محمد بن اسلم طوسی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[محمد بن اسلم طوسی در تراجم و رجال]] - [[محمد بن اسلم طوسی در تاریخ اسلامی]] - [[محمد بن اسلم طوسی در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[محمد بن اسلم طوسی در تراجم و رجال]] - [[محمد بن اسلم طوسی در تاریخ اسلامی]] - [[محمد بن اسلم طوسی در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
از حافظان [[حدیث]] در [[نیشابور]] بود. وقتی کاروان [[حضرت رضا]]{{ع}} به نیشابور نزدیک میشد، گروهی از [[مردم]] نیشابور از جمله [[محمد بن اسلم طوسی]]، به استقبال [[امام رضا]]{{ع}} تا قریه مؤیدیه رفتند و ایشان را با [[شادی]] و شعف تا نیشابور [[همراهی]] نمودند. هنگامی که کاروان حامل [[امام]]{{ع}} به نیشابور رسید، مردم گرد کجاوه [[حضرت]] جمع شدند. در میان این [[جمعیت]]، تعداد بسیاری از [[دانشمندان]] و [[محدثین]] بودند. همه با [[اشک شوق]] و التماس از آن حضرت میخواستند که رخسار نورانیش را به آنان نشان بدهد. هنگامی که حضرت رضا{{ع}} پرده کجاوه را کنار زده و در مقابل انظار مردم ظاهر شدند، جمعیت از شدت [[شوق]] به [[گریه]] افتاد. «محمد بن اسلم طوسی» و «[[ابو زرعه رازی]]»، به [[نمایندگی]] از سوی دیگر محدثین، از امام{{ع}} خواستند که برایشان [[حدیثی]] بخواند که از [[پدر]] و نیاکانش به ایشان رسیده است. امام رضا{{ع}} «[[حدیث سلسلة الذهب]]» را برای ایشان گفتند<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱۵، ص۸۲-۸۳؛ کشف الغمه، ج۳، باب مولد الرضا{{ع}}. عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، باب ۳۷، ص۲۹۶.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص۶۳۶.</ref> | از حافظان [[حدیث]] در [[نیشابور]] بود. وقتی کاروان [[حضرت رضا]] {{ع}} به نیشابور نزدیک میشد، گروهی از [[مردم]] نیشابور از جمله [[محمد بن اسلم طوسی]]، به استقبال [[امام رضا]] {{ع}} تا قریه مؤیدیه رفتند و ایشان را با [[شادی]] و شعف تا نیشابور [[همراهی]] نمودند. هنگامی که کاروان حامل [[امام]] {{ع}} به نیشابور رسید، مردم گرد کجاوه [[حضرت]] جمع شدند. در میان این [[جمعیت]]، تعداد بسیاری از [[دانشمندان]] و [[محدثین]] بودند. همه با [[اشک شوق]] و التماس از آن حضرت میخواستند که رخسار نورانیش را به آنان نشان بدهد. هنگامی که حضرت رضا {{ع}} پرده کجاوه را کنار زده و در مقابل انظار مردم ظاهر شدند، جمعیت از شدت [[شوق]] به [[گریه]] افتاد. «محمد بن اسلم طوسی» و «[[ابو زرعه رازی]]»، به [[نمایندگی]] از سوی دیگر محدثین، از امام {{ع}} خواستند که برایشان [[حدیثی]] بخواند که از [[پدر]] و نیاکانش به ایشان رسیده است. امام رضا {{ع}} «[[حدیث سلسلة الذهب]]» را برای ایشان گفتند<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱۵، ص۸۲-۸۳؛ کشف الغمه، ج۳، باب مولد الرضا {{ع}}. عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، باب ۳۷، ص۲۹۶.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص۶۳۶.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۳
مقدمه
از حافظان حدیث در نیشابور بود. وقتی کاروان حضرت رضا (ع) به نیشابور نزدیک میشد، گروهی از مردم نیشابور از جمله محمد بن اسلم طوسی، به استقبال امام رضا (ع) تا قریه مؤیدیه رفتند و ایشان را با شادی و شعف تا نیشابور همراهی نمودند. هنگامی که کاروان حامل امام (ع) به نیشابور رسید، مردم گرد کجاوه حضرت جمع شدند. در میان این جمعیت، تعداد بسیاری از دانشمندان و محدثین بودند. همه با اشک شوق و التماس از آن حضرت میخواستند که رخسار نورانیش را به آنان نشان بدهد. هنگامی که حضرت رضا (ع) پرده کجاوه را کنار زده و در مقابل انظار مردم ظاهر شدند، جمعیت از شدت شوق به گریه افتاد. «محمد بن اسلم طوسی» و «ابو زرعه رازی»، به نمایندگی از سوی دیگر محدثین، از امام (ع) خواستند که برایشان حدیثی بخواند که از پدر و نیاکانش به ایشان رسیده است. امام رضا (ع) «حدیث سلسلة الذهب» را برای ایشان گفتند[۱].[۲]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج۱۵، ص۸۲-۸۳؛ کشف الغمه، ج۳، باب مولد الرضا (ع). عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، باب ۳۷، ص۲۹۶.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص۶۳۶.