محبوبیت امام علی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
* [[پیامبر خدا]]{{صل}}- درباره [[علی]]{{ع}}، در روز [[خیبر]]-: فردا [[پرچم]] را به مردی میسپارم که [[خدا]] و پیامبرش را [[دوست]] دارد و [[خدا]] و پیامبرش نیز او را [[دوست]] دارند<ref>{{متن حدیث|رسول الله{{صل}}- فی عَلِی{{ع}} یومَ خَیبَرَ-: لَاعطِین اللواءَ غَداً رَجُلًا یحِب اللهَ ورَسولَهُ، ویحِبهُ اللهُ ورَسولُهُ}} (مسند ابن حنبل، ج ۹، ص ۲۸، ح ۲۳۰۹۳).</ref>. | * [[پیامبر خدا]] {{صل}}- درباره [[علی]] {{ع}}، در روز [[خیبر]]-: فردا [[پرچم]] را به مردی میسپارم که [[خدا]] و پیامبرش را [[دوست]] دارد و [[خدا]] و پیامبرش نیز او را [[دوست]] دارند<ref>{{متن حدیث|رسول الله {{صل}}- فی عَلِی {{ع}} یومَ خَیبَرَ-: لَاعطِین اللواءَ غَداً رَجُلًا یحِب اللهَ ورَسولَهُ، ویحِبهُ اللهُ ورَسولُهُ}} (مسند ابن حنبل، ج ۹، ص ۲۸، ح ۲۳۰۹۳).</ref>. | ||
* [[تاریخ بغداد (کتاب)|تاریخ بغداد]]- به [[نقل]] از [[عبد الله بن عباس]]-: من و پدرم [[عباس]] بن [[عبد المطلب]]، نزد [[پیامبر خدا]] نشسته بودیم که [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} وارد شد و [[سلام]] کرد. [[پیامبر خدا]]، جواب [[سلام]] او را داد و از آمدنش خوشحال شد و به سوی او رفت و وی را در آغوش کشید و میان چشمانش را بوسید و وی را در سمت راست خود نشاند. [[عباس]] پرسید: ای [[پیامبر خدا]]! آیا این مرد را [[دوست]] داری؟ [[پیامبر]]{{صل}} پاسخ داد: "ای [[عموی پیامبر]] [[خدا]]! به [[خدا]] [[سوگند]] که [[خداوند]]، او را بیشتر از من [[دوست]] دارد. [[خداوند]]، [[خاندان]] هر [[پیامبر]] را در پشت آن [[پیامبر]] نهاده است و [[خاندان]] مرا در پشت این مرد نهاده است"<ref>تاریخ بغداد، ج ۱، ص ۳۱۶ ش ۲۰۶.</ref>. | * [[تاریخ بغداد (کتاب)|تاریخ بغداد]]- به [[نقل]] از [[عبد الله بن عباس]]-: من و پدرم [[عباس]] بن [[عبد المطلب]]، نزد [[پیامبر خدا]] نشسته بودیم که [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} وارد شد و [[سلام]] کرد. [[پیامبر خدا]]، جواب [[سلام]] او را داد و از آمدنش خوشحال شد و به سوی او رفت و وی را در آغوش کشید و میان چشمانش را بوسید و وی را در سمت راست خود نشاند. [[عباس]] پرسید: ای [[پیامبر خدا]]! آیا این مرد را [[دوست]] داری؟ [[پیامبر]] {{صل}} پاسخ داد: "ای [[عموی پیامبر]] [[خدا]]! به [[خدا]] [[سوگند]] که [[خداوند]]، او را بیشتر از من [[دوست]] دارد. [[خداوند]]، [[خاندان]] هر [[پیامبر]] را در پشت آن [[پیامبر]] نهاده است و [[خاندان]] مرا در پشت این مرد نهاده است"<ref>تاریخ بغداد، ج ۱، ص ۳۱۶ ش ۲۰۶.</ref>. | ||
* [[سنن الترمذی (کتاب)|سنن الترمذی]]- به [[نقل]] از [[انس بن مالک]]-: نزد [[پیامبر]]{{صل}} مرغی [بریان] بود. فرمود: "بار الها! محبوبترینْ [[بنده]] خود را برسان تا با من از این مرغ بخورد". [[علی]]{{ع}} آمد و با وی [از آن] خورد<ref>{{متن حدیث|سنن الترمذی عن أنس بن مالک: کانَ عِندَ النبِی{{صل}} طَیرٌ، فَقالَ: اللهُم ائتِنی بِأَحَب خَلقِک إلَیک؛ یأکلُ مَعی هذَا الطیرَ. فَجاءَ عَلِی، فَأَکلَ مَعَهُ}} (سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۳۶، ح ۳۷۲۱).</ref>. | * [[سنن الترمذی (کتاب)|سنن الترمذی]]- به [[نقل]] از [[انس بن مالک]]-: نزد [[پیامبر]] {{صل}} مرغی [بریان] بود. فرمود: "بار الها! محبوبترینْ [[بنده]] خود را برسان تا با من از این مرغ بخورد". [[علی]] {{ع}} آمد و با وی [از آن] خورد<ref>{{متن حدیث|سنن الترمذی عن أنس بن مالک: کانَ عِندَ النبِی {{صل}} طَیرٌ، فَقالَ: اللهُم ائتِنی بِأَحَب خَلقِک إلَیک؛ یأکلُ مَعی هذَا الطیرَ. فَجاءَ عَلِی، فَأَکلَ مَعَهُ}} (سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۳۶، ح ۳۷۲۱).</ref>. | ||
* [[تاریخ دمشق (کتاب)|تاریخ دمشق]]- به [[نقل]] از [[انس بن مالک]]-: به [[پیامبر خدا]] کبکی بریان با نان و خَردَل پرورده در روغن زیتون، هدیه شد. فرمود: "بار الها! محبوبترینْ بندهات را برسان تا با من از این [[غذا]] تناول کند". [[عایشه]] گفت: بار الها! آن شخص پدرم باشد. [[حفصه]] گفت: [[الهی]]! [[پدر]] من آن شخص باشد. من نیز گفتم: [[الهی]]! سعد بن عُباده را مشمول این [[دعا]] قرار بده. صدای در را شنیدم و خارج شدم. [[علی]]{{ع}} پشت در بود. به وی گفتم: [[پیامبر خدا]] مشغول است. او برگشت. دوباره صدای در شنیدم و خارج شدم. [[علی]]{{ع}} پشت در بود. گفتم: [[پیامبر خدا]] مشغول است. وی برگشت. بار دیگر، صدای در آمد و [[علی]]{{ع}} [از پشت در] [[سلام]] کرد. [[پیامبر خدا]]، صدای [[علی]]{{ع}} را شنید و [به من] فرمود: "بنگر که چه کسی است". خارج شدم. [[علی]]{{ع}}، پشت دمِ در بود. نزد [[پیامبر خدا]] آمدم و به ایشان خبر دادم. فرمود: "بگذار وارد شود". [[علی]]{{ع}} آمد. [[پیامبر خدا]] دوبار فرمود: "بار الها! او نزد من دوستداشتنیترین بندهات است!"<ref>تاریخ دمشق، ج ۴۲، ص ۲۴۷، ح ۸۷۶۸.</ref>. | * [[تاریخ دمشق (کتاب)|تاریخ دمشق]]- به [[نقل]] از [[انس بن مالک]]-: به [[پیامبر خدا]] کبکی بریان با نان و خَردَل پرورده در روغن زیتون، هدیه شد. فرمود: "بار الها! محبوبترینْ بندهات را برسان تا با من از این [[غذا]] تناول کند". [[عایشه]] گفت: بار الها! آن شخص پدرم باشد. [[حفصه]] گفت: [[الهی]]! [[پدر]] من آن شخص باشد. من نیز گفتم: [[الهی]]! سعد بن عُباده را مشمول این [[دعا]] قرار بده. صدای در را شنیدم و خارج شدم. [[علی]] {{ع}} پشت در بود. به وی گفتم: [[پیامبر خدا]] مشغول است. او برگشت. دوباره صدای در شنیدم و خارج شدم. [[علی]] {{ع}} پشت در بود. گفتم: [[پیامبر خدا]] مشغول است. وی برگشت. بار دیگر، صدای در آمد و [[علی]] {{ع}} [از پشت در] [[سلام]] کرد. [[پیامبر خدا]]، صدای [[علی]] {{ع}} را شنید و [به من] فرمود: "بنگر که چه کسی است". خارج شدم. [[علی]] {{ع}}، پشت دمِ در بود. نزد [[پیامبر خدا]] آمدم و به ایشان خبر دادم. فرمود: "بگذار وارد شود". [[علی]] {{ع}} آمد. [[پیامبر خدا]] دوبار فرمود: "بار الها! او نزد من دوستداشتنیترین بندهات است!"<ref>تاریخ دمشق، ج ۴۲، ص ۲۴۷، ح ۸۷۶۸.</ref>. | ||
* [[سنن الترمذی (کتاب)|سنن الترمذی]]- به [[نقل]] از بُرَیده-: محبوبترینِ [[زنان]] نزد [[پیامبر خدا]] [[فاطمه]]{{س}} و از مردان، [[علی]]{{ع}} بود<ref>سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۹۸، ح ۳۸۶۸.</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۷۷۵.</ref>. | * [[سنن الترمذی (کتاب)|سنن الترمذی]]- به [[نقل]] از بُرَیده-: محبوبترینِ [[زنان]] نزد [[پیامبر خدا]] [[فاطمه]] {{س}} و از مردان، [[علی]] {{ع}} بود<ref>سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۹۸، ح ۳۸۶۸.</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۷۷۵.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۱
مقدمه
- پیامبر خدا (ص)- درباره علی (ع)، در روز خیبر-: فردا پرچم را به مردی میسپارم که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش نیز او را دوست دارند[۱].
- تاریخ بغداد- به نقل از عبد الله بن عباس-: من و پدرم عباس بن عبد المطلب، نزد پیامبر خدا نشسته بودیم که علی بن ابی طالب (ع) وارد شد و سلام کرد. پیامبر خدا، جواب سلام او را داد و از آمدنش خوشحال شد و به سوی او رفت و وی را در آغوش کشید و میان چشمانش را بوسید و وی را در سمت راست خود نشاند. عباس پرسید: ای پیامبر خدا! آیا این مرد را دوست داری؟ پیامبر (ص) پاسخ داد: "ای عموی پیامبر خدا! به خدا سوگند که خداوند، او را بیشتر از من دوست دارد. خداوند، خاندان هر پیامبر را در پشت آن پیامبر نهاده است و خاندان مرا در پشت این مرد نهاده است"[۲].
- سنن الترمذی- به نقل از انس بن مالک-: نزد پیامبر (ص) مرغی [بریان] بود. فرمود: "بار الها! محبوبترینْ بنده خود را برسان تا با من از این مرغ بخورد". علی (ع) آمد و با وی [از آن] خورد[۳].
- تاریخ دمشق- به نقل از انس بن مالک-: به پیامبر خدا کبکی بریان با نان و خَردَل پرورده در روغن زیتون، هدیه شد. فرمود: "بار الها! محبوبترینْ بندهات را برسان تا با من از این غذا تناول کند". عایشه گفت: بار الها! آن شخص پدرم باشد. حفصه گفت: الهی! پدر من آن شخص باشد. من نیز گفتم: الهی! سعد بن عُباده را مشمول این دعا قرار بده. صدای در را شنیدم و خارج شدم. علی (ع) پشت در بود. به وی گفتم: پیامبر خدا مشغول است. او برگشت. دوباره صدای در شنیدم و خارج شدم. علی (ع) پشت در بود. گفتم: پیامبر خدا مشغول است. وی برگشت. بار دیگر، صدای در آمد و علی (ع) [از پشت در] سلام کرد. پیامبر خدا، صدای علی (ع) را شنید و [به من] فرمود: "بنگر که چه کسی است". خارج شدم. علی (ع)، پشت دمِ در بود. نزد پیامبر خدا آمدم و به ایشان خبر دادم. فرمود: "بگذار وارد شود". علی (ع) آمد. پیامبر خدا دوبار فرمود: "بار الها! او نزد من دوستداشتنیترین بندهات است!"[۴].
- سنن الترمذی- به نقل از بُرَیده-: محبوبترینِ زنان نزد پیامبر خدا فاطمه (س) و از مردان، علی (ع) بود[۵][۶].
جستارهای وابسته
- آخرین خطبه امام علی
- شهادت آرزوی امام علی
- پدر امام علی
- از ذو قار تا بصره
- ازدواج امام علی
- امارت امام علی در حدیث
- امامت امام علی در حدیث
- انواع دانشهای امام علی
- انگیزههای دشمنی با امام علی
- ایثار امام علی در شب هجرت
- بازگشت خورشید برای امام علی
- اقدامات امام علی در جنگ بدر
- بیعت با امام علی
- اقدامات امام علی در جنگ تبوک
- ترور امام علی
- توطئه برای ترور امام علی
- جایگاه علمی امام علی
- اقدامات امام علی در جنگ احد
- اقدامات امام علی در جنگ بنی قریظه
- اقدامات امام علی در جنگ بنی نضیر
- اقدامات امام علی در جنگ حنین
- خبر دادن پیامبر از شهادت علی
- خلافت امام علی در حدیث
- اقدامات امام علی در جنگ خندق
- اقدامات امام علی در جنگ خیبر
- داوریهای امام علی
- دشمنان امام علی
- دعاهای پیامبر خاتم برای امام علی
- دلایل تنهایی امام علی
- حب امام علی
- رویارویی امام علی با ناکثین
- زیانهای دشمنی با امام علی
- سیاستهای اجتماعی امام علی
- سیاستهای اداری امام علی
- سیاستهای اقتصادی امام علی
- سیاستهای امنیتی امام علی
- سیاستهای جنگی امام علی
- سیاستهای حکومتی امام علی
- سیاستهای فرهنگی امام علی
- سیاستهای قضایی امام علی
- سیمای امام علی
- شکست بتها توسط امام علی
- شکایت امام علی از نافرمانی یارانش
- عصمت امام علی در حدیث
- علم امام علی در حدیث
- امام علی از زبان اهل بیت
- امام علی از زبان دشمنانش
- امام علی از زبان قرآن
- امام علی از زبان همسران پیامبر
- امام علی از زبان پیامبر
- امام علی از زبان یارانش
- امام علی از زبان یاران پیامبر
- امام علی از زبان خودش
- غلو در دوست داشتن امام علی
- اقدامات امام علی در ماجرای فتح مکه
- فرزندان امام علی
- لقبهای امام علی
- مأموریت امام علی
- محبوبیت امام علی
- محدودیتهای امام علی در انتخاب کارگزاران
- هشدار امام علی به یارانش درباره نافرمانی
- نافرمانی سپاه امام علی
- نامهای امام علی
- نسب امام علی
- نیرنگهای دشمنان امام علی
- هدایت امام علی در حدیث
- وراثت امام علی در حدیث
- وصایت امام علی در حدیث
- ولادت امام علی
- ولایت امام علی در حدیث
- ویژگیهای اخلاقی امام علی
- ویژگیهای اعتقادی امام علی
- ویژگیهای امام علی
- ویژگیهای جنگی امام علی
- ویژگیهای دشمنان امام علی
- ویژگیهای دوستداران امام علی
- ویژگیهای سیاسی امام علی
- ویژگیهای عملی امام علی
- پذیرفته شدن دعاهای امام علی
- پرورش امام علی
- پس از شهادت امام علی
- پیشگویی امام علی
- کارگزاران امام علی
- کنیههای امام علی
- کینورزی به امام علی
- یاران امام علی
- یاری خواستن امام علی از کوفیان
- یومالدار
منابع
پانویس
- ↑ «رسول الله (ص)- فی عَلِی (ع) یومَ خَیبَرَ-: لَاعطِین اللواءَ غَداً رَجُلًا یحِب اللهَ ورَسولَهُ، ویحِبهُ اللهُ ورَسولُهُ» (مسند ابن حنبل، ج ۹، ص ۲۸، ح ۲۳۰۹۳).
- ↑ تاریخ بغداد، ج ۱، ص ۳۱۶ ش ۲۰۶.
- ↑ «سنن الترمذی عن أنس بن مالک: کانَ عِندَ النبِی (ص) طَیرٌ، فَقالَ: اللهُم ائتِنی بِأَحَب خَلقِک إلَیک؛ یأکلُ مَعی هذَا الطیرَ. فَجاءَ عَلِی، فَأَکلَ مَعَهُ» (سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۳۶، ح ۳۷۲۱).
- ↑ تاریخ دمشق، ج ۴۲، ص ۲۴۷، ح ۸۷۶۸.
- ↑ سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۹۸، ح ۳۸۶۸.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۷۷۵.