَوْفِيَ حَقَّهُ}}؛ بحارالانوار، ج۱۰، ص۱۵۱.</ref>.
خط ۵۳: خط ۵۳:
از سوی دیگر، [[معصومان]] در [[روایات]] متعددی به آنان که توان [[مالی]] برای قرض دادن به [[نیازمندان]] دارند، ولی از زیر بار این [[مسئولیت]] شانه خالی می‌کنند، هشدارهای [[سختی]] داده‌اند. [[پیامبر اسلام]] می‌فرماید: «کسی که [[برادر]] مؤمنش بر اثر [[ناداری]] به او [[شکایت]] کند و او به آن [[برادر دینی]] [[قرض الحسنه]] ندهد، خداوند، بهشت را بر او [[حرام]] می‌گرداند».<ref>{{متن حدیث|مَنْ شَكَا إِلَيْهِ أَخُوهُ الْمُسْلِمُ فَلَمْ يُقْرِضْهُ حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۸۸.</ref>.
از سوی دیگر، [[معصومان]] در [[روایات]] متعددی به آنان که توان [[مالی]] برای قرض دادن به [[نیازمندان]] دارند، ولی از زیر بار این [[مسئولیت]] شانه خالی می‌کنند، هشدارهای [[سختی]] داده‌اند. [[پیامبر اسلام]] می‌فرماید: «کسی که [[برادر]] مؤمنش بر اثر [[ناداری]] به او [[شکایت]] کند و او به آن [[برادر دینی]] [[قرض الحسنه]] ندهد، خداوند، بهشت را بر او [[حرام]] می‌گرداند».<ref>{{متن حدیث|مَنْ شَكَا إِلَيْهِ أَخُوهُ الْمُسْلِمُ فَلَمْ يُقْرِضْهُ حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۸۸.</ref>.


[[ائمه معصومین]]{{عم}} در [[زندگی]] خود، هم قرض می‌دادند و هم قرض بدهکاران را ادا می‌کردند و هم راهنمایی‌هایی در این راستا برای [[گشایش]] [[مشکلات]] مالی [[مردم]] داشتند. گفته‌اند [[اسامة بن زید]] که از [[یاران رسول خدا]]{{صل}} بود، [[بیمار]] و بستری شد و چون بسیار بدهکار بود، اظهار [[ناراحتی]] می‌کرد. [[امام حسین]]{{ع}} به [[عیادت]] او رفت و پس از احوال‌پرسی فرمود: ای برادرم! برای چه غمگینی؟ [[اسامه]] گفت: به سبب قرض‌هایی که مجموع آنها به شصت هزار درهم می‌رسد. امام حسین{{ع}} فرمود: ناراحت نباش. قرض‌هایت را می‌پردازم. [[اسامه]] دوباره گفت: می‌ترسم پیش از ادای [[قرض]] بمیرم. [[امام]] فرمود: نترس پیش از مرگت حتماً آن را پرداخت می‌کنم. امام به [[وعده]] خود [[وفا]] کرد و پیش از [[مرگ]] او قرض‌هایش را پرداخت<ref>بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۸۹.</ref>.
[[ائمه معصومین]] {{عم}} در [[زندگی]] خود، هم قرض می‌دادند و هم قرض بدهکاران را ادا می‌کردند و هم راهنمایی‌هایی در این راستا برای [[گشایش]] [[مشکلات]] مالی [[مردم]] داشتند. گفته‌اند [[اسامة بن زید]] که از [[یاران رسول خدا]] {{صل}} بود، [[بیمار]] و بستری شد و چون بسیار بدهکار بود، اظهار [[ناراحتی]] می‌کرد. [[امام حسین]] {{ع}} به [[عیادت]] او رفت و پس از احوال‌پرسی فرمود: ای برادرم! برای چه غمگینی؟ [[اسامه]] گفت: به سبب قرض‌هایی که مجموع آنها به شصت هزار درهم می‌رسد. امام حسین {{ع}} فرمود: ناراحت نباش. قرض‌هایت را می‌پردازم. [[اسامه]] دوباره گفت: می‌ترسم پیش از ادای [[قرض]] بمیرم. [[امام]] فرمود: نترس پیش از مرگت حتماً آن را پرداخت می‌کنم. امام به [[وعده]] خود [[وفا]] کرد و پیش از [[مرگ]] او قرض‌هایش را پرداخت<ref>بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۸۹.</ref>.


همچنین در گفتار تابناک [[رسول الله]]{{صل}} آمده است که به دیگران سفارش می‌کرد تا زمانی که نیاز [[مالی]] شدید پیدا نکرده‌اند، سراغ قرض گرفتن نروند. ایشان می‌فرمود: {{متن حدیث|إِيَّاكُمْ وَ الدَّيْنَ فَإِنَّهُ شَيْنُ الدِّينِ‌}}؛ «از قرض گرفتن بپرهیزید؛ زیرا مایه [[رسوایی]] [[دین]] است»<ref>وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۷۷.</ref>. افزون بر آن، سفارش می‌کرد در اولین [[زمان]] ممکن قرض خود را بازپرداخت کنند: «کسی که در مورد [[ادای حق]] کسی امروز و فردا کند، با اینکه [[توانایی]] آن را دارد، هر [[روز]] [[گناه]] یک دهم بگیر (رباخوار) بر گردن او خواهد بود».<ref>{{متن حدیث|مَنْ يَمْطُلْ عَلَى ذِي حَقٍّ حَقَّهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى أَدَاءِ حَقِّهِ فَعَلَيْهِ كُلَّ يَوْمٍ خَطِيئَةُ عَشَّارٍ}}؛ بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۱۴۶.</ref>.
همچنین در گفتار تابناک [[رسول الله]] {{صل}} آمده است که به دیگران سفارش می‌کرد تا زمانی که نیاز [[مالی]] شدید پیدا نکرده‌اند، سراغ قرض گرفتن نروند. ایشان می‌فرمود: {{متن حدیث|إِيَّاكُمْ وَ الدَّيْنَ فَإِنَّهُ شَيْنُ الدِّينِ‌}}؛ «از قرض گرفتن بپرهیزید؛ زیرا مایه [[رسوایی]] [[دین]] است»<ref>وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۷۷.</ref>. افزون بر آن، سفارش می‌کرد در اولین [[زمان]] ممکن قرض خود را بازپرداخت کنند: «کسی که در مورد [[ادای حق]] کسی امروز و فردا کند، با اینکه [[توانایی]] آن را دارد، هر [[روز]] [[گناه]] یک دهم بگیر (رباخوار) بر گردن او خواهد بود».<ref>{{متن حدیث|مَنْ يَمْطُلْ عَلَى ذِي حَقٍّ حَقَّهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى أَدَاءِ حَقِّهِ فَعَلَيْهِ كُلَّ يَوْمٍ خَطِيئَةُ عَشَّارٍ}}؛ بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۱۴۶.</ref>.


در [[حقیقت]]، قرض گرفتن نوعی [[امانت]] گرفتن است و باید در پرداخت آن کوشید و به موقع به صاحبش برگرداند. نقل شده است که در عصر [[رسول خدا]]{{صل}}، یکی از [[مسلمانان]] که به اندازه دو [[دینار]] بدهکار بود، از [[دنیا]] رفت. این خبر به [[حضرت]] رسید. آن حضرت از [[نماز خواندن]] بر جنازه او خودداری کرد. [[امام صادق]]{{ع}} در این باره فرمود: «[[پیامبر]] این کار را کرد تا مسلمانان به ادای بدهکاری خود اهمیت بدهند و در موضوع دَیْن [[سهل‌انگاری]] نکنند»<ref>بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۱۴۲ و ۱۴۳.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[رسول مهربانی (کتاب)|رسول مهربانی]] ص ۱۱۳.</ref>.
در [[حقیقت]]، قرض گرفتن نوعی [[امانت]] گرفتن است و باید در پرداخت آن کوشید و به موقع به صاحبش برگرداند. نقل شده است که در عصر [[رسول خدا]] {{صل}}، یکی از [[مسلمانان]] که به اندازه دو [[دینار]] بدهکار بود، از [[دنیا]] رفت. این خبر به [[حضرت]] رسید. آن حضرت از [[نماز خواندن]] بر جنازه او خودداری کرد. [[امام صادق]] {{ع}} در این باره فرمود: «[[پیامبر]] این کار را کرد تا مسلمانان به ادای بدهکاری خود اهمیت بدهند و در موضوع دَیْن [[سهل‌انگاری]] نکنند»<ref>بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۱۴۲ و ۱۴۳.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[رسول مهربانی (کتاب)|رسول مهربانی]] ص ۱۱۳.</ref>.


==[[قرض]] دادن==
== [[قرض]] دادن ==
هنگام [[نیازمندی]] [[مالی]] [[برادران دینی]] و تقاضا کردن قرض، باید به کمک آنها شتافت. [[خداوند]] [[وعده]] فرموده است که [[مال]] و [[دارایی]] قرض دهنده را چندین برابر کند و [[برکت]] بخشد. متأسفانه افرادی با وجود برخورداری از [[توانایی مالی]]، از دادن قرض به دیگران طفره می‌روند. باید دانست قرض دادن، توفیقی [[الهی]] است. کسانی که [[دشواری]] تقاضا را برخود هموار می‌کنند و به [[آدمی]] روی می‌آورند، در [[حقیقت]]، در [[توفیق]] را به روی او می‌گشایند و وی را در معرض [[امتحان الهی]] قرار می‌دهند. در این حال، [[انسان]] باید [[جوان مردی]] کند و با قرض دادن بخشی از [[سرمایه]] خود، کار [[برادر]] مسلمانش را سامان بخشد تا بنا بر [[وعده الهی]]، برکت در مال برایش فراهم آید. البته در بازپس گرفتن قرض هم باید مراعات کرد و چنانچه امکان دارد، تا فراهم آمدن امکان بازپرداخت، به قرض گیرنده مهلت دهد. [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، پی آمد قرض ندادن توانگر را چنین ترسیم کرده است:
هنگام [[نیازمندی]] [[مالی]] [[برادران دینی]] و تقاضا کردن قرض، باید به کمک آنها شتافت. [[خداوند]] [[وعده]] فرموده است که [[مال]] و [[دارایی]] قرض دهنده را چندین برابر کند و [[برکت]] بخشد. متأسفانه افرادی با وجود برخورداری از [[توانایی مالی]]، از دادن قرض به دیگران طفره می‌روند. باید دانست قرض دادن، توفیقی [[الهی]] است. کسانی که [[دشواری]] تقاضا را برخود هموار می‌کنند و به [[آدمی]] روی می‌آورند، در [[حقیقت]]، در [[توفیق]] را به روی او می‌گشایند و وی را در معرض [[امتحان الهی]] قرار می‌دهند. در این حال، [[انسان]] باید [[جوان مردی]] کند و با قرض دادن بخشی از [[سرمایه]] خود، کار [[برادر]] مسلمانش را سامان بخشد تا بنا بر [[وعده الهی]]، برکت در مال برایش فراهم آید. البته در بازپس گرفتن قرض هم باید مراعات کرد و چنانچه امکان دارد، تا فراهم آمدن امکان بازپرداخت، به قرض گیرنده مهلت دهد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، پی آمد قرض ندادن توانگر را چنین ترسیم کرده است:
{{متن حدیث|مَنِ احْتَاجَ إِلَيْهِ أَخُوهُ الْمُسْلِمُ فِي قَرْضٍ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ فَلَمْ يَفْعَلْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ رِيحَ الْجَنَّةِ}}<ref>میزان الحکمه، ج۱۰، ص۴۸۷۴.</ref>.
{{متن حدیث|مَنِ احْتَاجَ إِلَيْهِ أَخُوهُ الْمُسْلِمُ فِي قَرْضٍ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ فَلَمْ يَفْعَلْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ رِيحَ الْجَنَّةِ}}<ref>میزان الحکمه، ج۱۰، ص۴۸۷۴.</ref>.
کسی که برادر مسلمانش در قرضی به او نیاز پیدا کند و او در حال [[توانایی]]، چنین نکند، خداوند، بوی [[بهشت]] را بر او [[حرام]] گرداند.<ref>[[اقبال حسینی‌نیا|حسینی‌نیا، اقبال]]، [[زمزم هدایت (کتاب)|زمزم هدایت]]، ص ۵۸.</ref>
کسی که برادر مسلمانش در قرضی به او نیاز پیدا کند و او در حال [[توانایی]]، چنین نکند، خداوند، بوی [[بهشت]] را بر او [[حرام]] گرداند.<ref>[[اقبال حسینی‌نیا|حسینی‌نیا، اقبال]]، [[زمزم هدایت (کتاب)|زمزم هدایت]]، ص ۵۸.</ref>
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش